نویسنده: جواد آسه
 

(نقدی بر نوشته علامات وقف)
 

درهمه ی زبان ها، برای انتقال معنا و مفهوم، درنوشته، از علامت هایی چون، -؛ -! -؟... استفاده می شود که نقش تعیین کننده و بسزایی در فهم هر چه بیشتر مفهوم ومعنای جمله دارد. اگر قاضی ای پس از محاکمه ی مجرمی نتیجه را با این جمله: «بخشایش لازم نیست اعدامش کنید» (2) اعلام کند و از درنگ نما (ویرگول، کاما، بند) و نقطه ویرگول استفاده ننماید، جمله ی مزبور تاب دو خوانش و دو معنا راخواهد داشت: 1- اگر درنگ نما پس از کلمه ی «بخشایش» نهاده شود، نتیجه ی حکم، عفو و آزادی مجرم خواهد بود. 2- و اگر پس از کلمه ی «نیست» نقطه ویرگول گذاشته شود، نتیجه ی حکم، اعدام مجرم است. ازآن جا که در قرآن ها از علامت های مختلفی درنمایاندن محل های وقف استفاده می شده است، در سال 1337 ه. ق درکشور مصرگروهی به سرپرستی آقای محمد علی خلف الحسینی (7) به یکسان سازی علامت های وقف پرداختند (8) و از علامت های وقف آقای سجاوندی، فقط سه علامت «م»، «ج»، «لا» باقی ماند و علمات های وقف معانقه / مراقبه «. .. .»، «صلی»، و «قلی» به این مجموعه افزوده گشت. در قرآن کریم نیز، علامت هایی معروف به «علامت های وقف و ابتداء» به کارگرفته می شود، همانند: «ج، م، لا، ط، ص، ز» که نخستین بار توسط «سجاوندی» ابداع گردید.
کتاب ها و مقاله های نگارش یافته در مورد «وقف و ابتداء» بسیار کم و انگشت و شمار است که امیدواریم توجه بیش از پیش و شایسته ای به این دانش ارجمند بشود.
«علامات وقف»، عنوان نوشته ای است، دراین مورد - ازجناب آقای وهاب دانش پژوه - که در شماره ی 60 مجله ی بشارت درج شده است.
نویسنده محترم نیازمندی محل های وقف به تعلیم و تعلم را اساس این دانش در تلاوت قرآن دانسته است و در پایان نوشته نیز با توجه به فرمایشی ازحضرت علی (ع)، آن را یکی از ارکان ترتیل برشمرده اند. که شایسته بود در چند و چون اساس بودن آن توضیح داده می شد.
ایشان علامت های وقفی را که اغلب به کار گرفته شده، «ج، م، لا، ط، قف، ق» و «ع» می دانند، در صورتی که از علامت «ز» و «ص» نیز به طور معمول استفاده گردیده است که باید به این مجموعه افزود، اما دو علامت «قف» و «ق» را باید از این مجموعه زدود؛ زیرا کاربرد غالبی نداشته اند و «ع» را نباید از علامت های وقف به شمار آورد؛ زیرا علامت رکوع قرآنی است.
در مورد این که پایه گذار علامت «ع» چه کسی بوده و از چه زمانی وارد قرآن شده است، بنده به مطلبی دست نیافته ام، اما می توان گفت: این علامت ریشه در فقه اهل سنت دارد؛ (3) زیرا آنان درنمازهای واجب خواندن یک سوره ی کامل را، پس از سوره ی حمد، در رکعت اول و دوم واجب نمی دانند، بلکه خواندن بخشی از سوره را کافی می دانند.
می دانیم تا عصر عثمان که به، یکسان سازی مصاحف (نسخه ها و دست نوشته های مختلف قرآنی) پرداخت، قرآن بدون علامت (نقطه، فتحه، کسره...) بوده است و پس ازآن است که «ابوالأسود دئلی» حرکات را با به کار گرفتن نقطه های رنگی در بالا و جلو و پایین کلمات وارد قرآن کرد. پس این سخن که «... در صدر اسلام، خواندن یک رکوع در نماز، به جای سوره ی کامل معمول بوده ...» صحیح نیست؛ چرا که هنوز قرآن رکوع بندی نشده بود وگیریم که شده باشد، این مربوط به فقه اهل سنت است، نه شیعه؛ زیرا آنچه در فقه شیعه مشهور است، قرائت یک سوره ی کامل، پس ازسوره ی حمد، در رکعت اول و دوم می باشد، نه بخشی از سوره. (4)
بنابراین، راهیابی علامت رکوع «ع» را در قرآن هایی که در سرزمین های شیعه نشین با رسم الخط فارسی به نگارش در می آمده و می آید، یا باید از سرتقلید دانست یا ازآن جهت که کسانی که به حفظ قرآن می پرداختند، به صورت رکوع به رکوع پیش می رفتند، یا از آن جا که می توان در نماز مستحبی به جای سوره ی کامل، به بخشی از یک سوره (یک رکوع) بسنده نمود.
نویسنده ی محترم مقاله ی مزبور، ازآن جهت که «عثمان طه» علامت های رکوع را در نگارش قرآن حذف نموده است و به علت آن که ایشان علامت های وقفی را که در «رسم الخط عثمان طه» به کار رفته است، غیر اصیل دانسته است، استفاده از قرآن های به خط عثمان طه را به اهل تدبر توصیه نمی کنند، اما باید گفت: ازطرفی در اصیل و غیر اصیل خواندن علامت های وقف، هیچ ملاکی ارائه نشده است، از سوی دیگر، می دانیم بسیاری از دانشمندان درعلم نحو و قراءات درباره ی «وقف و ابتدا» نظریه پردازی کرده وکتاب نوشته اند، اما علامتی «وضع» نکرده اند. و نخستین بار آقای محمد بن طیفور سجاوندی (م 560 ه . ق) در قرن هفتم به این کار علاوه بر نظریه پردازی و تألیف کتاب، همت گمارد (5) و تا 91 سال پیش نظریه و علامت های وقف پیشنهادی او در قرآن ها به کار گرفته می شده است. علامت های وقف دیگری نیز توسط دانشمندان پس از او قرار داده شد، (6) اما نتوانستند چای پایی برای خودشان باز کنند و کمتر به کارگرفته می شده اند.
ازآن جا که در قرآن ها از علامت های مختلفی درنمایاندن محل های وقف استفاده می شده است، در سال 1337 ه. ق درکشور مصرگروهی به سرپرستی آقای محمد علی خلف الحسینی (7) به یکسان سازی علامت های وقف پرداختند (8) و از علامت های وقف آقای سجاوندی، فقط سه علامت «م»، «ج»، «لا» باقی ماند و علمات های وقف معانقه / مراقبه «. .. .»، «صلی»، و «قلی» به این مجموعه افزوده گشت که در قرآن های کشور مصر و کشورهای عربی به کار گرفته شده و پس از نگارش قرآن توسط «عثمان طه، خطاط مشهور سوری» همان علائم در قرآن به خط او نیز به کار گرفته شد، به این ترتیب شهرت جهانی یافت و درسراسر جهان از جمله ایران مورد استفاده واقع گردید.
البته ناگفته نماند، هم نظرگاه و علامت های وقف سجاوندی و هم محمد علی خلف الحسینی و یارانش مورد نقد و تحلیل قرارگرفته (9) و این نشان ازآن داردکه این علامت ها، توفیقی (وحی شده و بر اساس دستورخداوند) نیستند و قابل تغییرند و هیچ کدام از این دیدگاه ها و علامت ها را نمی توان اصیل و در مقابل دیگری را غیراصیل خواند.

نمایش پی نوشت ها:
1. این نوشته از جناب آقای وهاب دانش پژوه است که درشماره ی 60 دو ماهنامه ی قرآن پژوهی بشارت صص 65 - 66 درج شده است.
2. ر. ک: فارسی و آیین نگارش سال اول دبیرستان، سال 1367، صص 156 - 157.
3. ر. ک: دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، به کوشش بها ءالدین خرمشاهی، ص 1117، ذیل عنوان «رکوع / رکوعات».
4. ر. ک: جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج 9، ص 331، رساله ی علمیه ی مراجع عظام تقلید.
5. ر. ک: درآمدی بر دانش وقف و ابتداء پیشینه، مبانی و اقسام، ابوالفضل علامی، ص 114.
6. الف) علامت های شهاب الدین قسطلانی: م، ت، ک، ح، ن.
ب)علامت های تاج القراء مصدر بخاری: س، ق، ک، جه، صل، صق، صب، قف، قفه، قلا،
ج) علامت های رضوان المخللاتی: ک، ح، ج، ص، م، ت.
د) مصحف مطوع به روایت قالون درتونس: م، ک، ح، این مصحف به خط عبدالعزیز الخماسی است. (درآمدی بر دانش وقف و ابتدا ء پیشینه، مبانی و اقسام، ابوالفضل علامی، صص 116 - 115)
7. ر.ک: تفسیر القرآن الکریم، السید عبدالله شبر، ص 576.
8. ر.ک: درآمدی بر دانش وقف و ابتداء پیشینه، مبانی و اقسام، ابوالفضل علامی، صص 117 - 116.
9. جهت نقد و تحلیل دیدگاه سجاوندی ر. ک: پژوهشی در وقف و ابتداء، سید جواد السادات فاطمی، صص 99- 101. جهت نقد و تحلیل و عملکرد محمد علی خلف الحسینی و همکارانش ر. ک: همان، صص 119 - 114.
 

منبع: کتاب بشارت 62