شرايط كارگزاران حكومتي در قرآن و حديث
شرايط كارگزاران حكومتي در قرآن و حديث
شرايط كارگزاران حكومتي در قرآن و حديث
نويسنده:حميد مصدقي
مجلس شوراي اسلامي مركب از نمايندگان بي واسطه مردم است كه طبق قانون اساسي جمهوري اسلامي دو وظيفه اصلي دارند: يكي صلاحيت قانونگذاري(1) و ديگري حق نظارت و حق تحقيق و تفحص در تمام امور مملكت(2). مجلس تبلور اراده ملت است و اراده ملت از مجراي مجلس و در قالب قوه مقننه اظهار و اعمال مي شود و كوچكترين غفلت در انتخاب نمايندگان مجلس باعث مي شود كه افرادي ناشايست حداقل 4 سال كشور و ملت را دچار مشكلات متعددي كنند.
در اين مقاله سعي شده است بعضي از معيارهاي كارگزاران جامعه اسلامي از نظر قرآن و احاديث ارائه گردد تا با تأسي به فرامين الهي بتوانيم كساني را انتخاب كنيم كه از معيارهاي اسلامي برخوردار بوده، بتوانند مملكت اسلاميمان را به اعتلاء و پيشرفت برسانند. مطلب را با هم از نظر مي گذرانيم.
بديهي است منظور از قدرت تنها قدرت جسماني نيست، بلكه مراد توانايي بر انجام مسئوليت است. يك مدير قوي كسي است كه حوزه مأموريت خود را به خوبي بشناسد، از انگيزه ها با خبر باشد، در برنامه ريزي مسلط و از ابتكار عمل كافي و در تنظيم كارها مهارت لازم را داشته باشد، هدف ها را روشن كند و نيروها را براي رسيدن به هدف بسيج نمايد.(5)
در داستان حضرت يوسف نيز گفته وي كه فرمود: «مرا بر خزانه هاي اين سرزمين بگمار، زيرا من نگهباني دانا هستم.»(6) علاوه بر اين كه حاكي از توان و دانش يوسف (علیه السلام)بر امور ياد شده است، جمله «اني حفيظ عليم» دلالت بر اين نيز دارد كه در اين آيه دانش و توان، دو شرط اساسي براي مديريت و تصدي وزارت ذكر شده مي باشد و نيز تعهد بدون تخصص و دانش، و نيز تخصص بدون تعهد، كارساز نيست.(7)
كسي كه علم و آگاهي لازم در زمينه مسئوليت محوله را ندارد، هر چه بيشتر سعي و تلاش نمايد، بيشتر باعث ضرر و زيان به زير مجموعه خويش خواهد شد و منابع انساني و مادي را به هدر خواهد داد.
امام صادق(علیه السلام)در اين باره اين گونه مي فرمايد: آن كه بي بصيرت عمل مي كند، به كسي ماند كه به بيراهه رود و شتاب و تلاش او در حركت جز دوري از مقصد و هدف برايش نخواهد داشت.(8)
سپردن مديريت ها به كساني كه داراي تخصص لازم هستند به معناي حركت مديريت و راهبري جامعه در مسير روشن و بدون انحراف براي رسيدن به اهداف مورد نظر خود و جامعه مي باشد؛ چنان كه حضرت امير مي فرمايند: «آن كه با بصيرت و آگاهي كافي عمل كند، به كسي مي ماند كه در راه روشن قدم برمي دارد.»
از ديدگاه و منظر دين، مسئوليت ها بايد به كساني واگذار شود كه علاوه بر تعهد، تخصص و دانش لازم براي انجام دادن مسئوليت را داشته باشد. در تفسير نمونه ذيل آيه 26 سوره قصص آمده است كه: آنها كه در سپردن مسئوليت ها و كارها تنها به امانتداري و پاكي قناعت مي كنند، به همان اندازه در اشتباهند كه براي پذيرش مسئوليت، داشتن تخصص را كافي مي دانند.
هم چنين در آيه 131 سوره طه بر لزوم پرهيز رهبران الهي، از دنياطلبي و توجه به دنياگرايان تأكيد مي كند(10) و مي فرمايد: «و هرگز چشمان خود را به نعمت هاي مادي، كه به گروه هايي از آنان داده ايم، ميفكن! اينها شكوفه هاي زندگي دنياست تا آنان را در آن بيازماييم و روزي پروردگارت بهتر و پايدارتر است!»(11) امام صادق(علیه السلام)مي فرمايد: «پيامبر اكرم(صلی الله علیه وآله)در حالي دنيا را ترك كرد كه هيچ درهم و ديناري باقي نگذاشتند.»(12) و در جاي ديگر مي فرمايند: پيامبر (صلی الله علیه وآله)مانند بردگان مي خوردند و مانند بردگان مي نشستند روي زمين مي نشستند و روي زمين مي خوابيدند.»(13)
با توجه به اين اصل است كه علي(علیه السلام)عثمان بن حنيف استاندار بصره را به خاطر شركت او در مجلسي كه فقيران حضور ندارند و از غذاهاي رنگارنگ استفاده شده، مذمت كرده چنين مي فرمايد: «... امام و رهبر شما از دنيا به جامه و از غذا به دو قرص نان اكتفا كرده است.»
اگر بخواهم مي توانم غذاي خويش را از عسل مصفا و مغز گندم و لباس خويش را از ابريشم قرار دهم...
چگونه ممكن است هواي نفس بر من غلبه كند و مرا به سوي انتخاب بهترين خوراكها بكشاند در صورتي كه شايد در حجاز يا يمامه افرادي باشند كه اميد همين يك قرص نان را هم ندارند و دير زماني است كه شكمشان سير نشده است؛ آيا سزاوار است شب را با سيري صبح كنم در صورتي كه در اطرافم شكمهاي گرسنه و جگرهاي سوزان قرار دارد؟...» (14)
امام راحل شاگرد ممتاز مكتب پيامبر نيز با پيروي از قرآن مي گويد: «رئيس جمهور و وكلاي مجلس از طبقه اي باشند كه محروميت و مظلوميت مستضعفان و محرومان جامعه را لمس نموده و در فكر رفاه آنان باشند نه از سرمايه داران و زمين خواران و صدرنشينان مرفه و غرق در لذات و شهوات كه تلخي محروميت و رنج گرسنگان و پابرهنگان را نمي توانند بفهمند.» (15)
در قرآن درباره پيامبر اعظم(صلی الله علیه وآله)آمده است: «الم نشرح لك صدرك؛ آيا ما سينه تو را گشاده نساختيم» (17) كه مراد از شرح صدر رسول خدا(صلی الله علیه وآله)گستردگي و وسعت نظر وي است، به طوري كه ظرفيت تلقي وحي و نيز نيروي تبليغ آن و تحمل ناملايماتي كه در اين راه مي بيند را داشته باشد (18) و هم چنين حضرت موسي به هنگامي كه دعوت خود را شروع مي كرد، اولين خواسته اش از خداوند شرح صدر بوده است؛ چنان كه مي فرمايد: «قال رب اشرح لي صدري؛ پروردگارا! سينه ام را گشاده كن» (19) كارگزاران نبايد در مقابل انتقاد مخالفان تحمل خود را از دست داده، عجولانه قضاوت كنند و آنان را سركوب كنند، بلكه با سعه صدر به انتقاد آنان توجه كرده، حقايق را قبول كنند، كه روح انتقادپذيري صفتي پسنديده است. هم چنين بايد كارگزاران در قبال خواست هاي مشروع مردم و رسيدگي به مشكلات آنان پرحوصله بوده و همت بلند داشته باشند. چنان كه حضرت علي(علیه السلام)رمز موفقيت كارگزاران را سعه صدر دانسته، مي فرمايد: «اله الرياسه سعه الصدر؛ وسيله رياست و حكمراني سعه صدر است» (20)
آن حضرت(علیه السلام)خطاب به مالك اشتر در خصوص رعايت صفت سعه صدر فرمود: «آنگاه از آنان (مردم) خشونت و ناتواني در سخن را تحمل كن و كم حوصلگي و بي اعتنايي را واگذار.» (21)
بنابر همين اصل حضرت علي(علیه السلام)به كارگزاراني هم چون محمدبن ابوبكر و مالك اشتر توصيه مي كند كه با مردم بر اساس مهر، عاطفه، عفو و تواضع برخورد كنند؛ چنان كه خطاب به محمدبن ابوبكر فرمود: «با آنان فروتن باش و نرمخو و هموار و گشاده رو...» (24)
هم چنين خطاب به مالك اشتر فرمود: «... دل خويش را با مهر به رعيت سرشار ساز و به آنان محبت نموده و لطف نما. براي آنان درنده اي خونخوار مباش كه خوردنشان را غنيمت شماري! چه رعيت دو دسته اند: يا برادر ديني تواند، يا در آفرينش با تو برابر و همانندند كه از آنان لغزش (و گناه) سر مي زند و دستخوش انحراف مي شوند و خواسته و ناخواسته دستشان به ناروا و خطا آلوده مي گردد. پس آنان را مورد عفو قرار داده و از گناهشان درگذر...» (25)
امام موسي بن جعفر(ع) نيز در حديثي مي فرمايد: «سلطان عادل به منزله پدر مهربان است پس دوست بداريد براي او آن چه را كه براي خود دوست مي داريد و ناخوش داريد براي او آن چه را براي خود ناخوش داريد.» (26)
به اين ترتيب قرآن كريم، هر نوع ملاحظه كاري را در زمينه اجراي اصول عدالت، حتي در مورد نزديك ترين نزديكان، ممنوع مي شمارد.
نمايندگان نيز به علت وظيفه خطيرشان هم بايد عادل باشند و هم مساوات نگر تا هيچ گاه از مسير عدالت منحرف نشده و در سياستگذاريهاي كشور عدالت را رعايت كنند. چه بسا به خاطر عدم رعايت عدالت، حق محرومي ضايع شده و انساني بي گناه به پاي دار برود. حضرت علي(علیه السلام)درباره كارگزاران برتر مي فرمايد: برترين كارگزاران كساني هستند كه نام و خاطره اشان به عدل ياد شود. (27)
عدالت در بعد حقوق و قانونگذاري كه از وظايف مهم نمايندگان است در حكومت علوي به معناي جلوگيري از استنباط تبعيض آميز از قانون بود، زيرا اگر اين جريان در اسلام رشد مي كرد و وجهه شرعي به خود مي گرفت خطري بس بزرگ بود. از جمله مواردي كه در اين رابطه مي توان برشمرد، اقدام خوارج بود كه با سوی استنباط از آيات قرآني، نظامي حقوقي را ترسيم كردند كه اشخاص گناهكار در زمره كافران قرار گرفته و براساس آن از حقوق اجتماعي خود محروم شوند. و امام علي(علیه السلام)در برابر چنين استنباط هاي ناروايي ايستاد و در رد خوارج به سيره نبوي استدلال كرد. (82)
در سوره مبارك يوسف نيز بر لزوم امانتدار بودن كارگزاران حكومت تاكيد شده، مي فرمايد:« قال اجعلني علي خزائن الارض اني حفيظ عليم.»(13)
«حفيظ» در اين آيه، به معناي نگه دارنده وديعه است.(23) گفتني است از اين كه يوسف(علیه السلام)براي رسيدن به مقام خزانه داري، از خود به صفت «حفيظ» و «عليم» ياد مي كند، استفاده مي شود كه كارگزار حكومت، بايد امين باشد.(33)
پيامبر اعظم(صلی الله علیه وآله)نيز در اين مورد مي فرمايد:حكومت در دست كارگزار، امانت است و آن در روز قيامت مايه خواري و پشيماني است، مگر اين كه كسي آن را به حق و از راه مشروع تصاحب كند، و به وظيفه خويش عمل نمايد.(43)
حضرت علي (علیه السلام) نيز در نامه اي به اشعث بن قيس «استاندار آذربايجان» نوشت «فرمانداري براي تو وسيله آب و نان نيست، بلكه امانتي است كه به عهده ات واگذار شده است» (53) اين سخن امام نشان مي دهد كارگزاران بايد نسبت به مقام و منصب خويش به چشم امانت بنگرند و در اين صورت بايد امانت داران خوبي باشند، به همين دليل، وقتي به آن حضرت خبر رسيد كه يكي از كارگزارانش از مقام خود سوی استفاده كرده است، برايش اين گونه مي نويسد:«از تو به من خبري رسيده است، اگر چنان كرده باشي، پروردگار خود را به خشم آورده و امام خود را نافرماني كرده و امانت خود را از دست داده باشي.»(63)
قرآن كريم بر لزوم قاطعيت و صلابت رهبري، پس از مشورت و تصميم نهايي خويش، در مقام اجرا (73) تاكيد كرده، مي فرمايد:«... هنگامي كه تصميم گرفتي، (قاطع باش! و) بر خدا توكل كن! زيرا خداوند متوكلان را دوست دارد.»(83)
هم چنين در قرآن سفارش شده است كه مومنان در مقابل دشمنان احساس ترس نكرده و در برابر ملامت سرزنش كنندگان تسليم نشوند: «فلا تخافوهم و خافون ان كنتم مومنين، ... پس اگر ايمان داريد از آنان نترسيد و فقط از (مخالفت) من بترسيد.»(93)
امام علي(علیه السلام)شك و ترديد بي مورد را نهي كرده و مي فرمايد: «علم خود را به جهل و يقين خويش را به شك تبديل نكنيد، وقتي دانستيد عمل كنيد و زماني كه يقين كرديد، اقدام نماييد.»(04) و در يكي از سخنان خود چنين مي فرمايد: «سستي ها را با اراده نيرومند از خود دور كنيد».(14)
در حوزه فرهنگ سياسي امام علي((علیه السلام))، زمامدار و دولتمردان اسلامي بايد قاطع و شجاع باشند تا با انجام وظايف خود به اهداف بلند اسلام دست يابند. از اين رو است كه علي((علیه السلام)) به مالك اشتر دستور مي دهد كه كسي را به عنوان فرمانده سپاه برگزيند كه قاطع و شجاع باشد:«... ثم اهل النجده و الشجاعه و السخاء و السماحه...؛ فرماندهي را برگزين كه دلاور، سلحشور، بخشنده و بلندنظر باشد.»
منبع: روزنامه کیهان
/س
در اين مقاله سعي شده است بعضي از معيارهاي كارگزاران جامعه اسلامي از نظر قرآن و احاديث ارائه گردد تا با تأسي به فرامين الهي بتوانيم كساني را انتخاب كنيم كه از معيارهاي اسلامي برخوردار بوده، بتوانند مملكت اسلاميمان را به اعتلاء و پيشرفت برسانند. مطلب را با هم از نظر مي گذرانيم.
1. تعهد و تخصص
بديهي است منظور از قدرت تنها قدرت جسماني نيست، بلكه مراد توانايي بر انجام مسئوليت است. يك مدير قوي كسي است كه حوزه مأموريت خود را به خوبي بشناسد، از انگيزه ها با خبر باشد، در برنامه ريزي مسلط و از ابتكار عمل كافي و در تنظيم كارها مهارت لازم را داشته باشد، هدف ها را روشن كند و نيروها را براي رسيدن به هدف بسيج نمايد.(5)
در داستان حضرت يوسف نيز گفته وي كه فرمود: «مرا بر خزانه هاي اين سرزمين بگمار، زيرا من نگهباني دانا هستم.»(6) علاوه بر اين كه حاكي از توان و دانش يوسف (علیه السلام)بر امور ياد شده است، جمله «اني حفيظ عليم» دلالت بر اين نيز دارد كه در اين آيه دانش و توان، دو شرط اساسي براي مديريت و تصدي وزارت ذكر شده مي باشد و نيز تعهد بدون تخصص و دانش، و نيز تخصص بدون تعهد، كارساز نيست.(7)
كسي كه علم و آگاهي لازم در زمينه مسئوليت محوله را ندارد، هر چه بيشتر سعي و تلاش نمايد، بيشتر باعث ضرر و زيان به زير مجموعه خويش خواهد شد و منابع انساني و مادي را به هدر خواهد داد.
امام صادق(علیه السلام)در اين باره اين گونه مي فرمايد: آن كه بي بصيرت عمل مي كند، به كسي ماند كه به بيراهه رود و شتاب و تلاش او در حركت جز دوري از مقصد و هدف برايش نخواهد داشت.(8)
سپردن مديريت ها به كساني كه داراي تخصص لازم هستند به معناي حركت مديريت و راهبري جامعه در مسير روشن و بدون انحراف براي رسيدن به اهداف مورد نظر خود و جامعه مي باشد؛ چنان كه حضرت امير مي فرمايند: «آن كه با بصيرت و آگاهي كافي عمل كند، به كسي مي ماند كه در راه روشن قدم برمي دارد.»
از ديدگاه و منظر دين، مسئوليت ها بايد به كساني واگذار شود كه علاوه بر تعهد، تخصص و دانش لازم براي انجام دادن مسئوليت را داشته باشد. در تفسير نمونه ذيل آيه 26 سوره قصص آمده است كه: آنها كه در سپردن مسئوليت ها و كارها تنها به امانتداري و پاكي قناعت مي كنند، به همان اندازه در اشتباهند كه براي پذيرش مسئوليت، داشتن تخصص را كافي مي دانند.
2. ساده زيستي
هم چنين در آيه 131 سوره طه بر لزوم پرهيز رهبران الهي، از دنياطلبي و توجه به دنياگرايان تأكيد مي كند(10) و مي فرمايد: «و هرگز چشمان خود را به نعمت هاي مادي، كه به گروه هايي از آنان داده ايم، ميفكن! اينها شكوفه هاي زندگي دنياست تا آنان را در آن بيازماييم و روزي پروردگارت بهتر و پايدارتر است!»(11) امام صادق(علیه السلام)مي فرمايد: «پيامبر اكرم(صلی الله علیه وآله)در حالي دنيا را ترك كرد كه هيچ درهم و ديناري باقي نگذاشتند.»(12) و در جاي ديگر مي فرمايند: پيامبر (صلی الله علیه وآله)مانند بردگان مي خوردند و مانند بردگان مي نشستند روي زمين مي نشستند و روي زمين مي خوابيدند.»(13)
با توجه به اين اصل است كه علي(علیه السلام)عثمان بن حنيف استاندار بصره را به خاطر شركت او در مجلسي كه فقيران حضور ندارند و از غذاهاي رنگارنگ استفاده شده، مذمت كرده چنين مي فرمايد: «... امام و رهبر شما از دنيا به جامه و از غذا به دو قرص نان اكتفا كرده است.»
اگر بخواهم مي توانم غذاي خويش را از عسل مصفا و مغز گندم و لباس خويش را از ابريشم قرار دهم...
چگونه ممكن است هواي نفس بر من غلبه كند و مرا به سوي انتخاب بهترين خوراكها بكشاند در صورتي كه شايد در حجاز يا يمامه افرادي باشند كه اميد همين يك قرص نان را هم ندارند و دير زماني است كه شكمشان سير نشده است؛ آيا سزاوار است شب را با سيري صبح كنم در صورتي كه در اطرافم شكمهاي گرسنه و جگرهاي سوزان قرار دارد؟...» (14)
امام راحل شاگرد ممتاز مكتب پيامبر نيز با پيروي از قرآن مي گويد: «رئيس جمهور و وكلاي مجلس از طبقه اي باشند كه محروميت و مظلوميت مستضعفان و محرومان جامعه را لمس نموده و در فكر رفاه آنان باشند نه از سرمايه داران و زمين خواران و صدرنشينان مرفه و غرق در لذات و شهوات كه تلخي محروميت و رنج گرسنگان و پابرهنگان را نمي توانند بفهمند.» (15)
3. سعه صدر
در قرآن درباره پيامبر اعظم(صلی الله علیه وآله)آمده است: «الم نشرح لك صدرك؛ آيا ما سينه تو را گشاده نساختيم» (17) كه مراد از شرح صدر رسول خدا(صلی الله علیه وآله)گستردگي و وسعت نظر وي است، به طوري كه ظرفيت تلقي وحي و نيز نيروي تبليغ آن و تحمل ناملايماتي كه در اين راه مي بيند را داشته باشد (18) و هم چنين حضرت موسي به هنگامي كه دعوت خود را شروع مي كرد، اولين خواسته اش از خداوند شرح صدر بوده است؛ چنان كه مي فرمايد: «قال رب اشرح لي صدري؛ پروردگارا! سينه ام را گشاده كن» (19) كارگزاران نبايد در مقابل انتقاد مخالفان تحمل خود را از دست داده، عجولانه قضاوت كنند و آنان را سركوب كنند، بلكه با سعه صدر به انتقاد آنان توجه كرده، حقايق را قبول كنند، كه روح انتقادپذيري صفتي پسنديده است. هم چنين بايد كارگزاران در قبال خواست هاي مشروع مردم و رسيدگي به مشكلات آنان پرحوصله بوده و همت بلند داشته باشند. چنان كه حضرت علي(علیه السلام)رمز موفقيت كارگزاران را سعه صدر دانسته، مي فرمايد: «اله الرياسه سعه الصدر؛ وسيله رياست و حكمراني سعه صدر است» (20)
آن حضرت(علیه السلام)خطاب به مالك اشتر در خصوص رعايت صفت سعه صدر فرمود: «آنگاه از آنان (مردم) خشونت و ناتواني در سخن را تحمل كن و كم حوصلگي و بي اعتنايي را واگذار.» (21)
4. حسن معاشرت
بنابر همين اصل حضرت علي(علیه السلام)به كارگزاراني هم چون محمدبن ابوبكر و مالك اشتر توصيه مي كند كه با مردم بر اساس مهر، عاطفه، عفو و تواضع برخورد كنند؛ چنان كه خطاب به محمدبن ابوبكر فرمود: «با آنان فروتن باش و نرمخو و هموار و گشاده رو...» (24)
هم چنين خطاب به مالك اشتر فرمود: «... دل خويش را با مهر به رعيت سرشار ساز و به آنان محبت نموده و لطف نما. براي آنان درنده اي خونخوار مباش كه خوردنشان را غنيمت شماري! چه رعيت دو دسته اند: يا برادر ديني تواند، يا در آفرينش با تو برابر و همانندند كه از آنان لغزش (و گناه) سر مي زند و دستخوش انحراف مي شوند و خواسته و ناخواسته دستشان به ناروا و خطا آلوده مي گردد. پس آنان را مورد عفو قرار داده و از گناهشان درگذر...» (25)
امام موسي بن جعفر(ع) نيز در حديثي مي فرمايد: «سلطان عادل به منزله پدر مهربان است پس دوست بداريد براي او آن چه را كه براي خود دوست مي داريد و ناخوش داريد براي او آن چه را براي خود ناخوش داريد.» (26)
5. عدالت و ظلم ستيزي
به اين ترتيب قرآن كريم، هر نوع ملاحظه كاري را در زمينه اجراي اصول عدالت، حتي در مورد نزديك ترين نزديكان، ممنوع مي شمارد.
نمايندگان نيز به علت وظيفه خطيرشان هم بايد عادل باشند و هم مساوات نگر تا هيچ گاه از مسير عدالت منحرف نشده و در سياستگذاريهاي كشور عدالت را رعايت كنند. چه بسا به خاطر عدم رعايت عدالت، حق محرومي ضايع شده و انساني بي گناه به پاي دار برود. حضرت علي(علیه السلام)درباره كارگزاران برتر مي فرمايد: برترين كارگزاران كساني هستند كه نام و خاطره اشان به عدل ياد شود. (27)
عدالت در بعد حقوق و قانونگذاري كه از وظايف مهم نمايندگان است در حكومت علوي به معناي جلوگيري از استنباط تبعيض آميز از قانون بود، زيرا اگر اين جريان در اسلام رشد مي كرد و وجهه شرعي به خود مي گرفت خطري بس بزرگ بود. از جمله مواردي كه در اين رابطه مي توان برشمرد، اقدام خوارج بود كه با سوی استنباط از آيات قرآني، نظامي حقوقي را ترسيم كردند كه اشخاص گناهكار در زمره كافران قرار گرفته و براساس آن از حقوق اجتماعي خود محروم شوند. و امام علي(علیه السلام)در برابر چنين استنباط هاي ناروايي ايستاد و در رد خوارج به سيره نبوي استدلال كرد. (82)
6. امانت داري
در سوره مبارك يوسف نيز بر لزوم امانتدار بودن كارگزاران حكومت تاكيد شده، مي فرمايد:« قال اجعلني علي خزائن الارض اني حفيظ عليم.»(13)
«حفيظ» در اين آيه، به معناي نگه دارنده وديعه است.(23) گفتني است از اين كه يوسف(علیه السلام)براي رسيدن به مقام خزانه داري، از خود به صفت «حفيظ» و «عليم» ياد مي كند، استفاده مي شود كه كارگزار حكومت، بايد امين باشد.(33)
پيامبر اعظم(صلی الله علیه وآله)نيز در اين مورد مي فرمايد:حكومت در دست كارگزار، امانت است و آن در روز قيامت مايه خواري و پشيماني است، مگر اين كه كسي آن را به حق و از راه مشروع تصاحب كند، و به وظيفه خويش عمل نمايد.(43)
حضرت علي (علیه السلام) نيز در نامه اي به اشعث بن قيس «استاندار آذربايجان» نوشت «فرمانداري براي تو وسيله آب و نان نيست، بلكه امانتي است كه به عهده ات واگذار شده است» (53) اين سخن امام نشان مي دهد كارگزاران بايد نسبت به مقام و منصب خويش به چشم امانت بنگرند و در اين صورت بايد امانت داران خوبي باشند، به همين دليل، وقتي به آن حضرت خبر رسيد كه يكي از كارگزارانش از مقام خود سوی استفاده كرده است، برايش اين گونه مي نويسد:«از تو به من خبري رسيده است، اگر چنان كرده باشي، پروردگار خود را به خشم آورده و امام خود را نافرماني كرده و امانت خود را از دست داده باشي.»(63)
7. قاطعيت وشجاعت
قرآن كريم بر لزوم قاطعيت و صلابت رهبري، پس از مشورت و تصميم نهايي خويش، در مقام اجرا (73) تاكيد كرده، مي فرمايد:«... هنگامي كه تصميم گرفتي، (قاطع باش! و) بر خدا توكل كن! زيرا خداوند متوكلان را دوست دارد.»(83)
هم چنين در قرآن سفارش شده است كه مومنان در مقابل دشمنان احساس ترس نكرده و در برابر ملامت سرزنش كنندگان تسليم نشوند: «فلا تخافوهم و خافون ان كنتم مومنين، ... پس اگر ايمان داريد از آنان نترسيد و فقط از (مخالفت) من بترسيد.»(93)
امام علي(علیه السلام)شك و ترديد بي مورد را نهي كرده و مي فرمايد: «علم خود را به جهل و يقين خويش را به شك تبديل نكنيد، وقتي دانستيد عمل كنيد و زماني كه يقين كرديد، اقدام نماييد.»(04) و در يكي از سخنان خود چنين مي فرمايد: «سستي ها را با اراده نيرومند از خود دور كنيد».(14)
در حوزه فرهنگ سياسي امام علي((علیه السلام))، زمامدار و دولتمردان اسلامي بايد قاطع و شجاع باشند تا با انجام وظايف خود به اهداف بلند اسلام دست يابند. از اين رو است كه علي((علیه السلام)) به مالك اشتر دستور مي دهد كه كسي را به عنوان فرمانده سپاه برگزيند كه قاطع و شجاع باشد:«... ثم اهل النجده و الشجاعه و السخاء و السماحه...؛ فرماندهي را برگزين كه دلاور، سلحشور، بخشنده و بلندنظر باشد.»
منبع: روزنامه کیهان
/س
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}