باقلا ، مواظب باش
باقلا ، مواظب باش
باقلا ، مواظب باش
تهیه کننده : ناصر مکاری
منبع : راسخون
منبع : راسخون
شناسنامه
بقولاتLeguminosa |
:تیره |
Vicia faba L. – Faba vulgaris moench |
:نام لاتین |
Broad bean – Common bean |
:نام انگلیسی |
باقلا |
:نام فارسی |
باقلی - فول |
:نام عربی |
باقلای تازه و لطیف اگر پوست کنده شود و با نمک خورده شود و خوب جویده شود پیش غذای مطبوعی است. باقلای خشک خیلی مقوی است و سرشار از آهن و آهک می باشد، گرچه ویتامین ث آن کم شده است ولی اگر چند برگ آویشن در آن بیندازند طعم مطبوعی پیدا خواهد کرد. جوشانده گل باقلا به مقدار 30 تا 60 گرم برای یک لیتر آن نوشابه مدری است که اگر در فواصل غذا یک فنجان آن مصرف شود برای رماتیسم ، نقرس و درد مفاصل بسیار مفید است. جوشانده برگهای باقلا برای رفع ورم سر انگشتهای دست که به اصطلاح می گویند گوشه کرده است بسیار مفید است و در این مورد باید یک مشت گل باقلا را در یک لیتر آب به مدت نیم ساعت جوشانید و انگشت مریض را در آب جوشیده آن که گرم و داغ است فرو برد و مدتی نگه داشت.
باقلا ، گیاهی از تیرة پروانه واران ، دارای دانه های خوراکی ، به نام علمی ویکیا فابا .
فابا (لاتینی ؛ در ایتالیایی ، فاوا ) خود به معنی باقلاست . همین واژه است که مترجم و شارح صیدنة ابوریحان بیرونی (ج 1، ص 116) به آن اشاره کرده می گوید که باقلا را «به لغت رومی فافا هم گویند». کلمة باقلا در متنهای عربی به صورت باقِلّی ' و باقِلاّ ء نیز آمده است . این واژه ، به گفتة ابن بِکلارِش در المُستَعینی فی الطّب ، نَبَطی الاصل است (به نقل رنو و کولن ، شارحان تحفة الاحباب ، ص 35، ش 76). برخی دیگر از نامهای قدیم و جدید آن چنین است : در عربی ، فول (ابوریحان بیرونی ، همانجا؛ ابن میمون ، ص 8: «إسمه المشهور فی المُدن الفول »؛ ابن منظور، ج 11، ص 534)؛ «جَرْجَرْ» (به نقلِ ابن میمون ، همانجا؛ ابوریحان بیرونی ، همانجا: «معرّب گرگر... و لیث گوید اهل عراق جرجر را فول گویند»)؛ جُمّی ' (غالب ، ج 2، ش 16912)؛ در گویشهای ایرانی : سَجْزی کالوسک ، بُستی کَوِسْک (ابوریحان بیرونی ، همانجا)؛ در تلفظ رایج کنونیِ تهران ، باقالی در مازندرانیِ کنونی ، با کِلِه .
کشت باقلا، به دلیل ارزش غذایی دانه هایش ، که کمبود غلاّ ت بویژه گندم را مثلاً در ایام قحط جبران می کند، و نیز تا اندازه ای برای خواصّ درمانی واقعی یا موهوم آن ، از روزگاران پیش از تاریخ معمول بوده و اکنون نیز، هر جا که آب و هوا مساعد باشد، از جمله در سراسر خاورمیانه و شمال افریقا، و به مقدار نسبتاً زیاد در ایران ، بویژه در نواحی ساحلی دریای خزر و نیز در جنوب و جنوب غربی کشور، کاشته می شود (جمالیان ، ص 1). یونانیان و رومیان باستان و، پیش از ایشان ، عبرانیان و مصریانِ روزگار فراعنه باقلا را می شناخته و می کاشته اند. نمونه هایی از باقلا در گورهای قدیم مصریان پیدا شده است (تعلیقات مارتین لیوی بر اقراباذین کندی ، ص 240، ش 31)، و در منابع عبرانی قدیم (با نام عبری pol ؛ بسنجید با فولِ عربی ) اشاراتی به آن رفته است (مثلاً در عهد عتیق ، کتاب دوم سموئیل نبی 17:28؛ صحیفة حزقیال نبی 4:9؛ د. جوداییکا ، ذیل « beans »).
یکی از قدیمترین توضیحات دربارة انواع باقلا ـ مصری و نَبَطی و هندی ـ در مآخذ دورة اسلامی در کتاب دوّم قانون ابن سینا (ج 1، ص 278ـ279) آمده است ؛ ولی تفاوتهایی که او برای این گونه ها ذکر کرده فقط راجع به طبع و برخی از قوای آنهاست . قاسم ابونصری هروی (قرن دهم )، هرچند کشت باقلا را در خطّة هرات در ارشاد الزراعة (ص 91ـ92) شرح می دهد، دربارة انواع آن فقط دوگونة «رسمی و میرزایی مشهور به بغدادی » را بدون توضیح نام می برد. امروزه در ایران دو گونة عمدة باقلا کاشته می شود: یکی باقلای معمولی ، که بسیار رایجتر است ، به نام مطلقِ «باقلا» (یا گاهی با صفت «مازندرانی »)، که خام هم خورده می شود و بیماری «فاویسم » ناشی از خوردن خام آن است ؛ دیگری گونه ای لوبیا مانند، معروف به «پاچِ باقْلا» (اصطلاح گیلکی )، دارای دانه های ریزتر و لطیفتر، که خام خورده نمی شود و مصرف عمدة آن در خوراک محلی مشهور گیلانی «باقْلا قاتُق » است .
ظاهراً قدیمترین اشاره در دورة اسلامی به فواید باقلا منسوب به امام جعفرصادق علیه السّلام است که احمدبن محمد بَرقی * ، متوفی 274 یا 280، از آن حضرت چنین روایت کرده است (ص 506): «خوردن باقلا ساق را پُر مغز و دِماغ را زیاد و تولید خونِ تازه می کند. باقلا را با پوست بخورید که معده را دبّاغی می کند» (ترجمة فارسی این روایت از مجلسی ، ص 49). امّا خواص بسیاری که پزشکان و داروشناسان دورة اسلامی برای باقلا ذکر کرده اند عمدتاً از ترجمة تألیفات دو حکیم یونانی ، جالینوس (99ـ129 م ) و دیسقوریدوس (قرن اول م )، مأخوذ یا ملهَم است (ابن بیطار، ج 1، ص 76ـ78، و بسنجید با شرح ابن سینا، همانجا). به عقیدة جالینوس ، مزاج باقلا به «مزاج وسط » بسیار نزدیک و قوّة آن قوة تجفیف و جلاء و قبض است ؛ باقلا به سبب «ریح نافخه » و «جوهر سخیف » خود، باعث «تمدّد» و مولّد «فضول » در همة اعضای بدن می شود و ارزش غذایی آن نیز اندک است . اما دیسقوریدوس می گوید که باقلا گوشت بدن را می افزاید؛ ضماد آن (در ترکیبهای گوناگون ) محلّل آماسهای «گرم » ناشی از ضربه در سراسر بدن و محلّل خنازیر است . در مورد اعضا یا بخشهای ویژه ای از بدن ، دیسقوریدوس می گوید که ضماد آن محلل کورَکها و آماسهای بیخ گوش ، رافع تیرگی پوست زیر چشم ، درمان برآمدگی حدقه یا همة چشم و «تضمید» آن بر پیشانی قاطعِ سیلان «فضول گرم » به چشم است . در مورد سینه و گلو، باقلا «نافث رطوبت » (جالینوس ) و درمان سرفه (دیسقوریدوس ) است . به گفتة هر دو، ضماد باقلا محلّل آماس پستان به سبب «تجبّن » (انعقاد شیر) در آن است . دیسقوریدوس باقلا (بویژه باقلای تازه ) را دیرگُوار و نفّاخ و جالینوس آن را دیر گوارترین و نفّاخترینِ خوردنیها ولی درمان زخم روده و شکمروش و قِی می داند. دیگر اینکه ، به گفتة دیسقوریدوس ، باقلا بیماری «ادرارالبول » را بند می آورد، جالیِ بَهَق در چهره است و (با گذاشتن دو لپة باقلا بر جای خونریزی سطحی ، مثلاً بر جای مَکِشِ زالو و کندن مو) قاطع خونریزی است . خاصیت دیگری که قدمت شناخت آن به دیسقوریدوس و جالینوس می رسد و برخی از مؤلفان بعدی (مثلاً ابن سینا، همانجا؛ جرجانی ، ص 586 ـ 587؛ قزوینی در عجائب المخلوقات به عنوان یک «عجیبه »، ص 274) نیز آن را ذکر کرده اند این است که تضمید آرد باقلا مانع از رویش موی نروییده یا موی برکَنده در برخی از مواضع بدن می شود (بسنجید با استفادة امروزین از این خاصیت به تجویز جزایری ، ج 2، ص 51). «عجیبة » دیگری را قزوینی (همانجا) به نقل از ابن سینا آورده که «اگر به ماکیان باقلا خورانده شود، تخمگذاری او را بند می آورد».
موضوع مهمِ دیگر بررسی پیشینة «فاویسم » در تألیفات قدیم است . بنا بر تحقیقات جدید (مثلاً جمالیان ، ص 1، 2، 12، 25)، عوامل پدیدآورندة این بیماری ، که بر اثر خوردن باقلای معمولی ، بویژه نارس و خام آن ، یا استنشاق گَردة گلهای آن (در باقلازار) و غیره در برخی از افراد «حسّاس » (= دارای آمادگی وراثتی گویچه های سرخ خون ) عارض می شود، هنوز کاملاً شناخته نشده است . نشانه ها و عوارض این بیماری ، که عوامِ گیلان به آن «باقْلا زالِه » می گویند، عبارت است از سرگیجه ، سردرد، ضعف شدید، تهوّع ، قی ، رنگپریدگی ، لرزه ، پیدایش هموگلوبین آزاد در پیشاب ، کمخونی ، یرقان شدید، و سرانجام احتمالاً مرگ (بویژه در کودکان ). هر چند مؤلفان قدیم این بیماری را بالاستقلال نشناخته و وصف نکرده اند، شاید بتوان برخی از مضرّات یا عوارضی را که با توجیهات خاص ِ خود برای باقلا ذکر کرده اند منسوب به فاویسم دانست . ظاهراً قدیمترین هشداری که دربارة خطرهای احتمالی خوردن باقلا در تاریخ ثبت است بدبینیِ فیثاغورس (متوفی ح 497 ق م ) نسبت به آن است ، چنانکه گویا خود او از باقلازار وحشت داشته و شاگردان خود را از خوردن باقلا منع می کرده است . برخی از قدما، مثلاً سیسرونِ رومی (106ـ43 ق م )، منع و تحذیر فیثاغورس را چنین توجیه می کردند که خوردن باقلا مانع از دیدنِ خوابهای «صادق » می شود، زیرا ذهن را بیش از حد تحریک و آرامش لازم را برای تحرّی حقیقت از روح سلب می کند (لاروس ، ذیل "fةve" ؛ جمالیان ، ص 7). دیسقوریدوس (به نقلِ ابن بیطار، ج 1، ص 77) معتقد بود که باقلا مولّد «ریاح » در بدن است و «از آن خوابهای بد («اَحلام ردیئه ») عارض می شود». بیونیوس ] ؟ [ ، صاحب الفلاحة الفارسیة (به نقل ابن بیطار، ج 1، ص 78) گفته است که «باقلا فکر را سست و ضعیف می کند («یُوهِنُ الفکرَ») و مانع از دیدن أحلام صادقه می شود زیرا بادهای بسیار تولید می کند». و قُسْطُس (یا قسطوس ؛ ظاهراً کاسیانوس باسوس ، دانشمند روم شرقی ، مؤلف احتمالی الفلاحة الرومیة کـه سَرجیس بن هِلْیا آن را به عربی ترجمه کرده است ) در الفلاحة (به نقل ابن بیطار، همانجا) می گوید: «هر که باقلا بخورد دچار هُموم و اَحزان می شود.» از دانشمندان مسلمان ، محمد بن زکریّای رازی (به نقل ابن بیطار، ج 1، ص 77) می گوید: «باقلای تازه اخلاط بد تولید می کند، بلغم را در معده و روده می افزاید، و ریاح را در آنها تهییج می کند، افسردگی («تکسّر») در بدن پدید می آورد، باعث سرگیجه («سَدَر») و سنگینی سر می شود.» ابن سینا در این باره می گوید: «بدترین باقلا تازة آن است ... سردرد می آورد و برای همة کسانی که به صُداع دچار می شوند زیانمند است » (به نقل ابن بیطار؛ ج 1، ص 78). برخی از دیگر مؤلفان دورة اسلامی نیز همه یا بعضِ این عوارض را ذکر کرده اند؛ مثلاً اسماعیل جرجانی (ص 586) می گوید: «خوابهای شوریده بسیار نماید.» امّا قدیمترین اشارة نسبتاً صریح را به این بیماری در 921 در ارشاد الزراعة (همانجا) می یابیم ، که مؤلف می گوید: «در محلی که باقلا گُل کند، اگر کسی در میان آن روَد، بیم بیماری است به واسطة آنکه متعفّن است و تأثیر تمام دارد.» (برای ملاحظة استمرار معتقدات قدیم دربارة باقلا در روزگار ما، مثلاً رجوع کنید به جزایری ، همانجا، و بویژه نفیسی ، ص 68ـ69، که تقریباً تکرارِ بی چون و چرای اطلاعات گردآوردة حکیم مؤمن ، پزشکِ شاه سلیمان صفوی ، ص 134ـ135، است .)
در عمل ، امروزه باقلا خواصّ پزشکی سنّتی خود را از دست داده و فقط مصرف خوراکی دارد. در برخی از نواحی باقلاخیز، مانند گیلان و مازندران ، باقلای خام ، به تفنّن ، تنها یا با برخی «مخلّفاتِ» دیگر (مثلاً، در گیلان باکته ، «اَشْبَل » یا تخم نمکسود ماهی ) خورده می شود. اما خوردن باقلای پختة گرم (همراه با نمک و گلپر و سرکه ) در کوچه و بازار بویژه در فصل سرما در همه جا معمول است . به گزارش مارتین لیوی (همانجا)، باقلای پخته «یکی از خوراکیهای عمدة مستمندان است و در شهرهای مصر بیشتر مردم باقلا و روغن و سرکه را با نان لقمه کرده به عنوان صبحانه می خورند». در ایران ، باقلا جزء اصلی چند خوراک ، از جمله باقلاپلو، خورشِ باقلا، باقلا قاتق و کوفتة باقلا نیز هست .
در ادب فارسی ، مدح یا ذمّی از باقلا سراغ نداریم ، ولی بسیاری از شاعران عرب ، فارغ از قیل و قال حکما، در وصف و تشبیه باقلا داد سخن داده اند (برای مثالها رجوع کنید به نویری ، ج 11، ص 20ـ23).
تركيبات شيميايي:
آب: 72 گرم
پروتئين: 8/4 گرم
مواد چرب: 0/4 گرم
نشاسته : 15/8 گرم
كلسيم: 28 ميلي گرم
فسفر: 155 ميلي گرم
آهن: 2/2 ميلي گرم
سديم: 40 ميلي گرم
پتاسيم: 470 ميلي گرم
ويتامين آ: 220 ميلي گرم
ويتامين ب 1: 0/3 ميلي گرم
ويتامين ب 2 : 0/18 ميلي گرم
ويتامين ب 3 : 1/5 ميلي گرم
ويتامين ث: 30 ميلي گرم
ارسنيك: 0/02 ميلي گرم
ضمنا باقلا داراي ماده اي بنام فيتين Phytine مي باشد كه بسيار مغذي است و تقويت كننده بدن است . اين ماده كلسيم بدن را تامين مي كند باقلا غذاي خوبي است براي دوران نقاهت .
خواص و اثرات باقلا
به افرادی كه از میگرن رنج می كشند، سفارش گردیده است كه ۲۵ الی ۳۰ گرم از گل باقلا را جوشانده و در فواصل غذا یك فنجان بنوشند. توصیه می شود هرگز آب پخته باقلا را دور نریزید و آن را به همراه باقلا بنوشید. زیرا گلو را نرم كرده و از تولید سنگ جلوگیری می كند و گرفتگی معده را نیز برطرف می كند. افراط در خوردن باقلا باعث نفخ و سنگینی معده شده و موجب كندی ذهن می شود.
البته اگر با آب آن خورده شود عوارض آن كمتر خواهد بود. خوردن باقلا همراه ماست، موجب دل پیچه می گردد و اگر به طور تازه زیاد مصرف شود باعث تاول دهان می شود. بعضی افراد به باقلای تازه حساسیت داشته و مبتلا به بیماری فاویسم می شوند. علامت این بیماری زرد شدن رنگ پوست بدن و احساس خستگی و سستی در اعصاب، پیدا شدن خون در ادرار، سردرد و استفراغ است.
در این عارضه خون بدن كم می شود و درمان آن معمولا تزریق خون و سرم های غذایی است. بهترین راه برای جلوگیری از ابتلا شدن به این بیماری دو لپه كردن باقلا و جوشاندن آن در آب و دور ریختن آب آن است و همچنین پختن آن در روغن و افزودن ادویه ای مانند آویشن، دارچین، فلفل، میخك و از همه مهمتر گلپر می باشد. افرادی كه به بیماری هایی نظیر، كلسترول، تصلب شرائین، ضعف حافظه، آترومی، افسردگی، اسیداوریك، سردرد، میگرن، نفخ دل درد، مالیخولیا، سنگ اورات، خارش پوستی، فشار خون، صرع، بادفتق، احتقان و یبوست مبتلا می باشند نباید در خوردن باقلا زیاده روی كنند.
خواص داروئي:
1)دم كرده گل باقلا ضد تشنج و ادرار آور است .
2)دم كرده گل باقلا سنگ كليه را دفع مي كند و براي قولنج هاي كليوي مفيد است.
3)جوشانده باقلا براي ورم مثانه مفيد است.
4)جوشانده باقلا اثر خوبي در رفع رماتيسم درد .
5)از جوشانده باقلا براي درمان نقرس استفاده كنيد.
7)باقلا را اگر با آب سركه و آب بپزيد و با پوست بخوريد اسهال مزمن را درمان مي كند.
8)براي رفع گرفتگي صدا در باقلا را با روغن بادام و قند مخلوط كنيد و بخوريد .
9) براي رفع كوفتگي و روم پستان ، در باقلا را با آب جو مخلوط كرده و با سركه و نعناع بپزيد و ضمادي را كه بدست مي آيد روي ورم و كوفتگي قرار دهيد .
10)ضماد در باقلا را با شنبليله و عسل براي نرم كردن دمل و ورم بناگوش و زير چشم مفيد است.
11)جوشانده باقلا شكم روشهاي مزمن را برطرف مي كند.
12)ضماد باقلا جوش و كورك را مي رساند و چرك را خارج مي كند.
13)براي درمان تكرر ادرار از جوشانده ريشه باقلا استفاده كنيد.
14)جوشانده سر شاخه هاي باقلا مستي مشروبات الكلي را برطرف مي كند.
15)براي رفع التهاب و درد نوك انگشتان و ناخن بايد يك مشت برگ باقلا را با نيم ليتر آب جوشانيد و بگذاريد كمي سرد شود و انگشتان خود را بمدت دو ساعت در آن قرار دهيد تا برطرف شود.
16)نان خوشمزه بمقدر 2% در باقلا بآن اضافه كنيد.
مضرات
بیماری فاویسم و علت آن
ولي عجيبتر از آن اين است كه حتي لمس كردن اين ماده در خيلي از كودكان علائم بيمارياي را ظاهر ميكند كه براي خيلي از خانوادهها ناآشناست: فاويسم.
فاويسم يك بيماري فصلي، ارثي و تغذيهاي است كه بهشكل كم خوني و بيشتر در اثر خوردن باقلاي سبز خام و گاهي فريز شده و يا در اثر مصرف برخي از داروها و مواد شيميايي اكسيدكننده در افراد حساس اتفاق ميافتد.
در ايران، فاويسم، بومي سواحل خزر، است. كانونهايي از بيماري هم در سواحل خليج فارس بهويژه مناطق جنوب و جنوب شرقي ماهدشت، فسا و فيروزآباد فارس و روستاهاي شمالي ايرانشهر در استان سيستان و بلوچستان نيز ديده ميشود.
در سواحل درياي خزر خطر ابتلا به بيماري از هفته اول ارديبهشت تا هفته دوم خرداد، ساكنان منطقه را تهديد ميكند ولي بحرانيترين زمان هفته دوم خرداد است. بعد از اين هفته هم، بيماري بهطور موقت فروكش ميكند بهطوري كه تا سال بعد بيماري حالت ركود را طي خواهد كرد. سن شيوع اين بيماري هم يك تا 10 سالگي است اما بيشتر مبتلايان در رده سني زير 5 سال قرار دارند. در كودكان زير يك سال نيز ممكن است بيماري از طريق خوردن شير مادر اتفاق بيفتد.
دكتر مينا ايزديار، متخصص خون و رئيس انجمن تالاسمي ايران، در اين گفتوگو در مورد اين بيماري و نحوه شروع علائم آن، توضيح ميدهد.
او معتقد است كه فاويسم يك مشكل پزشكي حاد قلمداد نميشود كه بخواهيم خانوادهها را نسبت به آن بترسانيم ولي آگاهي دادن به والدين كودكان مبتلا به اين بيماري در مورد واكنش صحيح به علائم آن، يكي از ضروريترين اقدامات است.
خانم دكتر، شروع بيماري فاويسم در كودكان بهچهصورت است؟
فاويسم يا كمبود آنزيمي به نام گلوكز6 فسفات دي هيدروژناز (G6pd) بهصورت ارثي معمولا از مادر به پسر منتقل ميشود . ژن اين آنزيم روي كروموزوم X سوار ميشود ولي اگر در اين امر خللي پيش بيايد، فرد، مبتلا به فاويسم خواهد شد.
با اين حال چرا بيشتر مبتلايان به اين بيماري پسر هستند؟
اين بيماري در پسرها شايعتر است چون پسرها فقط داراي يك كروموزوم X و دختران داراي دوتا از اين كروموزوم هستند. بنابراين اگر ژن آنزيم نام برده شده نقص داشته باشد، پسران را بيشتر گرفتار ميكند.
اين يعني دختران اصلا به فاويسم مبتلا نميشوند؟
چرا، اگر دوتا كروموزوم X دختران گرفتار نقص اين ژن باشد، يا اگر كروموزوم X سالم شان نتواند دختر را در مقابل X معيوب، سالم نگهدارد، دختران هم مبتلا به اين بيماري ميشوند.
ولي تعداد مبتلايان پسر خيلي بيشتر است.
در بين مواد مصرفي، باقلا بيشتر از همه منجر به بروز علائم اين بيماري در كودك ميشود، مگر اين ماده چه خاصيتي دارد؟
باقلا از جمله مواد اكسيدان است يعني موادي كه اكسيژن در آنها زياد توليد ميشود. همين امر باعث ميشود كه گلبولهاي قرمز فاويسميها مقابل مواد اكسيدان از بين بروند يا پاره شوند.
اين بيماري بهصورت چه علائمي خودش را نشان ميدهد؟
حاصل اين فرآيند بهصورت كمخوني شديد، اسهال و استفراغ، تهوع، زردي سفيده چشم، زردي پوست و خوني شدن رنگ ادرار خواهد بود.
علاوه بر باقلا، چه مواد اكسيدان ديگري در اين امر دخيلند؟
داروهاي اكسيدان مثل كوتريموكسازول و آسپيرين، ويتامين K، سولفاميدها، داروهاي ضدمالاريا، نفتالين، استامينوفن، حنا و داروهاي متفرقه ديگر ممكن است در اين بيماران باعث هموليز يا همان شكسته شدن گلبولهاي قرمز شوند.
هميشه همه علائم اين بيماري كه به آنها اشاره كرديد به اين روشني هستند كه خانوادهها سريعا متوجه آنها شوند؟
به هيچ وجه، علائم اين بيماري گاهي اوقات به اين صراحت و واضحي نيست. حتي ممكن است اين بيماري با زردي، هپاتيت و كمخونيهاي ديگر اشتباه شود.
خب اين اشتباه را پزشكان هم ممكن است بكنند؟
بله، در خيلي از مواقع بهخصوص در فصل بهار پزشكان هم كمخونيهاي ديگر را با فاويسم اشتباه ميگيرند و به كودك خون تزريق ميكنند. چندين نمونه از كودكان اين چنيني را هم ديدهايم، بهطوري كه مدتها بعد از اين تزريق پزشكان پي به تشخيص اشتباه در اين كودكان بردهاند. در حاليكه ما هميشه ميگوييم تزريق كار سادهاي نيست و حتي براي خود پزشكان نيز همراه با استرس است بهخصوص اگر خون آلوده باشد و خطر انتشار عفونتهاي مختلف را تسهيل كند.
ممكن است كودكان با هر بار مصرف موادي كه از آنها ياد كرديد دچار اين علائم شوند؟
نه، خيلي از خانوادهها ميگويند قبلا كه كودكشان مثلا داروي كوتريموكسازول يا باقلا مصرف ميكرده اين مشكل را نداشت، اين درست است، ما هم ميگوييم نبايد خانوادهها را نسبت به اين بيماري ترساند. چون با اينكه اين بيماري تا آخر عمر همراه فرد است، ولي اين علائم ممكن است فقط يك بار به سراغ او بيايد. بنابراين ما فقط به خانوادهها آگاهي ميدهيم يعني بايد به آنها گفت كه اگر كودكشان اين بيماري را دارد، حتي از كنار مزارع باقلا هم رد نشوند چون همين كار ميتواند باعث هموليز و شكننده شدن گلبولهاي قرمز كودك شود. فاويسميها همچنين در منزل از نفتالين و حشره كش نبايد استفاده كنند.
با وجود اين واكنشها، حتي اگر كودك نياز به مصرف داروي كوتريموكسازول يا ساير داروها داشت، شما والدين را از خوراندن آنها به كودك منع خواهيد كرد؟
اصلا، اگر كودكي نياز به داروي كوتريموكسازول داشت و مبتلا به فاويسم بود، نبايد اين دارو را در او قطع كرد بلكه كودك بايد اين دارو را تحت نظر پزشك و با احتياط حتما مصرف كند. داروي ضدمالاريا در بيماراني كه مجبور به استفاده از آن ميشوند هموليز ايجاد ميكند ولي ما مجبوريم دوز اين داروها را پايين آوريم و به بيمار بدهيم.
با اين حال و با تعريفي كه از علائم بيماري داشتيد، چارهاي جز رساندن كودك به مراكز اورژانس و اقدامات اورژانسي روي كودك نيست. كمي در اين مورد توضيح ميدهيد؟
اگر در اين شرايط به كودك رسيدگي نشود، ممكن است در اثر كمخوني دچار نارسايي قلبي شود و يا حتي خطرات خيلي جديتر شود. بنابراين كودك به محض شروع اين علائم بايد سريعا براي تزريق خون به اورژانس ارجاع داده شود. خيلي از اين بيماران هم حتي تا چند روز در بيمارستان بستري هستند.
ميتوانيم بگوييم كه زردي دوران نوزادي با اين بيماري ارتباط دارد؟
البته كمبود آنزيم گلوكز6 فسفات دي هيدروژناز در دوره نوزادي باعث زردي نوزادان ميشود. براي همين در شرح حال اين كودكان بيمار، بايد از خانوادهها بپرسيم كه فرزندشان در دوره نوزادي مبتلا به زردي بوده يا نه؟ يكي از كارهايي هم كه اخيرا تحت نظر وزارت بهداشت بهصورت غربالگري نوزادان انجام ميشود، همين مسئله است.
چند درصد اين زرديها را ميتوان به فاويسم نسبت داد؟
شايد حدود 20 تا 30 درصد مربوط به اين بيماري است. البته اگر زردي بالا برود و لازم باشد نوزاد بايد در بيمارستان بستري شود چون به هر حال بيش از 70 تا 80 درصد نوزادان ابتداي تولد مبتلا به زردي هستند.
نكته ديگري باقي مانده؟
فقط مردم بايد به اين نكته توجه داشته باشند كه فاويسم يك بيماري جداگانه است. يعني كساني كه فاويسمي هستند، فكر نكنند كه در مقابل غذاهاي ديگر هم حساسند يا آلرژي دارند. آلرژي نسبت به مواد غذايي كاملا با فاويسم فرق دارد. علاوه بر اين فاويسم بهعنوان يك مشكل مهم پزشكي نيست كه مردم را بخواهيم بترسانيم. كمخونيهاي ديگري مثل تالاسمي ماژور نياز به پيشگيري دارند ولي اين بيماري مشكل خاصي ندارد چون فرد ممكن است در طول عمر فقط يك بار دچار بحران هموليز شود.
در ادامه در مورد کشت و شرایط کشاورزی این محصول توضیحاتی داده خواهد شد :
نیاز اکولوژیکی
آماده سازی خاک
تاریخ و فواصل کاشت
کاشت
داشت
برداشت
دامنه انتشار
باقلا http://www.iranmania.com
باقلا «داروئی» http://daneshnameh.roshd.ir
خواص و اثرات باقلا http://www.persianv.com
باقلا Faba bean http://www.money58.netfirms.com
گیاه باقلا http://daneshnameh.roshd.ir
فاويسم - بيماري باقلا http://ylym.wordpress.com
باقلا http://www.encyclopaediaislamica.com
/خ
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}