مسلك نيستى
مسلك نيستى
مسلك نيستى
تو هيچ نيست اندر دل ما
عشق تـو سرشته گشته اندر گلِ ما
«اسفار» و «شفاء» ابن سينا نگشود
بـــــا آن همـه جرّ و بحثها مشكل ما
بــا شيخ بگو كه راه من باطل خواند
بـــر حـــــــــــقّ تو لبخند زند باطل ما
گــــــــــر سالك او منازلى سير كند
خــــــود مسلك نيستى بود منزل ما
صـــد قافله دل بار به مقصد بستند
بر جــــاى بمانـــد اين دل غافـــل ما
گر نوح ز غرق سوى ساحل ره يافت
اين غرق شدن همى بود ساحل ما
منبع: www.imam-khomeini-isf.com
/خ
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}