مستى نيستى
مستى نيستى
مستى نيستى
در محضــــــــر شيخ يــــــادى از يار نبود
در خـــــانقــه از آن صنم آثــار نبود
در ديـــــــر و كليســــا و كنيس و مسجد
از ســـاقــــى گلعـــــذار ديــّار نبود
ســــرّى كــه نهفته است در ســـاغر مى
با اهــــل خِـــرد، جــرأت گفتار نبود
دردى كه ز عشق در دلِ مــى زده است
با هشياران مجـــــال اظهـــار نبود
راهى است ره عشق كـــــه بـــا رهرو آن
رمــزى باشد كه پيش هشيار نبود
زين مستى نيستى كه در جان من است
در محكمــــه هيچ جــاى انكار نبود
هشيار مبــــاش و راه مستـــــان را گيـــر
كانـــــدر صف هشياران ديدار نبود
منبع: www.imam-khomeini-isf.com
/س
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}