کویر دق سرخ
کویر دق سرخ
کویر دق سرخ
نويسنده:دکتر ابراهیم مقیمی
نام انگلیسی dagh-sorkh playa:
نام فارسی : کویر دق سرخ
يك لايه نمك با ضخامت متغيّر كه از آب اشباع است در سطح آن قرار دارد و به دليلآبدار بودن فاقد هر نوع شكل چشمگيري است . در حالي كه حاشيه اين كويركاملاً تحتِ تأثير ميزان رطوبت و آبداري كوير و فرسايش ناشي از اثر باد است. به هميندليل به هنگام كاهش ميزان سطح ايستابي كوير، حاشيه كوير تا حدودي رطوبت خود را ازدست ميدهد، لذا هم بلورهاي نمكي به دليل اين كه نمكهاي رس فرصت نيافتهاند به سطح كشيده شوند، تشكيل ميشود و هم به شكل زمين شخمزده يا گُلكلمي تبديلميگردند. آن بخش از حاشيه كوير كه در مجاورت با تپههاي ماسهاي است تا حدودي بههنگام جريانهاي آشفته بادي يا گردبادي تأثير ميپذيرند و از يك لايه ماسهاي با ضخامتفوقالعاده كم پوشيده ميشوند و به هنگام مرطوب شدن حاشيه كوير و در صورتي كه ماسهبر جايي مانده باشد، با رس و نمك آغشته شده، رسوب ميكند و از آن پس ماسه باديكه ريختشناسي ناشي از كندوكاو بادي و فرسايش جانبي را داشته، تحت تأثير تخريبشيميايي قرار ميگيرد. هر چند اين عمل تا حدودي شيب حاشيه كوير را به سمت داخلكوير بهطور محسوسي افزايش ميدهد، اما در كوتاه مدت و تا خشك شدن مجدد حاشيهكوير به دليل كاهش سطح ايستابي كوير، امكان سايش نمكهاي سطح زمين شخمزده(كلمي) و حتي سايش بخش بسيار فوقاني آن بر اثر انرژي حاصل از باد وجود دارد.
علاوه بر زمين هاي كلميشكل، چند ضلعي هاي نمكي حاشيه كوير شكل ديگرياست كه چشمانداز دارد و گاهي ارتفاع آن تا 15 سانتيمتر ميرسد. اين چند ضلعي هاسه نوع است: اول ـ كاسهاي (بهنحوي كه ديوارهها از اطراف بالاتر از شعاع مركزي فضاي چند ضلعي قرار ميگيرد.)؛ دومـ چند ضلعي گنبديشكل (به نحوي كه شعاعمركزي فضاي چند ضلعي بالاتر از ديواره آن قرار ميگيرد). نوع كاسهاي احتمالاً به دليلبالا آمدن رطوبت به طريق مويينه و بدون فشار جانبي است، در صورتي كه نوع گنبدي بهدليل فشار جانبي است. نوع سوم كه چشمانداز دارد، چند ضلعيهاي دروازهاي است به نحوي كه هر طرف (بجز يك طرف كه احتمالاً سمت پشت به آفتاب است) به علتفشار جانبي وارده بالا ميآيد و آن طرفي كه پايين قرار ميگيرد، امكان ديدن داخل چند ضلعي را فراهم ميكند
طبيعي است كه چنين اشكالي تحت تأثير شرايط خشك و يا مرطوب فصلي تغييرشكل ميدهند. بهنحوي كه ميزان و تراكم و تنوع هر يك در زمان فصل خشك (تابستان) افزوده ميشود و فصل زمستان و بهار كه نم نسبي هوا بيشتر و سطح ايستابي بالاتر استكاهش و حتي از بين ميروند. رس واقع در زير چند ضلعيهاي نمكي و يا لايه نمكيفوقالعاده چسبنده است، به نحوي كه حتي آبراهه هاي جرياني ناچيز سطحي قبل از اين كهلايه رسي را شياردار كرده باشد، لايه نمكي را مشبك كرده است. ديواره چنين آبراهه هايياز نمكهاي تغيير رنگ يافته به دليل توأم بودن با رسوبات بادي و مارني تشكيل شده است.كف آبراهه نيز انباشته از رسوبات نمكي توأم با رس و مارن است. هيچگونه اشكالي كهناشي از تداوم جريان آب سطحي و انتقال رسوب بالادست حاشيه كوير باشد (سطوحآبرفتي)، در حاشيه كوير ديده نميشود. در محدوده مياني كوير به دليل نمك فوقالعادهزيادي كه دارد، حتي گياهان نمكدوست نيز به چشم نميخورند
بهطور كلي برخانها و تپههاي ماسهاي مهمترين اشكال ماسهاي اين منطقه راتشكيل ميدهند و بهصورت آشكاري جهت حركت باد غالب را نشان ميدهند. تپههايماسهاي اغلب ساكن و تثبيت شده به نظر ميرسند و اغلب با امتداد شماليـ جنوبيبهصورت عرضي شكل گرفتهاند و خط الرأس ظريف و نازكي بر امتداد و بر قله آنها ديدهميشود كه اغلب با امتداد غير مستقيم، يعني قوسدار و كج شده هستند. كلاً فضاي ماسهاي منطقه از قسمت جنوب خود تحت تأثير آبراهه هاي جرياني فصلي و اتفاقيبالادست و از طرف شمال خود در تعارض و تضاد با فرايندهاي مؤثر بر حاشيه كويراست. به عبارتي آبراهههاي جرياني و امتداد كويري در هدايت طولي اين سطوحماسهاي نقش دارند. تعداد معدودي از آبراهههاي جرياني مشاهده ميشوند كه بينمنطقه فرود دو تپه و يا برخانها جريان دارند، اما از آن مقدار آب جرياني برخوردارنيستند كه شرايط خود را بر شكل تپهها تحميل كنند، بلكه تپههاي ماسهاي گاهيآبراههها را به بازي ميگيرند. اشكال ماسهاي چون از منشأ بادي هستند، بنابراين درشرايط اقليمي بسيار خشك بهوجود آمدهاند و متناسب با تغيير ميزان سرعت باد وجهت هاي مختلف، شكل هاي مختلفي پيدا كردهاند؛
تپههاي عرضي اغلب در جنوبِ شرقي اين بخش گسترش دارند. شكل غالبسطحي اين تپهها كشيدگيهاي ستارهايشكل است و نشاندهنده بادهايي با جهت هايمختلف و اغلب گردبادي است. تپههاي خطيشكل بيشتر در فضاهاي نزديك به حاشيه كوير ديده ميشود. با توجه به امتداد اين تپهها چنين به نظر ميرسد كه جهت باد غالب،شرقيـ غربي باشد، اما نيمرخ نسبتاً نامتقارن اغلب تپهها و برخانها نشان ميدهد كه غيراز باد غالبِ شرقيـ غربي بادهايي با جهت هاي مختلف ديگر در منطقه تأثير دارند. به نظرميرسد كه جهت بادهاي تشكيلدهنده بازوان نامتقارن تپهها و برخانهاي منطقه بادشمالِ شرقي و جنوب و جنوب غربي است. در افواه عامه افراد ساكن در محل، اين باد بهباد خراسان معروف است كه در اواخر بهار و تابستان جريان دارد. اشكالديگر ناهمواريهاي ماسهاي، تجمع ماسهها در مقابل ديوار و موانع از جمله گياهان است. بخشي از اين مانعها را افراد ساكن در بعضي مناطق مستعد سكونتاز جمله حبيبآباد، عليآباد و حاجيآباد به منظور در امان ماندن از هجوم ماسهها ايجادكردهاند. خط آهن متروكه نيز با جابهجايي ماسههاي بادي در بعضي قسمتها پوشيدهشده است .
/خ
نام فارسی : کویر دق سرخ
يك لايه نمك با ضخامت متغيّر كه از آب اشباع است در سطح آن قرار دارد و به دليلآبدار بودن فاقد هر نوع شكل چشمگيري است . در حالي كه حاشيه اين كويركاملاً تحتِ تأثير ميزان رطوبت و آبداري كوير و فرسايش ناشي از اثر باد است. به هميندليل به هنگام كاهش ميزان سطح ايستابي كوير، حاشيه كوير تا حدودي رطوبت خود را ازدست ميدهد، لذا هم بلورهاي نمكي به دليل اين كه نمكهاي رس فرصت نيافتهاند به سطح كشيده شوند، تشكيل ميشود و هم به شكل زمين شخمزده يا گُلكلمي تبديلميگردند. آن بخش از حاشيه كوير كه در مجاورت با تپههاي ماسهاي است تا حدودي بههنگام جريانهاي آشفته بادي يا گردبادي تأثير ميپذيرند و از يك لايه ماسهاي با ضخامتفوقالعاده كم پوشيده ميشوند و به هنگام مرطوب شدن حاشيه كوير و در صورتي كه ماسهبر جايي مانده باشد، با رس و نمك آغشته شده، رسوب ميكند و از آن پس ماسه باديكه ريختشناسي ناشي از كندوكاو بادي و فرسايش جانبي را داشته، تحت تأثير تخريبشيميايي قرار ميگيرد. هر چند اين عمل تا حدودي شيب حاشيه كوير را به سمت داخلكوير بهطور محسوسي افزايش ميدهد، اما در كوتاه مدت و تا خشك شدن مجدد حاشيهكوير به دليل كاهش سطح ايستابي كوير، امكان سايش نمكهاي سطح زمين شخمزده(كلمي) و حتي سايش بخش بسيار فوقاني آن بر اثر انرژي حاصل از باد وجود دارد.
علاوه بر زمين هاي كلميشكل، چند ضلعي هاي نمكي حاشيه كوير شكل ديگرياست كه چشمانداز دارد و گاهي ارتفاع آن تا 15 سانتيمتر ميرسد. اين چند ضلعي هاسه نوع است: اول ـ كاسهاي (بهنحوي كه ديوارهها از اطراف بالاتر از شعاع مركزي فضاي چند ضلعي قرار ميگيرد.)؛ دومـ چند ضلعي گنبديشكل (به نحوي كه شعاعمركزي فضاي چند ضلعي بالاتر از ديواره آن قرار ميگيرد). نوع كاسهاي احتمالاً به دليلبالا آمدن رطوبت به طريق مويينه و بدون فشار جانبي است، در صورتي كه نوع گنبدي بهدليل فشار جانبي است. نوع سوم كه چشمانداز دارد، چند ضلعيهاي دروازهاي است به نحوي كه هر طرف (بجز يك طرف كه احتمالاً سمت پشت به آفتاب است) به علتفشار جانبي وارده بالا ميآيد و آن طرفي كه پايين قرار ميگيرد، امكان ديدن داخل چند ضلعي را فراهم ميكند
طبيعي است كه چنين اشكالي تحت تأثير شرايط خشك و يا مرطوب فصلي تغييرشكل ميدهند. بهنحوي كه ميزان و تراكم و تنوع هر يك در زمان فصل خشك (تابستان) افزوده ميشود و فصل زمستان و بهار كه نم نسبي هوا بيشتر و سطح ايستابي بالاتر استكاهش و حتي از بين ميروند. رس واقع در زير چند ضلعيهاي نمكي و يا لايه نمكيفوقالعاده چسبنده است، به نحوي كه حتي آبراهه هاي جرياني ناچيز سطحي قبل از اين كهلايه رسي را شياردار كرده باشد، لايه نمكي را مشبك كرده است. ديواره چنين آبراهه هايياز نمكهاي تغيير رنگ يافته به دليل توأم بودن با رسوبات بادي و مارني تشكيل شده است.كف آبراهه نيز انباشته از رسوبات نمكي توأم با رس و مارن است. هيچگونه اشكالي كهناشي از تداوم جريان آب سطحي و انتقال رسوب بالادست حاشيه كوير باشد (سطوحآبرفتي)، در حاشيه كوير ديده نميشود. در محدوده مياني كوير به دليل نمك فوقالعادهزيادي كه دارد، حتي گياهان نمكدوست نيز به چشم نميخورند
بهطور كلي برخانها و تپههاي ماسهاي مهمترين اشكال ماسهاي اين منطقه راتشكيل ميدهند و بهصورت آشكاري جهت حركت باد غالب را نشان ميدهند. تپههايماسهاي اغلب ساكن و تثبيت شده به نظر ميرسند و اغلب با امتداد شماليـ جنوبيبهصورت عرضي شكل گرفتهاند و خط الرأس ظريف و نازكي بر امتداد و بر قله آنها ديدهميشود كه اغلب با امتداد غير مستقيم، يعني قوسدار و كج شده هستند. كلاً فضاي ماسهاي منطقه از قسمت جنوب خود تحت تأثير آبراهه هاي جرياني فصلي و اتفاقيبالادست و از طرف شمال خود در تعارض و تضاد با فرايندهاي مؤثر بر حاشيه كويراست. به عبارتي آبراهههاي جرياني و امتداد كويري در هدايت طولي اين سطوحماسهاي نقش دارند. تعداد معدودي از آبراهههاي جرياني مشاهده ميشوند كه بينمنطقه فرود دو تپه و يا برخانها جريان دارند، اما از آن مقدار آب جرياني برخوردارنيستند كه شرايط خود را بر شكل تپهها تحميل كنند، بلكه تپههاي ماسهاي گاهيآبراههها را به بازي ميگيرند. اشكال ماسهاي چون از منشأ بادي هستند، بنابراين درشرايط اقليمي بسيار خشك بهوجود آمدهاند و متناسب با تغيير ميزان سرعت باد وجهت هاي مختلف، شكل هاي مختلفي پيدا كردهاند؛
تپههاي عرضي اغلب در جنوبِ شرقي اين بخش گسترش دارند. شكل غالبسطحي اين تپهها كشيدگيهاي ستارهايشكل است و نشاندهنده بادهايي با جهت هايمختلف و اغلب گردبادي است. تپههاي خطيشكل بيشتر در فضاهاي نزديك به حاشيه كوير ديده ميشود. با توجه به امتداد اين تپهها چنين به نظر ميرسد كه جهت باد غالب،شرقيـ غربي باشد، اما نيمرخ نسبتاً نامتقارن اغلب تپهها و برخانها نشان ميدهد كه غيراز باد غالبِ شرقيـ غربي بادهايي با جهت هاي مختلف ديگر در منطقه تأثير دارند. به نظرميرسد كه جهت بادهاي تشكيلدهنده بازوان نامتقارن تپهها و برخانهاي منطقه بادشمالِ شرقي و جنوب و جنوب غربي است. در افواه عامه افراد ساكن در محل، اين باد بهباد خراسان معروف است كه در اواخر بهار و تابستان جريان دارد. اشكالديگر ناهمواريهاي ماسهاي، تجمع ماسهها در مقابل ديوار و موانع از جمله گياهان است. بخشي از اين مانعها را افراد ساكن در بعضي مناطق مستعد سكونتاز جمله حبيبآباد، عليآباد و حاجيآباد به منظور در امان ماندن از هجوم ماسهها ايجادكردهاند. خط آهن متروكه نيز با جابهجايي ماسههاي بادي در بعضي قسمتها پوشيدهشده است .
/خ
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}