راه هاى شناخت مهدى نمايان





همان گونه كه گذشت، اعتقاد به مهدويّت، از زمان پيامبر(صلى الله عليه وآله) رواج داشته و تقريباً بعد از واقعه ى كربلا و شهادت امام حسين(عليه السلام) ادّعاى مهدويّت نيز آغاز شد و برخى از مردم بعد از وفات محمّد حنيفه، او را مهدى دانستند و بعدها نيز عدّه اى خود را مهدى ناميدند و ادّعاى مهدويت كرده اند... براى اين كه ما مهدى نمايان را تشخيص دهيم، لازم است شناخت كامل از امام زمان(عليه السلام) داشته باشيم. در روايات ما آمده است كه زراره بن اعين از امام صادق(عليه السلام)سؤال كرد: «در زمان، غيبت امام زمان(عليه السلام)امام را چه گونه از امامان بدلى تشخيص دهيم؟». امام(عليه السلام)فرمود: «اين دعا را ياد بگيرد و تكرار كن: (اللهم عَرِّفني لنفسك فإنَّك إنْ لم تعرفني نَفسَك لَم أعرف نبيك. اَللهم! عرّفْني رسولك فإنّك إنْ لمْ تعرفْني رسولك لم أعْرِفْ حجتَك. اللهم! عرّفْني حجتك فإنّك إنْ لمْ تُعَرِّفْني حجتك ضَلَلْتُ عَن ديني.)[1]
بنابراين، بر ما لازم است كه امام زمان(عليه السلام) را از چند جهت شناسايى كنيم، هم شناسنامه اى و هم اعتقادى و قلبى. روايات ما، به همه ى اين ها اشاره كرده اند و فرموده اند: «امام زمان(عليه السلام) از بنى هاشم و از اولاد فاطمه(عليه السلام)و از سلاله ى سيدالشهداء امام حسين(عليه السلام) و نام پدرش حسن و خودش همنام پيامبر(صلى الله عليه وآله) و.... است، و بعد هم خصوصيات شخصى و جسمى امام دوازدهم(عليه السلام)را بيان فرموده اند و گفته اند: او، شبيه ترين مردم به پيامبر(صلى الله عليه وآله)است; پيشانى حضرت فراخ و سفيد و تابان و اثر سجده در آن آشكار است; ابروهاى حضرت، به هم پيوسته است; چشم حضرت، سياه و سرمه گون است; در طرف راست صورت، خالى وجود دارد;[2] هنگام ظهور، با شمشير قيام مى كند; از ايشان، كرامت هاى بى شمارى ظهور مى كند. براى ظهور نيز علائمى حتمى و غيرحتمى بيان كرده اند، نداى آسمانى، خروج سفيانى، خروج خراسانى، قتل نَفْسِ زكيّه، فرو رفتن لشكر سفيانى در بيابانى ما بين مكه و مدينه [3] و... از جمله ى آن علائم است.
از طرفى، انسان بايد آن قدر قدرت تشخيص داشته باشد تا بتواند امام مهدى(عليه السلام) را با اوصافى كه بعضى از آن ها ذكر شد، از مهدى نمايان تمييز دهد، چون، بديهى است كه در هر زمان، برخى عناصر فرصت طلب، از موضوع مهدويّت سوء استفاده مى كنند، چنان كه مدّعيان الوهيّت يا نبوت يا ساير مقامات معنوى، در دنيا كم نبوده اند، ولى اين ها، هرگز، دليل بر اين نمى شود كه منكر اصل وجود خدا و نبوّت انبيا و مهدويّت شويم. از اين رو، دانايان و اهل تشخيص، از پيامبران درخواست معجزه مى كردند. به همين دليل مشاهده مى كنيم كه براى شناخت امام بعدى، امام هر عصرى، براى اصحاب خود، علائمى از امام پسين را نشان مى دادند تا در مسئله، شكى باقى نماند و آنان بتوانند امام بعد را به صورت واضح، شناسايى كنند.

پی نوشت :

[1]. كمال الدين و إتمام النعمة، ج 2، ص 342. خدايا! خودت را به من بشناسان كه اگر تو، خودت را به من نشناسانى، پيامبرت را نمى شناسم. خدايا پيامبرت را به من بشناسان كه اگر پيامبرت را نشناسانى، حجّت تو را نخواهم شناخت. خدايا! حجّت و امام زمان را به من بشناسان كه اگر امامت را نشناسانى، در دينم گمراه خواهم شد.
[2]. منتهى الآمال، ص 289.
[3]. منتهى الآمال، شيخ عباس قمى; مهدى موعود، در اين كتاب بيش از چهارصد مورد، علامت ذكر شده است.

منبع: اندیشه قم