کوچک خان جنگلی در نگاه دیگران


1. اين قيام ها كه ما شاهدش بوديم؛ ايجادش همه از علما بود...

اين قيام هايي كه در اين صد سال شده است از كي بوده؟ چند قيام در اين صد سال؟ كي رأس اين ها بوده؟ قيام تنباكو مرحوم ميرزا بود. قيام مشروطه از نجف آقايان نجف، از ايران علماي ايران ايجاد كردند. اين چند قيامي كه ما شاهدش بوديم همه از علما بود. علماي اصفهان قيام كردند. رأسشان مرحوم حاج آقا نورالله بود. علماي تبريز قيام كردند. علماي مشهد قيام كردند... در اين صد سال هرچه قيام بوده است تقريباً از اين ها بوده، تبريز هم خياباني هم يكي از آقايان. بله، جنگل هم بوده اند. آن ها هم بوده اند، اما در اقليّت بودند. عمده اش اين ها بودند.
در قيام ميرزا كوچك خان و مسايل گوناگون ديگر پاي علماي اسلامي در ميان و مشهود است...
اگر بخواهيم به تاريخ برگرديم، همه جا پاي بينش ديني و سررشته داران امور ديني مردم را مي بينيم. قيام ميرزاي شيرازي، مسأله مشروطيت، قيام مدرس، قيام ميرزا كوچك خان و مسايل گوناگون ديگر، چه قبل از دوران پهلوي، چه در دوران پهلوي ... همه جا، پاي انگيزه ي دين و به طور مشخص تر، پاي علماي اسلامي در ميان و مشهود است، اما آن مبارزه اي كه به صورت كامل، از طرف روحانيون طراحب بشود، از طرف روحانيون، مردم به آن مبارزه دعوت بشوند، از طرف روحانيون، سازماندهي بشوند، از طرف روحانيون، ايدئولوژي آن مبارزه، همه جا منتشر بشود... تا قبل از سال 41 نبود.

2. ميرزا نماد بيداري اسلامي

ميرزا كوچك خان، مسلماني معتقد، و مبارزي وطن خواه و نستوه بود و نهضت او خاستگاه ديني و مردمي داشت.
نهضت جنگل به رهبري ميرزاكوچك خان جنگلي در شرايطي شكل گرفت كه همه جاي سرزمين ايران آماده ي قيام هاي آزادي بخش براي پايان بخشيدن به حضور بيگانگان و پايان دادن به اوضاع آشفته درون مرزها بود. نهضت جنگل مقارن با بروز جنگ جهاني اول در سال 1914 شكل گرفت.
با توجه به اوضاع سياسي و اجتماعي آن زمان هدف هاي عمده ي نهضت عبارت بود از: اخراج نيروهاي بيگانه، برقراري امنيت، رفع بي عدالتي و مبارزه با خودكامگي و استبداد.
در پي انقلاب اكتبر 1917 روسيه، و متاركه ي روسيه از جنگ جهاني اول، دولت انقلابي دستور بازگشت نيروهاي روس را صادر كرد. در اين ميان انگليس بي رقيب ماند و در ايران به قدرت فعال مايشاﺀ تبديل گرديد؛ از همين رو تصميم گرفت تا نهضت جنگل را كه كانون اصلي تهديد منافع خود مي دانست، از ميان بردارد. براساس اين برنامه عده زيادي از اهالي منطقه شمال را به جرم ارتباط با قواي جنگل دستگير و به مناطق ديگر تبعيد كرد.

3. صلابت و پايداري اعتقادي ميرزا...

شايد بتوانم بگويم ميرزاي جنگلي به امامان معصوم و بيش از همه به امام حسين(علیه السلام) اقتدا مي كرد. در بيشتر حملاتي كه انجام مي داد، يا هنگامي كه مورد تهاجم قرار مي گرفت، به قيام امام حسين(ع) استناد مي كرد و مي گفت: «پيش مي رويم، يا كشته مي شويم و به راهي مي رويم كه امام حسين(علیه السلام) رفت، يا پيروز مي شويم».
ما معتقديم كه پاي بندي ديني و مذهبي ميرزا تنها به دوران طلبگي او مربوط نمي شود، بلكه در مقام مديريت نهضت به عنوان يك اصل مورد توجه او است و شواهد تاريخي نيز اين انگاره را تأييد مي كند. از نامه هاي موجود ميرزا به روس ها همين مطلب اثبات مي شود. او از ابتدا با تبليغ مرام كمونيستي در ايران، مخالفت آشكار و صريح كرد؛ در حالي كه هدف عمده ي روس ها تأثيرگذاري افكارشان بر مردم ايران بود. ميرزا به هيچ وجه زير بار خواسته ي آن ها نرفت و به آن ها اجازه تبليغ نداد، بلكه شدت مخالفت او تا آن جا بود كه طرفداران روس ها برايشان پيغام فرستادند كه ميرزا زير بار نمي رود و همراهي نمي كند. ميرزا شش دانگ حواسش جمع اين قضيه بود.
بُعد مديريتي ميرزا بسيار برجسته و بارز و از ظرفيت و پختگي عميق برخوردار است؛ از همين رو افراد با گرايشات مختلف دور او جمع مي شدند. توانايي جذب افراد مختلف با سليقه ها و افكار گوناگون حول محور هدف مشترك، كار هر كس نيست. اگر نهضت به نتيجه نرسيد، ربطي به ضعف هاي ميرزا ندارد و نبايد علت را در ضعف شخصيتي، يا مديريتي ميرزا جست و جو كرد؛ همان گونه كه امام حسين(علیه السلام) خودشان را مأمور به انجام وظيفه مي دانستند و برايشان مهم نبود كه نتيجه چه خواهد شد، ميرزا نيز با تأسي به مولايش همين كار را كرد. او ايمان داشت كه بايد با تجاوز خارجي و بي كفايتي حكومت داخلي مقابله كرد، ولي مهم نيست كه اين تلاش به نتيجه برسد، يا نرسد، بلكه هدف اين است كه وظيفه را دنبال كند، البته نمي توان گفت كه نهضت جنگل به نتيجه نرسيد؛ چرا كه تأثيرات بسيار مثبت در كشور و تاريخ ما داشت. جنگلي ها به كشور خدمت زيادي كردند. در اين راه آدم هاي مخلص و صالح آمدند، و در راه خدا گمنام جنگيدند و گمنام كشته شدند، امّا خون پاك آن ها، بر جريان هاي بعدي تأثير گذاشت.
موفقيت هاي نهضت جنگل مديون صلابت و پايداري اعتقادي ميرزا است. او انساني صددرصد معتقد به مباني ديني و حفظ استقلال كشور بود. طبق قرارداد 1907 استقلال ايران زير پا گذاشته شد و كشور از هر سو مورد تهاجم قرار گرفت. براي ميرزا دو ركن اصلي در حركت جنگل مهم بود:
1. پياده كردن اصول اعتقادي
2. حفظ استقلال كشور؛ و به همين خاطر شوروي نتوانست به هدفش برسد.
او از اين نظر زبان زد مردم گيلان بود. ميرزا هر كاري كه مي خواست انجام دهد، ابتدا استخاره مي كرد. هر درگيري و جنگي كه پيش مي آمد ميرزا به قرآن و روايات و دستورات ائمه استناد مي كرد. براي مردم مشخص بود كه راه ميرزا از اعتقاداتش نشأت مي گيرد.
منبع: نشریه نامه جامعه شماره 39