نویسنده: فردریک لیمهویز
مترجم: حسن رضایی

 

انکشاف حوادثی در آینده، مخصوصاً در پایان زمان (1) و نوعی آخرت شناسی دینی با تأکید بر حوادث کیهانی که در پایان جهان رخ خواهد داد. چون بیشتر حوادث آخرالزمان در قرآن با زنده شدن دوباره‌ی مردگان ارتباط دارد، فخر رازی (د. 606) این حوادث را «پیش‌درآمدهای روز قیامت» (مقدمات یوم القیامه) نام می‌نهد. (تفسیر، ذیل زُمَر: 68)

در قرآن

قرآن به عنوان پیامی وحیانی و نبوی به میزان زیادی از سنخ مکاشفات آخرالزمانی است، اما بخش‌هایی در قرآن هست که به نحو جدی‌تری به این مضمون می‌پردازند. مثلاً سوره‌های تکویر، انفطار و زلزله به درستی «سوره‌های آخرالزمانی» نام گرفته‌اند، چرا که تماماً به ترسیم آشفتگی نظم طبیعی امور در آخرالزمان می‌پردازند. نمونه‌ای گویا آیات 1-14 تکویر است که از اولین آیات آخرالزمانی نازل شده محسوب می‌شود: «آن‌گاه که خورشید به هم درپیچید و آن‌گاه که ستارگان همی تیره شوند و آن‌گاه که کوه‌ها به رفتار آیند، وقتی شتران ماده وانهاده شوند... هر نفس بداند چه فراهم دیده». با این حال، بخش‌های دیگر قرآن لزوماً کمتر از این به آخرالزمان نمی‌پردازند. به خصوص در نخستین سوره‌های نازل شده مضمون پایان جهان و پدیده‌های وحشتناک مربوط به آن پیوسته ذکر می‌شود. قرآن‌پژوهان مسلمان و غیرمسلمان (به رغم وابستگی متقابل به یکدیگر) هیچ‌گاه بر سر ترتیب نزول این فقرات قرآنی به توافق نرسیده‌اند، اما بر این موضوع اجماع دارند که این آیات آخرالزمانی در اوایل دوره‌ی وحی نازل شده‌اند: (واقعه: 1-56؛ قیامه: 7-15؛ عبس: 33-42؛ تکویر: 1-14؛ انفطار؛ مطففین؛ انشقاق؛ فجر: 21-30؛ زلزله؛ قارعه). محققان غربی، با به کار بستن طبقه‌بندی تئودور نُلدکه و رژی بلاشر، تصویری‌ترین بخش‌های آخرالزمانی را به اواخر دوره‌ی اول مکی و دوره‌ی دوم مکی مربوط می‌دانند. در نمودار بل، این بخش‌ها متعلق به «دوره‌ی اولیه‌ی قرآن» اند.
تصاویر پایان جهان در این سوره‌های اولیه غالباً بسیار مهیّج و حاوی توصیفات پرمایه از حوادث کیهانی است. اما، با توجه به تنوع تصاویر سوره‌های مختلف، نمی‌توان تصویر دقیقی از حوادث پایان جهان ترسیم کرد. همان‌طور که رودی پارتِ اظهار می‌کند، در روز قیامت «زمین شدیداً به جنبش می‌افتد. تکان می‌خورد، می‌لرزد، مچاله می‌شود و هموار می‌شود. زمین محتویات خود را بیرون می‌افکند و خود را تهی می‌کند. کوه‌ها همانند سراب شکل‌های مختلفی می‌یابند. آنها همانند پشم زده شده، متلاشی می‌گردند و به شن و غبار تجزیه می‌شوند. آسمان شبیه فلز گداخته خواهد بود، تکه‌تکه خواهد شد، می‌شکافد و از حفره‌های عمیق لبریز می‌شود. خورشید درهم می‌پیچد. ماه تاریک می‌شود. خورشید و ماه به یکدیگر برمی‌خورند. ستارگان خاموش می‌شوند و فرو می‌ریزند (یا تیره می‌شوند) و نظایر اینها. به سختی می‌توان اوصاف متفاوت فوق را در کنار یکدیگر نهاد و گزارش منسجم و جامعی از حوادث روز قیامت ارائه کرد. تک‌تک سوره‌ها را همان‌طور که جداگانه قرائت می‌شوند، باید جداگانه در نظر گرفت. در واقع، تصاویر حوادث روز قیامت درصدد ترسیم عینی واقعیت یا پیش‌گویی مو به موی حوادث آینده نیستند. آنها با این نیت طراحی و صورت‌بندی شده‌اند که مخاطب را بهت‌زده کنند و این وحشت را در دل افکنند که در زمان آینده، در روز قیامت، تمام خلقت به هم خواهد ریخت». (Mohammed, 64-65)
علاوه بر این حوادث کیهانی، نشانه‌های دیگری هم هست که علامت پایان جهان خواهد بود، مثلاً بند گسستنِ یأجوج و مأجوج (کهف: 94؛ أنبیاء: 96). خداوند از دل زمین چهارپایی بیرون می‌کشد که سخن می‌گوید (نمل: 82) و در صور یا ناقور دمیده خواهد شد تا تمام موجودات فرا خوانده شوند (صور، مثلاً در نمل: 87؛ یس: 51؛ زمر: 68؛ حاقّه: 13؛ نباء: 18؛ ناقور در مدثر: 8).
جالب آنکه اولین بیانات آخرالزمانی قرآن صراحتاً به پایان جهان اشاره نمی‌کنند، بلکه مستقیماً به رستاخیز مردگان می‌پردازند یا جزئیات بسیاری درباره‌ی روز جزا عرضه می‌کنند. بیشتر مضامین تلویحی است، اما نتیجه‌ی نهایی آشکار است: کافران و بدکاران مجازات دوزخ را متحمل می‌شوند و پاداش مؤمنان، که اعمال صالح انجام داده‌اند، بهشت خواهد بود. این واقعیت که بخش اعظم مطالب به تلویح در آیات آخرالزمانی اولیه‌ی قرآن آمده است، این نظر را پیش می‌نهد که در شهر مکه، در اوایل نزول وحی، دست‌کم بخشی از مخاطبان محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) با برخی از این تصاویر آخرالزمانی آشنا بوده‌اند. محققان خاطر نشان کرده‌اند که تصاویر فوق یادآور مشابهت‌های بسیار با متون آخرالزمانی رسمی و غیررسمی مسیحی و یهودی‌اند، اما ویژگی‌های عربی، از قبیل وانهاده شدن شترانِ باردارِ ده ماهه (تکویر: 4)، به قرآن اختصاص دارند.
برخی از اوصاف پدیده‌های آخرالزمانی تنها یک بار در قرآن به کار رفته‌اند، مثلاً: «چون زمین با تکان سختی لرزانده شود و کوه‌ها ریزه ریزه شوند» (اذا رُجَّتِ الارضُ رجّاً و بُسَّتِ الجبالُ بَسّاً) (واقعه: 4-5). یکی از ویژگی‌های بارز اوصاف حوادث آخرالزمانی در قرآن آن است که هیچ اشاره‌ای نمی‌شود که چه کسی یا چه چیزی مسبب این حوادث است (بنت الشاطی، تفسیر، 80/1). در اغلب موارد، معانی اصطلاحات آخرالزمانی، همچون «فاجعه‌ی عظیم» (الطامّة الکبری، نازعات: 34) و «صدای مهیب» (الصاخّة، عبس: 33)، صریح و سرراست نیست و در تفاسیر سنتی به ذکر این مطلب اکتفا می‌شود که اینها نام‌های روز قیامت‌اند (مثلاً طبری، تفسیر). در مورد «القارعة» (قارعة: 1-3) نیز همین توضیح داده می‌شود، اما واژه‌ی مذکور همچنین در اشاره به فاجعه‌ای به کار می‌رود که در آیات مربوط به داستان‌های عذاب بر سر کفار فرو می‌آید (رعد: 31؛ حاقه: 4). به همین‌سان، ریشه‌ی ر ج ف (که در اصل به معنای «لرزیدن» است) هم در آیات آخرالزمانی و هم در آیات داستان‌های عذاب به کار می‌رود (اعراف: 78، 91، 155؛ عنکبوت: 37؛ مزمل: 14؛ نازعات: 6). فقرات آخرالزمانی به همراه اعلام داوری نهایی از اولین مضامین قرآن است. مضمون عذاب درا سلام، همانند مسیحیت و یهودیت، مسئله تعارض آن را با رحمانیت آفریدگار رحمان و رحیم پیش آورده است. (نک. Watt-Bell, Introduction, 158-162; Paret, Mohammed und der Koran, 62-71).
همان‌طور که مسبب حوادث روز قیامت و ماهیت دقیق آن معلوم نیست، زمان بروز آن نیز در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. حتی خود پیامبر هم نمی‌توانست زمان پایان جهان و قیامت و داوری بعد از آن را اعلام کند (نازعات: 43)، اما بارها و بارها گفته شده است که این حوادث حتماً رخ خواهند داد و در فاصله‌ی اندکی از ما قرار دارند (مثلاً ذاریات: 5-6؛ طور: 7؛ نجم: 57؛ نبأ: 40). مطابق آیه‌ی 18 محمد، علائم و نشانه‌های روز قیامت (اَشراط) قبلاً رخ داده‌اند، اما خود ساعت قیامت به ناگهان فرا خواهد رسید.

در تفسیر و حدیث

این واقعیت که در قرآن حتی پیامبر هم نمی‌تواند زمان قیامت را پیشگویی کند، احتمالاً یکی از دلایلی است که باعث می‌شود مفسران به تشریح حوادث آخرالزمانی نپردازند یا نتوانند زمان دقیق قیامت را اعلام کنند. مثلاً طبری (د. 310) در مقدمه‌ی تفسیر خود در اشاره به آیه‌ی 7 آل عمران و آیه‌ی 187 اعراف بیان می‌کند که خداوند دانش و تفسیر حوادث آخرالزمانی را مخصوص خود نگاه داشته است. (تفسیر، 74/1)
با این حال، در آثار تفسیری، پاره‌ای جزئیات اضافی را می‌توان یافت که از منظر سنتی پذیرفتنی‌اند. به طور مثال، معمولاً چنین گفته می‌شود که یکی از فرشتگان، اسرافیل یا جبرئیل، در صور خواهد دمید که هم او «مُنادی» ذکر شده در آیه‌ی 41 ق است. در متون تفسیری از دو نفخ صور سخن رفته است (زمر: 68). با اولین نفخ صور، همه‌ی افراد به جز عده‌ی معدودی از برگزیدگان خداوند (کرّوبیان یا شهیدان، نک. آل عمران: 169) خواهند مرد و رستاخیز مردگان چهل سال بعد و با دومین نفخ صور رخ خواهد داد (مقاتل، تفسیر؛ طبری، تفسیر؛ قرطبی، جامع؛ بیضاوی، أنوار). ابولیث سمرقندی (د. 375) در تلاشی آشکار برای سازگار کردن آیه‌ی 68 زمر و 87 نمل (نک. فخر رازی، تفسیر، ذیل زمر: 68)، روایت دیگری را در تفسیر خویش ذکر می‌کند که به پیامبر منسوب است: اولین نفخ صور یا ناقور (که شعاع آن به بزرگی فاصله‌ی زمین و آسمان است) تمام مخلوقات را به وحشت می‌اندازد. با نفخ دوم، ساکنان آسمان و زمین می‌میرند. در هنگام نفخ سوم، تمام جان‌ها یا روح‌ها (ارواح) در صور جمع می‌گردند و آنگاه به درون بدن‌های مربوط دمیده می‌شوند تا رستاخیز به پا گردد (تفسیر، ذیل زمر: 68). طبری (د. 310) روایت ابوهریره‌ی صحابی درباره‌ی سه نفخ صور را بی‌هیچ توضیح اضافه‌ای ذکر می‌کند (تفسیر، ذیل نمل: 87 و زمر: 68) و قرطبی (د. 671) پس از ذکر سه نفخ فوق، به صراحت بیان می‌کند که فقط دو نفخ صور وجود خواهد داشت (جامع، ذیل نمل: 87). ابن کثیر (د. 774) در تفسیر خویش از آیه‌ی 87 نَمل و آیه‌ی 68 زمر نیز به سه نفخ صور اشاره می‌کند (تفسیر ذیل آیه). یکی دیگر از جزئیات مقبول درباره آخرالزمان این است که عیسی دجّال را شکست خواهد داد. ابن کثیر بر مبنای میل وافر به ارائه‌ی اطلاعات بسیار جزئی از حوادث آخرالزمان (با نقل حدیث مندرج در کتاب صحیح مسلم (د. 261) [کتاب الفتن، 117] و دیگر منابع) می‌گوید که دوران صلح پس از شکست دجّال هفت سال به طول خواهد انجامید. معمولاً در رابطه با «مکان قریب» در آیه‌ی 41 ق، «صخره‌ی اورشلیم» (صَخر بیت المَقدَس) مکان به صدا درآمدن صور معرفی می‌شود، به این دلیل که این مکان را نزدیک‌ترین نقطه زمین به آسمان می‌دانسته‌اند (مثلاً مقاتل، تفسیر؛ طبری، تفسیر؛ ابولیث سمرقندی، تفسیر؛ ماوردی، نکت؛ زمخشری، کشّاف؛ قرطبی، جامع؛ ابن‌کثیر، تفسیر؛ محلّی و سیوطی، جلالین ذیل آیات مربوط). مُقاتِل (د. 150) مدعی است که آخرالزمان به منزله‌ی پایان عمر زمین نیست، بلکه جهان «از هر آنچه در اوست تهی می‌شود. جهان سفید و نو خواهد شد، گویی نقره‌ای پرداخت شده است؛ شعاعی همچون پرتوهای خورشید خواهد داشت؛ در روی آن هیچ گناهی صورت نمی‌پذیرد و هیچ خونی ریخته نمی‌شود» (تفسیر، ذیل زلزله: 2).
در متون حدیثی (از قبیل فصلی از کتاب صحیح مسلم با عنوان «کتاب الفِتَن و اَشراطُ الساعة» که حاوی 143 حدیث در باب موضوع مذکور است) بسیار بیشتر از قرآن و متون تفسیری به شرح پرشاخ و برگ حوادث آخرالزمانی پرداخته‌اند. میان قرآن‌پژوهان غربی بررسی مسئله آخرالزمان در قرآن چندان با اقبال روبه‌رو نشده است، به ویژه در قیاس با بذل توجه فراوانی که اخیراً به متون آخرالزمانی یهودی و مسیحی می‌شود.

پی‌نوشت‌ها:

1- ظاهراً آخرالزمان از نظر مؤلف پایان دنیا و پیدا شدن نشانه‌های قیامت (اشراط الساعة) است، در صورتی که در متون اسلامی آخرالزمان از بعثت پیامبر شروع می‌شود و تا نفخ صور ادامه دارد و حوادثی که در سنت آمده که در آخرالزمان رخ می‌دهد مربوط به این دوره است نه پایان دنیا.

منابع تحقیق :
خواننده گرامی! منابع مقاله را در نسخه ی چاپی ملاحظه فرمایید.
منبع مقاله :
مک اولیف، جین دَمن؛ (1392)، دائرةالمعارف قرآن (جلد اول آ-ب)، ترجمه‌ی حسین خندق‌آبادی و دیگران، تهران: انتشارات حکمت، چاپ اول.