نگاهی به جنبش سرمایه سالاری ستیزی
نگاهی به جنبش سرمایه سالاری ستیزی
نگاهی به جنبش سرمایه سالاری ستیزی
نويسنده:رابرت جنسن (1)
چکیده:
همه ما می دانیم که نظان سرمایه سالاری بهترین راه برای سامان دهی به یک سیستم اقتصادی نیست؛ در صورتی که اکنون این سیستم تنها راه ممکن جهت سامان دهی یک اقتصاد به شمار می رود. به علاوه، در این میان، نظرات مخالفان و منتقدان این تفکر نادیده گرفته می شود. اما چه کاری می توان انجام داد ؟ بسیاری از افرادی که از این وضعیت بهره می برند و در دنیای تجارت، نظام آموزشی، دانشگاه ها، رسانه های جمعی و احزاب سیاسی به فعالیت مشغول می باشند، به دنبال تثبیت جایگاه نظام های سرمایه سالار هستند. سرمایه سالاری امروزه نه یک انتخاب بلکه یک موضوع طبیعی و غیرقابل انکار به شمار می رود.
ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، این امر طرفداران زیادی دارد و امروزه مخالفت با سرمایه سالاری، کاری شبیه مخالفت با وجود هوا به شمار می رود. به علاوه، مخالفت با سرمایه سالاری از سوی بسیاری از افراد، کاری احمقانه شمرده می شود. بارها به ما گفته شده است که سرمایه سالاری نه تنها یک سیستم ارائه شده که تنها سیستمی است که ما می توانیم داشته باشیم. هر چند می توان با این امر مخالفت نمود. اما آیا این گونه تفکر، به معنای تحقق ایده « پایان تاریخ » و استفاده از این عبارت به عنوان نشانه ای از پیروزی نهایی سرمایه سالاری جهانی، نخواهد بود ؟ و اگر این وضعیت، به معنای پایان تاریخ است، ما نباید از پایان حیات در کره خاکی خود در آینده، متعجب شویم.
ما باید مخالفت خود را با این وضعیت نشان دهیم. سرمایه سالاری و یا به عبارتی دقیق تر، سرمایه سالاری بلامنازع ابرشرکت ها که بر زندگی ما سلطه پیدا نموده و حدود آن را مشخص می نماید، مرگ ما را به دنبال خواهد داشت، اگر از سیطره آن خارج نشویم، امروزه ما شاهد دستکاری واقعیت ها از سوی رسانه ها و مسئولان دولت ها در جهت پذیرش عمومی نظام های سرمایه سالار هستیم که باید آن را یکی از تهدیدات جدی در برابر آینده جامعه خویش بدانیم. ما باید برای مخاطبان خود، واقعیت های فراسوی سرمایه سالاری را توضیح دهیم. لذا بی توجهی و سهل انگاری ما می تواند به منزله پایان تاریخ تلقی گردد.
امروزه سرمایه سالاری، یک سیستم کارای اقتصادی به شمار می رود که سیلی از کالاها را که هیچ مشابهی در تاریخ بشریت ندارد، برای مصرف انسان ها به وجود آورده است. به علاوه، این سیستم اساسا الف ) غیر انسانی ب ) ضد دموکراسی و ج ) غیر پایدار می باشد. سرمایه سالاری به ما در کشورهای جهان اول، ارزش هایی غیرواقعی را تحمیل نموده که بر روح ما، خواسته های ما و حتی آینده فرزندان ما سیطره یافته است. به طور خلاصه باید گفت که ما یا این وضعیت را تغییر می دهیم و یا اینکه از لحاظ روحی و سیاسی خواهیم مرد.
الف ) سرمایه سالاری، الگویی غیر انسانی است
اما آیا ما واقعا موجوداتی خودخواه و حریص هستیم ؟ البته؛ حداقل من که این احساس را دارم. اما بی تردید در وجود ما احساس همدلی و همکاری و فداکاری نیز وجود دارد. مطمئنا ما می توانیم رفتارهای تهاجمی و رقابتی داشته باشیم، اما در ما ظرفیت همکاری و همبستگی نیز وجود دارد. به طور خلاصه، طبیعت انسانی بسیار گسترده است. اقدامات ما، در طبیعت ما ریشه دارد؛ ولی همه ما می دانیم که ذات انسان ها بسیار متغیر است. در شرایطی که همدلی و همبستگی، هنجارهای اجتماع را تشکیل می دهند، ما نیز آن گونه عمل خواهیم نمود. اما در جوامعی که رقابت جویی و سلطه طلبی به هنجارهای جامعه تبدیل شوند، اکثر مردم نیز بدین گونه عمل خواهند کرد. اما چرا ما باید یک سیستم اقتصادی را برگزینیم که مهم ترین جنبه های طبیعت انسانی ما را تحت الشعاع خود قرار داده و رفتارهای غیر انسانی را ترویج نماید ؟
پاسخ این سؤال این است که به ما گفته شده که مردم نیز این گونه هستند. اما برای این ادعا، چه دلایلی وجود دارد ؟ به پیرامون خود بنگرید ما به هر کجای جامعه که می نگریم، شاهد حضور فرصت جویی و رقابت و خودخواهی در میان مردم هستیم. لذا در این شرایط، نباید از شهروندان انتظار رفتارهای دیگری داشته باشیم. آیا این وضعیت، یک دور باطل به وجود نیاورده است ؟
ب ) سرمایه سالاری، ضد دموکراسی است
اجازه دهید که در این مورد به تفاهم برسیم. در سیستم کنونی، ما معتقدیم که انتخابات عادی با وجود یک فرد دارای یک رأی، در کنار اهتمام به مسأله آزادی بیان و تبادل نظرات، برابری سیاسی را در جامعه تضمین می نماید. هنگامی که من برای شرکت در انتخابات در محل همه پرسی حضور می یابم، من تنها یک رأی دارم. حتی بیل گیتس هم یک رأی دارد. هر دوی ما نیز می توانیم آزادانه اظهار نظر نماییم و در جهت اهداف سیاسی خود با دیگران مشارکت کنیم. در نتیجه، ما به عنوان شهروندانی برابر در دموکراسی، فرصت هایی برابر برای دستیابی به قدرت خواهیم داشت. اما آیا شما هم با این نظر موافق هستید ؟
ج ) سرمایه سالاری، نظامی ناپایدار است
نگاهی به درون و برون
چه باید کرد ؟
پی نوشت ها:
1. Robert Jensen : استاد روزنامه نگاری دانشگاه تگزاس و مؤلف چند کتاب پر مخاطب در حوزه های جامعه شناسی و علوم سیاسی.
/خ
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}