در این مقاله به دیدگاههای مقام معظم رهبری(مدظله العالی) راجع به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می پردازیم:

ایمان و تعبّد

... شـمـا کـه سـپاه پاسداران انقلاب اسلامى هستید، فرماندهان و مسؤ ولان و مؤ ثّرترین در این نـظـام هـسـتـیـد، بـایـد تـوجـّه کنید آن چیزى که شما را از یک ارتش مجهّز مدرن مجرّب از همه جهت کـامـل ، لکـن بـى ایـمـان مـمـتـاز مـى کـنـد ایـن است : ایمان و تعبّد یعنى اعتقاد به غیب ، اعتقاد به تـاءثـیـر فـعـل و انـفـعـالات غیبى که در اختیار من و شما نیست و راه رسیدن به آن و کلید رمز آن عبارت است از تقوا یعنى عمل کردن تکلیف شرعى .
این تنها وسیله اى است که مى تواند شما را ممتاز کند از سایر نیروهاى (انقلابى ) نظامى عالم و الاّ نـیـروى نـظـامـى مـجرّب کارکُشته زرنگ ، باهوش ، درس خوانده ، شجاع اینها کم نداریم ، فداکار حتّى . فداکارى فقط ناشى از دین نیست ، فداکارى ناشى از یک احساس ‍ معنوى است ، آن احساس معنوى مى تواند دین باشد و یکجا مى تواند ناسیونالیسم باشد.
... سـپـاه پـاسـداران انـقـلاب اسـلامـى بـا آنـهـا (ارتـش هاى دنیا) فرقش همین است یعنى در شما عـامـل تـقـوا، عـامـل ورع ، عـامـل تـوجـّه بـه خـدا، عـامـل اخـلاص ، عامل عمل براى اهداف پیغمبران که غریب مانده امروز در دنیا این هدف ها. این آن چیزى است که شما را امتیاز مى دهد.(164)
چـنـد اصـل در سـپـاه از اصـول تـخـلّف نـاپـذیـر اسـت ؛ اول اصـل تـدین و تقواست که آدم بى تدیّن و بى تقوا نمى تواند سپاهى باشد. البته نمى گـویـم از حـوزه اعـتـبـار کشور ما خارج است ، بلکه مى گوییم چنین آدمى در شاءن مجموعه سپاه نـیـسـت ، چـون ایـن مجموعه ، آدم متدیّن و متقى لازم دارد و شما مى دانید که بنده هیچ وقت به خودم اجـازه نـدادم هـیـچ کـدام از نـیـروها و سازمانهاى مسلّح ، اعم از ارتش و دیگران که اکنون شده اند نیروى انتظامى تحقیر کنم و همیشه تجلیل کرده ام ، لکن توقع ما از سپاه یک چیز دیگر است .
مـن بـه عـنـوان شـخـص انقلاب ، توقعى را که از سپاه دارم از بقیه سازمان ها ندارم ؛ زیرا مسؤ ولیتى را که این مجموعه مى تواند انجام دهد، آن مسؤ ولیت را از بقیه مجموعه ها نخواسته اند، چـون بـه هـر کـس مـسؤ ولیت بیشتر داده اند، داراى ارزش بیشتر و در سطح بالاترى است و این تدیّن همان چیزى است که در سپاه بایستى موج بزند و باید روز به روز بیشتر بشود. نباید خـیال کرد که چون اکنون دوران بازسازى است ، پس بطور طبیعى بعضى از تخلّفات هم انجام مى گیرد.
براى مجموعه مؤ منى با این رسالت عظیم ، دوره بازسازى و دوره جنگ و غیر جنگ ، فرقى ندارد و هـمـیـشـه بـایـد مـتـدیـّن و مـراعـى احـکـام الهـى و مـواظـب و مـراقـب اعمال و رفتار خود بود.(165)

تدیّن انقلابى

... عـلت ایـن پـیـروزى هـا و پـیـشـرفت ها چه بود؟ پاسخ در یک کلمه است ، فداکارى ناشى از تـدین انقلابى . یعنى تدین انقلابى ، نه تدین منهاى روحیه انقلابى ، که با گوشه گیرى ، انزوا و عدم تحرّک هم مى سازد. تدین با روحیه انقلابى که همان دین خالص و ناب و صحیح قرآنى است . این نوع تدین یک روحیه و یک حالتى را با خودش همراه دارد که فداکارى و ایثار هـم در او هـسـت ، ابـتـکـار و کـوچـک شـمـردن مـوانـع در او هـسـت . اتـکـاء بـه خـود و اعـتماد مطلق و تـوکّل به خداى متعال در او هست . این روحیه ها موجب شده که شماها به عنوان ((فئه اى قلیله )) بر ((فئة کثیره )) فائق بیایید. مواظب باشید این روحیه باید حفظ بشود اگر خداى ناکرده این روحـیـه از ما گرفته بشود یا متزلزل بشود، موجودیت نیروى مسلّح انقلابى دیگر معنى نخواهد داشت . حرکت انقلابى سابقه دارى که دنیا را به خودش ‍ متوجّه کرده معنى و تحققى نخواهد داشت .(166)

حفظ روحیه انقلابى

حـفـظ روحیه انقلابى از مهمّترین وظایف شما به عنوان پاسداران انقلاب مى باشد. پارسایى انقلابى و صداقت انقلابى چیزهایى است که ما را انقلابى نگه مى دارد.(167)

پاسدار واقعى

عـنـوان پـاسـدار بـراى انـقـلاب و اسـلام مـانـد، افـراد عـوض مـى شـونـد امـّا عـنـوان مثل یک اعتبار و یک تاج کرامت مى ماند، هرکسى در زیر آن قرار گرفت کرامت پیدا مى کند، عنوان مـهـم اسـت . خـوب اسـت که خودمان را با این عنوان مُعَنْوَنْ کنیم . اشخاص بدون اینکه به صفات لازم در آن عـنـوان آراسـتـه بـشـوند، یک شخص معمولى هستند، چیزى نیستند. باید کارى کنیم که عـنـوان پاسدار بر ما صدق بکند. اگر عنوان پاسدار بر ما صدق کرد، آن وقت این سمت ارزش پیدا مى کند... من به شما عزیزان که فرزندان امام هستید توصیه مى کنم که خصوصیات عنوان پـاسـدار را بـراى خـودتـان حـفـظ کنید، اسم کافى نیست . باید عنوان واقعاً صدق کند و آن با داشتن خصوصیات حاصل مى شود و بدون آن حاصل نمى گردد.(168)

توجّه به مستحبّات

الان مـوقـع جـمـع آورى است ، بخوانید، مطالعه کنید، خوب کار کنید، دعا بخوانید، ورزش ‍ کنید، ورزش روحـى که عبادت است بیشتر انجام دهید که ثمره اش هم زیادتر است نماز شب بخوانید و آن هـم نـمـاز شـبِ بـا تـوجـه ، نـماز شبى که مى فهمید چه مى کنید، نه نمازى که در آن توجه نباشد نماز شب باید با توجّه و با عنایت باشد.
و اثـر نـمـاز شـب در شما که جوان هستید بسیار زیادتر از نماز شبى است که من مى خوانم ، این اثـرات را حـفـظ کـنـیـد و چـیـزهـایـى کـه بـراى هـدفـتـان و تـکـامـلتـان لازم اسـت فرابگیرید.(169)
هـر کـار درسـتـى کـه انـجـام مـى دادیـد باید بیشتر کنید. از روزه مستحبى گرفته تا مراقبت در اعـمال خود که از مهم ترین وظایف است ، هر کار نادرستى که انجام مى دادید باید درصدد رفع و جبران آن باشید.(170)
نافله ها را بخوانید که نوافل با توجه و عنایت وسیله ارتباط است . جوان هستید، قدر جوانى را بدانید و قدر دانستن به این است که هرکسى در هر موقعیتى و هر وضعیتى که هست قدر توانایى ها را بداند و استفاده نماید. و جوانى مرکز ثقل توانایى هاى یک انسان است .(171)

پرهیز از دنیاگرایى

... مـعـنـویـت و راز و نـیـاز بـا خـدا و ارتـبـاط دلهـا بـا خـداى مـتـعـال و هـدف را خـدا قرار دادن و فریب ظواهر را نخوردن و دلبستگى به زر و زیور و ذخایر دنـیـا پـیـدا نکردن ، همه اینهاست که یک مجموعه مؤ من و یک فئه مؤ منه را به وجود مى آورد و آن وقت : (کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلیلَهٍ غَلَبتْ فِئَةً کَثیرَةًبِاِذْنِ اللّهِ)
قـلیـل هـم کـه بـاشـیـد، بـه واسـطـه آن جـنـبـه مـعـنـوى ، زیـادهـا را در مقابل خودتان مجبور به هزیمت مى کنید و همین معنویت بود که بسیج را در میدان هاى نبرد، آنچنان بى تاب و عاشق مى کرد و جوان ها را مى کشاند به شوق جبهه و وقتى مى آمدند جبهه ، از جبهه ، دل نمى کندند.
بـاید در جامعه انقلابى و حق ، یک مجموعه قابل توجهى از انسان ها باشد که برایش این زر و زیـورهـاى دنیوى ارزشى نداشته باشد. اگر این مجموعه را ما داشته باشیم ، پیشرفت قطعى اسـت البـتـه بـا تـحـمـّل مـشاق ، اما مشاقى که انسان بخواهد به قیمت ترقى بشریت ، یک قدم بالاتر او را تحمّل بکند، با ارزش است .
آن هـدفـى کـه به خاطر آن حسین بن على (ع )به خاطر آن به شهادت مى رسد. مگر امام حسین (ع )نمى توانست در خانه خودش بنشیند؟
بـه هر حال حاصل کلام این است که سپاه بایستى همان پایه مستحکم باشد و سپاه بایستى به عـُلُوّ مـعـنـوى و بـه پـایـه گـذار تـکامل بشریت ، دل خوش دارد و در این راه باید حرکت بکند و دنـبـال ایـن هـدف بـایـد بـرود مـا دیـگـر مثل سپاه و مثل این مجموعه را نداریم ، نه اینکه در زمان حاضر، بلکه در تاریخمان هم نداریم .
وقـتى مى گویند ((من و شما در تلاش هایمان نباید خودمان را محور قرار بدهیم )) بدین معناست کـه ایـن قـضـیـه مستقیم به ((وصول ما به هدفهاى الهى )) ارتباط دارد. لذا اگر این قضیه در خـلوت ، در تـاءمـلات نـفـسـانـى قـدرى فـکـر کـنـیـد، هر جا خاطره خوش پیروزى وجود دارد، این چیزهاست و هر خاطره تلخ و گزنده ناکامى باشد، اعم از شکست و عدم فتح یا دادن تلفات زیاد، هـر چه هست ، آنجایى است که پاى یکى یا بیشتر از این چیزها لنگیده است که اگر کاوش کنید، پیدا خواهید کرد.(172)
تـجـمـّل و رفاه زندگى و عشرت طلبى که بحمداللّه ساحت سپاه از آن دور است به هیچ بهانه در ایـن مـجـمـوعـه پـاک نـهـاد، نـبـایـد نـفـوذ کـنـد و وسـوسه ها نباید عزم شما مردان حق طلب را مـتـزلزل سازد شما خود و خانواده هاى فداکارتان شایستگى آن را دارید که الگوى همه انسان هاى خدوم و سربلند باشید و باید این شایستگى را حفظ کنید.
بى شک ، جلوه هاى بى ارزش و زرق و برق ها نخواهد توانست گردن سرافراز مردان خدا را در چـنـبـر کـمـنـد خـود بـگـیـرد و ارزشـهاى بدلى و دروغین را به جاى اصالتها بنشاند. توصیه ایـنـجـانـب این است که نسبت به وضعیت اخلاقى و تربیتى همه افراد و نیز خانواده هاى فداکار آنان همت گماشته شود و از روشهاى کارآمیز هنرى در این مورد استفاده شود.(173)
شـمـا پـاکید، شماها دلهایتان نورانى است چند چیز را باید توجه کنید: یکى این است که براى ایـن جـلوه هـاى دنـیـا ارزش زیـادى قائل نشوید، مبادا اگر دیدید کسى دارد مى رود به طرف یک لقـمـه چـرب و نـرم ، شـمـا هـم تـشویق بشوید که بروید، نخیر، رهایش کنید بگذارید برود. بعضى ها اینجورى هستند خودشان هم اهل رغبت به لقمه هاى چرب و نرم دنیا نیستند اما تا دیدند یـک کسى دارد دست اندازى مى کند، اینها تشویق مى شوند بدانید که (ما عِنْدَاللّهِ خَیْرُ وَ اَبقى ) آن چـیـزى کـه پـیـش خـداسـت ارزش دارد؛ بـدانـیـد که آن کسانى که عمر را به جهاد گذرانیدند برترین نعمت هاى الهى را آنها به دست آوردند.(174)
هـیـچ چـیز شما را فریب ندهد. بهترین ها در معرض لغزشند. بدانید، حتى انسان هایى که داراى صـلاحـنـد، داراى ((سـداد))ند داراى روشن بینى اند، داراى علم اند، داراى تقوى هستند، در معرض خـطـرند و ممکن است بلغزند، در هر مقامى که هستید، هر چه حتى به نظر خودتان خوب هستید به خدا پناه ببرید.(175)

ذکر و یاد خدا

... بـا قـرآن آشـنا شوید، با الهامات و اشاره هاى قرآن هم باید آشنا شوید، با معارف پیچیده اسـلامـى (نـه در حـدّ یـک فـیلسوف و یک متخصّص ) در حدّ یک انسان عارف واقف آگاه باید آشنا شـویـد. البـتـّه ایـنها معرفت است . آن ایمان و اخلاص ناشى از این دانستن ها نیست ، آن ناشى از چـیـزهاى دیگر است . ذکر را باید فراموش نکنید. دعا را باید فراموش ‍ نکنید، آن نماز شبهایى کـه تـو جـبـهـه مـى خـوانـدیـد را بـایـد نـگـهـداریـد. آن نـوافـل را بـایـد تـوجـّه کـنـیـد. آن نـمـاز بـا حـالى را کـه شـب حـمـله و عـمـلیـّات کـه خـیـال مـى کـردیـد شـب آخـر عمرتان هست ، به جا مى آوردید باید آن را نگهدارید. این را تقویت کنید، نگوییم چون از ما توقّع دارند ما باید اینجورى باشیم ، نه ، این چیز خیلى ضعیفى است . بگویید چون بار سنگینى بر دوش ماست ، استخوان مستحکمى لازم است .(176)
برادران ! با قرآن و حدیث و مفاهیم اسلامى آشنا بشوید و قدرت درک ذهنى خود را بالا ببرید و از لحـاظ عـمـلى ، واقـعـاً مـراقـب و مـواظـب و اهـل عـبـادات و فـرایـض و نـوافـل و صـفـا بـاشـیـد. هـمان گونه که در ذهنیت عمومى خود ما و مردم از سپاه ، این موارد وجود داشته ، الان هم تا حدود زیادى همین نکات وجود دارد. در نظر خیلى از مردم ، سپاه واقعاً یک عنصر مـقـدس تلقى مى شود. این برداشت را واقعاً باید ما تحقق ببخشیم و عمومیت بدهیم و از آنچه که تاکنون وجود داشته ، ان شاءاللّه بیشترش کنیم .(177)
شـمـا کـه جـوان هـسـتـیـد وقـتى که دعا مى خوانید حقیقتاً باید توجه کنید که در خدمت پروردگار ایـسـتـاده ایـد، نـمى خواهد خدا را تصوّر کنید، خدا که به تصور انسان نمى آید که بگوییم من تـصـور مى کنم که با خدا حرف مى زنم ، شما باید خودت را تصور کنى که یک بنده ضعیف ، حقیر و کوچک با امکانات بسیار محدود هستى .(178)
شـمـا جـوان هـا دعـا کـنـیـد، با خدا حرف بزنید و از خدا بخواهید، همه چیز. هر چیز که دلتان مى خـواهـد. البته اگر با خدا انس گرفتید، آن وقت دیگر چیزهاى کوچک کمتر به چشمتان مى آید و به سراغ چیزهاى بزرگ تر و چیزهاى قیمتى تر مى روید.(179)

خودسازى

... باید دائم در حال پیشرفت بود، چون دشمن منتظر خاکریز نرم است که نفوذ کند دشمن منتظر تـوقـّف اسـت تـا حـمله کند. بهترین راه براى متوقف کردن حمله دشمن و برهم زدن آرایش او، حمله شـمـاسـت . پـیـشـرفـت شـمـا، حـمـله بـه دشـمـن اسـت . بـعـضـى خـیـال مـى کـنند حمله به دشمنان معنایش این است که انسان حتماً توپ و تفنک به جایى ببرد، یا فـریـاد سـیـاسـى بـلنـد کـند... البته آن هم جاى خودش کار لازمى است ، امّا فقط آن نیست ، کار سازندگى انسان بر روى خود، بر روى فرزندان ، زیردستان و کسان و بر روى امت اسلامى ، بزرگ ترین کارهاست .(180)
امـروز بزرگ ترین وظیفه سپاه ... خودسازى است . اگر امروز در میدان ظاهرى جنگى نداریم امّا در معرکه هاى گوناگون ، استکبار جهانى با ما پنجه در پنجه ایستاده است .(181)
شـمـا جـوان هـستید و شغل شما تدیّن و ایمان به خدا را ایجاب مى کند، از نیروى جوانى استفاده کـنـیـد و از لحـاظ مـعنوى و مادّى خود را بسازید، از لحاظ معنوى متعبد شوید. احکام اسلامى واجب و مستحب و دستورهاى پروردگار را نصب العین خود قرار دهید.(182)
امـروز وظـیـفـه سـپـاه ، ارتـش ، نـیـروهـاى انـتـظـامى و تمامى نیروهاى انقلابى ، خودسازى است .(183)
عـزیـزان مـن ! در درون خـودتـان صـحـنـه اى از ارتـبـاط بـا خـداى متعال بیارایید. این چیزى است که در زندگى شخصى ، در زندگى سیاسى ، در اداره کشور، در دم مرگ ، در عرصه محضر پروردگار، در یوم الشهود در لقاء با اولیاءالله و ان شاءالله در ((بـهـشـت بـریـنِ)) پـروردگـار بـه کـار شـمـا خـواهـد آمـد. رابـطـه تـان را بـا خـداى متعال محکم کنید، حرف بزنید و از او بخواهید، مخلصانه و صادقانه با او پیمان ببندید و به آن پـیـمـان مـتـعـهـد بـمـانـیـد. شـمـا جـوانـیـد، حـیـف اسـت کـه ایـن دل هـاى پـاک و نـورانى و روح هاى آماده به چیزى غیر از یاد و محبت پروردگار آلوده شود. دنیا را فـقـط ابـزار بـدانـیـد. مـال دنـیـا و امـکـانـات آن و خـانـه و زنـدگـى ، ابـزار اسـت و لیـاقـت دل بـسـتن ندارد لیاقت دل بستن فقط [به ] ذات مقدس ‍ پروردگار و کسانى که در حوزه محبت او هستند، مى باشد.(184)
... چه کسى مثل جوانهاى پاسدار است ؟ همین پاسدارها و بسیجى ها، واقعاً بهترین جوان هایند که در میدان علم و دین و جهادند پیشرو هستند. در کجا چنین جوان هایى را سراغ داریم ؟ نظیر اینها را خـیـلى کـم داریـم و در هـیـچ جـاى دنـیا به این کثرت نیست بنابراین باید مواظب موج فساد بود. امروز بحمدالله خداى متعال قداست و معنویت این انقلاب را حفظ کرده است . جوانها، پاک و طاهرند امـا بـدانـیـد زیـور و عـیـش و شـیـریـنـى دنـیـا چـیـز خـطـرنـاکـى اسـت و دل هـاى سـخـت و انـسـانـهـاى قـوى را مـى لرزانـد بـایـد در مقابل این وسوسه ها ایستادگى کرد. جهاد اکبرى که فرمودند همین است شما که جهاد اصغرتان را خـوب انـجام دادید و امروز به این مرحله رسیده اید باید بتوانید جهاد اکبر را نیز خوب انجام دهید.(185)
آلوده شـدن بـه انواع فساد براى شما مطرح است . فساد براى شما محافظین فقط فساد جنسى تـنـها نیست . فساد سیاسى ، فساد مالى ، فساد اخلاقى همه اینها مساءله است و من روى برادران پـاسـدار بسیار حساسم . ممکن است انواع فسادها پیدا شود، به همین خاطر باید مراقبت نمود. از خـودتـان شـروع کـنـیـد و نـسـبـت بـه دیـگران هم حساس باشید و اگر در پیش شما فردى دچار انحراف است بى اعتنا نباشید و سعى در اصلاح و هدایت او نمایید.(186)
یکى از چیزهایى که من خیلى نگرانش هستم که مبادا این وسوسه اى را که از بیرون شروع کرده انـد امـا در داخـل ، مـیـان خودى ها یواش ، یواش ، این وسوسه زندگى است ، (کَلِمَةُ حَقٍّ یُرادُ بِهَا الْبـاطـِل )، مـى گـویند آقا بالاخره زندگى یک واقعیتى است ، خوب این کلمه حق است . بالاخره ایـشان شکم دارد، زن و بچه دارد، اینها همه اش حق است و کسى منکر اینها نیست . اما آیا به معناى آن اسـت کـه مـا هـمـتـمـان و تـلاشـمـان ، چـه رسـد بـه ایـنـکـه ایـده آل هـایـمـان را مـحـدود کـنـیـم در حـد همین چیزى که اسمش را مى گذاریم زندگى ؟... این حرف از بـیـرون آمـده ، از خـود شـمـا نـیست ، از توى مجموعه هاى حزب اللهى و مؤ من نیست این از بیرون مجموعه هاست . همانهایى که خودشان گرفتار بودند ـ آدم گرفتار همه را گرفتار مى پسندد ـ آنهایى که خودشان پا در گل بودند نتوانستند ببینند جوان هاى ما سرور در پرواز ملکوت دارند و اعتنایى به این حرفها ندارد.(187)
مـواظـب بـاشـیـد تـکـبـر نـورزیـد، اینکه من شغلم این است ، اینکه من چنین امکانى دارم ، اینکه چنین سـوادى دارم و یـا چـنـیـن نـقـطـه بـرجـسـتـه و مـمـتـازى دارم شـمـا را گـول نزند... این احساسى که من بالاترم احساس بد و احساس مضرّى است . تکبر است ... تکبر انسان را ساقط مى کند.(188)

ثبات قدم

ایـن نـظـام را بـه شـکـل پـیـراسـتـه ، سـالم و خالص حفظ کنید و به همان شکلى که بشود به حـضـرت ولى عـصـر ارواحـنا فداه تحویل داد. این وظیفه شما جوانان مؤ من است البته این وظیفه مـخـصـوص پـاسـدارهـا نـیـسـت پـاسـدار و غـیر پاسدار همه این وظیفه را دارند. اما پاسدارها در طول آزمایش هاى دوران گذشته نشان دادند که در این راه از همه صادق تر، ثابت قدم تر و آماده ترند.(189)

حفظ معنویات

شـمـا مـیـدان جـنـگ را پـشـت سـر گـذاشـتـه ایـد، روزهـا و شب هاى خوش حالات معنوى را پشت سر گـذاشـتـه اید من به شما عرض مى کنم : اى به معراج رفته ها امروز که وارد زندگى معمولى شـده ایـد مـبـادا دسـتـاورد آن مـعـراج را از دست بدهید مباداآنچه را که در آنجا با همین بینش معنوى احـسـاس کـردیـد فـرامـوش کـنـیـد! محبت خدا بر شما تمام شده است آن مناظر معنوى را که شما از دریـچـه عبادت و ذکر مناجات در یک دورانى مشاهده کرده اید همه کس نمى بیند و چشم هاى مادى آن را درک نمى کند و نمى بیند اما شما دیدید و حجت بر شما تمام است .(190)
عـزیـزان مـن ، یـک وقت کسى نعمتى ندارد و به او مى گوییم برو به دست بیاور، ولى یک وقت کـسـى نـعمتى را دارد به او مى گوییم آن را حفظ کن و افزایش بده ، من غالباً در دیدار با شما عـزیـزان ، چـون شـمـا مـتـنـعـم بـه نـعمت الهى هستید، این دومى را مکرر مى گویم که حفظ کنید و افزایش بدهید. این چیزها خود به خود نمى ماند؛ باید نگهدارى بشود.(191)
شـمـا پـاسـدارهـا بـایـد ایـن نـعـمـت بـزرگ و ایـن معنویتى را که با مجاهدت ها و فداکارى هاى عـاشـقـانـه در طول انقلاب و جنگ تحمیلى به دست آورده اید با همان تلاش و مجاهدت حفظ کنید و بدانید که هر چه هست در سایه معنویت است .(192)
دفـاع مـقـدس مـلت بـزرگ ایـران طـى هـشـت سـال سـبـب شـد کـه اقـیـانـوس مـوّاج فضایل انسانى به شکل معجزه آسایى در درون آحاد مردم ایران و بویژه جوانان جریان یابد و معنویت انسان ها رشد کند و سپاه پاسداران انقلاب اسلامى و بسیج مردمى که بیشترین فضیلت و معنویت را کسب کرده است ، باید این دستاورد مهم را براى خود حفظ کند.(193)

اسوه گیرى و اسوه بودن

تـشـبـّه به بزرگان و انتساب به اولیاء، کار زیرکان عالم است ... باز در میان این بزرگان هم شاخص هایى است که بلا شک حضرت ابى عبداللّه (ع )یکى از بزرگترین این شاخص هاست .
حـقـاً بـایـد گـفـت کـه نـه فـقـط [در مـیـان ] انـسـانـهـاى خـاکـى حـقـیـر و نـاقـابـل ، بـلکه [در] همه عوالم وجود، ارواح اولیاء و بزرگان و فرشتگان مقرّب ، و در تمام این عوالم ((تو در توى وجود)) که براى ما روشن و آشکار هم نیست ، نور مبارک حسین بن على (ع )مـثـل خـورشـیـد مـى درخـشـد، اگر انسان خود را در پرتو این خورشید قرار بدهد، این کار خیلى بـرجـسته اى است . بنابراین پاسداران از جمله کسانى هستند که این زیرکى را به خرج دادند، ایـن را بـراى خـودتـان حـفـظ کـنـیـد و جـدّى بـگـیـریـد... هـرکـس از اوّل انـقـلاب ـ در ایـن هـفـده سـال ـ صـفـحـه انقلاب را بنگرد و این کتاب قطور پربرگ را ورق بـزنـد، هـمین را هم درباره پاسداران خواهد دید، پاسداران به برکت تشبّه به رفتار حسین بن على (ع )خیلى ارزش ‍ آفریدند.(194)
آنـچـه کـه شـمـا برادران عزیز، چه برادران عزیزى که در سپاه هستید و عناصر اصلى سپاه و بـه اصـطـلاح کادرهاى سپاه هستید و چه برادرانى که در بسیج هستید باید توجه کنید این است که ، این مجموعه جوان و مؤ من باید همه سعى و تلاش خودتان را حفظ کنید، بگذارید دشمن به ایـن نقطه که مى رسد دیگر تیغش هیچ بُرّندگى نداشته باشد، جوان هاى دیگر به شما نگاه کـنـنـد کما اینکه هر یک جوان بسیجى و مؤ من ، هر یک جوان سپاهى و مؤ من ؛ مایه هدایت جماعت کثیر مـى شـود... امـروز هـم شـما حرف زدنتان ، راه رفتنتان ، معامله اتان ، اخلاقتان ، برخوردتان با اشخاص ، با انسان ها باید جورى باشد که جوان هاى دیگر را تشویق کند به دیانت ، تشویق کند به معنویت .(195)
شـما برادران برگزیده و ممتاز باید آن ستون مستحکمى باشید که دیگران به شما نگاه کنند و در دلشان نیرو بگیرند و این راه را و این کار را از شما یاد بگیرند.(196)
شـمـا جـوانـان مـؤ مـن و پاسداران عزیز و مجرّبین میدان هاى نبرد و کسانى که فضاى شهادت و جهاد را لمس کرده اید بلکه آن را به وجود آورده اید، در این مرحله نقش بسیار مهمّى را مى توانید بـرعـهـده بـگـیـریـد. شـمـا بـایـد رفـتـار و گـفـتـار و تـظـاهـر و اعـلان و دل و بـاطـنـتـان سـرشـار از ایـسـتـادگـى و اقتدارى باشد که امام بزرگوار ما مظهر آن بود و استقلال و آزادى ایران از بند قدرت هاى تجاوزگر ثمره شیرین آن است و ان شاءاللّه پیشرفت و رشـد پـى در پـى ایـن کـشـور ثـمـرات بـعـدى آن خـواهـد بود و آزادى ملتهاى دیگر را که از تجربیات این کشور درس ‍ خواهند گرفت به دنبال خواهد داشت .(197)

مسؤ ولیت در بعد فرهنگى

شـمـا در هـر دو زمـینه [قدرت نظامى و قوت فکرى و فرهنگى ] مسؤ ولیت دارید، لیکن در زمینه دوّم مسؤ ولیت بیشترى دارید. البته اگر شما یک واحد صرفاً نظامى بودید، فقط در این زمینه مسؤ ولیت داشتید. امّا چون شما یک مسؤ ولیت دیگر هم به خودى خود پیدا کرده اید و آن مسؤ ولیت دلسوزى براى انقلاب است ، شما باید براى انقلاب آماده هرگونه پاسدارى باشید.
ایـن البـته لازمه هر واحد نظامى رشد کرده در انقلاب نیست ، سپاه اینطور شده ، این یک شرایط تـاریـخـى اسـت کـه این حالت را به وجود آورده است . انتظارها از سپاه و انتظار ما هم این است و حـقـیـقـت قـضـیـه هـم ایـن است یعنى شما نسبت به مسائل ارزشى جامعه و انقلاب نمى توانید بى تفاوت بمانید.(198)

معرفت دینى

از آنـجـایـى کـه نـهـاد مـقـدّس سـپاه پاسداران انقلاب اسلامى به عنوان پشتیبان و بازوى مسلّح انـقـلاب اسـلامـى بـایـد بـاقـى و کـارآمـد بـماند، لازم است عقیده ، آگاهى ، اخلاق اسلامى در آن روزافـزون و مـتـنـاسـب بـا وظـیـفـه ایـثـار و دفـاع مخلصانه از اسلام ناب محمّدى متزاید شود و خـاطـرات جـاویـد شـهـادتـهـا و رشـادتـهـا، دلاوریـهـا و اخـلاصـهـا در آن هـمـواره مـتـبـلور باشد.(199)
... سـپـاه بـایـد، هـمیشه به صورت یک نیروى حاضر آماده قوى انقلابى هوشیار، در اختیار این مـلّت بـزرگ ، در اخـتـیـار ایـن انـقـلاب بـاشد این توفیقى بزرگى است براى شما برادران ، افـتخار بزرگى است ، هیچ افتخارى ، هیچ شغلى را شما بر این ترجیح ندهید. سختى هم اگر داشته باشد، با آن سختى بسازید. بسیار بسیار چیز پرافتخارى است .(200)
... هـمـه بـایـد بـراى خـدا تـلاش کـنـیم و نورانیت در خودمان بوجود بیاوریم تا بتوانیم پیش ‍ بـرویـم و شـمـا بـرادران سـپـاه بـایـد بـا ایـن دیـد بـه وظـایـف عـمـده خـودتـان نـگـاه کنید.(201)
سپاه پاسداران انقلاب اسلامى ، یک نیروى نظامى است که بقا و سلامت او، با بقا و سلامت نظام ارتباط نزدیکى دارد. یعنى اگر نیرو سالم و قوى بماند ـ به حسب موازین عادى ـ نگرانى یى در مـورد انـقـلاب و سلامت و بقاى آن باقى نخواهد ماند... اگر سپاه پاسداران انقلاب اسلامى ، عـارف و عـامـل بـه وظـیـفـه اسـلامـى بـاشـد، ایـن خـصـوصـیـات را داراسـت و اگـر عـارف و عامل به وظیفه اسلامى نبود، این شاءن و خصوصیات را نخواهد داشت ، آنچه که در سپاه مهم است ایـن اسـت کـه داراى مـعـرفت دینى باشد تا اشتباه نکند و فریب نخورد. کافى هم نیست که فقط فـرمـانـدهان معرفت دینى داشته باشند، چون اصلاً بافت ارتش اسلامى این طور است و از آن جا کـه سـپـاه یک ارتش اسلامى است که از خود اسلام و انقلاب جوشیده ، باید چنین ویژگى را دارا بـاشـد. ایـنـطـور نـیست که بگوییم فرماندهْ خوب و مورد اعتماد باشد، بدنه سپاه هر چه بود، بـود!... در ارتـش اسـلامـى ، اصـلاً بـحـث ایـنـگـونه نیست . هر چند فرمانده مسؤ ولیت هاى خیلى بـالایـى دارد، امـّا یـکـایـک بـدنـه بـراى مـسـؤ ولان نـظـام و کـسـانـى کـه در کل بار سنگین مسؤ ولیت را بر دوش دارند، داراى مسؤ ولیت اند. بنابراین ، همه بدنه بایستى داراى معرفت دینى باشد.(202)

حفظ حسنات

عرض من به برادران سپاهى این است که حسناتى که توانسته اید بر اثر مجاهدت و تلاش ‍ و ایمان و فداکارى کسب کنید، این حسنات را باید حفظ کنید و باید آنها را افزایش ‍ بدهید... ما در شـرایـطـى مـى تـوانیم حسناتى را که خداى متعال توفیق داده انجام دادیم افزایش بدهیم که در هـمـان جهت و در همان راه با همان انگیزه و با همان روحیه ادامه بدهیم و اِلاّ ممکن است خداى نکرده آن حـسـنـه را از دسـت بـدهـیـم ، بـهـر حـال بـایـد آن ثـوابـى را کـه خـداى متعال به خاطر مقاومت دشوار و تحمل و قناعتى که کردید و به خاطر بلندنظرى و استغنایى که در مـقـابـل یـک جـلوه دنـیـا از خـود نشان دادید نگذارید خداى ناکرده این حسنه از بین برود و حبط بشود.(203)

مردمى بودن

مَشى سپاه باید بگونه اى باشد که در چشم مردم هر چه عزیزتر و شیرین تر جلوه کند. چون نـقـشـى کـه سپاه دارد جز با اتّکاى به مردم عملى نیست . اتّکاى به مردم هنگامى میسور است که محبّت مردم و اعتقاد آنان به سپاه محفوظ باشد.(204)
سـپـاه بـایـد اخـلاق اسـلامـى را نصب العین خود قرار دهد. سپاه باید در چشمهاى مردم این کشور، سربازان بالقوّه این انقلاب ، شیرین بماند تا انقلاب محفوظ بماند.
دو ارگـان و سـازمـان هـسـتـنـد که اگر از چشم مردم افتادند ما زیان هاى سختى خواهیم دید، یکى روحـانـیون و دیگرى سپاهیان پاسدار. اوّلین نکته در اخلاق اسلامى ، مصداق (اشداءِ على الکفّار رحـمـاء بـینهم ) بودن است ؛ یعنى از مقابله با نیروهاى شرق و غرب نهراسیدن و با حرکت هاى سـیـاسـى ضـد انـقـلاب سـازش نـداشـتـن و از سـوى دیـگـر در داخل جامعه اسلامى با رحم و راءفت رفتار کردن است . شما باید با همه مردم ، مهربان باشید. هـمـچنین تواضع کنید خداى متعال به شما راءفت بخشد و غرور را از خود دور کنید. آنچه سپاه را نگه مى دارد معنویت و عبادت است .(205)
هـمـه کـارهـا را بـه گـونـه اى انـجـام دهـیـد کـه مـحـبـّت سـپـاه هـرچـه بـیـشـتـر در دل مـردم بـاشد. ما به این احتیاج داریم که مردم سپاه را دوست داشته باشند و اگر علقه عاطفى میان سپاه و مردم کم شود، کارآیى سپاه اندک خواهد شد.(206)
... سپاه پاسداران انقلاب اسلامى از جمله مراکزى است که رابطه و پیوستگى آن با مردم کاملاً مـشـهـود اسـت و ایـن راز سپاه است . اگر سپاه این پیوستگى را از دست بدهد، به رکود و سستى کـشـیـده مـى شـود. عـلّت ایـن تـحـرّک و خـودجـوشـى کـه امـروز مـا در سـپـاه شـاهـد آنیم ناشى از اتـّصـال و ارتـبـاط و آمـیـخـتـگـى سـپـاه بـا مـردم است و باید روز به روز در بسط این ارتباط کوشید.(207)

آگاهى سیاسى

سـپـاه بـایـد روشـن بـیـن باشد. باید شم سیاسى داشته باشد. باید از زمان و مکان ، آگاهى داشته باشد و الا اشتباه خواهد کرد و سرش کلاه خواهد رفت . اشتباه سپاهى با اشتباه غیر سپاهى تـفـاوت مـى کند و خسارت این خیلى سنگین تر است و لذا سپاه در جاى خودش باید قرار بگیرد، آنچه را که لازم دارد. آن را کسب کند و آنچه را لازم ندارد، کسب نکند.
به فرض گاهى ممکن است ما خیال کنیم یک دوره تحصیلى کذایى براى برادران سپاه لازم است ، درحـالى کـه نه در مسؤ ولیت و نه در آموزش و نه در عملیات ، لازم نیست ، لهذا یک چنین دوره اى را فـرضـاً کـنـار بـگـذاریـم ، البـتـه مـورد خـاصـّى را در نـظـر نـدارم ، لکـن از ایـن قبیل گاهى پیش مى آید.(208)
امـّا یـک چـیزهایى هم براى او لازم است و من به برادران عزیز دفاتر نمایندگى و بخصوص ‍ بـخـش عـقـیـدتـى سـیـاسـى عـرض مـى کـنـم کـه تـحـلیـل سـیـاسـى بـه شـکـل صـحیح و پروراننده ذهن یک چیز بسیار مهمّى است . ذهن باید پروریده شود، دوران دشوار هـر انـقلاب ، آن دورانى است که حق و باطل در او ممزوج بشود، امیرالمؤ منین (ع )از این مى نالد و مى فرماید:
(وَ لکِنْ یُؤْخَذُ مِنْ هذا ضِغْثٌ وَ مِنْ هذا ضِغْثٌ فَیُمْزَجانِ فَهُنالِکَ یَسْتَولِى الشَّیطانُ عَلى اَوْلِى ائِةِ)(209)((210))
در این اجتماعاتِ شما برادران عزیز و جوانان مؤ من و انقلابىِ این دوران ، دو چیز است که بیش از هـمـه بـایـد مـورد تـوجـه قـرار بـگـیرد: یکى کامل کردن آگاهى از شرایط و معرفت به زمان و تـحـلیـل صـحـیـح حـوادث ، کـه اگر این تحلیل صحیح نباشد مشکلات به وجود خواهد آمد و حتى ایـمـان هـاى مـحـکـم هـم بـه خـاطـر نـبـودن آگـاهـى و روشـن بـیـنـى و نـداشـتـن تـحـلیـل درسـت از وقایع ، ممکن است در جهت خلاف قرار بگیرد. همچنانکه در قضیه خوارج اتفاق افـتـاد، اکـثـر خـوارج داراى ایـمـانـهـاى مـحـکـمى بودند لکن از آگاهى و نورانیت و معرفت بهره نـداشتند و لذا در مقابل امیرالمؤ منین قرار گرفتند، یا در همین جریان امام حسن (ع )که حالا اشاره شـد و در قـضـایـاى بـعـد از آن در در دوران ائمـه :، تـا سـال 260 هـجـرى ، یـعـنـى سـال رحـلت امـام حـسن عسگرى (ع )همه آنچه که اتفاق افتاد از بى ایـمـانـى نـبـود، بـلکـه بـخـش مـهـمـى ناشى از ناآگاهى و نفهمیدن درست حوادث بوده ... . شما بـحـمـدالله جـلو هـستید معرفتتان هم خوب است ، روشها هم روز به روز دارد خوب و خوب تر مى شـود، امـا هر چه ما در صراط خوبى پیش برویم هنوز کم است و ناقصیم ، یعنى هنوز راه براى کامل تر شدن باز است .(211)

حفظ شاءن سپاه

بـایـد کـوشـش کـرد کـه آبـروى سـپاه محفوظ بماند. اگر چنانچه فرزند من عملى انجام دهد که مـنـافـى بـا شـؤ ون بـاشـد مـن چاره اى ندارم جز اینکه تاءدیبش کنم ، آن هم جلوى چشم همه ، یا ایـنـکـه بـیـرونـش کـنـم . مـحـبـّت مـن بـه او مـوجـب نـمـى شـود کـه مـن او را حـتـّى در ایـن حـالت تحمّل کنم ، پس بنابراین باید شؤ ونات سپاه محفوظ بماند و [اجرا و تعقیب ] این نیز به دست خود سپاه است .(212)
خودتان را و این راه را حفظ کنید. این شرف و آبرویى را که بحمداللّه خودتان کسب کرده اید و بـه بـرکت مجاهدت ها به جمهورى اسلامى و به ملّت ایران هم شرف و افتخار دادید، حفظ کنید. ایـنـهـا را بـراى خـودتـان ، بـراى اسـلام ، جـمـهـورى اسـلامـى و بـراى مـلّت ایـران نـگـه دارید.(213)
... سپاه [باید] به عنوان رکن رکین انقلاب باقى بماند و در حدّ یک مجموعه معمولى سقوط نکند کـه هـمـّش ایـن بـاشـد کـه حـالا فـلان چـیـزمـان کـم است ، فلان چیزمان ناقص ‍ است ، فلان جاى حقوقمان چنین است ، فلان جاى غذایمان چنان است ، شخصیت و هویّت انقلابى سپاه بالاتر از همه این چیزهاست که در لابلاى همه مشکلات و سختى ها باید آن را حفظ کرد.(214)
جـوانـان عـزیـز! در تاریخ کم پیش مى آید که در یک جامعه اى یک چنین کار بزرگى بر دوش ‍ عـدّه اى از جـوانان گذاشته شده باشد که امروز بر دوش شما گذاشته شده است . صلاحیت هاى خـودتـان را حـفـظ کنید. بنیه معنوى خودتان را از همه چیز عزیزتر بدانید. نمى گویم دلتان بـراى نـیـازهـاى زندگى هیچ گونه درخواست و خواهشى نداشته باشد، نه ، شما فرشته که نـیـسـتـیـد، بـشـر نیازهایى دارد، امّا عرض مى کنم آنجا که معارضه پیش مى آید، آرمان ها را مقدم بـداریـد و نـیازها و همه زندگى تعیین کننده در رفتار نشود، تعیین کننده در رفتار آن مجاهدتى باشد که امروز بر دوش شماست .(215)

نظامیگرى

اصـل دوّم ، نـظـامیگرى است ، تصوّر نشود که ما اینجا مقدّس بازى درآوردیم و یک عدّه برادرهاى مـقـدّس دور هـم جـمـعـنـد، نـوحه مى خوانند و سینه مى زنند، در میدان جنگ هم ((بارى به هر جهت )) خواهد بود!
بـحـمـداللّه درجات نظامى و مراتب آموزش نظامى را بچه هاى سپاه بهتر و سریع تر از اقران خـودشـان آمـوخـتند و یاد گرفتند و بخوبى پیشرفت کردند. این افتخار است براى هر انسانى کـه یـک مـسـؤ ولیـت جـدّى بـر دوش خـود قـائل اسـت . آمـوزش نـظـامـى و بطور کلّى نظامیگرى ، شـامـل هـمـه چـیـز یـک مـجـمـوعـه نـظـامـى اسـت و ایـن هـم یـک اصل است .
ایـن یـک تـصـور غـلط اسـت کـه کـسـى خـیـال کـنـد بـایـد براى آموزش و براى انضباط و براى تـجـهـیـزات و سـازمـانـدهـى و بـراى سـلسـله مـراتـب ، ارزش چـنـدانـى قـائل نـشـویـم . نـخـیـر، بـایـد بـراى یـکـایـک ایـنـهـا ارزش قائل شد و چون بنده بارها این حرفها را گفتم و تکرار کرده ام ، دیگر نمى خواهم تکرار کنم .
ایـن چـیـزى کـه امـروز به عنوان دانش نظامى در دنیا وجود دارد، متعلّق به یک ملّت خاص و دولت خاص و یک جناح خاص نیست ، این ذخیره تمدّن و فرهنگ طولانى بشرى است .
در طـول قـرن هـاى مـخـتلف همیشه جنگ به وقوع پیوسته و در هر جنگى تجربه پیدا شده و این تـجـربـه هـا روى هم جمع شده و امروز شده ((دانش نظامیگرى )) و لذا ما که مسلمان و انقلابى و پـیـشـاهـنـگ حـرکـت نـویـن عـالم هـسـتیم ، باید این دانش را بهتر از دیگران بلد باشیم . دیگران مـرتـجـعـنـد، دیـگـران عقب افتاده اند، دیگران رو به گذشته دارند، به ظاهرشان و به زرق و بـرقـشـان نـگاه نکنید. دیگران اسیر شهوت و اسیر کوچک ترین انگیزه هاى بشریت هستند. شما پـیـشـرو و پـیشقراول و نوآورید. پیام جدید را شما براى دنیا دارید و لذا در عرصه هر دانشى که بشود و بتوان از جمله دانش نظامى و فنون نظامیگرى و روشهاى نوین سازماندهى ، بهترین را شما باید داشته باشید.(216)
تـکـیـه مـن روى نـظامیگرى مثل تکیه روى علم ، مثل تکیه روى تقوا و معنویت مبتنى بر یک فلسفه است . ما ظاهرسازى و صورت بى معنا و بى روح در انقلاب نداریم ، اصلاً در اسلام هم نداریم .(217)
خـیـره جـوانـان ایـن مـمـلکـت و سـیـد فـداکـاران ایـن مـلت ، کـسـانـى هـسـتـنـد کـه در هـمـه حـال ، مـتـوجه باشند که امانتِ ((حاکمیت اسلام )) که امروز در دست شماست آرزوى همه پیامبران و اولیاء و امامان و همه کسانى که در دوران محرومیت انسانها از حاکمیت الهى در شکنجه گاهها رنج کـشـیدند و منتظر فرج الهى بودند و در غربت مردند، بوده است باید با تمام توان و قدرت و هـوشـیـارى و بـیـدارى از ایـن امـانـت مـحـافظت کرد، البته محافظت فرهنگى ، اقتصادى ، علمى و سیاسى داریم اما اگر محافظت نظامى نباشد و این آمادگیها به وجود نیاید همه آن دستاوردها در یک نصف روز به هدر مى رود.(218)
استقلال کشور به مفهوم شرف و آزادى یک ملت و همچنین احراز مالکیت یک ملت بر کشور، زندگى ، خـانـواده و نـامـوس خـود اسـت ، قـوى بـودن لازمـه حـفـظ ایـن اسـتـقـلال اسـت و بـایـد هـر چـه مـى تـوانـیـد نـیرو فراهم کنید و بر آمادگى خود هر چه بیشتر بیفزایید.(219)

پی نوشت:

164 - رویدادها و تحلیل ، شماره 66 ، ص 10 ـ 13 .
165 - روزنامه جمهورى اسلامى ، 5 آبان 1370 .
166 - در دیدار با فرماندهان نیروى زمینى سپاه ، اردیبهشت 1370 .
167 - پیام انقلاب ، شماره 87 ، ص 29 .
168 - حدیث ولایت ، ج 6 ، ص 247 ـ 246 .
169 - درس اخلاق ، ص 47.
170 - همان ، ص 36 .
171 - همان ، ص 47 .
172 - روزنامه جمهورى اسلامى ، 5 آبان 1370 .
173 - روزنامه جمهورى اسلامى ، 26 شهریور 1370 .
174 - رویدادها و تحلیل ، شماره 111 ، ص 11 .
175 - درس اخلاق ، ص 25 .
176 - رویدادها و تحلیل ، شماره 66 ، ص 10 ـ 13 .
177 - حدیث ولایت ، ج 3 ، ص 189 .
178 - درس اخلاق ، ص 14 ـ 13 .
179 - همان .
180 - روزنامه جمهورى اسلامى ، 25 / 9 / 1375 .
181 - همان ، 19 / 11 / 70 .
182 - درس اخلاق ، ص 36 .
183 - روزنامه جمهورى اسلامى ، 19 / 11 / 70 .
184 - جمهورى اسلامى ، 3 / 6 / 74 .
185 - همان ، 6 / 10 / 74 .
186 - درس اخلاق ، ص 36 و 37 .
187 - جمهورى اسلامى ، ش 6 / 2 / 73 .
188 - درس اخلاق ، ص 23 .
189 - پاسداران عاشورایى ، ص 43 .
190 - همان ، ص 44 .
191 - روزنامه جمهورى اسلامى ، 25 / 9 / 75 .
192 - همان ، 19 / 11 / 70 .
193 - همان ، 8 / 7 / 72 .
194 - روزنامه جمهورى اسلامى ، 25 / 9 / 75 .
195 - رویدادها و تحلیل ، شماره 111 ، ص 12 .
196 - رویدادها و تحلیل ، شماره 111 ، ص 12 .
197 - روزنامه جمهورى اسلامى ، 6 / 10 / 74 .
198 - روزنامه جمهورى اسلامى ، 6 / 2 / 73 .
199 - رویدادها و تحلیل ، شماره 59 ، ص 8 .
200 - همان ، شماره 66 ، ص 17 .
201 - دیدار با فرماندهان نیروى زمینى سپاه ، اردیبهشت 1370 .
202 - حدیث ولایت ، ج 3 ، ص 187 ـ 186 .
203 - در جمع فرماندهان سپاه ، 26 / 6 / 71 .
204 - پیام انقلاب ، شماره 110 ، ص 26 .
205 - پیام انقلاب ، شماره 87 ، ص 29 .
206 - روزنامه اطلاعات ، 9 بهمن 1364 .
207 - همان ، 26 بهمن 1364 .
208 - روزنامه جمهورى اسلامى ، 5 آبان 1370 .
209 - نهج البلاغه ، خطبه 50 .
210- روزنامه جمهورى اسلامى ، 5 آبان 1370 .
211 - سخنرانى در جمع فرماندهان ، 26 / 6 / 71 .
212 - پیام انقلاب ، شماره 44 ، ص 51 .
213 - پاسداران عاشورایى ، ص 44 .
214 - سخنرانى در جمع فرماندهان ، 26 / 6 / 71 .
215 - پاسداران عاشورایى ، ص 42 .
216 - روزنامه جمهورى اسلامى ، 5 آبان 1370 .
217 - سخنرانى در دانشگاه امام حسین 7 ، 17 / 8 / 74 .
218 - جمهورى اسلامى ، 27 / 3 / 74 .
219 - همان ، 21 / 3 / 75 .

منبع: سپاه از دیدگاه مقام معظم رهبری، مرکز تحقیقات اسلامی نمایندگی ولی فقیه در سپاه