«مریم»/ زنِ نمونه
مریم، دختر «حنَّه» و «عمران بن ماثان» است. خداوند، وی را در سن پیریِ مادرش، به آنان هدیه كرد.
نویسنده: علی شیرازی
مریم، دختر «حنَّه» و «عمران بن ماثان» است. خداوند، وی را در سن پیریِ مادرش، به آنان هدیه كرد.
«حنّه» در یكی از روزهای كهولتش، به خداوند پناه برد و با كمال فروتنی و زاری از پروردگارش خواست تا فرزندی به وی و عمران عنایت كند و او در عوض «فرزند» را به بیت المقدس تقدیم كند تا در آن جا به خدمت خانهی خدا درآید.
خداوند خواستهاش را اجابت كرد؛ روزگار بارداری فرا رسید و سرانجام «مریم»، چشمِ حق بین خود، به حقایق جهان گشود. مادر مریم چون چشمش به نوزاد دختر افتاد، كاخ آرزویش واژگون شد؛ زیرا او پسری میخواست تا او را در خدمت «بیت المقدس» بگمارد. آن روز، رسم چنان بود كه جز مردان، كسی حق بعهده گرفتن این سمت را نداشت؛ از این رو، «حنّه» با تأثر فراوان گفت: «خدایا! این كه دختر است!» (1)
خداوند به او فرمود: «و لیسَ الذكَرُ كالأنثی» (2) ؛ هرگز پسر، نمیتواند نقش این دختر را ایفا كند.
با این سخن، پروردگار جهانیان به او اطمینان داد كه مقام مریم از مردانی كه حنّه حسرتشان را میخورد، بالاتر است. دل حنّه، با این وحی آرام گرفت و دریافت كه خداوند این دختر را به اكرام خود، ویژه كرده است. از این رو به پروردگار گفت: «خدایا! من این دختر را و ذریّهی او را به تو پناه دادم!» (3)
خدا هم فرمود: «خداوند او را به طرز نیكویی پذیرفت.» (4)
سپس مادر مریم، كودك را در پارچهای پیچید و روانهی بیت المقدس شد. كودك را به دست «احبار» سپرد و به منزل بازگشت.
در بیت المقدس، دربارهی سرپرستی نوزاد، گفتگو شد. هر كدام از كارگزاران برای برتری خود، دلیلی آوردند. سرانجام كار به قرعه كشید و «زكریا» عهده دار نگهداری از مریم شد.
زكیریا به شكرانهی این نعمت بزرگ، وسایل آسایش طفل را فراهم كرد و وی را در نقطهی دوری از مردم سُكنی داد. همچنین دیگران را از ملاقات او بر حَذر داشت و برای او غرفهای بلند و عالی تدارك دید كه جز با نردبان كسی نمیتوانست به آن جا برود.
كم كم مریم بزرگ شد و همچنان زكریا، عهده دار پاسداری از او بود. قرآن میفرماید:
«هرگاه زكریا، در محراب عبادت بر او وارد میشد، غذایی در كنارش میدید.» (5)
روزی زكریا، از مریم پرسید: «ای مریم! این غذاها را از كجا آوردهای؟!»
مریم گفت: «من از ناحیهی خداست، خداوند هر كس را بخواهد بی حساب روزی میدهد.» (6)
عنایت خداوند به مریم، محبتش را در دل ذكریا بیشتر كرد.
هر چه مریم بزرگتر میشد، خداوند دل او را با تقوا، نورانی میساخت. وی در سن نه سالگی در روزه و نماز و پارسایی، از همهی عبادت كنندگان زمانش پیشی گرفت و در صبر و مقاومت در برابر حوادث، یگانهی زمان خود (7) شد و نام مقدسش در پهنای گیتی پیچید.
وقتی پا به سن بالاتری گذاشت، به طرف شرق بیت المقدس رفت، از خلق دوری گزید و در آن مكان پردهای كشید تا بهتر بتواند به عبادت پروردگارش بپردازد.
در آن هنگام، خداوند فرشتهای را فرستاد و او را به شكل انسانی كامل، بی عیب و نقص و خوش قیافه بر مریم ظاهر ساخت.
مریم سخت ترسید و گفت: «من از تو، به خداوند رحمان پناه میبرم!» (8)
مریم در انتظار عكس العمل آن مرد ناشناس بود كه وی زبان به سخن گشود و گفت: «من فرستادهی پروردگار توام! آمدهام تا پسر پاكیزهای به تو ببخشم!» (9)
از شنیدن این سخن، لرزش شدیدی وجود مریم را فرا گرفت و بار دیگر او در نگرانی عمیقی فرو رفت و گفت:
«چگونه ممكن است من صاحب پسری شوم، در حالی كه تاكنون انسانی با من تماس نداشته است و هرگز زن آلودهای نبودهام؟!» (10)
مرد ناشناس گفت: «مطلب همین است كه پروردگارت فرموده، این كار بر من سهل و آسان است.» (11)
با شنیدن این سخن، طوفان نگرانی مریم فرو نشست. سرانجام وی باردار شد (12) و تا مدتی در حالت افسردگی توأم با سرور به سر میبرد و با خود میگفت: «چه كسی از من قبول میكند كه زنی بدون داشتن شوهر، باردار شود؟!!»
از طرفی احساس میكرد كه این فرزند، پیامبر الهی و یك تحفهی بزرگ آسمانی است.
بالاخره، دوران حمل پایان یافت. نوزاد در بیابانی بیآب و علف پا به جهان گذاشت و دیگر بار معجزههایی در كنار مریم پدیدار شد. چشمهی آب گوارایی در زیر پایش جاری و در آن زیبایی، چشم مریم به دیدار «عیسی» روشن شد.
مادر، كودك را در آغوش گرفت و به سوی قومش آمد. مردم به وی گفتند: «ای مریم! كار بسیار عجیب و بدی انجام دادی!» (13)
او به فرمان خداوند، كودك را به یاری طلبید و عیسی علیه السلام در گهواره گفت: «إنّی عبدُاللهِ آتانِیَ الكتابَ وجعَلَنی نبیّاً» (14)؛ من بندهی خدایم! او به من كتاب آسمانی داده و مرا پیامبر قرار داده است.
مقام معنوی مریم، آن قدر بالا بود كه فرزندش پس از مرگ مادر، ناله سر داد و گفت: «دیگر چه كسی مونس وحشت و غربت من است و چه كسی مرا در اطاعت خداوند كمك میكند؟!» (15)
پینوشتها:
1. آل عمران (3) آیهی 36.
2. آل عمران (3) آیهی 36.
3. آل عمران (3) آیهی 36.
4. همان، آیهی 37.
5. همان، آیهی 37.
6. همان، آیهی 37.
7. ریاحین الشریعه، ج2، ص 280.
8. مریم (19) آیهی 18.
9. همان، آیهی 19.
10. همان، آیهی 20.
11. همان، آیهی 21.
12. همان، آیهی 22.
13. همان، آیهی 27.
14. همان، آیهی 30.
15. ریاحین الشریعه، ج2، ص 282.
شیرازی، علی؛ (1394)؛ زنان نمونه، قم: مؤسسه بوستان كتاب (مركز چاپ و نشر تبلیغات اسلامی)، چاپ هشتم.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}