مرزهاى خشونت و مدارا
مرزهاى خشونت و مدارا
مرزهاى خشونت و مدارا
نويسنده:محمدباقر بابانيا
فلسفه اصلى تساهل و تسامح در اسلام، تربيت مومنان و نزديكساختن دلهاى آنها به يكديگر است; به عبارت روشنتر، قلمرو مدارادر درون نظام دينى است و قلمرو صلابت و اقتدار در بيرون نظامدينى. صلابتبراى حفظ دين، جلوگيرى از تهاجم بيگانگان، پيشرفتاسلام و نفوذ ناپذير بودن رهبران دينى در برابر معاندان است.
درواقع خشونت در اسلام پاسخى به متجاوزان به حدود و احكام الهىو ارزشهاى اعتقادى است.
در واقع احاديثسمحه و سهله در رديف آيات و روايات رفع و نفىعسر و جرح جاى دارد.
بر اساس اين روايات، احكام اسلامى چنان سخت نيست كه فقط معدودى بتوانند به آن عمل كنند. فقير، غنى، قوى، ضعيف، عالم،جاهل و همه طبقات اجتماعى مىتوانند در عمل آن را به كارگيرند;چون خداوند هركه را به مقدار توانش مكلف ساخته است.
مرحوم علامه مجلسى در كتاب شريف بحارالانوار، ج 68، در بارهدين سمحه و سهله به تفصيل سخن گفته است.
بنابراين، اسلام برخلاف پندار ناآگاهان، در برابر انحرافاتفكرى با قاطعيت مىايستد. خداوند به پيامبرش مىفرمايد: «وكسانى را كه صبح و شام خدا را مىخوانند و جزذات پاك او نظرىندارند، از خود دور نكن. نه چيزى ازحساب آنها بر تو است و نهچيزى از حساب تو بر آنها. اگر آنها را طرد كنى، از ستمگرانخواهى بود... هرگاه كسانى كه به آيات ما ايمان دارند، نزد توآيند، به آنها بگو: سلام بر شما، پروردگارتان رحمت را برخودواجب ساخته است. هريك از شما از روى نادانى كارى زشت كند و بهتوبه و اصلاح(و جبران)روى آورد، مشمول رحمتخدا مىشود; زيرا اوآمرزنده و مهربان است.»
دراين دوآيه خداوند متعال به پيامبرش روش مدارا و گذشت ازمومنان را مىآموزد; در ادامه در مقابل مشركان و بت پرستان كهداراى خطاى فكرى و انحراف اعتقادى بودند. مىفرمايد: «بگو: مناز پرستش كسانى غير از خدا كه مىخوانيد، نهى شدهام. بگو: من ازهوس هاى شما پيروى نمىكنم. اگر چنين كنم، گمراه شدهام و ازهدايتيافتگان نخواهم بود.»
بنابراين، يكى از اصول اوليه پيامبراسلام(صلی الله علیه وآله) در دعوت به دين،مدارا است. پس از پذيرش اسلام، رسول خدا از گذشته مشركانوكافران چشم مىپوشيد و به آنها مسوليت مىداد. اين انعطافپذيرىحضرت در طى بيست و سه سال دوران رسالتبراى رسيدن به اهداف بلند الهى، ارایه الگوى درست رفتارى به مسلمانان و پيوند دلها بود. گذشت پيامبر از مسلمانان در جنگ احد و جنگ تبوك، خيانت ابولبابه و حتى وحشى قاتل حمزه سيدالشهداء نشان دهنده قلمرو مدارا در سيره پيامبراكرم(صلی الله علیه وآله)است.
بنابراين، اجراى حدود الهى هرگز قابل تسامح و تساهل نيست،هرچند براى عدهاى ناخوشايند باشد.
«ارفعوا السنتكم عن علىبن ابىطالب فانه خشن فىذات اللهعزوجل غيرمداهن فى دينه.»
از بدگويى به على دستبرداريد. او در راه خدا خشن و بىپرواستو اهل تملق و دورويى دردين خدا نيست.
مسلمانان در طى ده سال هجرت در بيش از هفتاد جنگ شركت كردندو در تمام اين جنگها تعداد مسلمانان از دشمنان كمتر بود.
بر اساس بعضى از روايات، وقتى گروهى از مشركان را به عنواناسير نزد پيامبر(صلی الله علیه وآله)آوردند، پيامبر(صلی الله علیه وآله)فرمود: آيا آنها را ازابتدا دعوت به اسلام كرديد؟ گفتند: نه. فرمود: پس آنها را آزادكنيد تا به محل خود بروند. شهادت كاروان تبليغى پيامبر(صلی الله علیه وآله)گواه روشنى بر شيوه تبليغى آن حضرت است.
جنگ نكن تا آنگاه كه آنان رابه اسلام دعوت كردهباشى.
بنابراين، جهاد در واقع تلاش مظلومان در برابر ستمگران براىحفظ جان، مال، فرهنگ و مقدسات مسلمانان است. پيامبر(صلی الله علیه وآله)هرگز درمقابل ستمگران مسامحه روا نمىداشت. آيه(و انذر عشيرتكالاقربين)گواه درستى اين سخن است.
وقتى خداوند اين خبر را به پيامبر(صلی الله علیه وآله)داد، حضرت عدهاى رافرستاد و آن مسجد را ويران كردند.
آرى، حتى وقتى مسجد به كانون دينستيزى و نفاق تبديل شود،بىارزش و سزاوار ويران شدن است.
اين آيه، مثل آيه «وانذر عشيرتك الاقربين» است و وظيفهمومنان را در برابر دشمنانى كه لباس دوست پوشيدهاند و نيزدوستان ناآگاه، بيشتر مىكند.
منبع: www.hawzah.net
/خ
درواقع خشونت در اسلام پاسخى به متجاوزان به حدود و احكام الهىو ارزشهاى اعتقادى است.
تعريف تساهل و تسامح
تعريف خشونت
دين سمحه و سهله
در واقع احاديثسمحه و سهله در رديف آيات و روايات رفع و نفىعسر و جرح جاى دارد.
بر اساس اين روايات، احكام اسلامى چنان سخت نيست كه فقط معدودى بتوانند به آن عمل كنند. فقير، غنى، قوى، ضعيف، عالم،جاهل و همه طبقات اجتماعى مىتوانند در عمل آن را به كارگيرند;چون خداوند هركه را به مقدار توانش مكلف ساخته است.
مرحوم علامه مجلسى در كتاب شريف بحارالانوار، ج 68، در بارهدين سمحه و سهله به تفصيل سخن گفته است.
فلسفه مدارا در اسلام
بنابراين، اسلام برخلاف پندار ناآگاهان، در برابر انحرافاتفكرى با قاطعيت مىايستد. خداوند به پيامبرش مىفرمايد: «وكسانى را كه صبح و شام خدا را مىخوانند و جزذات پاك او نظرىندارند، از خود دور نكن. نه چيزى ازحساب آنها بر تو است و نهچيزى از حساب تو بر آنها. اگر آنها را طرد كنى، از ستمگرانخواهى بود... هرگاه كسانى كه به آيات ما ايمان دارند، نزد توآيند، به آنها بگو: سلام بر شما، پروردگارتان رحمت را برخودواجب ساخته است. هريك از شما از روى نادانى كارى زشت كند و بهتوبه و اصلاح(و جبران)روى آورد، مشمول رحمتخدا مىشود; زيرا اوآمرزنده و مهربان است.»
دراين دوآيه خداوند متعال به پيامبرش روش مدارا و گذشت ازمومنان را مىآموزد; در ادامه در مقابل مشركان و بت پرستان كهداراى خطاى فكرى و انحراف اعتقادى بودند. مىفرمايد: «بگو: مناز پرستش كسانى غير از خدا كه مىخوانيد، نهى شدهام. بگو: من ازهوس هاى شما پيروى نمىكنم. اگر چنين كنم، گمراه شدهام و ازهدايتيافتگان نخواهم بود.»
بنابراين، يكى از اصول اوليه پيامبراسلام(صلی الله علیه وآله) در دعوت به دين،مدارا است. پس از پذيرش اسلام، رسول خدا از گذشته مشركانوكافران چشم مىپوشيد و به آنها مسوليت مىداد. اين انعطافپذيرىحضرت در طى بيست و سه سال دوران رسالتبراى رسيدن به اهداف بلند الهى، ارایه الگوى درست رفتارى به مسلمانان و پيوند دلها بود. گذشت پيامبر از مسلمانان در جنگ احد و جنگ تبوك، خيانت ابولبابه و حتى وحشى قاتل حمزه سيدالشهداء نشان دهنده قلمرو مدارا در سيره پيامبراكرم(صلی الله علیه وآله)است.
ناروايى مدارا در دين خدا
بنابراين، اجراى حدود الهى هرگز قابل تسامح و تساهل نيست،هرچند براى عدهاى ناخوشايند باشد.
صلابتحضرت على( علیه السلام)در راه خدا
«ارفعوا السنتكم عن علىبن ابىطالب فانه خشن فىذات اللهعزوجل غيرمداهن فى دينه.»
از بدگويى به على دستبرداريد. او در راه خدا خشن و بىپرواستو اهل تملق و دورويى دردين خدا نيست.
سيره پيامبر(صلی الله علیه وآله)در برابر دشمنان
مسلمانان در طى ده سال هجرت در بيش از هفتاد جنگ شركت كردندو در تمام اين جنگها تعداد مسلمانان از دشمنان كمتر بود.
صلابت پيامبر(صلی الله علیه وآله)در پيشبرد ارزشهاى دينى
بر اساس بعضى از روايات، وقتى گروهى از مشركان را به عنواناسير نزد پيامبر(صلی الله علیه وآله)آوردند، پيامبر(صلی الله علیه وآله)فرمود: آيا آنها را ازابتدا دعوت به اسلام كرديد؟ گفتند: نه. فرمود: پس آنها را آزادكنيد تا به محل خود بروند. شهادت كاروان تبليغى پيامبر(صلی الله علیه وآله)گواه روشنى بر شيوه تبليغى آن حضرت است.
فلسفه جهاد
جنگ نكن تا آنگاه كه آنان رابه اسلام دعوت كردهباشى.
بنابراين، جهاد در واقع تلاش مظلومان در برابر ستمگران براىحفظ جان، مال، فرهنگ و مقدسات مسلمانان است. پيامبر(صلی الله علیه وآله)هرگز درمقابل ستمگران مسامحه روا نمىداشت. آيه(و انذر عشيرتكالاقربين)گواه درستى اين سخن است.
قاطعيت پيامبر(صلی الله علیه وآله)در برابر نفاق
وقتى خداوند اين خبر را به پيامبر(صلی الله علیه وآله)داد، حضرت عدهاى رافرستاد و آن مسجد را ويران كردند.
آرى، حتى وقتى مسجد به كانون دينستيزى و نفاق تبديل شود،بىارزش و سزاوار ويران شدن است.
قاطعيت مومنين در برابر دشمنان
اين آيه، مثل آيه «وانذر عشيرتك الاقربين» است و وظيفهمومنان را در برابر دشمنانى كه لباس دوست پوشيدهاند و نيزدوستان ناآگاه، بيشتر مىكند.
منبع: www.hawzah.net
/خ
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}