مطالعه موفق با تمركز (قسمت چهارم)

نويسنده:م. حورايي



روش مطالعه متمركز

ذهن شما همواره مي خواهد درگير و مشغول باشد. بنابراين اگر آنچه كه اكنون انجام مي دهيد در شما درگيري و مشغوليت ذهني ايجاد كند، فكر شما ديگر لزومي احساس نمي كند كه به جاي ديگر برود و در آنجا درگير شود. اما اگر در انجام اين كار، درگيري ذهني ايجاد نشود، ذهن شما شتابان به جايي مي رود كه خود را در آنجا مشغول كند.

حواس پرتي چيست؟

ما مي خواستيم روش صحيح مطالعه متمركز را براي شما توضيح دهيم، ديديم كه بايد ابتدا حواس پرتي را تعريف كنيم. شايد شما تا به حال خيلي به "حواس پرتي" فكر كرده باشيد و بارها از خود پرسيده باشيد كه چرا گاهي به هنگام مطالعه حواس آدم پرت مي شود؟ ما نمي دانيم كه شما براي اين سؤال خود چه جوابي پيدا كرده ايد اما پاسخ صحيح اين پرسش را به شما مي كوييم: "حواس پرتي چيزي نيست جز تمايل ذاتي ذهن به درگيري و فعاليت."
ذهن شما همواره مي خواهد درگير و مشغول باشد. بنابراين اگر آن چه كه اكنون انجام مي-دهيد در شما درگيري و مشغوليت ذهني ايجاد كند، فكر شما ديگر لزومي احساس نمي كند كه به جاي ديگر برود و در آنجا درگير شود. اما اگر در انجام اين كار، درگيري ذهني ايجاد نشود، ذهن شما شتابان به جايي مي رود كه خود را در آنجا مشغول كند. و اين همان حواس پرتي است. براي روشنتر شدن موضوع، مثالي بزنيم: وقتي دوستتان با شما صحبت مي كند، اگر بتواند با بيان خود در شما مشغوليت ذهني و توجه و علاقمندي ايجاد كند، شما با تمركز فراوان به تمام حرفهايش گوش مي دهيد. اما اگر او نتواند چنين تأثيري در شما بگذارد چون ذهن شما درگير نمي شود به سرعت فكر ديگري به ذهنتان راه مي يابد و شما در حالي كه به مخاطب خود خيره شده ايد، داريد به چيز ديگري فكرمي كنيد. چيزي كه در شما درگيري ذهني ايجاد مي كند.
ذهن شما مدام به فعاليت نيازمند است و اين نيازمندي را هنگامي كه شما مشغول مطالعه كردن هستيد، هم دارد. بنابراين اگر آن چه كه مي خوانيد، در شما درگيري ذهني ايجاد كند، شما مشتاق و متمركز پيش مي رويد. در غير اين صورت چشمتان خطوط را دنبال مي كند و ذهنتان در جايي ديگر مشغول مي شود. به عبارت ديگر، حواستان پرت مي شود.

راه چاره

پيش از هر چيز، بايد به خاطر داشته باشيد كه اين شما هستيد كه بايد ذهن خود را با موضوع مطالعه درگير كنيد. معمولاً سبك نوشتاري كتاب تلاش مي كند كه در شما درگيري ذهني ايجاد كند اما عمده كار با خود شماست. ما اكنون مي خواهيم روش مطالعه متمركز را به شما آموزش دهيم، براي آن كه درگيري ذهني شما پايدار بماند. مي خواهيم ذهن شما با جمله جمله كتاب درگير شود. مي خواهيم كه شما يك مطالعه كننده فعال باشيد. روش هاي سنتي مطالعه كه شما پيش از اين داشته ايد، شما را از يك مطالعه متمركز باز مي دارد و باعث مي شود كه حواس شما مدام پرت شود.

روشهاي مطالعه متمركز
"تند خواندن"

راننده اي را در نظر بگيريد كه با سرعت بسيار كمي مثلاً 20 كيلومتر در ساعت در حركت است. وقتي سرعت اين راننده تا اين حد كم است، ديگر به توجه و تمركز فوق العاده اي نياز ندارد و چون ذهن درگير نمي شود، مدام در جايي ديگر مشغول مي شود. راننده مي تواند از داشبورد چيزي بردارد، شيشه را پاك كند، به مناظر بيرون نگاه كند و حتي غرق در تخيل شود. اما وقتي سرعت زياد شد، خود به خود درگيري ذهني بيشترمي شود و ذهن بيشتر به رانندگي متمركزمي شود و راننده ديگر فرصت ندارد به چپ و راست نگاه كند و يا مشغوليتهاي ذهني ديگري داشته باشد. اساساً ذهن چنان درگير است كه تمايلي براي درگير شدن در جاي ديگر ندارد. در مطالعه هم دقيقاً همين حالت وجود دارد. وقتي شما به بهانه بهتر فهميدن بسيار كند پيش مي رويد و كلمه به كلمه مي خوانيد، درگيري ذهني مطلوبي را ايجاد نمي كنيد و ذهن شما كه از اين ساكن بودن كلافه مي شود، خود را در جايي ديگر مشغول مي كند و حواستان پرت مي شود.
ما نمي گوييم آن قدر تند بخوانيد كه هيچ چيز نفهميد، بلكه مي گوييم سرعت مطالعه خود را تا آنجا افزايش دهيد كه يك درگيري ذهني مطلوب ايجاد شود. در اين سرعت، ذهن متمركز است. مي بينيد كه اگر كمي غفلت كنيد، سانحه اي رخ مي دهد. حتي اگر بتوانيد سرعت مطالعه خود را به دو برابر افزايش دهيد بسيار عالي است چرا كه هم در وقت خود صرفه جويي نموده ايد و هم با درگيري ذهني و تمركز بيشتري خوانده ايد. تا مي توانيد سرعت مطالعه خود را افزايش دهيد و سريعتر از آن چه كه قبلاً مي خوانده ايد بخوانيد. البته خوب مي دانيد كه اين سرعت، نسبي است و در متون مختلف مانند رمان، ادبيات، شيمي، فيزيك و . . . متفاوت است. مسلماً شما متون ساده تر را با سرعت بيشتر مي خوانيد. ما مي گوييم سرعت خود را با توجه به سرعت قبلي خود بيشتر كنيد. يكي ديگر از معايب تند خواندن اين است كه شما وقتي آرام و لغت به لغت مي خوانيد، درك ذهني كمتري داريد چرا كه ذهن با مفاهيم سر و كار دارد نه با كلمات. يادتان باشد مفهوم، هميشه در يك عبارت است نه يك واژه. وقتي شما كلمه شير را مي خوانيد، ذهن نمي داند منظور شير گاو است يا شير جنگل يا شير آب. اما وقتي جمله "شير آب را بستم." سريعاً خوانده مي شود، درك بهتر و سريعتري حاصل مي شود.

مطالعه اوليه

مطالعه اوليه همان گرفتن اطلاعات ابتدايي است. در مطالعه اوليه، قصد شما كنجكاو كردن ذهن با گرفتن اطلاعات ساده و كم حجم و مقدماتي است. در مطالعه اوليه شما متن را خط به خط نمي خوانيد بلكه نگاهي گذرا به متن مي انداريد و يك سري مفاهيم اوليه را از متن مي گيريد كه مثلاً متن حول و حوش چه موضوعي است. پس از آن بايد به خود رجوع كنيد و ببينيد كه خودتان از پيش چه اطلاعاتي درباره موضوع داريد و يا اين كه از قبل، از كسي چيزي شنيده ايد يا مطالعه كرده ايد. اطلاعات اوليه خودتان را به اطلاعات اوليه كتاب، در اين بررسي اجمالي بيافزاييد.

سؤال كردن

يادتان باشد كه پيش از مطالعه، با يكي دو سؤال، ذهن خود را هدفدار كنيد. وقتي مي گوييم هنگام مطالعه مدام از خودتان سؤال كنيد، منظورمان اين است كه پيش از مطالعه، در حين مطالعه و پس از آن، مي توانيد از خود بپرسيد. شما معمولاً براي طرح سؤالات از خود يك سري سؤالات حافظه اي كم ارزش مي پرسيد. مثلاً "بوعلي سينا كي متولد شد؟"، "جنگ جهاني دوم در چه تاريخي شروع شد؟"، "هيماليا كجاست؟" و . . . اين سؤالات معمول، كم ارزش ترين سؤالاتي است كه شما مي توانيد از خود بپرسيد.
در كتاب "روشهاي مطالعه" نوشته "كي پي بالدريج" و ترجمه دكتر علي اكبر سيف، به طرح سؤالات هفت گانه "گانيه" اشاره شده است. اين سؤالات هفت نوع مي باشد.
طرح اين سؤالات بسيار ارزشمند و مفيد است و فوق العاده در ايجاد تمركز حواس مؤثر است. ما در زير به اختصار، اين سؤالات هفت گانه را توضيح مي دهيم.

سؤالات هفت گانه گانيه

1. سؤالات حافظه اي:
اين سؤالات كم اثرترين و كم اهميت ترين سؤالات هستند. اين نوع سؤالات صرفاً با يادآوري اطلاعات سر وكار دارد. مانند: كشورهاي همسايه ايران كدامند؟ بوعلي سينا در چه تاريخي متولد شده است؟ جنگ جهاني اول در چه تاريخي رخ داد؟
2. سؤالات ترجمه اي:
اين نوع سؤالات، قوي تر و بهتر از سؤالات حافظه اي هستند. اين سؤالات تا حدي شبيه به "زبان گرداني" هستند كه قبلاً درباره آنها صحبت كرديم. سؤالات ترجمه اي يعني بيان يك مفهوم پيچيده يا يك مطلب دشوار به زبان ساده تر، مانند اين كه: گشتاور به زبان ساده يعني چه؟، فرمول انيشتين به زبان من چه مي شود؟، افزايش شعاع مولكولي را نسبت به افزايش عدد اتمي روي نمودار چگونه مي توان نشان داد؟
3. سؤالات تفسيري:
اين سؤالات را سؤالات رابطه اي هم مي گويند، كه به كشف و درك روابط ميان دو مفهوم مي پردازد. اين رابطه مي تواند تشابه يا تفاوت باشد. اين سؤالات از سؤالات ترجمه اي كمي بهترند: سؤالاتي مانند: "تفاوت دندانهاي گوشتخواران با گياه خواران چيست؟"، "حافظه از نظر ساختار و عملكرد، چه وجه تشابهي با كامپيوتر دارد؟ "و . . . از نوع سؤالات تفسيري هستند.
4. سؤالات كاربردي:
جالب ترين نوع سؤالات هستند. اين سؤالات همان طور كه از نامشان بر مي آيد مي خواهند مطالب علمي را به مسائل روزمره ربط دهند و آنها را در عمل بسنجند. مثلاً "چگونه مي توان از اصطكاك ناشي از كشش اجسام روي زمين كاست؟ "، "تشويق، بلافاصله پس از يك عمل خوب چه نقشي در شكل گيري شخصيت كودك دارد؟" و . . .
5. سؤالات تحليلي:
اياين سؤالات از چهار نوع بالا بهترند و سؤالات منطقي و استدلالي نيز خوانده مي شوند. در اين نوع از سؤالات ما قدمهاي منطقي يك شخص يا تغيير و تحول يك شيء يا وضعيت را از نقطه شروع تا پايان بررسي مي كنيم. مثلاً "آنتوني رابينز روان شناس به نام امروز، چگونه با ناكاميها، زندگي خود را دگرگون كرد؟" يا "هواپيما چگونه به وجود آمد؟" و . . .
6. سؤالات تركيبي:
اين سؤالات كه از سؤالات تحليلي قوي ترند، به سؤالات خلاق معروفند. در اين سؤالات، شما با پهلوي هم قرار دادن اطلاعات و ايده ها و انديشه هاي قبلي به طرح انديشه هاي نو دست مي زنيد و آن را به سؤال مي گذاريد. مثلاً "تناسب جمعيت و مسكن را در20 سال آينده ايران چگونه پيش بيني مي كنيد؟" يا "چه ماده اي مي توان به چاي افزود تا نوشيدني خوش طعم تري شود؟" و . . .
7. سؤالات ارزش نگاري:
اين سؤالات قوي ترين سؤالات است. در اين سؤالات، ما درباره مؤلف، نويسنده، مترجم، و متن كتاب داوري مي كنيم و نظر خودمان و روش خودمان را با نظر و روش آنها مقايسه مي كنيم. مثلاً از خود مي پرسيم از بين رمانهاي رومن رولان، نويسنده فرانسوي (جان شيفته، ژان كريستف، زندگي تولستوي، زندگي بتهوون و . . .) كدام اثر، شخصيت خود رومن رولان را نشان مي دهد؟
بايد توجه داشته باشيد كه اين سؤالات را خواننده طرح مي كند و از خود سؤال مي كند و به آنها پاسخ مي دهد و هرچه سؤال قويتر مطرح مي شود، تمركز و علاقه بيشتري هم ايجاد مي شود. براين نكته تأكيد مي كنيم كه خودتان بايد سؤال طرح كنيد نه اين كه به چند سؤال مطرح شده در كتاب پاسخ دهيد. وقتي كه خود شما سؤال طرح مي كنيد، بيشتر به پاسخگويي علاقمند مي شويد. البته به سؤالات كتاب هم فكر كنيد و به دنبال پاسخگويي به آنها هم باشيد اما حتماً با توجه به متن، اطلاعات قبلي و نظر و ايده خود سؤالات ديگري را هم مطرح كنيد.

نوشتن

هنگام مطالعه، هميشه قلم و كاغذي در دست داشته باشيد. چه آن چه كه مي خوانيد رمان باشد چه شعر، چه مطالعه آزاد، چه كتاب درسي، اعم از حفظ كردني يا فهميدني. در يك مطالعه فعال و پويا، كمتر چيزي مي تواند به اندازه قلمي كه در دست داريد، ذهن شما را درگير و متمركز كند.
اين قلم، مهمترين ابزار شماست. با آن، همه چيز را يادداشت مي كنيد. اگر رمان مي خوانيد همين طور كه جلو مي رويد در حاشيه كتاب و يا در كاغذي ديگر با نويسنده درگير شويد. اگر جايي برايتان خيلي جالب بود، در حاشيه بنويسيد: "چه جالب ! " اگر برايتان تعجب آور بود علامت تعجب بگذاريد. اگر برايتان سؤال برانگيز بود حتي مي توانيد در حاشيه، سؤال خود را مطرح كنيد و حتي در جايي نظرتان را اعلام كنيد. نظرتان را با نظر نويسنده مقايسه كنيد. يك مطالعه كننده فعال با قلم خود مدام با نويسنده درگير مي شود و عقايد و عواطف خود را خواه موافق خواه مخالف، به شكلي با نوشتن اعلام مي كند. خودتان را ملزم كنيد كه با نوشتن، نظر خود را بگوييد.
اين گونه ذهن شما همواره متمركز مي ماند چون ملزم است در هر لحظه عاطفه و انديشه خود را بيان كند. اگر كتاب، كتاب درسي شماست، از نكات مهم كتاب يادداشت برمي داريد كه اين يادداشتها بهتر است در برگه اي جدا نوشته شود. براي آن كه به اهميت يادداشت برداري پي ببريد، اينك فوايد آن را براي شما توضيح مي دهيم.

فوايد يادداشت برداري

الف– ايجاد خلأ ذهني
تا خلأ نباشد، جذب، صورت نمي گيرد و هر خلأ، هميشه جذبي نيز به دنبال دارد. تا خالي نشويد نمي توانيد به درون بكشيد. اولين و مهمترين فايده يادداشت برداري، ايجاد خلأ ذهني است. آن چه را كه از كتاب و نويسنده فرا مي گيريد، با نوشتن، بيرون بريزيد تا براي جذب مطالب بعدي آماده شويد. در روان شناسي مطالعه و يادگيري، يكي از موانع يادگيري، "منع قبلي" است. منع قبلي يعني اين كه مطالبي كه شما قبلاً آموخته ايد، از تمركز شما بر مطالب اخير و فراگيري اين مطالب، ممانعت به عمل مي آورند. مثلاً وقتي قرار است كه شما ده نكته را به ترتيب فرا بگيريد، معمولاً نكات اوليه و ابتدايي چنان ذهن شما را به خود مشغول مي كنند كه يادگيري مطالب بعدي و انتهايي دشوارتر مي شود. شما خودتان اين موضوع را تجربه كرده ايد.
شما در دقايق اوليه مطالعه متوجه مي شويد كه به تدريج تمركز حواستان كمتر مي شود و بيشتر دچار حواس پرتي مي شويد. علت آن است كه همان مطلب اوليه مانع تمركز بر مطالب بعدي مي شوند. براي اين كه منع قبلي ايجاد نشود، بهترين و مؤثرترين راه، همين يادداشت برداري است. با يادداشت برداري است كه مطالب قبلي از ذهن شما بر روي كاغذ تخليه مي شوند و اين خلأ ذهني ايجاد شده، فراگيري مطلب بعدي را آسانتر مي كند.
ب– تحريك حافظه حركتي
وقتي كه مي نويسيد، دست و قلم شما حركت مي كند. بنابراين نه تنها حافظه حسي و چشمي شما بلكه حافظه حركتي شما نيز فعال مي شود و مطالب را بهتر به خاطر مي سپاريد. حال آن كه وقتي يادداشت بر نمي داريد و صرفاً مي خوانيد، فقط حافظه حسي شما فعال است كه مسلماً بازدهي شما در اين حالت كمتر است.
پ– از بين رفتن وسواس ذهني
وقتي كه يك سري مطالب را پشت سر هم و دنبال هم مي خوانيد و مجبوريد همه آنها را به خاطر بسپاريد، ذهن شما وسواس پيدا مي كند: "مبادا مطالب قبل را فراموش كنم؟" و در نتيجه به جاي آن كه به نكات جديد و تازه اي كه مي خوانيد، توجه داشته باشد، به مرور دانسته هاي قبلي مشغول مي شود تا خيالش راحت شود كه آن نكات فراموش نشده اند.
نوشتن هر مطلب پس از فراگيري، ذهن شما را آسوده مي كند. خيال شما راحت است كه اين مطلب، جايي نوشته شده و فراموش نمي گردد و اين گونه شما با همان تمركز اولين لحظات، به مطالعه خود ادامه مي دهيد.
ت– تأكيد بر درك و فهم مطلب
توجه داشته باشيد كه منظور ما از نوشتن اين نيست كه به كتاب نگاه كنيد و رونويسي كنيد بلكه مي گوييم هرچه را كه فرا گرفتيد و فهميديد، به زبان خودتان روي كاغذ بياوريد. حتماً بعد از آن كه جمله اي را فهميديد بنويسيد آن هم نه به صورت جملات طولاني و متني كلي بلكه به صورت اشاره اي و كوتاه و مختصر. مثلاً شما مي خوانيد: "براي آن كه يك دستگاه و يا جسمي به جرم m در حال تعادل قرار گيرد بايد دو شرط برقرار باشد. اول آن كه برآيند نيروهاي وارد بر آن دستگاه يا جسم صفر باشد. دوم آن كه گشتاور نيروهاي وارد بر جسم يا دستگاه هم صفر باشد."
اگر شما همين طور در ضمن خواندن، جمله ها را بر روي كاغذ بياوريد، كار مفيدي انجام نداده ايد. يعني عمل نوشتن شما كمكي به آموختن مطلب نمي كند. اما وقتي كه مطلب را فرا گرفته باشيد و آن را به طور خلاصه و موجز روي كاغذ بياوريد، به روش صحيح يادداشت برداري كرده ايد. مثلاً وقتي كه مطلب فوق را خوب فهميده باشيد، يادداشت مختصري مانند اين، از آن بر مي داريد: شرط تعادل اين است كه مجموع نيروها و مجموع گشتاورها صفر. و يا به زبان گوياي خودتان. خودتان را ملزم كنيد كه پس از درك هر مطلب، چيزي بنويسيد. آن وقت نوشته شما تأكيدي است براي آن كه آن مطلب كاملاً فهميده و درك شده است. براي آن كه بر مختصر نويسي تأكيد بيشتري كرده باشيم، چند مثال ديگر مي زنيم. ابتدا شما جمله اي را از كتاب مي خوانيد و بعد نوشته اي را كه يكي از دوستان شما پس از درك آن مطلب، يادداشت كرده است. بسيار عالي است كه شما هم براي تمرين، اين جملات را به زبان خود و به مختصرترين شكل ممكن يادداشت كنيد. "دوران 20 ساله امامت امام رضا (علیه السلام) از سال 183 هجري آغاز شد و تا سال 203 ادامه داشت. "امامت رضا (علیه السلام): مدت 20 سال، شروع 183 پايان 203" در مورد تركيبهاي يوني كه فرمول مشابه دارند. يعني استوكيومتري يا نسبت تعداد يونهاي آنها يكسان است، هرچه حاصل ضرب حلاليت، عدد بزرگتري باشد، ميزان حلاليت بيشتر است."
"در صورت تحريك تار عصبي غشا در محل تحريك نسبت به يونهاي سديم، غشا نفوذ پذير مي شود كه اين باعث دپلاريزه شدن غشا در محل تحريك و ايجاد جريان عصبي مي گردد."
"هرگاه نقاط وسط اضلاع يك مثلث را به هم وصل كنيم، مثلثي حاصل خواهد شد كه با مثلث اول متشابه است و
و . . .
ث– تداعي نوشته ها
در آخرين مرحله، به نوشته خود نگاه مي كنيد و همه چيز را به خاطر مي آوريد. يادمان هست كه اين نوشته ها اشاره وار و مختصر بود. قصد شما اين است كه با بياني اجمالي تر و ساده تر بين نوشته ها و مطالب كتاب ارتباط برقرار كنيد. تلاش شما براي برقرار سازي ارتباط ميان نوشته هاي مختصر و مفاهيم كتاب همان درگيري ذهني است. همان درگيري ذهني كه براي تمركز حواس به آن نياز مبرم داريم. پس حالا با هم يك بار روش مطالعه متمركز يا به عبارت بهتر مراحل روش مطالعه متمركز را مرور مي كنيم:
- تند خواندن مطالعه اوليه
- سؤال كردن
- نوشتن
- تداعي نوشته ها
كه اينها همه به نوعي درگيري ذهني ايجاد مي كنند و ذهن شما را از فكر كردن به موضوعي ديگر و حواس پرتي باز مي دارند. شايد اكنون تصور كنيد كه مطالعه به اين شكل خيلي وقت مي برد و از روش مطالعه سنتي شما طولاني تر است. اما توجه كنيد كه شما در اين محاسبه، زمان هدر رفته و مطالعه غير مفيد و غير متمركز خود را به حساب نياورده ايد. شما در روش سنتي مطالعه، وقت فراواني را با حواس پرتيهاي متنوع و متعدد از دست مي دهيد. اما در روش جديد مطالعه، هم از تلف شدن "وقت" جلوگيري مي كنيد و هم لحظه به لحظه با علاقه و تمركز حواس بيشتري مطالعه مي كنيد و در نتيجه بهتر ياد مي گيريد.
منبع: شبكه‌ي آموزش