نقش کمک های اولیه درکاهش تلفات ناشی از تصادفات


آموزش كمكهاي اوليه ضرورتي براي كاهش مرگ و مير در تصادفات

بنا به گزارش سازمان بهداشت جهاني اولين افرادي که به محل وقوع حادثه مي رسند نقش بسيار مهمي در پيشگيري از تبعات جدي تصادفات ترافيکي دارند و مي توانند علاوه بر تلفن به اورژانس ، خاموش کردن آتش ، محافظت محل وقوع حادثه جهت جلوگيري از تصادف مجدد با انجام کمک هاي اوليه بسيار مؤثر واقع شوند.
شاهداني که آموزش کمک هاي اوليه را ديده اند مي توانند از بسياري از مرگ هاي ناشي از مشکلات تنفسي و خونريزي جلوگيري کنند . با در نظر گرفتن اين واقعيت که در کشورهاي کم درآمد و حتي متوسط نجات توسط آمبولانس بسيار دير اتفاق مي افتد و بيشترين ميزان فوت در اين کشور ها قبل از رسيدن به بيمارستان رخ مي دهد ، نقش شاهدان اوليه در دستيابي مصدومين به مراقبت هاي زندگي بخش پر رنگ تر مي‌شود. در اين گزارش با اشاره به مطالعات جهاني صورت گرفته آمده مرگ بيشتر افرادي که قبل از رسيدن به بيمارستان فوت مي کنند قابل اجتناب است و از بسياري معلوليت ها مي توان قبل از رسيدن به بيمارستان پيشگيري کرد. به دليل اهميت آموزش کمک هاي اوليه در کاهش قربانيان تصادفات ترافيکي طبق سند راهنمايي سال 2000 اتحاديه اروپا کشورهاي عضو اتحاديه از اول اکتبر 2003 مکلف شدند تا به متقاضيان گواهينامه رانندگي بياموزند که در تصادفات چگونه رفتار و به قربانيان حوادث جاده اي کمک کنند و همچنين در اين سند آموزش و باز آموزي دوره اي کمک هاي اوليه براي رانندگان حرفه اي تأکيد شد.مدير يک آموزشگاه رانندگي مي گويد : آموزش بحث کمک هاي اوليه مربوط به مدرس بحث فني است که شرکت رهگشا در اختيار آموزشگاه قرار داده است.
وي که از نحوه آموزش اين بحث در کلاس فني اطلاع دقيقي ندارد مي گويد : " نمي‌دانم که مربي توانايي و يا صلاحيت تدريس کمک هاي اوليه را دارد يا خير ولي ساعت کمک هاي اوليه و فني با هم 4 ساعت است "يک مسئول آگاه در اين زمينه مي گويد : " اين بخش صرفاً در کتاب قرار داده شده است و از مربي فني خواسته مي شود که آنرا تدريس کنند هر چند ممکن است کارشناس فني در اين زمينه آگاهي و توانايي نداشته باشد. " اين مسئول در ادامه مي افزايد : " 4 ساعت زمان براي تدريس مباحث فني ، زيست محيطي و کمک هاي اوليه اندک است بيشتر حالت کلاس رفع اشکال است تا آموزش ." يک هنر جو مي گويد : " بخش کمک هاي اوليه در کتاب حدوداً 4 صفحه است و مربي خاصي براي تدريس اين بخش در نظر گرفته نشده جزو امتحان هم نيست ، فکر مي کنم فقط براي مطالعه باشد. "
هنر جوي ديگري که دوره امداد را در هلال احمر گذرانده است مي گويد : با مطالعه اين قسمت احساس مي کنم نوشته و راهنمايي هاي اين بخش با آموخته هاي قبلي ام انطباق ندارد به ياد مي آورم در دوره هاي آموزشي به بحث تنفس مصنوعي و ماساژ قلبي تأکيد بسياري مي شد و تنها براي همين دو موضوع ساعت ها وقت صرف مي‌شد." وي در ادامه مي گويد : " فکر نمي‌کنم براي کسي که زمينه فکري در اين رابطه نداشته باشد اين آموزش کار بردي و قابل استفاده باشد. " صائب فصولي در سال گذشته تصادفي در يكي از جاده هاي كوهستاني كشور داشته است مي‌گويد : در اين تصادف يكي از هموطنان كه شاهد حادثه بود بسيار تلاش كرد كه جان من و همراهم را نجات بدهد . وي مي افزايد : بر اثر تصادف دچار ايست تنفسي شدم در حالي كه هموطن عزيز سعي مي كرد با ماساژ قلبي تنفسي مرا بازگرداند دچار شكستگي دنده و مشكل تنفسي شده اين شهروند در ادامه مي گويد : متاسفانه به علت بيرون كشيدن همراهم كه پايش زير صندلي گير كرده بود شكستگي پاي او به آسيب غير قابل بازگشت تبديل شد . وي در حالي كه لبخند تلخي مي زند مي گويد : بايد از كسي كه تمام تلاشش را براي نجات ما كرد تشكر كنم ولي فكر مي كنم اگر در مورد‌كمك‌هاي اوليه اطلاعات بيشتري داشت‌علاوه بر نجات ما مي توانست مانع آسيب هاي جدي شود . يعقوبي يكي از بازماندگان تصادف جاده اي كه پسر و همسرش بر اثر خونريزي فوت كرده اند مي گويد : شاهدان بعد از مراسم بارها به ما گفتند كه هرگز صداي ناله آنها از ذهنشان پاك نمي‌شود ، در حالي كه هيچ يك از آنها نمي دانست چگونه مانع خونريزي شود . تنها شاهد زجر كشيدن آنها در زير لاشه ماشين بودند . وي در ادامه مي افزايد : از اين ناراحتم كه تعداد اين شاهدان بيش از پنج نفر بود ولي هيچ كدام نتوانسته بودند مانع مرگ عزيزان من شوند . مدير عامل جمعيت هلال احمر استان بعد از ورق زدن کتاب آيين نامه با اشاره به جامع بودن کتاب مي گويد : " قرار بود همزمان با گنجاندن بحث کمک هاي اوليه در کتاب آيين نامه 8 ساعت براي تدريس به ساعات آموزش اضافه شود که متأسفانه اين ساعت در برنامه منظور نشده است. "
دکتر بدخشان در ادامه مي گويد : در اين بخش تنها به سر فصل هاي آموزشي اشاره شده است و بدون آموزش قابل استفاده نيست ، ول مي تواند تلنگري در بحث آموزش کمک هاي اوليه باشد. وي در ادامه با تأکيد به اين موضوع که عدم آموزش بهتر از آموزش ناقص است ، مي گويد : مسئله اين است که راهنمايي و رانندگي واقعاً ملزم به آموزش هستند يا خير؟ در صورتي که پاسخ به اين پرسش مثبت باشد هلال احمر استان آماده همکاري با راهنمايي و رانندگي در زمينه آموزش کمک هاي اوليه به متقاضيان گواهينامه است.يک کارشناس علوم اجتماعي مي گويد : دانش کمک هاي اوليه مي تواند به افزايش مسئوليت اجتماعي کمک کند. تصادف رانندگي يک رويداد معمول نيست که جامعه در فرآيند اجتماعي رفتار مناسب را به فرد بياموزد و به همين دليل نياز به آموزش رفتار منطقي و صحيح به فرد هنگام قرار گرفتن در اين شرايط است.حسيني در ادامه مي افزايد : فرار از صحنه تصادف به علت سرگرداني است که عدم آگاهي و تسلط فرد بر رفتاري که بايد بعد از وقوع تصادف انجام دهد اتفاق مي افتد در حالي که وجود بيمه هاي حمايتي تا حدودي مصونيت بعد از وقوع را براي فرد تصادف کننده تأمين مي‌کند ولي بدون آموزش و تعريف رفتار صحيح نمي توانيم شاهد رفتار مناسب و منطقي از افراد باشيم.درست است که در دو سال اخير از درصد تلفات جاده اي کاسته شده است ولي اين کاهش تلفات به ميمنت توسعه اورژانس هاي جاده اي و با هزينه اي بالا بدست آمده در حالي که با تمرکز بر رويي آموزش کمک هاي اوليه مي توان با هزينه اندک و با هدايت مشارکت مردمي و تقويت احساس همدردي و امداد رساني مؤثر اين آمار را سريعتر کاهش داد . در حالي كه ماده 16 بند .پ فصل 4 آيين نامه اجرايي آموزشگاه هاي راهنمايي و رانندگي ،‌ آموزش كمك هاي اوليه در ارتباط با سوانح و تصادفات رانندگي جزو وظايف آموزشگاه ها كه تحت نظارت راهنمايي و رانندگي مشغول به كار هستند تعريف شده است تلاش ما براي مصاحبه با رئيس راهنمايي و رانندگي استان در خصوص اجراي ناقص اين بحث به نتيجه نرسيد و ايشان به دلاليل نامعلوم حاضر به مصاحبه و پاسخگويي به سئوالات ما نشدند .

آموزش ايمني ترافيك و كمكهاي اوليه به كودكان

مقاله حاضر يك برنامه پيشنهادي مدون وساختاريافته براي آموزش مباحث ايمني وترافيك و كمكهاي اوليه به كودكان ونوجوانان مي باشد.اين برنامه با استفاده از تجربيات كشورهاي تركيه و آلمان ارائه شده است . در بخش اول مقاله , مختصري در مورد وضعيت حمل ونقل كشور ، آمار منتشره و نتايج مطالعات انجام يافته درخصوص تصادفات جاده اي و علت يابي حوادث بحث مي شود . دراين فصل سعي مي شودخواننده محترم را از وضعيت موجود مطلع و ضرورت آموزش براي ايشان توجيه و مفهوم شود . بخش دوم , اختصاص به ضرورت آموزش ايمني به كودكان خواهد داشت . در اين بخش با ارائه نتايج مطالعات انجام شده برروي كودكان , هدف از انتخابات اين قشر به عنوان بهترين و موثرترين سطح براي آموزش مطالبي به اختصاص ارائه خواهد شد . در بخش سوم در خصوص روانشناسی كودك بحث خواهد شد. در اين بخش رفتارها و عكس العملهاي كودكان در سنين مختلف در برخورد با ترافيك بررسي خواهد شد .در بخش چهارم باتوجه به مطالب بخش سوم جدول زماني دروس ترافيك وكمكهاي اوليه قيد شده و در ارائه طرح دروس ارائه خواهد شد . در بخش پنجم , چگونگي سنجش عملكردكلاسهاي آموزشي و يك نمونه آزمايشي ارائه خواهد شد.
امروزه مشكل ترافيك و مسائل مربوط به آن به عنوان يكي از بحرانهاي جدي و مهم در جامعه امروز ما محسوب مي شود و متاسفانه روز به روز به ابعاد بحران افزوده مي شود. براساس آمار منتشره شده توسط سازمان حمل ونقل و پايانه هاي كشور در سال 1380 در بخش حمل ونقل كالا مجموعا" 13 ميليون سفر با 196هزار دستگاه خودرو باري و در بخش حمل ونقل مسافر مجموعا" 13 ميليون سفر توسط 65 هزار دستگاه صورت پذيرفته است . از طرف ديگر در آمار منتشره سازمان ياد شده رقم 19727 نفر كشته و 117566 نفر مجروح مشاهده مي گردد با اندكي تا‎‏ْمل و مقايسه اين دو آمار مي توان انتظار داشت كه در هر 190 سفر , انتظار كشته يا مجروح شده يك نفر از هموطنان را خواهيم داشت ( با فرض اينكه در هر واقعه منجر به فوت يا جرح , حداقل يك طرف حادثه از ناوگان حمل ونقل كشور باشد .) همچنين مطابق مطالعاتي كه در سال 1377 در كشور صورت گرفته نتايج جالب زير مشاهده می شود:
1- بيشترين تلفات وارده نيروي انساني مربوط به سنين 20 الي 50 سال مي باشد كه عمده ترين بخش نيروي فعال جامعه را تشكيل مي دهند.
2-بخش عمده مقتولين ناشي از تصادفات را افراد ذكور و سرپرستان خانواده تشكيل مي دهند ، كه اين موضوع عواقب و پيامدهاي ناخوشايند مادي و تربيتي را براي خانواده ها به دنبال خواهد داشت.
3-حدود 39 درصد از كشته شدگان تصادفات در كشور را عابرين پياده تشكيل مي دهند.
4-بررسي اطلاعات نشان دهنده آنست كه ميزان تحصيلات در كاهش تلفات انساني نقش موثري داشته به طوري كه افراد كم سواد و بيسواد با سهم بيشتري در معرض تصادفات و عواقب ناشي از آن قرار گرفته اند .
5-47 درصدكشته شدگان درصحنه تصادف و53 درصدپس از صحنه تصادف فوت نموده اند و اين لزوم راه اندازي سيستم امداد رساني مناسب و آموزش نحوه برخورد با حادثه ديدگان تائيد مي كند.
6-جداول تركيبي سن وضعيت متوفيات حاكي از آن است که آسيب پذيرترين قشر در تصادفات عابرين زير 8 سال و بالاي 60 سال هستند به طوري كه اين گروه از عابرين به ترتيب 25 و 28 درصد متوفيات را شامل مي شوند .
اين آمار و ارقام به خوبي ابعاد نگران كننده بحران را نمايان مي سازد و متاسفانه هر ساله حداقل 10 درصد به آمار مذكور افزوده می شود . اگر بخواهيم آمار مذكور را با آمار كشته شدگان زلزله منجيل مقايسه كنيم می توان دريافت كه در كشور ما هر سال حداقل يك زلزله مهيب در اثر حوادث رانندگي رخ مي دهد و تعداد زيادي از هموطنان را به كام مرگ مي فرستد ولي تنها واكنش ما به اين فاجعه , انجام يك سري فعاليتهاي كلاسيك مثل چند تيزر تبليغاتي و تشديد ظاهري كنترل ها در ورودي و خروجي شهرها و …. مي باشد در صورتيكه در هنگام وقوع يك زلزله متوسط در كشور حالت فوق العاده اعلام شده و كليه نيروها براي امداد رسانی بسيج مي شود و شايد چند روز عزاي عمومي اعلان شود. سئوال مهمی که در ذهن نقش مي بندد اينست که آيا واقعا" برخورد با اين قضيه واقعا" منطقي است !؟ آيا براستي تصادف جاده اي را نبايد در حد واندازه بلاياي طبيعت بدانيم !؟ آيا مي توان تبعات ضربه سياسی و اقتصادي و اجتماعي ناشی از ايمنی پايين حمل ونقل را ناديده انگاشت ؟ در همين راستا مطالعاتي كه اخيرا" در كشور صورت گرفته عوامل زير را به عنوان مهمترين عامل وقوع يا افزايش تصادفات داشته است:
1-فقدان فرهنگ رانندگي و تردد در بسياري از رانندگان و عابران پياده و عدم توجه به حقوق اجتماعي يكديگر .
2-ميل به قانون شكني و عدم تمكين از قانون ( به عنوان يك رفتار ضد اجتماعي ).
3- بي اطلاعي بسياري از عابران پياده از جمله افراد بي سواد و كودكان از پيامهاي چراغهاي راهنمايي ( اعم از چراغ فرماندهي و عابر پياده ) و در نتيجه عدم نوبت پذيري براي گذر از خيابان و نيز فقدان آموزش لازم جهت نظم بخشی به تردد عابران پياده در خيابانها و معابر .
4-كمبود نفرات پرسنل راهنمايي و رانندگي .
5- عدم كارائي جدي و تاثير گذاري جريمه بدليل فقدان نقش وارزش فرهنگي و بعضا" بي توجهي در جريمه به موقع همچنين عدم امكان جريمه همه متخلفين .
6- كمي تعداد گشتهاي بازرسي و كنترل خودروها توسط نيروي راهنمايي و رانندگي و اصرار بر ايجاد و گسترش ايستگاههاي كنترل ثابت.
7-نقايص فني مانند خاموشي چراغها در برخي تقاطع ها به دليل خرابي و استهلاك و نيز نصب اشتباه و كم دقت بعضي تابلوها.
8-وجود تاسيسات حاشيه راهها بدون رعايت ضوابط ايمني و ترافيك .
9-عدم كنترل گسترش شهرها و عدم توجه به ضوابط ترافيكي و وضعيت راههاي اطراف شهرها.
10-عدم دقت در انتخاب مسير راههاي اصلي و فرعي و عبور مسيرهاي حمل ونقل از درون يا حاشيه شهرها ويا روستاها.
11-جاده سازي نا مطمئن و غير استاندارد .
12- عدم اجراي حقيقي و جدي قوانين كه اجراي آنها حقيقتا" در ايمن سازي ترافيك و كاهش تصادفات مي تواند نقش موثري داشته باشد .
13- كمبود وسايل نقليه عمومي و نا مطلوب بودن كيفيت سرويس دهی آنها , و در نتيجه افزايش تمايل افراد به استفاده از وسايل نقليه شخصي.
14-در برخي مناطق عدم همكاري و هماهنگي لازم ميان شهرداري و نيروي راهنمايي و رانندگي و راه و ترابري كه از عوامل مهم اخلال درحصول ترافيك مطلوب مي باشد. كمبود فضاي كافي براي تردد و پاركينگ و عبور و مرور پياده ها خط كشي هاي نامنظم , كم رنگ يا رنگ پريده و غير استاندارد , عدم احداث پاركينگ و پل عابر پياده , تعلل در تعريض و آسفالت بموقع خيابان و پركردن چاله هايي كه چون دام مرگ براي رانندگان عمل مي كند .
15- بي توجهي نسبت به آموزش رسمي و فراگير قوانين تردد در مدارس يعني عدم برنامه ريزي دقيق و دراز مدت آموزشی , فرهنگي براي تربيت نسلي آگاه و پای بند به نظم و مقررات ترافيك.
16- كيفيت نا مطلوب امتحان علمي و شهري براي اخذ گواهينامه رانندگي كه به دليل پرداختن به يك سري عمليات کليشه ای و در مدت زمان كوتاه كه به هيچ عنوان قادر به شناسايي و تفكيك راننده واقعي از راننده ناشي مي باشد.
درادامه با شناسايی مشكلات حمل ونقل ترافيكي مي توان براي حل آنها راه كارهايي پيشنهاد كرد . اين فرايند عادي براي برسي و حل مسائل است اما همراه اين سوال مطرح است كه كدام يك از اين مسائل نسبت به ساير آيتم ها اهميت بيشتر داشته و اثر بيشتر را در افراد جامعه مي گذارد؟ در نگاه اول ايمني سازي جاده ها , اصلاح قوانين و اعمال كنترل بيشتر و…. به عنوان عوامل اصلي به نظر مير سند ولي اگر نمودار علت و معلول تصادفات را ترسيم نماييم ضعف افراد در رعايت اصول و قوانين ، برخورد و عكس العمل مناسب به آن و بطور خلاصه فرهنگ ترافيك در جامعه , عامل اصلي و سرسلسة زنجيره عوامل موثر در تصادفات است علم آمار نيز اين نتيجه را تاْکيد می کند براساس تحقيقات بعمل آمده توسط شينار , در 82 درصد تصادفات عوامل انساني نقش مهمي ايفاد كرده است ، همچنين آمار منتشره توسط مراجع كشور هم نقش مهم عوامل انساني را وقوع حوادث ترافيكي مورد تاكيد قرارداده است. اين موضوع يك يافته جديد نيست و كشورهاي صنعتي با وقوف به اين مهم , اقدامات اساسي شروع كرده و ادامه مي دهند. ولي مساله مهمي كه در اين خصوص بايد در نظر گرفته شود شيوه ارتقاء سطح فرهنگي جامعه مي باشد. متاسفانه اقدامات انجام گرفته در كشور تا بحال بدون برنامه ريزي مدون و مستمر بوده و به برگزاري چند نوبت كلاس آموزشي بدون در نظر گرفتن شرايط و ويژگي هاي افراد و انتشار بروشور و پارچه نويسي و چندتيزر تلويزويوني و راديويي محدود شده و همين فعاليتها نيز به علت عدم هماهنگي و همكاري سازمانها و نهادهاي درگير با حمل و نقل تاثير زيادي در بهبود وضعيت موجود نداشته است و همچنان آمار تصادفات همچنان روند صعودي خود را چون سالهاي گذشته حفظ نموده است .ازاينرو لزوم برنامه ريزي منسجم و سراسري در امر ارتقاء سطح فرهنگ پيش از پيش احساس مي شود . در بخش بعدي مقاله اندكي در خصوص ضرورت آموزش ايمني به كودكان بحث خواهيم كرد .

آموزش همگاني امداد و نجات درجهت ارتقاء امنيت و ترافيك جاده

از آنجا كه آموزش مي تواند زمينه توسعه و نجات يك كشور را در برابر مشكلات و عقب ماندگيهاي متفاوت فراهم سازد و از طرفي عمده تلفات حوادث جاده اي كشورمان (چند برابر قربانيان سيل ، زلزله و معادل شهداي دفاع مقدس ) بعلت عدم يا ضعف آموزش مردم و مسئولين ، مديران و كارشناسان امداد و نجات مي باشد نويسنده برآن شده است كه پيشنهاد ارتقاء آموزش عمومي و اختصاصي امداد و نجات را براي مردم و پرسنل ستادي عملياتي امنيت و ترافيك جاده از مقطع پيش بيمارستاني تا بيمارستاني تقديم نمايد .
مواد و روشها : اين تحقيق با مطالعه مشاهده اي (tionalObserva) ، رويكردتحليلي(Analytic) و با شيوه مقطعي (Sectional -Cross) صورت گرفته بطوريكه حوادث و مديريت جاده اي ايران و برخي كشورها را با مطالعه مقالات ، تحقيقات وگزارشات مديران ارشد نظام ، كارشناسان ، مصوبه هاي دولت و مجلس كشورمان و با استفاده از تحصيلات و تجربيات طولاني مدت نويسنده مورد ارزيابي قرار گرفته است .
نتايج ( يافته ها ) :با توجه به اينكه 63% مرگ و ميرهاي حوادث جاده اي ( سال 1382 مقدار 28700 قرباني ) قبل از بيمارستان صورت مي گيرد و نواقص عمده اي در فرهنگ سفر ، جاده ، تابلوها ، كنترل و نظارت راهنمايي و رانندگي ، ايمني خودرو وجود داشته و از طرفي در جهت امداد و نجات ، مردم و پرسنل راهنمائي و رانندگي ( اولين اشخاصي كه در صحنه تصادف حضور دارند ) توانائي لازم را نداشته و پرسنل امدادو نجات پيش بيمارستاني و بيمارستاني نياز به رشد و آگاهي علمي و عملي دارند ( 37% مصدومين جاده اي در بيمارستان مي ميرند ) . در كشورهاي درحال توسعه از هر100 مصدوم جاده اي يك نفر مي ميرد وليدرايران از هر 100 مصدوم 10 نفر يعني عدم پيشگيري از مرگ 90% مصدومين قابل احياء. 70% قربانيان حوادث جاده اي سن زير 50 سال ( نيروي فعال و موتور محركه جامعه ) داشته اند . ميزان سواد قربانبان به ترتيب بيسواد ، دانشگاهي ، و... بوده است 45ميليون سفر روزانه در كشور داريم و 70 % سفرهاي شهري جهت كسب اطلاعات است . اكثر خودروها از كپسول آتشنشاني و وسائل امداد و نجات بي بهره اند .70 % تصادفات در30 كيلومتري شهرها صورت مي گيرد.80% عامل تصادفات رانندگانند50% عامل تصادفات موتور سيكلت رانانند. 40% قربـانيان عابر پيـاده بوده اند. 70% مصدومين جاده اي ضربه سر و گردن داشته اند .26% تختهاي بيمارستانهاي كشور (30 هزار از 111 هزار تخت) توسط مصدومين جاده اي اشغال ميشود. 37% مصدومين حوادث جاده اي در بيمارستان مي ميرند . توزيع مناسبي بين برخي مراكز امداد و نجات درسطح جاده ها و شهرها وجود ندارد . از نظرسيستم مخابراتي جاده اي و تعداد پرسنل و تجهيزات امداد و نجات بويژه آمبولانسهاي هوائي و زميني بسيار در تنگنا هستيم . بسياري از پزشكان مراكز درماني تبحر در Chest Tube ، Down Cut وLaryngoscop نداشته و تكنسين خبره در اين خصوص در هر تيم امداد و نجات و پيش بيمارستاني نداريم . مواردي از پزشكان متخصص (جراحان عمومي و ... ) با تأخير بر سرمجروحين مي رسند با توجه به وسعت خسارتهاي جاني و مالي درحوادث جاده اي برنامه آموزش منظم و دسته بندي شده ، در رسانه ها بويژه در صدا و سيما ي سراسري و استاني مشاهده نمي شود،اخبار لحظه به لحظه از نقاط حادثه خيز جاده هاي كشور(حفاري،دست انداز و .. ) در شبكه هاي خبري استاني وجود ندارد سازماندهي و آموزش امداد و نجات درمناطق و محله هاي شهرو روستا به چشم نمي خورد، نشريه اي درخصوص امنيت و ترافيك جاده در بين ديگرنشريات كشوري ديده نمي شود . سازمانهاي بيمه گر با توجه به خسارتهاي بالائي كه ساليانه ناشي از حوادث جاده اي متحمل ميشوند سهمي در پيشگيري از آن حوادث ندارد.
بحث و نتيجه گيري : با توجه به يافته هاي اين مقاله ، پيشنهادهاي ذيل ، بويژه به ستاد عالي مديريت بحران زير نظر رياست محترم جمهوري و ستاد كميته امداد و نجات ، امداد و نجات كشور مستقر در وزارت كشور تقديم مي نمايم: الف) آموزش امداد و نجات و امنيت و ترافيك جاده به صورت نوآموزي و بازآموزي جهت :1- مديران ارشد مجموعه طرح جامع امداد و نجات كشور ، استانها و شهرستانها .2 - مديران ، مسئولين و كارشناسان راه ترابري و خودرو سازان ، راهنمائي و رانندگي ، امداد و نجات ( اورژانس 115 ، هلال احمر ، آتش نشاني ) و پيراپزشكان و پزشكان مراكز درماني (آموزش تئوري و عملي Tube Chest ، Down Cut وLaryngoscop جهت پزشكان عمومي و تكنسينهاي خبره عمليات امداد و نجات ) ب) آموزش امداد و نجات مستمر و منظم و بازگوئي تجربه هاي عملي حوادث جاده اي براي : - مردم شهر و روستا با سازماندهي آنها درگروهاي مختلف سني و جنسي توسط شوراي شهر ، بسيج ، دانشگاه علوم پزشكي ، هلال احمر و راهنمائي و رانندگي ) ، رانندگان و آموزش فن رانندگي. ج) انتشار نشريه فرهنگ و امنيت ترافيك جاده.

حوادث‌ رانندگي‌

شدت‌ حوادث‌ رانندگي‌ از سقوط‌ دوچرخه‌ تا تصادف‌ شديد با اتومبيل‌، متفاوت‌ است‌. محل‌ حادثه‌ اغلب‌ به‌ دليل‌ ترافيك‌ در حال‌ حركت‌، پر از خطرهاي‌ جدي‌ است‌. بي‌خطر كردن‌ محل‌ حادثه‌ قبل‌ از حاضر شدن‌ بر سر مصدومان‌، بسيار حياتي‌ است‌. اين‌ اقدام‌ به‌ شما امكان‌ مي‌دهد كه‌ از خود، مصدوم‌ و ساير افراد عبوركننده‌ از جاده‌، حفاظت‌ كنيد. به‌ محض‌ بي‌خطر شدن‌ محل‌، به‌ سرعت‌ وضعيت‌ مصدومان‌ را ارزيابي‌ كرده‌، درمان‌ را اولويت‌بندي‌ كنيد. به‌ مصدوماني‌ كه‌ به‌ كمك‌هاي‌ اورژانس‌ نياز دارند، قبل‌ از ديگران‌ رسيدگي‌ كنيد.

بي‌خطر كردن‌ محل‌

  • ابتدا از امنيت‌ خود مطمئن‌ شويد و از انجام‌ كاري‌ كه‌ ممكن‌ است‌ شما را به‌ مخاطره‌ بيندازد، پرهيز كنيد.
  • اتومبيل‌ خود را در محلي‌ امن‌ و كاملاً با فاصله‌ نسبت‌ به‌ محل‌ حادثه‌ پارك‌ كنيد و چراغ‌هاي‌ خطر آن‌ را به‌ حالت‌ چشمك‌زن‌ قرار دهيد.
  • هرگز در عرض‌ يك‌ جاده‌ عريض‌ ندويد.
  • در شب‌، لباسي‌ بپوشيد يا چيزي‌ حمل‌ كنيد كه‌ روشن‌ يا منعكس‌كننده‌ نور باشد و از چراغ‌قوه‌ استفاده‌ كنيد. پس‌ از انجام‌ موارد فوق‌، احتياط‌هاي‌ كلي‌ زير را رعايت‌ كنيد:
  • چند ناظر را براي‌ هشدار دادن‌ به‌ ساير رانندگان‌ و كاستن‌ از سرعت‌ آنها روانه‌ كنيد.
  • حداقل‌ به‌ فاصله‌ 45 متر از محل‌ حادثه‌ در هر دو طرف‌ آن‌، مثلث‌ يا چراغ‌ هشداردهنده‌ قرار دهيد.
    موتور تمام‌ وسايل‌ نقليه‌ آسيب‌ديده‌ را خاموش‌ كرده‌، در صورت‌ امكان‌، مخزن‌ سوخت‌ را در ماشين‌هاي‌ ديزلي‌ و موتور سيكلت‌ها خاموش‌ كنيد.
  • وسيله‌ نقليه‌ را بي‌حركت‌ كنيد. اگر وسيله‌ نقليه‌ روي‌ چهارچرخ‌ است‌، ترمز دستي‌ را كشيده‌، اتومبيل‌ را در دنده‌ قرار دهيد و يا چند قطعه‌ سنگ‌ بزرگ‌ را درست‌ در جلوي‌ چرخ‌ها بگذاريد. اگر وسيله‌ نقليه‌ چپ‌ كرده‌ است‌، سعي‌ نكنيد آن‌ را برگردانيد اما از واژگون‌ شدن‌ آن‌ پيشگيري‌ كنيد.
  • مراقب‌ خطرهاي‌ فيزيكي‌ باشيد. اطمينان‌ حاصل‌ كنيد كسي‌ سيگار نمي‌كشد. گروه‌ خدمات‌ اورژانس‌ را از وجود خطوط‌ نيروي‌ آسيب‌ديده‌، سوخت‌ پخش‌ شده‌ و هرگونه‌ وسيله‌ نقليه‌اي‌ كه‌ نشانه‌ «خطر شيميايي‌» دارد، آگاه‌ سازيد.
  • نشانه‌هاي‌ خطر شيميايي‌ پلاك‌ خطر شيميايي‌ نشان‌ مي‌دهد كه‌ وسيله‌ نقليه‌ در حال‌ حمل‌ يك‌ ماده‌ خطرناك‌ است‌. ماهيت‌ اين‌ خطر بالقوه‌ با يك‌ نشانه‌ مشخص‌ مي‌شود. خدمات‌ اورژانس‌ قادر به‌ تفسير اين‌ اطلاعات‌ خواهد بود.

    مواد خطرناك‌

    در هر حادثه‌ (رانندگي‌) ممكن‌ است‌ عوارضي‌ مثل‌ ريزش‌ مواد خطرناك‌ يا فرار گازهاي‌ سمي‌ رخ‌ دهد. ناظران‌ را از صحنه‌ حادثه‌ دور كرده‌، موافق‌ جريان‌ باد بايستيد. به‌ علامت‌هاي‌ «خطر شيميايي‌» روي‌ وسايل‌ نقليه‌ توجه‌ كرده‌، گروه‌ خدمات‌ اورژانس‌ را در جريان‌ قرار دهيد. اگر در مورد امنيت‌ خود يا مفهوم‌ يك‌ نشانه‌ مشكوك‌ هستيد، از محل‌ فاصله‌ بگيريد. در صورتي‌ كه‌ ريزش‌ مواد وجود دارد و يا روي‌ نوار بالا و چپ‌ علامت‌ «خطر شيميايي‌» حرف‌ « E » به‌ چشم‌ مي‌خورد (حرف‌ « E » به‌ معناي‌ خطر امنيت‌ عمومي‌ است‌)، به‌ دقت‌ مراقب‌ اوضاع‌ باشيد. بررسي‌ وضعيت‌ مصدومان‌
    به‌ سرعت‌ تمام‌ مصدومان‌ را ارزيابي‌ كنيد. اگر بيش‌ از يك‌ مصدوم‌ وجود دارد، ابتدا به‌ آنهايي‌ كه‌ ممكن‌ است‌ آسيب‌هاي‌ تهديدكننده‌ حيات‌ (مثل‌ سوختگي‌ يا زخم‌ شديد) داشته‌ باشند، رسيدگي‌ كنيد. در صورت‌ امكان‌، مصدومان‌ را در همان‌ وضعيتي‌ كه‌ با آنها مواجه‌ شديد، درمان‌ كنيد؛ تنها در صورتي‌ كه‌ مصدومي‌ در خطر باشد يا به‌ منظور ارايه‌ درمان‌ نجات‌بخش‌، مي‌توانيد وي‌ را جابه‌جا كنيد. محل‌ را به‌طور كامل‌ جستجو كنيد تا از مصدوماني‌ كه‌ به‌ مناطق‌ دورتر پرتاب‌ شده‌اند يا از آنهايي‌ كه‌ به‌ خاطر منگي‌، بي‌هدف‌ حركت‌ كرده‌ و از محل‌ دور شده‌اند، غفلت‌ نكرده‌ باشيد. اگر مصدومي‌ در داخل‌ يا زير يك‌ وسيله‌ نقليه‌ گير افتاده‌ است‌، به‌ كمك‌ خدمات‌ آتش‌نشاني‌ و نجات‌ احتياج‌ خواهيد داشت‌. بنابراين‌ در اسرع‌ وقت‌ با اين‌ مراكز تماس‌ بگيريد.
    نحوه‌ برخورد با مصدومان‌ داخل‌ وسيله‌ نقليه‌:
    در زماني‌ كه‌ شما مصدوم‌ را از نظر وجود آسيب‌هاي‌ بالقوه‌ تهديدكننده‌ حيات‌ ارزيابي‌ مي‌كنيد، ناظران‌ مي‌توانند با نگه‌ داشتن‌ سر مصدوم‌، به‌ شما كمك‌ كنند. در برخورد با يك‌ مصدوم‌، ابتدا يك‌ ارزيابي‌ اوليه‌ انجام‌ دهيد و در صورت‌ امكان‌، به‌ آسيب‌هاي‌ تهديدكننده‌ حيات‌ رسيدگي‌ كنيد. در مورد هر مصدومي‌ كه‌ در حوادث‌ رانندگي‌ آسيب‌ ديده‌ است‌، هميشه‌ فرض‌ كنيد كه‌ آسيب‌ گردن‌ (نخاع‌) وجود دارد و سر مصدوم‌ را تا رسيدن‌ نيروهاي‌ كمكي‌، با دست‌ نگه‌ داريد. در مدتي‌ كه‌ منتظر رسيدن‌ كمك‌هاي‌ تخصصي‌ هستيد، علايم‌ حياتي‌ مصدوم‌ (سطح‌ پاسخ‌دهي‌، نبض‌ و تنفس‌) را كنترل‌ و ثبت‌ كنيد
    . نحوه‌ برخورد با مصدومان‌ روي‌ جاده‌:
    پس‌ از اطمينان‌ از بي‌خطر بودن‌ اوضاع‌، مصدوم‌ را از نظر وجود آسيب‌هاي‌ تهديدكننده‌ حيات‌ بررسي‌ كنيد. مصدوم‌ را فقط‌ در صورتي‌ مي‌توانيد جابه‌جا كنيد كه‌ كاملاً ضرورت‌ داشته‌ باشد.

    هشدار!

    مصدوم‌ را حركت‌ ندهيد مگر وقتي‌ كه‌ قطعاً ضرورت‌ داشته‌ باشد.
    اگر لازم‌ باشد مصدوم‌ را حركت‌ دهيد، روش‌ مورد استفاده‌ براي‌ جابه‌جا كردن‌ مصدوم‌ بسته‌ به‌ وضعيت‌ وي‌ و نيز وجود يا عدم‌ وجود نيروهاي‌ كمكي‌، فرق‌ مي‌كند از يك‌ ناظر بخواهيد كه‌ موقعيت‌ وسيله‌ نقليه‌ و مصدوم‌ را نشانه‌گذاري‌ كند؛ اين‌ اطلاعات‌ براي‌ پليس‌ مفيد است‌.
    DRABC اولين اقدامات درماني و مراقبتي مي باشند که هر شخصي که با تصادفات رو به رو مي شود بايد آنها را در نظر داشته باشد . افراد با تجربه در زمينه کمکهاي اوليه – خدمه آمبولانس – پرستاران و متخصصين پزشکي – همه از اين عبارت DRABC با خبر و مطلع هستند . خطر = D ، واکنش = R ، راه هوايي Air Way= A ، تنفس Breathing = B گردش خون Circularation = C
    توصيه به خود شما : هيچ وقت خود را در معرض خطر قرار ندهيد .
    توصيه به ديگران : اجازه ندهيد که بينندگان و ناظران سانحه در معرض خطر قرار بگيرند.
    خطر تلفات را کم کنيد و يا افراد صدمه ديده را از معرض خطر دور نگهداريد .
    به آرامي فرد صدمه ديده را تکان بدهيد و او را با صداي بلند مخاطب قرار دهيد تا عکس العمل و واکنش او را دريابيد البته در کودکان و نوزادان اين کار را انجام ندهيد .
  • آيا مصدوم هوشيار است ؟
  • آيا مصدوم خواب آلود و يا گيج و سراسيمه است ؟
  • آيا مصدوم بي هوش است ( غش کرده است ) اما واکنش نشان مي دهد ؟
  • آيا مصدوم بيهوش است و واکنش هم ندارد ؟
  • اگر مصدوم بيهوش است او را در وضعيت مناسب قرار دهيد .
  • آيا راه هوايي باز و تميز است ؟
  • آيا تنفس بيمار پر سر و صدا است ؟
  • آيا عامل بالقوه انسداد راه هوايي وجود دارد ؟مثلاً خون
  • اگر چنين است راه هوائي را باز و تميز کنيد .
  • به سينه بيمار نگاه کنيد آيا بالا و پائين مي شود ؟
  • به صداي تنفس گوش دهيد آيا نفس مي کشد ؟
  • با گذاشتن دست در پائين قفسه سينه حرکت تنفس را احساس کنيد .
  • اگر تنفس وجود ندارد ۲ تنفس فعال به بيمار بدهيد و در صورت عدم پاسخ بيمار شروع کنيد به تنفس دهان به دهان .
  • آيا نبض کاروتيد دارد ؟
  • آيا اين نبض قوي است ؟
  • آيا منظم است ؟
  • آيا خون زيادي از دست رفته است ؟
  • اگر هيچ نبضي وجود ندارد بايد CPR ( عمليات احياء ) را شروع کنيد .
  • اگر مصدوم هوشيار است ( نسبت به وضعيت خود مطلع است )‌ آنگاه آسيبها و ناخوشي مصدوم را درمان کنيد (البته با توجه به علائم و نشانه هاي بيمار (
  • همراه مصدوم بمانيد و با تلفن و يا سريعترين وسيله درخواست کمک کنيد .
  • اگر بيمار هوشيار نيست ولي تنفس خودبخودي دارد ( وضعيت تنفسي اش خوب است ) او را در وضعيت و موقعيت مناسب قرار داده و به درمان آسيب هايش ( البته در حد امکان( بپردازيد .
  • اگر مصدوم بيهوش است و تنفس هم ندارد او را به پشت خوابانده و شروع به احياء بيمار نمائيد ( CPR ) و يا تنفس دهان به دهان هر کدام که لازم باشد

    منبع :

    http://www .emdadgar.ir/
    http://www.iran4me.com
    http://namehamir.ir/