نوشتههای اپوکریفایی و غیر رسمی عهد جدید
مجموعهی عهد جدید مشتمل بر 27 کتاب و نوشته است که عمدهی آنها تا آخر قرن دوم میلادی به عنوان متون قانونی و رسمی پذیرفته شده و البته نزاع دربارهی برخی از آنها تا قرن چهارم ادامه یافته و در این زمان پروندهی نهایی عهد جدید بسته شده است. مجموعهی عهد جدید مشتمل بر چهار نوع نوشتهی انجیل، اعمال، نامه و مکاشفه است. در سدههای نخست میلادی و به موازات فرآیند تألیف و قانونی شدن مجموعهی عهد جدید، دهها کتاب و نوشته با همین عناوین چهارگانهی عهد جدید، یعنی انجیل، اعمال، نامه و مکاشفه، به وجود آمدهاند که از مجموعهی رسمی خارجاند. از این مجموعه که با اهداف و گرایشهای مختلف نوشته شدهاند، گاهی تنها نام و اشارهای در نوشتههای آبای اولیه باقی مانده و گاهی پارههایی از آنها در دست است و نیز برخی از آنها کامل به دست ما رسیدهاند.
واژهی «اپوکریفا» به معنای «مخفی و پوشیده» است و مقصود آن است که اعتبار متون روشن نیست. کاربرد این واژه در رابطه با کتابهایی از عهد قدیم که تنها در نسخهی سبعینیه موجود بوده و در نتیجه، در حجیت و اعتبار آنها اختلاف شده، روشن است، اما در رابطه با مجموعهی مورد بحث، که هیچ یک از گروههای مسیحی آنها را قانونی نمیدانند، شاید کلمهی «غیر قانونی» یا «غیر رسمی» دقیقتر باشد. به هر حال کلمهی «اپوکریفا» را آبای کلیسا برای این مجموعه به کار بردهاند و مقصودشان «مجعول» و «ساختگی» بوده است. (1)
1. اناجیل غیر قانونی
نگاهی به مقدمهی انجیل لوقا نشان میدهد زمانی که او قصد نگارش انجیل خود را داشته عدهی زیادی به چنین کاری دست زدهاند. اگر زمان نگارش انجیل لوقا، یعنی حدود 80 م.، را در نظر بگیریم، باید نتیجه بگیریم که از نوشتههایی که لوقا به آنها اشاره میکند شاید کمتر نام و اثری باقی مانده باشد. ایرنئوس در حدود سال 180 م. در کتاب معروفش علیه بدعتها از تعداد شمارشناپذیری از نوشتههای مجعول سخن به میان میآورد که برای حیران ساختن ذهنهای احمق جعل شدهاند. (2) به هر حال طبق شواهد موجود، نوشتههایی که عنوان انجیل را داشته و در سدههای نخست و از همان قرن اول نوشته شدهاند بسیار زیاد بودهاند و تنها از تعدادی از آنها اسم و اثر باقی مانده است. گفته میشود اناجیل غیر رسمی که امروزه از آنها سخن میرود تعدادشان به حدود دو دوجین میرسد. (3) این اناجیل را با توجه به موضوع و کسانی که از آنها استفاده میکردهاند به سه یا چهار دسته تقسیم کردهاند. (4) با توجه به اینکه معمولاً نویسندگان مسیحی، انجیلی را که به «انجیل برنابا» معروف است در این مجموعه نمیآورند میتوان با توجه به این انجیل، این مجموعه را تحت هفت عنوان بررسی کرد.الف) اناجیل مربوط به تولد و کودکی عیسی
از میان اناجیل غیر قانونی، چند انجیل به تولد و کودکی عیسی و یا زندگی مریم یا یوسف نجار پرداختهاند که به قرار زیرند:1. انجیل یعقوب
در این نوشته که به یعقوب منسوب است و گفته میشود که احتمالاً مقصود از یعقوب همان برادر عیسی مسیح است، به تاریخ تولد مریم تا تولد عیسی میپردازد. از آنجا که عمده مطالب این انجیل به مباحث مقدم بر مباحث موجود در اناجیل قانونی مربوط است از قرن شانزدهم و به دنبال ترجمهی آن به لاتین، به وسیلهی فردی فرانسوی به نام پاستل، به انجیل آغازین (5) معروف شده است. (6) گفته میشود قدیمترین نسخهی خطی که از این نوشته کشف شده، مربوط به قرن سوم میلادی، عنوان «میلاد مریم، مکاشفهی یعقوب» را دارد. (7)تاریخ نگارش این انجیل نیمهی دوم قرن دوم احتمال داده میشود و این زمانی است که فرایند قانونی شدن اناجیل قانونی به شکل نهایی خود نرسیده بوده چرا که اریجن به صورت یقینی و کلمنت اسکندرانی و ژوستین احتمالاً، این سند را میشناختهاند و مطالبی مانند «تولد عیسی» در غار و رسیدن نسب مریم به داود را از آن نقل کردهاند. (8) این انجیل در اواسط نیمهی دوم قرن دوم به زبان یونانی و احتمالاً در مصر از سوی فردی که یهودی الاصل نبوده، چرا که از جغرافیای فلسطین و رسوم یهودی اطلاع زیادی نداشته، نوشته شده است. (9)
دو نکته دربارهی این نوشته بسیار شایان توجه است: نخست اینکه پدران اولیهی کلیسا بسیار زیاد به این کتاب اشاره کرده و از آن نقل کردهاند و این نشان دهندهی آن است که در جهان مسیحیت مقبولیت بسیاری داشته است. (10) دوم اینکه در همان سدههای نخست این کتاب به صورت بسیار گستردهای به زبانهای مختلف ترجمه شده است و نسخههای متعددی از آن به زبانهای مختلف در دست است. نسخههایی از ترجمهی این اثر به زبانهای سریانی، حبشی، اسلاوی، ارمنی، گرجی، عربی و غیره موجود است و برخی از نویسندگان از اینکه این کتاب در همان سدههای نخست به لاتین ترجمه نشده است تعجب کرده یا تلاش کردهاند دلیلی برای آن بیاورند. (11)
محتوای این نوشته قابل توجه و تأمل است، چرا که بخش عمدهای از آن یعنی تولد مریم در اناجیل رسمی نیامده است. البته این ماجرا در قرآن مجید آمده است که دو روایت شبیه و قابل مقایسهاند. بخشی از کتاب، یعنی تولد عیسی، که در اناجیل متی و لوقا آمده، در این کتاب متفاوت، و از جهاتی قابل مقایسه با روایت قرآن مجید از ماجرا نقل شده است.
کتاب از اینجا آغاز میشود که فردی از بنیاسرائیل به نام یواقیم، که فردی ثروتمند است و همسری به نام حَنّه دارد فرزندی ندارند. او و همسرش با گریه و زاری در درگاه خداوند از او فرزندی میخواهند و نذر میکنند که اگر خدا فرزندی به آنان عطا کند، او را وقف معبد کنند. پس خدا مژدهی دختری را به آنان میدهد و چون دختر، که نام او مریم است، سه ساله میشود او را به معبد میبرند و کاهن اعظم، یعنی زکریا، مسئولیت او را به عهده میگیرد. او در معبد زندگی خاصی دارد و فرشتگان برای او طعام میآورند. چون دوازده ساله میشود کاهن اعظم مسئولیت بکارت او را به فردی، که خدا به صورت اعجازآمیز او را برای این کار برگزیده بود، به نام یوسف، که قبلاً ازدواج کرده بود و فرزندانی داشت، میسپارد. در این زمان فرشتهی خداوند به مریم مژدهی فرزند میدهد پس از 6 ماه یوسف متوجه بارداری مریم میشود و با ناراحتی ندبه میکند. فرشتگان ماجرا را به او خبر میدهند. مریم و یوسف در محاکمه حاضر میشوند و چون کاهن آنان را آزمایش میکند سربلند بیرون میآیند و روانه میشوند.
امپراتور دستور سرشماری میدهد و چون آن دو حرکت میکنند، و به وسط راه میرسند مریم احساس درد زایمان میکند. او در غاری زایمان میکند و نور به داخل غار میتابد. قابلهها او را بررسی و بعد از زایمان نیز بکارت او را تأیید میکنند. مجوسیانی برای دیدن عیسی، که ستارهی او را دیدهاند، میآیند و هیرودیس که ماجرای تولد مسیح را شنیده بود دستور قتل طفل را میدهد. مریم طفل را پنهان میکند. هیرودیس در پی یحیی است و پدر او زکریا را به قتل میرساند و کتاب پایان مییابد. (12)
2. انجیل کودکی توماس
نام این نوشته در نسخههای خطی «کودکی خداوند، عیسی» (نسخه سریانی) و «گزارش کودکی خداوند به وسیلهی توماس، فیلسوف اسرائیل» (نسخه اول یونانی) و «کتاب رسول مقدس توماس در ارتباط با زندگی خداوند در کودکیاش» (نسخه دوم یونانی) است. (13) و این نوشته با انجیل توماس که در نجع حمادی کشف شد، کاملاً متفاوت است. در این انجیل معجزاتی حکایت میشود که عیسی بین پنج تا ده سالگی انجام داده است. (14) ایرنئوس در کتاب علیه بدعتها آورده است که فرقهای از گنوسیها کتابی داشتهاند که مشتمل بر فقرهای از همین انجیل توماس (باب ششم) بوده است. این امر حکایت از وجود این انجیل در اواخر قرن دوم میکند. (15)نویسندهای مسیحی، کیرلس اورشلیمی (م. 386 م.)، میگوید این انجیل تألیف توماس رسول نیست، بلکه توماس دیگری که شاگرد مانی، مؤسس مانویت، بوده آن را نوشته است؛ اما مانی در قرن سوم میزیسته و در قرن دوم اریجن اسم این کتاب را آورده و ایرنئوس به آن استشهاد کرده است، بنابراین باید گفت که کیرلس از قدمت کتاب بیاطلاع بوده و کتاب در قرن دوم موجود بوده است. (16)
از اطلاعاتی که این کتاب دربارهی یهودیت میدهد بر میآید که نویسنده باید یک مسیحی غیر یهودیالاصل بوده باشد. این انجیل اکنون به دو صورت موجود است: یکی قدیمیتر که مفصل و مشتمل بر 19 باب است و دیگری کوتاهتر که مشتمل بر 11 باب است. اکثر نسخههای خطی یونانی این کتاب مربوط به بعد از قرن سیزدهم است. نسخههای دیگری از این کتاب به زبانهای سریانی، لاتین، حبشی، گرجی و اسلاوی موجود است.
محتوای این نوشته معجزاتی است که عیسی در کودکی انجام میدهد. او آب را مطیع خود میسازد، با گل مجسمهی چند پرنده میسازد و چون مورد اعتراض قرار میگیرد که چرا حکم شنبه را نقض کرده به مجسمهها دستور میدهد و زنده میشوند. کسانی که او را اذیت میکنند نفرین میکند و میمیرند. معلمان از دانایی و حکمت او در تعجب میمانند. مردگانی را زنده میکند و بیمارانی را شفا میدهد. آب را در لباس خود حمل میکند. بذری میکارد و معجزهآسا ثمر میآورد. با چوب کوچکی برای پدرش که نجار است وسیله بزرگی میسازد و سرانجام در سن دوازده سالگی در معبد تعالیمی را بیان میکند که عالمان یهود در شگفت میمانند (برخی از این معجزات در نسخهی دوم یونانی که کوتاهتر است نقل نشده است). (17)
3. انجیل متای دروغین
این نوشته اثری ترکیبی است که گفته میشود در زمانهای متأخر یعنی سدههای ششم تا هشتم یا هشتم و نهم به زبان لاتین نوشته یا گردآوری شده است. (18) بابهای 1 تا 17 این نوشته بر انجیل یعقوب مبتنی است و حوادثی دربارهی تولد و کودکی مریم تا تولد عیسی را دربردارد. به همین جهت برخی این نوشته را ترجمهی لاتینی انجیل یعقوب میدانند که مطالب دیگری به آن افزوده شده است. (19) شاید تعبیر فوق درست نباشد چرا که حدود سه پنجم مطالب این نوشته، یعنی بابهای 17 تا 42 با مطالب انجیل یعقوب بیگانه است. برخی برآناند که مطالب بابهای 25 تا 42 بر انجیل کودکی توماس مبتنی است. (20) با این حال در این بخش نیز مطالبی اضافه بر انجیل کودکی توماس آمده است. نمونهی آن بابهای 35، 36 و 40 است. (21)آنچه در این نوشته بین بابهای 17 تا 25 آمده مربوط به مسافرت یا فرار خانوادهی یوسف به مصر است. در این سفر عیسای کودک معجزات متعددی انجام داده است. چون در غاری به استراحت میپردازند و مارهایی به آنان حمله میکنند، عیسی آنها را رام میکند و مارها به سجده میافتند. حیوانات دیگر رام شده دنبال آنان میروند، درخت خرما خم میشود تا مریم از میوهی آن تناول کند و این را عیسی انجام میدهد. عیسی کاری میکند که فاصله برای آنان کوتاه شود. بتهای معبد مصر نزد عیسی به سجده میافتند و پادشاه مصر و لشکرش وارد معبد میشوند و بر عیسی سجده میکنند.
به هر حال مطالب این انجیل را میتوان به سه بخش تقسیم کرد: بابهای 1 تا 17 مربوط به قبل از تولد عیسی و در واقع بیشتر دربارهی تولد، کودکی و باکره بودن مریم است که بیشتر بر انجیل یعقوب مبتنی است. در بابهای 17 تا 24 معجزاتی بیان میشود که عیسی در سفر مصر انجام داده است. بابهای 25 تا 42 دربارهی معجزاتی است که عیسی از 5 تا 12 سالگی انجام داده و بیشتر بر انجیل کودکی توماس مبتنی است. پس این سخن درست به نظر میرسد که این نوشته ترکیبی از اناجیل موجود بوده و به تدریج در دورههای متأخر چنین گردآوریای ضروری دانسته شده است. (22)
اما چرا این نوشته عنوان متای دروغین را گرفته است: دو تن از اسقفهای معاصر جروم قدیس به او نامهای نوشته و از او خواستهاند که انجیلی را که متی به زبان عبری نوشته جزء متن مقدس رسمی قرار ندهد و جروم در پاسخ میگوید که توجه دارد اگر متی میخواست این اثر منتشر شود، آن را به انجیل اصلی ملحق میکرد. او میگوید من این اثر را ترجمه میکنم ولی جزء متّای رسمی قرار نمیدهم. (23) نامهنگاری فوق باعث شده که برخی همین نوشتهی موجود را انجیلی بدانند که در این نامهها به آن اشاره شده است؛ اما گفته میشود این خطاست و این نوشته مدتها پس از جروم گردآوری شده است. (24)
4. انجیل عربی کودکی (انجیل قیافا)
گفته میشود این انجیل احتمالاً در اصل به زبان سریانی و در سدههای پنجم و ششم میلادی گردآوری شده است. (25) عنوان این نوشته «کتاب یوسف قیافا» است. این عنوان از آنجا ناشی شده که یعقوبیان سریانی زبان معتقد بودند که قیافا، کاهن یهودی معاصر عیسی، مسیحی شده است. (26) نسخهی خطی عربی، که در واقع ترجمهای از اصل سریانی بوده، برای نخستین بار در سال 1697 به لاتین ترجمه و منتشر شد، ولی اکنون اصل عربی آن موجود نیست. (27)محتوای این نوشته از سه بخش اصلی تشکیل شده است: تولد عیسی، سفر به مصر و معجزاتی که در آنجا صورت میگیرد، و معجزات عیسی در کودکی. (28) بخش اول بابهای 1 تا 10 را در بر میگیرد و شبیه انجیل یعقوب است. بخش دوم شامل بابهای 11 تا 35 است و از منابع متعدد موجود گرفته شده است. بخش سوم بابهای 35 تا 55 را در بر میگیرد و شبیه انجیل کودکی توماس است. (29)
با این حال این نوشته مطالب خاص خود را نیز دارد، برای مثال عیسی در گهواره با مریم سخن میگوید (باب اول).
5. انجیل میلاد مریم
این نوشته که «انجیل کودکی مریم» نیز خوانده شده، مربوط به قرن پنجم و ششم میلادی است. (30) این نوشته داستان تولد مریم و کودکی او و زندگی او در معبد و سپرده شدن او به یوسف و آبستن شدن مریم به وسیلهی روحالقدس را دربر دارد و ظاهراً سخنی اضافه بر انجیل یعقوب و انجیل متای دروغین ندارد.گفته میشود این نوشته همان داستان کودکی مریم در انجیل متای دروغین است که اصلاح شده و ازدواج اول یوسف (که با اناجیل رسمی ناسازگار است) و نیز برخی از مطالب ناخوشایند را حذف و برخی از مطالب کسل کننده را کوتاه کرده است. (31)
6. انجیل یوسف نجار
این نوشته در قرن چهارم میلادی یا حدود 400 م. به زبان یونانی در مصر نوشته شده و اکنون نسخههای لاتین، قبطی و عربی آن موجود است. (32) البته برخی اصل این نوشته را قبطی دانستهاند. (33)در واقع این نوشته داستان زندگی یوسف نجار است که در ضمن آن قدری از زندگی مریم و نیز تولد عیسی آمده است. داستان زندگی یوسف را عیسی برای شاگردانش بر فراز کوه زیتون نقل میکند. یوسف در بیت لحم نجاری میکند و مریم در معبد خداوند به خدمت مشغول است. یوسف، که قبلاً ازدواج کرده و دارای فرزندانی بود، به سرپرستی مریم انتخاب میشود. مریم به وسیلهی روحالقدس آبستن میشود و فرشتهی خداوند یوسف را از ماجرا مطلع میکند. ماجرای سرشماری پیش میآید و در راه، عیسی متولد میشود و هیرودیس دستور قتلعام اطفال را میدهد و خانوادهی یوسف به مصر میگریزد و سپس با مرگ هیرودیس به ناصره جلیل باز میگردد. آنچه گذشت در نه باب اول این نوشته آمده که مشابه دیگر اناجیل کودکی است و تنها در جزئیات متفاوت است. از باب دهم سخن از کهنسالی یوسف است که به سن 111 سالگی رسیده و کاملاً سالم است. عیسی در خانوادهی یوسف است و فرشتهی خداوند، یوسف را از مرگ خود مطلع میسازد. یوسف به دعا مشغول میشود و به مرض مرگ مبتلا میگردد. یوسف روح خود را تسلیم میکند و در هنگام مرگ سخنانی به زبان میآورد و کلمات ایمان را شهادت میدهد. یوسف در حال احتضار است و عیسی برای او دعا میکند و میکائیل و جبرائیل روح را به مکان ابرار منتقل و بدن او را فرشتگان تکفین میکنند و عیسی خطاب به بدن او میگوید که حتی بدن او از بین نمیرود. بدن یوسف به خاک سپرده میشود.
در پایان سخنی دربارهی مرگ آمده و آن اینکه مرگ به خاطر گناه آدم بر همگان عارض میشود و شاگردان مسیح در این باره از او سؤالاتی میکنند.
ویژگی این نوشته آن است که مباحثی الهیاتی را در رابطه با آخرتشناسی مطرح کرده است. برخی با توجه به این مباحث، تاریخ نگارش کتاب را حدود سال 400 م. تعیین کردهاند. (34)
7. انجیل صعود مریم
این انجیل در قرن پنجم و در حدود سال 400 م. در مصر به زبان یونانی نوشته شده و به زبانهای سریانی، قبطی، عربی و لاتین ترجمه شده که نسخههایی خطی از این ترجمهها موجود است. (35)در بخشی از این نوشته آمده است که عیسی دو سال پس از صعود بر مادرش مریم ظاهر شد و مرگ قریبالوقوع او را خبر داد. پس از وفات مریم معجزات و شفاهایی به واسطهی جسد او رخ داد، تا اینکه عیسی روح را با به بدن او برگرداند و به بهشت منتقل شد. (36) این عمل در حضور رسولان رخ داد و پس از آن بدن مریم به خاک سپرده شده بود. در نسخهی عربی جزئیات بیشتری از زندگی مریم، مانند معجزات، عبادت و طلب شفاعت او و نیز اعیادی که برای احترام به او گرفته میشده، آمده است. (37)
گفته میشود این سند نقش مهمی در تنسیق آموزهی «صعود مریم» که در سال 1950 از سوی پاپ پیوس دوازدهم، قانونی اعلام شد، داشته است. (38)
ب) اناجیل مربوط به حوادث پایان زندگی عیسی
در برخی از نوشتهها به حوادث پایان زندگی عیسی از قبیل رنجهای او و برخاستن او از قبر پرداختهاند. این حوادث در هر چهار انجیل رسمی با تفاوتهایی نقل شده، اما گاهی بین این نوشتههای غیررسمی و اناجیل رسمی تفاوتهایی دیده میشود.1. انجیل پطرس
این انجیل که تنها بخشی از آن باقی مانده، بخش پایانی زندگی عیسی، یعنی از محاکمه تا پایان زندگی زمینی و رستاخیز او را حکایت میکند. هر چند نمیتوان تاریخ دقیق نگارش آن را تعیین کرد، اما باید گفت که این نوشته یکی از قدیمیترین اناجیل اپوکریفایی است و در نیمهی اول قرن دوم و شاید حدود 130 م. در سوریه نوشته شده است. یوسبیوس در قرن چهارم از سراپیان که در سال 190 م. اسقف انطاکیه بوده، نقل میکند که انجیل پطرس در روسوس در نزدیکی انطاکیه به صورت علنی قرائت میشده است. اریجن در تفسیرش بر انجیل متی (10: 17) میگوید کسانی که معتقد بودند برادران عیسی از ازدواج قبلی یوسف بودند از یک انجیل پطرس استفاده میکردند.گفته میشود از آنجا که در این نوشته به این اشاره شده که عیسی در بالای صلیب اصلاً رنج نکشید و احساس درد نکرد، پس نویسنده باید از کسانی باشد که جسم عیسی را نه جسم واقعی بلکه جسم ظاهری میدانستند. همچنین نویسنده از اناجیل رسمی، به ویژه اناجیل همنوا، استفاده کرده است.
از نکات قابل توجه در این انجیل این است که نویسنده، پیلاطس، سردار رومی، را از قتل عیسی تبرئه میکند و همهی اتهام را متوجه هیرودیس مینماید. به هنگام برخاستن او از قبر حوادث شگفتی رخ میدهد و حتی دشمنان او از برخاستن او مطلع میشوند. سه مرد، که قد دو نفر از آنان به آسمان میرسد و نفر سوم که رهبر آنان است از آسمان هم میگذرد همراه صلیب از قبر بیرون میآیند و آنان از صلیب اموری را میپرسند و او پاسخ میدهد. عیسی بعد از قیام بر عدهی زیادی ظاهر میشود و....
در سال 1886 دستنوشتهای به زبان یونانی از این انجیل، که بخشهایی از آن را شامل میشد، در مصر کشف شد و همین بخش در دست است. (39)
2. انجیل نیقودیموس (اعمال پیلاطس)
نام این نوشته در ابتدا اعمال پیلاطس بوده و در سنت لاتین و از حدود سدههای 13 و 14 م. به نام انجیل نیقودیموس، فردی که پس از سالها ابتلای به فلج به دست عیسی شفا یافت، معروف شده است. مطابق این سنت فردی مسیحی به نام انانیاس ادعا میکند که در سال 425 م. گزارشی را که از نیقودیموس به زبان عبری بوده، به زبان یونانی ترجمه کرده است. (40)با این حال احتمال قوی داده شده که این نوشته در اصل به زبان یونانی نوشته شده است و برخی زبان لاتینی را نیز احتمال دادهاند. (41)
ژوستین و ترتولیان به یک کتاب اعمال پیلاطس اشاره کردهاند که البته معلوم نیست که مقصود همین کتاب باشد.
به هر حال این کتاب از دو بخش تشکیل شده است: بخش نخست کتاب به محاکمهی عیسی و صلیب او اختصاص یافته که در این بخش تلاش شده است که پیلاطس از قتل مسیح تبرئه شود و یهودیان عامل قتل او قلمداد شوند. بخش دوم کتاب به فرود عیسی به دوزخ اختصاص یافته است. گفته میشود این دو بخش در دو زمان نوشته شده و بعداً به هم ملحق شدهاند. بخش دوم قدیمیتر است و احتمالاً در قرن دوم و بخشش اول در قرن چهارم نوشته شده است. با این حال نمیتوان تاریخ دقیقی برای زمانی که این دو به هم ملحق شدهاند تعیین کرد.
نسخههای متعددی از این اثر به زبانهای یونانی، سریانی، قبطی، حبشی، ارمنی و لاتینی است. (42)
ج) اناجیل یهودی - مسیحیان
برخی از اناجیل اپوکریفایی با گرایش یهودی نگاشته شده است که گفته میشود احیاناً در میان مسیحیان یهودیالاصل به وجود آمده یا در میان آنان به کار میرفته است. سه نوشته تحت این عنوان قرار میگیرد که مشخص کردن اینکه این سه واقعاً سه تا هستند یا یکی، بسیار مشکل است. برخی بر آناند که از این سه نوشته، یعنی انجیل عبرانیان، انجیل ناصریان و انجیل ابیونیها، دومی و سومی نسخهی اصلاح شدهی اولی هستند. (43)جروم به یک انجیل عبری که ابیونیها و یک انجیل عبری که ناصریان (نصرانیان)، ساکن در شمال سوریه، به کار میبردهاند اشاره میکند و میگوید که او یک انجیل عبری را به لاتین ترجمه کرده است. (44)
به هر حال از این اناجیل سهگانه تنها قطعههایی در دست است که توسط نویسندگان سدههای نخست مسیحی نقل شده است و تعیین اینکه هر یک از این قطعهها دقیقاً از کدام انجیل بوده یا اینکه اساساً از یک نوشته بوده، مشکل است. از آنجا که از این سه انجیل نسخهای نمانده و تنها اشاره به نام یا نقل فقرهای مانده گاهی آنها را اناجیل گمشده میخوانند. (45)
1. انجیل عبرانیان
اصل این اثر باقی نمانده و ما تنها با اشارههایی که کلمنت، اریجن، یوسبیوس و جرم به آن کرده و قطعههایی که از آن نقل کردهاند آن را میشناسیم. این انجیل در اصل به زبان آرامی یا عبری نگاشته شده و در میان مسیحیان یهودیالاصل مصر در قرن دوم مورد استفاده قرار میگرفته است. پس این انجیل در اواخر قرن اول یا اوایل قرن دوم نگاشته شده است. (46) گویا جروم نسخهای از این اثر را در قرن چهارم میلادی در انطاکیه یافته و آن را اصل سامی برای انجیل متای قانونی انگاشته و قسمتهایی از آن را ترجمه کرده است. (47) از فقراتی که از این انجیل باقی مانده مقام والای یعقوب، برادر عیسی، استفاده میشود و مسیحیان یهودیالاصل چنین اعتقادی داشتهاند. همچنین عیسی روحالقدس را مادر خود خوانده و بنابراین مؤنث تلقی شده است و این امر ریشه سامی دارد. این امور حکایت از اصل سامی این نوشته میکند. (48) همچنین از این نوشته این عبارت نقل شده که «مرا لمس کنید و بدانید که من روح نیستم بلکه جسم هستم». (49) این عبارت بیشتر یهودی بودن اثر را نشان میدهد و در مقابل انجیل پطرس قرار دارد که جسم عیسی را ظاهری میدانست. (50)2. انجیل ناصریان (نصرانیان)
این نوشته به زبان آرامی یا عبری در اوایل قرن دوم در شمال سوریه، یعنی همان جایی که ناصریان (نصرانیان) میزیستند، نوشته شده است. بسیاری از نویسندگان سدههای نخست به این انجیل اشاره کرده و از آن نقل کردهاند. حدود سی فقره که از این کتاب نقل شده اکنون باقی مانده است و این فقرات شباهت بسیار زیاد این نوشته را با انجیل متای رسمی نشان میدهد. این انجیل نیز اهمیت زیادی به شخصیت یعقوب، برادر عیسی، میدهد. به هر حال شباهت زیاد این نوشته با انجیل متی باعث شده که کسانی این نوشته را همان انجیلی بدانند که یوسبیوس در قرن چهارم از پاپیاس در قرن اول نقل کرده که متای حواری انجیل خود را به زبان عبری نوشت و دیگران آن را به یونانی ترجمه کردند. باز گفته میشود این انجیل همان انجیلی است که جروم در نزدیکی انطاکیه کشف کرده یعنی همان انجیل عبرانیان است. (51)3. انجیل ابیونیها
ابیونیها فرقهای از مسیحیان بودند که در سدههای نخست از درون مسیحیان یهودیگرا بیرون آمدند و اعتقاداتی خاص داشتند. آنان با اعتقادات پولس دربارهی مسیح و نیز نفی شریعت مخالف بودند. گفته میشود آنان از میان اناجیل رسمی تنها انجیل متی را قبول داشتند.انجیل منسوب به ابیونیها در حدود سال 150 م. و به زبان یونانی نوشته شده است. به هر حال از این انجیل مطالبی نقل شده که تفکیک آن از مطالبی که از دو انجیل قبلی نقل شده مشکل است. این انجیل که تا حدی شبیه انجیل متای قانونی بوده نکات خاصی داشته است. تعمید مسیح و انتخاب دوازده حواری را نقل میکند، ولی گویا سه انجیل همنوا (متی، مرقس و لوقا) را در این باره ترکیب کرده است. این انجیل بقای بکارت مریم پس از تولد عیسی را انکار میکند و میگوید عیسی پس از تعمید فرزند خدا شد. گفته میشود ردپایی از تعالیم گنوسیها در این کتاب دیده میشود. (52)
د) اناجیل گنوسی (اناجیل کشف شده در نجع حمادی)
گنوسیهای مسیحی گرایشی بودند که مسیحیت قرن دوم و سوم را به شدت تحت تأثیر قرار دادند. تا قبل از قرن حاضر همهی اطلاعات برای این گرایش منحصر در ردیههایی میشد که آبای اولیهی کلیسا علیه آنان نگاشتهاند. تا اینکه در سال 1945 در مصر علیا در منطقهای به نام نجع حمادی مجموعهای عظیم کشف شد که بسیاری از امور را روشن کرد. این مجموعه مشتمل بر سیزده کتاب است که هر یک از این کتابها شمار زیادی از نوشتهها را دربر دارد.این نوشتهها که از یونانی به قبطی ترجمه شدهاند، در سدههای سوم و چهارم گردآوری و برگردان شدهاند، اما اصل آنها به سدههای قبل مربوط است. این مجموعه به لحاظ محتوایی بسیار گوناگون است، اما بخش عمدهی آنها شبیه مجموعهی عهد جدید رسمی است و عنوان انجیل، رساله، مکاشفه و... را دارند. در این مجموعه چندین نوشته وجود دارد که عنوان انجیل را دارند. (53)
1. انجیل توماس (54)
این نوشته، که با اناجیل کودکی توماس متفاوت است، برخلاف آن نه حوادث زندگی عیسی، بلکه سخنان و تعالیم او را در بردارد. در ابتدای این نوشته آمده است: «این است سخنان سریای که عیسای زنده گفت و یهودا توماس همزاد نوشت». در برخی از کلیساها توماس را، که یکی از حواریان عیسی است، برادر دو قلوی عیسی میدانستهاند. از خود این نوشته بر میآید که توماس از نظر مقام و معرفت بالاتر از دیگر حواریان، حتی پطرس، بوده است و عیسی تعالیمی سری را به او سپرده که دیگران تحمل شنیدن آنها را نداشتهاند (شماره 13). پس این نوشته همانطور که از ابتدایش پیداست، نوشتهای سری و باطنی است و در واقع گنوسیها قائل به چنین تعالیمی بودهاند. (55)این نوشته در نیمه دوم قرن دوم، یا اندکی قبل از آن، به زبان یونانی و احتمالاً در سوریه نوشته شده و در قرن سوم به قبطی ترجمه شده است.
انجیل توماس مشتمل بر 114 سخن از حضرت عیسی است که 40 عدد از آنها جدید است و مابقی به گونهای در اناجیل همنوا و دیگر نوشتهها آمده است. گویا نویسنده از منابع مختلف جمعآوری کرده و به آنها شکل و ادبیات گنوسی داده است. اینکه رابطهی این نوشته با اناجیل همنوا به لحاظ منبع شناختی چیست دانشمندان در پاسخ به آن به جواب روشنی نرسیدهاند. (56)
2. انجیل فیلپُّس
این نوشته در واقع تعالیم گنوسیها، یعنی، شاخهی والنتینوسی آنها، را دربردارد. والنتینوس بزرگترین متفکر گنوسی قرن دوم بود که در اواسط قرن دوم مدارسی را در مصر و قبرس ایجاد کرد که تا قرن چهارم دایر بودند و مکتب مشهوری را در شهر رم بنا نهاد. به هر حال تعالیم والنتینوس باطنی بود و ایرنئوس قدیس کتاب معروفش، علیه بدعتها، را بیشتر به رد اندیشههای والنتینوسی اختصاص داده است. (57)نوشتهی موسوم به انجیل فیلپُّس، که در آن از میان حواریان عیسی تنها نام او آمده و احتمالاً به همین جهت بعداً این نوشته به او منسوب شده، مشتمل بر 127 بند است. بیان سری و باطنی از شعائر مسیحیت و نیز تعالیم دیگر والنتینوسی گنوسی محتوای این کتاب را تشکیل میدهد. این نوشته در اصل به زبان یونانی در قرن دوم و احتمالاً به وسیلهی والنتینوس نوشته شده است. نسخهی فعلی، ترجمهی قبطی از یونانی است که احتمالاً در نیمهی دوم قرن سوم انجام گرفته است.
در سدههای نخست اپیفانوس به انجیل فیلپس که گنوسیهای مصر مورد استفاده قرار میدادهاند، اشاره و از آن نقل میکند؛ اما آنچه او نقل کرده در نوشتهی فعلی یافت نمیشود. (58)
3. انجیل حقیقت
یکی از آثاری که در مجموعهای قرار دارد که در نجع حمادی کشف شد، نوشتهای است که انجیل حقیقت عنوان دارد. ایرنئوس در کتاب علیه بدعتها که به ربع آخر قرن دوم متعلق است، میگوید: «اما آنانی که پیرو والنتینوس هستند... به این مباهات میکنند که غیر از اناجیل موجود اناجیل دیگری در اختیار دارند. در واقع آنان جسارت را به حدی رساندهاند که نوشتهای را که از تألیف آن زمانی چندانی نگذشته «انجیل حقیقت» مینامند، هر چند به هیچوجه موافق اناجیل شاگردان مسیح نیست» (iii. 11. 9). (59)برخی از فقراتی که ایرنئوس نقل کرده و در انجیل حقیقت موجود نیز یافت میشود حاکی از آن است که ایرنئوس به همین کتاب اشاره کرده است. (60) به هر حال نویسندهی این کتاب از پیروان والنتینوس یا شخص او بوده است. (61)
این کتاب شباهت زیادی به شکل و صورت اناجیل موجود ندارد و به همین سبب برخی حتی نامگذاری به انجیل را نادرست شمردهاند. (62) این نوشته نیز محتوی تعالیم گنوسی والنتینوسی است و تعالیم زیادی را دربارهی مسیح شناسی خاص این گروه دربردارد. (63) این کتاب در قرن دوم در اسکندریه به زبان یونانی نوشته شده و بعداً به قبطی برگردانده شده است. (64)
4. انجیل مصریان
نوشتهی دیگری که در مجموعهی نجع حمادی وجود دارد و حاوی تعالیم گنوسی است، «کتاب مقدس روح بزرگ نادیدنی» نام دارد و انجیل مصریان نیز خوانده میشود. باید توجه داشت این نوشته با نوشتهی دیگری که با همین عنوان انجیل مصریان در اختیار پدران اولیهی کلیسا بوده و از آن نقل کردهاند کاملاً متفاوت است. (65)به هر حال این نوشته اثری قبطی است و در واقع یک کتاب اعتقادی است و برخی روا ندانستهاند که با عنوان «انجیل» به آن اهمیت زیادی دهند. (66) با این حال به لحاظ مطالعهی اندیشههای گنوسی سدههای نخست این اثر میتواند قابل توجه باشد. برای نمونه در این نوشته این اندیشهی گنوسی توضیح داده شده که چگونه از خدای پدر توصیف ناشدنی سه قدرت پدر، مادر و پسر به ظهور میرسند و همینطور چگونه سلسله قوای پایینتر از اینها ناشی میشوند. (67)
5. انجیل یوحنای دروغین
نوشتهی دیگری که در مجموعهی نجع حمادی قرار دارد، انجیل یوحنای دروغین است. این اثر در ابتدای قرن دوم نوشته شده و بعداً به قبطی ترجمه شده است. از خود نوشته بر میآید که آن را مسیح در بالای کوه زیتون به یوحنا وحی کرده است. در این اثر تلاش شده است که تعالیم گنوسی به صورت تفسیر سفر پیدایش ارائه شود. (68)ه) اناجیل رد شده از سوی آبای اولیهی کلیسا
در آثار آبای اولیهی کلیسا گاهی سخن از اناجیل به میان آمده و یا سخنی از آنها نقل شده که هدف رد آنها بوده است. گاهی از این آثار با عنوان «اناجیل بدعتآمیز» یاد میشود. تنها اثری که از این اناجیل باقی مانده همان اشارههای آبای کلیساست. چندین نوشته تحت این عنوان قرار میگیرد که به اختصار به آنها اشاره میکنیم.1. انجیل مارکیون
مارکیون (130-180 م.) روایتی از مسیحیت را که شبیه مسیحیت گنوسی بود ترویج میکرد. او کتاب مقدس خاصی برای خود ایجاد کرد که مشتمل بود بر نسخهای اصلاح شده از انجیل لوقا و برخی از رسالههای پولس. مقصود از انجیل مارکیون همین نسخهی اصلاح شدهی انجیل لوقاست که البته به گمان ماریکون نویسندهی آن پولس بوده است. (69) همچنین معلم دیگر گنوسی به نام باسیلوس نسخهی تغییر یافتهی انجیل لوقا را انجیل خود قرار داده بود. (70)2. انجیل حوا
اپیفانوس از یک انجیل گنوسی به نام انجیل حوا فقرهای نقل میکند که ظاهراً نقل یک مکاشفه است. این اثر تعالیم گنوسی را دربرداشته و دربارهی فقرهای که اپیفانوس نقل کرده بحثهای زیادی صورت گرفته است، اما سخن روشنی در این باره نمیتوان گفت. به هر حال این اثر مربوط به قرن دوم بوده است. (71)3. انجیل یهودا
ایرنئوس و اپیفانوس به انجیل گنوسی دیگری به نام انجیل یهودا اشاره و از آن مطالبی نقل میکنند. طبق این اثر، که در اواسط قرن دوم نوشته شده، تنها یهودا و نه هیچ کس دیگر، حقیقت را میدانسته است. (72)4. انجیل برتولما (73)
جروم در تفسیر خود بر انجیل متی این انجیل را ذکر میکند و چیز زیادی درباره این اثر معلوم نیست. اثر دیگری وجود دارد به نام پرسشهای برتولما که بین قرنهای سوم تا پنجم نوشته شده و در آن پرسشهایی از عیسی و مریم و شیطان شده است. این اثر به زبانهای یونانی، لاتین و اسلاوی حفظ شده است. احتمال ارتباط بین این دو اثر وجود دارد. (74)5. انجیل مصریان
آبای اولیهی کلیسا فقراتی از کتابی به نام انجیل مصریان نقل کردهاند. این اثر با انجیل دیگری به همین نام که در مجموعهی نجع حمادی کشف شد، کاملاً متفاوت است. این نوشته در اوایل قرن دوم در مصر و به زبان یونانی نوشته شده است. اپیفانوس با اشاره به این کتاب میگوید: آن مورد استفادهی سابلیوسیها (گروهی که تثلیث را سه جلوهی خداوند میدانستند) بوده و هایپولیتوس آن را به گنوسیها نسبت داده است. دو فقره از این کتاب از سوی کلمنت اسکندرانی نقل شده که در آنها عیسی با سالومه، دختر هیرودیس و هرودیا (متی، 14: 3-12) گفتگو میکند و موضوع بحث جواز ازدواج است. ظاهراً این کتاب ازدواج را منع میکرده است. (75)6. انجیل مَتِّیاس (76)
در باب اول کتاب اعمال رسولان آمده است که حواریان حضرت عیسی پس از او و پس از مرگ یهودای اسخریوطی خائن شخصی به نام متیاس را با قرعه به عنوان شاگرد دوازدهم به جای یهودا برگزیدند. نویسندگان سدههای نخست مانند اریجن، یوسبیوس، هیپولیتوس و کلمنت اسکندرانی به کتابی به نام انجیل متیاس اشاره کردهاند که متعلق به گنوسیان و حاوی یک سنت سری است. کلمنت از این کتاب نقل میکند که متیاس چنین تعلیم میداده که انسان باید جسم و خواستههای آن را سرکوب کند تا روح با ایمان و معرفت رشد کند.برخی بر آناند که این انجیل همان نوشتهای است که در مجموعهی نجع حمادی کشف شده و عنوان انجیل توماس را دارد و شواهدی برای سخن خود آورده و برخی دیگر با این سخن مخالفت کردهاند. (77)
و) چند نوشته دیگر
گاهی عناوین نوشتههای دیگری با عنوان اناجیل غیر رسمی آورده میشود که شاید نتوان آنها را با عناوین فوق گنجانید. برخی از مهمترین این نوشتهها در ذیل میآید.1. انجیل مریم (مجدلیه)
نسخهی خطی قبطی این نوشته، که گفته میشود مربوط به قرن پنجم میلادی است، در سال 1896 پیدا و در جنگ جهانی دوم ناپدید شد، و نوشتهی موجود از روی یادداشتهای موجود بازنویسی شده است. احتمالاً این اثر در اصل به زبان یونانی و در قرن دوم نوشته شده است، البته چیزی دربارهی نویسندهی آن معلوم نیست. این نوشته دو قسمت دارد: در بخش اول، که قسمت اول آن موجود نیست، عیسی پس از صعود به شاگردان تعالیمی دربارهی گناه و ماهیت آن میدهد. در بخش دوم عیسی تعالیمی سری به مریم مجدلیه، که نزد عیسی از همهی زنان بالاتر است، میدهد و او برای شاگردان بیان میکند. پطرس اعتراض میکند که مگر میشود عیسی، در میان شاگردان یک زن را برای این کار برگزیده باشد. مریم به او پاسخ میدهد و برخی از حواریان از مریم دفاع میکنند. (78)2. انجیل سری مرقس
فردی به نام مورتون اسمیت در سال 1973 دست نوشتهای را که خود او در سال 1958 در اورشلیم کشف کرده بود، چاپ کرد. این نوشته بخشی از نامهای منسوب به کلمنت اسکندرانی بود. در این نامه آمده است که گروهی از گنوسیها اعتقادات خود را از انجیل مرقس که سری و رمزی است میگیرند. براساس این نامه، مرقس پس از مرگ پطرس به اسکندریه آمده و یک انجیل بسیار روحانی و معنوی برای انسانهای کامل تألیف کرده است. فقرهای از این انجیل که در این نامه نقل شده، حاوی این است که عیسی جوانِ مردهای را زنده میکند و آن جوان پس از برخاستنِ عیسی (از قبر) او را میبیند و عیسی تعالیم سری و رمزی به او میدهد. گفته میشود این انجیل در ربع نخست قرن دوم میلادی در اسکندریه مورد استفاده قرار میگرفته است. (79)3. حکمت ایمانی (Pistis Sohpia)
نسخهی خطی این اثر، که نوشتهای گنوسی است، به زبان قبطی در سال 1785 م. کشف شد. سه بخش این اثر در اصل به زبان یونانی و حدوداً بین سالهای 250 تا 300 م. تألیف شده است. زمان تألیف بخش چهارم، که فاقد عنوان است، به حدود 200 تا 250 م. بر میگردد.این اثر حاوی 46 پرسش است که دوازده سال پس از صعود عیسی از او پرسیده شده است. 39 پرسش را مریم مجدلیه پرسیده و پاسخها را فیلبُّس نوشته است. در این اثر نیز، مانند انجیل مریم، پطرس به این وضعیت و جایگاه مریم مجدلیه و اینکه او بیش از دیگران سخن میگوید، اعتراض میکند، ولی مریم به کار خود ادامه میدهد. در این نوشته عیسی به شاگردان خود دربارهی غلبه بر شر و مواجهه با حکمت ایمانی و تعالیم گنوسی دیگر تعلیم میدهد. او به شاگردان خود میگوید که اسراری را که در کتابهای جئو آمده بیاموزند. (80)
4. کتابهای جئو (geu)
دو کتاب جئو، اثری گنوسی هستند که نسخهی خطی آنها به زبان قبطی (مربوط به قرنهای چهارم تا ششم میلادی) در سال 1769 م. کشف شد. این اثر ترجمهای از اصل یونانی است که در نیمهی اول قرن سوم تألیف شده است. در این اثر عیسی بیان میکند که چگونه خدای پدر جئو را از آغوش خود برون داد. در این دو کتاب تعالیم سری دیگری آمده است. (81)ز) یک انجیل ویژه، انجیل برنابا
اکنون انجیل دیگری در دست است که انجیل برنابا خوانده میشود. در این نوشته مکرر تصریح شده که آن را برنابای حواری نوشته است. ویژگی مهم این اثر آن است که به صورت مکرر و حتی با نام (163: 7)، آمدن پیامبر اسلام و خاتمیت او را با صراحت بیان کرده است. همچنین در جای دیگر این نوشته مطالبی بیان شده که با سنت اسلامی نزدیک است. این نوشته به لحاظ حجم ظاهراً از همهی نوشتههای قانونی و غیرقانونی موجود مفصلتر است."نویسندگان مسیحی میگویند این نوشته از نسخهی خطی به زبان ایتالیایی گرفته شده که تاریخ نگارش آن به قرن شانزدهم میلادی بر میگردد. آنان میگویند نویسندگان پنج قرن نخست، با اینکه تعداد بسیار زیادی از اناجیل غیر رسمی را، که برخی از آنها تعالیمی در مقابل تعالیم راست کیشی را دربر داشتهاند، ذکر کردهاند، اما نامی از این انجیل در میان آثار آنان دیده نمیشود. به هر حال تاریخ نگارش این نوشته را قرن 16 و برخی قرن 14 میدانند. آنان میگویند این نوشته را مسیحی تازه مسلمانی نوشته و هدف او این بوده که انجیلی مطابق دین خود بنویسد. (82) و البته نویسندهی مسلمان مصری، عباس العقاد، نویسندهی این اثر را یک یهودی میداند. (83)"
گفته میشود در سندی به زبان لاتین که به پاپ گلاسیوس (84) (496-492 م.) منسوب است، نام «انجیل به روایت برنابا» آمده و در فهرست نوشتههای مردود قرار گرفته است؛ اما این نوشته احتمالاً غیر از انجیل برنابای موجود بوده است. (85)
و باز نباید این انجیل برنابا را با «رسالهی برنابا» که کلمنت اسکندرانی و اریجن و دیگران ذکر کردهاند و بعداً متن آن کشف شده است، اشتباه کرد. آن رساله نوشتهای است علیه یهودیت که از شریعت و قربانیهای یهودی تفسیری معنوی میکند و گفته میشود بین سالهای 70 تا 150 م. نوشته شده است. (86)
انجیل برنابای موجود، در حالی که هیچ جایگاهی در میان مسیحیان ندارد و حتی نام آن را در میان اناجیل اپوکریفایی ذکر نمیکنند، توجه برخی از مسلمانان را به خود جلب کرده است. این بدان سبب است که این نوشته گاهی به اندیشههای اسلامی نزدیک است و مهمتر اینکه بشارت به پیامبر اسلام در آن به صراحت و با نام «محمد» (صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است.
اما باید توجه داشت که جدای از اینکه دفاع از قدمت این نوشته بسیار مشکل است و شواهد بیشتر به سود مجعول بودن آن و آن هم در همین زمانهای متأخر است، به لحاظ محتوایی هم از منظر اسلامی قابل دفاع نیست. در این باره به دو نکته اشاره میکنیم:
الف) در فرهنگ اسلامی کلمهی «انجیل» که ریشه در قرآن دارد، نام کتابی است که خداوند بر پیامبر خود، حضرت عیسی (علیهالسلام) نازل کرده است؛ اما در فرهنگ مسیحیت رایج، که عیسی خدای مجسم است و نه پیامبر خدا، دیگر سخن از کتاب آسمانی که بر حضرت عیسی نازل شده باشد، نیست و چهار انجیل رسمی موجود، یعنی اناجیل متی، مرقس، لوقا و یوحنا، زندگینامه و سخنان حضرت عیسی است که از سوی دیگران، و البته به اعتقاد مسیحیان با تأیید روحالقدس، تألیف شده است، بنابراین اگر مسلمانان در پی یافتن انجیل حضرت عیسی هستند، باید در جستوجوی کتابی حاوی دستورات خدا و تعالیم دینی، با شکل و سبک قرآن مجید باشند. باید توجه داشت که انجیل برنابای موجود نیز به لحاظ ساختار محتوایی مانند اناجیل رسمی مسیحی است و زندگی و سخنان حضرت عیسی را، البته گاهی متفاوت با آنها، بیان میکند. اگر مسلمانی این نوشته را معتبر میداند و آن را به برنابای حواری منسوب میداند، باید به این پرسش پاسخ دهد که چرا یکی از حواریان حضرت عیسی در قرن اول کتابی حاوی زندگی و سخنان عیسی را نوشته و نام آن را انجیل گذاشته است. مگر او از انجیل واقعی که به اعتقاد مسلمانان بر حضرت عیسی نازل شده، اطلاع نداشته است؟
ب) اگر بخواهیم این نوشته را از منظر اسلام و قرآن بررسی کنیم به موارد متعددی بر میخوریم که پذیرش آنها مشکل است. برخی از این موارد به قرار زیر است:
1. در باب اول این کتاب ماجرای آبستنی معجزهآسای مریم آمده است و در باب دوم آمده است که مریم از ترس اینکه مبادا یهودیان او را به جرم ارتکاب زنا سنگسار کنند با جوانی خوش کردار به نام یوسف ازدواج میکند و ماجرای آبستن بودن خود را به او نمیگوید. آیا این امر با شخصیت مریم و نیز روایت قرآنی این ماجرا سازگاری دارد؟
2. در انجیل یوحنا، باب دوم آمده است که عیسی و مادرش در قانای جلیل در یک جشن عروسی شرکت کردند، چون شراب تمام شد مریم از حضرت عیسی خواست که معجزه کند و شراب بسازد. عیسی شش قدح سنگی آب را به شراب تبدیل کرد و مردم خوردند و گفتند شرابی بهتر از این نخورده بودیم. همین ماجرا عیناً در باب پانزدهم انجیل برنابا نقل شده است.
3. مطابق اناجیل رسمی و سنت مسیحی جناب شمعون پطرس نخستین فردی است که به حضرت عیسی ایمان آورده و بزرگترین حواری آن حضرت و در واقع وصی آن حضرت است. روایات اسلامی نیز این نکته را تأیید میکنند. (87) اما باب هفتادم انجیل برنابا میگوید که پطرس در جواب عیسی که دربارهی شخصیت خود از حواریان پرسیده بود، او را پسر خدا خواند. عیسی برآشفت و او را شیطان خواند و دیگر حواریان را از او بر حذر داشت. او میخواهد پطرس را از خود براند و دیگر حواریان پا در میانی میکنند و پطرس گریه میکند و میگوید از روی نادانی این را گفتم از خدا بخواه تا مرا بیامرزد. از این سخنان معلوم میشود که پطرس به صورت واقعی عیسی را پسر خدا خوانده و بنابراین، این پطرس است که برای نخستین بار عیسی را پسر واقعی خدا خوانده و نه پولس.
4. از فقرات متعددی از این نوشته (برای نمونه، بابهای 112 و 128) بر میآید که مردم حضرت عیسی را در زمان حیات خود او خدا میخواندهاند و آن حضرت موافق نبوده و چارهای نداشته است.
"... نگارنده با یسوع [عیسی] باقی ماند. پس یسوع به گریستن فرمود: «ای برنابا»! باید کشف کنم بر تو رازهای بزرگی را که واجب است بر تو آگاهانیدن جهان را به آنها بعد از درگذشتن من. نگارنده به گریه در جواب گفت: برای من و برای غیر من گریه را بپسند؛ زیرا ما گناهکارانیم. تو ای آنکه پاک و پیغمبر خدایی! خوشایند نیست که گریه زیاد کنی. یسوع فرمود: «باور کن سخن مرا ای برنابا! که نمیتوانم گریه کنم به اندازهای که بر من واجب است، زیرا اگر مرا مردم خدای نمیخواندند، هر آینه معاینه میکردم خدای را چنان که در بهشت دیدار میشد و هر آینه از ترس روز جزا ایمن میشدم. لکن خدای میداند که من بیزارم، زیرا در دل من هیچ خطور نکرده که بیشتر از بندهی فقیری محسوب شوم. میگویم به تو که همانا اگر من خدای خوانده نشده بودم، هر آینه همان وقت از جهان در میگذشتم و به سوی بهشت برده شده بودم، اما اکنون تا روز جزا به آنجا نمیروم در این صورت میبینی که گریه بر من واجب است. (112: 4-11)."
اولاً شاهد تاریخی بسیار زیادی وجود دارد که حضرت عیسی پس از صعود و از سوی پولس، خدا خوانده شده و در سنت اسلامی نیز اجمالاً به این اشاره شده است که پولس مسیحیت را تغییر داده و به شکل کنونی درآورده است. (88)
و ثانیاً بر فرض که این روایت درست باشد، اگر عیسی وظیفهی خود را انجام داده چرا باید مجازات شود و تا روز جزا به بهشت نرود؟ چرا باید گناه دیگران در سرنوشت عیسی تأثیر بگذارد؟
5. در بابهای 216 تا 218 مطالبی دربارهی پایان زندگی زمینی عیسی آمده است. وقتی میخواهند عیسی را دستگیر کنند قیافه یهودای اسخریوطی، که به عیسی خیانت کرد، مانند عیسی میشود و حتی حواریان آن حضرت گمان میکنند که او همان عیسی است. یهودا هرچه فریاد میزند که من عیسی نیستم کسی به حرف او گوش نمیدهد و متهم میشود که از ترس مرگ این اعمال را انجام میدهد. او از ترس مرگ اعمال سبک و جنونآمیزی انجام میدهد به گونهای که هم مخالفان و هم مؤمنان به او یقین میکنند که عیسی یک پیامبر دروغین بوده است. پس از کشته شدن و دفن یهودا، برخی از شاگردان عیسی که ایمان درستی ندارند، جسد او را میدزدند و میگویند عیسی زنده شده است.
اگر این سخن درست باشد مخالفان عیسی که یقین کردند وی پیامبری دروغین بوده است و این را برای نسلهای بعدی نقل کردند، خلاف یافتههای خود سخن نگفتهاند. آیا با این روایت هدف بعثت حضرت عیسی برآورده شده است؟
به هر حال فرد مسلمانی که بخواهد برای این نوشته اعتبار قائل شود جدای از اینکه شواهد کافی به سود او نیست، با مشکلات محتوایی جدی روبهروست که پاسخ به آنها مشکل و یا غیر ممکن است. البته مواردی که نقل شد تنها نمونههایی از مطالب ناسازگار با قرآن مجید و سنت اسلامی است و در این کتاب مطالب این گونه بسیار بیشتر است.
2. کتابهای اعمال غیر رسمی
در مجموعهی عهد جدید رسمی کتابی با عنوان اعمال رسولان وجود دارد که دربارهی فعالیتهای رسولان مسیح، به ویژه پولس، است. این کتاب حدود دورهی زمانی بین سالهای 30 تا 62 میلادی را دربر میگیرد. در میان کتابهای غیر رسمی نیز عنوان «اعمال» که به شخص یا اشخاصی منسوب است، دیده میشود. مهمترین این نوشتهها را میتوان در دو بخش مورد اشاره قرار داد:الف) اعمال منسوب به لوسیوس
در این بخش پنج عنوان کتاب قرار میگیرد که در یک مجموعه جمع شدهاند و گاهی گفته میشود این مجموعه را مانویها برای مقابله با اعمال رسولان رسمی در یک کتاب جمع کرده و بر تعالیم گنوسی آنها تأکید کردهاند. این پنج کتاب، یعنی اعمال پولس، اعمال پطرس، اعمال یوحنا، اعمال آندریاس و اعمال توماس، به فردی به نام لوسیوس، که شاگرد یوحنا به حساب میآمده، منسوب بوده است؛ اما تنها «اعمال یوحنا» منسوب به لوسیوس مینماید و گویا همهی مجموعه به همین سبب به او منسوب شده است. (89)1. اعمال پولس
این نوشته که گفته میشود، برخلاف سایر کتابهای اعمالِ این مجموعه کمتر گنوسی است و بیشتر به راستکیشی مسیحی نزدیک است، به زبان یونانی و در آسیای صغیر نوشته شده و در نیمهی دوم قرن دوم میلادی رواج داشته است. این نوشته گویا خود از گردآوری مجموعهای از نوشتهها شکل گرفته است: به هر حال این نوشته سه بخش دارد: فعالیتهای پولس، پایان زندگی و کشته شدن او، و نامه به قرنتیان.آبای اولیهی کلیسا، مانند اریجن، هیپولیتوس و سیپریان از این نوشته استفاده میکردهاند و حتی کلیسای اولیه آن را خبری تاریخی به حساب میآورده است. شکل و صورت پولس که نقاشان ترسیم کردهاند، از این نوشته گرفته شده است. (90)
2. اعمال پطرس
این نوشته که در اصل به زبان یونانی در ربع آخر قرن دوم در آسیای صغیر نوشته شده است، تنها بخشی از آن که به ماجرای شهادت پطرس پرداخته به زبان یونانی و نیز زبانهای دیگر باقی مانده است، اما بیشتر مطالب این نوشته تنها به زبان لاتین باقی است. گاهی در این نوشته در تعالیم پطرس ردپای دوستیزم (91) (غیر واقعی بودن جسم مسیح) که تعلیم گنوسی است، دیده میشود.آنچه از این نوشته باقی مانده عبارت است از ماجراهایی که بین پطرس و شمعون ساحر پیش آمده و پطرس سگ را به زبان آورده و ماهی خشک را زنده کرده است. پطرس بعد از صعود عیسی دوازده سال در اورشلیم زیسته و سپس به رم رفته و در آن جا نیز یک سال زیسته و سپس به شهادت رسیده است. او قبل از شهادت از رم میگریزد و مسیح را میبیند و به رم باز میگردد. (92)
3. اعمال یوحنا
این کتاب در قرن دوم به زبان یونانی نوشته شده و هم نسخهی یونانی و هم لاتینی تهذیب شدهی آن موجود است. گاهی گفته میشود مورد استفادهی نویسندگان سایر کتابهای اعمال، واقع شده است. اعمال و فعالیتها و پایان زندگی یوحنای حواری موضوع این کتاب است و البته گزارشهایی دربارهی پایان زندگی عیسی، که رنگ و بوی دوستیزمی و گنوسی دارد، در آن آمده است.این کتاب به فردی به نام لوسیوس منسوب بوده و برای کسانی مثل کلمنت اسکندرانی شناخته شده بوده است. (93)
4. اعمال آندریاس
آندریاس یکی از حواریان عیسی و برادر پطرس است. این نوشته به زندگی و شهادت این حواری میپردازد. نسخهی اصلی یونانی این اثر که احتمالاً در اواخر قرن دوم نوشته شده، موجود نیست، اما پارههایی از آن در دست نوشتههای یونانی و قسمتهایی به زبان قبطی و نیز ترجمهی ارمنی آنها موجود است. همچنین نسخهی تنقیح شدهی لاتینی آن موجود است. این نوشته حکایت میکند که حاکم اخائیه اندریاس رسول را طعمهی حیوانات وحشی قرار میدهد، ولی آنها آزاری به او نمیرسانند، پس او را به صلیب میکشد و این رسول در بالای صلیب تا سه روز به ایمان مسیحی موعظه میکند. (94)5. اعمال توماس
این اثر نوشتهای گنوسی است که در قرن سوم نوشته شده است و دست نوشتههای متعدد سریانی و یونانی آن موجود است. در این نوشته تبلیغات، فعالیتها و معجزات توماس حواری در سرزمین هند، به شکلی اسطورهای بیان میشود. این اثر سرودهایی با تعالیم گنوسی دارد. البته از نسخههای موجود اثر بسیاری از تعالیم گنوسی آن حذف شده است. (95)ب) دیگر کتابهای اعمال
به نوشتههای دیگری با عنوان «اعمال» اشاره شده یا آثاری از آنها موجود است که برخی از آنها عبارتاند از «اعمال فیلپُّس»، «اعمال اندریاس و ماتیاس»، «اعمال پطرس و دوازده رسول» و یکی از مهمترین آنها نوشتهای است با عنوان «اعمال تَدّی» (96) که داستان خاصی دارد.یوسبیوس داستانی را در باب تبشیر اِدِسا (97)، در آسیای صغیر، نقل میکند. پادشاه آن شهر نامهای به عیسی مینویسد و از او شفا میخواهد و از او دعوت میکند که در شهر ادسا اقامت کند. عیسی رد میکند و وعده میدهد که رسولی به آنجا بفرستد. یکی از حواریان به نام تدّی به آنجا میرود و پادشاه را شفا میدهد و مردم منطقه ایمان میآورند. این داستان به صورتهای مختلف موجود است. شکل یونانی آن همین عنوان «اعمال تدّی» را دارد، اما شکل سریانی آن «آموزهی ادّائی» (98) است که شکل کنونی آن به قرن پنجم بر میگردد. (99)
3. نامههای غیر رسمی
به موازات نامههایی که در مجموعهی رسمی عهد جدید است، نامههایی از سدههای نخست مسیحی وجود دارد، یا از آنها نام برده شده که در این مجموعه قرار ندارد. در چند محور به مهمترین این نامهها اشاره میکنیم:الف) نامههای منسوب به پولس
1. سوم قرنتیان
در مجموعهی عهد جدید رسمی دو نامه خطاب به اهالی قرنتس وجود دارد. نامه دیگری خطاب به اهالی قرنتس در نوشتههای غیر رسمی وجود دارد که به پولس منسوب است و «نامهی سوم پولس به قرنتیان» خوانده میشود. این نامه در کتاب «اعمال پولس» که مندرج است. در این نامه با تعالیم گنوسی از قبیل انتساب خلقت جهان به فرشتگان، و نه خدا، و انکار تجسد و رستاخیز، مقابله شده است. (100)2. نامه به لاودکیان (101)
در رسالهی پولس به کولسیان، که جزو نوشتههای رسمی عهد جدید است، خطاب به اهالی کولسی آمده است: «و چون این رساله برای شما خوانده شد، مقرر دارید که در کلیسای لاودکیان نیز خوانده شود و رساله از لاودکیه را هم شما بخوانید» (کولسیان، 4: 16). از این فقره بر میآید که پولس نامهای به لاودکیان نیز نوشته است.به گفتهی ترتولیان، مارکیون و پیروانش نام «رساله به لاودکیان» را به «رساله به افسسیان» میدادند و در قانون موراتوری، که مربوط به اواخر قرن دوم است، نام رساله به لاودکیان آمده و ساختهی مارکیونیها شمرده شده است. به هر حال نامهای به این نام در دستنوشتههای لاتینی مربوط به سدههای ششم تا شانزدهم آمده است و ظاهراً اصل این نوشته یونانی بوده و به سدههای دوم تا چهارم مربوط است. این نوشته بیشتر از رسالههای رسمی پولس، به ویژه، رساله به فیلپیان گرفته شده است. (102)
3. نامههای رد و بدل شده بین پولس و سِنِکا (103)
سِنِکا (حدود 4 ق. م. - 65 م.) نویسنده و شاعر رومی است. نامههایی به زبان لاتینی وجود دارد که ظاهر آنها مینماید که بین پولس و سنکا رد و بدل شدهاند و اندیشههای دینی دو طرف در آنها بیان شده است؛ اما دانشمندان برآناند که این نامهها بسیار دیرتر از زمان پولس و سنکا و در واقع بعد از قرن چهارم نوشته شدهاند. (104)ب) نامهی رسولان
این نامه که نسخهی قبطی و حبشی آن و یک دستنوشتهی آن به زبان لاتین موجود است ظاهراً در اصل به یونانی و در مصر و یا سوریه نوشته شده و مخاطب آن کلیساهای شرق، غرب، جنوب و شمال بوده است. این نوشته کاملاً ضد گنوسی است و رجوع به عهد جدید قانونی را میطلبد و کلیساها را به مطالبی که مسیح بعد از صعود خود وحی کرده، توجه میدهد. (105)ج) موعظه و مواعظ پطرس
کلمنت اسکندرانی از موعظهای نامه گونه نام برده و نیز اریجن به آن اشاه کرده که از آن پطرس بوده است. از این نامه چیزی باقی نمانده مگر قطعهی کوتاهی که نشان میدهد در قرن دوم نوشته شده و به دفاع از مسیحیت مرتبط بوده است.همچنین مجموعهای مربوط به قرن دوم یا سوم وجود دارد که در ظاهر کلمنت آن را برای یعقوب، برادر عیسی، از رم به اورشلیم میفرستد. در ابتدای آن نامهای واقع شده که مواعظ پطرس را دربردارد و آنها را کلمنت خلاصه کرده است. این نامه در واقع ضد پولسی است و به یعقوب مقام اول را میدهد. (106)
د) نامهی برنابا
نامهای است که کلمنت اسکندرانی و اریجن آن را به برنابای حواری نسبت دادهاند، اما از خود نامه چیزی معلوم نیست. این نامه به زبان یونانی نوشته شده و نسخهی یونانی آن یافت شده است و از شریعت یهود تفسیری رمزی ارائه داده و قربانیها را نمونهای از قربانی مسیح شمرده است. به هر حال این نامه به طور کلی برداشتی را که از شریعت یهود میشده، منکر شده است. دانشمندان انتساب این نامه را به برنابا رد میکنند و میگویند نویسندهی آن یک مسیحی اسکندرانی بوده که آن را بعد از سال 70 م. نوشته است. (107)4. مکاشفههای غیر رسمی
در مجموعهی عهد جدید یک نوشته مکاشفهای، یعنی مکاشفه یوحنا، وجود دارد. اما در میان نوشتههای غیر رسمی عنوان چندین نوشتهی مکاشفهای دیده میشود که به برخی از معروفترین آنها اشاره میکنیم.الف) صعود اِشعیا (108)
این نوشته، که در کلیسای اولیه معروف بوده، به دو بخش مجزا تقسیم میشود که دو ماجرا را دربارهی اشعیا حکایت میکنند. بخش اول شامل بابهای 1-5 به ماجرای شهادت اشعیا و چگونگی آن و اوضاع و احوالی که اشعیا در آن به شهادت رسید میپردازد. بخش دوم شامل بابهای 6-11 دربارهی صعود اشعیا به آسمانها و مکاشفاتی است که برای او رخ داد.این نوشته اکنون به طور کامل تنها به زبان حبشی موجود است، اما وجود پارههایی از آن به زبانهای دیگر حاکی از آن است که زمانی نسخه کامل آن به زبانهای قبطی و لاتینی موجود بوده است. البته بخش دوم این اثر به زبانهای لاتینی و اسلاوی موجود است.
در گذشته گمان بر این بود که این نوشته اثری یهودی است که نویسندهای مسیحی آن را ویرایش کرده و مطالبی به آن افزوده است، اما اکنون اعتقاد بر این است که این اثر در اصل مسیحی است و البته از سنت یهودی استفاده کرده است. تقریباً یقین است که زبان اصلی این اثر یونانی بوده است. گفته میشود بخش اول این نوشته اوایل قرن دوم و بخش دوم آن اواخر قرن اول ایجاد شده است. (109)
ب) مکاشفهی پطرس
این نوشته که به پطرس حواری منسوب است در قرن دوم میلادی بسیار رواج داشته است. بسیاری از کلیساهای شرق و غرب این نوشته را معتبر میدانستهاند. در قانون موراتوری نام این نوشته آمده اما اضافه شده که برخی از مسیحیان آن را نمیخوانند. کسانی مانند کلمنت اسکندرانی انتساب این کتاب به پطرس را درست دانسته، اما یوسبیوس آن را مجعول شمرده است. نسخهی حبشی این اثر، که در واقع اصلاح شده است، موجود است.این نوشته چنین مینماید که عیسی مطالبی را دربارهی بازگشت دوبارهی خود و اعمالی که انجام میدهد، برای نویسنده کشف میکند. این اثر با آنچه در مجموعهی نجع حمادی کشف شده و عنوان «مکاشفهی پطرس» دارد کاملاً متفاوت است. (110)
ج) مکاشفهی قبطی پطرس
این نوشته جزو مجموعهی کشف شده در نجع حمادی است که در آغاز و نتیجهگیری آن عنوان «مکاشفهی پطرس» آمده است. از این نوشته بر میآید که عیسی در شب قبل از صلیب مطالبی سری را به پطرس وحی کرده است. مطالب مندرج در این نوشته و نیز خود سنت سری که عیسی به پطرس سپرده همه حکایت از این دارند که این اثر نوشتهای گنوسی است. این اثر در شکل کنونی آن اثری قبطی است که ترجمه شده است، ولی اصل آن در اواخر قرن دوم و اوایل قرن سوم نوشته شده است. طبق شواهد بسیار در خود متن، اصل آن به زبان یونانی بوده است. (111)د) مکاشفهی پولس
در رسالهی دوم پولس به قرنتیان آمده است: «گرچه خیلی زننده است که این طور از خود تعریف نمایم، اما بگذارید از رؤیاهایی که دیدهام و مکاشفههایی که خداوند به من عطا فرموده است، تعریف کنم. چهارده سال پیش به آسمان برده شدم. از من نپرسید که جسمم به آنجا رفت یا روحم؛ خود نیز نمیدانم؛ فقط خدا میداند. به هر حال خود را در بهشت دیدم. در آنجا چیزهایی حیرتانگیز و غیرقابل وصف شنیدم که اجازه ندارم دربارهی آنها به کسی چیزی بگویم (12: 1-4).در بین نوشتههای غیر رسمی نوشتهای با عنوان «مکاشفهی پولس» وجود دارد که در واقع مفصل مکاشفهی فوق را و اینکه پولس در آسمان چهارم چه دیده بیان میکند. وی میگوید در بهشت، انبیا و بزرگان مانند ابراهیم، اسحاق، یعقوب و دیگر نیکان چه جایگاهی داشتند. در واقع این نوشته به زندگی پس از مرگ و چگونگی آن میپردازد. این اثر در قرن چهارم و به زبان یونانی نوشته شده، ولی تنها ترجمههای آن به لاتینی، سریانی، قبطی و حبشی باقی مانده است. البته این نوشته با آنچه با همین عنوان در نجع حمادی کشف شده به طور کامل متفاوت است. (112)
ه) مکاشفهی قبطی پولس
نوشتهی دیگری که جزو مجموعهی نجع حمادی است، عنوان «مکاشفهی پولس» را دارد. این اثر دربردارندهی تعالیم گنوسی به ویژه گنوسیهای والنتینوسی است که شکل کنونی آن به زبان قبطی است، البته از یونانی ترجمه شده است. اصل یونانی این اثر در اواخر قرن دوم یا اوایل قرن سوم به وجود آمده است. (113)و) چند مکاشفهی دیگر
عنوان مکاشفه در آثار اولیهی مسیحی زیاد است. آنچه گذشت برخی از مهمترین این نوشتههاست. با این حال برخی از عناوین دیگر، که گفته میشود نسبتاً متأخرند، عبارتاند از: سه مکاشفه به نام یوحنا، مکاشفهی مریم، مکاشفهی استیفان، مکاشفهی برتولما، مکاشفهی ایلیا، و مکاشفه صفنیا.گفته میشود در این مکاشفات گاهی تأثیر یهودی دیده میشود. (114)
پینوشتها:
1. The International Standard Bible Encyclopedia ,vol. 1, p. 181.
2. Ibid, p. 181-182.
3. The Oxford Companion to the Bible, p. 39.
4. الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 4، ص 309؛
The International Standard Bible Encyclopedia ,vol. 1, p. 181.
5. prote vangelium
6. ibid, vol. 1, p. 182; New Testament Apocrypha, vol. 1, p. 423.
7. الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 4، ص 312.
8. New Testament Apocrypha, p. 423.
9. loc. cit.; The International Standard Bible Encyclopedia ,vol. p. 182.
10. The Lost Books of the Bible, p. 24.
11. الطرزی، ابوکریفا العهد الجدید، ص 51؛ The International Standard Bible Encyclopedia ,vol. 1, p. 182; New Testament Apocrypha, vol. 1, p. 422.
12. نگارنده این انجیل را ترجمه کرده و در فصلنامهی هفت آسمان، ش 35 به چاپ رسیده است.
13. New Testament Apocrypha, vol. 1, p. 441.
14. The International Standard Bible Encyclopedia ,vol. 1, p. 182.
15. New Testament Apocrypha, vol. 1, p. 442.
16. ابوکریفا العهد الجدید، ص 21.
17. نگارنده این انجیل را ترجمه کرده و در فصلنامهی هفت آسمان، ش 35 به چاپ رسیده است.
18. Ibid, p. 458; The International Standard Bible Encyclopedia ,vol. 1, p. 183.
19. الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 4، ص 313.
20. The International Standard Bible Encyclopedia ,vol. 1, p. 183.
21. ابوکریفا العهد الجدید، ص 84.
22. New Testament Apocrypha, vol. 1, p. 485.
23. همان، ص 85-86.
24. loc. cit.
25. همان، ص 114؛ The International Standard Bible Encyclopedia ,vol. 1, p. 183.
26. همانجا.
27. loc. cit.; New Testament Apocrypha, vol. 1, p. 457.
28. New Testament Apocrypha, vol. 1, p. 456.
29. همانجا.
30. همان، ص 139.
31. Ibid, vol. 1, p. 458.
32. الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 4، ص 313؛ The International Standard Bible Encyclopedia ,vol. 1, p. 183.
33. ابوکریفا العهد الجدید، ص 23.
34. همان، ص 23.
35. الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 4، ص 313؛ Ibid, vol. 1, p. 183.
36. loc. cit.
37. همانجا.
38. loc. cit.
39. همان، ص 311-312؛ سعید، المدخل الی الکتاب المقدس، ص 236؛ Ibid, p. 183; lapham, An Introduction to the New testament Apocrypha, p. 89-81; New Testament Apocrypha, vol. 1, p. 216-221.
40. The International Standard Bible Encyclopedia ,vol. 1, p. 183.
41. ابوکریفا العهد الجدید، ص 25.
42. الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 4، ص 314؛ سعید، المدخل الی الکتاب المقدس، ص 239؛ loc. cit.
43. Ibid, p. 184.
44. loc. cit.
45. An Interoduction to the New Testament Apocrypha, p. 82.
46. سعید، المدخل الی الکتاب المقدس، ص 235-236؛ The International Standard Bible Encyclopedia, p. 184.
47. الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 4، ص 310.
48. loc. cit.
49. همانجا.
50. همچنین، ر.ک: An Interoduction to the New Testament Apocrypha, p. 159-193; New Testament Apocrypha, vol. 1, p. 112-116.
51. الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 4، ص 310؛ The International Standard Bible Encyclopedia ,vol. 1, p. 184; An Interoduction to the New Testament Apocrypha, p. 82-83.
52. همان، ج 4، ص 310-311؛ The International Standard Bible Encyclopedia ,vol. 1, p. 184; An Interoduction to the New Testament Apocrypha, p. 84-85; New Testament Apocrypha, vol. 1, p. 166-168.
53. Harper's Bible Dictionary, p. 679-680; The Oxford Dictionary of Christian Church, p. 1129.
54. منصور معتمدی این انجیل را به فارسی برگردانده و در فصلنامهی هفت آسمان ش 3 و 4 به چاپ رسیده است.
55. برای اطلاع بیشتر دربارهی تعالیم و گرایشهای گنوسی رجوع کنید به: مسیحیت و بدعتها، فصلهای 2-4.
56. الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 4، ص 315، An Interoduction to the New Testament Apocrypha, p. 114-120; The International Standard Bible Encyclopedia ,vol. 1, p. 186; New Testament Apocrypha, vol. 1, p. 232-239.
57. مسیحیت و بدعتها، ص 65-66.
58. The International Standard Bible Encyclopedia ,vol. 1, p. 186-187; New Testament Apocrypha, vol. 1, p. 179-187; ANT, p. 94-98.
59. The International Standard Bible Encyclopedia ,vol. 1, p. 187.
60. loc. cit.
61. The Oxford Dictionary of Christian Church, p. 581.
62. New Testament Apocrypha, vol. 1, p. 358.
63. مسیحیت و بدعتها، ص 71-72.
64. الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 4، ص 315-316.
65. The Oxford Dictionary of Christian Church, p. 535; New Testament Apocrypha, vol. 1, p. 413.
66. New Testament Apocrypha, vol. 1, p. 413.
67. The International Standard Bible Encyclopedia ,vol. 1, p. 187.
68. همان، ج 4، ص 316؛ New Testament Apocrypha, vol. 1, p. 387.
69. مسیحیت و بدعتها، ص 105-107؛ The International Standard Bible Encyclopedia ,vol. 1, p. 184.
70. loc. cit.
71. The International Standard Bible Encyclopedia ,vol. 1, p. 185; New Testament Apocrypha, vol. 1, p. 358-360.
72. New Testament Apocrypha, vol. 1, p. 386; The International Standard Bible Encyclopedia ,vol. 1, p. 185.
73. Bartholomew.
74. The International Standard Bible Encyclopedia ,vol. 1, p. 185; New Testament Apocrypha, vol. 1, p. 537-538.
75. الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 2، ص 311؛ The International Standard Bible Encyclopedia ,vol. 1, p. 185; New Testament Apocrypha, vol. 1, p. 209-215; ANT, p. 156-158.
76. Matthias
77. The International Standard Bible Encyclopedia ,vol. 1, p. 185; New Testament Apocrypha, vol. 1, p. 382-385
78. The International Standard Bible Encyclopedia ,vol. 1, p. 186; New Testament Apocrypha, vol. 1, p. 390-394; Miller, The Complete Gospels, p. 357-360.
79. The International Standard Bible Encyclopedia ,vol. 1, p. 187; The Complete Gospels, p. 408-410.
80. The International Standard Bible Encyclopedia ,vol. 1, p. 185-186; New Testament Apocrypha, vol. 1, p. 361-369.
81. The International Standard Bible Encyclopedia ,vol. 1, p. 186; New Testament Apocrypha, vol. 1, p. 370-373.
82. کلام مسیحی، ص 53؛ سعید، المدخل الی الکتاب المقدس، ص 239-240؛ The Oxford Dictionary of Christian Church, p. 159.
83. همان.
84. Decretum Glasianum
85. The Oxford Dictionary of Christian Church, p. 463.
86. تاریخ کلیسای قدیم، 89-90؛ loc. cit.
87. برای نمونه رجوع کنید به: مجلسی، بحارالانوار، ج 63، ص 100، ج 35، ص 55، ج 39، ص 165.
88. ر. ک.: بحارالانوار، ج 8، ص 311، ج 12، ص 38.
89. الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 4، ص 317؛
The International Standard Bible Encyclopedia ,vol. 1, p. 168.
90. همان جا. New Testament Apocrypha, vol. 1, p. 213-270; The International Standard Bible Encyclopedia ,vol. 1, p. 168-169; An Interoduction to the New Testament Apocrypha, p. 132-39; The Oxford Dictionary of Christian Church, p. 1238.
91. Docetism.
92. همان، ص 317-318؛ The International Standard Bible Encyclopedia ,vol. 1, p. 169-170; The Oxford Dictionary of Christian Church, p. 1261; An Interoduction to the New Testament Apocrypha, p. 67-74; New Testament Apocrypha, vol. 2, p. 271-322.
93. همان جا؛ New Testament Apocrypha, vol. 2, p. 152-210; An Interoduction to the New Testament Apocrypha, p. 133-138; The Oxford Dictionary of Christian Church, p. 881, The International Standard Bible Encyclopedia ,vol. 1, p. 170-171.
94. همان، ص 318.
95. الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 4، ص 318.
96. Thaddaeus
97. Edessa
98. Doctrine of Addai
99. The International Standard Bible Encyclopedia ,vol. 1, p. 173; The Oxford Dictionary of Christian Church, p. 1596 and p. 17.
100. همان، ص 318-319؛ The International Standard Bible Encyclopedia ,vol. 1, p. 180.
101. Laoiceans
102. همان، ص 319؛ Ibid, vol. 1, p. 180.
103. Seneca
104. همانجا، Ibid, vol. 1, p. 180.
105. همانجا؛ Ibid, vol. 1, p. 181.
106. همانجا؛ The International Standard Bible Encyclopedia ,vol. 1, p. 180؛ The Oxford Dictionary of Christian Church, p. 365.
107. تاریخ کلیسای قدیم، ص 89-90؛ The Oxford Dictionary of Christian Church, p. 159.
108. Ascension of Isaiah
109. New Testament Apocrypha, vol. 2, p. 603-6019; The Oxford Dictionary of Christian Church, p. 849-850; The International Standard Bible Encyclopedia ,vol. 1, p. 174-175.
110. الفغالی، المدخل الی الکتاب المقدس، ج 40، ص 320؛ The International Standard Bible Encyclopedia ,vol. 1, p. 175-176; The Oxford Dictionary of Christian Church, p. 1261; New Testament Apocrypha, vol. 2, p. 620-638.
111. New Testament Apocrypha, vol. 2, p. 700-712; The International Standard Bible Encyclopedia ,vol. 1, p. 176-177.
112. همانجا؛ New Testament Apocrypha, vol. 2, p. 712-747; The Oxford Dictionary of Christian Church, p. 1238; The International Standard Bible Encyclopedia ,vol. 1, p. 177-178.
113. New Testament Apocrypha, vol. 2, p. 695-700.
114. ibid, p. 691-694.
سلیمانی اردستانی، عبدالرحیم؛ (1396)، بررسی متنی و سندی متون مقدس یهودی - مسیحی، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، پژوهشکدهی تحقیق و توسعهی علوم انسانی، چاپ اول.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}