نويسنده: محمدتقي فعّالي

 
فرهنگ رضوي در زمينه‌ي مناسبات اجتماعي ابعاد گسترده‌اي دارد. ارتباطات اجتماعي، اصلاح روابط، تقويت بنيان‌هاي برادري، توصيه‌ي اخلاق و معاشرت، رعايت آراستگي ظاهري و رفتاري و نيز مراعات آيين خويشاوندي و آداب همسايه داري از جنبه‌هاي مختلف مناسبات اجتماعي است. حضرت رضا (عليه السلام) در اين رابطه مطالب فراوان و توصيه‌هاي گوناگوني ارائه کرده‌اند.

1) نظام آراستگي

يک) تجمّل گرايي/تجمّل دوستي

يکي از غلامان امام رضا (عليه السلام) به نام عبيد گويد: گروهي از مردم خراسان نزد حضرت رضا (عليه السلام) آمدند و بر لباس هايي که آن حضرت پوشيده بود ايراد گرفتند. حضرت رضا (عليه السلام) به آنان فرمودند:
يوسف بن يعقوب پيغمبر و فرزند پيغمبر بود، پارچه‌هاي ديبا مي‌پوشيد، در مجالس آل فرعون مي‌نشست و اين لباس‌ها و معاشرت ها، او را از مقامش فرو نياورد. خداوند متعال بر امام واجب کرده که هرگاه حکم کرد جانب عدالت را مراعات کند و هرگاه به کسي وعده داد، وفا کند و هرگاه سخن گفت راست بگويد. خداوند متعال اشيايي را حرام کرده چه کوچک باشد چه بزرگ و چيزهايي را حلال کرده است، چه کم باشد و چه زياد. (1)
بزنطي از حضرت رضا (عليه السلام) روايت کرده که فرمودند: پدرم فرمودند: نظر شما درباره‌ي لباس زيبا چيست؟ گفتم: در اخبار رسيده که حسن (عليه السلام) لباس‌هاي زيبا مي‌پوشيدند و جعفربن محمد (عليه السلام) لباس‌هاي تازه مي‌خريدند، در آب فرو مي‌بردند، سپس در بر مي‌کردند. به من گفتند:
تو هم بپوش و خود را نو کن، زيرا علي بن الحسين (عليه السلام) جبّه‌هاي خز را 500 درهم مي‌خريدند و مطرف (2) خز را 50 درهم خريداري مي‌کردند و زمستان مي‌پوشيدند. بعد آن را مي‌فروختند و به فقرا انفاق مي‌کردند و مي‌فرمودند: زيورهايي را که خدا براي بندگانش پديد آورده و [نيز] روزي‌هاي پاکيزه را چه کسي حرام گردانيده. (3) (4)
دو) گونه ها
الف) آراستگي ظاهري
اول) لباس زيبا و مرتب
ويژگي نخست) لباس تميز و آراسته
يکي از ياران حضرت رضا (عليه السلام) به نام محمدبن عيسي اظهار مي‌دارد که روزي آن حضرت را ديدم در حالي که لباسي از پارچه ديباج به رنگ آبي بر تن داشت. (5)
اباصلت هروي مي‌گويد زماني که امام رضا (عليه السلام) از نيشابور کوچ مي‌کرد؛ با ايشان همراه بودم. آن حضرت سوار بر قاطر ابلق (6) بود. در اين حال سر مبارک خويش را از کجاوه بيرون آورد در حالي که ردايي از حرير همراه با نقش و نگار و داراي دو طرف بود در تن داشت. (7)
روزي برخي از جهله صوفيه (8) امام (عليه السلام) را ديدند که در حالي که لباس حريري بر تن داشت. آنان تعجب کرده به امام (عليه السلام) اظهار داشتند: گمان مي‌کرديم که تو زاهدي. در اين حال امام رضا (عليه السلام) لباس حرير را کنار زد و آنان مشاهده کردند که زير آن لباسي از پشم است. در اين حال امام (عليه السلام) فرمود:
اين لباس پشم براي خدا و آن لباس حرير براي مردم. (9)

ويژگي دوم) تناسب پوشش با محيط

حسن بن علي وشاء گويد که از حضرت رضا (عليه السلام) شنيدم مي‌فرمود:
حضرت سجاد (عليه السلام) در تابستان دو جامه را به پانصد درهم مي‌خريد و در برمي‌کرد. (10)

دوم) نظافت و پاکيزگي

ويژگي نخست) رسيدگي به موي سر

امام رضا (عليه السلام) عطر زدن و مو گذاشتن را از سيره‌ي پيامبران بيان مي‌کنند. (11)
سليمان بن يحيي گويد: حضرت رضا (عليه السلام) در يکي از روزها مي‌خواستند نزد مأمون بروند و من هم نگهبان منزل آن حضرت بودم. در اين هنگام شانه‌اي خواستند و سر و ريش خود را شانه زدند و فرمودند:
حضرت رسول (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند: هر کس شانه را هفت بار بر سر و صورت و سينه‌ي خود بکشد مريض نمي شود. (12)
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
موي سر اگر در جلوي سر باشد، دليل يمن و سعادت است. اگر روي صورت باشد دليل بر سخاوت است و اگر موي سر به هم بافته شده باشد دليل شجاعت است. (13)

ويژگي دوم) نظافت پوست

سليمان جعفري گويد: مريض شدم به‌اند ازه‌اي که گوشت‌هاي بدنم ريخت، خدمت حضرت رضا (عليه السلام) رسيدم فرمودند: دوست داري که بار ديگر گوشت هايت برگردد، عرض کردم آري. فرمودند:
حمام برو گوشت هايت بازگردد، وليکن اگر ادامه بدهي و زياد بروي مبتلا به سل مي‌شوي. (14)
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
حمام يک روز در ميان، گوشت بدن را زياد مي‌کند و هر روز حمام رفتن، پيه‌هاي کليه را آب مي‌سازد. (15)
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
هر کس روز جمعه حمام برودو موهاي زائد بدن خود را پاک کند، اگر گرفتار برص شد، بايد خود را ملامت کند. (16)
حسن بن جهم گويد: خدمت حضرت رضا (عليه السلام) رسيدم مشاهده کردم آن حضرت محاسن خود را با خضاب سياه کرده‌اند . عرض کردم: محاسن خود را سياه کرده ايد؟ فرمودند: خضاب اجر دارد و عفت زنان را زياد مي‌کند، اگر مردها خضاب مي‌کردند و خويشتن را آماده مي‌کردند زنان از جاده‌ي عفت بيرون نمي شدند. عرض کردم: مي‌گويند حنا آدمي را پير مي‌کند. فرمودند:
چه چيز آدمي را پير مي‌کند. هر روز که از عمر انسان مي‌گذرد به طرف پيري مي‌رود. (17)
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
هرگاه خواستي حمام بروي و در سر خود ناراحتي پيدا نکني، هنگام ورود، ابتدا پنج جرعه آب گرم بنوش، در اين صورت به خواست خداي تعالي، از سردرد و درد شقيقه در امان خواهي بود. بعضي گفته‌اند هنگام ورود به حمام پنج مشت آب گرم روي سر خود بريز. بدان که حمام هم ترکيبي مانند ترکيب بدن دارد يعني همان طور که بدن داراي چهارطبع بوده حمام نيز داراي چهارخانه است: خانه‌ي اول: سرد و خشک است؛ خانه‌ي دوم: سرد و مرطوب؛ خانه‌ي سوم: گرم و مرطوب و خانه‌ي چهارم: گرم و خشک. اگر مي‌خواهي بدنت جوش؛ دانه و غيره نزند، هنگام ورود به حمام ابتدا بدنت را با روغن بنفشه چرب کن، اگر مي‌خواهي بدنت مبتلا به زخم، ترکيدگي و لکه‌هاي سياه نشود، بيش از آنکه نوره بکشي خود را با آب سرد بشوي. فايده‌ي حمام اين است که بدن را به اعتدال مي‌رساند، چرک را پاک مي‌کند، پي و رگ‌ها را نرم مي‌گرداند،‌اند ام‌هاي بزرگ بدن را تقويت و اضافه‌ها و عفونت‌هاي بدن را ذوب مي‌سازد. (18)

ويژگي سوم) بهداشت ناخن

خلف گويد: در خراسان حضرت رضا (عليه السلام) را در حالي که چشمم درد مي‌کرد مشاهده کردم، فرمودند: شما را دلالت کنم بر چيزي که اگر آن را به کار بندي هرگز مبتلا به چشم درد نمي شوي، عرض کردم: بفرماييد. فرمودند: روزهاي پنج شنبه ناخن‌هاي خود را بگير. از آن روز همين کار را کردم و تا امروز چشم درد نديده ام. (19)

ويژگي چهارم) مراقبت از چشم

امام رضا (عليه السلام) فرمود:
هر کس ضعف چشم داشته باشد هنگام خواب سرمه بکشد. چهار بار در چشم راست و سه بار در چشم چپ، اين عمل موي چشم را مي‌روياند و نورش را زياد مي‌کند. (20)
نادر خادم گويد: حضرت رضا (عليه السلام) به يکي از کساني که در محضرشان بود فرمودند: سرمه بکش. بعد معلوم شد آن مرد در خانه‌ي خود زينت نمي کند. امام فرمودند:
تقوا داشته باش و سرمه کشيدن را ترک نکن. (21)

ويژگي پنجم) بهداشت دهان

امام رضا (عليه السلام) فرمود:
مسواک زدن نور چشم را بيشتر مي‌کند. مو را مي‌روياند و آب ريزش چشم را از ميان مي‌برد. مرغوب‌ترين چيزي که با آن مسواک مي‌زني بوته‌ي اراک است که دندان را تميز، دهان را خوشبو و لثه‌ها را محکم مي‌کند. در برابر پوسيدگي دندان‌ها مفيد است، هرگاه به مقدار اعتدال مصرف شود؛ اما زياده روي در استفاده از آن، دندان‌ها را نازک و لق و ريشه‌ي آنها را سست مي‌کند. پس هر که مي‌خواهد دندان‌هاي سالم خود را نگه دارد، مقدار مساوي از شاخ سوخته‌ي بزکوهي، گز مازگ (ميوه‌ي درخت گز)، مشکک گل، سنبل رومي، حب الاثل و يک چهارم اين مقدار، نمک‌اند راني (بلور) بردارد، همه را بکوبد و با اين مخلوط مسواک بزند که دندان‌ها را محکم مي‌سازد و از ريشه‌ي دندان‌ها در برابر آفت هايي که مي‌رسد محافظت مي‌کند. هر که مي‌خواهد دندان هايش سفيد باشد، مقداري نمک بلور و به همان مقدار کف دريا بردارد، خوب پودر کند و با آن مسواک بزند. (22)
معمَّربن خلاد از امام رضا (عليه السلام) روايت کرده است حضرت هنگامي که در خراسان بودند پس از خواندن نماز صبح، در مکان خواندن نمازشان مي‌نشستند و کيسه‌اي را که در آن چند مسواک بود مي‌آوردند و با همه‌ي آنها مسواک مي‌زدند. سپس مقداري کُندر مي‌آورند و حضرت آن را مي‌جويدند، سپس اين کار را به پايان رسانده، نزد او قرآني مي‌آوردند و از روي آن تلاوت مي‌فرمودند. (23)

ويژگي ششم) بوي خوش

امام رضا (عليه السلام) فرمود:
امام سجاد (عليه السلام) مشک داني داشتند که در آن عطريّات بود و هرگاه مي‌خواستند از منزل بيرون بروند از آن استعمال مي‌کردند. (24)
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
استعمال بوي خوش از سنّت‌هاي پيامبران است. (25)
امام رضا (عليه السلام) به نقل از نبي مکرم اسلام (عليه السلام) فرمود:
جبرئيل به من گفت: يک روز در ميان، بوي خوش استعمال کن و روز جمعه را ترک نکن. (26)
امام رضا (عليه السلام) از جد بزرگوار خود اميرمؤمنان (عليه السلام) نقل فرمود:
پيغمبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) با دست خود يک گل به من دادند. هنگامي که گل را نزديک دماغم بردم فرمودند آن گل سرآمد گل‌هاي بهشت بعد از گل ياس است. (27)
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
محلي که امام صادق (عليه السلام) در مسجد جلوس مي‌کردند با بوي خوش شناخته مي‌شد و مردم از بوي خوشي که از آنجا مي‌آمد مي‌دانستند آنجا محل آن حضرت است. (28)
محمدبن يحيي صولي بيان مي‌کند که روزي در خانه‌ي حضرت رضا (عليه السلام) بوديم. در خانه‌ي ايشان عود هندي روشن بود. آن حضرت قصد بيرون رفتن داشتند، اما پيش از آن، از گلاب و مُشک استفاده کردند. (29)

ويژگي هفتم) زينت با انگشتري

بزنطي گويد: در خدمت حضرت رضا (عليه السلام) بوديم، آن جناب انگشتر پدرشان و جدشان را بيرون آوردند، در خاتم امام صادق (عليه السلام) نوشته شده بود: أَنتَ ثِقَتِي فَاعصِمني مِنَ النّاس؛ خدايا تو تکيه گاه من هستي. مرا از مردم محافظت فرما و در خاتم موسي بن جعفر (عليه السلام) نوشته شده بود: حَسبِيَ الله؛ خدا مرا کفايت مي‌کند. و در آن يک شاخه گل و يک هلال هم نقش شده بود. (30)
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
انگشتر عقيق، فقر را از بين مي‌برد و نفاق را از دل‌هاي مردم زائل مي‌کند. (31)
امام رضا (عليه السلام) به نقل از رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود:
انگشتر عقيق در دست کنيد که شما را‌اند وه فرانخواهد گرفت مادامي که انگشتر در دست داشته باشيد. (32)
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
انگشتر عقيق در دست کنيد زيرا او اولين کوهي است که به وحدانيّت خداوند، نبوّت من، ولايت تو‌اي علي و به دخول شيعيانت به بهشت ايمان آورد. (33)
علي بن محمد صيمري گويد: با دختر جعفربن محمود ازدواج کردم و او را بسيار دوست داشتم، وليکن مدتي گذشت از وي فرزندي نيامد، خدمت حضرت رضا (عليه السلام) رسيدم و موضوع را عرض کردم، تبسّم کردند و گفتند: در انگشتري که نگين آن فيروزه باشد بنويس: رَبِّ لاتَذَرني فَرداً و أنتَ خَيرُ الوَارِثِينَ؛ پروردگارا مرا تنها مگذار که تو از همه‌ي بازماندگان بهتري.
گويد: اين کار را کردم و يک سال از اين قضيه گذشت. خداوند به من پسري عنايت فرمود. (34)
ب) آراستگي رفتاري
اول) سبک نشستن
گونه‌ي نخست) محل نشستن
فرش بوريا
حضرت رضا (عليه السلام) هنگام نشستن محل خاصّي را انتخاب مي‌کردند. ابي عباد روايت کرده است رويه‌ي حضرت رضا (عليه السلام) اين بود که در تابستان بر فرش بوريا و در زمستان بر ردائي ساخته شده از مو مي‌نشستند. لباسش ديباي محکم بود تا در نظر مردم، آراسته و زيبا جلوه کنند. (35)

زيرانداز نرم

امام رضا (عليه السلام) فرمود:
همانا ضعفايي از دوستداران ما مايلند که بر فرش پست (لبود) (36) نشينند و لباس خشن پوشند. اما امروز زمانه تحمّل چنين کارهايي را ندارد. (37)

بر فرش مصوّر نباشد.

امام رضا (عليه السلام) فرمود:
بر فرش عکس دار و مصوّر ننشين. همانا من از اين کار کراهت دارم. (38)

گونه‌ي دوم) نحوه‌ي نشستن

يکي از ياران حضرت رضا (عليه السلام) به نام فتح بن يزيد جرجاني بيان مي‌کند که با حضرت رضا (عليه السلام) در مسير رفتن به سمت خراسان همراه بودم. در ميان راه از امام استفاده‌هاي زيادي بردم تا اينکه در يکي از منزل‌هاي بين راه ايستاديم و ايشان وارد خيمه‌ي خود شدند. من بر امام وارد شدم و ايشان را اين گونه ديدم: حضرت رضا (عليه السلام) در حالتي که تکيه کرده بودند گندم برشته‌اي را هم مي‌زدند. (39)

گونه‌ي سوم) بعد از نشستن

امام رضا (عليه السلام) فرمود:
پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) از محلي برنمي‌خاستند مگر اينکه قبل از آن، 52 مرتبه استغفار مي‌نمود. (40)

دوم) شيوه‌ي خوردن

گونه‌ي نخست) چه بخوريم؟

خرما

سليمان بن جعفر که از ياران حضرت رضا (عليه السلام) است مي‌گويد بر آن حضرت وارد شدم در حالي که پيش آن بزرگوار خرماي برنيّ (41) موجود بود و آن حضرت با تمايل مشغول خوردن آن خرما بود و از من دعوت به همراهي نمود. وي سپس بيان مي‌کند که ازآن حضرت (عليه السلام) پرسيدم: چرا خرما را براي خوردن انتخاب نموده‌ايد؟ آن بزرگوار پاسخ داد:
زيرا که رسول خدا (عليه السلام) اهل خرما بود، علي (عليه السلام) اهل خرما بود، حسن (عليه السلام) اهل خرما بود، حسين (عليه السلام) اهل خرما بود، ابوجعفر (عليه السلام) اهل خرما بود، ابوعبدالله (عليه السلام) اهل خرما بود، پدرم اهل خرما بود و من اهل خرما هستم و شيعيان ما اهل خرما هستند؛ زيرا که آنها از طينت ما آفريده شدند و دشمنان ما به مسکرات علاقه مندند. (42)
يکي از ياران حضرت رضا (عليه السلام) اظهار مي‌دارد که روزي حضرت رضا (عليه السلام) بر ما وارد شد در حالي که از انجام کاري خسته شده بود. آن حضرت به من فرمود: مقداري خرما براي من بياور. من تعدادي خرما را در ظرفي نظيف گذاشتم و براي آن حضرت بردم. آن بزرگوار شروع به خوردن خرماها کرد در حالي که من ايستاده بودم و ظرف خرما هنوز در دست من بود. گويا آن حضرت جان گرفت و سپس برخاست و گفت: در ميان خوراکي‌ها براي من دوست داشتني تر از خرما نيست. (42)

نخود پخته

يکي از اصحاب امام رضا (عليه السلام) به نام احمدبن محمدابي نصر بيان مي‌دارد که آن حضرت نخود پخته را قبل از غذا و پس از آن تناول مي‌فرمودند. آن بزرگوار بيان مي‌کردند که نخود براي کمردرد خوب است. (44)

آب

امام رضا (عليه السلام) فرمود:
بهترين آب‌ها براي نوشيدن، آبي است که چشمه‌ي آن از سمت مشرق و سبک و روشن باشد. سالم‌ترين و بهترين آنها، آبي است که با داشتن صفات مزبور از محل خود بجوشد و مجراي آن شکاف تپه‌ها و کوه‌هاي خاکي باشد. (45)
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
آب‌هاي شور و سنگين موجب يبوست معده مي‌شود و آب برف و يخ براي غالب مزاج ها، مضر و خطرناک است. (46)
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
هر کس مي‌خواهد معده‌اش او را آزار ندهد، در ميان غذا خوردن آب ننوشد تا اين غذا تمام شود و هر که آب ميان غذا بنوشد، رطوبت در بدنش جاي گرفته، معده اش ضعيف مي‌شود، رگ‌ها نمي توانند انرژي غذا را جذب کنند، زيرا هرگاه آب پشت سرهم نوشيده شود معده بزرگ مي‌شود. (47)

آويشن

امام رضا (عليه السلام) فرمود:
آويشن، تنها داروي اميرالمؤمنين (عليه السلام) بوده است. آويشن، معده را تقويت و بلغم را برطرف مي‌کند و نيز انسان را از لقوه در امان نگه مي‌دارد. (48)
مردي در خدمت امام هشتم (عليه السلام) از رطوبت مزاج و علاج آن سؤال کرد. حضرت دستور دادند و آويشن را بکوبد و ناشتا بخورد. (49)

انجير

محمدبن عرفه گفت: در روزگار امام رضا (عليه السلام) و مأمون در خراسان بودم. از امام رضا (عليه السلام) پرسيدم:‌اي پسر خوب رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم)، درباره‌ي انجير چه مي‌فرماييد؟ فرمودند:
براي قولنج خوب است، آن را بخوريد. (50) انجير بوي بد دهان را مي‌برد، دهان و استخوان را محکم مي‌کند، سبب رويش مو مي‌شود، درد را مي‌برد و با وجود او، به دوايي نياز نيست. (51)

بِه

امام رضا (عليه السلام) فرمود:
خداوند، پيغمبري را نفرستاد مگر اينکه در او بوي بِه را به وجود آورد. (52)
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
يک عدد به تقديم پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) شد، حضرت، بِه را به دست گرفتند و چند تکه کردند. حضرت، بِه بسيار دوست داشتند، آن را خوردند و مقداري نيز به يارانشان که حضور داشتند تقديم کردند و فرمودند: بر شما باد خوردن بِه که قلب را جلا مي‌دهد و سنگيني سينه را مي‌برد. (53)

سيب

امام رضا (عليه السلام) فرمود:
براي جلوگيري از سحر، سم و ديوانگي که به واسطه‌ي مرض به وجود مي‌آيد و بلغمي که بر انسان غلبه داشته باشد، چيزي بهتر و نافع تر از سيب براي معالجه نيافتم.

سويق (قوّتو)

امام رضا (عليه السلام) فرمود:
سويق، چه نيکو خوراکي است! اگر گرسنه باشي، سير مي‌کند و اگر سير باشي، غذايت را گوارش مي‌دهد. (55)
ابوهاشم جعفري گفت: نزد امام رضا (عليه السلام) بودم که بسيار تشنه شدم ولي از شکوه و جلال حضرت نتوانستم درخواست آب کنم. حضرت، درخواست آب کرد و جرعه‌اي از آن نوشيد. سپس حضرت فرمود:‌اي اباهاشم! بنوش که سرد و گواراست. پس از آن آب نوشيدم ولي دوباره تشنه شدم. حضرت نگاهي به خدمتکار‌اند اخت و فرمود:شربتي از آب و سويق و شکر بياور! سپس به او فرمود: سويق و شکر را‌اند کي مرطوب کن و بياور! و سپس فرمود:‌اي اباهاشم! بنوش که رفع عطش مي‌کند. (56)
علي بن سليمان گفت: نزد امام رضا (عليه السلام) مشغول خوردن کله پاچه بوديم که حضرت سويق خواست. گفتم: من سير شده ام. حضرت فرمود:
مقدار کمي از سويق، کله پاچه را هضم مي‌کند و دواي آن مي‌باشد. (57)
ابراهيم بن بسطام به نقل از مردي مروي گفت: امام رضا (عليه السلام) فردي را نزد من فرستاد و سويق خواست. مقداري سويق مرطوب براي ايشان فرستاديم. حضرت آن را نزد من برگرداند و فرمود: هرگاه ناشتا، سويق خشک خورده شود حرارت بدن و تلخه زرداب را کم مي‌کند و هرگاه مرطوب باشد چنين تأثيري نخواهد داشت. (58)

عسل

امام رضا (عليه السلام) فرمود:
هر که مي‌خواهد در طول زمستان سرما نخورد، هر روز سه لقمه عسل بخورد. هر که بخواهد حواس پرتي او کم و حافظه اش قوي شود، هر روز بايد سه زنجبيل با عسل بخورد و هر روز با غذايش مخلوطي از خردل بخورد. هر که مي‌خواهد عقلش زياد شود، از خانه بيرون نرود مگر اينکه ناشتا، سه هليله‌ي سياه با شکر طبرزد (نبات) بجود. در عسل، درمان هر دردي است. هر که يک قاشق از آن را ناشتا بخورد، بلغم از بين مي‌رود، صفرا فروکش مي‌کند، ذهن صفا داده مي‌شود و هرگاه با کندر خورده شود حافظه را تقويت مي‌کند. (59)

گوشت قرمز

حسن بن خالد گفت: به امام رضا (عليه السلام) عرض کردم: مردم بر اين باور هستند که هر که سه روز گوشت نخورد، بداخلاق مي‌شود. حضرت فرمود:
دروغ گويند، هر که چهل روز گوشت نخورد، اخلاق و بدن او تغيير مي‌کند زيرا نطفه در مدت چهل روز تغيير شکل مي‌يابد. (60)
سهل بن زياد از يکي از يارانش که گمان مي‌کنم محمدبن اسماعيل باشد، گفته است: يکي از ما، در حضور ابوالحسن الرضا (عليه السلام) از گوشت سخن به ميان آورد و گفت: هيچ گوشتي گواراتر از گوشت بز نيست. امام رضا (عليه السلام) نگاهي به او‌اند اخت و فرمود:
اگر خداوند، گوشتي گواراتر از گوشت ميش آفريده بود همان را به جاي قرباني کردن اسماعيل مي‌فرستاد. (61)

نمک

در کتاب عيون اخبارالرضا (عليه السلام) از عبدالله بن عبدالرحمان معروف به صفواني روايت شده است که کارواني از خراسان به سوي کرمان رفت. راهزنان راه را بر مسافران بستند و مردي را که گمان مي‌کردند دارايي بسياري دارد گرفتند. مرد، مدتي در اسارت دزدان بود. او را شکنجه دادند تا اينکه مقداري پول به آنها داد و خود را آزاد ساخت. دزدان، مرد را در ميان برف رها و دهانش را از برف پر کرده و بستند. همسر يکي از راهزنان، دلش به حال مرد سوخت، او را آزاد کرد و مرد را فراري داد. ولي دهان و زبان مرد آسيب ديد طوري که نتوانست حرف بزند. سپس به خراسان برگشت و شنيد علي بن موسي الرضا (عليه السلام) در نيشابور هستند. در خواب ديد گويا يک نفر به او مي‌گويد: فرزند پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) به خراسان آمده است، درباره‌ي بيماري ات از حضرت بپرس، شايد دارويي به تو ياد دهد که از آن سود ببري.
مرد گفت: در خواب احساس کردم نزد حضرت رفتم و از آنچه گرفتار شده بودم شکايت کردم . حضرت به من فرمودند مقداري زيره، آويشن و نمک بردار، نرم کن و روزي دو يا سه مرتبه در دهانت نگه دار تا خوب شوي.
مرد از خواب بيدار شد و به آنچه در خواب ديده بود اعتنا نکرد تا اينکه به دروازه‌ي نيشابور رسيد. به او گفته شد: علي بن موسي الرضا (عليه السلام) از نيشابور بيرون رفته و در رباط سعد هستند.
مرد تصميم گرفت به سوي حضرت برود و بيماري اش را بگويد تا شايد دارويي سودمند به او داده شود.
به سوي رباط سعد رفت، داخل کاروانسرا شد و به حضرت گفت:‌اي پسر پيامبر خدا! ماجراي من چنين و چنان است و دهان و زبانم آسيب ديده است طوري که به سختي مي‌توانم حرف بزنم، به من دارويي ياد بدهيد تا از آن سود ببرم.
امام رضا (عليه السلام) فرمودند: آيا به تو ياد ندادم؟ برو آنچه در خواب گفتم انجام بده.
آن مرد گفت:‌اي پسر پيامبر خدا، اگر مصلحت مي‌دانيد دوباره برايم تکرار کنيد. امام رضا (عليه السلام) فرمودند: مقداري زيره، آويشن و نمک را با يکديگر مخلوط و مقداري از آن را هر روز، دو يا سه مرتبه در دهان بگذار که خوب خواهي شد.
مرد گفت: از دارويي که حضرت برايم تجويز کردند استفاده کردم و خوب شدم. (62)

گونه‌ي دوم) چگونه بخوريم؟

کم خوري

عبدالسلام بن صالح هروي بيان مي‌کند آن زمان که امام (عليه السلام) وارد سناباد شدند به کوهي اشاره کردند که از آن ظرف مي‌ساختند. سپس امر فرمودند که از اين کوه برايشان ظروفي تهيه شود و بيان داشتند غذا را در غير اين ظروف ميل نمي کنند. سپس عبدالسلام به اين نکته اشاره مي‌کند و مي‌گويد: آن حضرت کم غذا بودند و هنگام صرف غذا، آهسته آهسته مي‌خوردند. (63)
امام رضا (عليه السلام) به نقل از جدشان رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود:
هيچ چيزي نزد خداوند از پر بودن شکم بدتر نيست. (64)

با غلامان

يکي از ياران امام (عليه السلام) ميگويد روزي به مسجد درآمدم و بعد از نماز محضر حضرت رضا (عليه السلام) شرفياب گشتم. آن بزرگوار چون دانست که من روزه ام مرا به منزل دعوت کرد تا با ايشان غذا خورم. به هنگامي که سفره آماده شد آن حضرت غلامان را يک به يک صدا کرد تا بر سر سفره نشينند و سپس امام شروع به غذا خوردن نمود. (65)

به کار نگرفتن خادمان به هنگام صرف غذا

نادر خادم نقل مي‌کند که امام رضا (عليه السلام) هرگاه سفر مي‌انداخت از خادمان براي تناول نمودن غذا دعوت مي‌نمود و هرکسي با ايشان هم غذا مي‌شد، مادام که مشغول خوردن بود به او کاري نمي گفت. (66)

با اشتها

فردي از آن امام رضا (عليه السلام) درباره با اشتها غذا خوردن سؤال کرد. حضرت در پاسخ فرمود:
دوست دارم با اشتها و ميل غذا بخورم. (67)

سوم) نحوه‌ي خوابيدن

يک از اصحاب حضرت رضا (عليه السلام) رويه‌ي ايشان را اين گونه توصيف مي‌کند که [حضرت رضا (عليه السلام)] در شب کم مي‌خوابيدند و زياد شب زنده داري مي‌کردند. بيشتر شب را تا صبح به احياء مي‌گذراندند. ايشان همچنين در شب به نيازمندان کمک مي‌کردند و در اين زمينه بي مانند بودند. (68)
ابي جرير قمي مي‌گويد از امام رضا (عليه السلام) درباره‌ي بالشت و رختخواب ايشان سؤال کردم. آن حضرت (عليه السلام) اظهار داشتند که پدرم بر رختخوابي از پر پرندگان مي‌خوابيدند و من نيز چنين مي‌کنم. (69)

چهارم) رعايت نظم

معمّربن خلاد بيان مي‌کند که حضرت رضا (عليه السلام) مرا براي کاري فرستادند. بعد از انجام آن، خدمت امام (عليه السلام) رسيدم؛ اما ايشان فرمودند:
بازگرد، فردا بعد از طلوع خورشيد براي گزارش بيا. (70)
حضرت رضا (عليه السلام) در نامه‌اي خطاب به حسين بن مهران اين گونه نگاشتند:
در کارهايت نظم را رعايت کن وگرنه کات به اعوجاج مي‌انجامد. (71)

2) آئين خويشاوندي

امام رضا (عليه السلام) فرمود:
صله‌ي رحم کنيد اگر چه با يک ليوان آب باشد. بهترين صله‌ي رحم، خودداري از آزار و اذيت خويشاوندان است. (72)

يک) جايگاه خويشاوندي

امام رضا (عليه السلام) فرمود:
کسي که با رحم خود ارتباط نداشته باشد از تقواي الهي برخوردار نيست. (73)
امام رضا (عليه السلام) در نامه‌اي که از خراسان خطاب به فرزندشان ارسال کردند چنين اظهار داشتند:
يکي از منّت هايي که خداوند بر تو گذاشته اين است که اگر صله‌ي رحم انجام دهي، خداوند بر تو وسعت گيرد. (74)
شخصي به نام اسماعيل بن سعد اشعري از امام رضا (عليه السلام) پرسيد: مردي قسم خورده که با رحم خود قطع رابطه کند. حکم آن چيست؟ امام فرمودند:
نذر در باب معصيت روا نيست، چنان که قسم در باب قطع رحم جايز نيست. (75)
از امام رضا (عليه السلام) روايتي طولاني به نقل از محمدبن ابي نصر بيان شده است. حضرت در اين حديث ويژگي‌هاي مؤمن را برشمردند. آن امام همام (عليه السلام) ضمن بيان مسأله‌ي رحم، بر اين نکته تأکيد مي‌فرمايند که رعايت پيوند خويشاوندي نزد خدا جايگاه دارد. (76)

دو) پيامد صله رحم

امام رضا (عليه السلام) فرمود:
من چيزي مؤثرتر از صله‌ي رحم براي زيادت عمر نمي شناسم. گاه کسي که تنها سه سال به پايان عمرش باقي است، صله‌ي رحم مي‌کند و خداوند به برکت آن، 30 سال به عمرش مي‌افزايد و عمر او را تا 33 سال دراز مي‌گرداند. گاه کسي 33 سال به پايان عمرش باقي است، اما قطع رحم مي‌کند و خداوند 30 سال از عمر او تقليل داده و سه سال بعد از آن، اجلش فرا مي‌رسد. (77)

3) همسايه داري

امام رضا (عليه السلام) فرمود:
مؤمن اين گونه نبوده است و اين گونه نيست که همسايه اش را آزار دهد. (78)

پي‌نوشت‌ها:

1. طبرسي، مکارم الاخلاق، ص98؛ مجلسي، بحارالانوار، ج76، ص308.
2. مُطرَف: رداي چهارگوشي از خز را گويند؛ دهخدا، فرهنگ لغت، ذيل واژه طرف.
3. حرّ عاملي، وسائل الشيعه، ج5، ص7.
4. اعراف/32.
5. کليني، ج6، ص448.
6. دو رنگ.
7. صدوق، عيون اخبار الرضا (عليه السلام)، ج2، ص134.
8. برخي از صوفيان که از اعتدال خارج شده سخناني ضد شريعت اظهار مي‌کردند.
9. ابن ابي جمهور، عوالي الئالي، ج2، ص29.
10. کليني، الکافي، ج6، ص441؛ مجلسي، مرآة العقول، ج22، ص316؛ بحراني، حلية الابرار، ج4، ص335؛ حرّ عاملي، وسائل الشيعه، ج5، ص15.
11. کليني، الکافي، ج6، ص285.
12. طبرسي، مکارم الاخلاق، ص73؛ مجلسي، بحارالانوار، ج73، ص115.
13. کليني، الکافي، ج6، ص493؛ صدوق، الخصال، ج1، ص 235؛ صدوق، عيون اخبارالرضا (عليه السلام)، ج1، 275؛ مجلسي، بحارالانوار، ج73، ص106.
14. کليني، الکافي، ج6، ص497؛ مجلسي، مرآة العقول، ج22، ص397.
15. کليني، الکافي، ج6، ص496؛ مجلسي، بحارالانوار، ج22، ص 397؛ حرّ عاملي، وسائل الشيعه، ج2، ص 31.
16. کليني، الکافي، ج6، ص503؛ مجلسي، مرآة العقول، ج22، ص406.
17. کليني، الکافي، ج6، ص480؛ مجلسي، مرآة العقول، ج22، ص372.
18. طب الامام الرضا (عليه السلام)، ص29)
19. کليني، الکافي، ج6، ص491؛ مجلسي، مرآة العقول، ج22، ص389؛ حرّ عاملي، وسائل الشيعه، ج7، ص360.
20. طبرسي، مکارم الاخلاق، ص46.
21. همان، ص 47؛ مجلسي، بحارالانوار، ج73، ص96.
22. طب الامام الرضا (عليه السلام)، ص50.
23. صدوق، الفقيه، ج1، ص 504؛ طبرسي، مکارم الاخلاق، ص305؛ مجلسي، بحارالانوار، ج83، ص130.
24. کليني، الکافي، ج6، ص510؛ مجلسي، مرآةالعقول، ج22، ص415؛ حرّ عاملي، وسائل الشيعه، ج2، ص144.
25. کليني، الکافي، ج6، ص510؛ مجلسي، مرآةالعقول، ج22، ص 415.
26. کليني، الکافي، ج6، ص511؛ مجلسي، مرآةالعقول، ج22، ص427؛ حرّعاملي، وسائل الشيعه، ج7، ص365.
27. صدوق، عيون اخبارالرضا (عليه السلام)، ج2، ص41؛ مجلسي، بحارالانوار، ج73، ص146؛ نوري، مستدرک الوسائل، ج1، ص433.
28. کليني، الکافي، ج6، ص511؛ طبرسي، مکارم الاخلاق، ص42؛ مجلسي، مرآةالعقول، ج22، ص416.
29. صدوق، عيون اخبارالرضا (عليه السلام)، ج2، ص179.
30. کليني، الکافي، ج6، ص473؛ مجلسي، مرآةالعقول، ج22، ص362؛ فيض کاشاني، الوافي، ج20، ص776.
31. کليني، الکافي، ج6، ص470؛ مجلسي، مرآةالعقول، ج22، ص357؛ حرّعاملي، وسائل الشيعه، ج5، ص85.
32. صدوق، عيون اخبارالرضا (عليه السلام)، ج2، ص 47؛ حرّ عاملي، وسائل الشيعه، ج5،ص86.
33. صدوق، عيون اخبارالرضا (عليه السلام)، ج2، ص70؛ مجلسي، بحارالانوار، ج27، ص280.
34. طوسي، الامالي، ص49؛ مجلسي، بحارالانوار، ج92، ص343 و ج101، ص78.
35. صدوق، عيون اخبار الرضا (عليه السلام)، ج2، ص 178.
36. لبود به فرش پشمي گويند که بر پشت اسب و زير زين قرار مي‌دهند. بستاني، فرهنگ ابجدي، ص 748.
37. طبرسي، مکارم الاخلاق، ص 92؛ مجلسي، بحارالانوار، ج76، ص309.
38. طبرسي، استبصار، ج1، ص 394؛ طوسي، تهذيب الاحکام، ج2، ص370؛ فيض کاشاني، الوافي، ج7، ص465.
39. مجلسي، بحارالانوار، ج50، ص180؛ مسعودي، اثبات الوصية، ص236.
40. حلّي، عدةالداعي، ص265؛ طبرسي، مکارم الاخلاق، ص313.
41. گونه‌اي از خرما است که به رنگ قرمز بوده بسيار لذيذ مي‌باشد.
42. کليني، الکافي، ج6، ص345؛ بحراني، حلية الابرار، ج4، ص461.
43. برقي، المحاسن، ص539؛ مجلسي، بحارالانوار، ج63، ص140.
44. کليني، الکافي، ج6، ص343.
45. طب الامام الرضا (عليه السلام)، ص8.
46. همان.
47. همان.
48. همان، ص9.
49. همان.
50. مجلسي، بحارالانوار، ج63، ص185؛ حرّ عاملي، الفصول المهمة، ج3، ص169.
51. کليني، الکافي، ج6، ص358.
52. همان، ص 11.
53. برقي، المحاسن، ج2، ص 549؛ مجلسي، بحارالانوار، ج63، ص 169.
54. برقي، المحاسن، ج2، ص533؛ طبرسي، مکارم الاخلاق، ص173؛ مجلسي، بحارالانوار، ج63، 174.
55. برقي، المحاسن، ج2، ص490؛ کليني، الکافي، ج6، ص305؛ مجلسي، بحارالانوار، ج63، ص280.
56. مجلسي، بحارالانوار، ج49، ص48.
57. طبرسي، مکارم الاخلاق، ص163؛ مجلسي، بحارالانوار، ج63، ص78.
58. همان.
59. همان.
60. طبرسي، مکارم الاخلاق، ص159؛ مجلسي، بحارالانوار، ج63، ص67.
61. همان.
62. صدوق، عيون اخبار الرضا (عليه السلام)، ج2، ص 211.
63. همان، ص 136.
64. همان، ص 36؛ مجلسي، بحارالانوار، ج63، ص333.
65. کليني، الکافي، ج1، ص 487.
66. کليني، الکافي، ج6، ص298؛ مجلسي، بحارالانوار، ج49، ص102.
67. بحراني، حلية الابرار، ج4، ص461.
68. صدوق، عيون اخبارالرضا (عليه السلام)، ج2، ص 184؛ ابن شهر آشوب، مناقب، ج4، ص360؛ بحراني، حلية الابرار، ج4، ص362؛ ابن صبّاغ، الفصول المهمة، ص 251؛ نور، مستدرک الوسائل، ج27، ص185.
69. کليني، الکافي، ج6، ص450؛ بحراني، حلية الابرار، ج4، ص319.
70. طوسي، تهذيب الاحکام، ج2، ص 320.
71. کشّي، رجال الکشّي، ص599.
72. حرّ عاملي، وسائل الشيعه، ج15، ص247.
73. صدوق، الخصال، ج1، ص156؛ صدوق عيون اخبارالرضا (عليه السلام)، ج1، ص 258؛ مجلسي، بحارالانوار، ج71، ص68 و ج93، ص12.
74. عياشي، تفسيرعياشي، ج1، ص 131.
75. کليني، الکافي، ج7، ص440، طوسي، تهذيب الاحکام، ج8، ص285.
76. حلّي، عدة الداعي، ص 56؛ بحراني، تفسير برهان، ج1، ص 185؛ حميري، قرب الاسناد، ص385؛ حويزي، نورالثقلين، ج1، ص 171.
77. کليني، الکافي، ج2، ص 152؛ فيض کاشاني، الوافي، ج5، ص509.
78. صدوق، عيون اخبار الرضا (عليه السلام)، ج2، ص 33؛ اربلي، کشف الغمة، ج2، ص268.

منبع مقاله :
فعالي، محمد تقي، (1394) سبک زندگي رضوي (8)، مشهد: بنياد فرهنگي هنري امام رضا (عليه السلام)، چاپ اول.