بايسته هاي رسانه ملي و اصلاح الگوي مصرف





سال 1388 از طرف رهبر معظم انقلاب به نام اصلاح الگوي مصرف مزين شده است. بديهي است که اين نامگذاري دلايل مختلف داخلي و جهاني از جمله کاهش بارندگي، بحران هاي اقتصادي، رشد مصرف گرايي، افزايش تأثيرات مسايل جهاني از جمله افزايش رفاه طلبي و دنياگرايي و ... دارد. اما آنچه که اهميت اساسي دارد توجه به بايسته هاي تحقق اين مهم است. چرا که بي توجهي به اين امر ممکن است اين نامگذاري را به يک امر شکلي و صوري تبديل کند و آن را از محتوا و جوهر خود تهي سازد.
براي بررسي نقش دستگاه ها و نهادهاي دولتي و خصوصي براي تحقق فرمايشات رهبر معظم انقلاب، پژوهشگر اداره کل آموزش و پژوهش تحقيقي با عنوان بايسته هاي رسانه ملي و اصلاح الگوي مصرف آماده و ارائه کرده است. به اعتقاد پژوهشگر برخي از بايدها براي تحقق اصلاح الگوي مصرف عبارتند از:
1- بيان علل نامگذاري سال 1388به نام اصلاح الگوي مصرف
2- تبديل اصلاح الگوي مصرف به يک گفتمان
3- همگاني کردن اصلاح الگوي مصرف يا مسئوليت پذيري همگاني
4- بهره گيري از ادبيات قابل فهم در برنامه ها
5- اجتناب از نگرش تک بعدي و توجه به تمام ابعاد بهينه سازي الگوي مصرف
6- رسانه ملي و تعديل در انتظارات
7- ارايه الگوهاي عملي الگوي مصرف در جامعه
8- رسانه ملي و ترسيم چالش ها و معضلات
9- بيان نقش و تاثير مصرف در توسعه و پيشرفت فردي و اجتماعي به صورت نظري و عملي در کشور
10- رسانه ملي، فرهنگ و سنت هاي حاکم در ايران
11- رسانه ملي، تحقق عدالت و اصلاح الگوي مصرف
12- تعامل رسانه ملي با ديگر مراکز فرهنگي
13- رسانه ملي و پيوند گذشته، حال و آينده
14- ارايه نحوه مصرف در برخي جوامع و کشورها و لزوم بهره گيري از اين تجربيات در داخل
پژوهشگر مي نويسد: تاکيد رهبر معظم انقلاب بيانگر اين موضوع مهم است که الگوهاي مصرف در جامعه ايراني اکنون متناسب با آموزه هاي ديني، ملي و شرايط داخلي و جهاني نيست و در واقع نحوه مصرف با معضلات و چالش هاي اساسي مواجه است که ضرورت اصلاح آن بايد مورد توجه مردم و نهادها و مديران جامعه قرار بگيرد.
به باور پژوهشگر اگر اصلاح الگوي مصرف به عنوان يک ارزش و فرهنگ در نظر گرفته شود، بالطبع گفتمان سازي آن اهميت اساسي دارد و در اين زمينه نقش رسانه ها همچون رسانه ملي نقش محوري و منحصر به فرد مي باشد.
در واقع گفتمان سازي اصلاح الگوي مصرف سبب گذار از نگرش شکلي به محتوايي، گذار از مسئوليت گريزي به مسئوليت پذيري، از فردگرايي منفي به فردگرايي مثبت، گذار از نگرش تک بعدي به چند بعدي، گذار از نگرش نهادي به نگرش اجتماعي، همگاني و ... مي شود.
پژوهشگر با اشاره به مسئوليت خطير رسانه ملي در ترويج و تثبيت ارزش عدالت در جامعه ايران مي نويسد: اگر فضاي ذهني حاکم در جامعه با نگرش مبتني بر تحقق عدالت در تمام امور اعم از سياست گذاري ها، برنامه ريزي ها و به طور کلي در ابعاد سياسي، اجتماعي، اقتصادي و ... باشد در اين صورت مردم تمام تلاش خود را براي اصلاح مصرف و مسئوليت پذيري و همکاري با نهادها و برنامه ريزي ها خواهند کرد.
منبع : http://www.rcirib.ir
/الف