چگونه مردان را به سخن واداریم؟

نويسنده: رضا سنندجي

ايـن جمله بـه گوشتان آشنا است؟ براي اكثر زنان، واداشتن شوهرشان بـراي اينكه احساسات دروني خود را با آنها در ميان بگذارند، كار مشكلي به نظر مي‌رسد. در اين شرايط زن احساس مي‌كند كه ناموفق بوده و براي مرد سوء تعبير پيش مي‌آيد. اما در اين ميان موضوعي وجود دارد كه اغلب زن‌ها از آن بي‌اطلاع هستند. مردها مي‌خواهند صحبت كنند. تحت شرايط مناسب، آنها سرتاسر شب به صحبت مي‌پردازند. اكثر مردان نياز دارند كه با همسرشان درد دل نموده و كمي ‌سبك شوند. اما رمز و راز واداشتن همسرتان براي بيان احساساتش چـيسـت؟

راز شماره 1 مردان حقيقي از عدم پذيرش وحشت دارند

واقعا اين درست است. اغـلب مـردها احساس مي‌كنند كه زن‌ها در مورد آنها بسيار منتقدانه رفتار مي‌نمايند و نگران اين هستند كه نكند بعد از بيـان آنچـه كـه در ذهنشان مي‌گذرد توسط همسرشان مورد استهزاء قرار گرفته و به عـلت عـدم پذيرش او تحقير شوند. براي زن‌ها مهم است بدانند كـه نفس و شخصيت يك مرد شكننده‌تر از نفس و شخصيت آنها بوده و آسان‌تر مورد تهديد قرار مي‌گيرد. اين موضوع به خصوص زماني كه يك مرد در رابطه‌اي نـزديك و صميمانه بـا همسرش قـرار گرفته است بيشتر نمود پيدا مي‌كند؛ او مشتاق تصديق و عكس‌العمل‌هاي مثبت همسرش بوده و دوست دارد بداند كه موجب خشنودي او شده است. بنابراين اگر مردي احساس نمايد كه شما تصميم داريد در موردش قضاوت كنيد، و يا به دليل گفتـه‌هـايش به گونه‌اي متفاوت به او نگاه كنيد، مطمئن باشيد كه وي صحبت نخواهد كرد.
داوري كردن در مورد شريك زندگي به معناي اجازه دادن به او بـراي بيان ذهنياتش نبوده و شما را مشتاق براي شنيدن حرف‌هاي او نشان نخواهد داد. منـظور اين نيست كه شما نظر و ايده‌اي نداشته باشيد و يا نتـوانيد آن را در فرصـتي بيان كنيد. يك مرد جهت بازگو نمودن درونش لازم است احساس كند به دليل آنچه كـه هست مورد پذيرش حقيقي قرار گرفته، نه به دليل آنچه كه ممكن است شما دوست داريد باشد. صبر و بردباري نماييد. اگـر عـجـولانـه تـوسط پيشنهاد دادن نقطه نـظرات خـود با گفتن جملاتي از قبيل "خوب، اشتباه مي‌كني، من قبول ندارم" يا "از كجا اين فكر مسخره بـه ذهنـت رسيــده"، در برابر عقايد او عكس‌العمل نشـان دهيـد، هـر مـردي از سـخـن گفـتن بـاز خواهد ايستاد. آنها نگران آن هستند كه مبادا حرفي بسيار خصوصي از دهانشان خارج شـود كـه مطابق با تصور ذهني شما از آنها نبوده و يا تصويري كه بروز از خودشان در ذهن شما ايـجاد كرده‌اند را مخدوش كند.

راز شماره 2 شما نيز درون خود را آشكار كنيد

بين زوجين بيان احساسات دروني بايد به صـورت متقـابـل انـجام بگيرد. هر فردي داراي مشكلات، دغدغه‌ها و مسايل پنهاني در صندقچه قلبش مي‌بــاشد. بسياري از مردان تصور مي‌كنند " اگر اين مسـايـل را به او بگويم، تركم خواهد كرد." شما مجبوريد نشان دهيـد كـه جـريان ايـن نيست. به اين منظور براي او از خود چيزي را فاش كنيد كه نشان دهد به همان اندازه‌اي كه او به شما اعتماد دارد، شما نيز به او اعتماد داريد.
هنگاميكه او شروع بـه بـيان احساسات دورني خود مي‌كند، به آنچه كه مي‌گويد گوش فرا داده، قدمي‌به جلو بـرداشته و در عـوض پيشنهادي مثبـت ارايـه دهيـد. بعد از اينكه وي مساله‌اي خصوصي را ابراز نمود، چيزي شبيه اين بگويد "خوب، اينكه چيز بدي نيست من بدتر از اين‌ها بودم." يا "من واقعا آن چيزي كه اتفاق افتاده را تحسين مي‌كنـم." و آن چيزي از داستان را كه واقعا مي‌پسنديد انتخاب كنيد. (از مسايل ساختگي دوري كنيد چون موضـوع لوس شده و تبديل بـه دست انداختن خواهد شد. مردم هميشه مي‌توانند متوجه شوند كه كسي آنها را دسـت انـداخـته و اين موضوع هيچ گاه ثمر بخش نخواهد بود.) به او اجازه دهيد بداند كه شما جانبدار او هستيد و با تجربياتش تنها نخواهد ماند.
در حالي كه عملا نشان مي‌دهيد، مطمئن شويد كه از او طرفداري مي‌كنيد. بسياري از زن‌ها فقط به اين دليل به داستان‌هاي شوهرشان گوش مي‌دهند كه به او بگويند كه چقـدر در مورد آن در اشتباه بوده است. آنها طرفداري شخص ديگري را مي‌كنند. با ايـن حال مهم است كه موضوع را از اين نقطه نظر بنـگريد.

راز شماره 3 گذشته را فراموش كنيد

آيـا تـا بـه حـال بـا شـوهـر خـود "گـفـتـگويي" داشـتـه‌ايـد كه به بگومگوهاي مـربـوط بـه نارضايتي‌هاي گذشته، اشتباهاتي كه انجام داده، اذيت و آزارهايي كه به شما روا داشته و آنچه كه اكنون مديون شما است، منتهي شده باشـد؟ چنين مـوضوعي تقريبا در هر رابطه‌اي اتفاق مي‌افتند اما واقعيت باقي مي‌‌ماند؛ مردها وقتي آمدنش را حس مي‌كنند، آشفته حال شده و عقب مي‌نشينند.
وقتي مردي از اين وحشت دارد كه صحبت‌هايش در آينده تـحـريف و سـوء تـعبـير شده، به ديـگران گــفته شده و يا عليه خودش مورد استفاده قرار گيرد، بيان احسـاسـات بـرايـش غير ممكن مي‌شود و تنها راه عبور از اين تله ارتباطي اين اسـت كـه بدانيد آنچه كه در گذشته اتفاق افتاده و هــر آنچه كه او انجام داده و يا گفته، شما نيز درگـيـرش بوده‌ايد. هيچكس خوب مطلق و يا بد مطلق نيست. در واقـع، به جاي در نظر گرفتن يك فرد به عـنـوان شخصي بد يا خوب، بهتر است كه نقش‌هاي بازي شده در روابط و نحوه گرفتار شدنمان در نـقش‌هايـي كه قدرت رها ساختن خود را از آنها نداريم، مورد توجه قرار داده شوند.
براي مثال؛ برخي از زن‌ها عـاشق بازي نمودن با قرباني عشق خود هستند. آنها براي اعتبار بخشيدن و توجيه كردن احساسـات خودشان و نيز احساس قدرتـمندي در بـرابـر شريك زندگي خود، اشتباهات و خطاهاي گذشته او را بهانه مي‌كنند. در حقيقت ممكن است با اين روش مدتي او را براي خود نگه دارند ولي آنچه كه مشخص است اين رابطه متزلزل بوده و در آستانه شكست قرار دارد.
اگر مي‌خواهيد اين وضعيت تاسف بار زندگي زناشويي را تغيـيـر داده و يـا از آن پيشگيري كرده و به شوهرتان كمك نماييد تا راحت با شما حرف بزند، اين راه را امتحان كنيد؛ به سهم خود در شرايطي كه پيش آمده مسووليتي را به عهده بگيريد و ببينيد كه به چه نحو در مورد اتفاقي كه روي داده مـمكن است دخيل بوده باشيد. البته اين موضوع به معناي مقصر دانستن خود نيست. به شرايط با ديدي باز بـنگريد. به روي تمام مسـايلي كه او "درست،" و نه "غلط" انجام داده، تمركز كنيد. اگر نياز به راهنمايي بيشتر داشتيد، ليستي از آنچه كه در رابطه‌تان عايد شما شده است و آنـچـه كه شما در عوض نصيب شـوهـرتـان نـموده‌ايد، تـهيه كنيـد. بـه زمان‌هايي كـه شما نيز مرتكب كوتاهي و قصور شده‌ايد و به راه‌هايي كـه هـر دوي شـما تـوسـط آن رشد يافته و تغيير كرده‌ايد، توجه نماييد.

راز شماره 4 شنونده اي استوار و ايمن باشيد

آيـا داشتن روابط صادقانه امكان‌پذير است؟ فرض بر اين است كه همه افراد براي صادق بودن تلاش مي‌‌كنند. حقيقت اين است كه تعداد اندكي چنين هستند و دليل عمده عدم صداقت اين است كه عواقب و نتايج آن خوب و قابل توجه مي‌بـاشد. اغـلـب مردان احساس مي‌كنند كه زن‌هـا مي‌خواهد و نياز دارند كه دروغ بشنوند چون قادر به پذيرش صادقانه حقيقت نيستند. برخي از مردها تصور مي‌كنند كه از بيان حقايق زندگي خود به هـمسرشان وحشت دارند چـرا كـه باعث آشفتگي و اضطراب وي خواهد شـد. در واقـع، بسياري از زنان براي كنترل شوهر و رابطه خود از احساساتشان استفاده مي‌كنند. آنها پاسخ‌هاي بخصوصي را از شوهر خود طلب مي‌كـنند و در صورتي كه آن پاسخ‌ها را دريافت ندارند، احساس پريشاني خواهند نمود. سپس وقتي شوهرشان دهان نگشوده و صحبتي نمي‌كند، متعجب مي‌گردند.
متاسفانه، بسياري از زنان تصوراتي قدرتمند از چگونگي احسـاس و تـفكر يك مرد را نيز در سـر مي‌پرورانند كه اين نـوع خـيـال پـردازي بـاعث ويراني حقيقت شده و بـنـابـراين اين گـونه بـه مردان اجازه مي‌دهند كه از طريق طرز برخوردهاي مختلف متوجه شوند كـه نيازي به بيان حقيقت نداشته و آنها نيز تمايلي به دانستن حقيقت ندارند. واضح است؟ اكثر زن‌ها در اين مـورد مقصرند، امـا اشـتياق بـراي گوش دادن به آنچه كه او مجبور است بگوييد سرآغاز يك رابطه كامل حقيقي محسوب مي‌گردد. اين باعث مي‌شود تا يك مرد احـساس كند شريكي ثابت قدم دارد كه در پستي بلندي‌هاي زندگي همراه او خـواهـد بود.
اگر براي خروج از ايـن تصورات غير واقعي آمادگي داريد، زمان آن رسيده كه سه چيز را از خـود سـوال كنـيد. چه ميزان از حقيقت را مي‌توانيد تحمل كنيد؟ چقدر واقعا نياز داريـد؟ آيا از شوهر خود مي‌خواهيد كـه تـصـويري خيالي بـراي شما باشيد و آيـا مشتاقيد به او اجـازه دهيـد حقيقي گردد؟ اين‌ها سوالاتي بزرگ هستند. شايد نتوانيد همين حالا تمام واقعيت را به يك باره دريابيد، اما قطـعـا مي‌توانيد عـضلات بردباري خود را پرورش داده و در مسيري مستقيم حركت نماييد.

راز شماره 5 با خودتان صادق باشيد- آگاه باشيد

اين پرسشي قديمي‌ ولي خـوب است؛ اگر با خودمان صادق نباشيم چگونه مي‌توانيم با ديگران صداقت داشته باشيم؟ بهترين روش كمك بـه هر مـرد براي بيان راحت احساساتش اين است كه ابتدا خود شما راحـت بـوده، طبـيعي رفـتـار نـمـوده صادق بوده و جو گرم و قابل پذيرشي ايجاد كنيد. كساني كـه در زنـدگي بـا آنها مـواجه مي‌شويم انـعــكاس بـخش‌هاي مختلف خودمان هستند و ما افرادي را جذب مي‌كنيم كه هر كدام به نـحوي ما را در عشق ورزيدن به بخش ديگري از خودمان ياري مي‌كنند.
به همين دليل است كه عناوين مصرح شده در اين مقاله را نه تنها در مورد مردان، بلكه بايد در رابطه با خـودمـان هـم به كـار بـبـنديم. بــراي مثال؛ آيا شما قادريد از قضاوت درمورد خودتان بگذريد؟ آيـا نارضـايـتي حـاصـل از اشتـبـاهاتي كـه در گذشته مرتكب شده‌ايد را پايان مي‌دهيد؟ و آيا هميشه در انجام اشتباهاتي كه مرتكب شده‌ايد پافشاري مي‌كنيد؟ وقتي با خود به اين طريق رفتار مي‌نـمايـيـد، طبيـعـتا با شريك زندگي خود نيز به همين مـنوال رفــتار خواهيد كرد. اگر شما در جواني هميشه مورد بدرفتاري قرار گرفته و يـا در برخي از مسايل احساس كمـبود نـمـوده بـاشيد، احـتمـال دارد هميـن رويـه را در مــورد شوهرتان در پيش بگيريد.
آگاهي در اينجا نقش تعيين كننده‌اي دارد. اگر مي‌خواهيد فضاي پوياتر و بازتري را بين خود و شوهرتان ايجاد كنيد، فهرست دقيقي از نـحوه رفـتار و مراعات خود با خود و نحوه برخورد نـزديكانتان در گذشته با خود را تهيـه كنـيد. اگر صدمه ديده‌ايد، اين فرصتي براي شما خواهد بود كه تصميم بگيريد ديگر زندگي خود را بر اساس معيارهاي گذشته بنا نكنيد. آن را تغيير دهيد. تصميم بگيريد در برابر خـود و كـسي كـه با او هستيد، مهربان و پذيرا باشيد.
گاهي اوقات ما در برابر فرد ديگري تسليم مي‌شويم به اين انتظار كه او نيز همين كار را انجام دهد. وقتي آن محقق نمي‌شود، خشمي ‌پنهاني شروع به پيدايش مي‌كند. چنين حالتي باعث بروز رفتارهاي متناقص و عـدم صداقت با خود و ديگران خواهد شد. براي رسيدن بـه عدالت واقعي بايد بدانيد كه به همان اندازه‌اي كه مي‌بـخشيد، بـه همان انـدازه هم به دست مي‌آوريد. وقتي به فردي احترام و توجهي مطلق را روا مي‌داريـد، آن احترام و توجه را به خود نيز مبذول مي‌نماييد. شما بهترين روش را در پيش گرفته‌ايد و اثرات و نتايج سودمنـد آن دير يا زود نمايان خواهند شد. زماني كه با ديگران طوري رفتار مي‌كنيد كـه مـورد احترامتان است، درحقيقت حسي از ارزش و اعتبار را ايجاد مي‌نماييد.
با خودتان صادق باشيد و متوجه خواهيد شد كه اين عمل مسري است. شريك زندگـي شما به همين منوال رفتارش را پيش خواهد گرفت. او به صورتي راحت و طبيعي صحبــت كرده و احساست واقعيش را ابراز خواهد نمود.
منبع: www.noandish.com