سپاه از منظر ولایت (1)
جایگاه و موقعیت سپاه در نظام
پدیده کم نظیر
محور اساسى انقلاب
بـنـده معتقدم این انقلاب بر دوش عناصر انقلابى خواهد توانست به پیش برود و لاغیر! خیلى ها هـستند که انقلاب از آنها منتفع مى شود، اما آن کسانى که انقلاب روى دوش آنها پیش مى رود و از انقلاب مثل یک قلعه و حصنِ حصین دفاع مى کنند، آنها صد در صد عناصر مؤ من و صادق و خالص ایـن انـقـلابـنـد ... و در ایـن مجموعه مؤ من ، آن رکن اصلى و آن محور اساسى که مى توان به او تـکیه کرد گروه هاى ویژه و از جمله آنها شما برادران سپاه هستید و لذا این را قدر بدانید و با تـکـیـه بـر روى آن بـرایـش بـرنـامـه ریـزى کـنـیـد و بـا انتقال این فکر و این انگیزه و این روحیه به یکایک آحاد سپاه مواظب دشمن باشید.(2)رکن اصلى انقلاب
در هـر جـامعه اى که بخواهد یک حرکت منطقى و فکرى انجام بگیرد، یک قاعده اصلى لازم است تا اگر دیگران متزلزل مى شوند آن قاعده اصلى محکم بماند و اگر دیگران راه را گم مى کنند آن مـحـور اصـلى مـسـتـقـیـم حـرکـت کـنـد و اگر دشمن توان پیدا کرد که در نقاط دیگر خاکریزها را پرکند، این نقطه خاکریز خود را محکم نگه بدارد و راه را بر نفوذ دشمن ببندند تا بتواند به کـمـک دیـگـران بشتابد ... و ما بایستى این را از نظر دور نداریم که ملت بزرگمان با همه آن ایـمان شورانگیز و عمیق و فداکارانه اى که داشتند و دارند. یک رکن رکینى را در مجموعه خودش بـایـد داشـتـه باشد، حالا آن رکن رکین چیست و کجاست ؟ من در تصویر ذهنى خودم وقتى نگاه مى کـنـم ، حـداقـل بـخـش عـظـیـمـى از این رکن عظیم را در قالب سپاه پاسداران و فرماندهان سپاه و عناصر معمولى سپاه مى بینم ... این نقش جدیدى است ، غیر از نقش در میدان جنگ است ، اما این نقش شـاید حتى رنج و مشکل پذیرى اش بیشتر از فرماندهى در میدان جنگ و فرماندهى قرارگاه هاى مـقدم و آن بى خوابى ها و سختى ها و آن تشنگى ها و آن دلهره ها باشد و این را باید حفظ کرد. مـن به سپاه با این چشم نگاه مى کنم و اگر در امر سپاه دغدغه اى داشته باشم ـ که بحمد الله دغـدغـه مـهـمـى نـدارم ـ از ایـن نـاحیه است که آیا سپاه خواهد توانست این نقش حساس و بسیار مهم یـعـنى رکن اصلى و قاعده اصلى در حفظ ایمان ها را بدرستى ایفا کند یا نه ؟ یک مجموعه اى از عـنـاصـر مـؤ مـن و مستحکم و داراى بصیرت و آماده عمل و اقدام و حاضر در صحنه هاى خطر و بى اعتناى به آنچه که دل ها و چشم هاى معمولى به خود جذب مى کند. یک چنین مجموعه اى مى تواند تـضـمـیـن کـنـنـده بـقـاء جهتِ انقلابى در همه شرایط در مجموع جامعه باشدو سپاه این نقش را مى تواند و باید ایفا کند. البته من نمى خواهم منحصر کنم به سپاه ، اما همان طور که عرض کردم بخش معظمى را سپاه تشکیل مى دهد.(3)عنصر تفکیک ناپذیر انقلاب
... این جانب معتقد هستم که در حال حاضر، سپاه یکى از ارگان هاى این انقلاب است و اگر نباشد، همین الان انقلاب با خطرهاى جدى روبه رو مى شود. نسبت به آینده هم تا جایى که چشم من آینده را مـى بـیـند، عینا اعتقادم این است که سپاه پاسداران انقلاب اسلامى یک عنصر تفکیک ناپذیر از انقلاب ماست و وجودش لازم است .(4)عملکرد سپاه با هیچ ارگان دیگرى قابل مقایسه نیست و از همه نیروهاى نظامى بالاتر و کمیت و کیفیتش بهتر است .(5)
امـروز بـه تـاءیـیـد الهى و در پناه امام عصر ـ ارواحنا له الفداء ـ و در اثر رهبرى امام عزیز و بـزرگـوار و حمایت بى دریغ و خالصانه امّت انقلابى ایران ، کشور و انقلاب و سپاه هر سه هـسـتـنـد و هر روز على رغم توطئه هاى دشمنان چپ و راست قوى تر و دشمن شکن تر از روز پیش انـد و جـهـان مـى دانـد کـه سـهم سپاه در حفظ این موجودیّت تا چه حد سرنوشت ساز بوده و هست .(6)
... مـسـاءله سپاه را از دیدگاه یک نیاز طبیعى انقلاب باید نگریست ، نه از دیدگاه ارگانى در کنار ارگان هاى دیگر.(7)
مولود مبارک انقلاب
... سـپـاه پـاسـداران انـقـلاب اسـلامـى که مولود مبارک انقلاب اسلامى است ، در همه جهان پس از صـدر اسـلام پـدیـده بـى سابقه اى است . این پدیده در حقیقت ، مظهر عینى و مجسّمى است براى شـعـارهـاى انـقـلاب اسـلامـى : شـعـار ایـسـتـادگـى در مـقـابـل هـمـه قدرت هاى بزرگ با سلاح اتّکال به خدا، شعار غلبه خون بر شمشیر و شعار حرکت براى نجات مستضعفان . و از همین رو اسـت کـه سـلطـه هـاى بـزرگ در سـراسر جهان با چشم انزجار و نفرت ، بدین پدیده الهى مى نگرند، چنانکه به انقلاب اسلامى .(8)بـنـده آیـنـده سـپـاه را یک آینده بسیار مبارکى مى بینم ، این سازمان متولد شده با انقلاب که از بـرکـات انـقـلاب و از بـرکـات شـخـص امـام اسـت . اگـر امـام ایـن مـسـاءله را دنـبـال نـمـى کـردنـد، سـپـاه شاید به وجود نمى آمد، یا به این گسترش و صحّه و قدرت نمى رسید.(9)
یـک نـکـتـه اسـاسـى در باب بسیج و سپاه هست که این را نباید فراموش بکنید و آن این است که سـپـاه و بسیج فقط یک نیروى حرفه اى رزمنده محض نیست . یک نیروى حرفه اى رزمنده به هیچ چـیـز غـیـر از جـنـگ یـعـنـى رفـتـن در مـیدان نمى اندیشد. جنگ هم یک قواعدى دارد که به آن قواعد عـمل مى کند، سپاه و بسیج جنگ را براى یک ارزش بالاترى انجام مى دهد. چون شما ارتش متولد شده با انقلاب هستید، همزاد با انقلابید.(10)
قشر برگزیده نظام
امـروز بـچـه هـاى جـنـگ ، یـعـنى سپاه و بسیج فقط رزمنده ((آر پى جى )) به دوش و ((ژ 3)) یا کلاشینکف به دست نیستند. این کار [را] هم مى کنند، اما نیروهاى زبده اند، نیروهاى برگزیده اند هـم در سـازمـانـدهـى ، هـم در تـاکـتـیـک جـنـگـى ، هـم در سـاخـت و سـاز نظامى ، هم در فهم و درک مسائل کشور. یک طبقه برگزیده ، طبقه برگزیده در نظام اسلامى همین قشر جوان مؤ من اند که کـارآیـى خـودشـان را در جـنـگ و در عـلم و در سـازمـانـدهـى و در مـعـنـویـت و در عبادت و در مجموع ارزشهاى مورد نیاز در نظام اسلامى نشان دادند.(11)مظهر دفاع انقلابى مردم
سـپـاه مـظـهـر کـوشـش و دفـاع انـقـلابـى تـوده هـاى مـردم در شکل منظّم آن است . این نیرو تا وقتى که تواءم با ایمان و ابتکار باشد مایه امید ملت و انقلاب اسلامى است .(12)... سـپـاه پـاسـداران ، رکـن رکـیـن و پایه محکم دفاع از انقلاب در کشور است ؛ یعنى یکى از دو بازوى نیرومند مسلّح جمهورى اسلامى است .(13)
اعـتـقـادم ایـن اسـت کـه اگـر سـپـاه نـبـاشـد و یـا ضـعـیـف بـاشـد، امـکـان نـدارد بـتـوانـیـم در مقابل تهدیدى که وجودش را مسلّم مى دانیم دفاع کنیم ... . عقیده من بر این است که تنها نیرویى کـه قـادر اسـت از انـقـلاب و نظام جمهورى اسلامى ، انقلابى دفاع کند، فقط سپاه است . اگر ما سـپـاه را نـداشـتـه باشیم و یا ضعیفش را داشته باشیم قادر نخواهیم بود از انقلاب دفاع کنیم .(14)
سـپـاه پـاسـداران انـقـلاب اسـلامى در سایه روحیه انقلابى و معنویتى که از سرچشمه جوشان دل مـنـوّر و روح مـصـفـّاى آن امـام عـارفـان و قُدوَه صالحان ، پیوسته مى جوشید و بیش از همه ، جوانان رزمنده و خالصِ سپاه و بسیج را سیراب مى کرد، توانست نقش تعیین کننده اى را در رفع حـمـله ایـادى اسـتـکـبـار به جمهورى اسلامى ایفا کند و در کنار ارتش و با به کارگیرى بسیج مـردمـى ، درس تـلخى به دشمنان اسلام بدهد و حفظ و استمرار نظام جمهورى اسلامى را تضمین کـنـد. ایـن حـجـّتى بر ملت ما و خود نیروهاى مسلح و همه دست اندرکاران کشور نیز بود که نقش تـوکـل بـر خـدا و اتـّکـا بـه روحـیـه انـقـلابـى و شـجـاعـت در مـیـدان عـمـل را بـه آنـان نـشـان داد و وسـوسـه گـرایـش بـه بـیـگـانـگـان و اسـتـمداد از نا اهلان را از دل آنان زائل ساخت .(15)
بازوى قدرتمند نظام
... سـپـاه را مـا بـا هـمـان چـشـمـى نگاه مى کنیم که امام عزیزمان نگاه مى کرد؛ به عنوان بازوى قـدرتـمـنـد نـظـام ، به عنوان گام استوارى در مقابله با دشمنان انقلاب اسلامى . ما شما را به معناى حقیقى کلمه ، پاسدار انقلاب اسلامى مى دانیم .... بنده معتقدم که سپاه پاسداران انقلاب اسلامى را اگر ما امروز نداشتیم باید آن را امروز به وجـود مـى آوردیـم . ایـنـکـه بـعضى ها در گوشه و کنارِ سپاه و بیرونِ سپاه ، از بعد پذیرش قـطعنامه با زبان هاى مختلف ، زمزمه هاى ناهوشیارانه اى یا شاید بدخواهانه اى درست کردند کـه ((سـپـاه چـه خواهد شد؟...)) به اعتقاد من این زمزمه ها یا ناآگاهانه و ناهوشیارانه بود و یا بدخواهانه و مغرضانه .
... بـسـیـار نـابـخـردى مـى خـواهد براى مسؤ ولین یک نظام که مطمئن ترین بازوى قدرتمند را قـدرنـاشـنـاسـى کـنـد، آن را از دسـت بـدهـد یـا آن را تـضـعـیـف کـنـد... . سـپـاه امروز با سپاه ده سال پیش و هشت سال پیش از زمین تا آسمان فرق کرده . مجموعه اى از تجربه ها، از آگاهى ها، از دانـش هـاى نـظـامـى ، از دانـش هـاى جـنـبـى نـظـامـى مـثـل دانـش تسلیحات نظامى و پیشرفتهاى گوناگونى که در این زمینه داشته اند.(16)
نور چشم انقلاب
... سـپـاه را بـنـده به عنوان یک نور چشم انقلاب ، به عنوان یک عضو اصلى انقلاب ، به عنوان نـهـادى کـه از خـود ایـن سـرزمـین روییده ، از جاى دیگر نیاوردند توى این سرزمین غَرَسش کنند، نـبـات آن و هـسـتـه آن در خـود ایـن سـرزمـیـن (سـرزمـیـن انـقـلاب ) شـکـل گـرفـتـه ـ ایـن خـیـلى چـیـز مـهـمـّى اسـت و ذرّه ذرّه وجـودش بـا ذرّه ذرّه ایـن سرزمین انقلاب خـویـشـاونـدى دارد ـ به این عنوان ، بنده ، سپاه را همواره شناختم و راجع به او قضاوت کردم و نـسـبـت بـه او مـحـبـّت ورزیـدم . خـدا را شـکـر مـى کـنـیـم کـه سـپـاه رشد کرد، قوى شد، رو به کـمـال رفـت . امـروز چیزهاى زیادى در سپاه است که همه مثبت است . در گذشته این ها نبود و سپاه این ها را نداشت .(17)تـوصـیـه مـن ایـن اسـت کـه سپاه بایستى به عنوان یک ارگان رزمى حفظ شود. سپاه یک نیروى انـتـظـامـى نـیست و نخواهد بود. سپاه را نبایستى دنبال قاچاق مواد مخدّر و بى حجابى فرستاد. اصـلاً ایـن تـشـکـیـلات بـراى ایـن مـنـظـور سـاخـتـه نـشـده اسـت . یـک واحـد نـظـامـى است بلاشک .(18)
سرمایه انقلاب
سـپـاه ایـن افـتخار را دارد که زاده انقلاب است . ... ارتش جمهورى اسلامى ایران امروز یک ارتش آبـرومـنـد، یـک ارتـش پاک و یک ارتش مردمى است و هر یک از نیروهاى انتظامى ما به نوبه خود نـسـبـت بـه اشـبـاه و نـظـائرشـان در دنـیـا در یک وضعیت استثنایى هستند، اما سپاه پاسداران این خـصـوصـیـت را دارد کـه از درون دامـان انـقـلاب روییده ... امروز سپاه ، سرمایه ذى قیمتى براى انقلاب ماست .(19)ضامن بقاى انقلاب و نظام
انـقلاب اسلامى در نظام ارزشى اسلام ، اگر بخواهد بر پا بماند باید سپاه و بسیج بماند، ایـن شـعار نیست ، این فلسفه دارد، پایه منطقى و فلسفى دارد، چون دنیا، دنیاى متعرضى است ، دنـیـاى مـادى اى اسـت ، دنـیـایـى که در آن استکبار وجود دارد و استکبار طاقت نمى آورد که پرچم تـوحـید را، پرچم لا اله الا اللّه را در اهتزاز ببیند. باید این را محکم نگه داشت و این بدون جهاد نـمـى شـود و آن نـیـروى مـسـلّح و سـازمان مسلّحى که براى این کار بوجود آمده است همین سازمان مبارک است که (اَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِى السَّماءِ)(20)سـپـاه پـاسـداران انقلاب اسلامى یک نیروى نظامى است که بقا و سلامت او با بقا و سلامت نظام ارتـبـاط تـنـگاتنگ دارد؛ یعنى اگر این نیروبر حسب موازین عادى سالم و قوى باقى بماند در مـورد سـلامت انقلاب و بقاى انقلاب جاى هیچ گونه نگرانى نخواهد بود؛ زیرا وقتى یک نیروى نـظـامـى مـؤ مـن و مـخلص و فداکار کاملاً با دید انقلابى ، بازویى به عظمت بسیج را در اختیار گـرفته و وقتى چنین نیروى نظامى در کشور وجود دارد مساءله تهدید از نوع تهدیدهاى نظامى ، دیـگـر بـراى انـقـلاب حـقیقتا نگران کننده نیست ، و این در حقیقت ، فلسفه وجودى و معناى واقعى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى است .(21)
...دولت و نـظـام ، خـودش را مـدیـون سـپـاه مـى دانـد و انـقـلاب را در هـمـه مراحل تا حدود زیادى وابسته به سپاه مى داند امنیت و مبارزه با ضد انقلاب و پیروزى هاى جنگ و توسعه فرهنگ انقلابى ، همه اینها از آثار شماست .(22)
... آینده جمهورى اسلامى و انقلاب را به برکت آینده سپاه مى بینم .(23)
فتوحات جنگ ، قرینِ نام سپاه
سـپـاه بـلاشـک در طـول جـنـگ ، عـنـصـر تـعیین کننده و مؤ ثر جنگ بود و اکثر فتوحاتى که ما از اول تـا آخـر جـنـگ داشـتیم با نام سپاه همراه است یا منحصرا از آن سپاه بوده یا سپاه در آنها نقش اصلى را یا نقش مهمى را بازى کرده است .(24)مرزبان انقلاب
هـمـه بـه مـعـنـاى درسـت کـلمـه مـرزبـانـیـد. بـعـضـى مـرزبـان نـظـامـى در مـقـابـل مـهـاجـمـیـنى که اگرچه کارشان تعرض به مرزها و سرزمینهاى مرزى است ، اما تعرض واقـعـى آنـهـا بـه اسـلام و نـظام اسلامى است ، همچنانکه معلوم است ، و چه مرزبانان سیاسى و اعـتقادى و فکرى که جلوى نفوذ دشمن ، در فضاى فکرى و معنوى و سیاسى و روحى سپاه را مى گیرید، اینها همه اش مرزبانى است . امروز، برادران عزیز! نظام اسلامى ، اسلام و مسلمین بیش از هـمـه ادوار گـذشـته که ماها با آن آشنا هستیم و مى دانیم ، نیازمند مرزبانى دلسوزانه و مسؤ ولانه است . اگر دشمن بیرون مرزها نباشد، مرزبانى معنا ندارد و لازم نیست ، اما آن وقتى که در وراى مـجـمـوعه و محدوده نظام اسلامى یا فکر اسلامى دشمنى وجود دارد، آن وقت است که روایات مـرزبـانـى جـمـهـورى اسـلامـى و نظام اسلامى که این همه روایت دارد در باب حفظ مرزها ـ و به اصطلاح اسلامى و قرآنى ((مُرابطه )) معنا پیدا مى کند.(25)سپاه ، مرکز تربیت مدیران نظام
... دولت طـبـیـعتا به آدمهاى کارآمد و مخلص و مؤ من و کارکشته نیاز بیشترى دارد از لحاظ کمیت ، چـه بـهـتـر کـه افـرادى بیایند در جهاد، سپاه و ارگان هاى انقلابى دیگر مدتى کار کنند، کار کشته بشوند و بعد بیایند در دولت بتوانند وظایف عمده کشور را ایفا کنند... . آن قدرت جذبى کـه سـپـاه دارد هـیـچ ارگـان دیگرى در این کشور ندارد. البته ممکن است در شرایطى جهاد هم آن جـاذبـه را داشته باشد... این حالت در سپاه وجود دارد، هم رشد آنجا آسان تر است و هم فضاى بـازى اسـت . مـقررات دست و پاگیر ندارد و هم قدرت جذب نیروهاى مردمى اش بیشتر است . لذا شما از بابت کم شدن نیروى انسانى سپاه ، نگران نباشید.(26)تاءثیرگذار بر جریانات سیاسى
شـمـا مـجـمـوعه اى هستید که قادر به اثر گذارى بر دنیایى هستید که الان علیه شما دست به دسـت هـم داده ، از سـلاح فـراوان و متنوّعى هم برخوردار است ، اما از قدرت و قوت واقعى نه ، و شما به عکس آنها از قوت و قدرت واقعى برخوردارید.(27)ماءموریت سپاه
به نظر من ، سه ماءموریت عمده براى سپاه وجود دارد که اینها را باید توجه کنند:اول : دفـاع مـسـلحـانـه از انـقـلاب و نظام اسلامى است که این ، ماءموریت محورى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى است .
دوم : سـازمـانـدهـى و آمـوزش ارتـش بـیـسـت مـیـلیـونـى اسـت . ایـن ارتـش کـه اول بـار امـام عـزیـزمـان در اولیـن مـاهـهـاى انـقـلاب بر زبان مبارکشان جارى کردند و از آن یاد نمودند، باید وجود خارجى پیدا کند... .
ماءموریت سوم همان چیزى است که امروز سپاه پاسداران در قالب سپاه قدس یا نیروى قدس ، از آن یـاد مى کند و امام بزرگوارمان تشکیل هسته هاى مردمى حزب الله در سراسر جهان را یکى از آرزوهاى خود و یکى از دستورهاى کارآینده انقلاب اسلامى در سطح جهان قرار دادند.
بـى شک سپاه پاسداران انقلاب اسلامى در این مورد ماءموریتى خواهد داشت . ما نمى گوییم به جایى لشکرکشى مى کنیم و در امور دیگران دخالت خواهیم کرد، اما مى گوییم که نیروى نظامى مـنـظـم انـقـلابـى مـجـرّب در اولیـن کـشـورى کـه بـا انـقـلاب اسـلامـى پـدید آمده است . یقینا در قـبـال هـسته هاى مسلّح حزب اللّه در سراسر جهان خالى از مسؤ ولیت نیست . کیفیّت این مسؤ ولیت بایستى به تناسب و مقتضیات روشن بشود.(28)
دفاع مسلحانه از انقلاب
مـسـؤ ولیـت سـپـاه حـقـا و انـصـافا سنگین تر از مسؤ ولیت بقیه بخشهاست . این مسؤ ولیت خیلى ظـرافـت و دقـت لازم دارد، چون مسؤ ولیت اصلى اش حمایت و دفاع مخاطره آمیز از انقلاب در مقابله با حرکات ضد انقلاب است . ضمن اینکه عند اللزوم باید برود و از مرزها هم دفاع بکند که هم اکـنـون عـملاً این هر دو مسؤ ولیت را سپاه بر دوش دارد و قاعدتا کمتر وقتى خواهد بود که سپاه بتواند این مسؤ ولیت دوم را هم نداشته باشد و لذا مسؤ ولیت سنگین است .(29)اصـل سـوم بـراى بـرادران سـپـاه ((در جـاى خـود قـرار گـرفـتـن )) یـعـنـى عـدل اسـت و عـدل این است که هر چیزى را در جاى خودش قرار بدهیم . سپاه باید همانطور که در شـرح وظـایـفـش آمـده اسـت ، جـاى خودش قرار بگیرد. وظیفه سپاه ، دفاع نظامى از انقلاب است . حوزه علمیه هم دفاع مى کند، اما نوع دفاع آن ، دفاع دیگرى است . مسؤ ولین دولتى هم هر کدام در جـاى خـودشـان بـایـد دفـاع بـکـنـنـد، امـا دفـاعـشـان نـوع دیـگـرى اسـت . بـه هـر حـال ، هـیـچ ابـهـامـى در ایـن مـسـؤ ولیت وجود ندارد، یعنى در آنجایى که باید قرار بگیرند و بـبـیـنـنـد بـراى ایـن مـسـؤ ولیـت چـه چـیـزى لازم اسـت ؟ هـرچـه کـه لازم اسـت هـمـان را بـایـستى تحصیل کنند و شاءن سپاه پاسداران انقلاب اسلامى در یک کلمه این است که ضمن آموزش نظامى و انضباط نظامیگرى ... از آگاهى هم برخوردار باشد.(30)
...سـپـاه پـاسداران باید در جاى خود قرار داشته باشد و با روشن بینى ، برخوردارى از شمّ سـیـاسـى ، آگـاهـى بـه زمـان و مـکـان و تـحـلیـل صـحـیـح سـیـاسـى از مـسـائل داخـلى و خـارجـى ، بـه مـسـؤ ولیـت مـهـم خـویـش در دفـاع نـظـامـى از انـقـلاب عـمـل کـنـد و بـه تـاءمـیـن و تـحـصـیـل آنـچـه کـه بـراى انـجـام ایـن مـسـؤ ولیـت لازم اسـت بپردازد.(31)
انـقـلاب مـحـتـاج حراست و حفاظت از همه جهات و از جمله حراست مادى و مسلّح ـ غیر از حراست علمى و مـعـنوى و غیره ـ است و آن به عهده شماها بخصوص به عهده سپاه پاسداران انقلاب اسلامى است کـه امـروز بـحـمـد اللّه نـهـال تـنـاورى شـده و چـشـم دوسـت و دشمن را پر کرده و براى انقلاب افتخارى شده است .(32)
سازماندهى ارتش 20 میلیونى
... سـپـاه بـه جـز مـاءمـوریت رزمى خود، وظیفه سنگین سازماندهى و آموزش و بسیج ارتش بیست میلیونى را هم بر عهده خواهد داشت .(33)... این بسیج ، شاید بتوانم بگویم از لحاظ بلند مدت از تمام ماءموریتهاى سپاه ، این بالاتر اسـت . ایـن مـلت را آماده کردن بسیار این ماءموریت بالا و مهمى است ، به ماءموریتها باید به حد اعـلا و اکـثـر بـرسـیـد. هـرکـسـى هـمـان کـارى را کـه انـجـام مـى دهـد و بـهـش مـحـول اسـت در ایـن رونـد کـلّى ، آن را خـوب ، صـحـیـح و دقـیـق انـجـام دهـد، رحـم الله امـرءا عمل عملاً فاتقنه .(34)
بـسـیـج مـردمـى پـشـتـوانـه عـظـیـم و بـا بـرکـتـى اسـت کـه ارزش بـى بـدیل خود را در میدانهاى گوناگون به اثبات رسانده است به این ذخیره الهى باید به چشم تـکـریـم بـنـگـریـد و آن را در عـرصـه سـازمـانـدهى و آموزش و انضباط روز به روز به پیش برید.(35)
آماده هرگونه پاسدارى
شـمـا یک مسؤ ولیت دیگر هم به خودى خود پیدا کرده اید و آن مسؤ ولیت دلسوزى براى انقلاب اسـت . شما باید براى انقلاب آماده هرگونه پاسدارى باشید. این البته لازمه هر واحد نظامى رشـدکـرده در انـقـلاب نیست ، سپاه این طور شده . این یک شرایط تاریخى است که این حالت را بـه وجـود آورده است ، انتظار از سپاه و انتظار ما هم این است و حقیقت قضیه هم این است یعنى شما نسبت به مسائل ارزشى جامعه و انقلاب نمى توانید بى تفاوت بمانید.(36)مشارکت در بازسازى
سـپـاه بـحـمد اللّه کارآیى خود را [هم ] در جنگ نشان داده [و] هم در دوران بازسازى . بنده البته بـا شـرکت سپاه در بازسازى موافقم منتهى نه به آن اندازه اى که جنبه نظامى را تحت الشعاع قرار بدهد. این را برادران مسؤ ول در سپاه در هر کجا که هستید باید به این توجه کنید. شرکت در بـازسـازى خـوب اسـت ، چـون بـازسازى کشور یک فریضه است ، بر عهده همه است . کشور اسـلام ، کـشور قرآن ، کشور اهل بیت ، باید حقیقتا ساخته بشود و بنا بشود، حقیقتا باید نمونه باشد و این را همه مى توانند انجام بدهند، وقتى همه باشند انجام مى شود. کار دولت تنها، یا کـار یک یا دو قشر تنها نیست ، کار همه است . خوب سپاه بحمداللّه توان بالایى دارد، باید در این کار بزرگ ، در این مجاهدت بزرگ سهیم باشد.(37)
تشکیلات سپاه
سازماندهى
گـروه هـاى مـشـخـصى باید دائماً در حال مطالعه باشند تا در مجموعه سپاه پاسداران هر روش نـوینى بر سازماندهى که کارآمدتر به نظر مى رسد، روى او کار کنند. من طرفدار این نیستم کـه مـا هـر روز سـازمـاندهى سپاه را عوض کنیم ، امّا طرفدار تحجّر در این سازمان هم نیستم . ما بـایـد بـبـیـنیم این مجموعه چگونه مى تواند سبک تر و کارآمدتر و قویدست تر در میدانى که مسؤ ولیت متوجه اوست ، حضور پیدا بکند.(39)
... سـپـاه پـاسـداران بـایـد از لحـاظ آمـوزش ، تـجهیزات ، سازماندهى و انضباط تقویت شود و همچنان در اوج معنویت و تحکیم ارتباط دل ها با خدا قرار داشته باشد.(40)
سپاه این قدرت انعطاف و تبدیل را باید داشته باشد که از نیروهاى بسیج سرشار و پر شود تا بتواند کارش را انجام دهد و این به روزهاى استثنایى و روزهاى بسیج مربوط مى شود، لکن در حـال عـادى بـایـد هـمـان بـُنـیه نیرومند، اما نه چندان گسترده ، با سازماندهى بسیار قوى و داراى انعطاف را داشته باشد.(41)
بـایـد سـازمـانـدهى سپاه هرچه قوى تر بشود. من اعتقادى به گسترش کمى و بى رویه ندارم بـلکه اعتقاد به توان بالاى کیفى دارم ، یعنى آن چیزى که مملکت را نجات خواهد داد و انقلاب را بـه صـورت مـسـلّحـانـه حـفـظ خـواهد کرد و پشتگرمى و امید مسؤ ولین و ملت را براى حراست از انقلاب تشکیل خواهد داد.(42)
هر یک از نیروهاى سه گانه سپاه ماءموریتى ویژه برعهده دارند و نیروى زمینى محور اصلى و مـایـه امـید و ذخیره الهى براى انقلاب و کشور است و باید یگانهاى خود را به کیفیّتى که معین شده است سازماندهى و تقویت کند.(43)
من به برادران مسؤ ول در سپاه گفته ام که سپاه در هنگام لازم باید بتواند به سه برابر خود ارتـقـاء پـیـدا کـنـد، یـعـنـى اگـر مـثـلاً امـروز ما پانزده لشگر سپاهى داریم باید این قدرت و تـوانـایـى سـازمـانـى در او بـاشـد کـه هـر وقـت لازم شـد هـر یـک گـروهـان سـپـاه تبدیل به یک گردان بشود.(44)
امروز تعداد لشکرهاى سپاه یکى از بى سابقه ترین سازماندهى هاى نظامى است و سازماندهى مـوفـقـى اسـت ، یـعـنـى همین الان این سازماندهى دارد خودش را نشان مى دهد، سازماندهى تیپ هاى قـابـل گـسـترش به یک لشکر در هنگام لازم ، تیپ سازمانى ، یک لشکر عملیاتى است ، لشکر سـازمـانـى ، سـپـاه عـمـلیـاتـى اسـت ؛ یـعنى هر یک لشکر سه لشکر، هر یک تیپ سه تیپ ، این تاکتیک مخصوص سپاه است . امروز سازماندهى هیچ یگانى ، هیچ سازمانى از سازمان هاى نظامى در ایران و در جاهاى دیگر که ما مى شناسیم این جور نیست ، سازماندهى بسیار دقیق و پیچیده اى است که امروز در سپاه دارد این سازماندهى عمل مى شود.(45)
نظم و انضباط
... معتقدم که بایستى انضباط بطور صد در صد در سپاه عملى باشد. البته انضباط به معناى اطـاعـت کـورکـورانـه نیست ، بلکه انضباط خودش یک مفهوم خاصّى دارد که آن کسى که مى خواهد اجـرا کـنـد بـایـد درسـت تـشـریـح کـنـد بـراى بـرادران و خـواهـران سـپـاهـى کـه بـدانـند چیست .(46)... توصیه هایى براى برآمدن مقاصد،... کوشش و تلاش پیگیر و همه جانبه براى ایجاد نظم و انـضـبـاط کـامـل نـظـامـى که توصیه ارزشمندامام على بن ابیطالب (ع )در آخرین وصایاى آن حضرت بود.(47)
هـمـیـن نـیروى بالقوه خداى نکرده مى تواند بى خاصیت شود، کى ؟ آن وقتى که به آموزشش ، بـه انـضـبـاطـش و بـه اخـلاقـش اهمیّت داده نشود،... مسائل جریان بازى و سیاست بازى و گروه گـرایـى در آن رشـد داده بـشـود، اگـر ایـن کـارهـا انـجـام بگیرد، همین نیروى جوان ، با نشاط، فعّال و پرخون از کار خواهد افتاد... . امّا اگر چنانچه آموزش و انضباط و روح ایمان داده بشود، یعنى این چیزهایى است که باید دائماً دمیده شود، این کالبد زنده تر خواهد شد و رشد بیشترى پـیـدا خـواهد کرد... . نکته اى هم که من اینجا باید بگویم ... مساءله انضباط است ... چیز بسیار مـهـمّى است ، نبادا بچّه ها خیال کنند اگر در حال رژه قدم را بلند بیاورند، این خجالت آور است . ایـن را یـک نـوع جـسـارت بـراى خـودشـان بدانند. آنهایى که این را فراهم کردند، خوب و دقیق فـراهـم کـرده انـد. نـظـم در سـپـاه ، در نـیـروهـاى نـظـامـى ـ نـظـم دقـیـق و موشکافانه ـ یکى از ضرورتهاست .
... تـقـیـّد [بـه ] آن نـظـم و کـنـار هم ایستادن و آن انضباط لازم ، در خود جنگ و ماهیّت جنگ اثر مى گـذارد. آن کـسـى کـه اهـمـیـت بـه مـنـظّم بودن در دکمه لباسش ، در واکس کفش ، جورابش ، نظم ظـاهـرى اش ، مـحاسنش ، موى سرش و سینه بندش نمى دهد... هر بى نظمى و بى انضباطى که در حرکات معمولى ظاهر مى شود، این بى نظمى خصلتى در انسان است که باید سرکوب شود و در آنجایى که فرمانده مى گوید پیش یا عقب گردِ قهرمانانه تاکتیکى ، این بى نظمى آنجا خودش را نشان ندهد؛ تو باید جلو بروى .(48)
این دید بر اثر اشراف و نظارت است و فرمان دارد مى دهد. اینجا آلتى که کار مى کند انضباط اسـت . اگـر یـک انضباط قطعى و خشک نظامى اینجا وجود ندا شته باشد، طرف مجتهد خواهد شد، مـى گـویـد: نـه مـن خـلاف شـرع نمى کنم هرچه فرمانده بگوید: برو! مى گوید: بنده این را خـلاف شـرع مـى دانـم ، خـودش را هـم قـانـع مـى کـند که خلاف شرع است !... این انضباط را که اثرش را در بلند کردن پا مى بینید طاغوتى مى داند.
از طاغوتى و غیر طاغوتى ، چپى و راستى ، بى دین و با دین ... در همه جاى دنیا و همه تاریخ ، ایـن انضباط وجود داشته است . این براى خاطر این است که آن حرکت ، سخت ، روح تمرّد و روح بـى انـضباطى را در انسان سرکوب مى کند و باید هم سرکوب کند. شما نگویید این طاغوتى است . طاغوتى این است که فرمانده تو اتاق خودش بنشیند، در را هم روى افراد خودش ببندد و به آنها اعتنا نکند، حرفشان را نفهمد و سلامشان را جواب ندهد. این چنین فرماندهى طاغوتى است ، اتفاقاً انضباط هم از افرادش نخواهد.))
... یـک فـرمـانـده مـى تـوانـد بـه افـراد خـودش لبـخـند بزند، تقدّم به سلام بکند... با آنها بـنشیند، غذا بخورد و غذایش را کمتر از آنها قرار دهد. غذایش را پایین تر از آنها قرار دهد، کار بـیـشـتـر بـکـنـد، مـرخـصـى کـمـتـر از آنـهـا بـگـیـرد، امـتـیـازات اصـلاً نـگـیـرد امـّا در عـیـن حـال بـگوید باید وقتى که از اینجا عبور مى کنید، من سان مى بینم یا شما رژه مى روید باید مـنـظـّم و با انضباط رژه بروید. هیچ اشکالى ندارد، این مى شود اسلامى و دیگر طاغوتى نیست .(49)
... آیـیـن نـامـه انـضـبـاطـى را بـا قـدرت تـمـام اعـمـال کـنـیـد... آیـیـن نـامـه انـضـبـاطـى سـمـبـل انـضباط است ، اصل انضباط فرماندهى خوب است . فرماندهى آگاه ، سرپا، حسّاس نسبت به جزئیات امور، دنباله گیر. البتّه در موارد خودش ، داراى انعطاف امّا بدون غفلت .
... بـنـده ، مـکـرّر ایـن را به برادران سپاهى طىّ سالهاى گذشته ، همیشه تکرار مى کردم . این چـیـزهـایـى کـه امـروز بـه صـورت آیـیـن نـامـه هـاى شـنـاخـتـه شـده نـظـامـى درآمـده ، ایـنـهـا مـال کـس خـاصـّى نـیـسـت . ایـنـهـا نـتـیـجـه چـنـد هـزار سـال نـظـامـیـگـرى اسـت در طـول تـاریـخ و در سـطـح عـالم . لشـکـرکـشـى هـاى قـدیـم ایـران در ایـن چـیزى که امروز جزء تـجـربـیـّات مـاسـت تـاءثـیـر داشته . لشکرکشى هاى اسکندر، لشکرکشى هاى دوران اسلامى و لشـکـرکـشـى هـاى اروپـا؛ مـنـتـهـا تـدویـنـش کـارى بـوده کـه اوّل یـک دسـتـه خـاصـّى ، یـک مـلّت خـاصـّى تـوانـسـتـنـد ایـنـهـا را تکمیل کنند.(50)
... آیـیـن نـامـه هـاى انضباطى غالباً مثل بقیّه حقیقت ها و نوامیس آفرینش و طبیعت هستند. نمى خواهیم خـیـلى هم اینها را مطلق کنیم ، ممکن است البته در آنها نقص هایى هم وجود داشته باشد، البتّه هم دارد، امـّا شـبـیـه قـوانـیـن طـبـیـعـت اسـت ؛ کـشـف شـدنـى اسـت . بـر اثـر مـرور زمـان ایـنـهـا تـکـمـیـل شـده و کـشـف شـده ؛ تـدویـن شـده و حـالا بـه دسـت مـا رسـیـده . البـتـّه اصول ارزشى و مبانى ارزشى در اینها تاءثیر تام و تمام دارد. شما اگر همین آیین نامه را که ما به شما مى دهیم با آیین نامه هاى دیگران مقایسه کنید مى بینید در کلیّات تفاوتى ندارد، [امّا] یک روح ارزشى اسلامى در این سریان داده شده است .
... هـمـه نـیروهاى مسلح ... از لحاظ ظواهر و تشریفات و مقرّرات و بقیّه امور سازمانى و ادارى هم بـایستى هرچه بیشتر با هم همرنگ بشوند. صد در صدش را نمى خواهیم چون صد در صد لازم نیست .(51)
سـپـاه بـایـد در حـداکـثـر نـظـم و تـرتـیـب قـرار بـگـیـرد. بـعـضـى خـیـال مـى کـردنـد نـظـم طـاغـوتـى اسـت (نظم نظامى )... اطاعت از دستور فرمانده واجب است حکم عقل است ، حکم شرع است ، حکم تجربه است ... .
... ایـنـکـه شـما مى بینید توى ارتش هست که اگر دکمه پیراهنش باز باشد 48 ساعت بازداشت بـهـش مـى دهـنـد، ایـن هـنـر امراى ارتش طاغوتى اصلاً نیست ... این نتیجه تجربه چندهزار ساله نـظـامـیـگـرى اسـت در تـاریـخ بشر، بتدریج ... بشر به اینجا رسیده که نظامى باید در همه مَنِشهایش مرتّب و منظّم باشد حتّى در لباس پوشیدنش .
... ایـنـکه آنقدر لاابالى است که این ادب معمولى (چون بستن دکمه پیراهن یک ادب معمولى است ) را رعـایـت نـمـى کـند این تو میدان جنگ نمى شود بهش اطمینان کرد و جان ها را به دست او سپرد. حـتـّى جـان خـودش را هـم نـمـى شـود بـه دسـت خـودش سـپـرد. آنـجـا دسـتـه گـل بـه آب خـواهـد داد و... مـا ایـن را تـجـربـه کـردیـم ، در هـمـیـن هـشـت سال جنگ ، ما کتک بى انضباطى و لاابالى گرى در انضباط را... خیلى خوردیم .(52)
... از چیزهایى که لازمه انضباط است ، روگردان نباشید. انضباط، منافاتى با تواضع و روح برادرى ندارد.
... هـرکـس از مـافـوق خـودش ، در هـمـان چـار چـوب ضـابـطـه هـا و مـقـررات انـضـبـاطـى ـ در عین حـال کـه هـر دو بـا هـم بـرادرنـد ـ بـایـسـتـى اطـاعـت کـنـد. مـثـل آن چـیـزى کـه در مـجـمـوعه هاى دینى و حوزه هاى علمیه است و شاگرد با همدیگر هستند، این اسـتاد و او هم شاگرد، امّا حدود هم مشخّص است ، با هم برادرانه نشستند حرف مى زنند، یا بحث و تحقیق مى کنند.(53)
... در سـپاه باید انضباط نظامى از ایمان و عقیده سرچشمه گیرد و نظم و آموزش و رعایت مراتب بـه عـنـوان وظـیـفه اى دینى رعایت شود و در عین حال ، روح برادرى و تفقّد از زیردست و ارزش گذارى براساس ارزش هاى معنوى رواج روزافزون داشته باشد.(54)
بـعـضـى خـیـال مـى کنند که اگر ما تکیه مى کنیم بر روى ظواهر نظامى و یا لباس نظامى یا نـظـام جـمـع ، ایـن چیزها به خاطر ظواهر قضیه است ، این سطحى نگرى است ، این ظواهر قضیه نیست ! هر ظاهرى در این عرصه و این میدان حکایت از یک امر واقعى و باطنى مى کند، نظم ظاهرى ، نظم رفتارى ، نظم در میدان جنگ را به ارمغان مى آورد، نظم در جبهه بندى عظیم جهانى را به مـا مى دهد و این مساءله یک اصل مهم در سازمان نظامى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى محسوب مى شود.(55)
... نـکته آخر در این باب مساءله اجراى کامل آیین نامه انضباطى است ، آیین نامه را مو به مو اجرا کـنـیـد، هـیـچ کـم نـگـذاریـد چون اجراى آیین نامه عادت نبوده مخصوصاً در سپاه چنین عادتى وجود نداشته است ... اجراى آیین نامه انضباطى ، واجب و لازم است .(56)
پی نوشت:
1 - روزنامه جمهورى اسلامى ، 15 آبان 1370.
2 - سخنرانى در جمع فرماندهان سپاه ، 26 / 6 / 71.
3 - سخنرانى در جمع فرماندهان سپاه ، 26 / 6 / 71.
4 - پیام انقلاب ، شماره 44، ص 51.
5 - همان ، شماره 8، ص 24.
6 - پیام ، وزارت ارشاد اسلامى ، ص 51.
7 - رویدادها و تحلیل ، شماره 20، ص 5.
8 - پیام ، ص 81.
9 - رویدادها و تحلیل ، شماره 111، ص 13.
10 - همان ، ص 7.
11 - رویدادها و تحلیل ، شماره 111 ، ص 10.
12 - همان ، شماره 54، ص 14.
13 - همان ، شماره 63، ص 4.
14 - حدیث ولایت ، ج 1، ص 252.
15 - روزنامه جمهورى اسلامى ، 26 شهریور 1370.
16 - رویدادها و تحلیل ، شماره 56، ص 57 و 26.
17 - همان ، ص 27 ـ 26.
18 - رویدادها و تحلیل ، شماره 48، ص 12.
19 - روزنامه جمهورى اسلامى ، 30 / 8 / 68.
20 - رویدادها و تحلیل ، شماره 111، ص 9.
21 - روزنامه کیهان ، 8 / 11 / 68.
22 - رویدادها و تحلیل ، شماره 33، ص 7.
23 - پیام انقلاب ، شماره 87، ص 31.
24 - دیدار فرماندهان نیروى زمینى ، اردیبهشت 1370.
25 - پیام انقلاب ، شماره 319، ص 3.
26 - پیام انقلاب ، شماره 55 ، ص 25 .
27 - همان ، شماره 319 ، ص 3 .
28 - حدیث ولایت ، ج 3، ص 5 ـ 4.
29 و 30- روزنامه جمهورى اسلامى ، 5 آبان 1370.
31 - روزنامه جمهورى اسلامى ، 28 / 6 / 70.
32 - حدیث ولایت ، ج 6، ص 253 ـ 252.
33 - روزنامه کیهان ، 26 / 6 / 68.
34 - رویدادها و تحلیل ، شماره 66، ص 15.
35 - روزنامه جمهورى اسلامى ، 26 شهریور 1370.
36 - روزنامه جمهورى اسلامى ، 6 / 2 / 73.
37 - رویدادها و تحلیل ، شماره 111 ، ص 12 .
38 - رویدادها و تحلیل ، شماره 48 ، ص 14 ـ 13 .
39 - روزنامه جمهورى اسلامى ، 5 آبان 1370 .
40 - همان ، 28 / 6 / 70 .
41 و 42- همان ، 26 / 9 / 68 .
43 - جمهورى اسلامى ، 31 / 6 / 69 .
44 - همان ، 26 / 9 / 68 .
45 - رویدادها و تحلیل ، شماره 111 ، ص 9 .
46 - پیام انقلاب ، شماره 8 ، ص 23 ـ 22 .
47 - پیام ، ص 51 .
48 - ضمیمه رویدادها ، دفتر سیاسى ، شماره 325 .
49 - پیام انقلاب ، شماره 113 ، ص 54 و 17 .
50 - ضمیمه رویدادها ، شماره 325 .
51 - ضمیمه و رویدادها ، شماره 325 .
52 - پیام انقلاب ، شماره 113 ، ص 17 .
53 - روزنامه جمهورى اسلامى ، 5 آبان 1370 .
54 - همان ، 26 شهریور 1370 .
55 - سخنان مقام معظم رهبرى در دانشگاه امام حسین 7 ، 17 / 8 / 74 .
56 - در دیدار با فرماندهان نیروى زمینى سپاه ، اردیبهشت 1370 .
/خ
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}