اسباب بازي کودکان

نويسنده: سوزان . دي .هاوسن
مترجم: محبوبه مرادي

کودکان براي اين که از بازي لذت ببرند و شاد باشند، حتماً به اسباب بازي نياز ندارند .
براي درک اين موضوع فرض کنيد به تنهايي گرگم به هوا بازي مي کنيد، يا بدون استفاده از ابزار موسيقي آهنگ مي سازيد. خيال کنيد از يک درخت بالا مي رويد و در حالي که در يک اتاق سفيد رنگ 6 در 6 نشسته ايد، به تک تک مراحل چگونگي و طرز کار دنيا مي انديشيد. شما بدون آن که از ابزار و وسايل مربوط به هر يک از اين تفکرات استفاده کنيد و يا اين که با انسان هايي که ممکن است در آن زمينه ها شرکت داشته باشند روبه رو شويد، از تمام اين تصورات لذت مي بريد. اما انسان موجودي اجتماعي است و فعاليت او به معناي تعامل با «ابزار»، «سوژه هاي اجتماعي» و نيز «قانون ها و تفکرات» است. نقش اين سه مورد در بازي که خود نوعي تعامل اجتماعي محسوب مي شود، به قرار زير است:
براي مثال مي توانيم بگوييم که در بازي، «ابزار» همان وسايل فيزيکي و خدمات و تجهيزات بازي از قبيل توپ ها، وسايل ضربه زدن و نظاير آن است.
در بازي، «سوژه هاي اجتماعي» همان راهنمايان، دوستان، مربيان و شرکت کنندگان بازي هستند. در تعامل شخص با ساير انسان ها در اجتماع که شامل بازي نيز مي شود، سوژه هاي انساني بيش از موارد ذکر شده عامل تحريک فعاليت ها و فعل و انفعالات زندگي ما هستند [راس من (1) 2004].
«قوانين» مسائل فکري و ذهني، شامل ايده ها و اصول مربوط به فعاليت هاي اخلاقي هستند که ممکن است، روي رفتار کودکان و همکاري آنان با ديگر افراد شرکت کننده در بازي تأثير گذار باشند. توجه داشته باشيم، براي بچه ها تجربه و اصول بازي چهارگوش و احساس لذت بازي، با اين که بعد از يک روز تعطيل براي ورود به کلاس در صف بايستند، تفاوت معنايي خاصي دارد. هانيکات (2) (1986) مي گويد: «استفاده از امکانات بازي، نسبت به ديگر روش هاي متداول تعامل براي کسب تجربه ، مؤثرتر است.»

اهميت تعامل

آن چه کودک را به ابتکار و خلاقيت در بازي وا مي دارد، اين است که او احساس مي کند، در تجربه و تعامل با يک وسيله ي بازي آزاد است. بنابراين، با احساس سرشار از رضايت روحي و ذهني در آن شرکت مي جويد. مربيان موظف اند محيطي سرشار از تعاملات فيزيکي، اجتماعي و روحي براي کودکان فراهم آورند. به دليل طبيعت خاص اجتماع و تغييراتي که مرتباً در ابزار و تجهيزات رخ مي دهد، ايجاد زمينه هاي اثر گذاري تجربيات بازي، کاري دشوار است. اما اگر به اين تجهيزات دست رسي داشته باشيم و آن ها را تحت کنترل قرار دهيم، قادر خواهيم بود توانايي هاي فرزندانمان را در پي بارور نمودن تجربياتشان ، افزايش دهيم.
براي مثال، يکي از مدرسه هاي «ميدوست»(3) به تازگي تصميم گرفت، تجهيزات قديمي زمين بازي اش را تعويض کند، اما به علت فقدان پشتوانه ي مالي، اين امر تا مدتي از سال امکان پذير نشد. در طول اين مدت، تعداد دعواهاي بچه ها افزايش يافت، اما بعد از تجهيز و نصب ابزار و وسايل جديد در زمين بازي، تعاملات اجتماعي منفي به صورت قابل ملاحظه اي کاهش يافتند. بنابراين مي توانيم بگوييم، با مهيا کردن فرصت براي کودکان در استفاده از وسايل بازي، مي توانيم نقش بسزايي در تعاملات مثبت آن ها ايفا کنيم.

تفريحگاه مسالمت آميز

مليندا بوسن مير (4) (2004)، مؤسس «تفريحگاه مسالمت آميز»، اهميت وجود تجهيزات بازي و استفاده از آن ها را، به عنوان يکي از پنج اصل اين مؤسسه يادآور مي شود و اين اصل را شامل تقسيم بندي زير مي داند:
1. امکانات مصرفي ، از قبيل توپ، ساک کوچک، کج بيل و غيره.
2. دستورالعمل هايي که غالباً به تجهيزات و ابزار زمين بازي مربوط هستند.
او مي گويد: «علامت ها و قوانين فضاي بازي، بدون وجود تجهيزات مصرفي ، بي معني است» و چند قانون را براي زمين بازي پيشنهاد مي کند؛ از جمله:
الف) براي هر 10 کودک در زمين، حداقل يک وسيله بايد در دست رس باشد؛
ب) بايد برنامه اي وجود داشته باشد که مرتباً دستورالعمل ها را بازرسي کند و به جاي دور ريختن برخي از تجهيزات، نظير چوب هاي لب پر شده، به تعمير آن ها بپردازد.

انتخاب تجهيزات بازي بايد متناسب با سن کودکان باشد

اکنون اين سؤال مطرح مي شود که : آيا از امکانات بازي که ممکن است براي کودکان پيش دبستاني به کار برده شود، براي دانش آموزان کلاس سوم راهنمايي هم مي توان استفاده کرد يا خير؟ اگر چه اين امر منطقي نيست، اما در مدرسه ها، براي تمام اين گروه هاي سني از ابزار يکساني استفاده مي کنند.
تصوير مقابل، يک سرسره ي شش فوتي (حدود 1/82 متر) را نشان مي دهد که سکويي به عنوان نردبان افقي موجي به آن متصل است. از اين سرسره بچه هاي شش يا هفت ساله به راحتي استفاده مي کنند و نردبان افقي آن بيشتر براي بچه هاي نه ساله يا بزرگ تر مناسب است. اين ابزار بازي وسيله اي غيرمعمول است، چرا که کودکان همه ي گروه هاي سني، با وجود امن و ايمن نبودن وسيله، بايد تعامل مثبتي با آن بر قرار کنند. طبيعتاً انسان هر عملي را که احساس خوبي نسبت به آن دارد، تکرار مي کند و از فعاليت هايي که از انجام آن ها احساس شايستگي نمي کند، اجتناب مي ورزد. بنابراين، متناسب نبودن تجهيزات و وسايل بازي براي پيشرفت توانايي کودکان، تجربه ي بازي آنان را کاهش مي دهد. براي مثال، يک توپ پلاستيکي مخصوص کودکان دبستاني، براي کودکان خردسال مناسب نيست و در نظر گرفتن اندازه هاي متفاوتي از توپ هاي کوچک تر، براي بچه هاي مهد کودک که نمي توانند توپ هاي بزرگتر را در دست خود نگه دارند، کاري شايسته و منطقي است.
کودکان مي توانند با اين توپ هاي متناسب، بازي هاي تفريحي جالبي انجام دهند و يا تنظيم ارتفاع استاندارد حلقه ي بسکتبال و حتي تغيير قوانين آن براي هر گروه سني خاص مي تواند براي کودکان کم سن و سال هم، تجربه ي فراواني را به همراه داشته باشد.
در انتخاب تجهيزات بازي کودکان بايد چه معيارهايي را در نظر بگيريم؟ علاوه بر اين که بايد به تجربه ي بازي توجه داشت، وسايل بازي نيز بايد بر اساس علم و آگاهي، سن، توانايي هاي احساسي، اجتماعي، ذهني و عقلاني کودک انتخاب شوند.
بچه هاي پيش دبستاني نسبت به بقيه ي گروه هاي سني ، بيشتر به بازي هاي انفرادي تمايل دارند تا گروهي، بنابراين، اين گروه سني به تنوع فراواني از تجهيزات بازي نياز دارد و دستورالعمل بازي مربوط به اين گروه، بايد هم تعامل فردي و هم تعامل گروهي کوچک را در برگيرد.
به اين منظور، ساختارهايي مرکب و کوچک نظير تونل ها، فضاهاي خزيدن و مناطق تجمع گروهي بايد مهيا شوند. از طرف ديگر، کودکان کلاس پنجم يا اول راهنمايي غالباً از فعاليت هاي جهت يابي گروهي و رقابت گروهي و دو نفره لذت مي برند. براي اين گروه، دستورالعمل بازي بايد بيشتر مبتني بر چالش باشد و مواردي نظير نردبان هاي مجاور و روبه روي هم و ميله هاي پارالل را شامل مي شود.

نتيجه گيري

تعامل با ابزار و وسايل بازي، بر تجربه هاي کودکان مي افزايد. اگر بخواهيم تعامل مثبتي را در بازي هاي مدرسه ايجاد کنيم، بايد هم ساختار و ترکيب بازي در محيط سرباز مهيا شود و هم وسايل بازي مجهز و قابل مصرف باشند. بنابراين، مدرسه بايد سهم مشخصي را در بودجه ي سالانه ي خود براي بازسازي و يا تأمين تجهيزات بدين منظور در نظر بگيرد. تجهيز تفريحگاه ها و جاي گزيني ابزار جديد و قابل استفاده،به خلاقيت و ابتکار کودکان در بازي کمک مي کند.

پي نوشت :

1.Rossman
2.Hunnicutt
3. Midwest
4. Melinda
Bossenmeyer
منابع:
1. Bossenmeyer, M. (2004) . Peaceful playgrounds.
2.Hunnicutt, B.K (1986). Problems raised by the empirical study of play and some humanistic alternatives.
3. Rissman, JR. (2004) . Recreation programming.

منبع: برگرفته از مجله تربيت بدني (شماره 27)