ارتباط علما با امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)(1)

نويسنده:مهدي رحيمي



مقدمه:

بر اساسِ آنچه در منابعِ دين ذكر شده، اعتقاد راسخ شيعه بر آن است كه تمام بركات هستي و ادامة حيات عالَم و آدم و ساير موجودات در سايه وجود مقدّس و با بركت ولي و خليفة خدا بر روي زمين مي باشد و اگر آن وجود گرامي نباشد تمام هستي نابود گشته و از بين خواهد رفت.«لَوبَقَيتِ الاَرضُ بغيرِ امامٍ لَساخَت» «اگر امام بر روي زمين نباشد، اهلش را فرو خواهد برد.» «امام صادق(ع)»[1]. و مصداق ولي خدا در زمان ما حضرت ولي الله الاعظم، حجة بن الحسن المهدي (عج) مي باشد، كسي كه ذخيرة پروردگار براي اقامة حكومت حقّ در عالم است. «وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَي الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ لَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ»[2] «و اراده كرده‎ايم بر مستعضعفين زمين منّت نهاده و آنها را امام بر روي زمين و وارث گذشتگان بگردانيم». به بركتِ وجودِ ايشان رزق نازل گرديده و فيضِ مادي و معنوي خداوند بر بشر جاري است و تنها و با تَمسّك و تَوسل به آن بزرگوار است كه وصول به درجات بالاي كمال و قرب حضرت حق(جل و اعلي) ميّسر مي گردد.[3] امام صادق (ع) فرمودند: «اوصياء پيغمبر درهاي توجه مردم به سوي خداوند مي باشند .»[4]
در زمان غيبت كبري، اگر چه آن وجود مقدّس به ظاهر در ميان مردم نيستند امّا طبق فرمايش پيامبر اكرم(ص) مردم همچون خورشيد پشت ابر از وجودشان بهره‎مند مي گردد.[5]و خود آن بزرگوار نيز در توقيع به شيخ مفيد (ره) فرمودند: «انّا غير مهملين لمراعاتكم ولا ناسين لذكرِكُم...» «ما هرگز شمارا به حال خود وا نمي‎گذاريم و فراموشتان نمي‎كنيم و اگر اينچنين نبود بلا‎ها بر شما نازل مي گشت و دشمنان بر شما مسلط مي‎شدند.»[6]
از همين رو شيعيان و ارادتمندان آن حضرت و به خصوص عالمان دين ـ كه به فرمودة آن حضرت نائب ايشان در ميان مردم هستند ـ[7] پيوسته در مشكلات خويش متوسّل به وجود مقدّس آن حضرت شده و هر لحظه خود را در محضر آن حضرت حاضر مي دانند و مورد توجّه و عنايات خاصّ آن وجود مقدّس قرار داشته اند. شبستانهاي مسا جد سهله، كوفه و جمكران با صداي ناله‎هاي اين عاشقان اُنس گرفته و حكاياتي از ارتباط نزديك عشّاق با معشوق خويش دارد.
سؤالي كه در اين ميان مطرح است اينكه، آيا ملاقات با آن وجودِ نازنين در زمان غيبت كبري ميسّر است، در حالي كه در توقيع مبارك حضرت به «علي بن محمد سمري» نائب چهارم از نوّاب اربعه آمده است: «وسيأتي لشيعتي من يدّعي المشاهدة قبلَ خروج السفياني و الصيحة فهو كذّابٌ مفتر»[8] «قبل از خروج سفياني و صيحة آسماني برخي از شيعيان ادعاي مشاهدة امامشان را دارند و آنها دروغگويند.»
در پاسخ به اين سوال بايد گفت كه: اولاً: با توجّه به اتمام نيابت خاصّه، مراد از ادعاي مشاهده، همراه با ادعاي نيابت است و اينكه هر وقت بخواهد مي تواند امام را زيارت كند و چنين شخصي كذّاب است. ثانياً: مراد كساني هستند كه ادعا دارند حضرت را ديده و شناخته اند بدون اينكه حضرت ، خود را معرّفي نمايد. ثالثاً: بهترين دليل برامكان چيزي وقوع آن است و در حالي كه بسياري از بزرگان كه در وثاقت آنها شك نيست به محضرشان شرفياب شده‎اند، پس راه ملاقات با حضرت مفتوح است. علاوه بر اينكه يك جهت اين بيان مبارك براي اين است كه راه سؤاستفاده براي افراد فرصت طلب مسدود شود و ادعاي هر كسي به راحتي پذيرفته نشود.[9]
در هر حال راه ارتباط با ولي‎عصر (عج) ـ بر فرض كه راه ملاقات هم بسته باشد ـ به هيچ وجه مسدود نيست و با توجه به اشراف حضرت به اعمال شيعيان[10] و عنايت به آنها، مي توان براي محكم تر نمودن اين ارتباط در جهت رضايت آن وجود مقدّس تلاش نمود.

ارتباط با امام زمان در كلام بزرگان:

حضرت امام خميني (ره): «همان طوري كه رسول اكرم(ص) به حسب واقع حاكم بر جميع موجودات است، حضرت مهدي همان طور حاكم بر جميع موجودات است، آن خاتم رسل است و اين خاتم ولايت...»[11].
«ببينيد كه تحت مراقبت هستيد، نامة اعمال ما مي رود پيش امام زمان ـ سلام الله عليه ـ هفته‎اي دو دفعه (به حسب روايت ) نكند كه خداي نخواسته از من و شما و ساير دوستان امام زمان ـ سلام الله عليه ـ يك وقت چيزي صادر بشود كه موجب افسردگي امام زمان ـ سلام الله‎عليه ـ باشد.»[12]
«رهبر همة شما و همة ما وجود مبارك بقية الله است و بايد ماها و شماها طوري رفتار كنيم كه رضايت آن بزرگوار را كه رضايت خداست بدست آوريم.»[13]
«خداوند... ما را موفّق كند كه به لقاي جمال مبارك امام زمان ـ سلام الله عليه ـ موفق بشويم.»[14]
«بحمدالله اين كشور الآن در تحت عنايت حق تعالي و در تحت حمايت ولي عصرسلام الله عليه به مقامي رسيده كه مي تواند راه خودش را طي كند.»[15]
حضرت آيت الله العظمي بهجت(حفظه الله): «كجا رفتند كساني كه با صاحب الزمان ارتباط داشتند؟ ما خود را بيچاره كرده‎ايم كه قطع ارتباط نموده‎ايم و گويا هيچ نداريم. آيا آن ها از ما فقيرتر بودند؟ اگر بفرمائيد به آن حضرت دسترسي نداريم؟ جواب شما اين است كه چرا به انجام واجبات و ترك محرّمات ملتزم نيستيد، و او به همين از ما راضي است زيرا «أورع النّاس مَن تورَّعَ عن المحرّمات»پرهيزگارترين مردم كسي است كه از كارهاي حرام بپرهيزد. ترك واجبات و ارتكاب محرّمات، حجاب و نقاب ديدار ما از آن حضرت است.»[16]

سيرة عملي بزرگان در ارتباط و انس با امام زمان (عج):

علّامه سيد مهدي بحرالعلوم(ره): اين بزرگوار يكي از مشتاقان و ارادتمندان حقيقي حضرت ولي عصر(ع) بوده‎اند، كه پيوسته متوسّل به آن حضرت مي شدند. ايشان در زمان تحصيل با ميرزاي قمي (ره) همدرس بودند و مرحوم ميرزا مي گويد: چون استعدادش زياد نبود من غالباً درسهارا براي ايشان تقرير مي كردم. بعد از اينكه من به ايران آمدم و چندسالي گذشت بار ديگر به زيارت عتبات عاليات موفّق شدم. در اين زمان سيد بحرالعلوم اشتهار علمي زيادي پيدا كرده بود و وقتي با ايشان ملاقات كردم، ايشان را درياي موّاجي از علم ديدم. وقتي سّر قضيه را از ايشان جويا شدم، در خلوت اينگونه برايم تعريف كردند: «شبي به مسجد كوفه رفته بودم،ديدم آقايم حضرت ولي عصر (ع) مشغول عبادت است ايستادم و سلام كردم. جوابم را مرحمت فرمودند و دستور دادند پيش بروم. من كمي جلو رفتم ولي ادب كردم و جلو تر نرفتم. فرمودند: جلوتر بيا، پس چند قدمي جلوتر رفتم باز هم فرمودند: جلوتر بيا. ومن نزديك شدم تا آنكه او آغوش مهر گشود و مرا در بغل گرفت و به سينة مباركش چسبانيد. در آن هنگام آنچه را خداوند متعال مي خواست كه به قلب و سينة من سرازير شود، سرازير شد.»[17]
البته در موارد ديگري نيز عنايات حضرت (ع) شامل حال ايشان گرديده و موفق به زيارت حضرت شده‎اند، كه ما به ذكر همين مورد اكتفاء مي كنيم.[18]
شيخ صدوق(ره): شيخ طوسي و ديگران روايت كرده‎اند كه: علي بن بابويه (ره) كه پدر شيخ صدوق (ره) و از علماء بود، عريضه اي خدمت حضرت ولي عصر (عج) نوشت و در آن از حضرت خواهش كرده بود كه دعا كنند خداوند فرزندي به ايشان عطا نمايد. و اين عريضه را توسط حسين بن روح (ره) ـ نائب خاص حضرت ـ خدمت آن وجود مقدس فرستاد. جواب آن را حضرت اينگونه مرقوم فرمودند: «براي تو دعا كرديم و خداوند به زودي دو فرزند نيكو كرامت فرمايد». خداوند دو فرزند به نامهاي «محمّد و حسين» به ايشان عنايت كرد كه«محمّد» معروف به شيخ صدوق و صاحب كتابهاي بسياري از جمله «من لا يحضره الفقيه» است. و «حسين» نيز بسياري از فضلاء و محدثين از نسل ايشان بوجود آمده‎اند. و شيخ صدوق پيوسته افتخار مي كرد كه من به دعاي حضرت مهدي (ع) متولد شده‎ام.[19]
مرحوم مقدس اردبيلي(ره): سيد مير علّام تفرشي از شاگردان ايشان مي گويد: شبي در تاريكي استادم را ديدم كه به سمت حرم اميرمؤمنان (ع) آمدند در به روي ايشان باز شد، داخل رفتند و صداي مكالمه‎اي را مي شنيدم. بعد دوباره در باز شد بيرون آمدند و به سمت مسجد كوفه رفتند. من نيز ايشان را دنبال كردم.در آنجا نيز وارد محراب اميرالمومنين(ع) شدند و من صداي مكالمة مبهمي را شنيدم. در برگشت به سمت نجف ايشان متوجه من شدند. من ايشان را به اميرمؤمنان(ع) قسم دادم كه قضية امشب چه بود. ايشان بعد از اينكه از من قول گرفت: اين قضيه را تا آخر عمرشان براي كسي نگويم، فرمودند: بعضي مسائل مشكل برايم پيش آمده بود كه در حّل آنها متحيّر بودم. از اين رو متوسّل به امير مؤمنان شدم، ايشان مرا به فرزندشان حضرت مهدي (ع) كه امام زمان ماست ارجاع دادند و فرمودند: ايشان در مسجد كوفه‎اند. به آنجا آمدم سؤالهارا جواب گرفتم و اكنون به نجف بر مي گردم.[20]

پي نوشتها:

[1] . اصول كافي ـ (چهار جلدي با ترجمه ) ـ ج1 ص252 / محوم كليني / مترجم : سيد جواد مصطفوي / دفتر نشر فرهنگ اهل بيت، تهران / (بي‎تا) .
[2] . قصص/ 4
[3] . دادگستر جهان / ابراهيم اميني / ص80 / انتشارات شفق / چاپ چهاردهم ، 1374/ هـ ش
[4] . اصول كافي (همان) ج1 / ص275
[5] . ميزان الحكمه ج1 ص 289 ، ح1220 / محمدمحمدي ري شهري / مكتب الاعلام الاسلامي / قم 1371، چاپ سوّم
[6] . الاحتجاج / ج2 / ص323 / ابي منصور احمدبن علي بن ابيطالب الطبرسي ، تعليق : سيد سيد محمد باقر خراساني ، منشورات النّعمان / نجف الاشرف ، 1386 هـ ق
[7] . اشاره به اين روايت شريف است كه امام زمان (ع) فرمودند: «أمّا الحوادث الواقعة فارجعوا فيها الي رواةِ حديثِنا فانّهم حجّتي عليكُم وأنا حجة اللهِ عليكم» بحارالا نوار ـ‌ ج 2 / ص 90 / ح 13، علامة مجلسي / دارالكتب الاسلاميه ، تهران ، چاپ چهارم / 1362.
[8] . كمال الدين و تمام النعمة ، ص516 شيخ صدوق، تحقيق : علي اكبر غفاري، مكتبة الصدوق، تهران 1390 هـ ق ، چاپ اوّل
[9] . امامت ومهدويت ج 3، پخش؛ پاسخ به ده پرسش، ص66ـ63 لطف الله صافي گلپايگاني ، انتشارات حضرت معصومه (س) قم ، چاپ سوّم / 1378.
[10] . اصول كافي (همان ) ج1 ص318
[11] . صحيفة نور ـ ج 20 / ص 249 ( مجموعه سخنان امام خميني (ره) ـ سري 22جلدي ) سازمان مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي / 1369 / تاريخ : 25/1/66
[12] . همان /ج 8 ، ص 391 / 12/ 4/ 58
[13] . همان /ج 14 ص 94 / ، 4/12 / 59
[14] .همان / ج 19 /ص161.
[15] . همان / ج 17 ص155، 26/10/61
[16] . در محضر آيت الله العظمي بهجت(حفظه الله) ـ ص361 ، محمد حسين رخشاد؛ مؤسسه فرهنگي سماء / چاپ اوّل 1382.
[17] . نجم الثاقب ـ ص473 (باتلخيص)، ميرزا حسين نوري (ره)، انتشارات آستان مقدس صاحب الزمان (عج)، قم، جمكران ، 1412 هـ . ق، چاپ دوّم.
[18] . همان/ صفحات 474 /478
[19] . عنايات حضرت مهدي (ع) به علماء و طلاب ، ص263 ، محمد رضا باقي اصفهاني، انتشارات نصايح/قم /اوّل / 1379
[20] . نجم الثاقب (همان) ص454

منبع:اندیشه قم