علل گرايش ايرانيان به تشيع


تاريخ تشيع در ايران، نشان مي دهد که ايرانيان از قرن اول تا حدود قرن هفتم به تدريج و مرحله به مرحله به تشيع گرويده اند و اين گرايش در هر مرحله بسيار عميق و گسترده بوده است. همچنين تشيع ايرانيان غالبا اعتقادي و دوازده امامي بوده است گر چه در بعضي از موارد جنبه هاي سياسي داشته است مانند شيعه زيديه و اسماعيلي.

مراحل سير و گسترش تشيع در ايران:

1- مرحله اسلام گرائي ايرانيان در نيمه نخست قرن اول، مهم ترين عاملي که موجب گرايش ايرانيان به تشيع شد. همان عامل اسلام گرائي آن ها است. از يک سو ستم، و هرج و مرج حکومت ساساني و از سوي ديگر رفتار و اخلاق مسلمانان پيروز که رفتاري عادلانه و مهرانگيز سلمان درمدائن نمونه برجسته آن است موجب شد که کم کم ايرانيان مسلمان گردند. و بعد از آن ايرانيان پيشوايان عادل و آييني پاک را تنها در چهره امام علي عليه السلام و جانشينانش مي ديدند که همين سنگ بناي تشيع ايرانيان گرديد. براي اين مطلب کافي است که بيان شود ايرانيان در دوران خلفاء تبعيضات و انحرافات بسياري - به خصوص در عصر خلافت عثمان - ديدند و سپس ظلم و طغيان امويان را شاهد بودند. سلمان که يک مسلمان ايراني بود، مسلماني مخلص و مهربان و عادل وقتي که ايرانيان زندگي اين ايراني پيشتاز را مشاهده کردند اسلام را به طور کامل و خالص در وجود او مي ديدند، سفارش هاي پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله از سلمان را مي ديدند و از طرفي مي دانستند که او شيعه علي عليه السلام است در نتيجه به طور طبيعي مذهب تشيع را بر مي گزيدند. اکثر مردم مدائن و کوفه و مسافران اين دو شهر، ايراني بودند، ملاقات سلمان با آن ها موجب شد که نخستين بناي تشيع در اين دو شهر پي ريزي گردد و سپس به شهرهاي ديگر ايران سرايت نمايد.
2- مرحله امامت پربار امام علي عليه السلام در کوفه: با توجه به اين که ايرانيان بسياري در کوفه سکونت داشتند و رفت و آمد ايرانيان به اين شهر بسيار بود طبعا ملاقات هاي آن ها با امام علي عليه السلام بسيار و مکرر بوده. مرحوم علامه «سيد محسن امين» در اعيان الشيعه مي نويسد:«هنگامي که امام علي عليه السلام در عراق سکونت کرد بسياري از مردم کوفه و بصره و شهرهاي اطراف به تشيع گرويدند و هنگامي که کارگزاران آن حضرت به شهرها و استان ها مي رفتند، بسياري بر اثر راهنمايي هاي آن حضرت شيعه مي شدند.» (1)
يکي از نمونه هاي ارتباط ايرانيان با امام علي عليه السلام اين است که ايرانيان بسياري پاي منبر امام مي نشستند به طوري که اشعث بن قيس به امام اعتراض کرد و گفت: اين افراد حمراء بر ما چيره شده اند و تو جلو آن ها را نمي گيري امام عليه السلام از اين سخن خشمگين شدند و فرمودند: «اين عرب هاي شکم گنده، در بسترهاي نرم مي آرامند ولي آن ها (ايرانيان) در روزهاي سوزان در تلاش و فعاليت هستند. اگر آن ها را طرد کنم از ستمگران خواهم بود. سپس فرمود: سوگند به خدا از رسول خدا صلي الله عليه و آله شنيدم که مي فرمود: آن ها (ايرانيان) شما را به خاطر برگرداندن شما به سوي اسلام، مي زنند، همان گونه که شما آن ها را در آغاز براي گرايش يافتن آن ها به اسلام مي زديد.(2)
3- نهضت امام حسين عليه السلام و پيامدهاي آن: نهضت عظيم امام حسين عليه السلام برخاسته از متن اسلام محمد صلي الله عليه و آله و علي عليه السلام بر ضد ستمگران اموي به سرکردگي يزيد بن معاويه بود، نهضت او، نهضت آزادگي و احياي اسلام بود و توانست مسلمانان مظلوم از جمله موالي محروم ايران را به سوي خاندان رسالت سوق دهد، خون پاک شهداي کربلا قيام هائي را به وجود آورد که ايرانيان در اکثر اين قيام ها از جمله قيام مختار شرکت فعال داشته اند.
4- نهضت فرهنگي امام صادق عليه السلام نقش آن در تشيع ايرانيان، مرحله ديگري از گسترش تشيع در ايران توسط شاگردان امام صادق عليه السلام در قم و اصفهان و ساير شهرها انجام شد و شيعه اعتقادي و دوازده امامي به طور چشمگيري بروز کرد.
5- قم پايگاهي نيرومند براي گسترش تشيع: اين مرحله از قم و شيعيان اشعري مهاجر و مهاجران ديگر به قم در نيمه دوم قرن اول هجري شروع شد. در زمان عبدالملک پنجمين خليفه اموي عراق در آشفتگي بسر مي برد. عبدالملک حجاج بن يوسف ثقفي را که مردي خونخوار بود به حکومت آنجا منصوب کرد. او خونخواري را از حد گذرانيد و اتهام کسي به شيعه بودن براي او کافي بود تا حکم اعدام وي را صادر کند. اشعري ها به قم پناهنده شدند و به گفته صاحب تاريخ قم موسي بن عبدالله اشعري نخستين کسي بود که در قم تشيع خود را آشکار کرد و ديگران از وي پيروي کردند. ولي طبق قرائن تاريخي قبل از ورود اشعريان به قم، مردم قم شيعه بوده اند.
همچنين مردم قم با حضرت رضا عليه السلام ديدار کردند و امام با آن ها بسيار گرم گرفت و خوش آمديد فرمودند و فرمودند آفرين بر شما، شما به حق شيعيان ما هستيد. همچنين ذکر شده است که افرادي از قم شاگردان امام صادق و امام رضا عليهما السلام بوده اند. مانند آدم بن اسحاق و زکريا بن آدم و زکريا بن ادريس بن عبدالله قمي و آدم بن عبدالله بن سعد و احد بن اسحاق که رسما وکيل امام عسگري در قم بود.
قم بر اثر تلاش شاگردان و طرفداران تشيع، پناهي براي شيعيان و امامزادگان شده بود به طوري که آنرا «عش آل محمد» خانه دودمان پيامبر صلي الله عليه و آله مي خواندند پس از آن که در سال 200 ه. امام رضا عليه السلام از مدينه به خراسان رفتند خواهرشان حضرت معصومه سلام الله عليها در سال 201 ه. با همراهان براي ديدار عازم خراسان شدند وقتي که به سرزمين ساوه رسيدند شيعيان آل سعد که در قم بودند همگي به اتفاق به استقبال آن بانوي بزرگ رفتند و ايشان را به قم دعوت کردند و اين سرزمين به برکت ايشان مبارک و خجسته گرديد.
6-حرکت حضرت رضا عليه السلام از مدينه به خراسان: مرحله ديگر براي استحکام و گسترش تشيع سياسي و اعتقادي، در سرزمين هاي اسلامي، به خصوص در ايران آن چنان چشمگير بود که مأمون مجبور شد خود را در ظاهر به حضرت رضا عليه السلام نزديک کند. و ايشان را از مدينه به خراسان بياورد.
آن بزرگوار سه سال در خراسان زندگي کرد و در اين سه سال انقلاب فرهنگي و سياسي، عميق و وسيع به نفع تشيع انجام داد که بعد از نهضت علمي امام صادق عليه السلام در تاريخ تشيع نظير ندارد. مجالسي که به دستور مأمون تشکيل مي شد و امام با دانشمندان اسلامي وغير اسلامي بحث مي کرد بسيار مفيد و پربار بود و مأمون که خود را شيعه مي ناميد، آن حضرت را در بيان و گسترش مباني تشيع آزاد و تاييد مي کرد.
7- نقش امامزادگان و شاگردان امامان: يکي از مراحل گسترش تشيع در ايران ورود امامزادگان بسيار به سرزمين ايران و نقش آن ها در اين راستا است. چرا که ايران از مراکز خلفاي اموي و عباسي دور بود و طبعا داراي امنيت بيشتري بود و ثانيا پيوند ايرانيان با خاندان رسالت پيوندي محبت آميز بود و از طرفي شنيده بودند که حضرت رضا عليه السلام عهده دار ولايتعهدي شده در نتيجه ايران را هسته ي خوبي براي جذب و گردآوري شيعيان براي مقاومت، در برابر خلفاي عباسي و اموي مي ديدند.

منابع:

1) اعيان الشيعه، ج 1، ص 25 - سيد محسن امين.
2) سفينه البحار، ج 2، ص 693.