شکست آمريکا در طبس
شکست آمريکا در طبس
شکست آمريکا در طبس
تفسيرآية «و مَکَرُوا و مَکر الله خيرُ الماکرين »را بايد از کوير تفتيدة طبس پرسيد؛ بيابان خشک طبس، تبلور مرصاد الهى شد براى گرگ هاى در کمين نشسته اى که راوى سياه مرگ بودند.
مى گويند:تاريخ، تکرار شدنى است؛ اگر چنين است، پس اين سپاه ابرهه بود که ديگر بار،ازحافظان کعبة حقيقت به تنگ آمد و نابود شد.
همه چيز مهيا بود براى شبيخونى وحشيانه؛ براى خنجر زدن بر پيکر شقايق. اما حقيقت از جنس ديگر بود:
مدعى خواست که از بيخ کند ريشة ما غافل از آن که خدا هست در انديشة ما
عجب شبى بود شامگاه چهارمين روز ارديبهشت ماه.
گرگ ها آمده بودند تا همه چيز را يک نفس ببلعند، تا شايد طعم تلخ شکست، از مشتى دانشجوى پيرو خط امام را از خاطرها محو کنند؛ غافل از آن که «يدالله فوق ايديهم ».
آرى!دست قدرت الهى، پاسدار موطن عاشقان بود.چه خوش بود که رهرويى از قافلة عشق نيز به پاس خلوص خود، معبر وصال را در آن واقعه جست و صحراى طبس را تا معراج، بال در بال ملايک پيمود.
خدا صدق وعده اش را عيان مي کند.«ا ن تنصروا الله ينصرکم »اگر دين خدا را يارى کنيد خدا شما را يارى مي کند و اين مزد جهاد مردانى است که چون دين خدا را يارى کردند ، خدا به يارى آنها برخاست .
قرآن هدف از بيان سرگذشت پيشينيان را اين مى داند که نتايج آنها مدارتفکر و جمع بندى قرارگيرد(فاقصص القصص لعلهم يتفکرون).لذا واقعه طبس مى تواند عظمت الهى و امدادهاى غيبى را براى مردم آشکار سازد و درس عبرتى براى آيندگان تاريخ باشد.
ماجراى طبس از جمله رسوا ترين و مفتضحانه ترين توطئه هاى شکست امپرياليسم امريکا بر ضد انقلاب اسلامى ايران است.بدون شک ماجرايى که در طبس به وقوع پيوست و با شکست مزدوران امريکايى مواجه شد، يکى از معجزات بزرگ قرن به حساب مى آيد؛ زيرا شيطان بزرگ امريکا با همه توان و با بهره گيرى از دقيق ترين و پيچيده ترين امکانات نظامى و با تدارک همه جانبه و هماهنگى کليه عوامل داخلى وخارجى به بهانه آزادى جاسوسان خود در ايران، اما در حقيقت به قصد در هم شکستن انقلاب و نابود ساختن نظام جمهورى اسلامى ايران، هجوم خود را آغاز کرد .سران کاخ سفيد و مقامات پنتاگون از توفيق اين عمليات کمال اطمينان را داشتند، چرا که به زعم باطل خود هيچ عامل و نيرويى را در شکست عمليات خود دخيل نمى دانستند؛
اما ازآنجا که خداوند همواره حافظ اين ملت و انقلاب بوده است ، در طبس نيز امداد هاى غيبى او عينيت يافت تا بار ديگر بر طاغوتيان زمان ثابت شود که اراده الهى بر هرچيزى تعلق بگيرد، آن امر محقق خواهد شد.
انگيزه ها و زمينه هاى تجاوز امريکا:
1ـ پس از فتح لانه جاسوسى (که به تعبير حضرت امام خمينى انقلاب دوم نام گرفت )
و شکست توطئه هاى مزدورانه امريکا درنفوذ و رسوخ و نهايتاً مسخ انقلاب اسلامى از درون و افشاى دستهاى خيانت بارهمساز با شيطان بزرگ و به اسارت گرفتن آنها، تهديدات نظامى و تحريم اقتصادى از ابتدايى ترين اقدامات جهت غلبه براين پيروزى بزرگ و شکست دادن اين نصرالهى بود.همه همپالگى هاى شيطان بزرگ در اين توطئه ها با امريکا همدلى و همکارى داشتند.تبليغات در جهت اين دو توطئه ابتدا بر روى مداخله نظامى تمرکز يافت و به اوج خود رسيد وچون دشمن از اين توطئه نتيجه اى نگرفت، به تشديد تبليغات برمسأله تحريم اقتصادى و بسط آن در تمامى کشورهاي هم پيمانش پرداخت واين به دو علت بود:
اول آنکه آخرين حيله دشمن بود ، دوم انحراف اذهان و افکار عمومى از احتمال حمله نظامى، تا اينکه زمينه ي ذهنى مردم از مسأله منحرف و دشمن خارجى فراموش گرددو به مشکلات داخلى و مسائل اقتصادى معطوف شود.
2ـ ازاهم زمينه هايى که موجبات اين هجوم را فراهم ساخت بايد به شکست کوشش هاىديپلماتيک و طرح هاى امريکا جهت آزادسازى جاسوسان خود اشاره کرد .( مأموريت افرادى چون رمزى کلارک، هانس، حبيب شطى، بنى صدر و قطب زاده)
3ـ در خلال تلاش هاى دشمن و عوامل و ايادى امريکا، يعنى گروهک هاى چپ و راست ومنافق ، اين بار نيزبه بهانه حفظ سنگردانشگاه و مخالفت با تعطيل شدن آن و تقابل با انقلاب فرهنگى، با به راه انداختن هياهوى بسيار به جنگ و جدال و خونريزى وسنگربندى مشغول شدند و آن چنان ماهرانه جو را آماده ساختند که گويى اين بخش نيز جزئى از طرح کلى تجاوز نظامى بوده است.
4ـ آتش افروزيهاى رژيم بعث عراق در مرزهاى خود با ايران و غائله کردستان شگفتى ماجراى تجاوز وقتى روشن مى شود که بدانيم دولت تجاوزگر امريکا در خصوص چنين مأموريتى متجاوز از 5 ماه تمام در صحراهاى آريزونا ( جايى که تقريباً شرايط کوير ايران را داراست)تعليمات پيچيده و فشرده اى را به کماندوهاى خود داده بود و از پيچيده ترين تکنيک هاى نظامى اعم از تسليحات نظامى و دفاعى تا صنايع مدرن هواپيمايى استفاده کرده و بودجه نامحدودى را براى اين عمليات اختصاص داده بود. سازمان هواشناسى امريکا وضع جوى ايران بخصوص منطقه فرود در صحراى طبس را کاملاً مورد پيش بينى علمى قرار داده بود و به علت اين که هواى آن شب مهتابى بود، ورود هر نوع هواى غيرمطلوب و وقوع طوفان بعيد به نظر مى رسيده است.
نکات برجسته ديگر درباره حمله نظامى آمريکا:
نکات مهم ديگرى که از مطالعه اسناد ومدارک به دست آمده و گزارشها و مقالات نوشته شده حاصل شده است به شرح زير است:
1ـ امريکا در واقعه طبس از آخرين امکانات نظامى و تکنيک هاى جنگى استفاده کرد،به طورى که براى يک چنين عملياتى از طرف کنگره امريکا بودجه هنگفتى در نظر گرفته شده بود.
2ـ بالگردهايى که براى آزادى جاسوسان امريکايى در نظر گرفته شده بودند ، طبق ارزيابى متخصصان امريکايى از بهترين نوع هلى کوپترها و از آخرين مدل آنهابود.
بنابراين، مسأله از کار افتادن آنها در جريان عمليات، کاملاً دور از انتظار بوده است.
3ـ شبى که عمليات نجات درآن به وقوع پيوست مهتابى بود ومعمولاً دراين شب ها ازطوفان و بادهاى تند خبرى نيست ، علاوه بر اين ، براساس پيش بينى هاى علمى اداره هواشناسى امريکا، در شب عمليات، هواى کوير طوفانى نبوده است!!
4ـ بر اساس ارزيابى کارشناسان ، احتمال پيروزى اين طرح از نود درصد به بالا پيش بينى شده بود.
5ـ تهيه کننده وسايل نقليه اى که مى بايد امريکايى ها را از اطراف تهران به لانه جاسوسى جابجا کند، يک مزدور خود فروخته به نام على اسلامى وابسته به حزب منحله خلق مسلمان بوده است.
6ـ کشورهاى مصر ،عربستان سعودى، ترکيه ، عمان و پاکستان در اين عمليات امکانات خود را در اختيار امريکا قرار داده بودند.
7ـ با توجه به حساسيت شوروى سابق درباره تحرکات امريکايى ها و زير نظرداشتن دائم آنها، بدون شک اين عمليات با توافق و هماهنگى شوروى سابق انجام شده بود.
8ـ جهت فرود اضطرارى بالگردها و هواپيماهاى 130 ـ C، 14 منطقه در تهران و حوالى آن در نظر گرفته شده بود.
9ـ در شب حادثه طبس، چراغ هاى ورزشگاه شهيد شيرودى روشن بوده است.
10ـ على اسلامى تهيه کننده اصلى کاميون ها براى حمل آمريکايى ها به تهران، قبل از اشغال لانه جاسوسى در خصوص به راه اندازى تظاهرات عليه امام (ره) وانقلاب اسلامى با سفارت امريکا همکارى نزديک داشته است.
11ـ مزدوران رژيم صهيونيستى در جريان طراحى حمله به طبس نقش بسيار فعالى
داشته اند؛ به طورى که از تجربيات طراحان نقشه حمله به فرودگاه "انتبه" در اوگاندا از جمله "شيمون پرز"، استفاده فراوانى شده بود.
به هر حال انچه در طبس واقع شد، بدون شک مصداقى ديگر بر سوره فيل بود و 5 ارديبهشت1359 عام الفيل ديگر و "کارتر"نيز مظهر نظام سلطه جهانى، ابرهه اى ديگر، و عنايت و لطف و مرحمت خداوندى بر مؤمنان گسترده . آنچه گذشت نه تنها يک واقعه ساده و زودگذر و فراموش شدنى نبود، بلکه تمثيلى و ذکرى است هميشگى و ماندنى براى کسانى که با چشم دل خويش جز آنچه هست مى بينند و تذکار ديگرى است بر اثبات قدرت فائقه و تامه الهى و بر وهن و سستى کيد و مکر دشمنان خدا.
منبع:روزنامه جوان
/خ
مى گويند:تاريخ، تکرار شدنى است؛ اگر چنين است، پس اين سپاه ابرهه بود که ديگر بار،ازحافظان کعبة حقيقت به تنگ آمد و نابود شد.
همه چيز مهيا بود براى شبيخونى وحشيانه؛ براى خنجر زدن بر پيکر شقايق. اما حقيقت از جنس ديگر بود:
مدعى خواست که از بيخ کند ريشة ما غافل از آن که خدا هست در انديشة ما
عجب شبى بود شامگاه چهارمين روز ارديبهشت ماه.
گرگ ها آمده بودند تا همه چيز را يک نفس ببلعند، تا شايد طعم تلخ شکست، از مشتى دانشجوى پيرو خط امام را از خاطرها محو کنند؛ غافل از آن که «يدالله فوق ايديهم ».
آرى!دست قدرت الهى، پاسدار موطن عاشقان بود.چه خوش بود که رهرويى از قافلة عشق نيز به پاس خلوص خود، معبر وصال را در آن واقعه جست و صحراى طبس را تا معراج، بال در بال ملايک پيمود.
خدا صدق وعده اش را عيان مي کند.«ا ن تنصروا الله ينصرکم »اگر دين خدا را يارى کنيد خدا شما را يارى مي کند و اين مزد جهاد مردانى است که چون دين خدا را يارى کردند ، خدا به يارى آنها برخاست .
قرآن هدف از بيان سرگذشت پيشينيان را اين مى داند که نتايج آنها مدارتفکر و جمع بندى قرارگيرد(فاقصص القصص لعلهم يتفکرون).لذا واقعه طبس مى تواند عظمت الهى و امدادهاى غيبى را براى مردم آشکار سازد و درس عبرتى براى آيندگان تاريخ باشد.
ماجراى طبس از جمله رسوا ترين و مفتضحانه ترين توطئه هاى شکست امپرياليسم امريکا بر ضد انقلاب اسلامى ايران است.بدون شک ماجرايى که در طبس به وقوع پيوست و با شکست مزدوران امريکايى مواجه شد، يکى از معجزات بزرگ قرن به حساب مى آيد؛ زيرا شيطان بزرگ امريکا با همه توان و با بهره گيرى از دقيق ترين و پيچيده ترين امکانات نظامى و با تدارک همه جانبه و هماهنگى کليه عوامل داخلى وخارجى به بهانه آزادى جاسوسان خود در ايران، اما در حقيقت به قصد در هم شکستن انقلاب و نابود ساختن نظام جمهورى اسلامى ايران، هجوم خود را آغاز کرد .سران کاخ سفيد و مقامات پنتاگون از توفيق اين عمليات کمال اطمينان را داشتند، چرا که به زعم باطل خود هيچ عامل و نيرويى را در شکست عمليات خود دخيل نمى دانستند؛
اما ازآنجا که خداوند همواره حافظ اين ملت و انقلاب بوده است ، در طبس نيز امداد هاى غيبى او عينيت يافت تا بار ديگر بر طاغوتيان زمان ثابت شود که اراده الهى بر هرچيزى تعلق بگيرد، آن امر محقق خواهد شد.
انگيزه ها و زمينه هاى تجاوز امريکا:
1ـ پس از فتح لانه جاسوسى (که به تعبير حضرت امام خمينى انقلاب دوم نام گرفت )
و شکست توطئه هاى مزدورانه امريکا درنفوذ و رسوخ و نهايتاً مسخ انقلاب اسلامى از درون و افشاى دستهاى خيانت بارهمساز با شيطان بزرگ و به اسارت گرفتن آنها، تهديدات نظامى و تحريم اقتصادى از ابتدايى ترين اقدامات جهت غلبه براين پيروزى بزرگ و شکست دادن اين نصرالهى بود.همه همپالگى هاى شيطان بزرگ در اين توطئه ها با امريکا همدلى و همکارى داشتند.تبليغات در جهت اين دو توطئه ابتدا بر روى مداخله نظامى تمرکز يافت و به اوج خود رسيد وچون دشمن از اين توطئه نتيجه اى نگرفت، به تشديد تبليغات برمسأله تحريم اقتصادى و بسط آن در تمامى کشورهاي هم پيمانش پرداخت واين به دو علت بود:
اول آنکه آخرين حيله دشمن بود ، دوم انحراف اذهان و افکار عمومى از احتمال حمله نظامى، تا اينکه زمينه ي ذهنى مردم از مسأله منحرف و دشمن خارجى فراموش گرددو به مشکلات داخلى و مسائل اقتصادى معطوف شود.
2ـ ازاهم زمينه هايى که موجبات اين هجوم را فراهم ساخت بايد به شکست کوشش هاىديپلماتيک و طرح هاى امريکا جهت آزادسازى جاسوسان خود اشاره کرد .( مأموريت افرادى چون رمزى کلارک، هانس، حبيب شطى، بنى صدر و قطب زاده)
3ـ در خلال تلاش هاى دشمن و عوامل و ايادى امريکا، يعنى گروهک هاى چپ و راست ومنافق ، اين بار نيزبه بهانه حفظ سنگردانشگاه و مخالفت با تعطيل شدن آن و تقابل با انقلاب فرهنگى، با به راه انداختن هياهوى بسيار به جنگ و جدال و خونريزى وسنگربندى مشغول شدند و آن چنان ماهرانه جو را آماده ساختند که گويى اين بخش نيز جزئى از طرح کلى تجاوز نظامى بوده است.
4ـ آتش افروزيهاى رژيم بعث عراق در مرزهاى خود با ايران و غائله کردستان شگفتى ماجراى تجاوز وقتى روشن مى شود که بدانيم دولت تجاوزگر امريکا در خصوص چنين مأموريتى متجاوز از 5 ماه تمام در صحراهاى آريزونا ( جايى که تقريباً شرايط کوير ايران را داراست)تعليمات پيچيده و فشرده اى را به کماندوهاى خود داده بود و از پيچيده ترين تکنيک هاى نظامى اعم از تسليحات نظامى و دفاعى تا صنايع مدرن هواپيمايى استفاده کرده و بودجه نامحدودى را براى اين عمليات اختصاص داده بود. سازمان هواشناسى امريکا وضع جوى ايران بخصوص منطقه فرود در صحراى طبس را کاملاً مورد پيش بينى علمى قرار داده بود و به علت اين که هواى آن شب مهتابى بود، ورود هر نوع هواى غيرمطلوب و وقوع طوفان بعيد به نظر مى رسيده است.
نکات برجسته ديگر درباره حمله نظامى آمريکا:
نکات مهم ديگرى که از مطالعه اسناد ومدارک به دست آمده و گزارشها و مقالات نوشته شده حاصل شده است به شرح زير است:
1ـ امريکا در واقعه طبس از آخرين امکانات نظامى و تکنيک هاى جنگى استفاده کرد،به طورى که براى يک چنين عملياتى از طرف کنگره امريکا بودجه هنگفتى در نظر گرفته شده بود.
2ـ بالگردهايى که براى آزادى جاسوسان امريکايى در نظر گرفته شده بودند ، طبق ارزيابى متخصصان امريکايى از بهترين نوع هلى کوپترها و از آخرين مدل آنهابود.
بنابراين، مسأله از کار افتادن آنها در جريان عمليات، کاملاً دور از انتظار بوده است.
3ـ شبى که عمليات نجات درآن به وقوع پيوست مهتابى بود ومعمولاً دراين شب ها ازطوفان و بادهاى تند خبرى نيست ، علاوه بر اين ، براساس پيش بينى هاى علمى اداره هواشناسى امريکا، در شب عمليات، هواى کوير طوفانى نبوده است!!
4ـ بر اساس ارزيابى کارشناسان ، احتمال پيروزى اين طرح از نود درصد به بالا پيش بينى شده بود.
5ـ تهيه کننده وسايل نقليه اى که مى بايد امريکايى ها را از اطراف تهران به لانه جاسوسى جابجا کند، يک مزدور خود فروخته به نام على اسلامى وابسته به حزب منحله خلق مسلمان بوده است.
6ـ کشورهاى مصر ،عربستان سعودى، ترکيه ، عمان و پاکستان در اين عمليات امکانات خود را در اختيار امريکا قرار داده بودند.
7ـ با توجه به حساسيت شوروى سابق درباره تحرکات امريکايى ها و زير نظرداشتن دائم آنها، بدون شک اين عمليات با توافق و هماهنگى شوروى سابق انجام شده بود.
8ـ جهت فرود اضطرارى بالگردها و هواپيماهاى 130 ـ C، 14 منطقه در تهران و حوالى آن در نظر گرفته شده بود.
9ـ در شب حادثه طبس، چراغ هاى ورزشگاه شهيد شيرودى روشن بوده است.
10ـ على اسلامى تهيه کننده اصلى کاميون ها براى حمل آمريکايى ها به تهران، قبل از اشغال لانه جاسوسى در خصوص به راه اندازى تظاهرات عليه امام (ره) وانقلاب اسلامى با سفارت امريکا همکارى نزديک داشته است.
11ـ مزدوران رژيم صهيونيستى در جريان طراحى حمله به طبس نقش بسيار فعالى
داشته اند؛ به طورى که از تجربيات طراحان نقشه حمله به فرودگاه "انتبه" در اوگاندا از جمله "شيمون پرز"، استفاده فراوانى شده بود.
به هر حال انچه در طبس واقع شد، بدون شک مصداقى ديگر بر سوره فيل بود و 5 ارديبهشت1359 عام الفيل ديگر و "کارتر"نيز مظهر نظام سلطه جهانى، ابرهه اى ديگر، و عنايت و لطف و مرحمت خداوندى بر مؤمنان گسترده . آنچه گذشت نه تنها يک واقعه ساده و زودگذر و فراموش شدنى نبود، بلکه تمثيلى و ذکرى است هميشگى و ماندنى براى کسانى که با چشم دل خويش جز آنچه هست مى بينند و تذکار ديگرى است بر اثبات قدرت فائقه و تامه الهى و بر وهن و سستى کيد و مکر دشمنان خدا.
منبع:روزنامه جوان
/خ
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}