دواي همه دردها

نويسنده: عبدالحسن ترکي

گفتارهايي از آيت‌الله العظمي بهجت(رحمت الله علیه)

اشاره:

اين گفتار، گوهرهاي گران‌ارجِ پراكنده‌اي بوده كه به همّت بعضي از شاگردان فقيه فرزانه، و پارساي صاحبدل حضرت آيت‌الله العظمي بهجت(رحمت الله علیه) گردآوري شده و در چند جلد كتاب با عناوين «در محضر بهجت»، «فيضي از وراي سكوت» و... به چاپ رسيده است. اين قلم به سائقة دوستي و عشق به اولياي حق، بياناتي را كه عمدتاً پيرامون اهميت «دعا براي تعجيل در فرج» آن موعود مهربان بوده، به گونه‌اي متصل و مرتبط كنار هم قرار داده تا شكل گفتاري منسجم يافته است.
محور اين گفتار را بيشتر، دعاي خالصانه و تائبانه براي فرج و همچنين ناظر و حاضر ديدن آن حجّت حيّ موجود موعود به خود اختصاص داده است.
بهترين كار براي به هلاكت نيفتادن در آخرالزّمان، دعاي فرج امام زمان(علیه السلام) است؛ البته دعايی كه در همة اعمال ما اثر بگذارد. قطعاً اگر كساني در دعا جدّي و راستگو باشند، مبصراتي (= ديدني‌هايي) خواهند داشت. بايد دعا را با شرايط آن خواند و «توبه از گناهان» از جملة شرايط دعا است.
مخصوصاً دعاي شريف «عظم البلا و برح الخفا» را بخوانيم و از خدا بخواهيم كه صاحب كار را برساند. با او باشيم. اگر رساند كه رساند و اگر نرساند [حداقل] از كنار او دور نشويم. از رضاي او دور نرويم. [امام زمان(علیه السلام)] حرف‌هايي [را] كه ما با يكديگر مي‌زنيم، مي‌داند. در هر حال براي تعجيل در امر فرج و رفع نگراني‌ها و گرفتاري‌ها و نجات و اصلاح حال مؤمنين [اين دعا] را بخوانيم: «اللّهمّ اكشف هذه الغمّـ[ عن هذه الامّـ[ بظهوره» خداوندا با ظهور حضرت حجّت(علیه السلام) اين ناراحتي و نگراني را از اين امّت برطرف نما! تنها انتظار فرج كافي نيست «تهيّأ» (= آمادگي)، اطاعت و بندگي نيز لازم است؛ مخصوصاً با توجّه به قضايايي كه پيش از ظهور امام زمان(علیه السلام) واقع مي‌شود به حدّي كه «ملئت ظلماً و جوراً». خدا مي‌داند كه به واسطة ضعف ايمان بر سر افراد چه مي‌آيد. خدا كند كه ظهور آن حضرت با عافيت مطلق براي اهل ايمان باشد و زود تحقّق پيدا كند.
ابتلائات شيعه امروز بسيار زياد است. از ظلم و ستم و بلا و فشاري كه بر سر اسلام و مسلمانان ـ به خصوص اهل ايمان ـ مي‌آيد، كارد به استخوان رسيده است. بيماري‌هاي مختلف و حوادث زياد شده است. بايد در مشاهد مشرّفه و مواقف مهمّه براي رفع ابتلائات شيعه دعا كرد و تضرّع نمود. ما بايد از همه بخواهيم كه متوسل شوند و دعا كنند و تضرّع نمايند تا بلكه فرجي حاصل شود. دعاي فرج اگر موجب فرج عمومي نشود براي دعا كننده موجب فرج خواهد بود. ـ إن‌شاءالله ـ چنانچه در بعضي از روايات آمده: «دعا كنيد كه در آن فرج شماست». برخي از مردم به مرحوم آقاي شيخ حسنعلي تهراني متوسل مي‌شدند و نتيجه مي‌گرفتند ولي متوجّه امام عصر(علیه السلام) نيستند. ما بايد به بيش از اينها به امام عصر(علیه السلام)متوسل باشيم تا نتيجه بگيريم. اگر اهل ايمان، پناهگاه حقيقي خود ـ حضرت صاحب(علیه السلام) ـ را بشناسد و به آن پناه برند امكان ندارد كه از آن ناحيه مورد عنايت واقع نشوند.
از مهم‌ترين دعاها، دعاي فرج امام زمان(علیه السلام) است. همة مشكلات مردم و حكومت‌ها از غيبت آن حضرت است. براي رفع مشكلات اجتماعي و حوائج مردم بايد همان‌طوري دعا كرد كه انسان براي رفع مشكل خودش دعا مي‌كند. دعا اگر دعا باشد تأثير خواهد كرد».
دعاي تعجيل فرج، دواي دردهاي ماست. در روايت است كه در آخرالزمان همه هلاك مي‌شوند، مگر كساني كه براي فرج دعا كنند. «إلّا من دعا بالفرج». ائمه(علیه السلام) ما با اين بيان، خيلي به اهل ايمان و شيعيان عنايت كرده‌اند تا خود را بشناسند. يعني اگر براي فرج دعا مي‌كنيد علامت آن است كه هنوز ايمانتان پابرجاست. [معصومين(علیه السلام)] فرموده‌اند: در آخرالزمان اين دعاي فرج را كه دعاي «تثبيت در دين» است بخوانيم: «يا الله، يا رحمان، يا رحيم يا مقلّب القلوب، ثبّت قلبي علي دينك» در زمان غيبت به خواندن دعاي «اللّهمّ عرّفني نفسك...» سفارش شده است. به حجّ كه مي‌رويد اهمّ حاجات را از خدا بخواهيد و آن فرج حضرت وليّ‌عصر(علیه السلام) است كه فرج بشريّت است. بعد از آن نابودي حكومت‌هاي فاسد و جائر را بخواهيد. خدا كند راهي براي «شرح صدر» پيدا كنيم كه به واسطة رئيس و [سَروَرمان] تحيّر قلبي‌مان برطرف شود. «فرج» ولو يك ساعت باشد، بعد از آن روشنايي است ائمه(علیه السلام) ما اين مطلب را با ما اتمام حجّت كرده‌اند و فرموده‌اند: «براي فرج بسيار دعا كنيد»، البته نه با لقلقة زبان. خود امام در مسجد سهله، جمكران، در خواب و بيداري در گوش افرادي از دوستانش بدون اينکه او را ببيند، فرموده است: «فرج من نزديک است، دعا کنيد» يا به نقلي فرموده: «فرجم نزديک شده دعا کنيد «بداء» حاصل نشود». چه مصائبي بر امام زمان(علیه السلام) که مالک همة کرة زمين است وارد مي‌شود. آن حضرت در چه حالي هستند و ما در چه حالي! او در زندان است و خوشي و راحتي ندارد و ما چقدر از مطلب غافليم و توجه نداريم. کساني که در خواب و بيداري تشرّف حاصل نموده‌اند از آن حضرت شنيده‌اند که فرموده است: «براي تعجيل فرج من زياد دعا کنيد». خدا مي‌داند تعداد اين دعاها بايد چقدر باشند تا مصلحت ظهور فراهم آيد. بايد دعا را با شرايط آن انجام داد و توبه از گناهان از جمله شرايط دعا است. چنان‌که فرموده‌اند: «دعاء التائب مستجاب» نه اينکه براي تعجيل فرج دعا کنيم [در حالي که] کارهايمان براي تبعيد (= به تأخير انداختن و دور کردن) آن حضرت باشد.
خدا چه صبري داده به حضرت غايب(علیه السلام) که هزار سال مي‌بيند بر سر مسلمان‌ها چه بلاهايي مي‌آيد و خود آنها چه بلاهايي بر سر هم مي‌آورند و همه را تحمّل مي‌کند. اميدواريم خداوند براي يک مشت شيعة مظلوم، صاحبشان را برساند زيرا در عالم چنين سابقه نداشته و ندارد که رئيس و رهبري از مريدان و لشکرش اين قدر غيبت طولاني داشته باشد. چه بايد گفت؟ معلوم نيست تا کي! در تمام امّت‌هاي گذشته مقدّر شده است ولي در هيچ امّتي چنين غيبتي با وقتِ نامعلوم و غير مقدّر اتفاق نيفتاده است.
اگر بدانيم دعاي ما اثر دارد و باز دعا نکنيم، مقصرّيم. حضرت غايب(علیه السلام) عجب صبري دارند! با اينکه از تمام آنچه که ما مي‌دانيم يا نمي‌دانيم اطّلاع دارد و از همة امور و مشکلات و گرفتاري‌هاي ما باخبر است.
خود حضرت مهدي(علیه السلام) هم منتظر روز موعود است و خودش مي‌داند که چه وقت ظهور مي‌کند. اينکه گفته مي‌شود آن حضرت وقت ظهورش را نمي‌داند، درست نيست. دعاي تعجيل فرج دواي همة دردهاي ماست. مي‌پرسند: «چرا اين همه دعا مي‌کنيم مستجاب نمي‌شود؟» [پاسخ اين است:] شرط استجابت دعا، توبه است. لذا ملائکه مي‌گويند: چرا دعا را با شرطش ـ که توبه باشد ـ به جا نمي‌آوريد تا مستجاب شود؟ ما بايد امام زمان(علیه السلام) را حاضر فرض کنيم. هرجا مي‌رود، برويم و مي‌توانيم! ولي گويا نمي‌خواهيم در راه رضاي آن حضرت باشيم، نه اينکه رضاي آن حضرت را نمي‌دانيم يا نمي‌توانيم تحصيل کنيم. مهم‌تر از دعا براي تعجيل فرج، دعا براي ايمان و ثبات قدم در عقيده و عدم انکار آن حضرت تا ظهور او مي‌باشد. اگر ظهور آن حضرت نزديک باشد، بايد هر کس خود را براي آن روز مهيّا سازد از جمله آنکه از گناهان توبه کند. همين توبه باعث مي‌شود که اين همه بلاهايي که بر سر شيعه آمده، از سر شيعه رفع و دفع گردد.
آقايي که زياد به مسجد جمکران مي‌رود، مي‌گفت: «امام زمان(علیه السلام) را در مسجد جمکران ديدم به من فرمود: «به دل‌سوختگان ما بگو براي ما دعا کنند». او هزار سال است که زنداني است. لذا هر کسي که براي حاجتي به مکان مقدّسي مانند مسجد جمکران مي‌رود بايد که اعظم حاجت (= بزرگ‌ترين خواسته) نزد آن «واسطة فيض» ـ يعني فرج خود آن حضرت ـ را از خدا بخواهد. حضرت غايب(علیه السلام) داراي بالاترين علوم است و «اسم اعظم» پيش از همه در نزد خود آن حضرت است، با اين‌همه به هر کس که در خواب يا بيداري به حضورش مشرّف شده، فرموده است: «براي من دعا کنيد». در حالي که [امام زمان(علیه السلام)] مُرده را زنده مي‌کند، خود در زندان وسيع [دنيا] به سر مي‌بَرد. امّا در مورد خود حق ندارد، هرچند براي ديگران ـ مخصوصاً در امور فردي ـ عنايت خاصّي دارد امّا در امور اجتماعي که مربوط به خود آن حضرت است، خير! خدا کند ارتباط شيعه و اهل ايمان، با امام زمان(علیه السلام) قوّت بگيرد تا در مقام صبر، صبر و تحمّل کنند. [يقيناً] دعا در امر تعجيل فرج آن حضرت مؤثر است، امّا نه لقلقة زبان و «عجّل فرجه» خشک و خالي. دعاي فرج مثل نماز نافله، عمل مستحبّي است. يعني راستي وجدّي از غيبت امام متأثر باشيم و از خدا بخواهيم که فاصلة هزار و چندصد ساله را که ميان مردم و «واسطة فيض» افتاده است، برطرف شود و به پايان برسد. دعاي باحالِ حُزن و اندوه و با تأثر قلبي از مردم واقع نمي‌شود. اگر مي‌شد، قطعاً وضع اين‌طور نبود. راه خلاص از گرفتاري‌ها، منحصر است به دعا کردن در خلوات براي فرج وليّ‌عصر(علیه السلام) آن هم با خلوص و صدق نيّت و همراه با توبه تا رابطة ما با وليّ‌امر و امام زمان(علیه السلام) قوي نشود، کار ما درست نخواهد شد و قوّت رابطة ما با وليّ‌امر(علیه السلام) هم در اصلاح نفس است.

امام زمان(علیه السلام) ناظر اعمال ما

چيزي که باعث شرمندگي و خجالت‌زدگي ما مي‌شود اين است که امام زمان(علیه السلام) همه چيز را مي‌داند و همه چيز را مي‌شنود. معصومين(علیه السلام) «عين الله الناظرة و اذن الله السامعه الواعيه» [= يعني چشم بينا و گوش شنواي خداوند] هستند. اگر حرفي زده مي‌شود حتي قبل از آنکه ديگران و کساني که در مجلس هستند، بشنوند، آنها مي‌شنوند. چرا کاري نمي‌کنيد که هميشه خودتان را پيش آن حضرت ببيند؟ [اگر] ما او را نمي‌بينيم، او که ما را مي‌بيند. پس چرا اين‌قدر دوريم؟ آيا نبايد توجه داشته باشيم که ما رئيسي داريم که بر احوال ما ناظر است؟ واي بر احوال ما اگر در کارهايمان او را ناظر نبينيم و يا او را در همه‌جا ناظر ندانيم! با وجود اعتقاد به داشتن رئيسي که «عين الله الناظر» است آيا مي‌توانيم از نظر الهي فرار کنيم يا خود را پنهان کنيم؟ چه پاسخي خواهيم داد؟
چقدر سخت است اگر براي ما اين امر ملکه نشود که در هر کاري که مي‌خواهيم اقدام کنيم و انجام دهيم ابتدا «رضايت» و «عدم رضايت» او را در نظر نگيريم و رضايت و خشنودي او را جلب ننماييم! ما بايد رضا و ميل امام زمان(علیه السلام) را در کارها به دست آوريم. در امور اجتماعي نبايد به ديگران نگاه کنيم و از اين و آن پيروي کنيم. زيرا اين افراد معصوم نيستند، هرچند بزرگ و بزرگوار باشند. اگر در راه امام عصر(علیه السلام) باشيم چنانچه به ما بد و ناسزا هم بگويند نبايد ناراحت شويم بلکه هم‌چنان بايد در آن راهِ حق و حقيقت ثابت‌قدم و استوار باشيم.
انصاف اين است که در زمان نزديک به ظهور که ظلم فراگير مي‌شود به افرادي که در دين و ايمان باقي مي‌مانند، عنايات و الطاف خاصّي مي‌شود تا از دين خارج نشوند. زيرا حضرت وليّ‌عصر(علیه السلام) تکيه‌گاه مردم است و کساني که تکيه‌گاهشان امام باشد، کوهِ ايمانند. ما اهل علم در هر حال بايد به وظيفة خود عمل کنيم. نوکرهاي امام زمان(علیه السلام) عموماً بايد عمل به وظيفه کنند، توسلات را هم داشته باشند.

راه‌هاي ارتباط با امام عصر(علیه السلام)

راه ايجاد و ارتباط با اهل بيت(علیه السلام) و مخصوصاً حضرت وليّ‌عصر(علیه السلام) عبارت است از «معرفت خداوند متعال» و بعد «اطاعت محض از پروردگار». اين دو، موجب حبّ به خداوند و محبّت نسبت به همة کساني که خداوند آنها را دوست مي‌دارد؛ مثل انبيا و اوصيا ـ مخصوصاً علاقه و ارتباط با محمّد و آل محمّد(علیه السلام) ـ مي‌شود که نزديک‌ترين آنها به ما حضرت صاحب‌الامر(علیه السلام) است.
لازم نيست که انسان در پي اين باشد که به خدمت حضرت وليّ‌عصر(علیه السلام) تشرّف حاصل کند. بلکه شايد خواندن دو رکعت نماز و سپس توسل به ائمه(علیه السلام) بهتر از تشرّف باشد، زيرا هرجا که باشيم آن حضرت مي‌بيند و مي‌شنوند. ضمناً عبادت در زمان غيبت افضل از عبادت در زمان حضور است و زيارت هر کدام از ائمه اطهار(علیه السلام) مانند زيارت خود حضرت حجّت(علیه السلام) است.
در زمان غيبت عنايات و الطاف امام زمان(علیه السلام) نسبت به محبّان و شيعيانش زياد ديده شده. باب بقا و حضور کلّاً مسدود نيست، بلکه اصل «رؤيت جسماني» را هم نمي‌شود انکار کرد. ما در درياي زندگي در حال غرق شدن هستيم. دستگيري «وليّ خدا» لازم است تا سالم به مقصد برسيم. بايد به وليّ‌عصر(علیه السلام) استغاثه کنيم که مسير را روشن سازد و ما را تا مقصد همراه خود ببرد.
کجا رفتند کساني که با صاحب‌الزّمان(علیه السلام) ارتباط داشتند؟ ما خود را بيچاره کرده‌ايم که قطع ارتباط نموده‌ايم و گويا هيچ چيز نداريم. اگر بفرماييد: به آن حضرت دسترسي نداريم؟ جواب شما اين است که چرا به انجام واجبات و ارتکاب محرّمات ملتزم نيستيد. او به همين امر از ما راضي است. ترک واجبات و ارتکاب محرّمات، حجاب و نقاب ديدار ما از آن حضرت است.
تنها پيدا کردن و ديدن آن حضرت(علیه السلام) مهم نيست. زيرا ديدن آن حضرت در عرفات يا در جاي ديگر که هميشه ميسور نمي‌شود و ممکن نيست. [امّا] اگر مشرّف شديد به آن حضرت نگوييد که از خدا براي من زن، خانه، دفع فلان بيماري يا امراض به‌خصوص و... بخواه. زيرا اينها چندان اهميت ندارد. همچنين آقاي ديگري گفت: در اعتکاف مسجد کوفه آن حضرت را در خواب ديدم که به من فرمود: اينهايي که به اينجا آمدند از مؤمنين خوب هستند ولي هر کس حاجتي دارد و براي برآورده شدن حاجت خود آمده است مانند خانه، فرزند. و هيچ‌کدام براي من نيامده‌اند. مطلب همين‌طور است. هر کدام در فکر حوائج شخصي خود هستيم و به فکر آن حضرت نيستيم.
هر کسي بايد به فکر خود باشد و راهي براي ارتباط با حضرت حجّت(علیه السلام) و فرج شخصي خويش پيدا کند؛ خواه ظهور و فرج آن حضرت دور باشد يا نزديک. عده‌اي بوده‌اند که گويا حضرت غايب در پيش آنها حاضر و ناظر بوده است. آن حضرت آن‌قدر به ما نزديک و از حال ما باخبر است امّا ما از او غافل و بي‌خبريم و مي‌پنداريم که دوريم! حيف که ما قدردانِ نعمتِ ولايت نيستيم.
حاج محمّدعلي فشندي(رحمت الله علیه) هنگام تشرف به محضر حضرت صاحب(علیه السلام) عرض مي‌کند: مردم دعاي توسل مي‌خوانند و در انتظار شما هستند و شما را مي‌خواهند و دوستان شما ناراحتند. حضرت مي‌فرمايد: دوستان ما ناراحت نيستند! کساني که منتظر فرج هستند که براي خدا و در راه خدا منتظر آن حضرت باشند، نه براي برآوردن حاجات شخصي خود. آري! تشنگان را جرعة وصال و شيفتگان جمال را آب حيات و معرفت مي‌دهند. آيا ما تشنة معرفت و طالب ديدار هستيم و آن حضرت آب نمي‌دهد با آنکه کارش دادرسي به همه است و به مضطرّان عالم رسيدگي مي‌کند؟!
آن حضرت از چشم ظالمان محجوب (= پنهان) است. «المحجوب عن اعين الظالمين» امّا کساني که نه ظالمند و نه رفيق ظالمند و نه با ظالمان معاشرند و نه در خانه و محلّة ظالمان هستند، آن حضرت از ديدة آنها محجوب نيستند. ثانياً ديدن با چشم موضوعيت ندارد بلکه طريق و وسيله‌اي است براي حصول يقين. اگر آدم از پشت پرده، صدايي را شنيد و بودن گوينده‌اي را يقين کرد و او براي ما خبرهايي داد که مطابق با واقع شد، [ما] به وجود گوينده، يقين پيدا مي‌کنيم هرچند چشمانمان او را نبيند. ثالثاً همين ديدن را خيلي از بزرگان علماي ما هم ادّعا کرده‌اند، که اگر بگوييم آنها دروغگو بوده‌اند، ديگر معلوم است که ما در چه حالي هستيم.

چرا حضرت بيمناک و خائف هستند؟

در زيارت حضرت غايب(علیه السلام) وارد شده است: «السلام عليک ايّها المهذّب الخائف» [= سلام بر تو اي آراستة بيمناک]. با اينکه انسان خائن، خائف است «الخائن خائف» و شخص مهذّب و بي‌گناه و پاک، از کسي بيم ندارد؛ امّا آن حضرت با آن حريم پاک، از اظهار (و نشان دادن خود) خائف است. او به خاطر گناهان و به خاطر اعمال [بد] ما است که [بيش از] هزار سال در بيابان‌ها در به در و خائف است. سبب غيبت امام زمان(علیه السلام) خود ما هستيم. زيرا دستمان به او نمي‌رسد وگرنه، اگر در ميان ما بيايد و ظاهر و حاضر شود چه کسي او را مي‌کُشد؟ آيا جنّيان او را مي‌کُشند يا ما انسان‌ها؟ ما پيشتر و در طول تاريخ ائمه(علیه السلام) امتحان خود را پس داده‌ايم!
شايد از بعضي از روايات استفاده شود که عمر حضرت حجّت(علیه السلام) در پس از ظهور زياد نباشد. لذا بعضي از منتظران حضرتش از اين جهت ناراحتند، امّا فکر نمي‌کنند که يک روز [حکومت و زندگي با آن حضرت] به سال‌ها مي‌ارزد.
دعا مي‌کنيم که خداوند کام ما شيعيان را با فرج امام زمان(علیه السلام) شيرين گرداند!
منبع: ماهنامه موعود