روح صليبي گري استكبار در نگاه آيت الله مطهري

نويسنده: علي وزوايي

امروز كه نخبگان و نظريه پردازان وابسته به استكبار غرب, صريحا از ضرورت جنگ عليه جهان اسلام سخن به ميان مي آورند, فهم اين موضوع كه روح صليبي گري زنده تر از گذشته است, احتياج چنداني به تدبر و تامل ندارد. امروز كه افراد و موسسات وابسته به استكبار غرب با گستاخي تمام از ضرورت حمله اتمي به شهرهاي مهم جهان اسلام, به ويژه مكه و مدينه سخن مي گويند و طرح هايي را كه در اين باره وجود دارد, براي ترساندن مسلمانان به طور آشكار بيان مي كنند, فهم اين نكته كه روح صليبي گري تمام وجود سران كينه توز استكبار غرب را فرا گرفته است , نيازي به ژرف انديشي ندارد و اكنون اوضاع به گونه اي شده است كه اگر به رسانه هاي عمومي استكبار چشم بيندازيم و به سخنان شخصيت هاي سياسي و فرهنگي و نظامي غربي ها گوش فرا دهيم و سياست ها و رفتار بسياري از قدرت هاي سياسي غرب را از نظر بگذرانيم, به راحتي متوجه اوج گرفتن روح صليبي گري خواهيم شد.
همين چيزي كه امروز روشن شده است, پيش از اين در اثر تبليغات ونفاق استكبار غرب, چندان آشكار نبود و خيلي ها نمي توانستند باور كنند كه آنچه را دستگاه نفاق و تزوير غرب تبليغ مي كند و از برابري انسان ها, صلح و دوستي, لزوم احترام به حقوق همه ملل و. . . سخن مي گويد, چيزي غير از فريب نيست و غربي ها مي خواهند همين واژه هاو همين مفاهيم را دستاويزي براي از بين بردن روح مقاومت مسلمانان قرار دهند و جوامع اسلامي را به خامي و خواب بكشانند تا در فضايي كه آكنده از سستي, ساده لوحي و تسليم پذيري و عدم حساسيت به خطر تهاجمات فرهنگي و سياسي غرب است, بنيادهاي فرهنگي و سياسي و اجتماعي و اقتصادي جوامع اسلامي را براندازند.
در روزگاري كه غربي ها روح صليبي گري خود را در هزار توي نفاق و تبليغات استكباري پيچيده بودند, ژرف انديشاني مثل آيت الله شهيد مرتضي مطهري حدود سه دهه پيش از اين, زنده بودن روح صليبي گري را در ميان غربي ها كشف و بيان مي كردند. آيت الله مطهري هنگامي كه از سيدجمال الدين اسدآبادي و تفكرات و مبارزات او سخن به ميان آورده اند, پيرامون زنده بودن روح صليبي گري چنين گفته اند: « سيدبه مسلمانان هشدار مي داد كه روح صليبي همچنان در غرب مسيحي, بالاخص در انگلستان زنده و شعله ور است. غرب علي رغم اين كه با ماسك آزادمنشي, تعصب را نكوهش مي كند, خود را در دام تعصب, خصوصا تعصب مذهبي عليه مسلمانان, سخت گرفتار كرده است, سيد, عليرغم آنچه فرنگي مابان متعصب را نكوهش مي كنند, مدعي بود تعصب بد نيست. تعصب مانند هرچيز ديگر افراط و تفريط و اعتدال دارد.
افراط در تعصب كه در انسان حس جانبداري بي منطق و كور ايجاد مي كند, بد است. اما تعصب به معني تصلب و غيرت حمايت از معتقدات معقول و منطقي , نه تنها بد نيست, بسيار مستحسن است. سيد مي گفت: « اروپائيان , چون اعتقاد ديني مسلمانان را استوارترين پيوند ميان آنان مي بينند, مي كوشند تا با نام مخالفت با تعصب, اين پيوند را سست كنند ولي خود بيش از هر گروه و كيش به تعصب ديني گرفتارند. گلادستون ترحماني است از روح پطرس راهب, يعني بازنماي جنگ هاي صليبي, » واقع بيني سيد پس از حدود نيم قرن به خوبي آشكار شد.
آنگاه كه افسر اروپايي فرمانده ارتش يهود در جنگ اول اعراب و اسرائيل بيت المقدس را از مسلمانان گرفت و تحويل يهوديان داد و دولت صهيونيستي اسرائيل تشكيل شد, گفت: « الان جنگ هاي صليبي پايان يافت, » رواج انديشه قوميت پرستي و مليت پرستي و به اصطلاح ناسيوناليسم كه به صورت هاي پان عربيسم, پان ايرانيسم, پان تركيسم, پان هندوئيسم و غيره در كشورهاي اسلامي با وسوسه استعمار تبليغ شد, و همچنين در سياست تشديد نزاع هاي مذهبي شيعه و سني, و همچنين قطعه قطعه كردن سرزمين اسلامي به صورت كشورهاي كوچك و قهرا رقيب, همه براي مبارزه با آن انديشه ريشه كن كننده استعمار, يعني اتحاد اسلامي بوده و هست » . (نهضت هاي اسلامي در صد سال اخير, ص 29 و 30 ) گرچه شدت گرفتن روح صليبي گري از همه در و ديوار كاخهاي استكباري جهان غرب عيان است و حتي برخي از سران غرب بدون هيچ پروايي در اين زمينه سخن مي گويند و اين سخنان را نيز هر روز به عناوين و شكل هاي مختلف تكرار مي كنند, ولي هم اكنون در داخل جامعه ما كساني هستند كه پيوسته براي خواب كردن مردم و بي تفاوت كردن آن ها به خطرهاي بزرگي كه در پيش است, مي كوشند. در هر جامعه, مهم ترين وظيفه فرهيختگان متعهد و آگاهان دلسوز اين است كه مردم را نسبت به خطرهايي كه در كمين جامعه قرار دارد, آگاه كنند و صادقانه و بدون درنظر گرفتن منافع فردي و گروهي آني و زودگذر, به روشنگري و بيدارگري بپردازند, ولي اكنون گروهي هستند كه ادعاها و غوغاهايشان در باره فرهيختگي, روشن بيني, تفكر راهبردي , صلاح انديشي, دلسوزي به ملت و.. . سقف آسمان را نيز مي شكافد, اما به جاي بيدارسازي جامعه, سعي مي كنند براي مردم لالايي بخوانند تا خطرات را نبينند و كينه توزي هاي استكبار و دشمنان جهاني دين و ميهن را نسيم نوازش بپندارند و در نهايت زماني بيدار شوند كه كار تمام شده و همه چيز از دست رفته است.
البته نمي توان باور كرد در اين فضايي كه استكبار بر طبل جنگ مي كوبد و غليان روح صليبي گري در همه جا آشكار شده است, كساني كه ادعاي آشنايي و تخصص در مسائل سياسي و راهبردي داخلي و خارجي را دارند, متوجه خطرهاي آشكاري كه وجود دارد, نشوند; بنابر اين در اين زمينه نيز بايد به دنبال دست هاي پنهان استكبار بود كه مي خواهد از طريق عوامل داخلي خود جوامع اسلامي را به خواب عميق فرو برد. به هر حال, به تعبير رهبر معظم انقلاب اسلامي, اكنون دوره آزمايش نخبگان و فرهيختگان است و آيندگان در هر حرف يا سكوت و يا اقدام و يا بي عملي امروز ما قضاوت خواهند كرد. بنابراين, حق نداريم حتي يك اشتباه بكنيم (روزنامه جمهوري اسلامي 28 اسفند 80 ص 3 ) .
ژرف انديشاني مثل آيت الله شهيد مرتضي مطهري حدود سي سال پيش وضعيت امروز را پيش بيني مي كردند و مي دانستند كه دير يا زود, صليبي گري به دليل زنده بودنش, عليه اسلام و مسلمانان فعال خواهد شد و اين بار اشخاصي مثل دبليو بوش ,ترجماني از روح گلادستون و پطرس راهب مي شوند. اكنون بايد فرهيختگان و نخبگان متعهد جوامع اسلامي با ژرف انديشي هاي مطهري وار, به روشنگري و بيدارگري بپردازند تا مسلمانان بتوانند با تمام امكانات در برابر خطرهايي كه جهان اسلام را تهديد مي كند, بايستند و در نهايت, اين دوره دشوار را با موفقيت و سرافرازي پشت سر بگذارند.
منبع:http://www.e-resaneh.com