صدا و سیما از منظر آفتاب


(محوربندي تذکرات و رهنمودهاي رهبر معظم انقلاب اسلامي مدظله العالي به مسؤولين صدا وسيماي جمهوري اسلامي ایران)

بخش اول: اصول و سياستها

الف) پيام؛
ب ) هنر؛
ج ) انتخاب زبان و موضوع مناسب؛
د) تهي بودن از هر نوع بدآموزي.
* - جهاد بزرگ مقابله با تهاجم فرهنگي
الف) همگام و هماهنگ با سير سازندگي و رشد توسعه عمومي؛
ب ) همخواني با اصول انقلاب و مباني اساسي اسلام؛
ج ) مقابله با تهاجم فرهنگي تبليغاتي و آرايش جبهه اي جديد در تمام جهات، با شيوه هاي نوين و پيشرفته و به صورت جهادي بزرگ و هوشيارانه.
*ـ صداوسيما آبروي نظام، در جهان است
الف) احترام برانگيز بودن و آبرو بودن براي نظام؛
ب ) تأثير خارجي صداوسيما و هدايت رفتاري و سياسي و مخاطب شناسي؛
ج ) دفاع و مبارزه با دشمن در مقام تبليغات و صف بنديهاي جهاني همزمان با اجراي دوشيوه توأمان:
ا- تبيين، تعميق و تکريم اصول شورانگيز انقلاب اسلامي؛
2- توزيع تلاش فداکارانه مسئولان و قواي کشور

ويژگي همه برنامه ها

4- شرط اصلي در همه برنامه ها: «در خدمت اهداف اسلام و انقلاب قرار داشتن»؛
5- رعايت اصل مقابله با تهاجم تبليغاتي و فرهنگي و خبري استکبار در همه برنامه هاي خبري،علمي، اجتماعي، سياسي بخصوص برنامه هاي هنري، سرگرم کننده مانند نمايش و داستانهاي تک قسمتي يا دنباله دار؛
6- تدوين برنامه بلندمدت، راهبرد کلي و استراتژي تدوين شده براي رسيدن به اهداف ذکر شده در بُعد کمي و کيفي.
بخش دوم: وظايف منتهي به وضع ايده آلِ سازمان

صداوسيماي ناب و اسلامي:

1- تبديل سازمان به پايگاه گسترش انديشه، فرهنگ و هنر؛
2- تبديل سازمان به مرکزي براي هدايت مردم مسلمان ايران؛
3- تبديل سازمان به مرکزي براي هدايت مشتاقان نداي انقلاب اسلامي در سراسر جهان؛
4- تبديل سازمان به جايگاهي براي ارائه توفيقات ملت ايران در عرصه هاي زندگي، دانش، سياست، صنعت، هنر، آموزش و پرورش؛
5- تبديل سازمان به مدرسي گسترده براي طرح حقايق اسلام ناب محمدي(ص)و معارف اهل بيت عليهم السلام به گونه اي صحيح و اصيل؛
6- تبديل سازمان به دانشگاه دين و اخلاق و ارزشهاي اسلامي و تعليم راه و روش زندگي و تازه هاي جهان علم و سياست و انديشه هاي نوين و راهگشا؛
7- تحول اساسي سازمان و تبديل آن به صورت يک دانشگاه بزرگ ملي و عمومي و فراگير، به نحوي که همه اقشار عادي و عامي – دانشگاهي، دانشمند، چوپان و دهقان و هنرمند و مهندس، همگي از برخي يا تمامي برنامه هاي آن بهره مند بشوند، بدون بدآموزي و همراه با آموزه هاي غيرمستقيم فرهنگ اسلامي.

بخش سوم: وظايف سازمان صداوسيما

1- ايجاد رشد فکري و فرهنگي و سياسي و علمي؛
2- تبيين اسلام به زبان و درخور فهم همه اقشار (عام و خاص. بيسواد و عالم)؛
3- مقابله با توطئه هاي تبليغاتي، خصوصاً تهاجم فرهنگي؛
4- تحکيم استقلال فکري و عملي ملت ايران و کمک به خودشناسي و اعتمادبه نفس عمومي؛
5- تحکيم نظام جمهوري اسلامي؛
6- تحکيم اصل نه شرقي نه غربي؛
7- حالت تهاجمي در برابر فرهنگ و هنر و انديشه بيگانه و مقابله با هرگونه تلاش رسانه هاي دشمن در مسخ فکري و فرهنگي؛
8- غربت زدايي و انزواشکني از چهره مفاهيم عميق اسلام و حقايق قرآن؛
9- ترويج دستاوردها و پيامهاي جمهوري اسلامي به جهانيان؛
10- توليد و ارائه فاخرترين هنرهاي نمايشي با مضامين پربار اجتماعي، اخلاقي و سياسي؛
11- يافتن افکار ديني والا و سپس بيان آن با شيوه هاي خاص صداوسيما؛
12- آبرو درست کردن براي نظام و تقويت و حفظ آبروي ديرينه ملي و مذهبي ايرانيان؛
13- تلاش براي گسترش فني صداي راديو در سراسر کشور؛
14- تقويت کمي و کيفي صداوسيماي برون مرزي؛
15- استفاده از هنر طنز، با توجه به تفاوت طنز با تفريح و شوخي و بي مزگي و فکاهه؛
16- آموزش فلسفه اسلامي در زمينه هاي مختلف براي سطوح مختلف سني؛
17- بومي سازي موسيقي، توجه به مضامين و محتواي مفيد، استفاده از اشعار اخلاقي نظير اشعار صائب تبريزي و ساير شاعران متعهد در سرودها و ترانه ها؛
18- جذب هنرمندان و فرزانگان و افراد حسابي معتقد به انقلاب و نظام، نه سوء استفاده کنندگان و مسخره کنندگان؛
19- ايفاي نقش دانشگاه عقيدتي سياسي براي تمام اقشار؛
20- کثرت برنامه هاي تبييني در مسائل ديني (نظري – علمي) در ماه رمضان با استفاده از چاشني هنر؛
21- برجسته کردن نقش زنان در فيلمها با حفظ حدود و احکام و ارزشهاي اسلامي و تحکيم خانواده؛
22- تفاوت گذاشتن ميان تبادل فرهنگي و تهاجم فرهنگي؛
23- برنامه سازي در جهت وحدت ملي، ايجاد اميد، نشان دادن افقهاي روشن آينده، شجاعت دادن به مبتکران و محققان کشور، شجاعت دادن به مسئولان و تصميم گيران کشور، و ترغيب مردم به حضور در صحنه؛
24- توأم بودن و ارجحيت توسعه کيفي درمقابل توسعه کمي در تمام برنامه ها؛
25- ديوارکشي دور توسعه کمي و پرداختن به توسعه کيفي (پرهيز از توسعه بدون توجه به کيفيت برنامه ها)؛
1- از بين بردن غلط گويي و غلط خواندن (زبان فارسي) در برنامه ها (حفظ و اشاعه زبان اصيل فارسي به عنوان زبان معيار)؛
2- قابل فهم بودن برنامه ها براي عموم مردم و در عين حال عاميانه و سبکسرانه نبودن برنامه ها.

بخش چهارم: اطلاع رساني، خبر، تحليلي سياسي

1- انتظار برتر اطلاع رساني توأم با ويراستگي زبان، همراه با درستي و رسايي بيان؛
2- عميقتر و افزونتر کردن روح اعتماد مردم به خبرها و برنامه ها با برنامه ريزي و همفکري عميق و همه جانبه با مردم و نخبگان؛
3- انعطاف پذيري در رفتار و حرکات گويندگان خبر و گزارش (و پرهيز از حرکات جلفي که موجب بدآموزي است)؛
4- پخش تحليلهاي صحيح سياسي براي آگاهي عموم (به زبان ساده و زبان انديشمندان و عالمان)؛
5- موثق کردن، فراگير کردن و بهنگام پخش کردن اخبار و نحوه صحيح پخش خبر به نحوي که در مردم تأثير مثبت بگذارد.
1- انتظار برتر اطلاع رساني توأم با ويراستگي زبان، همراه با درستي و رسايي بيان؛
2- عميقتر و افزونتر کردن روح اعتماد مردم به خبرها و برنامه ها با برنامه ريزي و همفکري عميق و همه جانبه با مردم و نخبگان؛
3- انعطاف پذيري در رفتار و حرکات گويندگان خبر و گزارش (و پرهيز از حرکات جلفي که موجب بدآموزي است)؛
4- پخش تحليلهاي صحيح سياسي براي آگاهي عموم (به زبان ساده و زبان انديشمندان و عالمان)؛
5- موثق کردن، فراگير کردن و بهنگام پخش کردن اخبار و نحوه صحيح پخش خبر به نحوي که در مردم تأثير مثبت بگذارد.

بخش پنجم: اهميت کودکان و نوجوانان و جوانان

*- تربيت و تعليم کودکان و شکوفايي استعدادهاي جوانان و تقويت نيروي عظيم نوجوانان با برنامه هاي هنري و جذاب.
1- پخش برنامه هاي هنري و فيلمها و گزارشهايي که جوانان و کودکان را به رفتار سالم و انديشه درست رهنمون شوند؛
2- تعليم دينداري و تعهد و انضباط و محبت و تعاون و حضور در صحنه هاي انقلابي و سياسي به جوانان و کودکان با پخش برنامه هاي هنري مناسب؛
3- اهميت دادن به برنامه هاي جوانان و نوجوانان با سه ويژگي:
الف) استحکام بنيادين محتوا، کمک به رشد و تربيت اسلامي کودکان و نوجوانان و تلاش براي شکوفايي و تقويت استعدادهاي آنها؛
ب ) شيوه جذاب، سالم، شادي بخش و اميدوارکننده با توجه به سن و سواد و علايق آنها در هر دوره؛
ج) اجتناب از هرگونه برنامه اي که متضمن بدآموزي در انديشه و رفتار باشد؛
4- توجه به نيازهاي فرهنگي نسل جوان که عبارتند از:
الف) استحکام بنيانهاي اعتقادي و ديني و آشنايي با مباني معرفتي اسلام و قرآن؛
ب ) شناخت تاريخ کشور و افتخارات ملت خود به ويژه در دورانهاي نزديک به امروز؛
ج ) شناخت درست امام خميني (ره) و انديشه هاي سياسي تابناک و پايه هاي حرکت عظيم انقلابي بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران؛
د) احساس عزت و سربلندي ايرانيان در درسي که به جهانيان در طول انقلاب و دفاع مقدس دادند – (برکات دفاع مقدس)؛
ه.) خصلتهاي زمينه ساز اعتلا و عظمت از طريق تقويت:
* دينداري و دانش پژوهي؛
* وجدان کار و انضباط؛
* شجاعت و پاکدامني و جوانمردي؛
* آگاهي سياسي و خلوص انقلابي؛
* امانت و محبت و برادري؛
* استقلال و آزادمنشي؛
* روحيه ايثار و همنوع دوستي؛
* خودباوري و اعتمادبه نفس و تکيه بر فرهنگ ملي و اسلامي؛
* احترام به قانون و رعايت مقررات اجتماعي و شهروندي؛
* روحيه تعاون و همکاري با ديگران

بخش ششم: «پيام» ها

1- تهيه فهرستي از پيامهاي درست و واقعي که بايد در مقابله رسانه اي با غرب به مردم خودمان منتقل کنيم؛
2- انتقال پيامهاي حقيقي به مردم با زبان مناسب و با دقت در محتوا؛
فرازهايي از فهرست پيامهاي خوب که بايد به مردم منتقل شود:

الف) عدالت علوي؛

ب ) عظمت، شکوه و اهميت انقلاب اسلامي و ضرورت حفظ و تداوم آن؛
ج ) ايثار، انفاق، رياضت و زهد و بيان اين ارزشهاي والا؛
د) نشان دادن چهره حقيقي و زشت ديکتاتوري پول و شهوت و زور در جهان امروز؛
ه) ارزش حقيقي کار، نه فقط ارزش مادي آن از طريق زنده نگهداشتن ارزشها؛
و) توجه به چهارنکته اصلي عهدنامه مالک اشتر؛
* استقرار امنيت و مقابله با عوامل ناامني؛
* عدالت اجتماعي و اقتصادي؛
* تربيت معنوي و اخلاقي مردم (علم و تحقيق)؛
* رفاه و آباداني زندگي (علم و تربيت).
ز) مقايسه حوادث تاريخي و بيان سنتهاي الهي در تاريخ؛
ح) تبيين جوانب مسأله جهاني سازي تجارت و دقت در اينکه بايد با بنيه کافي وارد اين عرصه شد؛
ط) تبيين آثار زيانبار هرج و مرج طلبي در داخل کشور؛
ي) حفظ هويتي ديني و ملي و انقلابي؛
ک) افشاي تهديدهاي پنهان و تبيين تهديدهاي آشکار؛
ل) تقويت روحيه مسئوليت شناسي؛
م) دشمن ستيزي، مشخص کردن دشمن اصلي و پرهيز ار دشمن تراشيهاي دروغين؛
ن) نفي دشمن سازيهاي موهوم؛
س) توسعه تفاهم اجتماعي و ايجاد امنيت رواني در جامعه و پرهيز از ترويج نااميدي و يأس که موجب بروز روان پريشي ميشود؛
ع) القاي حداقل يک پيام درست از مجموعه يک فيلم يا سريال (پرهيز ار مفهوم غلط هنر براي هنر)؛
ف) گنجاندن برخي مفاهيم مثل «مگر نماز است که دير بشود»، «مگر وحي منزل است» در محاوره هاي فيلمها که غيرمستقيم اثر مثبت دارد.(ترويج مفاهيم فرهنگ اسلامي در قالب هنرها، در محاوره ها و گفتار فيلمها و سريالها)؛
ص) افشاي مفاسد گسترده رژيم پهلوي در زمينه هاي مختلف اجتماعي، سياسي، فرهنگي، اقتصادي با استفاده از هنرهاي مختلف و توليد فيلم و سريال و برنامه؛
ق) طرح حقايق دوره پهلوي و فسادها و تباهي هاي عظيم آن دوره در قالب فيلم و سريال و برنامه هاي هنري جذاب.

بخش هفتم: نيروي انساني و سازماني

1- لزوم استفاده از همکاران خوش فکر، انديشمند، مبتکر، متعهد، انقلابي، با اخلاص، متخصص و ماهر؛
2- تقويت و تجهيز فني و مادي دستگاهها – آموزش دائمي نيروهاي سازمان و ارتقاء دانش عمومي و فني آنان؛
3- جذب عناصر برجسته در بيرون از سازمان؛
4- تعيين گردش کار در سازمان درجهت نيل به کيفيت برتر در همه برنامه با ارزيابي مستمر؛
5- عدم واگذاري امور به نيروهاي غيرقابل اعتماد و غيرمتخصص و بي تعهد؛
6- توجه به سلولهاي سرطاني موجود در سازمان که باعث خرابي کارها ميشوند (نيروي انساني کارشکن يا تجهيزات ناکارآمد)؛

بخش هشتم: توجه به محتوا

1- توجه به کيفيت، پرمحتوا و عميق بودن مطالب در مباحث اسلامي و مسائل اجتماعي و اخلاقي؛
2- توجه در محتواي برنامه هاي برون مرزي و دوري از ابتذال و تکرار و سبکي؛
3- عدم اکتفا به ضرر نداشتن برنامه ها بلکه توجه به هدايت کننده بودن برنامه ها – {آموزنده بودن (کم يا زياد)، در هر برنامه اي يک اصل است}؛
4- دقت در انتخاب توليدات تلويزيوني خارجي و محتواي برنامه ها و فيلمها و کارتونهاي خارجي و لزوم تغيير در برخي عبارات اين نوع برنامه ها (اصلاح برنامه ها)؛
5- دقت در فراتر بودن برنامه هاي مذهبي، عزاداري و محتواي مباحث ديني از آنچه در جامعه جريان دارد (نقش هدايتگري) و تلاش براي الگودهي اينگونه مراسم در برنامه هاي متنوع توليدي و مستند؛
6- دقت در محتواي سريالهاي ديني؛
7- توجه به آرامش طلبي بينندگان خصوصاً در ساعات شب (وقت شناسي در پخش برنامه ها)؛
8- توجه به آرام بخشي برنامه ها و پرهيز از فيلمهاي اعصاب خردکن و پرتشنج؛
9- دقت در تشريح تأثيرگذاري فرهنگ مهاجم بيگانه از راه نمايشها و برنامه هاي سرگرم کننده با استفاده از چاشنيها و جاذبه هاي هنري؛
10- تأکيد بر تحقيق و کار تحقيقي در زمينه هاي فرهنگي و مسائل مرتبط با رسانه ملي با استفاده از متخصصان و نخبگان متعهد در تمام رشته ها؛
11- تأکيد بر هنر به عنوان مهمترين وسيله گسترش فکر و چاشني مؤثر و جذاب برنامه ها.

بخش نهم: پرهيزها (نبايدها)

1- پرهيز از طرح مطالب ضعيف و آميخته به اوهام و سلائق شخصي در مباحث اسلامي؛
2- دوري از ابتذال و تکرار و سبکي و جلفي؛
3- پرهيز از حالت انفعالي در خبر رساني؛
4- اجتناب از ترويج فرهنگ غربي؛
5- پرهيز از استفاده ابزاريِ جاذبه هاي جنسي (چه مرد و چه زن)؛
6- دوري از موسيقي هاي لهوي و حرام؛
7- پرهيز از کم پايه بودن، بي ارزش بودن و تمسخر برانگيز بودن برنامه ها؛
8- اجتناب از استفاده از مجريان جلف و بدسابقه؛
9- پرهيز از تکرار برنامه هاي راديويي که موجب دلزدگي مردم ميشوند؛
10- دوري از پخش تصنيفهاي بي فايده و صرفاً شخصي و بدآموز ؛
11- پرهيز از رواج دروغهاي بيگانگان در فيلمهاي مستند دوبله شده؛
12- اجتناب از ترويج تجملگرايي و اسراف در برنامه هايي همچون آموزش آشپزي، آگهي ها و تزئينات و دکورهاي منازل در سريالها و ساير برنامه ها؛
13- پرهيز از نمايش حوادث آشفته کننده و برانگيزاننده ذهن و حالت سوهان براي روح و مبالغه کننده در اظهار غصه و ناراحتي و گريه و دعوا و تشنج اعصاب؛
14- دوري از پخش برنامه هاي متعدد و مکرر طلاق و هرآنچه موجب گريزان شدن جوانها از تشکيل خانواده ميشود؛
15- پرهيز از انتقال آداب و رسوم غربيها در برنامه هاي ترجمه شده (مثل تعطيلي روز يکشنبه، استعمال کلمه «هي» مبدأ قراردادن انگليس براي طول و عرض جغرافيايي) و هرگونه کلمات و جملاتي که با خود، فرهنگ بدآموزِ بيگانگان را مي آورد؛
16- اجتناب از غفلت فساد پهلوي و صرفاً قاجاريه را مظهر فساد و تباهي دانستن در فيلمها و برنامه ها.(اولويت با آگاهي دادن مردم از رژيم پهلوي باشد)؛
17- پرهيز از طرح مسائل ديني توسط افراد ناشي يا بدزبان يا غيرمتخصص؛
18- دوري از مسئله خشونت و شهوت و هرج و مرج در فيلمها و سريالها؛
19- پرهيز از مسئله آزاديهاي دوجنس مخالف در معاشرتها، لباس، حرف زدن بخصوص در دوبله و همه برنامه هاي توليدي و وارداتي؛
20- اجتناب از مسئله تفخيم و بزرگنمايي آمريکا و مدنيت غرب در گزارشهاي علمي و سياسي (مثل فيلمي که کوبا را از موضع آمريکا به لجن کشيده بود) و پخش هرگونه فيلم و سريال و برنامه اي که به نوعي در برتري علمي و فرهنگي غربيان غلو و بزرگنمايي کنند؛
21- پرهيز از ترويج موسيقي غرب؛
22- دوري از تيپ سازي خوانندگان طاهرنماي بي محتوا و تيپهاي مغاير ارزشهاي ملي و اسلامي؛
23- پرهيز از استفاده از هنرمنداني که سازمان صداوسيما را وسيله تبليغ شوهاي بيرون خود ميکنند و گويندگان و مجرياني که به نحوي از اين رسانه به نفع خود بهره برداري ميکنند؛
24- اجتناب از فيلمهاي اعصاب خردکن و پرتشنج، گريه سوزناک، دادکشيدن و دعوا کردن در برنامه ها؛
25- پرهيز از پخش برنامه هاي کسل کننده مثل تکرار مراسم روضه خواني و سينه زني و افراط در عزاداري؛
26- دوري از سخنرانيهاي طولاني و کم محتوا يا حرفهاي عجيب و غريب و قلمبه و سلمبه (در اوقات سحر ماه مبارک رمضان) و ساير برنامه هاي مذهبي؛
27- پرهيز از دشمن تراشيهاي دروغين و موهوم؛
28- اجتناب از ترويج يأس و نااميدي که موجب بروز روان پريشي ميشود؛
29- پرهيز از تعميم يک مشکل منطقه اي و محله اي به سطح کشوري؛
30- دوري از ياد خيرکردن از دوران پهلوي و برتر نشان دادنهاي دوره طاغوت؛
31- پرهيز از دين زدايي و سکولاريسم در فيلمها و سريالها و گفتگوها و ميزگردها؛
32- اجتناب از هرگونه برنامه اي که متضمن بدآموزي در انديشه و رفتار باشد؛
33- پرهيز از پخش نمايشهاي سبک، بي مغز، گمراه کننده و فاقد کيفيت هنري حتي اگر به اشتباه پرخرج تهيه شده و آماده پخش باشند؛
34- دوري از پخش موسيقي مبتذل و لهوي و فاقد هويت ملي و اصالت ايراني و ترانه هاي بي محتوا و بدآموز؛
35- پرهيز از پخش فيلمها و سريالها و برنامه هايي که جوانان و کودکان را مجذوب خواسته هاي غلط انحرافي مي سازد يا به بي بندوباري و معاشرتهاي نامشروع يا خشونتهاي خونين و تقليد از بيگانگان در رفتار و پوشش و معاشرت و آرمان گزيني ميکشاند يا مخاطبان را مأيوس از خود و فريفته بيگانه ميکند يا به سرگرمي ها و عادتهاي ناسالم و مهلک و اسراف سوق ميدهد؛
36- اجتناب از واگذاري امور به نيروهاي غيرقابل اعتماد؛
37- پرهيز از نمايش روابط خودماني (زن و مرد) در فيلمها و سريالهاي تلويزيوني و نمايشهاي راديويي؛

بخش دهم: نظارت

1- احساس مراقبت دائمي از سوي مديريت در همه رده ها و در همه برنامه ها؛
2- نظارت دقيق شرط پرداخت هزينه سازندگان برنامه هاي کيفي و پرمحتوا و هدفدار؛
3- کنترل متن فيلمها و حذف موارد ناصحيح بدون رودربايستي – حتي پس از توليد آنها؛
4- تقويت نظام نظارت و ارزشيابي از برنامه ها و مديريتها و يکايک کارکنان صداوسيما؛
5- مراقبت از نفوذ و کارشکني برخي افراد در رده هاي پايين و برخي امور فني؛
6- لزوم ايجاد و تقويت مرکز تحقيقات و مطالعات و سنجش و نظارت مستمر بر توليد و پخش و فعاليتهاي تمام شبکه ها و برنامه هاي توليدي؛
7- تقويت و نظارت و پيگيري مستمر دائمي، زيرا ضعف نظارت علت اصلي نتيجه بخش نبودن تمام تلاشها است؛
8- درنظر گرفتن رضايت متخصصين امور ديني از سطح برنامه ها – مشورت با فقيهان و علماي حوزه ها و اساتيد ماهر و متدين و متخصص دانشگاهها و سنجش ميزان رضايت نخبگان و عالمان امور ديني از برنامه ها.
منبع: www2.irib.ir