نویسنده: قاسم قاسمی (1)

 

مقدمه

انجام عملیات پنهان اساسی‌ترین بخشی اقدامات اطلاعاتی و ضداطلاعاتی است و نمی‌توان عملکرد سرویس‌های اطلاعاتی را بدون در نظر گرفتن عملیات‌های پنهان انجام شده از سوی آن‌ها مورد بررسی قرار دارد. اقداماتی همچون جاسوسی از کشورهای حریف، انجام اقدامات براندازی نظام‌های مخالف، خرابکاری‌های فیزیکی در ساختارهای زیربنایی کشورهای مخالف را می‌توان از مصادیق انجام عملیات پنهان دانست که هر کدام از آن‌ها به ده‌ها مورد عملیات تخصصی کوچک‌تر قابل تقسیم است.
آنچه مسلم است این است که انجام این عملیات‌ها مستلزم ورود به حوزه‌هایی از زندگی خصوصی افراد جامعه است و به نوعی تعرض به حریم خصوصی افراد و حتی در اشکالی از خرابکاری‌های منجر به کشتار افراد بی‌گناه غیرنظامی از مصادیق سلب حق حیات است.
تمامی ادیان الهی تعرض به حریم خصوصی افراد و سلب آزادی‌های فردی و اجتماعی افراد را از مصادیق گناه دانسته و کارگزاران را از ورود به آن حوزه‌ها منع نموده‌اند. مشهود است که در دنیای کنونی، دولتمردان برای رسیدن به خواسته‌های گروهی و حزبی خود، به راحتی با طرح‌ریزی و اجرای عملیات‌های پنهان، به سلب آزادی‌های حقه‌ی افراد جامعه اقدام، و بعضاً با به راه‌اندازی جنگ‌های مختلف، بمب‌گذاری، ترور و ده‌ها اقدام خرابکارانه‌ی دیگر، انسان‌ها را از داشتن حق حیات محروم می‌کنند.
نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران که با رهبری داهیانه‌ی بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی ایران در بهمن 1357 به ثمر نشست، اجرای موازین دینی در تمامی شئون اجتماعی را از اصول بنیادین خود معرفی کرده است و بر همین اساس، سازمان‌های اطلاعاتی کشور نیز ملزم به رعایت موازین اسلامی در اقدامات خود شده‌اند.
انجام عملیات پنهان ذاتاً ورود به حریم خصوصی افراد را به همراه داشته و به عبارتی، این موضوع جزو جدایی‌ناپذیر این‌گونه عملیات‌هاست. برخی از این عملیات‌ها عملاً مردم سایر کشورها را در هدف خود داشته و در برخی دیگر نیز به برخورد با متهمان امنیتی و یا دشمنان امنیتی کشور اقدام می‌شود، که هر دو مورد، مستلزم ورود به حریم خصوصی افراد است.
آموزه‌های دین مبین اسلام و اصول فقه شیعی به منظور احترام به کرامت انسانی و حفظ بنیان‌های جامعه، برخی از اقدامات پنهان سرویس‌های اطلاعاتی را از مصادیق تجسس در امور افراد دانسته و به شدت کارگزاران را از ورود به این حوزه‌ها منع نموده است. البته به نصّ قرآن و سنت نبوی، به هنگام ضرورت (حفظ اسلام و حفظ نظام اسلامی) و با در نظر گرفتن شرایطی خاصی، اجازه‌ی برخورد با متهمان امنیتی و یا سازمان‌های اطلاعاتی دشمن صادر شده که با قدری تأمل مشخص می‌گردد که این قوانین محدودیت‌های فراوانی را پیشِ روی سازمان‌های اطلاعاتی کشور قرار داده است.
ولی آیا این قوانین شرعی، صرفاً محدودیتی در مقابل انجام عملیات پنهان است و یا این محدودیت‌ها عامل تقویت بنیان‌های جامعه‌اند؟ برای نمونه، آیا ممانعت از گذاردن بمب برای کشتن دشمن نظام و دشمن اسلام، در حالی که منجر به قتل عام ده‌ها نفر از افراد بی‌گناه جامعه می‌گردد، محدودیت است و یا در این ممانعت، توجه به اصل حیات انسانی مدنظر قرار گرفته است؟
این مقاله در نظر دارد به این مسئله بپردازد و به سؤالی که به طور حتم در این خصوص در ذهن اکثر کارکنان سازمان‌های اطلاعاتی کشور نقش بسته است پاسخ دهد.
حاکم نبودن روح قوانین بر اقدامات اطلاعاتی و ضداطلاعاتی می‌تواند مسائل و مشکلات زیر را در پی داشته باشد:
1. حرکات خودسرانه؛
2. تفسیر به رأی؛
3. توجیه اقدامات فردی به نام عمل به اصول شرعی؛
4. قانون‌گریزی و سلیقه‌سالاری؛
5. جریان‌سازی و محفل‌گرایی.

چهارچوب مفهومی

این مقاله سعی ندارد به تشریح عملیات پنهان و یا مصادیق آن بپردازد و اصل بر این گذاشته شده است که خواننده با عملیات پنهان و کارویژه‌های آن آگاه است؛ ولی به منظور یادآوری به صورت اجمالی توضیحاتی در این خصوص داده می‌شود.

عملیات پنهان

به صورت کلی، عملیات پنهان را می‌توان با مأموریت سازمان‌های اطلاعاتی هم معنا دانست این مأموریت‌ها عبارتند از: جاسوسی، براندازی، و خرابکاری، در کنار موارد فوق باید با کارویژه‌های سازمان اطلاعاتی نیز توجه خاصی گردد، که آن‌ها هم عبارتند از: جمع‌آوری، ضداطلاعات، اقدام پنهان.
از بین موارد بالا، تشریح اقدام پنهان به عنوان یکی از مهمترین مصادیق عملیات پنهان ضرورت دارد.

اقدام پنهان

اقدام پنهان، به ویژه در اشکال جنجالی‌تر خود، نظیر: سرنگونی یک دولت یا ترور مسئولان آن در انظار عمومی در مقایسه با کارهای اطلاعاتی دیگر بسیار دهن‌پرکن است. اقدام پنهان در فرهنگ لغت اطلاعاتی آمریکا عبارت است از: تلاش هر کشور در دنبال نمودن اهداف سیاست خارجی خود، با انجام برخی اقدامات مخفیانه برای تأثیرگذاری بر رفتار یا حوادث و شرایط سیاسی، نظامی، اقتصادی و اجتماعی کشور دیگر.
چنانکه از خود این اصطلاح پیداست، ویژگی مهم اقدام پنهان این است که دولت اجراکننده، آن را مخفیانه انجام می‌دهد. اقدام پنهان از جمع‌آوری و تولید خبرهای اطلاعاتی متمایز است. هدف اقدام پنهان، اطلاع و آگاهی نیست، بلکه پیشبرد مستقیم اهداف سیاست خارجی است. اقدام پنهان به خاطر ویژگی‌های منحصربه‌فرد و جنجالی‌اش، توجه زیادی را به خود جلب نموده و مشکلات خاصی را به جهت پنهانکاری‌اش برای کشورها پدید آورده است.
بخشی از انواع اقدام پنهان عبارتند از:
1. تأثیرگذاری بر حوادث سیاسی با شیوه‌های قهریه؛
2. حمایت از کودتاها، نبردهای آزادی‌بخش ملی، و مبارزان آزادی‌خواه؛
3. فعالیت شبه نظامی؛
4. اقدامات خاص تخریبی یا خشونت‌آمیز، از جمله آدم‌کشی.
در مصادیق بالا، باید به این مهم توجه شود که پنهانکاری، عنصر محوری اقدام پنهان است و محرمانه نگه داشتن جزئیات خاصی یک عملیات -هرچند رئوس کلی برنامه علنی باشد- برای جلوگیری از اختلال در آن عملیات تا حد امکان ضروری است (شولسکی، 165).

حوزه‌ی اجرای عملیات پنهان

عملیات پنهان به عنوان یک اصطلاح عام از فعالیت اطلاعاتی کشورها، برای تأثیرگذاری بر عملکرد سیاسی، نظامی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشور حریف انجام می‌پذیرد. وجه مشترک حوزه‌های پیش گفته، تأثیرپذیری جامعه‌ی هدف از نتایج عملیات پنهان است.
برای اینکه بتوانیم این تأثیرگذاری و تأثیرپذیری را به دقت مورد بررسی قرار دهیم، بهتر است تک‌تک افراد را به عنوان اساس تشکیل جامعه بسنجیم.
عملیات پنهان می‌تواند حوزه‌های فردی زیر را تحت الشعاع قرار دهد: حق حیات انسانی، آزادی‌های فردی، حریم خصوصی، کرامت انسانی، کانون خانواده.

حق حیات انسانی

حق حیات از اساسی‌ترین حقوق انسان است که سرمایه‌ی اصلی وی و موهبت بزرگ الهی برای اوست. در میان حقوقی که مکاتب، مذاهب، و ادیان برای بشر قائل شده‌اند، حق حیات و زندگی به مثابه چشمه‌ای است که سایر حقوق از آن جوشیده و برآمده است.
هر حقی که برای انسان در نظر بگیریم و هر کمالی که انسان باید به آن برسد، وابسته به حیات است. کسی که می‌خواهد مدارج کرامت و کمال انسانی را طی کند و به بالاترین پله‌های تعالی برسد، باید حیات داشته باشد. کسی که می‌خواهد از مواهب طبیعی و الهی در جهان بهره ببرد، باید زنده باشد؛ به همین سبب، قرآن حیات را به سرمایه تشبیه کرده است.
در قرآن از دو حیات انسانی یاد شده است: حیات جسمانی، و حیات معنوی و روحی؛ اما آنچه در این نوشته بدان نظر داریم، همان حیات جسمانی است. حق حیات در قرآن به گونه‌ای بسیار جدی مطرح شده است، تا آنجا که شاید در میان حقوق، حقی به این اندازه مهم تلقی نشده باشد.
در تلقی قرآن، زندگی اساسی‌ترین هدیه‌ای است که به انسان‌ها داده شده است: «كَیفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَكُنْتُمْ أَمْوَاتًا فَأَحْیاكُمْ ثُمَّ یمِیتُكُمْ ثُمَّ یحْییكُمْ ثُمَّ إِلَیهِ تُرْجَعُونَ: چگونه به خدا کفر می‌ورزید، درحالی که شما مرده بودید، خدا شما را زنده کرد؛ پس از آن شما را خواهد میراند و سپس زنده خواهد کرد و پس از آن به سوی او بازمی‌گردید» (بقره/28).
برای اینکه این حق محفوظ بماند و مورد تجاوز دیگران قرار نگیرد، قرآن برای کسانی که حیات دیگران را تهدید کنند، مجازاتی سخت در نظر گرفته است: «وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ: نفسی را که خدا برای آن حرمت قرار داده است، جز به حق، به قتل نرسانید» (اسراء/33).
«یا أیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا ... وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِیمًا: ‌ای کسانی که ایمان آورده‌اید... و خودتان را نکشید، بی‌تردید خدا بر شما مهربان است» (نساء/29).
برای اینکه اهمیت حفظ حیات معلوم شود، قرآن مطلبی را بیان می‌کند که در هیچ قانونی نیامده است؛ قرآن، احیای یک شخص را به منزله‌ی احیاء تمام بشریت دانسته و قتل یک شخص را نیز کشتن تمام بشریت تلقی کرده است:
« مِنْ أَجْلِ ذَلِكَ كَتَبْنَا عَلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَیرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا وَمَنْ أَحْیاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْیا النَّاسَ جَمِیعًا...: به همین جهت، بر بنی اسرائیل مقرر داشتیم که هر کس، انسانی را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روی زمین بکشد، چنان است که گویی همه انسانها را کشته؛ و هر کس، انسانی را از مرگ رهایی بخشد، چنان است که گویی همه مردم را زنده کرده است. و رسولان ما، دلایل روشن برای بنی اسرائیل آوردند، اما بسیاری از آنها، پس از آن در روی زمین، تعدی و اسراف کردند» (المائده/32).

مجازات تهدیدگران حیات دیگران

«وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَمَنْ قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیهِ سُلْطَانًا فَلَا یسْرِفْ فِی الْقَتْلِ إِنَّهُ كَانَ مَنْصُورًا: و کسی را که خداوند خونش را حرام شمرده است نکشید، جز به حق! و آن کس که مظلوم کشته شده است، برای ولی‌اش سلطه (و حق قصاص) قرار دادیم؛ اما در قتل اسراف نکند، چرا که او مورد حمایت است» (اسراء/33).
«وَلَكُمْ فِی الْقِصَاصِ حَیاةٌ یا أُولِی الْأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ: و برای شما در قصاص، حیات و زندگی است. ‌ای صاحبان خِرد، شاید شما تقوا پیشه کنید» (بقره/179).
در این دو آیه، کیفر قتل عمد بیان شده که همان قصاص است.

آزادی‌های فردی

آزادی‌های فردی که در تعریف قانونی خود همان است که حقوق فرد نامیده می‌شود، آن‌گونه از آزادی‌های شخصی و اجتماعی است که بر روابط مدنی شخص حاکم است و قانون از آن در برابر هرگونه دست‌اندازی پشتیبانی می‌کند، مگر آنکه با خیر یا مصلحت همگانی ناسازگار باشد.
آزادی فردی یکی از مفاهیم اساسی اندیشه‌ی سیاسی دموکراتیک جدید است و در وسیع‌ترین معنای خود بر آزادی فرد برای هر عمل شخصی، داشتن اموال و استفاده از آن‌ها، آزادی عقاید دینی و پرستش، و آزادی بیان و عقیده دلالت دارد. در نظام قانونی، قانون از این آزادی‌ها در برابر دست‌اندازی دولت یا هرکس دیگر حمایت می‌کند و اساساً حقی است در برابر دست‌اندازی دولت.
پس از انتقال قدرت از قبایل به نهاد متمرکزی به نام دولت، یکی از وظایف اصلی حکومت تأمین آزادی‌های فردی است که با وضع قوانین و مقررات مناسب، مانع تعرض دیگران به حقوق و آزادی‌های شخصی می‌شود. در اصل 22 قانون اساسی آمده است: حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است، مگر در مواردی که قانون تجویز کند.
عبارت آخر اصل 22 حکایت از جواز تعرض به آزادی‌های فردی دارد؛ اما نه خودسرانه، بلکه در چهارچوب قانون و تعریف شده.
تساوی در برابر قانون یکی دیگر از اصول و ارکان حقوق بشر است. ماده‌ی یک اعلامیه‌ی حقوق بشر مقرر می‌دارد: «تمام افراد بشر آزاد به دنیا می‌آیند و از لحاظ حیثیت و حقوق باهم برابرند و... ». ماده‌ی هفت اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر، همه‌ی انسان‌ها را در برابر قانون مساوی دانسته و در این مورد مقرر می‌دارد: «همه در برابر قانون مساوی‌اند و حق دارند بدون تبعیض و بالسویه از حمایت قانون برخوردار شوند...».
تساوی در برابر قانون، از اصل کلی تساوی در آفرینش و خلقت انسان‌ها نتیجه گرفته می‌شود. انسان‌ها از نظر آفرینش چندگونه آفریده نشده‌اند. عواملی مانند: نژاد، رنگ، قومیت، مذهب و اعتقادات، گرایش‌های سیاسی و موفقیت‌های اجتماعی، از چنان خصوصیتی برخوردار نیستند که بتوانند موجب تفاوت و فاصله‌گذاری بین انسان‌ها در اجرای قانون شوند. همه‌ی افراد در آفرینش برابرند.
بنابراین، تساوی در برابر قانون بدون هیچ‌گونه محدودیتی از جهت جنس، نژاد، مذهب، نسب و غیره جزو تعهدات رسمی و بین‌المللی است و باید این اصل در قوانین داخلی نیز رعایت گردد.

حریم خصوصی

بحث حریم خصوصی یکی از موضوعات مورد توجه در قوانین اساسی کشورهاست و بسیاری از آن‌ها اصول خاصی را به حق حریم خصوصی شهروندان خود در قانون اساسی اختصاص داده‌اند.
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز که مصوب سال 1358 است، در اصول مختلفی از جمله اصول 22، 23، 25 و 39، حریم خصوصی و زندگی شخصی افراد را مصون از دخالت افراد و نهادهای عمومی می‌داند و آن را مورد حمایت و حفاظت قرار می‌دهد. البته می‌توان گفت که اصول دیگر مانند اصل 24 که در خصوص آزادی مطبوعات است نیز ارتباط تنگاتنگی با حریم خصوصی افراد در جامعه دارد.
به رغم سابقه‌ی کوتاه غرب در حمایت از حریم خصوصی در حقوق اسلامی از پیشینه‌ای طولانی برخوردار است. حریم خصوصی پیش از آنکه در غرب و کنوانسیون‌ها و اسناد بین‌المللی حقوق بشر پیش‌بینی شود، با تأکید بسیار در منابع اسلامی مورد توجه بوده و در آیات متعددی از قرآن مجید، بر لزوم رعایت حریم خصوصی اشخاص تأکید شده است.
سنت پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) و سیره‌ی ائمه‌ی اطهار(علیهم السّلام) نیز سرشار از توصیه‌هایی در پرهیز از نقض مصادیق مختلف حریم خصوصی است. احترام به حریم و امور خصوصی دیگران از توصیه‌های مؤکد اسلام است. در منابع اسلامی نظیر: قرآن، سنت و اجماع، احکام متعددی درباره‌ی وجوه مختلف حریم خصوصی وجود دارد. البته اصطلاح حریم خصوصی در آیات قرآن و روایات اسلامی استعمال نشده است و موضع اسلام در مواجهه با حریم خصوصی، موضع به اصطلاح تحویل‌گرایانه است؛ یعنی حریم خصوصی، در قالب احاله به حقوق و آزادی‌های دیگر نظیر: حق مالکیت، منع تجسس، اصل برائت، منع سوء ظن و اشاعه‌ی فحشا و سبّ و هجو، قذف، سخن‌چینی، غیبت، و خیانت در امانت مطرح شده است.
از دیدگاه بسیاری از اندیشمندان، برای شناخت حریم خصوصی، از همان ابتدا با ژولیدگی و بی‌نظمی مفهومی روبه‌رو می‌شویم. اندیشمندانی مانند: «ویلیام بی‌نی»، «تام گرتی»، «آرتور میلر»، «دنیل سولو» و دیگران در آثار خود به این مهم اشاره کرده‌اند (انصاری، 1386، ص. 12). «بی نی» مشکلات حریم خصوصی را از جهت تعریف، به ذات و قلمرو آن مربوط می‌سازد؛ «میلر» دشواری تعریف را در ابهام و شکنندگی آن می‌داند و از دیدگاه «گرتی» حریم خصوصی مفهومی متغیر است؛ و از نظر «سولو» جامع‌ترین و با ارزشی‌ترین حق شهروندی، حق بر حریم خصوصی است. در واقع، در جامعه‌ی دموکراتیک باید توانایی لازم برای ایجاد و حفظ اشکال مختلف از روابط اجتماعی بین شهروندان با مردم وجود داشته باشد. ابزار لازم برای این مقوله آن است که مردم زندگی مستقل از یکدیگر داشته باشند و آنچه در این میان مهم تلقی می‌گردد، آسودگی ذهن و آرامش فیزیکی است.
با وجود درک و برداشت‌های متفاوت با این مفهوم، ترجیع‌بند و وجه اشتراک همگی در یک چیز یعنی «فرد انسانی» است. در یک مفهوم موسع، حریم خصوصی شامل پنج حوزه است:
1. حوزه‌ی تصمیمی: این مفهوم از حریم خصوصی موضوعات مرتبط با صلاحیت شخصی نظیر: تصمیم‌گیری در حوزه‌ی زندگی شخصی و بدن، و همچنین، مسائل شخصی مرتبط با خانواده را شامل می‌شود؛
2. حوزه‌ی فضایی: در واقع، فضای فیزیکی به این حوزه مرتبط است؛ نظیر: خانه و اتاق خواب و غیره. اینکه چه اشخاصی می‌توانند به این حوزه وارد شوند یا آن را ببینند، از جمله مسائلی است که بر روی آن تمرکز می‌شود؛
3. حوزه‌ی قصدی: در این بخش، حریم خصوصی با فعالیت‌های محرمانه یا منشی و نهادین افراد که به طور عموم قابل رؤیتند بازمی‌گردد. تمرکز این حوزه معمولاً به توانایی اشخاص در مانع شدن دیگران برای دسترسی به ارتباطاتشان در حال یا آینده بازمی‌گردد؛
4. حوزه‌ی اطلاعاتی: در این مفهوم از حریم خصوصی، در مورد به کارگیری اطلاعات افراد گفتگو می‌شود. توانایی اشخاص در چگونگی به کارگیری اطلاعات خود (برای چه کسی و چه اهدافی) و پاسخگویی آن‌ها در ارتباط با دیگر اشخاص، از موضوعات مربوط به حوزه‌ی اطلاعاتی حریم خصوصی است.
5. حوزه‌ی ارتباطی: که به «حق اشخاص در امنیت و محرمانه باقی ماندن محتوای کلیه‌ی اشکال و صور مراسلات و مخابرات متعلق به ایشان و اطلاعات مربوط به آن» مرتبط است (اصلانی، 1389، ص 28).
حریم خصوصی نیز از جمله مفاهیمی است که نسبیت در مورد آن مطرح می‌شود؛ زیرا با فرهنگ، اقتصاد، نوع رژیم سیاسی حاکم بر آن کشور مرتبط است؛ از این رو می‌توان گفت حریم خصوصی امری نسبی است که مفهوم آن از کشوری به کشور دیگر ممکن است متفاوت باشد (رحمدل، 1384، ص. 129).

کرامت انسانی

«کرامت انسانی» اصطلاح جدیدی است که چندان نمی‌توان حدود و ثغور آن را به روشنی تبیین کرد. اگرچه واژه‌ی «کرامت» در ادبیات دینی ما وجود داشته است، رایج شدن آن در اصطلاحات حقوق و علوم انسانی، پس از رواج اصطلاحات مربوط به حقوق بشر است. این واژه از کلمه‌ی «Dignity» در انگلیسی گرفته شده و آنچه در متون انگلیسی و نوشته‌های مربوط به حقوق بشر آمده، همین واژه است که در فارسی از آن به حیثیت، کرامت و یا منزلت انسانی یاد می‌شود.
این کلمه در قرآن کریم، در آیه‌ی هفتاد سوره‌ی اسرا نیز به کار رفته و آیه‌ی مذکور در این سوره بیانگر امتیازی است که بنی‌آدم در مقایسه با دیگر موجودات دارد؛ آنجا که فرمود: «وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلًا: ما آدمیزادگان را گرامی داشتیم و آن‌ها را در خشکی و دریا (بر مرکب‌های راهوار) حمل کردیم و از انواع روزی‌های پاکیزه به آنان روزی دادیم و آن‌ها را بر بسیاری از موجوداتی که خلق کرده‌ایم برتری بخشیدیم».
به هرحال، وقتی خداوند بعد از آفرینش انسان، خود را بهترین خلق کنندگان می‌خواند و می‌فرماید: «فتبارک الله احسن الخالقین»، گویای آن است که انسان مهم‌ترین دستاورد خلقت و برترین موجودی است که به دست حق تعالی آفریده شده است. به طور کلی، از آنچه در کلمات و بیانات فلاسفه‌ی اسلامی و یا متون دینی ما درباره‌ی انسان آمده است، دانسته می‌شود که انسان فی‌نفسه و با مشخصه‌هایی که دارد، موجودی باارزش، محترم و برخوردار از کرامت و منزلت است و خداوند با خلق این موجود، او را به صفات خویش متخلق کرده و جانشین خود بر روی زمین قرار داده است؛ چنان که در قرآن کریم می‌خوانیم: «وَ إذ قالَ رَبُّکَ لِلمَلائِکَهِ إنّی جاعِلٌ فِى الأَرضِ خَلیفَه» یعنی می‌خواهم موجودی را بیافرینم که صبغه‌ی خلافت الهی داشته باشد.
در مجموع، خداوند انسان را موجودی ارزشمند معرفی می‌کند؛ از این رو، هر انسانی که به وجود می‌آید، فی‌نفسه احترام دارد و از منزلت و کرامت ذاتی برخوردار است و مطابق با همین شأن و منزلت نیز باید با او رفتار کرد؛ اعم از اینکه این کرامت و حرمت را امری ذاتی و مربوط به طبیعت و سرشت خود آدمی بدانیم، یا اینکه گفته شود این ویژگی را خداوند به او عطا نموده است.
بحث‌های مربوط به حقوق بشر باعث شد که این اصطلاح رایج شود، چنان که اکنون در تمامی اسناد مربوط به حقوق بشر، اصطلاح کرامت و منزلت انسانی وجود دارد؛ از این‌رو، در متن و یا مقدمه اسنادی چون: اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر، میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی، میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی و اجتماعی، کنوانسیون رفع تبعیض نژادی، کنوانسیون منع شکنجه، کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان، کنوانسیون حقوق کودک، کنوانسیون چهارگانه‌ی ژنو و حقوق بشر دوستانه، به موضوع کرامت انسانی (Dignity) اشاره شده است.

کانون خانواده

جامعه‌ی بزرگ انسانی از واحدهای کوچکتری شکل می‌گیرد که قدیمی‌ترین و طبیعی‌ترین آن خانواده است که از آغاز زندگی بشر وجود داشته است. خانواده هسته‌ی مرکزی اجتماع و کانون حفظ سنن ملی و مرکز رشد عواطف و احساسات است. این واحد همانند سنگ بنای اول ساختمان اجتماع است که هرچه از استحکام بیشتری برخوردار باشد، به استحکام بیشتر جامعه منجر خواهد شد. لذا خانواده در حفظ و گسترش قدرت ملی و نیز انحطاط و تباهی ملت‌ها نقش اساسی دارد، چنان که به لحاظ اهمیت خانواده، در اصل دهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده است: «از آنجا که خانواده واحد بنیادی جامعه‌ی اسلامی است، همه‌ی قوانین و مقررات و برنامه ریزی‌های مربوط باید در جهت آسان کردن تشکیل خانواده، پاسداری از قداست آن، و استواری روابط خانوادگی بر پایه‌ی حقوقی و اخلاقی اسلامی باشد» (اشرفی، 1375، ص. 15).
دقت در آیات قرآن و روایات نشان می‌دهد که خانواده در اسلام به عنوان کانون پدیدآورنده‌ی آرامش و مهربانی از اهمیت به سزایی برخوردار است. در این میان، نقش والدین و تأثیر خاندان و تأثیرات نسل‌های گذشته، جایگاه ویژه‌ای را به خود اختصاص داده است. این موضوع در رشته‌ها و علوم متعددی از قبیل: جامعه شناسی، روانشناسی، جرم‌شناسی، و علوم تربیتی مورد توجه است.

تأثیرات منفی عملیات پنهان بر متغیرهای تحقیق

1. سلب حق حیات (قتل)

یکی از مصادیق انجام عملیات پنهان، اقدام سرویس‌های اطلاعاتی برای ترور مخالفان است. این ترورها ممکن است به صورت انفرادی و یا با بمب‌گذاری در محل استقرار، تجمع یا تردد فرد یا افراد مورد نظر انجام پذیرد.
در ترورهایی که با استفاده از مواد منفجره که بعضاً برای اطمینان از موفقیت عملیات با قدرت انفجار بالا صورت می‌گیرد، به طور حتم، افراد بی‌گناه دیگری نیز که در صحنه‌ی عملیات حضور دارند، قتل عام و از حق مسلم حیات محروم خواهند شد.
دین مبین اسلام (با توجه به موارد مندرج در بند قبل) با انجام این گونه اعمال مخالف و بالطبع، از طرح‌ریزی و اجرای چنین عملیات‌هایی ممانعت به عمل خواهد آورد؛ برای نمونه، در روز چهاردهم فوریه 2005، زمانی که خودروی حامل رفیق حریری از جلوی هتل «سن جورج» گذر می‌کرد، ون میتسوبیشی‌ای که حامل مواد منفجره بود، ناگهان منفجر شد. به دنبال این انفجار انتحاری، رفیق حریری و 21 نفر از همراهان او کشته و 231 نفر دیگر زخمی شدند.

2. ورود به حریم خصوصی افراد

مهم‌ترین تأثیر منفی عملیات‌های پنهان بر افراد جامعه، ورود بی‌چون و چرا به حریم خصوصی آن‌هاست. مهم‌ترین کارکردهای سازمان‌های اطلاعاتی، یعنی: جمع‌آوری اخبار و اطلاعات، ضداطلاعات و اقدام پنهان، مستلزم تجاوز آن‌ها به لایه‌های خصوصی زندگی آحاد جامعه است و در صورتی که کنترل لازم اعمال نگردد و این کارکردها به صورت افراطی توسط هیئت حاکم به کار گرفته شوند، با حوزه‌هایی مهم از حریم خصوصی نظیر: حوزه‌ی فضایی، اطلاعاتی و ارتباطی تداخلی پیدا می‌کنند.
سرویس‌های اطلاعاتی با دشمنانی مواجه است که در فضای جامعه و به عنوان بخشی از مردم جامعه در حال زندگی هستند و اقدامات ضد امنیتی خود را نیز با هدایت گروه‌های معاند و یا سرویس‌های اطلاعاتی دشمن انجام می‌دهند. این افراد بالطبع دارای ارتباطات غیر امنیتی با سایر افراد (خانواده، خویشان، معاشرین و غیره) هستند و اقدامات سرویس اطلاعاتی خودی می‌تواند حریم خصوصی اطرافیان سوژه را نیز تحت‌الشعاع قرار دهد.
همچنین بخشی از اقدامات سازمان‌های اطلاعاتی جنبه‌ی پیشگیرانه دارد که از طریق کنترل عمومی افراد جامعه به منظور کسب سرنخ و یا حصول اطمینان از سلامت امنیتی آنان صورت می‌پذیرد. این بخش از اقدامات سازمان اطلاعاتی بیشترین ورود بدون توجیه به حریم خصوصی افراد را دربردارد.
برای نمونه، «سازمان امنیت ملی آمریکا سیستمی را ساخته که قادر است تمامی تماس‌های تلفنی را در کشوری دیگر ضبط کند». این گزارش را روزنامه‌ی انگلیسی زبان «واشینگتن پست» به نقل از شماری از آگاهان و با توجه به اسناد ارائه شده از سوی ادوارد اسنودن، پیمانکار پیشین سازمان امنیت ملی آمریکا منتشر کرده است. در تازه‌ترین ادعای ادوارد اسنودن که به روسیه پناه برده است، مکالمات ضبط شده در این سیستم می‌تواند به مدت یک ماه بررسی شود.
در نمونه‌ی دیگر، فیلیپ کئو، مدیر اسبق جامعه‌ی اطلاعاتی یونسکو نکاتی تکان‌دهنده را در حمایت از حریم خصوصی گوشزد کرده است. وی حرمت زندگی خصوصی اشخاص را یکی از مهم‌ترین مسائل حقوق بشر در هزاره‌ی سوم می‌داند و یادآور شده است که ایالات متحده آمریکا با همکاری کانادا، استرالیا، انگلستان، و نیوزیلند از شبکه‌های اطلاعاتی‌ای که در اختیار دارند، با شنود، کنترل و پردازش اطلاعات روزانه بیش از سه میلیارد پیام تلفنی، دورنگار، و پست الکترونیکی در سراسر دنیا استفاده می‌کنند و هرگونه حرکت و فعالیت افراد در خانه، محل کار، یا هر جای دیگر را تحت کنترل دارند (معتمدنژاد، 1389، ص. 332-333).
دین مبین اسلام احترام ویژه‌ای برای حریم خصوصی افراد قائل است و در این گونه موارد از انجام عملیات پنهان ممانعت به عمل می‌آورد. البته باید درنظر داشت که دو اصل اساسی یعنی: حفظ اسلام و حفظ نظام، ورود محدود به این حریم را با استفاده از احکام ثانویه توجیه می‌کند.

3. رعایت نکردن کرامت انسانی

در روند اجرای مصادیقی از عملیات پنهان، آنچه رعایت نمی‌گردد، کرامت و شخصیت افرادی است که عملیات در خصوص آن‌ها و یا در حریم خصوصی آن‌ها در حال اجراست.
می‌توان این‌گونه بیان نمود که مبحث کرامت انسانی اعم از سه موضوع پیش گفته (حق حیات، حریم خصوصی، و کانون خانواده) است و آنچه در همه‌ی این موضوعات تحت‌الشعاع قرار می‌گیرد، همین کرامت و شخصیت انسانی است. سازمان‌های اطلاعاتی به منظور رسیدن به اهداف امنیتی خود فقط به هدف می‌نگرند و به پیش می‌روند، غافل از اینکه در مسیر خود، انسان‌های زیادی را از نظر روحی، روانی، و شخصیتی قربانی مأموریت خود می‌کنند.
به این گزارش در خصوص شکنجه‌ی متهمان از سوی سازمان اطلاعاتی آمریکا توجه نمایید: مأموران سیا، پاهای متهمان را به زمین و دست‌های آن‌ها را محکم به زانو بسته بودند و زندانیان مجبور بودند چند روز پیاپی در همین حالت، آن هم اغلب بدون غذا و برخی از آن‌ها با بدن لخت تحمل کنند. در صورتی که زندانیان در این حالت به خواب می‌رفتند، شکنجه‌گران سیا به صورت آن‌ها آب پاشیده و در صورت وخیم شدن حال متهم در این حالت، مأموران شکنجه، زندانی را در حالت درازکشی و در یک وضعیت نامطلوب محکم می‌بستند تا خوابیدن برای وی سخت شود. به علاوه، بازجویان موسیقی و سروصدای بلند را در محل اقامت متهم پخش می‌کردند.
روزنامه‌ی «لس آنجلس تایمز» با استناد به یادداشت‌ها و پروتکل‌های وزارت دادگستری آمریکا، جزئیات تکان‌دهنده و جدیدی درباره میزان عملی کردن این روشی‌های شکنجه در دوره‌ی «جورج بوش» رئیس جمهور سابق آمریکا منتشر کرده است که محرومیت از خوابیدن یکی از این روش‌های مأموران سیا است که در بازجویی از متهمان بسیار از آن استفاده کرده‌اند.
بر پایه‌ی این یاداشت‌ها، مأموران سیا متهمان را بیش از مدت مشخص شده شکنجه می‌کردند. بازجویان سیا در یک مورد، 25 نفر از متهمان را یازده روز از خوابیدن محروم می‌کنند؛ اما پس از آن، حداکثر زمان روش شکنجه محرومیت از خوابیدن به هفت روز ممتد کاهش یافته است.
دین مبین اسلام، رعایت کرامت انسان‌ها را سرلوحه‌ی تعلیمات خود قرار داده و مصادیق زیادی از آن در قرآن کریم، سنت نبوی و سیره‌ی ائمه‌ی اطهار (علیهم السّلام) به چشم می‌خورد.
یکی از اختصاصات این مبحث که آن را با سایر موضوعات مطرح شده متفاوت می‌سازد، توجه به کرامت انسان بدون در نظر گرفتن متهم، مرتبط و یا سایر مفاهیم قضایی است. به عبارت دیگر، سوژه‌ها و متهمان امنیتی نیز (جدای از مورد اتهامی) شخصیت دارند و باید با آن‌ها همچون انسان رفتار کرده تا در دادگاه صالحه به جرم آن‌ها رسیدگی شود.
آنچنان که در روایات آمده، حضرت علی (علیه السّلام) به فرزند خود امام حسن (علیه السّلام) در مورد نحوه‌ی رفتار با ابن‌ملجم این‌گونه سفارش می‌کند که «از همان غذایی که به من می‌دهید به او هم بدهید. اگر مُردم، او را به همان شکل که به من ضربت زده قصاص کنید و اگر زنده ماندم، خودم در مورد وی تصمیم خواهم گرفت».
اصول اسلامی و مبانی فقه شیعه از انجام عملیات‌های پنهان که در آن به کرامت انسان‌ها توجه نگردد منع کرده و در این خصوص، محدودکننده‌ی عملیات پنهان است.

4. سلب آزادی‌های فردی

یکی دیگر از شاخصه‌هایی که انجام عملیات پنهان به طور غیرمستقیم بر روی آن تأثیر منفی می‌گذارد، سلب و یا ایجاد محدودیت در آزادی‌های افراد جامعه است. این محدودیت‌ها می‌تواند از نیازهای اولیه‌ی زندگی فردی تا آزادی‌های ثانویه، همچون: آزادی بیان و آزادی مطبوعات را شامل شود.
این مبحث دارای شباهت‌های معنایی و عملی با موضوع بند دو بوده و به همین دلیل، بیش از این بدان پرداخته نمی‌شود.

5. فروپاشی کانون خانواده

تشکیل خانواده و توجه به آن، یکی از مقدماتی‌ترین اصول دین مبین اسلام است که در قرآن و روایات به آن توجه زیادی شده است.
در عملیات‌های پنهان، به متهم امنیتی فقط به عنوان یک فرد و به صورت انفرادی نگریسته شده است. در صورتی که او دنباله‌ای به نام خانواده به همراه خود داشته که نحوه‌ی برخورد با او، به طور مستقیم وضعیت خانواده‌اش را نیز تحت الشعاع قرار می‌دهد.
اسلام و همچنین فقه شیعی اجازه نمی‌دهد که به بهانه‌ی برخورد با یک مورد اتهامی، کانون خانواده‌ی متهمان از هم پاشیده شود و این از هم گسیختگی‌ها به تدریج بنیان‌های جامعه‌ی اسلامی را سست نماید.

نتیجه‌گیری

انجام عملیات پنهان برای رسیدن به اهداف اطلاعاتی و امنیتی کشورها از نیازمندی‌های اجتناب‌ناپذیر است و به عبارتی، نمی‌توان کارکرد سازمان اطلاعاتی را جدای از آن تصور نمود.
عملیات‌های پنهان در کشورهای مختلف، متأثر از نظام حکومتی و ایدئولوژی حاکم بر آن کشور است و هرچند در کلیات با یکدیگر شباهت دارند، در جزئیات اجرایشان با یکدیگر متفاوتند. به طور حتم، اجرای عملیات‌هایی که از سوی یک سرویس اطلاعاتی هدف‌گرا همچون رژیم اشغالگر قدس که از هیچ کوششی برای ترور، قتل عام، ربایش مخالفان خود دریغ نمی‌کند و هیچ چیز را مانع رسیدن خود به اهدافش نمی‌داند، با نحوه‌ی اجرای عملیات‌های پنهانی که از سوی وزارت اطلاعات کشور جمهوری اسلامی ایران طرح‌ریزی و اجرا می‌گردد، تفاوت‌های بسیاری دارد.
دین مبین اسلام، آموزه‌های زیادی در زمینه‌ی برخورد و رفتار با انسان‌ها داشته است؛ از جمله: حق حیات انسانی، آزادی‌های فردی، حریم خصوصی، کرامت انسانی، و کانون خانواده.
رعایت نشدن این اصول در انجام عملیات پنهان می‌تواند ضربات جبران‌ناپذیری را بر پیکره‌ی جامعه‌ی اسلامی بگذارد و چهره‌ی اسلام را در بین سایر ملل و ادیان مخدوش نماید. ذکر این نکته ضروری است که دو اصل «حفظ اسلام» و «حفظ نظام اسلامی» از اصول اساسی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است که سرلوحه‌ی کار سازمان‌های اطلاعاتی کشور است؛ ولی رسیدن به این هدف باید در چهارچوب اصول اسلامی و فقه شیعی باشد تا جامعه‌ی اسلامی را از گزندها، آسیب‌ها و بعضاً خودسری‌ها و خودرأی‌ها محفوظ نگه دارد.
رعایت اصول لازم‌الرعایه شرعی، در ظاهر محدودیت‌های زیادی را در طرح‌ریزی و اجرای عملیات پنهان ایجاد می‌کند؛ اما باید به این موضوع توجه کنیم که هدف از این محدودیت‌ها، سنگ‌اندازی در اجرای مأموریت نیست، بلکه آنچه مورد تأکید است، رعایت کرامت انسانی است. جامعه‌ای که خود را ملزم به رعایت اصول انسانی بداند و این اصل را در بین افراد نهادینه کند، با جرم و جنایت‌های کمتری روبه‌روست و بالطبع، با ثبات و انسجامی که از رهگذر همین موضوع ایجاد می‌گردد، چالش‌های امنیتی داخلی کمتری را نیز مشاهده خواهد کرد و دشمنان نیز در برخورد با آن کشور، جوانب احتیاط بیشتری را رعایت خواهند کرد.
با توجه به مطالب پیش گفته، این گونه نتیجه گیری می‌شود که آموزه‌های دینی محدودکننده‌ی انجام عملیات پنهان هستند؛ ولی این محدودیت‌ها در راستای تقویت کرامت انسانی و مبانی جامعه‌ی اسلامی است که می‌تواند نتایج ثبات بخش بیشتری را به دنبال داشته باشد.

پی‌نوشت‌ها:

1. سازمان حفاظت اطلاعات ارتش ج ا. ایران (حفاظت اطلاعات نزاجا).
فهرست منابع:
- اشرف حجتی، غلامرضا (1375). «قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران»، تهران، کتابخانه‌ی گنج دانش.
- معتمدنژاد، کاظم (1389). «جامعه‌ی اطلاعاتی»، نشر میراث قلم، چاپ دوم.
- رحمدل، منصور (1384). «حق انسان بر حریم خصوصی»، مجله‌ی دانشکده‌ی حقوق و علوم سیاسی، شماره‌ی 70، زمستان 1384.
- اصلانی، حمیدرضا (1389). «حقوق فناوری اطلاعات»، نشر میزان، چاپ دوم.
- انصاری، باقر (1386). «حقوق حریم خصوصی»، نشر سمت، چاپ اول، زمستان.

منبع مقاله :
چیت‌سازان، امیرحسین، (1388)، آموزش عالی درگستره‌ی تاریخ و تمدن اسلامی، تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، چاپ اول.