طرح دولت وحدت ملي
طرح دولت وحدت ملي
طرح دولت وحدت ملي
الف) پيشگفتار:
در اين تحليل، با آوردن شاهد مثالهاي مختلف، به اين پروژه انحرافي پرداخته و بر اين تأكيد شده كه «دولت وحدتملي» سبك و سياقي دومخردادي دارد و طرحي است براي شكاف ميان اصولگرايان براي حذف دكتر احمدينژاد.
ب) مقدمه:
انقلابشكوهمنداسلامي ايران قريب به سيسال پيش با پيوند عالمانه دو عنصر «اصول و ارزشهاي ناباسلامي» و «سرمايههاي اجتماعي» توسط خمينيكبير(رحمت الله علیه) به پيروزي رسيد اما با گذشت زمان، با تشكيل دولت موسوم به سازندگي، «اصول و ارزشهاي ناب اسلامي» جاي خود را به مباني سيستم «ليبرال سرمايهداري» داد كه نتيجه آن جايگزيني طبقهاي مرفه و صاحب ثروتهاي بادآورده به جاي «سرمايههاياجتماعي» و صاحبان واقعي انقلاب بود. با حاكميت جبهه دوم خرداد، اين روند سئوالبرانگيز نه تنها ادامه يافت بلكه مختصات ليبرالدموكراسي و در واقع مباني «لائيتيسه» با شدتي بيشتر در تمامي اركان سياسي، اقتصادي و فرهنگي نظام سرايت كرد. طبقه ممتاز اينبار علاوه بر آنكه به جاي «سرمايههاي اجتماعي» و «ولينعمتانانقلاب» نشست، با تلاشي فراگير كوشيد اسلام، هنجارهاي نظاماسلامي، ولايتفقيه و رهبري را مورد هجمه قرار داده و با تئوري فتح سنگر به سنگر، ساير خاكريزهاي انقلاب را نيز تصاحب كند.
اما پيروزي اصولگرايان در نهمين دوره انتخابات رياست جمهوري، اين روند را متوقف ساخت. دولت دكترمحموداحمدينژاد بار ديگر زمينه بازگشت به اصول و ارزشهاي انقلاب را فراهم آورد و دستگاه اجرايي به دست نيروهايي افتاد كه با جان و دل، همه هستي خود را وقف اسلام، انقلاب، امام و رهبري كرده بودند.
در اين شرايط طبيعي است اگرجريان 16 سالهاي كه تمام رشتههاي خود را پنبه شده ميبيند، سياستي نوين پيش گيرد و با هدف مهندسي معكوس دستيابي به قدرت، درصدد اجرا و تكميل پازل گذشته خود - البته به شيوه اي ديگر- برآيد.
قبل از ورود به بحث، نكته ديگري كه پيرامون اين طرح قابل توجه است، سوءاستفاده از مضمون مقدس «وحدت» است.
اساساً «وحدت» مفهومي مقدس و قابل قبولي است؛ ليكن آنگاه كه از وحدت سخن ميگوئيم، بايد از:
2 ـ محتوا و اصولي كه اساس وحدت را تشكيل ميدهد.
3 ـ هدف از وحدت
نيز سخن بگوئيم تا اگر اجزاء و محتوا و هدف وحدت در جهت صحيح و شايسته خود يعني اعتلاي امتاسلامي، خدمت به ملت و تأمين منافع عمومي و كشور قرار دارد، به تحقق اين وحدت كمك كنيم؛ ليكن اگر هدف، قدرتطلبي و شكاف در ميان نيروهاي انقلاب باشد و محتواي آن منافع ملي را به خطر بيندازد يا اجزاي آن از عناصري مخالف آرمانها و اعتقادات مردم باشند، اين نوع وحدت را مثبت و سازنده ندانسته و آن را امري مذموم ميدانيم.
در گذشته به ويژه در تاريخ معاصر سابقه دارد كه همواره جرياناتي كه نميتوانستند يك موضوع و مفهوم مقدس را از راههاي معمول حذف كنند يا مفاهيمي كه باور عمومي بوده را نابود سازند، براي استحاله آن كوشش ميكردند. مانند «ترفند اسلام عليه اسلام» براي اينكه اسلام حذف شود يا طرح «روحانيت عليه روحانيت» براي حذف آن؛ براي حذف عدالت در جامعه نيز گاهي مفهوم «عدالت عليه عدالت» شده است. امروز نيز افراطيون و تئوريپردازان فتح «سنگربهسنگر» همين شگرد موذيانه را به كار گرفتهاند و براي حذف و آسيبرساندن به وحدت نيروهاي انقلابي، با همان عنوان مقدس به جنگ آن رفتهاند و انگشتان فتنهانگيز خود را در دستكش مخملين پنهان كردهاند.
بدون ترديد در پسپرده اين طرح كه نتيجه آن بازگشت افراطيون به قدرت و ايجاد اختلاف در ميان اصولگرايان است، لايهها، پردهها و ابهامهاي بسياري وجود دارد كه ضرورت توجه و واكاوي اين طرح را دوچندان ميكند.
ج) تاريخچه طرح «دولتوحدتملي» يا (ائتلاف برخي اصولگرايان با جبهه دومخرداد):
در جريان انتخابات نهم رياستجمهوري، در فضايي كه پيروزي اصولگرايان قطعي شده بود، روزنامهشرق در تحليلي به قلم سردبير خود، طرح اجماع عقلا و بزرگان چپ و راست را براي حذف جريان راديكال (به زعم آنها، ايثارگران و همراهان دكتر احمدينژاد) بپردازند. براي اجراييشدن اين طرح، جلسات بسياري نيز برگزار شد و تلاش براي يارگيري و نفوذ ميان اصولگرايان سرلوحه كار آنان قرار گرفت، طوري كه بسياري از مباحث جلسات داخلي اصولگرايان، روز بعد در روزنامه شرق و برخي روزنامههاي جبهه دومخرداد منعكس ميشد.
جالب اين كه طراحان «تفاهم عقلاي چپ و راست» در آن زمان، همان كساني بودند كه در جريان انتخابات مجلس ششم هجمه گستردهاي را عليه آقاي هاشمي در قالب «عاليجناب سرخپوش» و… مطرح ساختند و از اين رهگذر حذف روحانيت به طور اعم و حذف جامعتين (روحانيتمبارز و مدرسين حوزه علميه قم) به طور اخص را به جد پيگيري ميكردند.
محمد قوچاني (سرمقاله روزنامه شرق با عنوان ضرورت رأى به هاشمى رفسنجانى: آزمون ملى ـ ائتلاف ملى - دور دوم انتخابات نهم رياستجمهوري یکشنبه 29خرداد1384): ...حريفان ما اينبار محافظهكاران نبودند كه دلى در گرو علىلاريجانى و دلى رهن هاشمىرفسنجانى (مخرج مشترك اصلاحطلبان و محافظهكاران) داشتند. حريفان ما حتى كسانى نبودند كه خويش را «نه راست، نه چپ» يا «اصولگرايان اصلاحطلب» (محافظهكاران تغيير شكل يافته) مىخواندند...اكنون نيز مىتوانيم با اتحاد و ائتلاف، بازى را ببريم...ما بايد براى حفظ دموكراسى ائتلاف كنيم. اكنون به صراحت روشن شده است كه هاشمى تنها گزينه باقىمانده حفظ دموكراسى در ايران است. هيچ وقت به اين صراحت درباره كسى يا راهى ننوشتهام اما تاكنون چنين با صراحت آزادى در آزمون قرار نگرفته است...آنچه درباره آن حرف مىزنيم «هاشمى» نيست؛ «موقعيت هاشمى» است. همان عامل موازنهاى كه مانع از باخت مطلق ما در مرحله اول شد، همان عامل موازنهاى كه با وجود آنكه برخى از ما او را دوست نداريم و به چوب نقد او را رانديم، اكنون به تنها گزينه ما تبديل شده است...همه چيز در گرو ايجاد يك ائتلاف ملى براى دموكراسى است. در اين ائتلاف ملى، بدون آنكه دادوستدى صورت گيرد، هر آن كسى كه در مرحله اول انتخابات راى داده است بايد حضور داشته باشد.. .نقدهايمان بر هاشمى را مىتوانيم از هفته آينده شروع كنيم؛ روزى كه مطمئن هستيم رئيسجمهور كسى نيست كه پس از انتقاد از او، آيندهاى را پيش روى خود نبينيم.
اخبار، شواهد و قرائن آن زمان (انتخابات نهم رياست جمهوري) و مخصوصاً ائتلافهاي گسترده مرحله دوم عليه اصولگرايان، شكي باقي نگذاشته بود كه حلقههاي مختلف كيان، شرق، مجاهدين، مشاركت و… در كنار هم، اين پروژه را جلو ميبرند؛ ليكن در اولين گام، با پاسخ محكم مردم روبرو شدند.
بعد از شكست سنگين و قابل توجه طراحان اين ايده در انتخابات نهمين دوره رياست جمهوري، آنها بار ديگر و در دوره مجلس هفتم، به صورت ظريف سعي كردند بحث عدم كفايت رياستجمهوري را از زبان برخي اصولگرايان مطرح كنند اما زمينهاي نيافتند و به صورت تاكتيكي سكوت كردند. در جريان انتخابات مجلس هشتم و شكلگيري سازوكار 6+5، تاكتيكي نوين اختيار كرده و در قالب ارائه تحليل كوشيدند از زبان برخي شاخصين اصولگرا، آرايش سياسي جامعه را تغيير داده و خطر دومخرداد را ناچيز نشان دهند. متاسفانه بعضي افراد فعال در جريان اصولگرا نيز فريب خورده و صراحتاً اعلام كردند كه «كار دومخرداد تمام شده، افراطيون آنها حذف شدهاند و اكنون ميتوان با كمك عقلاي دومخرداد، كنار بيائيم و در گفتگو و تفاهم ـ به زعم خود ـ مجلس و دولتي كارآمد را كليد بزنيم» تا آنجا كه حتي به صراحت از افراد معتدل دومخردادي (به زعم خود) براي قرار گرفتن در فهرست اصولگرايان در مجلس هشتم نام بردند. اين طرح عقيم ماند ولي آثاري از خود باقي گذاشت كه در فهرست اوليه گروه «ائتلاف فراگير اصولگرايان» و مذاكرات و جلسات متعدد اوليه آنها مشهود بود؛ ليكن با هوشياري و رايزني گسترده بعضي از اصولگرايان، اين تحركات مشكوك به نتيجهاي نرسيد.
هنگام شكلگيري مجلس هشتم و در جريان انتخاب رئيس مجلس، كميسيونها و .... بار ديگر اين افراد تصميم گرفتند با ايجاد شبهه و ابهامزائي براي حذف ايثارگران و اصولگرايان تحولخواه، گامهاي خود را جهت اجراييشدن الگوي «دولت وحدتملي» تسريع بخشند اما مديريت مناسب و سكوت معنادار جريان تحولخواه و حمايت همه جانبه آنان از دولت نهم، تيغ اين گروه در ذبح جريان اصولگرايي را كُند كرد.
اولين موضعگيري علني در خصوص ايده «دولتوحدتملي» توسط دكتر علي لاريجاني چند روز بعد از انتخاب به عنوان رييس مجلس در مصاحبه با هفتهنامه «شهروند امروز» ابراز شد. وي در گفت وگو با شماره 50 (26 خرداد 1387) در پاسخ به سوالي با عنوان «در فاصله زمانی خروج از شورای عالی امنیت تا ورود به مجلس، بحثی را به عنوان دولت «وحدت ملی» مطرح كردید؛ هنوز این موضوع را مدنظر دارید؟ شاخصها و مصادیق دولت وحدت ملی چیست؟» گفت: من آن بحث را از سر تجربیاتی كه در اداره كشور داشتم مطرح كردم، هنوز هم به آن پایبند هستم. اگر ما بتوانیم بین گرایشات مختلف سیاسی یك منطقی را ایجاد كنیم كه همه مشاركت داشته باشند، برای بالابردن ظرفیت كشور مفید است. البته من رئیس دولت نیستم، رئیس قوه مقننه هستم. در مجلس این تعامل را برقرار كردهام. همه گروههای سیاسی با گرایشات متنوع فعال هستند و نقش دارند. ارتباطشان با من هم برقرار است. من فكر میكنم این حتما مفید است. این موضوع باعث میشود جریانات مختلف سیاسی حیات فكری داشته باشند و به جای لجبازی، دعوا یا پستونشینی و نقشهكشی، روبازی كنند. این موضوع به هر حال به حال كشور مفید است.
اما حدود دو هفته قبل روزنامه كارگزاران در سرمقالهاي به قلم سردبير خود (در تاريخ 11 خرداد) مينويسد: «لاریجانی به جریانی (راستسنتی) تعلق دارد كه اگرچه در دوران مجالس گذشته بهجز مجلس پنجم نتوانسته بود از اقبال مردمی برخوردار شود، ولی در مجلس هشتم بیشترین سهم را در مجالس اخیر به دست آورده است. او به دلیل عضویت در خانواده مرجعیت، از پشتیبانی طبقاتی روحانیت برخوردار است كه پیوندی وثیق با تفكر محافظهكارانه راست سنتی دارد. برادر علی لاریجانی، صادق لاریجانی است كه از فقهای بنام و تاثیرگذار شورای نگهبان است، بنابراین در شرایطی كه تاثیرگذاری آیتالله احمدجنتی به دلیل كهولت سن، رو به افول میگذارد، ستاره اقبال صادق در حال درخشیدن است و دو رأس قوه مقننه (مجلس و شورای نگهبان) در ید قدرت این دو برادر است. برادر ارشدشان محمدجواد، معاون بینالمللی قوه قضائیه است و این امر میتواند بهبودی بیسابقه در روابط دو قوه قانونگذاری و قضایی دستكم تا زمانیكه آیتالله شاهرودی عهدهدار قضاست، ایجاد كند. تاثیرگذاری این سه برادر در دو قوه در كنار پشتیبانی معنوی طبقه روحانیت از این خانواده، پشتوانه مستحكمی برای لاریجانیها در سیاست ایران خواهد بود و این میتواند به احیای جایگاه مجلس در نظام جمهوری اسلامی كمك كند و از همینجاست كه میتوان لگامی بر نیروی بیمهار دستگاه اجرایی كشور زد تا روحالقوانین كه همان تفكیك قواست، محقق شود و قدرت با قدرتی همسنگ مهار شود. اگر در مجلس هشتم چنین دستاوردی محقق شود، بهترین فرصت برای رونق گرفتن دموكراسی در كشور پدیده میآید. فراموش نكنیم كه سهم مخالفان دموكراسی در شكلگیری آن از سهم موافقان كمتر نیست و لاریجانیها حتی اگر مخالف اصلاحات باشند میتوانند با مهار زدن بر قدرت دولت، سهمی در پیشبرد اصلاحات ایفا كنند. در فضای سیاست ایران دستكم در چند سال آینده لاریجانی همچنان نام آشنایی خواهد بود؛ خواه فقیه سیاستمدار، خواه فیلسوف سیاستمدار یا ریاضیدان دیپلمات».
البته چندي پيش از آن نيز جلساتي با حضور يكي از شيوخ جريان اصولگرا با برخي عناصر جبههدومخرداد شكل گرفته بود كه اخبار آن جسته و گريخته در مطبوعات و به طور مشخص، هفتهنامه «شهروند امروز» منتشر ميشد و دكتر عليلاريجاني و آقاي محمدرضاباهنر به طور شفاف و روشن حمايت خود را از ايده «دولتوحدتملي» اعلام ميكردند. اوضاع به گونهاي شد كه در همايش سئوالبرانگيز 30 سال قانونگذاري، پردهاي ديگر از پروژه «ائتلاف با جبهه دومخرداد» به نمايش درآمد و متأسفانه صداوسيما و برخي رسانههاي اصولگرا نيز ناآگاهانه برآتش آن دميدند.
د) لايههاي اين طرح:
1ـ لايه افراطيون دومخرداد:
در اين زمينه اتفاقاً سعید حجاریان در گفتگو با عباسعبدی در مصاحبهای که نشریه شهروند آن را منتشر کرد، اقدامات و گزینههای اصلاحطلبان برای انتخابات 88 را بررسی کرده است (نشریه شهروند، شماره 50، 26 خرداد 87) حجاریان: «اگر ائتلافی جامع از نیروهای اصلاحطلب تشکیل شود و بخشی از راست هم حضور داشته باشد، امکان تغییر وجود دارد. ببینید، مراجع و ائمهجمعه از طرف مردم تحت فشار هستند. از طرف آقای هاشمی هم تمامی روحانیون سنتی از آقایان واعظطبسی تا مهدویکنی را با این هدف که در انتخابات آینده وضعیت به هم بخورد، جمع کرده است». عباس عبدی در پاسخ میگوید: «خیلی امیدی ندارم که روحانیت بتواند و یا بخواهد که قدمی به سوی اصلاح ساختار بردارد». حجاریان پاسخ میدهد: «اگر به جامعه روحانیت مبارز بروی، خیلی حرفها را میشنوی». حجاریان در پاسخ به سوال عبدی درمورد پیشنهادات وی برای وضعیت کنونی میگوید: «اصلاحطلبان تاکنون چندتا حرف زدهاند. یکی اینکه میخواهند کمی به سمت راست بچرخند... بخصوص شنیدهام که در بین کارگزاران گفته شده که باید به سمت روحانیت برویم و فردی که بتواند رأی بیاورد را مطرح کنیم. مثلا گفتهاند ناطق کاندیدای خوبی است. اول اینکه در قدرت نیست و دوم هم اینکه به این سمت متمایل شده است و سوم اینکه ناطق دعوای میان روحانیت و نظامیان را عمیقتر میکند... بالاخره هاشمی هنوز بخشی از قدرت ایران و عضو جامعه روحانیت است. ناطق هم عضو همین مجموعه است. طبیعی است که هاشمی، لولای دو طرف میشود، چون ممکن است خودش بیاید رای نیاورد».
همچنين مواضع افراد ذيل در اين خصوص قابل توجه است (براي مطالعه بيشتر به بند ( ) برخي مواضع در خصوص دولت وحدت ملي مراجعه فرماييد)
«آذرمنصوري» معاون سياسي دبيركل جبهه مشاركت (ايلنا 14/05/1387)، «محسنآرمين» سخنگوي سازمانمجاهدين (ایلنا 30/5/87)، «محمدجوادروح» عضو شورای تهران حزب مشارکت (سرمقاله روزنامه کارگزاران شماره 652 ، یک شنبه،10 آذر 1387)، «محمدسلامتي» دبير کل سازمان مجاهدین (ايلنا 16/09/87)، «بهزادنبوي» در شیراز (ایسنا22/09/87)، و...
2ـ حلقه پيرامون آقاي هاشمي
محمد عطريانفر عضو شوراي مركزي حزب كارگزاران سازندگي در گفتگو با خبرگزاري فارس(16/09/87) تصريح كرد: اقشاري از اصولگرايان در محوريت تشكيل «دولت وحدت ملي» بايد مورد توجه قرار بگيرند كه حداقل با محوريت شخصيتهاي تاثيرگذاري مانند ناطقنوري، ولايتي و دوستاني از اين دست باشند. طرح تشكيل «دولتوحدتملي» با مشاركت جريان اصولگرا به دليل توسعهيافتگي بخش معتدل اصولگرايان است. اين فعال سياسي در خصوص ااينكه به غير از اشخاص شاخص اصولگرا، چه گروههايي از اين جريان، حضورشان را در مدل «دولتوحدتملي» محقق ميدانيد، تاكيد كرد: جامعه روحانيت مبارز، جبهه پيروان خط امام و رهبري و حزب موتلفهاسلامي قابليت اين موضوع را دارند كه در چارچوب «دولتوحدتملي» با ساير گروهها به فعاليت بپردازند و وقتي سخن از دولتوحدتملي به ميان ميآيد اين گروهها از جريان اصولگرا، مد نظر ما است.
مواضع افراد ذيل نيز در اين خصوص قابل توجه است (براي مطالعه بيشتر به بند ( ) برخي مواضع در خصوص دولت وحدت ملي مراجعه فرماييد)
«هاشمیرفسنجانی»، همايش اصل 44 (چهارشنبه، 20آذر 1387)، «محمدقوچاني» (سرمقاله شماره 50 هفتهنامه شهروند26خرداد)، «حسينمرعشي» سخنگو و عضو موثر حزب كارگزاران (روزنامه اعتماد پنجشنبه، 13تير1387 ـ شماره 1715- روزنامه اعتماد دوشنبه 28 مرداد -شماره 656 ـ پنجشنبه 14 آذر 1387، روزنامه کارگزاران1387)، «محمدعطریانفر» عضو حزبکارگزاران سازندگی (۱۳۸۷/۰۶/۰۲مهر- خبرگزاري فارس16/09/87)، «محمدهاشمی» رییس کمیته سیاسی حزب کارگزاران سازندگی (هفتهنامه شهروندامروز شماره 5، 7مهر1387)، «ماشاءاللهشمسالواعظین» (هفتهنامه شهروندامروز شماره 68، 28 مهر 1387)، «علييونسي» وزير سابق اطلاعات (ايلنا 10/09/87)، «جمیلهكدیور» همسر عطاءاللهمهاجرانی (سرمقاله روزنامه كارگزاران با عنوان وحدت فوری 13 آذر)، «غلامحسینكرباسچی»، دبیركل حزب كارگزاران (ایسنا، پنجشنبه،14 آذر 1387)، «حسنروحاني» (ایلنا15/09/87) و...
3ـ لايه آرام و روحاني جبهه دومخرداد:
گراميمقدم سخنگوي حزباعتمادملي در گفتوگو با ايلنا(14/05/1387) با اشاره به اظهارات اخير «ناطق نوري» مبني بر تشكيل «دولتوحدتملي»، اظهار داشت: اين اظهارات نشأت گرفته از دلمشغوليهاي كساني است كه در انقلاب نقش اساسي داشتند و بنيان فكري آنها، ريشه در اصالت اعتقادي و سياسي انقلاب دارد و نميتوانند نسبت به آينده نظام بيتفاوت باشند. سخنگوي حزب اعتمادملي، با تاكيد بر اينكه بايد دغدغههاي افرادي مانند ناطق نوري بررسي شود، ادامه داد: در حوزه زيرساختهاي اقتصادي، با درآمدهاي نفتي بيش از 70 ميليارد دلار، همچنان با كاهش سرمايهگذاري خارجي، فرار سرمايه از كشور و ركود در توسعه زيرساختها مواجه هستيم. در ايجاد كسبوكار سهل و آسان كه بانكها تاكنون متولي آن بودند، به دليل قفل شدن نظام بانكي، دچار ركود شدهايم و افزايش لجامگسيختگي در قيمت مسكن، كالاهاي اساسي و خدمات، زندگي را بر مردم بسيار سخت كرده است. فعالان سياسي، بويژه ناطقنوري با درك اين مسايل، انتخابات سال آينده را فراتر از جبهه سياسي ميبينند و معتقدند كه براي فايق آمدن بر مشكلات موجود، وحدت تمام نيروها ضروري است. جبهه اصلاحات و اصولگرا با نگاهي عميق، به تشكيل دولت ائتلافي پس از پيروزي در انتخابات رياست جمهوري اقدام كنند و در اين راه از تمام ظرفيتهاي موجود نظام استفاده كرده تا بتوانند بحرانها و معضلات پيشروي كشور را متوقف كنند.
«عبدالواحدموسویلاری» (مهر ۱۳۸۷/۰۵/۲۰)، «حسينموسويتبريزي» دبيرمجمع محققين و مدرسين (ايلنا 13/05/1387)، «سيدمحمدخاتمي» در حاشيه همايش ( نفت، توسعه و دموكراسي) (ایلنا23/09/8723) و...
4ـ لايه قليلي از اصولگرايان:
دكتر علي لاريجاني در گفت وگو با شماره 50 (26 خرداد 1387) در پاسخ به سوالي با عنوان «در فاصله زمانی خروج از شورای عالی امنیت تا ورود به مجلس بحثی را به عنوان دولت «وحدت ملی» مطرح كردید. هنوز این موضوع را مدنظر دارید؟ شاخصها و مصادیق دولت وحدت ملی چیست؟» گفت: من آن بحث را از سر تجربیاتی كه در اداره كشور داشتم مطرح كردم، هنوز هم به آن پایبند هستم. اگر ما بتوانیم بین گرایشات مختلف سیاسی یك منطقی را ایجاد كنیم كه همه مشاركت داشته باشند، برای بالا بردن ظرفیت كشور مفید است. البته من رئیس دولت نیستم، رئیس قوه مقننه هستم. در مجلس این تعامل را برقرار كردهام. همه گروههای سیاسی با گرایشات متنوع فعال هستند و نقش دارند. ارتباطشان با من هم برقرار است. من فكر میكنم این حتما مفید است. این موضوع باعث میشود جریانات مختلف سیاسی حیات فكری داشته باشند و به جای لجبازی، دعوا یا پستونشینی و نقشهكشی روبازی كنند. این موضوع به هر حال به حال كشور مفید است.
دومين موضعگيري را نيز هفتهنامه شهروند، باز هويدا ساخت و در شماره 57 ( 13 مرداد 1387) در مطلبي با عنوان «تلاش ناطقنوری برای دولتوحدتملی» نوشت: «این روزها علیاكبرناطقنوری، روحانی بلندپایه اصولگرا، در اندیشه هدایت انتخابات ریاستجمهوری به سوی یك فرد معتدل، برای تشكیل «دولت ملی» است. او در نظر دارد كه با جمعی از اصولگرایان اصیل و اصلاحطلبان معتدل، لویی جرگهای تشكیل دهد تا از آن طریق انتخابات ریاستجمهوری سال آینده را مدیریت و آن را از وضعیت فعلی كه یك جریان تندرو آن را به دست گرفته، خارج كند. این چنین است كه ناطقنوری در تماس و دیدار با اكبر هاشمیرفسنجانی، سیدمحمد خاتمی و مهدی كروبی، از راز دل خود پرده برداشته و دریافته كه آنان نیز نگران سرنوشت و آینده كشور هستند و حاضرند جبهه نجات ملی تشكیل دهند. از قرار معلوم در ایام تعطیلات عید نوروز، خاتمی و ناطقنوری، هر دو به یك سفر مشترك میروند. برای اولین بار ناطقنوری با سیدمحمدخاتمی مفصل سخن میگوید. هر دو روحانی از وضعیت موجود و رویه دولت در امور اقتصادی و اجتماعی و سیاسی گله و انتقاد میكنند. ناطقنوری در همان دیدار پیشنهاد خود را ارایه و درمییابد كه خاتمی نیز همراه دغدغههای اوست. بعد از این دیدار بود كه با هاشمیرفسنجانی رئیس مجلس خبرگان سخن گفته میشود و پس از آن نیز با مهدی كروبی دبیركل حزب اعتماد ملی. گویا ناطقنوری، این سخن خود را نیز با خردمندان جناح راست مانند محمدرضامهدویكنی، محمد یزدی و جمعی از مدرسین و اعضای روحانیت مبارز نیز در میان گذاشته است.
روز 19 آذر، ناطقنوری در دیدار با دبیركل و اعضای شورای مركزی حزب مردمسالاری از این ایده دفاع کرد. روزنامه کارگزاران در انعکاس این دیدار نوشت: «دفاع مجدد ناطقنوری از دولتوحدتملی، حملات اخیر طیف تندروی جریان حاكم به طرح «دولتوحدتملی»، واكنش مبدع این پیشنهاد یعنی علیاكبرناطقنوری را به دنبال داشت. عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در دیدار با دبیركل و اعضای شورای مركزی حزب مردمسالاری با اشاره به این طرح گفت: «راهحل موفقیت در كشور، استفاده از همه نیروهای موجود و تشكیل دولت وحدت ملی از میان همه كسانی است كه درد دین و دغدغه ایران دارند.» وی سپس بدون ذكر نام به انتقاد از دولت نهم پرداخت و گفت: «نشانههای یك دولت موفق، برنامهریزی دقیق، هدایتگری و حمایت و نظارت بر اقتصاد غیردولتی است. تا وقتی اقتصاد بسته دولتی و سیاست بسته جناحی داشته باشیم، به جایی نمیرسیم.»
علي لاريجاني رئيس مجلس شوراي اسلامي نیز با حضور در مراسم دومين يادواره 500 شهيد بويينزهرا كه ابوترابيفرد و عليخاني و جانيعباسپور نمايندگان اين استان نيز در آن حضور داشتند، مجددا از ایده «دولتوحدتملی» دفاع کرد و گفت (ایلنا22/09/87): در اين روزها در مورد وحدت ملي صحبتهاي متفاوت ميشد. اگر ما در كشور وحدت داشته باشيم، حُسن است؛ تا جايي كه من ميشناسم راه امام خميني(ره) و مقاممعظمرهبري نيز همين بوده و هميشه ملت و مسوولان را به وحدت دعوت كردند. به طوري كه ايشان يك سال را به نام وحدت ملي نامگذاري كردند. عناصر وحدت اسلام، آرمانهاي انقلاب، ايران و رهبري است و نميدانم اين چه ربطي به دولت ائتلاف دارد. دولت ائتلاف هم ميتواند خوب باشد و هم نباشد. اگر دولت ائتلاف تبديل به دعوايي شود كه مظهر مناقشه شود، خوب نيست. امروز مقاممعظمرهبري پرچمدار سرافرازي كشور در زمينههاي اقتصادي، سياسي فرهنگي راه را نشان داده و علمدار هستند و همه كساني كه وحدت ملي را قبول دارند، بايد پشت سر ايشان بايستند. دولت تلاش ميكند و مجلس نيز در خدمت مردم است. ممكن است كه تفاوت رأي وجود داشته باشد، اما همه بر وحدت تاكيد دارند. لاريجاني با اشاره به همايش سيامينسال قانونگذاري و نظارت كه در مجلس به مناسبت شهادت مدرس برگزار شد، اظهار داشت: همهنيروها و نمايندگان در ادوار مختلف در اين مراسم حضور داشتند كه در حد خود جلسه خوبي بود. چرا همه چيز را با عينك معيوب ميبينيم؛ جلسه به اين خوبي كه صحبت از مسائل وحدت شد، چيز خوبي است. چرا نسبت به اين امر با عينك بدبيني نگاه ميكنيم. سياهنمايي گاهي نسبت به دولت و مجلس و گاه قوه قضاييه است. در حالي كه كار خوب را بايد تعريف كرد. اما برخي براي آن تئوريپردازي ميكنند.
«محمدرضا باهنر» دبیركل جامعه اسلامی مهندسین هم درباره بحث «دولت وحدت ملی»، گفت (كارگزاران ـ شماره 573، دوشنبه،4 شهریور، 1387): «این بحث اساسی و جدیدی نیست.» وی تصریح كرد: «ما علاقهمندیم كه دولت و مجلس آینده، بهتر از دولت و مجلس فعلی باشد.» وی افزود: اینكه منتظر باشیم در جبهه اصولگرایان در انتخابات ریاستجمهوری به صددرصد تفاهم برسیم، تقریبا غیرممكن است، اما باید تلاش كرد فرآیندی را تعریف كرد كه این تفاهم اكثریتی شود. هنوز در محافل رسمی اصولگرایی روی مصادیق، هیچگونه بحثی نشده است و اینكه میگویند اصولگرایان برای حمایت از احمدینژاد به توافق و جمعبندی رسیدهاند چنین چیزی نیست، من در مذاكرات اصولگرایان هستم ولی اطلاعی ندارم.»
ر) اهداف طرح:
1ـ ايجاد شكاف در اردوگاه اصولگرايان:
حسین مرعشی (شماره 656، پنجشنبه14 آذر 1387، روزنامه کارگزاران ) به بحث درباره انتخابات آینده ریاستجمهوری و راهبردهای حزب در این انتخابات پرداخت. برخی راهبرد این حزب که وی بیان داشت بدین شرح است: راهبردی که اصلاحطلبان را بر آن میداشت که در عرصه انتخابات وارد نشوند و فرصت دهند تا اصولگرایان خود از پس این آشفتگی موجود برآیند، مانند حذف حدادعادل توسط لاریجانی؛ که این راهبرد در ابتدای کار حذف شد. نمیتوانستیم این راهبرد را به راحتی بپذیریم زیرا نمیشود همه را کنترل کرد که وارد عرصه نشویم و مسئله دیگر آنکه اگرچه باید همه تلاشمان را برآن بگذاریم که احمدینژاد دیگر رأی نیاورد اما از سیاستهای حزبی خود هم نباید دست بکشیم. راهبرد همکاری دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا برای ایجاد «دولتوحدتملی» است که توسط کارگزاران برای اولین بار مطرح شد. انتخابات دوجانبه که یک اصولگرا و یک اصلاحطلب متعادل به وضعیت اسفبار کشور خاتمه دهد و پس از کارگزاران آقای ناطقنوری و روحانی به این پیشنهاد تمایل نشان دادند. این راه اینگونه حکم میکند که رئیسجمهور با کابینه ترکیبی فعالیت خود را آغاز کند؛ این وضعیت ما را در مبارزه، قدرتمند و شکست احمدینژاد را حتمی میکند. همچنین از نظر مدیریتی روند بسیار مناسبی را برای حل مشکلات مدیریتی کشور فراهم میکند. این راهبردی است که به واقعیت بسیار نزدیک است.
حسين مرعشي (پنجشنبه 13 تير 1387 ـ روزنامه اعتماد): بايد متوجه باشند که ما براي نجات آنها اين کار را ميکنيم. از نظر ما آقاي احمدينژاد ضربات جبرانناپذيري به اقتصاد زده است. ما به خاطر خودمان به سمت راست ميانه نميرويم.
شهروندامروز( 13 مرداد 1387) در مطلبي با عنوان «تلاش ناطقنوری برای دولتوحدتملی» نوشت: «این روزها علیاكبرناطقنوری، روحانی بلندپایه اصولگرا، در اندیشه هدایت انتخابات ریاستجمهوری به سوی یك فرد معتدل، برای تشكیل «دولت ملی» است. او در نظر دارد كه با جمعی از اصولگرایان اصیل و اصلاحطلبان معتدل، لویی جرگهای تشكیل دهد تا از آن طریق انتخابات ریاستجمهوری سال آینده را مدیریت و آن را از وضعیت فعلی كه یك جریان تندرو آن را به دست گرفته، خارج كند. این چنین است كه ناطقنوری در تماس و دیدار با اكبر هاشمیرفسنجانی، سیدمحمد خاتمی و مهدی كروبی از راز دل خود پرده برداشته و دریافته كه آنان نیز نگران سرنوشت و آینده كشور هستند و حاضرند جبهه نجات ملی تشكیل دهند.
آذرمنصوري معاونسياسي دبيركل جبهه مشاركت نيز (ايلنا 14/05/1387) اظهار داشت: ايده تشكيل دولتوحدتملي ناشي از دغدغههايي است كه دلسوزان نظام براي برونرفت از وضعيت فعلي كشور مطرح كردند. با توجه به ناكارآمدي دولت در سه سال گذشته كه نتيجه آن وجود بحرانهاي متعدد در كشور است، دلسوزان نظام با طرح تشكيل دولتوحدتملي، دغدغههايشان را نسبت به وضعيت فعلي نشان دادند.
محسن آرمين (1387 ایلنا 30/05/87)، احتمال ائتلاف بخشي از اصولگرايان با اصلاحطلبان را منتفي ندانست و گفت: به نظرم اين ائتلاف و هماهنگي بين جريانهاي سياسي صورت ميگيرد؛ ولي براي اين ائتلاف بايد يک محور مشترک ايجاد شود. تغيير مديريت موجود، گام اول اين محور مشترک است و جريانهاي سياسي بايد براي تغيير اوضاع فعلي اعلام آمادگي کنند.
حسین مرعشی (روزنامه اعتماد دوشنبه 28 مرداد 1387): همه اصولگرايان از احمدينژاد عبور کردهاند. در آن جبهه، من شخص موثري نميبينم که از آقاي احمدينژاد حمايت کند و طرفدار ايشان باشد. از ديد من کار آقاي احمدينژاد تمام است. حق ايشان است. همه بزرگان کشور، علما، مراجع، روحانيون، مجلس اصولگرايان و اصلاحطلبان دارند با آقاي احمدينژاد مماشات ميکنند. به هر حال ايشان در آينده، کانديداي هيچ بخشي از گروههاي اصولگرا نخواهد بود. تنها دغدغه اصولگرايان آن است که رقابت آنها با آقاي احمدينژاد، منجر به پيروزي ما نشود. اين تنها دغدغه آنها است که چطور رفتار کنند که رقابت با آقاي احمدينژاد منجر به پيروزي ما نشود...
محمدعطریانفر (۱۳۸۷/۰۶/۰۲مهر) در پاسخ به سئوالی درباره تشکیل دولتوحدتملی گفت : وقتی سخن از تشکیل دولتوحدتملی به میان می آید، باید دو جریان اصلی که در سیاستورزی و همچنین سابقه صاحبنام هستند که همان گروههای معتدل اصلاحطلب و اصولگرا میباشند نسبت به این حس مشترک به موضعی واحد دست یابند.
روزنامه کارگزاران در گزارشی از همایش30 سال قانونگذاری با عنوان «تمرین وحدتملی در مجلس» ( شماره 655، چهارشنبه13 آذر 1387) نوشت: با لبیك مسوولان ارشد نظام و بسیاری از چهرههای شاخص سیاسی كشور از گرایشهای مختلف به دعوت علی لاریجانی، همایش «سیامین سال قانونگذاری و نظارت» در غیاب محمود احمدینژاد به تجلی شعار «وحدتملی» تبدیل شد. اكثر چهرههای شاخص كه علیاكبر ناطقنوری با آنها ملاقات كرده و ایده خود برای تفاهم بر سر كاندیدای واحد در انتخابات ریاستجمهوری را در میان گذاشته بود، روز گذشته در صحن مجلس گردهم آمدند تا از ضرورت «وحدت» میان مسوولان در شرایط فعلی سخن گویند. در این میان صندلی محموداحمدینژاد تا پایان همایش خالی ماند تا رئیس دولت نهم شنونده نطق ناطقینی كه جملگی منتقدان جدی او هستند، نباشد...
و...
2ـ تصاحب قدرت:
تحليل آنها اين است كه اگر توانستند با ريزش آراي اصولگرايان، پيروزي به دست آورند كه به قدرت بازگشتهاند؛ اما اگر نتوانستند نامزد مورد نظر خود را از اين ايده بيرون آوردند، حتي به نامزدي غير از احمدينژاد كه با اهداف آنها سازگار است ـ حتي يك اصولگرا ـ تن ميدهند؛ اگر او شكست خورد كه اين شكست باز هم متوجه اصولگرايان خواهد بود و اگر پيروز شد، به دليل حمايت پشت صحنه (نه علني) جبهه دومخرداد، «نامزد پيروز»، خود را مديون حاميان دانسته و عملاً راه براي بازگشت جبهه دومخرداد به قدرت، قدري هموار ميشود.
احمد خرم وزير دولت اصلاحات ( سرمقاله 27 خرداد روزنامه كارگزاران): راه حاشیهای دیگری هم وجود دارد كه توسط برخی از اصولگرایان معتدل و وابسته به جریان سنتی مطرح میشود. ...اما باید دانست كه این گزینه آنگاه جواب خواهد داد كه پیشزمینه و سابقهای در میان اصولگرایان كه نشان دهنده اعتقاد آنها به توزیع عادلانه قدرت باشد، وجود داشته باشد..توزیع عادلانه قدرت در ایران قطعا نیازمند بلوغ فرهنگی و سیاسی در جامعه است كه هنوز تا تحقق این امر فاصله زیادی داریم.
عبدالواحدموسویلاری (مهر ۱۳۸۷/۰۵/۲۰): قدم دوم در راه تشکیل دولتوحدتملی با دنبال کردن حداقل مطالبات هر جریان سیاسی برداشته خواهد شد به این صورت که جریانات سیاسی موجود به جای پیگیری حداکثر مطالبات خود در انتخابات آینده به حداقل ها اکتفا کنند.
هفتهنامه شهروندامروز در تاريخ 10 شهریور 1387 نوشت: «اگرچه از تشكیل دولتوحدت ملی استقبال شد، اما هر كسی حرف خودش را زد و این پیشنهاد در نطفه خفه شد». این جملهای بود كه علی اكبرناطق نوری، رییس دفتر بازرسی مقام معظم رهبری در تبیین سرانجام طرحی كه زمانی آن را مطرح كرده بود بر زبان راند. چندی پیش بود كه خبر آمد علیاكبرناطقنوری، در اندیشه هدایت انتخابات ریاستجمهوری برای تشكیل دولت وحدت ملی است و تصمیم گرفته است با همراهی جمعی از اصولگرایان و اصلاحطلبان معتدل، شورایی تشكیل دهد تا از آن طریق انتخابات ریاستجمهوری دهم را مدیریت كند و البته در تكمیل این خبر هم چنین آمد كه ناطقنوری با اكبرهاشمیرفسنجانی، سیدمحمد خاتمیو مهدی كروبی در این باره تماس و دیدارداشته و هر چهار نفر بر ضرورت انجام این طرح تاكید كردهاند"
محمدسلامتي دبير کل سازمان مجاهدین (ايلنا 16/09/87) با بيان اينکه تشکيل دولتوحدتملي در مقطع فعلي ايدهآل خواهد بود، تاکيدکرد: دولتوحدتملي با خاتمي امکان تحقق دارد. زيرا هم بخشي از جناح راست به او اعتقاد دارند و هم جريان اصلاحات معتقد به حضور خاتمي است. ايده دولت وحدتملي نتيجه فرافکني جناح راست از مشکلات فعلي است.دولت وحدت ملي تنها با خاتمي امکان تحقق دارد
هفتهنامه شهروند امروز در ادامه پررنگ کردن بحث دولت وحدت ملی در گزارشی به بهانه حضور میرحسین موسوی (شماره 71 ، 18 آبان 1387) نوشت: «داستان انتخابات ریاستجمهوری، در محافل خصوصی گم نشد و همچنان، هرچند خلاصهتر از روزهای پیشین، دنبال شد. این چنین بود كه هم در جبهه اصولگرایی و هم جبهه اصلاحطلبی، گفتوگوها و رایزنیهایی در این باب برگزار شد. یكی مستقیم بر سر مصادیق رفت و نام از گزینهای برد كه باورش برای برخی اصولگرایان رادیكال سخت بود، دیگری به تبیین نظریه اصلاحطلبی پرداخت تا از این زاویه تكلیف خود را روشنتر از قبل بداند. بنابر اخباری كه به شهروند امروز رسیده، یكی از چهرههای بلندمرتبه اصولگرایان كه از جمله نیروهای اصیل است و در مقام بلندمرتبهای قرار دارد، سخن از میرحسینموسوی به عنوان یك نامزد شایسته برای انتخابات آتی ریاستجمهوری بهعنوان چهرهای كه میتواند منادی وحدت ملی فیمابین اصولگرایان و اصلاحطلبان اصیل باشد، به میان آورده است. بدینترتیب، یك بار دیگر بحث حضور میرحسین موسوی در رقابتهای انتخاباتی مطرح شد اما این بار پرچمداران دعوت از او نه اصلاحطلبان و یاران دیرین، كه اصولگرایان اصیل هستند. كسانی كه همچون اصلاحطلبان، كموبیش نسبت به آینده كشور احساس خطر میكنند. اكنون اما داستان از سوی اصولگرایان مطرح شده است. در برخی محافل، اصولگرایان یادآور این نكته بودند كه باید «انعطافپذیری» و همراهی «مناسبی» داشته باشیم و گزینهای را بیابیم كه ما را نیز همراه كند تا مصداق «دولتوحدت ملی» تبلور پیدا كند. به همین دلیل، نشانی میرحسینموسوی در كلام برخی از بزرگان اصولگرا، خصوصا یك چهره شاخص، هویدا شد. این چهره برجسته اصولگرا از همراهی احتمالی میرحسین و تأیید نامزدی او توسط اصولگرایان سخن گفت و اظهارنظر كرده است كه مهندس موسوی، گزینه روشن و قابل قبولی برای ماست كه میتواند بین نیروهای معتدل اصلاحطلب و اصولگرایان اصیل همگرایی و تعادل بهوجود آورد و نقطه پیوندی مشترك این دو جریان باشد.»
روز 19 آذر ناطق نوری در دیدار با دبیركل و اعضای شورای مركزی حزب مردمسالاری از این ایده دفاع کرد. روزنامه کارگزاران در انعکاس این دیدار نوشت: «دفاع مجدد ناطقنوری از دولتوحدتملی حملات اخیر طیف تندروی جریان حاكم به طرح «دولتوحدتملی»، واكنش مبدع این پیشنهاد یعنی علیاكبرناطقنوری را به دنبال داشت. عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در دیدار با دبیركل و اعضای شورای مركزی حزب مردمسالاری با اشاره به این طرح گفت: «راهحل موفقیت در كشور، استفاده از همه نیروهای موجود و تشكیل دولت وحدت ملی از میان همه كسانی است كه درد دین و دغدغه ایران دارند.» وی سپس بدون ذكر نام به انتقاد از دولت نهم پرداخت و گفت: «نشانههای یك دولت موفق، برنامهریزی دقیق، هدایتگری و حمایت و نظارت بر اقتصاد غیردولتی است. تا وقتی اقتصاد بسته دولتی و سیاست بسته جناحی داشته باشیم، به جایی نمیرسیم.»
عبدالله رمضان زاده سخنگوی دولت سیدمحمد خاتمی و قائم مقام دبیرکل مشارکت روزنامه اعتماد میگوید: اینها مشخصا ً(نامزدهای اصولگرا) حتی مقابل احمدی نژاد رأی ندارند؛ برای اینکه مردم اگر بخواهند به کسانی رای دهند که از این ارزشهایی که احمدی نژاد دفاع میکند، دفاع کنند که خُب آقای احمدینژاد از همه بهتر میتواند دفاع کند. اینها از محافظهکاران بودند که با خروج زود یا دیرهنگام از رقابتهای انتخاباتی ریاستجمهوری نهم، زمینه پیروزی احمدینژاد را فراهم کردند. آنها نمیتوانند رقیب جدی احمدی نژاد در انتخابات دهم باشند.
سؤال: پس با این اوصاف، آن ایده وحدت ملی هم دیگر منتفی است چون اگر طرف خود کنترل نباشد و فرمانش دست خودش نباشد، نمیشود با او برای وحدت ملی مذاکره کرد.
جواب: بعضی نیروها هستند. من معتقدم اگر ناطق نوری در بحث وحدت ملی بیاید، روی خودش کنترل دارد. ببینید ما در شرایطی که آقای ناطقنوری، ولایتی و احمدینژاد کاندیدا شوند، ترجیح میدهیم ناطق نوری برنده شود.»
3ـ بحراني نشان دادن كشور:
طرح ايده «دولتوحدتملي» نيز در ادامه اين روند ارزيابي ميشود. در ادبيات سياسي، طرح «دولتوحدتملي» زماني مطرح ميشود كه كشورها با بحران و تهديدات جدي مواجه باشند كه بارزترين مثال آن، تشكيل «دولتوحدتملي» در كشور لبنان است. اين در حالي است كه اكنون برخي از اصولگرايان و طيف گستردهاي از جبهه دومخرداد، درصدد القاء اين هستند كه فعاليتهاي دكتر احمدينژاد در جهت به بنبست كشاندن كشور است و حتي براي فشار بر مقامات عاليرتبه نظام، نهضت نامهنگاري را راه انداختهاند. حتي در اين راه، الگوي نوع حمايت امام(ره) از ميرحسينموسوي و مخالف رئيسجمهور وقت را مطرح ميسازند و متاسفانه اخيراً مباحث مولوي و ارشادي را هم كليد زدهاند. در اين زمينه برخي مواضع ذيل قابل توجه است:
علي اكبرهاشميرفسنجاني رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام: شرايط امروز كشور جداً شرايط ويژهاي است... در مقطع فعلي حفظ وحدت داخلي و پرهيز از سياستهاي جناحي و پرهيز از به حاشيه راندن افراد متعهد به انقلاب ضروري است... در هيچ دورهيي درآمدهاي نفتي كشورمان به اندازه اين دوره ـ حدود 50 ميليارد دلار ـ نبوده است. (در بازديد از واحد رودهن دانشگاه آزاد - فارس-86/05/09)
عبدالواحدموسویلاری نيز در گفتگو با مهر(۱۳۸۷/۰۵/۲۰) اظهارداشت: موضوع تشکیل این دولت زمانی مطرح می شود که کنشگران و فعالان سیاسی جامعه با گرایشات مختلف سیاسی، به بحث مشترک عبور از بحرانی که فکر می کنند وجود دارد، بیندیشند. اصل شکل گیری دولت ائتلاف ملی در صورتی توسط فعالان سیاسی و دلسوزان نظام دنبال میشود که آنها به این نتیجه رسیده باشند که مشکلی متوجه جامعه است.
حسينمرعشي سخنگو و عضو موثر حزب كارگزاران در قالب گفتگو با روزنامه اعتماد (پنجشنبه 13 تير 1387 ـ شماره 1715) گفت: کابينه ائتلافي که مظهر وحدت ملي است. کابينه ائتلافي ميتواند مشکلات کشور را خيلي بهتر از کابينه فعلي حل كند. الان کشور ما به دليل سوءمديريت کابينه، وارد چالشهاي بينالمللي و ملي بسيار سنگين شده است. خسارات کمي نپرداختيم. به لحاظ روابط بينالملل قطعنامههايي عليه ما صادر شده که حتي در اوضاع عادي، لغو اين قطعنامهها، احتياج به قطعنامه جديد دارد. چقدر ميخواهيم اين هزينه را بپردازيم. چهار سال قبل مردم اين تجربه را نداشتند.
حسينموسويتبريزي دبير مجمع محققين و مدرسين قم در گفتوگو با ايلنا (13/05/1387) گفت: ائتلاف اصولگرايان با اصلاحطلبان در انتخابات رياستجمهوري آينده به نفع كشور است. ايده تشكيل دولت وحدتملي با توجه به مشكلات زيادي كه كشور با آن روبهرو است، ميتواند بسيار مفيد باشد و در صورت تشكيل، چشمانداز مثبتي براي آن ميبينم.
محمد قوچاني در سرمقاله 26 خرداد هفته نامه شهروند نوشت: شايد راستسنتي زماني كه محافظهكار خوانده ميشد اين توصيف را تحقير خود قلمداد ميكرد اما امروزه در مقابل تندروي اين محافظهكاري است كه ستوده ميشود.
گراميمقدم سخنگوي حزب اعتماد ملي نيز در گفتوگو با ايلنا(14/05/1387) با اشاره به اظهارات اخير «ناطق نوري» مبني بر تشكيل «دولتوحدتملي» اظهار داشت: بايد دغدغههاي افرادي مانند ناطق نوري بررسي شود؛ در حوزه زيرساختهاي اقتصادي، با درآمدهاي نفتي بيش از 70 ميليارد دلار، همچنان با كاهش سرمايهگذاري خارجي، فرار سرمايه از كشور و ركود در توسعه زير ساختها مواجه هستيم. در ايجاد كسب و كار سهل و آسان كه بانكها تاكنون متولي آن بودند، به دليل قفلشدن نظام بانكي، دچار ركود شدهايم و افزايش لجام گسيختگي در قيمت مسكن، كالاهاي اساسي و خدمات، زندگي را بر مردم بسيار سخت كرده است.
ماشاءاللهشمسالواعظین نیز در مقالهای در هفتهنامه شهروند امروز (شماره 68 ـ 28 مهر 1387) نوشت: الگوی تئوریك برای دولتی بعد از دولت احمدی نژاد، تشكیل دولت «وحدت ملی» با كمك سمبلهای تمامیجریانهای سیاسی كه پروژههای ناتمام داشتهاند، است. در نتیجه استفاده از ظرفیتهای تمامیجریانها، زیر چتر ریاست جمهوری نه رقیب از امكان تكرار چالش عمیق به وحشت خواهد افتاد و نه خانواده بینالمللی دچار ترس میشود. استحكام و ضریب ایمنی هم افزایش مییابد. این دولت میتواند راهی برای برون رفت از اوضاع شكننده فعلی و نشان دهنده نوعی نمایش وحدت ملی در برابر قدرتهای خارجی باشد.
غلامحسین كرباسچی، دبیركل حزب كارگزاران به شدت از طرح دولت وحدت ملی دفاع کرد (ایسنا، پنجشنبه،14 آذر 1387) و گفت: همه نيروهاي انقلاب با توجه به وضعيت كشور و شرايطي كه هست براي يك دولت ملي ائتلاف كنند، كه به نظر ميآيد زمينه چنين كاري در برخي نيروهاي هر دو جناح وجود دارد و...
ز) برخي مواضع در خصوص دولت وحدت ملي:
الف) موافقين طرح
سعید حجاریان ( نشریه شهروند، شماره 50، صفحات 50 تا 52 ): اگر ائتلافی جامع از نیروهای اصلاحطلب تشکیل شود و بخشی از راست هم حضور داشته باشد، امکان تغییر وجود دارد. ببینید، مراجع و ائمهجمعه از طرف مردم تحت فشار هستند. از طرف آقای هاشمی هم تمامی روحانیون سنتی از آقایان واعظ طبسی تا مهدوی کنی را با این هدف که در انتخابات آینده وضعیت به هم بخورد، جمع کرده است.
دكتر علي لاريجاني(26 هفته نامه شهروند خرداد 1387): من آن بحث (دولت وحدت ملی) را از سر تجربیاتی كه در اداره كشور داشتم مطرح كردم، هنوز هم به آن پایبند هستم. اگر ما بتوانیم بین گرایشات مختلف سیاسی یك منطقی را ایجاد كنیم كه همه مشاركت داشته باشند، برای بالا بردن ظرفیت كشور مفید است. البته من رئیس دولت نیستم، رئیس قوه مقننه هستم. در مجلس این تعامل را برقرار كردهام. همه گروههای سیاسی با گرایشات متنوع فعال هستند و نقش دارند. ارتباطشان با من هم برقرار است. من فكر میكنم این حتما مفید است. این موضوع باعث میشود جریانات مختلف سیاسی حیات فكری داشته باشند و به جای لجبازی، دعوا یا پستونشینی و نقشهكشی روبازی كنند. این موضوع به هر حال به حال كشور مفید است.
سردبير روزنامه كارگزاران (سرمقاله 11 خرداد): لاریجانی به جریانی (راستسنتی) تعلق دارد كه اگرچه در دوران مجالس گذشته بهجز مجلس پنجم نتوانسته بود از اقبال مردمی برخوردار شود ولی در مجلس هشتم بیشترین سهم را در مجالس اخیر به دست آورده است. او به دلیل عضویت در خانواده مرجعیت از پشتیبانی طبقاتی روحانیت برخوردار است كه پیوندی وثیق با تفكر محافظهكارانه راست سنتی دارد...فراموش نكنیم كه سهم مخالفان دموكراسی در شكلگیری آن از سهم موافقان كمتر نیست و لاریجانیها حتی اگر مخالف اصلاحات باشند میتوانند با مهار زدن بر قدرت دولت سهمی در پیشبرد اصلاحات ایفا كنند. در فضای سیاست ایران دستكم در چند سال آینده لاریجانی همچنان نام آشنایی خواهد بود؛ خواه فقیه سیاستمدار، خواه فیلسوف سیاستمدار یا ریاضیدان دیپلمات»
محمدقوچاني نیز (سرمقاله شماره 50 هفته نامه شهروند): لاريجاني چنان زيركانه از فرصتهاي پيشآمده براي جانشيني حدادعادل استفاده كرد و راستسنتي به رهبري نهايي ناطقنوري چنان براي اين كار نيروي خود را بسيج كرد كه حدادعادل در نهايت ...حذف شد ...شايد راستسنتي زماني كه محافظهكار خوانده ميشد، اين توصيف را تحقير خود قلمداد ميكرد؛ اما امروزه در مقابل تندروي اين محافظهكاري است كه ستوده ميشود...تقويت اركان نظام تصميمگيري در ايران و ايجاد اجماعي ملي ميان نخبگان سنتي و مدرن در بابي حفظ توام صلح و غرور تنها راه دور شدن از خطر اقتدارگرايي در ايران است و اين فرصتي طلايي است كه تنها يك بار به محافظهكاران رو ميكند.
احمدخرم وزير راه دوران خاتمي (سرمقاله 27 خرداد روزنامه كارگزارن): راه حاشیهای دیگری هم وجود دارد كه توسط برخی از اصولگرایان وابسته به جریان سنتی مطرح میشود. این دسته از اصولگرایان به علت آنكه شرایط كنونی مدیریتی و اجرایی كشور را شرایط خطرناكی برای حكومت، منافع ملی و رشد و پیشرفت كشور میدانند، گاه پیشنهاداتی مبنی بر توافق اصلاحطلبان و اصولگرایان بر سر نام یك شخصیت فارغ از گرایش سیاسی او میدهند و نجات كشور را در اجماع هر دو جریان عمده كشور روی یك كاندیدا در انتخابات میبینند. ...اما باید دانست كه این گزینه آنگاه جواب خواهد داد كه پیشزمینه و سابقهای در میان اصولگرایان كه نشاندهنده اعتقاد آنها به توزیع عادلانه قدرت باشد، وجود داشته باشد.. توزیع عادلانه قدرت در ایران قطعا نیازمند بلوغ فرهنگی و سیاسی در جامعه است كه هنوز تا تحقق این امر فاصله زیادی داریم.
حسين مرعشي در قالب گفتگو با (روزنامه اعتماد، 13 تير 1387): قطعاً نظر اصلاحطلبان فقط اين نيست که آقاي احمدي نژاد کنار برود؛ ولو آنکه يک رئيسجمهور اصولگرا بيايد. حتماً اصلاحطلبان ميخواهند در کابينه هم حضور داشته باشند، طبيعي است. در آن صورت بايد کابينه وحدت ملي شکل بگيرد. کابينه ائتلافي که مظهر وحدت ملي است. کابينه ائتلافي ميتواند مشکلات کشور را خيلي بهتر از کابينه فعلي است. الان کشور ما به دليل سوءمديريت کابينه وارد چالشهاي بينالمللي و ملي بسيار سنگين شده است. خسارات کمي نپرداختيم...اگر قرار شد که به هر شکلي نتوانيم رئيسجمهور مطلوبمان را داشته باشيم، بايد بين آقاي احمدي نژاد و راست ميانه، يک گزينه را انتخاب کنيم..."
دومين موضعگيري از بين اصولگرايان به صورت علني را نيز هفته نامه شهروند امروز باز هويدا ساخت و در شماره 57 ( 13 مرداد 1387) در مطلبي با عنوان «تلاش ناطقنوری برای دولت وحدت ملی» نوشت: این روزها علیاكبرناطقنوری، روحانی بلندپایه اصولگرا، در اندیشه هدایت انتخابات ریاستجمهوری به سوی یك فرد معتدل، برای تشكیل «دولت ملی» است. او در نظر دارد كه با جمعی از اصولگرایان اصیل و اصلاحطلبان معتدل، لویی جرگهای تشكیل دهد تا از آن طریق انتخابات ریاستجمهوری سال آینده را مدیریت و آن را از وضعیت فعلی كه یك جریان تندرو آن را به دست گرفته، خارج كند.
هفتهنامه شهروندامروز سرمايهگذاري روي اين سوژه را ادامه داد در شماره 58 (20 مرداد 1387) در گزارشي از «بازتاب خبر ناطقنوری و دولت وحدت ملی» نوشت: گزارشی كه هفته پیش در این صفحه مبنی بر تلاش آقای ناطق نوری برای تشكیل دولتوحدتملی منتشر شد، بازتابهای بسیاری یافت. از یك سو اغلب سایتهای اصولگرا آن را برای تیتر اول خود برگزیدند وهمزمان با انتشار شهروند آن را منتشر كردند. از دیگر سو برخی از دستگاهها و افرادی كه وابسته به جناح راست دولتی بودند، شهروند را نشریهای «دروغ پرداز» خواندند. چنین بود كه با انعكاس گسترده خبر، خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، به نقل از یك منبع آگاه آن خبر را تكذیب كرد. در حالی كه برای تكذیب باید در ابتدا آقای ناطقنوری و سپس آقایان خاتمی و كروبی و هاشمیرفسنجانی خبر را تكذیب میكردند. امری كه البته رخ نداد. در این میان برخی از فعالان سیاسی مانند علی یونسی، عزت الله سحابی، سید هاشم هدایتی، اسماعیل گرامیمقدم، آذر منصوری، موسوی تبریزی و برخی دیگر از شخصیتهای سیاسی در خصوص تشكیل یا عدم تشكیل دولت وحدت ملی به ابراز نظر پرداختند.
در اين ميان احزاب مختلف دوم خرداد از اين ايده استقبال گستردهاي كردند و برخي طيفهاي اصولگرا سكوت؛
عبدالواحدموسوی لاری(۱۳۸۷/۰۵/۲۰مهر): موضوع تشکیل دولت وحدت ملی زمانی مطرح میشود که کنشگران و فعالان سیاسی جامعه با گرایشات مختلف سیاسی، به بحث مشترک عبور از بحرانی که فکر میکنند وجود دارد، بیندیشند.
حسينموسويتبريزي دبيرمجمع محققين و مدرسين قم (ايلنا 13/05/1387): ائتلاف اصولگرايان با اصلاحطلبان در انتخابات رياستجمهوري آينده به نفع كشور است. ايده تشكيل دولتوحدتملي با توجه به مشكلات زيادي كه كشور با آن روبهرو است، ميتواند بسيار مفيد باشد و در صورت تشكيل، چشمانداز مثبتي براي آن ميبينم.
گراميمقدم سخنگوي حزب اعتماد ملي (ايلنا14/05/1387) با اشاره به اظهارات اخير «ناطق نوري» مبني بر تشكيل دولتوحدتملي: اين اظهارات نشات گرفته از دل مشغوليهاي كساني است كه در انقلاب نقش اساسي داشتند و بنيان فكري آنها ريشه در اصالت اعتقادي و سياسي انقلاب دارد و نميتوانند نسبت به آينده نظام بيتفاوت باشند. سخنگوي حزب اعتماد ملي، با تاكيد بر اينكه بايد دغدغههاي افرادي مانند ناطقنوري بررسي شود، ادامه داد: در حوزه زير ساختهاي اقتصادي، با درآمدهاي نفتي بيش از 70 ميليارد دلار، همچنان با كاهش سرمايهگذاري خارجي، فرار سرمايه از كشور و ركود در توسعه زير ساختها مواجه هستيم. در ايجاد كسب و كار سهل و آسان كه بانكها تا كنون متولي آن بودند، به دليل قفل شدن نظام بانكي، دچار ركود شدهايم و افزايش لجام گسيختگي در قيمت مسكن، كالاهاي اساسي و خدمات، زندگي را بر مردم بسيار سخت كرده است.
آذرمنصوري معاون سياسي دبيركل جبهه مشاركت (ايلنا14/05/1387) اظهار داشت: ايده تشكيل دولت وحدت ملي ناشي از دغدغههايي است كه دلسوزان نظام براي برونرفت از وضعيت فعلي كشور مطرح كردند. با توجه به ناكارآمدي دولت در سه سال گذشته كه نتيجه آن وجود بحرانهاي متعدد در كشور است، دلسوزان نظام با طرح تشكيل دولت وحدت ملي دغدغههايشان را نسبت به وضعيت فعلي نشان دادند. طرح هر ايده بدون حمايت اجرايي مشخص و راهبردهاي معين به نتيجه نخواهد رسيد.
محسن آرمين (ایلنا30/05/87) احتمال ائتلاف بخشي از اصولگرايان با اصلاحطلبان را منتفي ندانست و گفت: به نظرم اين ائتلاف و هماهنگي بين جريانهاي سياسي صورت ميگيرد ولي براي اين ائتلاف بايد يک محور مشترک ايجاد شود، تغيير مديريت موجود گام اول اين محور مشترک است و جريانهاي سياسي بايد براي تغيير اوضاع فعلي اعلام آمادگي کنند.
حسین مرعشی (روزنامه اعتماد 28 مرداد 1387) گفت: اگر امروز، آوردن این قطار از ریل خارج شده به ریل اصلی، موكول و منوط به این باشد كه دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب با هم همكاری كنند، باید این همكاری را به رسمیت بشناسیم... دلیلی ندارد كه وقتی ما میگوییم میخواهیم با جناح «اصولگرای میانه» برای خروج كشور از بحرانهای فعلی رایزنی كنیم، معنایش این باشد كه میخواهیم آقای خاتمی را كنار بگذاریم. بالعكس، اتفاقا آقای خاتمی یكی از افرادی است كه میتواند برای بسیج مردم و نجات كشور از دست جریانات بیریشه، نقشی قوی ایفا كند و اتفاقا این نقش از سوی بخشی از اصولگرایان هم پذیرفته میشود...آقای خاتمی شخصیتی است كه در جناح اصولگرا در نزد روحانیت و مرجعیت و در نزد رهبری دارای اعتبار خاص خویش است.. همه اصولگرايان از احمدي نژاد عبور کرده اند. در آن جبهه من شخص موثري نميبينم که از آقاي احمدينژاد حمايت کند و طرفدار ايشان باشد...آقاي کروبي، دکتر حبيبي، دکتر روحاني، مهندس موسوي، دکتر نجفي، مهندس زنگنه، دکتر جهانگيري و... مي خواهم بگويم آدمهاي ميانهيي که ميشود روي آنها تفاهم کرد چه کساني هستند. از بين اصولگرايان قاعدتاً آقاي ناطق نوري، آقاي روحاني و آقاي ولايتي ميتوانند مطرح باشند. از ناحيه ما هم دکتر حبيبي و مهندس موسوي مي توانند مطرح شوند...
با شدت گرفتن افشاگريها، آقاي ناطق نوري (در حاشیه مراسم بزرگداشت شهید اسدالله لاجوردی) در ظاهر از موضع خود عقب نشست. هفتهنامه شهروندامروز در تاريخ 10 شهریور 1387 نوشت: اگرچه از تشكیل دولت وحدت ملی استقبال شد، اما هر كسی حرف خودش را زد و این پیشنهاد در نطفه خفه شد. این جملهای بود كه علی اكبر ناطق نوری، رییس دفتر بازرسی مقام معظم رهبری در تبیین سرانجام طرحی كه زمانی آن را مطرح كرده بود بر زبان راند. چندی پیش بود كه خبر آمد علیاكبرناطقنوری، در اندیشه هدایت انتخابات ریاستجمهوری برای تشكیل دولت وحدت ملی است و تصمیم گرفته است با همراهی جمعی از اصولگرایان و اصلاحطلبان معتدل، شورایی تشكیل دهد تا از آن طریق انتخابات ریاستجمهوری دهم را مدیریت كند و البته در تكمیل این خبر هم چنین آمد كه ناطقنوری با اكبرهاشمیرفسنجانی، سیدمحمدخاتمی و مهدی كروبی در این باره تماس و دیدار داشته و هر چهار نفر بر ضرورت انجام این طرح تاكید كردهاند. اما این همه داستان نبود كه شهروند امروز در گزارشی تفسیری درباره آن، خبر از سفر مشترك خاتمی و ناطقنوری در ایام نوروزو گفتگوی مفصل آنها در این باره داد. او در ادامه گفت: زمانی كه من آن پیشنهاد را مطرح كردم، منظورم این بود كه اگر میخواهید به وحدت ملی برسید، یك گروه به تنهایی نمیتواند كشور را اداره كند و همه كسانی كه اسلام، انقلاب، امام، نظام و رهبری را قبول دارند جمع شوند تا دولت وحدت ملی تشكیل شود، اما متأسفانه دیدیم كه هر گروهی به دنبال كار خودش رفت و تئوری من هم در نطفه خفه شد. ناطق نوری كه از عملی شدن پیشنهادش ناامید شده بود حتی درباره احتمال فعالیت خود به عنوان محور جریان اصولگرا در انتخابات ریاست جمهوری گفت: من دیگر پیرمرد شدهام و باید جوانان این كارها را انجام دهند.
در ادامه موضعگیریهای جبهه دوم خرداد، محمدعطریانفر عضو حزب کارگزاران سازندگی در گفتگو با مهر (۱۳۸۷/۰۶/۰۲)در پاسخ به سئوالی درباره تشکیل دولت وحدت ملی گفت : وقتی سخن از تشکیل دولت وحدت ملی به میان می آید باید دو جریان اصلی که در سیاستورزی و همچنین سابقه صاحب نام هستند که همان گروههای معتدل اصلاحطلب و اصولگرا میباشند نسبت به این حس مشترک به موضعی واحد دست یابند.
عطريانفر در گفتگو با روزنامه اعتماد (3شهریور) نیز میگوید: طرح دولت وحدت ملي يا ائتلاف با «راست عاقل» اين هم جزء بستهيي بود که بايد روي آن صحبت ميشد؛ اينکه ممکن است نفرات اول تا سوم اصلاحطلبان امکان ورود به عرصه را نيابند و براي نفرات بعدي هم شانس پيروزي متصور نباشد. عقل سياسي ما حکم ميکند ـ براساس اصلي که در ابتدا برشمردم يعني مشکلات اساسي کشور ـ با بخش عقل گراي جريان اصولگرا نوعي همسويي نشان دهيم تا به دست خودشان راديکاليسم را به زير بکشند؛ اينکه کيفيت آن چگونه باشد و آيا با آنها چانهزني شود براي سهم از کابينه يا اينکه در قالب طرح دولتوحدتملي که منسوب به آقاي ناطقنوري است، مشارکت جدي داشته باشيم، يا اينکه صرفاً از مردم دعوت کنيم در ميان کانديداها به فردي راي دهند که از خشونت و رفتارهاي غيرعقلي پرهيز ميکند، همگي قابل بررسي است...وقتي فردي مانند آقاي اسدالله بادامچيان از تمايل مختصري سخن گفته و اين احتمال را عقلاني و منطقي ميداند، اين مساله موضع قاطع شما را تضعيف ميکند، در عين حالي که من اين تفاهم را محتمل نميدانم اما ما پالسها و بارقههايي از اين اتفاق را کم و بيش دريافت ميکنيم...امروز آقاي محمدخاتمي و علي اکبر ناطق نوري که در انتخابات دوم خرداد 76، رقباي سرسخت يکديگر بودند، داراي دردها و دغدغه هاي مشترک شده و ممکن است نشستهاي مشترک هم داشته باشند که خروجي آن عملکرد «همگرايانه» خواهد بود.
محمد هاشمی رییس کمیته سیاسی حزب کارگزاران (هفته نامه شهروند، 7 مهر 1387): طبیعتا باید دولت آینده ائتلافی باشد. فكر میكنم كسی میتواند رئیسجمهور شود كه به فكر دولت ائتلافی باشد. یعنی دولت جناحی و حزبی در دوره بعد نه تنها جواب نمیدهد بلكه مشكلات را افزونتر میكند.
ماشاءاللهشمسالواعظین (شهروند، 28 مهر 1387): الگوی تئوریك برای دولتی بعد از دولت احمدینژاد، تشكیل دولت «وحدت ملی» با كمك سمبلهای تمامیجریانهای سیاسی كه پروژههای ناتمام داشتهاند است. در نتیجه استفاده از ظرفیتهای تمامیجریانها، زیر چتر ریاستجمهوری نه رقیب از امكان تكرار چالش عمیق به وحشت خواهد افتاد و نه خانواده بینالمللی دچار ترس میشود. استحكام و ضریب ایمنی هم افزایش مییابد. این دولت میتواند راهی برای برون رفت از اوضاع شكننده فعلی و نشان دهنده نوعی نمایش وحدت ملی در برابر قدرتهای خارجی باشد.
اما اوج واکنشها به همایش 30 سال قانونگذاری بازگشت که اصولگرایان به خود آمدند ودر این مورد موضع گرفتند. روزنامه کارگزاران در گزارشی از این همایش با عنوان «تمرین وحدتملی در مجلس» (شماره 655، چهارشنبه13 آذر1387) نوشت: با لبیك مسوولان ارشد نظام و بسیاری از چهرههای شاخص سیاسی كشور از گرایشهای مختلف به دعوت علی لاریجانی، همایش «سیامین سال قانونگذاری و نظارت» در غیاب محمود احمدینژاد به تجلی شعار «وحدت ملی» تبدیل شد. اكثر چهرههای شاخص كه علیاكبر ناطقنوری با آنها ملاقات كرده و ایده خود برای تفاهم بر سر كاندیدای واحد در انتخابات ریاستجمهوری را در میان گذاشته بود، روز گذشته در صحن مجلس گردهم آمدند تا از ضرورت «وحدت» میان مسوولان در شرایط فعلی سخن گویند. در این میان صندلی محمود احمدینژاد تا پایان همایش خالی ماند تا رئیس دولت نهم شنونده نطق ناطقینی كه جملگی منتقدان جدی او هستند، نباشد... حضور نمایندگان از گرایشات مختلف سیاسی در جلسه روز گذشته یادآور فضای باز سیاسی در اوایل انقلاب و ورود كاندیداهایی از همه جریانها و طیفهای سیاسی بود. جریانات سیاسی كه بعد از مجلس اول با گسترش دامنه ردصلاحیتها و نظارت هیاتهای اجرایی و ناظر دیگر امكان ورود به پارلمان را نیافتند. حضور عزتالله سحابی، هاشم صباغیان، اعظم طالقانی و علی حكمت در همایش «30 سال قانونگذاری و نظارت» در كنار چهرههایی چون جمیله كدیور، علی تاجرنیا، علیاكبر موسویخوئینی، جلیل سازگارنژاد، شهربانو امانی و... نماد جریانی بودند كه با تیغ ردصلاحیت از حضور در پارلمان منع شدهاند...در جریان برگزاری همایش پیش از سخنرانی هر یك از روسای مجالس كلیپی از سخنرانی آنها در دورههای مختلف پارلمان پخش شد. علی لاریجانی در اولین سال ریاست خود بر قوه مقننه در هفته مجلس تصمیم به برگزاری این همایش یك روزه گرفت، تا به گفته او، «با چنین سازوكارهایی از ظرفیت فكری سرمایههای كشور برای ساماندهی امور جاری كشور بهره برده شود». لاریجانی پیش از برگزاری این همایش از شعار «وحدت ملی» ناطقنوری به شدت حمایت كرده و منتقدان این ایده را افراد «كمسواد» با «ذهن بسته» توصیف كرده بود. اكبر هاشمیرفسنجانی نیز در سخنرانی خود از شرایط حساس كشور سخن گفت و به «وحدت» مسوولان تاكید كرد."
جمیله كدیور همسر عطاءالله مهاجرانی ( سرمقاله همان روز با عنوان« وحدت فوری»): همایش سی سال قانونگذاری در ایران كه به همت مجلس هشتم برگزار شد، از جهات مختلف حركتی قابل تقدیر بود. از حق نمیتوان گذشت كه این اقدام، با هر هدف یا خاستگاه كه مدنظر دستاندركاران برگزاری آن بوده، از یك جهت نمایانگر تدبیر سیاسی هیات رئیسه مجلس هشتم بود و ااز جهت دیگر نیز نشانه عقلانیت حاكم بر آن كه در هر حال میتوان جوانههای امید تحول در نوع نگاه، گفتار و عملكرد طیفی از جریان حاكم را از آن انتظار داشت.
دو روز بعد نیز همایش سراسری حزب کارگزاران برگزار شد و غلامحسین كرباسچی، دبیركل حزب كارگزاران به شدت از طرح دولت وحدت ملی دفاع کرد (ایسنا، پنجشنبه 14 آذر 1387): يكي آن كه همه نيروهاي انقلاب با توجه به وضعيت كشور و شرايطي كه هست براي يك دولت ملي ائتلاف كنند، كه به نظر ميآيد زمينه چنين كاري در برخي نيروهاي هر دو جناح وجود دارد... زمينه آن بسيار زياد است، اما هنوز به نتيجه نهايي نرسيدهايم. ما در شش ماه گذشته جلساتي را در اين زمينه داشتهايم و در آينده نيز خواهيم داشت كه اميدوارم به نتيجه برسيم... نيروهاي دلسوز دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا كه همه فرزندان اين كشور هستند، ميتوانند ائتلاف كنند؛ البته طبيعي است كه در اين زمينه حداقل تضمينهايي بايد وجود داشته باشد كه به مذاكرات فشرده نيازمند است؛ كرباسچي به ديدار اعضاي حزبش با هاشمي رفسنجاني نيز اشاره و خاطرنشان كرد: در اين ديدار آقاي رفسنجاني گفتند كه جمعي از روحانيت مبارز از حذف نيروها انتقاد كردهاند. اين كشور براي همه اقشار است و همه بايد در صحنه حضور داشته باشند، حتي اقليتهايي كه از لحاظ مذهبي شايد با ما مخالف باشند؛ از اين رو اين كه روحانيت مبارز به اين نتيجه رسيده است، فرصت مناسبي تلقي ميشود.
حسین مرعشی، سخنگوی حزب كارگزاران سازندگی دیگر سخنران گنگره حزب کارگزاران (پنجشنبه 14 آذر 1387روزنامه کارگزاران) كه به بحث درباره انتخابات آینده ریاستجمهوری و راهبردهای حزب در این انتخابات پرداخت. برخی راهبرد این حزب که وی بیان داشت بدین شرح است: راهبردی که اصلاحطلبان را بر آن میداشت که در عرصه انتخابات وارد نشوند و فرصت دهند تا اصولگرایان خود از پس این آشفتگی موجود برآیند،مانند حذف حدادعادل توسط لاریجانی؛ که این راهبرد در ابتدای کار حذف شد. نمیتوانستیم این راهبرد را به راحتی بپذیریم زیرا نمیشود همه را کنترل کرد که وارد عرصه نشویم و مسئله دیگر آنکه اگرچه باید همه تلاشمان را برآن بگذاریم که احمدینژاد دیگر رأی نیاورد اما از سیاستهای حزبی خود هم نباید دست بکشیم. راهبرد همکاری دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا برای ایجاد دولت وحدت ملی است که توسط کارگزاران برای اولین بار مطرح شد.
حسن روحاني در حاشيه گردهمايي حزب كارگزاران سازندگي، (ایلنا15/09/87): يك جناح نميتواند بهخوبي كشور را اداره كند و اگر جناحي براي اداره كشور پيروز شود و جناح ديگر را منزوي كند، كار درستي انجام نداده است. تشكيل دولت وحدت ملي براي اداره كشور حرف منطقي و خوبي است.
عبدالواحد موسوي لاري نیز در حاشيه اختتاميه گردهمايي حزب کارگزاران، اظهار داشت (ایلنا15/09/87): وحدت ملي به اين معنا است که همه جريانات دل سوز نظام و ايران به اين نقطه برگردند که جز مصلحت ايران و جمهوري اسلامي هيچ چيز ديگري نخواهند.
محمدسلامتي دبيرکل سازمان مجاهدین نیز در گفتوگو با ايلنا(16/9/87) با بيان اينکه تشکيل دولتوحدتملي در مقطع فعلي ايدهآل خواهد بود، تاکيدکرد: دولت وحدت ملي با خاتمي امکان تحقق دارد. زيرا هم بخشي از جناح راست به او اعتقاد دارند و هم جريان اصلاحات معتقد به حضور خاتمي است. ايده دولت وحدت ملي نتيجه فرافکني جناح راست از مشکلات فعلي است. دولت وحدت ملي تنها با خاتمي امکان تحقق دارد.
محمدعطريانفر (خبرگزاري فارس16/09/87): اقشاري از اصولگرايان در محوريت تشكيل دولت وحدت ملي بايد مورد توجه قرار بگيرند كه حداقل با محوريت شخصيتهاي تاثيرگذاري مانند ناطقنوري، ولايتي و دوستاني از اين دست باشند...طرح تشكيل دولت وحدت ملي با مشاركت جريان اصولگرا به دليل توسعه يافتگي بخش معتدل اصولگرايان است...جامعه روحانيت مبارز، جبهه پيروان خط امام و رهبري و حزب موتلفه اسلامي قابليت اين موضوع را دارند كه در چارچوب دولت وحدت ملي با ساير گروهها به فعاليت بپردازند و وقتي سخن از دولت وحدت ملي به ميان ميآيد اين گروهها از جريان اصولگرا مد نظر ما است.
با این همه آقای علی اکبر ناطق نوری و دکترعلی لاریجانی دست از حمایت از «طرح وحدت ملی» برنداشتند. ناطق نوری در دیدار با دبیركل و اعضای شورای مركزی حزب مردمسالاری؛ روزنامه کارگزاران در انعکاس این دیدار نوشت: دفاع مجدد ناطقنوری از دولت وحدت ملی، حملات اخیر طیف تندروی جریان حاكم به طرح «دولت وحدت ملی»، واكنش مبدع این پیشنهاد یعنی علیاكبر ناطقنوری را به دنبال داشت. عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در دیدار با دبیركل و اعضای شورای مركزی حزب مردمسالاری با اشاره به این طرح گفت: راهحل موفقیت در كشور، استفاده از همه نیروهای موجود و تشكیل دولت وحدت ملی از میان همه كسانی است كه درد دین و دغدغه ایران دارند.
موضع گیریهای بسیار در این خصوص ادامه داشت تا اینکه آقای هاشمیرفسنجانی و حسین مرعشی بحث جدیدی را به صورت همزمان اعلام کردند. مرعشی در سرمقاله روزنامه کارگزاران نوشت (چهارشنبه20 آذر1387): طرح دولت وحدت ملی در واقع راهی آبرومندانه برای نجات اصولگرایی و اصولگرایان از وضع موجود تلقی میشد. طراحان این ایده برای گریز از افتادن در یك انتخابات دوجانبه كه در یك طرف آقای احمدینژاد و در سوی دیگر یك اصلاحطلب نظیر سیدمحمدخاتمی باشد به ارائه این ایده اقدام كردند... هرچند به دلیل برخورد سرد جناح اصلاحطلب، آقای ناطق خیلی زود پایان تلاشهای خود را اعلام كردند لیكن متعاقب آن آقایان عسگراولادی، باهنر و حبیبی به جامعه روحانیت رفتند و با ارائه گزارش واقعبینانه از اوضاع كشور بر این نكته پافشاری كردند كه نه كشور با این رئیسجمهور و سیاستهای آن قابل اداره كردن است و نه احمدینژاد قابل اصلاح» و به دنبال این جلسه بود كه جامعه روحانیت مبارز به عنوان یكی از ااصیلترین كانونهای اصولگرایی بر این وحدت ملی پافشاری و گروهی را مامور پیگیری آن كرد. حمایت صریح و روشن آقای لاریجانی، رئیس مجلس اصولگرا هم نشانه دیگری از نگرانی اصولگرایان از آینده كشور بود...چرا باید همه ضعفها و ناتوانیها، رفتار ناشایست، سیاستهای غلط و...این فرد یا آن فرد را بر گردن نظام انداخت؟ آیا اصولگرایان میتوانند مسوولیت دولت نهم را بپذیرند و اساسا چرا باید چنین مسوولیتی را بپذیرند؟"
آقای هاشمی رفسنجانی مرد پرنفوذ حزب کارگزاران نیز که چندی قبل گفته بود در تشکیل کارگزاران دخالتی نداشته است، از طرح دولت وحدت ملی قابل توجه است. وی در همایش اصل 44، با بیان اینکه اصولگرایانی مانند ناطق، لاریجانی، عسگراولادی، باهنر، حبیبی و جامعهروحانیت پیگیر این طرح هستند، گفت اصلاحطلبان مخالف دولت وحدت ملی هستند. اين طرح را اول آقاي ناطق نوري مطرح كرد كه جزء اصلاحطلبان نيست. بعد هم آقاي لاريجاني مطرح كرد كه او هم جزء اصلاحطلبان نيست. بعد هم جامعهروحانيتمبارز با خواست عسگراولادي، باهنر و حبيبي به ميدان آمد. فقط وقتي آقاي كرباسچي آن را قبول كرد، موج برگشت و گفتند اصلاحطلبان اين را مطرح كردهاند؛ در حالي كه اصلاحطلبان با اين طرح مخالف هستند؛ چرا كه اين طرح به اين معني است كه رييسجمهور اصولگرا و كابينه مشترك باشد، اين طرح آقاي ناطق است؛ آن را وارونه نكنيد.
در واقع هاشمي رفسنجاني، محتواي سرمقاله حسين مرعشي در روزنامه كارگزاران را تأييد كرد كه رئيس دفتر سابق وی نوشته بود.
هر چند انتساب اين اظهارات به محمدرضا باهنر، دبيركل جامعه اسلامي مهندسين را نمي توان رد يا تاييد كرد اما حبيباللهعسگراولادي و محمدنبيحبيبي پيش از اين به صراحت طرح دولت وحدت ملي را رد كرده بودند. همچنين سخنگوي جبهه پيروان خط امام و رهبري و دبيركل موتلفه اسلامي ساعاتي بعد در گفتگوهايي جداگانه، اظهارات حسينمرعشي را كذب محض خواندند.
اما وراي تأييد و تكذيبهاي اين مسئله از سوي طرفين درگير در ماجرا، اظهارات امروز هاشمي و سرمقاله مرعشي حاوي پيام هايی بود كه در رأس آن سخنگويي هاشمي رفسنجاني براي حزب كارگزاران سازندگي را مشهود ساخت.هاشمي چندي پيش در دانشگاه صنعتي شريف انتساب كارگزاران را به خود تكذيب كرده بود كه اين مسئله با واكنش اعضاي جامعهروحانيت مبارز روبرو شد. وي خود را برادر احزاب و نه پدر معنوي كارگزاران خوانده بود اما هماهنگي بينظير رئيس مجمع تشخيص مصلحت در دفاع از كرباسچي با حسين مرعشي نشان داد كه شأن هاشمي رفسنجاني در حزب كارگزاران، سخنگويي در مواقع حساس و نجات آنها از بحران است.
بهزاد نبوي در شیراز (ایسنا22/09/87): بحث وحدت ملي ربطي به اصلاحطلبان ندارد؛ اگرچه چيزي خوبي است، اما اصلاحطلبان هيچ نقشي در آن ندارند و بحثي هم كه آقاي هاشمي در اين باره كرد، بحث درستي بود.
علي لاريجاني رئيس مجلس شوراي اسلامي(ایلنا 22/09/87): در اين روزها در مورد وحدت ملي صحبتهاي متفاوت ميشد. اگر ما در كشور وحدت داشته باشيم حُسن است؛ تا جايي كه من ميشناسم راه امام خميني (ره) و مقام معظم رهبري نيز همين بوده و هميشه ملت و مسوولان را به وحدت دعوت كردند ...لاريجاني با اشاره به همايش سيامين سال قانونگذاري و نظارت كه در مجلس به مناسبت شهادت مدرس برگزار شد اظهار داشت: همهنيروها و نمايندگان در ادوار مختلف در اين مراسم حضور داشتند كه در حد خود جلسه خوبي بود. چرا همه چيز را با عينك معيوب ميبينيم؛ جلسه به اين خوبي كه صحبت از مسائل وحدت شد چيز خوبي است. چرا نسبت به اين امر با عينك بدبيني نگاه ميكنيم. سياهنمايي گاهي نسبت به دولت و مجلس و گاه قوه قضاييه است. در حالي كه كار خوب را بايد تعريف كرد. اما برخي براي آن تئوريپردازي ميكنند.
روز بعد نیز سيدمحمدخاتمي رئيس بنياد باران نیز در حاشيه همايش «نفت، توسعه و دموكراسي» (ایلنا 23/09/87): من كه اين طرح را ارائه نكردم اما معتقدم مطرحكنندگان طرح دولت وحدت ملي قصد خير داشتهاند؛ حال اينكه عملي شود يا خير بحث ديگري است.
عبداللهرمضان زاده سخنگوی دولت سیدمحمدخاتمی و قائم مقام دبیرکل مشارکت درگفتگو با روزنامه اعتماد میگوید: من معتقدم اگر ناطقنوری در بحث وحدت ملی بیاید، روی خودش کنترل دارد.
ببینید ما در شرایطی که آقای ناطق نوری، ولایتی و احمدی نژاد کاندیدا شوند، ترجیح میدهیم ناطق نوری برنده شود اما اینکه ما برویم برای ایشان تبلیغات کنیم این کار را نمی کنیم.
ب) مخالفين طرح
1) ساير اصولگرايان:
محمدنبيحبيبي دبيرکل حزب موتلفه اسلامي نیز در گفتوگو با ايلنا در موضعي مثبت و مناسب (20/09/87) با اشاره به پيشنهاد تشکيل دولت وحدت ملي از سوي برخي اصولگرايان و گروهي از اصلاحطلبان، اظهار داشت: تداوم وحدت ملي با هدف تداوم انقلاب اسلامي بسيار خوب است؛ اما برخي که اين پيشنهاد را مطرح ميکنند، هدف ديگري دارند و ميخواهند القا کنند که وحدت ملي در داخل کشور با مخاطره مواجه شده و آنان به فکر ايجاد وحدت ملي هستند. البته منظور من همه افراد نيست؛ اما برخي حُسن نيت ندارند و قصد دارند تصوير نابساماني در داخل کشور ارائه دهند. نيت اين افراد مانند اهداف کساني است که خارج کشور زندگي ميکنند و با انقلاب خصومت دارند و به دنبال آشفته نشان دادن اوضاع مملکت هستند. وي افرادي که شعار وحدت ملي ميدهند را به دو قسمت تقسيم کرد و افزود: عدهاي به وحدت ملي علاقهمند هستند و هدفشان نشان دادن آشفتگيها در داخل نيست اما عدهاي ديگر ميخواهند اوضاع را آشفته نشان دهند و حسن نيتي در گفتارشان نيست. به آنان ميگويم مراقب باشند و شعارهاي خارج کشور را تکرار نکنند.
اسداللهبادامچيان قائممقام حزب مؤتلفه با اشاره به اينكه دوم خرداديها در دوره خود چند هزار مدير را به جرم اينكه به ناطقنوري راي دادند بيرون كردند، گفت: اين افراد نميتوانند احيا كننده دولت وحدت ملي باشند...دوره اصلاحطلبي گذشته است...اصلاحطلبان اين شعار را سر ميدهند چرا در هشتسال مديريت كشور اين تئوري را اجرايي نكردند... اصلاحطلبان قادر نيستند وحدت ملي ايجاد كنند. (فارس 17/09/87)
در همین اثنا نيز با سرمقاله روشنگرانه كيهان مواجه شديم؛
حسينشريعتمداري مديرمسئول كيهان در سرمقاله اين روزنامه (17شهريور1387) با كالبدشكافي اهداف تخريبگر طرح موسوم به «دولتوحدت ملي»، تاكيد كرد: آمريكا براي عملياتي كردن پروژه خود، به ترفند جابهجايي مرزها روي آورده و دشمن بيروني با بهرهگيري از دنبالههاي همراه يا فريب خورده خود ميكوشد محور «اصولگرايي ـ اصلاحطلبي» را به محور «موافقان و مخالفان دولت» تبديل كند.
2) مواضع ما و واكنش نسبت به اين مواضع:
آن زمان كه طیفهای مختلف جریان اصولگرا با گرفتار شدن در دام تحليلهاي گمراهكننده و بازيهاي رسانهاي رقيب، خطر جبهه دومخرداد را کمرنگ میپنداشتند و در اعلام مواضع خود در مورد فاصله خود با این جریان و خط قرمز بودن آن ترديد داشته و سياست سكوت در مقابل فتنه «دولتوحدتملی» را اختیار کرده بودند، جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامی همچنان بر مواضع اصولي خود پايداري ميكردند.
در این زمینه لطفاللهفروزنده قائممقام جمعيت ايثارگران (فارس 11/05/87)، گفت: جريان دوم خرداد در پي فاصله گرفتن اصولگرايان از خدمترساني است. وي با تاكيد بر اينكه اصولگرايان بايد مراقب باشند كه در زمين جريان دوم خرداد بازي نكنند، گفت: جريان دوم خرداد در پي آن است كه اصولگرايان از خدمترساني به مردم فاصله بگيرند و از سوي ديگر با ايجاد فضاسازي در ميان آنها انشقاق ايجاد كند.
به دنبال اين دبيران استانها و مسئولين دفتر مركزي جمعيت ايثارگران در نشست فصلي خود در هفته آخر مرداد در بيانيهاي تاكيد كردند: افراطيون جبهه دوم خرداد به وسيله برخي عناصر گروه كارگزاران در تلاش هستند با طرح شعارهايي چون وحدت ملي، وحدت و انسجام جريان اصولگرا را مورد خدشه قرار داده و اختلاف سليقه و روش در اين جريان را عمق بخشند كه اين موضوع، هوشياري جدي تمامي اصولگرايان را ميطلبد كه در دام اين ترفند و فريب جبهه دوم خرداد نيفتند.
حسين فدايي دبير کل جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي نيز در 31 مرداد با انتقاد از اينکه برخي مي گويند مشکل دوم خرداد به پايان رسيده است و اصولگرايان نبايد نسبت به آن نگران باشند، گفت: همان گونه که جمعيت ايثارگران اعلام نظر کرده، ما همچنان خط قرمز خود را جريان دوم خرداد ميدانيم زيرا آنها به لحاظ مباني نظري، اهداف و راهبردها تفاوت اساسي با اصولگرايان دارند.
البته جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي پيش از اين هم، خطقرمز خود را دوم خرداد مطرح كرده بود؛ اما با شفافشدن بيشتر ابعاد توطئه «دولتوحدتملي» موضعگيريهاي جمعيت با شدت بيشتري اعلام عمومي شد. در حالي كه برخي اصولگرايان متاسفانه با اين ايده همراهي نشان دادند.
رضا روستاآزاد عضو شوراي مركزي جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي (17/06/87)تاكيد كرد: جريان دوم خرداد در انتخابات آينده نيز همچون انتخابات گذشته براي جمعيت ايثارگران خط قرمز است. برخي محافل مدعي اصولگرايي از برنامهريزي جهت همگرايي با دومخرداديها و مدلهايي چون «دولت وحدت ملي» سخن ميگويند اما اين دوستان بايد بدانند كه هدف، وسيله را توجيه نميكند. هرگز حاضر نشويم براي رسيدن به هدف خود، با گروههايي ائتلاف كنيم كه هنجارشكني و ساختارشكني و تنش آفريني را در دستور كار داشتهاند.
دبير كل جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي (ايسنا-04/08/87): ....طرح دولت وحدت ملي آنهم با جريان دوم خرداد، ريشه در همين جريان دارد. آنها براي بازگشت به صحنه، خود را به آب و آتش مي زنند. بايد بگوييم چرا جريان دوم خرداد قابل اعتماد نيست... با كمي تامل و تعقل بر همگان روشن مي شود با مديريت پشت صحنه، عدهاي در حال شكل دادن و گسترش جبههاي عليه دولت و« نه احمدينژاد» هستند و متاسفانه بعضي اصولگرايان نيز در اين كوره ميدمند و آب به آسياب دوم خرداد ميريزند ... جريان دوم خرداد ميخواهد اصولگرايان ريزش راي داشته باشند. در روزنامههايشان با يك حركت تخريبي در اين راه تلاش ميكنند. برخي اصولگرايان هم در مجلس هشتم كه دنبال دولت وحدت ملي هستند براي توجيه اقدامشان ميگويند جريان دومخرداد تمام شده است! اين يك اشتباه استراتژيك است... جريان دوم خرداد بدنبال ايجاد بياعتمادي بين نيروهاي اصولگرا است و متاسفانه برخي اصولگرايان اين موضوع را آنگونه كه بايد درك نمي كنند. مديريت اين صحنه خارج از مجلس هم براي ما آشكار است...: برخي نقدهاي غيرمنصفانه عليه دكتراحمدينژاد منجر به ريزش آراي اصولگرايان ميشود و نوعي خودزني است. از اينگونه نقدها بايد پرهيز كرد. در جاهايي هم كه بايد از دولت حمايت كرد، بايد وارد صحنه شده و حمايت كنيم...جريان دوم خرداد جريان قابل اعتمادي براي نظام و انقلاب نيست و در زماني كه در راس قدرت بود، بحرانهاي زيادي را براي مردم و نظام ايجاد كرد... ما بايد اشكالات جريان دومخرداد و نقشههاي آنها را در حوزههاي مختلف تبيين كنيم... نبايد نسبت به نقد اشكالات جريان دوم خرداد و نقشهاي آن غفلت كرد... هم اكنون در فضاي رسانهاي كشور چالش جدي روبروي جريان دوم خرداد قرار ندارد. جريان دومخرداد شبانهروز دولت را ميكوبند و هيچكس در مقابل آنها تلاش نميكند. بايد بگوييم زماني كه اين جريان در راس قدرت بود، چه بلايي سر كشور آوردند و چه بحرانهايي ايجاد كردند. هم از منظر نظري و به جهات رويكردي و عملكردي و رفتاري مطالب زيادي درباره جريان دوم خرداد وجود دارد كه ميتوان آنها را مطرح كرد. بايد از افراطيگريها، ساختارشكنيها و قانونشكنيهاي جريان دوم خرداد بگوييم. طرح اين مباحث در آستانه انتخابات دير است.
لطفالله فروزنده قائم مقام جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي(فارس- 15/09/87) گفت: وحدت ملي حقه جريان دوم خرداد براي بازگشت به قدرت است. حال آنكه مردم به دليل مواضع مرعوبانه اين جريان در مقابل دشمن از آنها رويگردان شده و اجازه بازگشت را نمي دهند... نظريه دولت وحدت ملي نظريه درستي نيست و بايد اصولگرايان توجه كنند كه وحدت با جريان دوم خرداد امكانپذير نيست. چراكه ما با اين جريان از نظر مباني، رويكردها و نوع گفتمان تفاوتهاي اساسي داريم و هيچ ارتباطي بين گفتمان اصولگرايي و دوم خردادي وجود ندارد و هيچ توافقي در مباني نظري بين ما نيست... اختلافات موجود در ميان اصوگرايان و دوم خرداديها در عملكرد نيز آشكار است و ما نميتوانيم انتظار داشته باشيم كه دولت يك شركت سهامي باشد چراكه بايد بر دولت يك اصول مشخصي حاكم باشد تا بتواند مسائل مختلف را جلو ببرد... دوم خرداديها با طرح اين بحث قصد دارند تا به جريان اصولگرا آسيب بزند و بايد اصولگرايان نيز متوجه اين حقه باشند.
حسين فدايي (جامجم۱۱ آبان ۱۳۸۷): ما همچون گذشته خط قرمز خودمان را جريان دوم خرداد ميدانيم و لذا سناريوي وحدت ملي يا ائتلاف ملي براي انتخاب نامزد را يك سناريوي طراحي شده از ناحيه دوم خرداد ميدانيم كه پوست خربزهاي زير پاي اصولگرايان است و اصولگرايان بايد مراقب باشند دچار اين اشتباه استراتژيك نشوند. به اين معنا كه ما در حوزه نظري و رويكردي سوالات اساسي و جدي نسبت به دوم خرداد داريم و تا زماني كه عناصر موثر و شاخص نسبت به رويكردها و كاركرد جريان دوم خرداد و دوره 16 ساله مديريت گذشته اعلام برائت جدي نداشته باشند، ما آنها را خط قرمزخودمان معرفي ميكنيم. هر چند برخي از همان افراد رويكرد برائت از جريان دوم خرداد را در پيش گرفته كه ما از آنها استقبال ميكنيم.
با این همه جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی به موضعگیریهای خود ادامه میداد که موجب حمله روزنامه کارگزاران (شماره 613، سه شنبه 23 مهر1387) به جمعیت ایثارگران شد: یك عضو شورای مركزی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی بدون اشاره به نام «علیاكبر ناطقنوری» به او و ایدهاش درباره طرح «دولت وحدت ملی» حمله كرد.
رضا روستا آزاد گفت: افرادی كه نتوانستهاند با بدنه جریان اصولگرا و كسانی كه مبانی مشترك فكری دارند به وحدت و همگرایی دست یابند، به دلیل برخی اغراض شخصی و گروهی در پروژه فریب جبهه دومخرداد قرار گرفتهاند. این عضو شوراي مركزی جمعیت ایثارگران، اگرچه در سخنان خود اشارهای به ناطقنوری نكرد اما از آنجا كه «دولت وحدت ملی» طرح این چهره شاخص اصولگرا برای نزدیكی با اصلاحطلبان و مقابله با محموداحمدینژاد در انتخابات آینده ریاستجمهوری بود، روشن است كه مخاطب آنها نیز شخصی به جز عضو شورای مركزی جامعه روحانیت مبارز و رئیس پیشین شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی نیست. اظهارات علیه ناطقنوری و طرح او در حالی از سوی جمعیت ایثارگران عنوان میشود كه یك منبع مطلع دیروز از جلسات محرمانه ناطقنوری با برخی از اعضای هیاترئیسه مجلس چهارم و پنجم و برخی از دیگر مقامات سیاسی خبر داد. این چهره نزدیك به رئیس اسبق مجلس به كارگزاران گفت كه «این جلسات با هدف پیگیری طرح دولت وحدت ملی برگزار میشود.» گویا ناطقنوری در این راستا اخیرا جلسهای هم با دبیركل یكی از احزاب سیاسی نزدیك به «حسن روحانی» برگزار كرده است. در دیدارهای فوق، دو گزینه بیشتر از باقی گزینهها برای حضور در انتخابات آینده ریاستجمهوری مطرح بودهاند. این دو نفر «محمدباقر قالیباف» و «حسن روحانی» هستند. گفته میشود به علت خصومت موجود میان تشكلهای حامی قالیباف در انتخابات گذشته ریاستجمهوری (از جمله جمعیت ایثارگران) با ناطقنوری، طرح نام شهردار كنونی تهران با «اهداف دیگری» صورت گرفته است. این جلسات در شرایطی برگزار میشود كه پس از واكنش منفی اصولگرایان و اطلاحطلبان به طرح عضو جامعه روحانیت مبارز، ناطق چندی پیش از شكست آن طرح خبر داد. اینگونه است كه با افزایش تحركات ناطقنوری و آشكار شدن برخی علائم از خواست تعدادی از اصولگرایان برای بازگشت او، شكافهای قدیمی سرباز میكند و اختلافات آشكار میشود. عضو شورای مركزی جمعیت ایثارگران در این شرایط است كه پس از جلسه شورای مركزی تشكل خود كه نشاندهنده موضعگیری رسمی این حزب سیاسی بانفوذ اصولگرایان است، به طرح ناطق حمله میكند و او را «فریبخورده» و «دارای اغراض شخصی و گروهی» معرفی میكند. روستاآزاد گفت: اصولگرایان در طرح فریب جبههدوم خرداد مبنی بر «دولت وحدت ملی» قرار نگیرند و هشیارانه به وحدت و همگرایی در میان جریان اصولگرا بیندیشند. وی افزود: افرادی كه نتوانستهاند با بدنه جریان اصولگرا و كسانی كه مبانی فكری مشترك دارند به وحدت و همگرایی دست یابند به دلیل برخی اغراض شخصی و گروهی در پروژه فریب جبهه دومخرداد قرار گرفتهاند. عضو شورای مركزی جمعیت ایثارگران سپس دنبالكنندگان طرح دولت وحدت ملی را به «افتادن در دام افراطیون دومخردادی» متهم كرد و گفت: «افراطیون دومخرداد در كارگزاران و مشاركت با طرح این پروژه درصدد اختلافافكنی در جبهه اصولگرایان و ریزش آرای این جریان اصیل هستند و متاسفانه برخی اصولگرایان در دام آنها افتادهاند.»
به گزارش ايلنا، حسين فدايي كه در نشست هفتگي اعضاي شوراي مركزي جمعيت ايثارگران سخن ميگفت، (04/08/87) اظهار داشت: ما بايد اشكالات جريان دوم خرداد و نقشههاي آنها را در حوزههاي مختلف تبيين كنيم. نبايد نسبت به نقد اشكالات جريان دوم خرداد و نقشهاي آن غفلت كرد. جريان دوم خرداد شبانهروز، دولت را ميكوبد و هيچكس در مقابل آنها تلاش نميكند. بايد بگوييم زماني كه اين جريان در راس قدرت بود، چه بلايي سر كشور آوردند و چه بحرانهايي ايجاد كردند. هم از منظر نظري و به جهات رويكردي و عملكردي و رفتاري مطالب زيادي درباره جريان دوم خرداد وجود دارد كه ميتوان آنها را مطرح كرد. بايد از افراطيگريها، ساختارشكنيها و قانون شكنيهاي جريان دوم خرداد بگوييم. طرح اين مباحث در آستانه انتخابات دير است. دبير كل جمعيت ايثارگران با بيان اينكه طرح دولت وحدت ملي آنهم با جريان دوم خرداد، ريشه در همين جريان دارد، ادامه داد : آنها براي بازگشت به صحنه خود را به آب و آتش ميزنند. بايد بگوييم چرا جريان دوم خرداد قابل اعتماد نيست. با كمي تامل و تعقل بر همگان روشن مي شود با مديريت پشت صحنه، عدهاي در حال شكل دادن و گسترش جبههاي عليه دولت و نه احمدينژاد هستند و متاسفانه بعضي اصولگرايان نيز در اين كوره ميدمند و آب به آسياب دوم خرداد ميريزند. جريان دوم خرداد ميخواهد اصولگرايان ريزش راي داشته باشند. در روزنامههايشان با يك حركت تخريبي در اين راه تلاش ميكنند. برخي اصولگرايان هم در مجلس هشتم كه دنبال دولت وحدت ملي هستند، براي توجيه اقدامشان ميگويند جريان دوم خرداد تمام شده است، اين يك اشتباه استراتژيك است. فدايي با بيان اين اعتقاد جريان دوم خرداد بدنبال ايجاد بياعتمادي بين نيروهاي اصولگرا است و متاسفانه برخي اصولگرايان اين موضوع را آنگونه كه بايد درك نميكنند، گفت: مديريت اين صحنه خارج از مجلس هم براي ما آشكار است. برخي نقدهاي غيرمنصفانه عليه احمدي نژاد منجر به ريزش آراي اصولگرايان ميشود و نوعي خودزني است. از اينگونه نقدها بايد پرهيز كرد. در جاهايي هم كه بايد از دولت حمايت كرد، بايد وارد صحنه شده و حمايت كنيم.
روزنامه کارگزاران نیز حمله به جمعيت ايثارگران و اصولگرایان تحولخواه را همچنان در دستور دارد. این روزنامه در گزارشی(شماره 637 پنجشنبه23 آبان 1387) نوشت: برخی اصولگرایان منتقد دولت برای تحتالشعاع قرار دادن اختلافات خود با دولت نهم و رئیس آن، پروژه سیاسی ـ رسانهای جدیدی را علیه اصلاحطلبان كلید زدهاند. این عده از اصولگرایان، اخیرا با افزایش موضعگیریهای شدیداللحن خود علیه اصلاحطلبان و بهطور خاص دولت و مجلس اصلاحات، تلاش دارند تا اختلافات گسترده و مبنایی خود با دولت نهم و حامیانش را تنها در حد اختلافنظر و سلیقه مطرح كنند. جریان «اصولگرایان تحولخواه» به طور عام و «جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی» به طور خاص، محوریت این پروژه را برعهده دارند... حملات مكرر اصولگرایان تحولخواه و به خصوص مسوولان جمعیت ایثارگران علیه اصلاحطلبان در شرایطی افزایش یافته كه دیگر طیفهای اصولگرای منتقد دولت به دلایل مختلف، رویهای مسالمتجوتر با اصلاحطلبان در پیش گرفتهاند و تلاش میكنند تا با این كار، چهرهای معتدل و منطقی از خود در جریان رقیب را به نمایش بگذارند.
ل) ارزيابي يك حادثه عبرت انگيز
روزنامه کارگزاران در گزارشی از این همایش با عنوان «تمرین وحدت ملی در مجلس» ( شماره 655 ، چهارشنبه13 آذر 1387) نوشت: با لبیك مسوولان ارشد نظام و بسیاری از چهرههای شاخص سیاسی كشور از گرایشهای مختلف به دعوت علی لاریجانی، همایش «سیامین سال قانونگذاری و نظارت» در غیاب محمود احمدینژاد به تجلی شعار «وحدت ملی» تبدیل شد. اكثر چهرههای شاخص كه علیاكبر ناطقنوری با آنها ملاقات كرده و ایده خود برای تفاهم بر سر كاندیدای واحد در انتخابات ریاستجمهوری را در میان گذاشته بود، روز گذشته در صحن مجلس گردهم آمدند تا از ضرورت «وحدت» میان مسوولان در شرایط فعلی سخن گویند. در این میان صندلی محمود احمدینژاد تا پایان همایش خالی ماند تا رئیس دولت نهم شنونده نطق ناطقینی كه جملگی منتقدان جدی او هستند، نباشد...حضور نمایندگان از گرایشات مختلف سیاسی در جلسه روز گذشته یادآور فضای باز سیاسی در اوایل انقلاب و ورود كاندیداهایی از همه جریانها و طیفهای سیاسی بود. جریانات سیاسی كه بعد از مجلس اول با گسترش دامنه ردصلاحیتها و نظارت هیاتهای اجرایی و ناظر دیگر امكان ورود به پارلمان را نیافتند. حضور عزتالله سحابی، هاشم صباغیان، اعظم طالقانی و علی حكمت در همایش «30 سال قانونگذاری و نظارت» در كنار چهرههایی چون جمیله كدیور، علی تاجرنیا، علیاكبر موسویخوئینی، جلیل سازگارنژاد، شهربانو امانی و... نماد جریانی بودند كه با تیغ ردصلاحیت از حضور در پارلمان منع شدهاند...علیلاریجانی در اولین سال ریاست خود بر قوه مقننه در هفته مجلس تصمیم به برگزاری این همایش یك روزه گرفت، تا به گفته او، «با چنین سازوكارهایی از ظرفیت فكری سرمایههای كشور برای ساماندهی امور جاری كشور بهره برده شود». لاریجانی پیش از برگزاری این همایش از شعار «وحدت ملی» ناطقنوری به شدت حمایت كرده و منتقدان این ایده را افراد «كمسواد» با «ذهن بسته» توصیف كرده بود. اكبر هاشمیرفسنجانی نیز در سخنرانی خود از شرایط حساس كشور سخن گفت و به «وحدت» مسوولان تاكید كرد."
جمیله كدیور همسر عطاءالله مهاجرانی نیز در سرمقاله همان روز با عنوان« وحدت فوری» نوشت: همایش سیسال قانونگذاری در ایران كه به همت مجلس هشتم برگزار شد، از جهات مختلف حركتی قابل تقدیر بود. از حق نمیتوان گذشت كه این ااقدام، با هر هدف یا خاستگاه كه مدنظر دستاندركاران برگزاری آن بوده، از یك جهت نمایانگر تدبیر سیاسی هیات رئیسه مجلس هشتم بود و از جهت دیگر نیز نشانه عقلانیت حاكم بر آن كه در هر حال میتوان جوانههای امید تحول در نوع نگاه، گفتار و عملكرد طیفی از جریان حاكم را از آن انتظار داشت. نفس دعوت از همه نمایندگان مجالس هفتگانه سابق از سوی مجلس هشتم، با هر صبغه و سلیقه سیاسی، خود درسآموز بود؛ تعابیری نیز كه از سوی رئیسان مجالس سابق در رابطه با نمایندگان با گرایشهای مختلف به عنوان ذخایر و سرمایههای انقلاب بیان شد نیز به عنوان نشانهای از یك رویكرد جدید بود؛ رویكردی كه به جای چنگ انداختن به چهره رقیب و حذف و نفی هر كه غیر از ما میاندیشد، به دنبال تلطیف و تحبیب قلوب و اندیشهها بود. در سخنان رئیس مجلس هشتم آقای دكتر لاریجانی این افق و نگاه مشهود بود. وقتی گفت؛ جمع حاضر سرمایه ملی كشور است، پیدا بود كه او به جمع به عنوان یك كلیت نگاه میكند؛ جمعی كه گرایشهای مختلف و متفاوت سیاسی و فرهنگی را در خود داشت.
و) نتيجهگيري:
1- اجزاي تشكيلدهنده اين وحدت، عناصر و جريانات متضادي هستند.
2- اصول تشكيل دهنده اين نوع وحدت(!) اصول اساسي چون پاسداري و گسترش گفتمان اصولگرايي يا همان گفتمان انقلاب اسلامي را به هيچ وجه مدنظر ندارند بلكه فقط اثبات «شرايط اضطراري و بحراني» در كشور و «نفي» و «قدرتطلبي» را دنبال ميكنند.
3- هدف اين وحدت، تشكيل جبههاي گسترده از اصولگرايان تا دوم خرداديها و سايرين براي عينيت بخشيدن به شعار «نه احمدينژاد» و تصاحب قدرت است. براين اساس هر طرحي كه اجزاي تشكيل دهنده، محتوا و هدف آن در راستاي گسترش گفتمان اصولگرايي و وحدت اصولگرايان و عقلانيت و نهايتاً تقويت و پيروزي اصولگرايان نباشد از نظر ما مردود و غيرقابل قبول است.
4 ـ همانگونه كه ملاحظه شد منشأ و خواستگاه اصلي طرح «دولت وحدت ملي» ريشه در اردوگاه دوم خرداد دارد كه از زبان برخي عناصر اصولگرا صادر و به نام آنها تمام شد.
قطعاً انگيزه طراحان و حاميان طرح «دولتوحدتملي» متفاوت است و ما همه را با يك رويكرد نمينگريم؛ ولي هشدار ميدهيم كه اشتباه بزرگان نيز بزرگ است و گاهي خسارتي جبرانناپذير دارد. البته احترام همگان براي ما محفوظ است؛ بنابراين متواضعانه از همه فعالين اصولگرا دعوت ميكنيم به جاي طرح «دولتوحدتملي» به گسترش گفتمان اصولگرايي بينديشند و موانع وحدت آن را برطرف كنند.
ه)راهكارها:
1- محور قرار دادن دیدگاههای رهبری در تحلیلها و جلسات:
از اشكالات جدي كه امروز دامنگير اصولگرايان شده اين است كه به دليل درگير شدن در كارهاي اجرايي كمتر به تحليل محتوا و تبيين چراغ راه خود يعني بيانات حكيمانه رهبري ميپردازند. اين مهم علاوه بر جزوات تحليلي بايستي در جلسات و جمعهاي نخبه اصولگرا مورد توجه و تأمل قرار گيرد. اگر رهنمودهاي رهبري را به درستي براي خود تبيين ميكرديم، امروز به روشني مرزهاي خود را با مخالفين حاكمين ديني، اسلام، ولايت، امام و رهبري تشخيص ميداديم.
2- آسیبشناسی منطقی جبهه اصولگرایان:
بدون ترديد اصولگرايان بعد از پيروزيهاي مختلف و مواجه شدن با چالشهاي در قدرت بودن و سازو كارهايي كه در گذشته داشتهاند دچار آسيبهاي جدي شدهاند. اكنون بر همه طيفها، احزاب، گروهها و نهادهاي كارشناسي جريان اصولگراست كه به آسیبشناسی منطقی جبهه اصولگرایان بپردازند تا مجددا مورد اقبال عمومي قرار گيرند.
3- رفع خلاء تحليل:
متأسفانه تحليلهاي جدي و اساسي در ميان طيفهاي اصولگرا منتشر نميشود. خلا تحليل، فضا را براي طرح سخنان غير منطقي، يارگيري رقيب از جبهه خودي، تخريب دولت و... فراهم ساخته است.
4- حاکمیت فضای اخلاقی در جبهه اصولگرایان:
متأسفانه برخي قدرتطلبيها، بيمهريها، دروغها و.. موجب شده تا بحران اخلاق در جريان اصولگرا به مرحله هشدار دهنده برسد... در اولين گام خودسازيهاي شخصي(دعا، نيايش و...) و در گام بعدي بازخواني اخلاق در عرصه سياست در پيمودن ادامه راه مفيد خواهد بود.
5- تبیین خطرات جبهه دوم خرداد وتبیین چرایی خط قرمز بودن آن:
اصولگرايان بايد خط قرمز خود را جبهه دومخرداد قرار داده و با هر آن كس كه با اين جبهه وارد معامله و ائتلاف شود نيز با همان نگاه وارد تعامل شوند. آنهايي كه در انتخابات سال 84 درصدد بودند تا كشور را در مسير سكولاريزاسيون (همچون 8 سال گذشته) راهنما باشند و خط وابستگي و انقياد در مقابل نظام سلطه را پيگيري ميكردند، به بنبست رسيدند و اين خط آن روز توسط رهبري و با هوشياري ملت و وحدت اصولگرايان كور شد. همانها امروز جريان و پروژهاي راه انداختهاند تا از متحصنين مجلس ششم تا ملي ـ مذهبيهاي مجلس اول تا هر آن كس كه به بهانهاي با نظام، رهبري و دولت مشكل دارد همه را بسيج كنند و زمينههاي تهديد يا استحاله نظام را پديد آورند. اين كه يك طرف «دولت وحدت ملي» كساني هستند كه حادثه تير سال 87، ايجاد حاكميت دوگانه، عدم نياز به نظارت شوراي نگهبان، هضم شدن در هنجارهاي بينالمللي، عدم نياز به اسلام براي اداره كشور و تحصن در مجلس ششم را كليد زدند و كشور و نظام را با استعفاهاي دستهجمعي و كنارهگيري از حكومت، دچار بحران كردند، همانهايي كه در روزنامههاي تحت مديريت خود چه در دولت و چه در خارج از آن، شديدترين اهانتها را به اسلام، پيامبر، قيام امامحسين(علیه السلام) ، شهدا، ولايت، رهبري و… داشتند و به قول خودشان هر 9 روز براي كشور يك بحران به وجود ميآوردند، بايد براي مردم گفته شود. كساني كه دربنبستهاي مديريتي كشور اگر كسي حتي رنگ و بويي هم از اصولگرايي داشت را حذف ميكردند و اكنون چگونه ميخواهند دولت وحدت ملي را تشكيل دهند. پوشيده ميگوئيم و ميگذريم اما چگونه ممكن است كسي اصولگرا باشد و در دام اين «فريب بزرگ» قرار گيرد؟
6- تبیین گفتمان اصولگرایی وتبیین چرایی توسعه آن:
گفتمان و شاخصههاي اصولگرایی بارها از سوي رهبر حكيم انقلاب بيان شده است. اين گفتمان و شاخصهها نيازمند بازخواني مجدد است چرا كه عدم توجه، همه را در ادامه راه دچار مشكل خواهد ساخت؛ علاوه بر آنكه بايستي تلاش كنيم اين گفتمان توسعه بيشتر يافته و به دور از تنگ نظري دامنه آن را گسترش دهيم.
7- تبیین نقاط مثبت عملکرد اصولگرایان خصوصا در حوزه دولت
برخي به دليل خلاء تحليل، كار جبهه رقيب را تمام شده تلقي كرده و همچنين در پاسخگويي به افكار عمومي هم ضرورتي نميبينند؛ در حالي كه بايستي به افكار عمومي احترام گذاشته نسبت به تبیین نقاط مثبت عملکرد اصولگرایان خصوصاً در حوزه دولت اقدام نماييم.
8- هماهنگی رسانههای جبهه اصولگرا
بعد از انتخابات سوم تير 84، رسانههای جبهه اصولگرا كمترين هماهنگي را با هم داشتهاند و اين در حاليست كه نقاط همگرايي بسياري (از جمله ضرورت نقد جبهه دوم خرداد) در ميان آنها وجود دارد. اين مهم حداقل با برگزاري جلسات مشترك قابل تحقق است.
9- خودداری از ارایه هرگونه مصداقی برای انتخابات دهم قبل از تفاهم و بازدارندگی از ریزش سبد رأی دكتر احمدی نژاد:
براي رهايي از دام و ترفند طرح «دولت وحدت ملي»، ايجاد فضاي تفاهم، همدلي و گفتگو در ميان طيفهاي مختلف جبهه اصولگرا ضروري است. اصولگرايان بايد سريعتر ديوارهاي بياعتمادي را از ميان خود بردارند و بيش از گذشته جلسات چهره به چهره خود را دنبال كنند. آنها بايد سريعاً سازوكارهاي تعامل و وحدت همراه با آسيبشناسي گذشته را طرحي نمايند و همه طيفهاي جريان اصولگرا به روشني بيان كنند كه به دنبال وحدت در درون اين جريان اصيل هستند و با ساز وكاري كه طراحي خواهند كرد، نامزدي اصولگرا و رأيآور را معرفي خواهند كرد و در اين رهگذر البته نخواهند گذاشت سبد رأي دكتر احمدينژاد و دولت نهم دچار آسيب شود. معرفي هرگونه مصداقی برای انتخابات دهم قبل از تفاهم موجب اخلال در روند وحدت اصولگرايان و ریزش سبد رای دكتر احمدی نژاد خواهد شد.
ي) توشه راه
در پايان چند جمله حكيمانه از رهبر بصير و فرزانه انقلاب حضرت آيتاللهالعظميخامنهاي را زينتبخش اين تحليل قرار ميدهيم. كه اين رهنمودها ميتواند اساس تعيين راهبرد براي اصولگرايان باشد:
«حساس بودن شرايط كشور و نشانههاي آن بعد از پيروزي انقلاب اسلامي همواره وجود داشته و اين مساله به معناي وجود خطر و بحران نيست».(16/10/86)
«مجموعه نیروهای معتقد به انقلاب با سلایق و عقاید مختلف باید در چارچوب اصول با یكدیگر اتحاد و همكاری داشته باشند و مرزهای فكری، عقیدتی و ارزشی خود را با دشمن پررنگ كنند». (7/12/86) «دولت نهم به اين علت، هدف حملات بيوقفه، قرار دارد كه گفتمان آن، گفتمان امام و انقلاب است» ( 02/06/87)
«همه كسانى كه دلسوزند و به سرنوشت كشور و نظام علاقهمندند، بايد آرزو، دعا و تلاش آنها اين باشد كه دولت در بخشهاى مختلف، توفيقاتى را كه شايسته زمان و شايسته نياز كشور است، به دست بياورد. اگر فرض كنيم كسى به خاطر اختلاف سليقه يا اختلاف فكر يا برخى تحليلها و استنتاجهاى سياسىِ طبعاً غلط، آرزو كند دولت در كار خود موفق نشود يا در عمل براى عدم موفقيت دولت كارى بكند و حركتى انجام دهد، اين به هيچوجه پذيرفته نيست. (18/7/85)
/الف
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}