چالش های قانونی شدن مرگ از روی ترحم

نويسنده:مری شاو (1)



چکیده:

با تصویب نهایی قانون مرگ از روی ترحم بیماران مبتلا به بیماری های لاعلاج در ایالت اریگان، مخالفان و موافقان این آزادی انتخاب زمان و نوع مرگ، نظرات خود را در رسانه های آمریکا مطرح نموده اند. نویسنده با یادآوری این حقیقت که در سایه این قانون، فرهنگ حیات انسان ها با سؤالات جدی نوینی روبه رو می شود، این سأال را مطرح می کند که چرا هیچ کس از اجرای این قانون برای حیوانات خانگی بیمار دفاع نمی کند ؟
در 17 ژانویه2006 میلادی، دیوان عالی ایالات متحده با تأیید قانون مرگ از روی ترحم بیماران لاعلاج در ایالت اریگان، بار دیگر این مسأله را در فهرست مسائل مورد توجه افکار عمومی قرار داد؛ چرا که گفته می شود؛ ایالت های دیگری نیز در صدد تصویب این قانون هستند.
هنگامی که اکثریت مردم آمریکا این موضوع را می شنوند، اولین چیزی که به ذهن آنها می رسد، اتفاقات مربوط به دکتر جک کیورکیان معروف به فرشته مرگ است که در سال 1999 میلادی، به دلیل کمک به مرگ آسان تعدادی از بیمارانش، به زندان افتاد. با وجود همه سر و صدای روی داده در اطراف این اتفاق، مرگ از روی ترحم هنوز هم یک موضوع جدی مؤثر بر زندگی افراد بیمار مسن و خانواده هایشان می باشد، چرا که عده ای معتقدند، این افراد حق دارند که مرگ آسان خود را در بیماری های سخت و لاعلاج، با انتخاب خویش برگزینند.
در مرکز این جنبش، مدیران مؤسسه « ترحم و انتخاب » قرار دارند. این مرکز به شدت از حق مرگ داوطبانه افراد بیمار حمایت می کند. آنان به دنبال تصویب قوانین و مقررات لازم در راستای بهره گیری بیماران مبتلا به بیماری های مهلک از کمک های پزشکی و درمانی جهت تسریع مرگشان می باشند تا این افراد ناتوان که زندگی برایشان غیرقابل تحمل است، بتوانند به راحتی به استقبال مرگ خود بروند.
تا زمان نگارش این مقاله، ایالت اریگان تنها ایالتی است که در ایالات متحده حق مرگ داوطلبانه و از روی ترحم بیماران را به رسمیت شناخته است. البته مردم این ایالت در سال های 1994 و 1997 میلادی، در دو نظرسنجی ایالتی به کلیات این قانون رأی مثبت داده بودند. اما هم اینک دیوان عالی ایالات متحده در جهت تأیید این قوانین، با چالش ها و پرسش هایی بنیادین در برابر این مسئله روبه رو گردیده است. چرا که در سایه اجرای چنین قوانینی، فرهنگ حیات انسان ها با سؤالاتی جدی مواجه می شود.
علی رغم وجود نگرانی های اعلام شده از سوی مخالفان این قانون که تصویب آن را گامی در جهت خودکشی افراد و سوء استفاده از آن می دانند، تاکنون تنها 250 نفر از افراد بینا لاعلاج، با استفاده از قانون مرگ از روی ترحم، به زندگی خویش پایان داده اند. این عدد که تنها یک مرگ از 1000 مرگ روی داده در این ایالات را شامل می گردد، نشانگر این حقیقت است که حداقل تاکنون این نگرانی چندان قابل اعتنا نبوده است. این بیماران با یافتن یک راه حل سریع، بدون درد و مطمئن در جهت پایان دادن به درد و رنج های بیماری شان، خود را از تحمل دردها و مشکلات زندگی در ماه ها و هفته های پایانی عمر، خلاص نموده اند. البته بدین ترتیب خانواده هایشان نیز از مشاهده درد و رنج عزیزانشان و دست و پنجه نرم کردن آنها با مرگ، ناراحت و سرخورده نخواهند شد.
علاوه بر ایالت اریگان، مرگ از روی ترحم بیماران هم اینک در کشورهای هلند، بلژیک و سوئد قانونی است. همواره چنین گفته می شود که بیماران لاعلاج در سایر کشورها مجبورند که دردهای زیادی را در پایان زندگی خویش تحمل نمایند و یا این که با مشکلات متعدد درمانی، دست و پنجه نرم کنند. همین شرایط باعث گردیده که پذیرش این نوع خودکشی های صورت گرفته با کمک پزشکان، گسترش یافته و بسیاری از افراد، این نوع مرگ های آسان را بر مرگ های دردناک و طولانی و هراس انگیز ترجیح دهند.
باید یادآور شد که هر چند زندگی ارزشمند انسان ها نباید به راحتی پایان یابد، اما دانش مدرن پزشکی امروز، تاکنون نتوانسته است برای کنترل درد بسیاری ازبیماری ها، به راه ل مشخص و کاملی دست یابد. اما نباید هیچ بیماری را نیز مجبور نمود که بر خلاف میل باطنی اش با مرگی دردناک و در عین حال دراز مدت، با دنیا وداع کند و در آخرین روزهای عمرش با انبوهی از دستگاه های حیات بخش نظیر دستگاه تنفس مصنوعی و لوله های تغذیه، به زندگی ادامه دهد.
باید یادآوری کرد که پس از بیمار شدن حیوانات خانگی و قرار گرفتن آن در معرض مرگ، هیچ دام پزشکی پیشنهاد مرگ از روی ترحم حیوان را به صاحبش نمی دهد. لذا چرا ما درمان حیوانات خود را با دقت نظر و اهتمام بیشتری نسبت به انسان های رو به مرگ پی می گیریم ؟

پي نوشت ها:

1. Mary Show: نویسنده و روزنامه نگار آمریکایی و فعال در حوزه مسایل اجتماعی و فرهنگی.

منبع: کتاب سیاحت غرب