بررسی شیوههای اطلاعاتی در قرآن کریم
مقدمه
قرآن تنها کتاب آسمانی است که عین وحی است و هیچگونه تصرفی در آن نشده و از مبدأ اعلی به قلب پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) نازل شده است. در طول چهارده قرن، از زمان نزول قرآن تاکنون، هیچ فرد یا گروهی نتوانسته است مشابه آن یا حتی یک آیه مثل آن را بیاورد (قرآن، هود: 13). این مصونیت تا پایان جهان از سوی خداوند تضمین شده (قرآن، یوسف: 63)، نسخهی شفابخش فرد و اجتماع است، تمسک بدان موجب رستگاری، و عدم تمسک موجب گمراهی است (اسلامی، 1385).قرآن در بیش از 750 آیه معتقدان را به مشاهده، اندیشه و تأمل برای تحلیل، درک و فهم طبیعت، تاریخ و جوامع انسانی تشویق میکند. مفهوم ذکرشده از حکومت، بر این واقعیت استوار است که اسلام، نظام جامع و منسجمی برای زندگی است. اسلام جهان را به گونهای مصنوعی و مستبدانه به اجتماعی و دنیوی، یا مذهبی و سکولار تقسیم نمیکند. در اسلام، دین و حکومت یک اتحاد انداموار هستند که در یک سازگاری جدانشدنی اجتماعی و سیاسی به هم پیوستهاند (جمعی از نویسندگان و پژوهشگران، 1386).
امروزه واژهی امنیت، حوزهی معنایی وسیعی پیدا کرده است و بحث اطلاعات نیز در کنار این بحث، مقولهی مفصل و پردامنهای است که حوزههای تخصصی خود را دارد و اطلاعات و دستگاههای اطلاعاتی در ایجاد امنیت و آرامش در حکومت و جامعه تأثیر به سزایی دارند و نقش نظامهای اطلاعاتی موفقی در ایجاد امنیت بر کسی پوشیده نیست (کیخا، 1385).
امنیت از نیازهای اولیه و خواستههای به حق جامعهی بشری به حساب میآید؛ زیرا در سایهی امنیت، شکوفایی استعداد، خلاقیتها، و رشد و بالندگی تمدنها محقق میشود و در نبودِ آن، تمدنها به زوال میگراید. میتوان گفت در فرهنگ قرآن، امنیت از مفهوم وسیع، دربرگیرنده، متوازن، و عمیقی برخوردار است که شامل تمام حوزههای زندگی انسان (مادی و معنوی، فردی و اجتماعی، داخلی و خارجی، سیاسی و اقتصادی) میشود. امنیت در مفهوم قرآنی آن، در سایهی تقوا، توکل، احترام به حقوق دیگران، اجرای قسط و عدالت، برابری و برادری، دفاع و حمایت از مظلوم و محروم، برخورد با مفسد و مجرم، دفع فقر و مسکنت، تأمین معیشت و رفاه، حفظ آزادیهای مشروع مردم و حاکمیت معیارهای انسانی و الهی امکانپذیر است. در قرآن، هدف و مراجع همهی تلاشهای انسان، کمال و رسیدن به امنیت دانسته شده است (جمعی از نویسندگان و پژوهشگران، 1386).
هستی، امانتدار راز الهی و خزانهی اسرار ذات لایزال است و آنچه به تجلی و ظهور رسد، پرتوی از ذخایر معدن عظمت اوست. آیا تاکنون از خود پرسیدهاید که چرا جانداران قبل از آمدن به این دنیا، دورهای را در ستر و خفا سپری میکنند و پس از آن پا به عرصهی ظهور مینهند؛ آیا این دوره، مقدمهای بر زندگی اسرارآمیز آنها و تمرینی برای تربیت روح پردهداریشان نیست؟ آیا این سر و علانیتی که در تکالیف منظور شده است، آدمی را از وجود جهان دیگری
حضور یابد و شخصیت و سابقهای در جهان اسرار و حضور و نمودی در دنیای ماده و نمادها داشته باشد؟ (رضوان طلب، 1384).
آری، جهان هستی به دو بخش کلی تقسیم میشود: «ناگفتهها و ناگفتنیها، سترها و رازها» و «ظهور و نمودها، گفتنیها و بروزها». بنابراین، دستگاه اطلاعاتی مقتضای طبیعت و ندای خلقت است. حواس پنجگانه، عقل حافظه و هوش، همه و همه ابزار کسب، پردازش، حفظ و تحلیل اطلاعاتند. انسانها به طور طبیعی، بخشی از اطلاعات خود را همچون گنجی پنهان میدارند و به نظر آنان، همین اطلاعات پنهانی، نقش اصلی را در زندگی و سرنوشت آنان ایفا میکند، همان گونه که بشر به طور فطری و از اولین روز خلقت میکوشد که بر گنجینهی اطلاعات خود بیفزاید و متناسب با امکانات و توان و تدبیر خود در این مسیر قدم میگذارد. طفل میکوشد که از محیط اطراف خود اطلاع کسب کند و حقیقت اشیا را برای خود روشن سازد و هرچه بزرگتر میشود، تدابیر و کنشهای اطلاعاتی او، چه در مسیر کسب خبر و چه در حفظ و نگهداری آن، شکل معقولتری به خود میگیرد (همان).
کودک، خود و مصالح خود را در چند قطعه اسباب بازی و مقداری خوراکی مورد علاقهاش خلاصه میکند؛ از این رو، میکوشد از چگونگی دسترسی به آن اطلاع کسب کند و در صورت دستیابی به اطلاعات مربوط، آنها را از دیگر همسالان خود پنهان میکند و به مقتضای سن که مصالح او تغییر میکند، تدابیر او شکل کاملتری به خود میگیرد (همان).
بدینسان، اطلاعات در هریک از مقاطع زندگی انسانها حساسیت ویژهای دارد و نقش خود را ایفا میکند، تا آن زمان که جامعهی فردی به یک سازمان و حوزهی عمومی تبدیل شود. در اینجا، به مقتضای گسترهی سازمان، حساسیت و اهمیت اطلاعات و اسرار به طور تصاعدی بالا میرود. وقتی میدان عمل به ظرفیت یک کشور و یک ملت گسترش یافت، لحظهای غفلت و بیخبری، این ناوگان عظیم را به فنا و نابودی میکشاند. باید همهی امکانات برای دریافت روان و سریع اطلاعات و همهی توان در جهت تنظیم ابتکار یا عکسالعمل مناسب به کار گرفته شود (رضوان طلب، 1384).
متأسفانه سازمانهای اطلاعاتی در نظامهای جاسوسی دنیا همانند چشمی هستند که جز به معصیت و گناه گشوده نشده است؛ از اینرو، در جوامع دیگر نیز تفسیر و قضاوت در مورد کاربرد و اهمیت آن متناسب با آن سابقهی ذهنی آلوده و تاریک است؛ در حالی که این چشم، ابزار کارآمدی است که در محیط و زمینهی سالم، اقامهی هر امر مقدس و معروف و هر خیر و برکتی به آن بستگی دارد، مشروط بر آنکه کارگزاران این امر مقدس دارای نیتها و انگیزههای خدایی باشند، نه آنکه برای تشفی خاطر و به منظور انتقامجویی، کار روی سوژهای آغاز شود که در این صورت، در نخستین گام، معصیت و آلودگی و غیبت و سوءظن و اتهام و آزار و بدگویی است و در نهایت، حاصلی جز خشم و غضب ذات باری تعالی ندارد و توصیفی جز همان سازمان جاسوسی خشن و دیکتاتوری از آن نمیتوان ارائه کرد. اینجاست که اهمیت بررسی و استفاده از شیوههای اطلاعاتی در قرآن مشخص میگردد (همان).
1. کلیات
1-1. بیان مسئله
مسئلهی امنیت و شیوههای اطلاعاتی از همان شروع خلقت حضرت آدم (علیه السّلام) مطرح بوده است و تا زمان نبی خاتم (صلی الله علیه وآله وسلم) و ائمه (علیهم السّلام) ادامه داشته و تا اطلاعات نظامی جدید (از قرون وسطی تاکنون) اهمیت خود را نشان داده است که از آن جمله میتوان به تلاشهای اطلاعاتی پیش از میلاد مسیح، مصریان قدیم، داستان حضرت موسی (علیه السّلام) در عهد عتیق در 1480 ق. م و یا روزگار رامسس دوم در 1894 ق. م، اعراب پیش از اسلام، اهتمام پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) و فرماندهان اسلام به اطلاعات، تلاشهای اطلاعاتی در دورهی امپراتوری چنگیزخان، و دوران عصر رنسانس تا سازمانهای اطلاعاتی کنونی اشاره کرد (مناصره، 1384).امروزه با توجه به اهمیت و حساسیت کار اطلاعاتی، پیچیدهترین و دقیقترین نظامها در تشکیلات اطلاعاتی وجود دارند. علی رغم همهی تلاشها و تدابیری که در این مسیر به کار میرود، بسیاری از اطلاعات و اخبار از دید مأموران کارآزموده، کارآگاهان، شنودها و سیستمهای پیچیدهی کسب خبر و اطلاع رسانی مراکز امنیتی و اطلاعاتی پوشیده میماند و یا اینکه سازمانهای اطلاعاتی بر اساس موازین انسانی و قانونی و در محیط سالم و به دور از انتقام و آلودگی و معصیت فعالیت نمیکنند. با بررسی پروندهی نظامهای اطلاعاتی، موفقترین ساختار در سیستم ساده، ابداعی و ابتکاری حکومت پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) دیده میشود. شاید مهمترین دلیل آن، استواری این سیستم بر پایهی سازمان اطلاعاتی مردمی و ابتکارات شخص مسئول حکومت و حرکت در مسیر آموزههای قرآنی و دینی باشد (رضوان طلب، 1384).
در بیان اهمیت موضوع همین بس که در آیات قرآن و روایات ائمهی معصومین (علیهم السّلام) نیز به این مطالب اشاره شده است و حتی در کلام بسیاری از بزرگان انقلاب اسلامی همچون: حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری نیز در این خصوص مطالبی جاری گردیده است؛ برای نمونه، کتاب آسمانی ما در مواردی به اهمیت امور اطلاعاتی در ضمن بیان قصص قرآنی اشاره دارد (همان).
امام صادق (علیه السّلام) میفرماید: نزد ما (خاندان عترت و طهارت) رازی از رازهای الهی و علمی از دانش پروردگار است که به خدا قسم، نه ملائکهی مقرب و نه انبیاء مرسل و نه مؤمنین آزموده از آن اطلاعی ندارند و غیر از ما کسی آن را فرانگرفته است (کلینی، اصول کافی، چاپ اول).
مقام معظم رهبری میفرمایند: مصداق دیگر، کار با ظلم و گناه است. با گناه و ظلم هیچ کاری پیش نمیرود. بهترین شیوه کارهای صحیح، سالم، پاکیزه و خدایی است (1389/12/12).
ایشان در جای دیگری نیز میفرمایند: در کدام کتاب آسمانی در اولین خطاب، به علم، به قلم، به تعلیم، توجه شده و اهمیت داده شده است؟ و امروز اگر دنیای غرب در کار علم و پیشرفت علمی موفقیتی دارد، کدام مورخ و مطلع با انصافی است که تصدیق نکند که این را از دنیای اسلام گرفته است (مؤسسهی فرهنگی حدیث لوح و قلم، 1391).
امروزه امنیت و اطلاعات، از حوزهی امنیت شخصی و روانی تا امنیت اجتماعی و ملی و فراملی را دربرمیگیرد. گاهی آیندهی دولتها و ملتها به فعالیتهای سازمانهای اطلاعاتی وابسته است. اختراعات نوین و تحول وسایل نقلیه و ارتباطات، دامنهی فعالیتهای دستگاههای اطلاعاتی را در مقایسه با گذشته گستردهتر ساخته است (مناصره، 1384).
توجه به بحث شیوههای اطلاعاتی به ویژه بر اساس موازین دینی و آموزههای قرآنی باعث تقویت عملکرد و پیشبرد اهداف سازمانهای اطلاعاتی، موفقیت حکومت و دولت و نظام مربوط در عرصهی بینالمللی، ایجاد امنیت و آرامش، عدم غافلگیری دشمن و مقابله با نظامهای پیچیدهی اطلاعاتی او، تهدیدات جاسوسی، و براندازی دشمن میگردد (رضوان طلب، 1384).
لذا در جهت رسیدن به این نقطهی این تحقیق، به این مسئله پاسخ داده خواهد شد که شیوههای اطلاعاتی در قرآن کریم کدامند و این موضوع مورد تجزیه و تحلیل و بررسی قرار خواهد گرفت.
2-1. اهمیت و ضرورت تحقیق
اطلاعات و نظامهای اطلاعاتی از پایههای اصلی قدرت و ثبات حکومت اسلامی است که با مراقبتهای دائم و زیر نظر داشتن حرکات دشمنان اسلام و کارشکنی بدخواهان، حکومت را در اجرای عدالت یاری میدهد. قرآن و سیرهی پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) و امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) و امام حسن (علیه السّلام) در دوران حکومتشان بهترین دلیل بر اهمیت این مسئله است (همان).فلسفهی وجودی سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی را میتوان در سه دلیل عقلی، قرآنی و روایی تقسیمبندی نمود که در ادبیات نظری به همراه مستندات قرآنی به آنها پرداخته خواهد شد (پژوهشکدهی علوم اسلامی امام صادق (علیه السّلام)، 1393).
انقلاب اطلاعاتی چهرهی جنگهای امروزین را دگرگون کرده است. دیگر ارتشهای عظیم در سنگرها به جنگهای فرسایشی اشتغال ندارند، بلکه جای آنان را نیروهای مکانیزهی کوچکی گرفتهاند که بر اساس اطلاعات لحظه به لحظه دریافتی از ماهوارهها و حسگرهای درون میدان نبرد با سرعتی شگفتآور به نقاط استراتژیک دشمن یورش میبرند. برنده در نبردهای آینده کسی است که بتواند با استخراج دقیقترین اطلاعات و تحلیل به موقع آنها، نیروهای خودی را به سمت نیروهای دشمن هدایت نماید و پیروزی را کسب کند؛ لذا کسب و جمعآوری اطلاعات و حفاظت از آن یکی از ضروریات است. در غیر این صورت، دشمن هرچه سریعتر به اطلاعات دسترسی خواهد یافت؛ با غافلگیری، هواپیماها و موشکها را در آشیانه زمینگیر خواهد کرد؛ و ارتباط فرماندهان را نیز در تمام ردههای فرماندهی قطع، و فرامین شبیهسازی شدهای را جایگزین خواهد نمود (رحیمی، 1387).
حضرت امام خمینی (رحمةاللهعلیه) میفرمایند: انسان در هر موردی باید روی موازین شرعی عمل کند و کار صواب را انجام دهد. باید افراد اطلاعات مستقل، منزه و متقی باشند (دیدار با وزیر، معاونان و مدیران وزارت اطلاعات، 1363/12/19). ایشان در جای دیگر فرمودهاند: فرق است بین سرباز گمنامی که قدرتهای مادی دنیا به آن فخر میفروشند با سرباز گمنامی که پروردهی اسلام و مکتب توحید است که انگیزهی آنان تحصیل قدرت و اکثراً ستمکاری است و انگیزهی اینان خدا و طلب حق است (بیانات به مناسبت دستگیری سران حزب توده، 1362/02/14). مقام معظم رهبری نیز میفرمایند: جنگ واقعی امروز، جنگ اطلاعاتی است (دیدار با گروهی از کارکنان وزارت اطلاعات، 89/12/12) و در جای دیگر اشاره میکنند: از دانش این رشته (اطلاعات) بیشترین بهره را ببرید. دانشکدهی شما حقیقتاً مرکز دانش و اطلاعات و تحقیقات است. جوانها یاد بگیرند، اساتید زحمت بکشند و محققان پژوهش کنند. امروز اطلاعات، یک علم پیشرفته است (دیدار با فرماندهان حفاظت اطلاعات ارتش، 1379/04/22).
در نتیجه، از مجموع مباحث پیش گفته میتوان دریافت که نخست، ضرورت و اهمیت سازمانهای اطلاعاتی چیست و دوم، احصاء شیوههای اطلاعاتی از قرآن و سیرهی پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) و اهل بیت (علیهم السّلام) چه اهمیت و ضرورتی در موفقیت و پیشبرد اهداف نظامهای اطلاعاتی و ایجاد امنیت، آرامش و ثبات در جامعه دارد و در واقع، با این رویکرد کشور را به سمت قلههای اقتدار و صلابت همه جانبه پیش برد (پژوهشکده اطلاعات، 1393).
3-1. اهداف تحقیق
هدف اصلی
بررسی شیوههای اطلاعاتی در قرآن کریماهداف فرعی
1. جایگاه اطلاعات و امنیت در قرآن؛2. مفهوم اطلاعات و امنیت در قرآن؛
3. ضرورت الگوبرداری از آیات قرآن در جهت احصاء شیوههای اطلاعاتی مطلوب و مؤثر؛
4. تبیین و آشنایی با شیوههای اطلاعاتی در قرآن و احصاء شیوههای اطلاعاتی مؤثر و مطلوب بر اساس آموزههای قرآنی و دینی در جهت پیشبرد اهداف اطلاعاتی و کیفی سازی مأموریتهای اطلاعاتی و ایجاد امنیت و اقتدار و ثبات در حکومت اسلامی.
سؤالهای تحقیق
سؤال اصلیشیوههای اطلاعاتی در قرآن کریم کدامند؟
سؤالهای فرعی
1. اطلاعات و امنیت در قرآن چه جایگاهی دارند؟2. مفهوم اطلاعات و امنیت در قرآن چیست؟
3. الگوبرداری از آیات قرآن در جهت احصاء شیوههای اطلاعاتی چه ضرورتی دارد؟
4. شیوههای اطلاعاتی مؤثر و مطلوب بر اساس آموزههای قرآنی کدامند؟
4-1. روش تحقیق
تحقیق حاضر که از لحاظ هدف، کاربردی است و از لحاظ ماهیت تحلیلی توصیفی است، به منظور رسیدن به یک دستگاه اطلاعات قوی بر اساس آموزههای دینی و قرآنی، شیوههای اطلاعاتی در قرآن کریم مورد بررسی قرار گرفتهاند.2. ادبیات نظری
2-1. تعاریف و اصطلاحات
-اطلاع
اطلاع در لغت به آگاهی، احاطه، اشراف بر چیزی یا ظاهر شدن و کشف امری نزد انسان اطلاق میشود (معلوف، 1362 ش).- اطلاعات
واژهی اطلاعات (2) در زبان فارسی در بسیاری از موضوعات ارتباطی، روزنامهنگاری، فناوری، و علمی مورد استفاده و بهرهبرداری قرار میگیرد که این موارد به بخشهای غیرامنیتی و عام اطلاعات مربوط میشود؛ اما در حوزهی امنیتی (3) تعاریف مختلف و متنوعی از منابع مختلف ارائه گردیده است:در حوزهی اطلاعات، به هر نوع داده و خبری گفته میشود که ممکن است پس از پردازش، به اطلاعات تبدیل گردد (میرحبیبی، فشی، 1393).
دانستنیهایی دربارهی پدیدهها، حقایق و وقایع و نیز مدارک، عکسها، نمودارها یا نقشهها و انواع گزارشها که شناخت و معلومات ما را دربارهی محیط داخلی و خارجی و در امور نظامی در مورد وضعیت خودی، دشمن واقعی یا احتمالی و یا منطقهی عملیات افزایش میدهد. اطلاعات دارای انواع گوناگونی است: 1. رزمی؛ 2. راهبردی؛ 3. آشکار؛ 4. پنهان؛ 5. عملیاتی؛ 6. نظامی؛ 7. سیاسی؛ 8. اجتماعی؛ 9. اقتصادی؛ 10. دفاعی؛ 11. امنیتی؛ و 12. اطلاعات طبقهبندی شده (تیم پژوهشگران مرکز مطالعات راهبردی آجا، 1392).
دانشی در مورد دشمن و حریف وجود دارد که هستهی اصلی اطلاعات را جنگ پنهان و خاموش ملتها میداند و آن را نگرش سنتی اطلاعات گویند؛ اما نگرشی دیگر به نام نگرش مدرن به اطلاعات وجود دارد که محصول تحولات نظام بینالملل و انقلاب در تکنولوژی ارتباطی و دیگر حوزههای دانش بشر است (میرمحمدی، 1387).
آگاهیهای مربوط به فعالیتهای نیروهای دشمن یا مخالفان سیاسی، که به طور پنهان به دست میآید (صدری افشار، حکمی، 1382).
واژهی «اطلاعات» به معنای پردازش و گردآوری حقایق، از طریق تحقیقات حقوقی است. از دید علوم انسانی میتوان گفت که اطلاعات چیزی است که عامل ارتباط است؛ چیزی حقیقی، ارزشمند، مفید و کارا که معمولاً با دانش هم طراز میگردد (1997 ,Mowlana).
از دید سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی، اخباری که پس از تجزیه و تحلیل، پرورش و ارزیابی، صحت و سقم آن معلوم شده باشد، اطلاعات نامیده میشود. به عبارت دیگر، نتیجهی حاصل از جمعآوری و پرورش اخبار به دست آمده را اطلاعات گویند (معاونت آموزشی ناجا، 1377).
برخی، اطلاعات را حاصل تجزیه و تحلیل اخبار میدانند و در یک فرمول میگویند: اخبار به اضافهی تجزیه و تحلیل، مساوی اطلاعات. (2008 ,Ratcliffe).
عدهای نیز اطلاعات را وسیلهای برای رسیدن به هدف -که این هدف میتواند امنیت باشد. (Gill and Phythian, 2007).
برخی نیز اطلاعات را مبنا و پایهای برای تولید دانش و آگاهی میدانند و معتقدند که دانش عبارت است از: فرایند یا فعالیتی که از تولید، اندوختن، جمعآوری و اشتراک اطلاعات به دست میآید و برای افزایش معرفت و کارایی سازمان استفاده میگردد (2007 ,Mitchell and casey).
امنیت
الف) بستر واژگانی
امنیت از ریشهی «امن» به معنای آرامش قلب و خاطر جمع بودن است که کلمات «امن»، «امانه»، و «امان» در اصل به یک معنیاند (مفردات) که این کلمات در آیات 125 و 283 بقره، 97 اعراب، 97 آل عمران، و بسیاری از آیات دیگر قرآن آمدهاند (قرشی، 1381 ه.ش).بسامد و توزیع فراوانی کاربرد ریشهی «امن» در قرآن
امن، ایمان، و مشتقات آن 118 بار (62/29 درصد)؛ امنیت و مشتقات آن 64 بار (32/5 درصد)امانت و مشتقات آن (82/2 درصد) - امنه (خواب سبک) دو بار (32/0 درصد)
بر اساس اطلاعات نرم افزار قرآنی قدر، از کل ریشههای یادشده در 337 آیه (با توجه به تکرار برخی از ریشهها در یک آیه) مجموعاً 666 آیه مربوط به ایمان، 54 آیه مربوط به امنیت، و دو آیه مربوط به امانت است؛ یعنی از کل 6326 آیهی قرآن، در 57/11 درصد آنها از این ریشه استفاده شده است. اگر آیات دیگری که در این زمینه اشاراتی دارند گردآوری شوند، رقم مذکور به بیش از 51 درصد هم خواهد رسید (مؤذن جامی، 1378).
واژهی «امن» و مشتقات آن در قرآن به معانی متفاوتی آمدهاند (4): 1. امنیت یافتن و در امان بودن؛ 2. امانت دادن و امین شمردن؛ 3. در باب افعال به معنی ایمن داشتن؛ 4. «امن» به دو معنی الف) ایمنی از عذاب، ب) امنیت و آسودگی؛ 5. آمن (آسوده خاطر، بیترس، و در امان)؛ 6. جای امن؛ 7. امین (امانتدار، راستگو، و مورد اعتماد)؛ 8. «امانه و امانات» به معانی تکالیف، بندگی، فرائض، اوامر، و نواهی الهی؛ و 9. مال سپرده شده (خرمشاهی، 1389).
امنیت در لغت عرب، ضد خوف و به معنای اطمینان و دراصطلاح به معنای طمأنینه و اطمینانی است که خوف و ترس را از انسان در حوزهی فردی، اجتماعی و در همهی میدانهای توسعهی مادی و معنوی برطرف میکند (عماره، 1998).
با توضیحات بالا روشن شد که در بستر واژگانی، امنیت در خود حامل معانی اطمینان، عدم خوف و در امان بودن و نهراسیدن است؛ یعنی از احساس امنیت (حالات و موقعیتهای ذهنی) تا ایمنی و اطمینان خارجی (موقعیتهای عینی و بیرونی) در این واژه نهفته است. بدیهی است امنیت ذهنی و عینی از بعد فردی به امنیت اجتماعی وابسته است و امنیت در این حالت ابعادی چون امنیت شغلی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، قضایی، جانی و حتی امنیت معرفتی و امنیت آنتولوژیک را هم دربرمیگیرد (امنیت آنتولوژیک را آنتونی گیدنز متداول کرده است) (مؤذن جامی، 1378).
ب) بستر مفهومی و اصطلاحی
امنیت به طور کلی مفهومی غیرتوسعهیافته، دو پهلو، مبهم، نارسا، و از نظر ماهیتی جدال برانگیز و از نظر کاراکتر متباین و پارادوکسیکال است. در اصطلاح زبانشناسان، دال (5) امنیت بر مدلولی خاص و ثابت منتهی نمیگردد؛ یعنی هیچ رابطهی ذاتی، ماهوی و سدیدی بین دال و مدلول امنیتی وجود ندارد، بلکه مفهوم امنیت مصادیق خود را از درون گفتمانهای گوناگون (6) میجوید. گفتمانها خود برآمده از هویتهای زبانی هستند و در واقع، از آنچه ویتگنشتاین آن را بازیهای زبانی میخواند متمایز میگردند. لذا گفتمان نیز به صورت مستمر مشمول عدم ثبات و سیالیت شکلی- ماهوی خواهد شد (همان).از نگاهی دیگر، مفاهیمی نظیر «امنیت» به گفتهی ریچارد لیتل، همواره حاوی عنصر ایدئولوژیک هستند. ثقل ایدئولوژیکی گفتمانهای امنیتی، فضای پیچیدهای مرکب از آمیزهها و انگیزههای ارزشی، قدسی، اتوپیایی و اسطورهای را ایجاد نموده و بر ابهام و چندوجهی بودن این مفهوم افزوده است. به تعبیر بوزان (7)، از دیگر ابهامات موجود در مفهوم امنیت این است که علی رغم آنکه واژهی امنیت کاربردی دارد، ادبیات فراهم آمده در این خصوص بسیار غیرمتوازن است (همان).
امنیت، مفهومی مبهم، نسبی و نارساست؛ چه اینکه در برخی تعریفها، فقط کنشهای نظامی در برابر دشمن مورد توجه قرار گرفتهاند. در برخی دیگر، کنشهای نظامی و غیرنظامی، در تعدادی معیار، ملت، و در برخی معیار، دولت است؛ در بعضی نیز احساس امنیت مهم و در مواردی واقعیت امنیت ارزشمند است؛ برخی امنیت ملی را محدود به استقلال و تمامیت ارضی نشان میدهند و بعضی رفاه عمومی، آزادیهای سیاسی و مشارکت اجتماعی را نیز در شمار مسائل امنیت ملی قرار میدهند و گویا همین نتیجه، گروهی از پژوهشگران را از عرضهی تعریفی جامع و کامل ناتوان ساخته است (بهرامی، 1382).
در اینجا به برخی از دیدگاههای خاص دربارهی تعریف امنیت میپردازیم:
والتر لیپمن: (8)
هر ملتی تا جایی دارای امنیت است که در صورت عدم توسل به جنگ مجبور به رها کردن ارزشهای محوری خود نباشد و چنانچه در معرض چالش و بحران قرار گیرد، بتواند با پیروزی در جنگ آنها را حفظ کند.جیاکو مولوچیانی:
امنیت عبارت است از: توانایی رویارویی با تجاوز خارجی.مارتین لارنس: (9)
امنیت تضمین رفاه آتی است.جان مورز: (10)
امنیت به معنی رهایی نسبی از تهدیدهای زیانبخش است.آرنولد ولفرز: (11)
امنیت در بعد عینی آن به معنی نبودِ تهدید برای ارزشهای کسب شده است و در بعد ذهنی مشتمل است بر نبودِ هراس دربارهی اینکه ارزشهای مزبور مورد حمله قرار گیرند.با در نظر گرفتن موارد فوق میتوان گفت امنیت دارای دو عنصر تهدید و فرصت است و برقراری آن منوط به رهایی نسبی از تهدید و بهرهگیری بهینه از فرصتهای اساسی است (کریمایی، 1387).
2- 2. جایگاه و مفهوم اطلاعات و امنیت در قرآن
قرآن کریم از دو راه، اهمیت و جایگاه اطلاعات در نظام اجتماعی انسانها را شرح میدهد. خالق متعال از همان آغاز آفرینش انسان، فرشتگان را برای ثبت و ضبط گفتار و اعمال اشرف مخلوقاتش قرار داده است، آنجا که میفرماید:«آیا آنان میپندارند که ما اسرار نهانی و سخنان در گوشی آنان را نمیشنویم؟ آری رسولان (و فرشتگان) ما نزد آنها هستند و مینویسند» (قرآن، زخرف: 80).
و در آیهی دیگری میفرماید: «انسان هیچ سخنی را بر زبان نمیراند، مگر اینکه همان دم، فرشتهای مراقب و آماده برای انجام مأموریت (و ضبط آن) است» (قرآن، ق: 18).
علاوه بر مراقبت و نظارت بر انسان از طریق فرشتگان یادشده، قرآن در مواردی به جایگاه و اهمیت امور اطلاعاتی اشاره دارد. در داستان اصحاب کهف، یکی از ایشان تصمیم میگیرد برای تهیهی آذوقه به شهر برود و به او گفته میشود که اگر میخواهد چنین کند، باید رازدار باشد و دقت کند که هیچ کس را از وضع آنها آگاه نسازد (قرآن، کهف: 19).
در داستان حضرت یوسف (علیه السّلام) با برادرانش هم یعقوب پیامبر (علیه السّلام)، برای دفع خطرهای احتمالی، وی را از بیان رؤیایی که دیده برحذر میدارد.
فرزندم، خواب خود را برای برادرانت بازگو مکن که برای تو نقشه (خطرناکی) میکشند (قرآن، یوسف: 5).
بنابر مفاد برخی از روایات، پروندهی عملکرد انسانها هر روز یا هفتهای یک بار به محضر امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تقدیم میگردد (بحارالانوار، ج 23: 333-353) تا آن بزرگوار نیز در جریان اطلاعات مربوط به هریک از شیعیان خود قرار گیرد. در میان آدمیان، خداوند تبارک و تعالی کسانی را از اسرار خود آگاه میکند که رازدار سرّ او (حَفَظَهُ سِرّه) (زیارت جامعهی کبیره) و امین بر راز اویند (المَامونَ عَلى سِرّ الله المَكنُون) و اطلاعاتی را در اختیار دارند که به هیچ کس منتقل نمیشود (رضوان طلب، 1384).
داستانهای قرآن نیز از نظر بررسی موضوع حائز اهمیت فراوانند. نیای ما آدمیان در بهشتی جای یافت که گرسنگی، برهنگی، تشنگی و بیپناهی در آن راه نداشت (قرآن، طه: 118- 119) و در آن از رفاه و امنیت کامل و برخورداری تام به جز استفاده از شجرهی ممنوعه (قرآن، بقره: 53) بهرهمند بود. امنیت او و همسرش را نخستین تهدید خارجی و دشمن آشکار انسان (قرآن، یوسف: 5) به خطر انداخت. آدم (علیه السّلام) و همسرش از بهشت رانده شدند و این آغاز دشمنی و ناامنی بود. سپس هدایت ایمنی بخش الهی وعدهای بود که جان آدم (علیه السّلام) و آدمی را امنیت بخشید و با پیروی از آن، بر انسان خوف و حزن (دو نمود ناامنی خارجی و درونی، عینی و ذهنی) نخواهد بود و چون امنیت حقیقی در پناه ایمان و کاهش خلأ معنوی فطرت معنویت جوی انسان است، این پیروی مایهی عدم گمراهی (امنیت در وصول به مقصد)، عدم تیرهروزی (امنیت در حیات ارضی)، و عدم گرفتار شدن در معیشت سخت (امنیت اقتصادی الهی) است (قرآن، طه : 123- 124). از داستان آفرینش که بگذریم، در داستان نوح (علیه السّلام) نیز پدیدهی امنیت با انداز پیش از عذاب الیم به هم آمیخته است (سوره نوح) با آنکه عمل به گفتههای نوح (علیه السّلام) میتوانست امنیت جانی، اقتصادی و اجتماعی (نوح: 11) را به ارمغان آورد، چنین نشد و استکبار، تعصب و غرق شدن در خطا، به غرقه شدن آنها انجامید و فقط مؤمنان در پناه او امنیت یافتند (نوح: 28؛ هود: 3) و به یاری این نعمت، بر کشتی نجات نشستند (مریم: 85؛ هود: 4). هود (علیه السّلام)، ناصح امین قوم عاد (قرآن، اعراف: 86) نیز به اندازه پرداخت، اما سخنانش اثر نکرد و سرانجام از این امین ایمنی بخش بهره نبردند و به تکذیب آیات الهی پرداختند و مؤمن نگشتند، پس ریشهکن شدند (قرآن، اعراف: 27). سلسهی رسولان امین پس از نوح (علیه السّلام) و هود (علیه السّلام) از جمله حضرت صالح (علیه السّلام) لوط (شعرا: 261) و شعیب (علیه السّلام) نیز راه به جایی نبردند. حضرت صالح (علیه السّلام) به آنان که امنیت را در پناهگاه امن میجستند و از امنیت عقیدتی بیخبر بودند، هشدار داد و از اطاعت مسرفان بازشان داشت و ناقهای را به ایشان هدیه کرد که شیرش تمام مردمان را بهرهمند ساخت؛ اما بیشترشان مؤمن نگشتند و عذاب الهی آنها را فراگرفت. امنیت خانواده و روابط سالم جنسی نیز در قوم لوط به خطر افتاد. لوط (علیه السّلام) به این تعدی و تجاوز از حدود و ناامنی اجتماعی ناشی از آن (راهزنی و انجام امور ناپسند در حضور جمع) (قرآن، عنکبوت: 92) اعتراض کرد و آنها را به سوی خدا خواند؛ اما جوابش چه بود؟ عذاب خدا را بیاور (همان آیه). اینان نیز بیشترشان مؤمن نشدند. (مؤذن جامی، 1378).
در دوران حضرت شعیب (علیه السّلام) نیز به سبب وجود اصحابی که امنیت اقتصادی و مالی را با کمفروشی برهم زدند، ابر رحمتی که مایهی شادی بشر است، بر ایشان مایهی عذاب بزرگ شد: (یوم الظله) زیرا پناه امنیت الهی را به سایبان خیالی فروختند و با درآمد حرام، باران رحمت را به عذاب و نقمت مبدل ساختند (همان).
در این میان، باید به پدیدهی خشونت که پدیدهی عریان ضد امنیت است اشاره کنیم. اولین نمونهی خشونت، قتل هابیل (علیه السّلام) به دست قابیل است (قرآن، مائده: 30). خوف خدا یک عامل بنیادی ضد خشونت و از عوامل اساسی تثبیت امنیت است. هابیل (علیه السّلام) به همین دلیل دست به قتل نمییازد. پیامبران خدا (علیه السّلام) نیز بارها در معرض خشونت قرار گرفتهاند و امنیت تبلیغشان مورد هجوم واقع شده است. واژههای رجم، استفزاز و اخراج به این موضوع اشاره دارند. فرعون خواست به استفزاز بنیاسرائیل و در رأس آنها، موسی (علیه السّلام) دست یازد (قرآن، اسراء: 103)؛ لذا به تبلیغات و جنگ روانی دست زد. جارچیان، بنیاسرائیل را گروهی اندک و مایهی ناراحتی معرفی کردند که همگی (شاه و ملت) از آنها بیمناکند (قرآن، شعرا: 35). سپس اجازهی کشتار را خواست و اول به سراغ موسی (علیه السّلام) رفت و در عمل، به کشتار پسران دست زد؛ (قرآن، اعراف: 141؛ ابراهیم 6) زیرا موسی (علیه السّلام) از مکر ملأ خبردار شد (قرآن، قصص: 20). به هرحال، عاقبت اقدام فرعون، نابودی او و لشکریانش در دریا بود (مؤذن جامی، 1378).
آیهی 31 سورهی ابراهیم (علیه السّلام) به صراحت به رابطهی اخراج و اهلاک اشاره میکند. در مورد لوط (علیه السّلام) مطلب آشکار است (قرآن، نحل: 65 و 85). در مورد شعیب (علیه السّلام) با آنکه تهدید رجم ظاهراً منتفی است (قرآن، هود: 19)، تهدید به اخراج مطرح شده است (قرآن، اعراف: 88) که در نهایت قوم شعیب نابود شدند (قرآن، اعراف: 19). پدیدهی رجم در مورد نوح (علیه السّلام) مطرح شده (قرآن، شعرا: 116) و در قصهی اصحاب کهف (قرآن، کهف: 20) و پیامبران سهگانه (قرآن، یس: 81) مشهود است. موسی (علیه السّلام) از اینکه فرعون به چنین کاری دست بزند، به خدا پناه میبرد (قرآن، دخان: 20) و پدر امت اسلام، ابراهیم (علیه السّلام)، نیز چنین رانده میشود (قرآن، مریم: 64). پدیدهی جباریت نیز پس از نوح (علیه السّلام) در زمان هود (علیه السّلام) مطرح است (قرآن، شعراء: 31). پس از هود (علیه السّلام)، صالح (علیه السّلام) در قوم ثمود مبعوث میشود و با آنکه صالح (علیه السّلام) از مردم میخواهد مطیع مسرفان مفسد نباشند (قرآن، شعراء: 151 و 251)، آنها خیرخواهی او را نمیپذیرند؛ لذا نه تیرهی فاسد همقسم شده و برای ترور صالح (علیه السّلام) و خانوادهاش نقشه میریزند (قرآن، نحل: 84 و 94) و سرانجام، با پی کردن ناقه صالح، موجب نابودی خود و قومشان میگردند. واضح است که پدیدههای خشونتبار و خشونتزا همگی ضد امنیت هستند و سبب آسیبپذیری و یا نابودی جامعه میشوند. دو پدیدهی ضدامنیتی دیگر در قرآن مطرح شده است: یکی آدمربایی (قرآن، انفال: 62؛ قصص: 75؛ و عنکبوت: 76)، و دیگری، قتل (قرآن، مائده: 22؛ آل عمران: 12؛ و بقره: 58).
تحلیل پدیدههای جباریت، افساد، اسراف و علوّ، نقش نهادی انحراف از توحید و خداپرستی در تحلیل و تضعیف امنیت جامعه به معنی اعم در حوصلهی این مختصر نیست و تدبر در آیات قرآنی، حقایق شگرف و عمیقی را در این خصوص برای اهل خرد خاطرنشان میسازد.
تا اینجا کوشیدیم که نشان دهیم امنیت از اساسیترین نیازهای آدمی است و شاید همراه با آزادی، عدالت، رفاه عمومی و کرامت و عزت شخصی از عمدهترین ارزشهای حیات معقول انسانی به حساب آید. ذات این امنیت «مصونیت حقوق هر فرد از هر نوع تعرض در سطح فردی و ارتقاء آن در سایر سطوح از خانواده تا جامعه» است. در رأس هرم امنیت بشری، از دیدگاه قرآن، ذات مقدس خداوند مؤمن (قرآن، حشر: 32) قرار دارد. مؤمن به فرمودهی علامه طباطبایی کسی است که به تو امنیت بدهد و فقر را در امان خود حفظ نماید. این تعبیر با اسم مذکور در دعای جوشن کبیر «ذالامن و الامان» مطابقت دارد. اگر از ایمنی بخشی ذات الهی به عنوان سرچشمهی همهی امنیتها یاد کنیم، کلید حل بسیاری از مشکلات را یافتهایم. تعبیر قرآن در این باره بسیار زیبا و رساست: «الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ». (قرآن، قریش: 4).
در این تعبیر، دو زندان بزرگ بشر، یعنی نیاز و هراس، زندانی خودساخته و خیالی نشان داده شدهاند. من، در این آیه به معنی ابتداست؛ یعنی با فرض گرسنگی از همان آغاز، دست رزاق منان نیازمندان را بینیاز ساخته است و از همان آغاز و با فرض هراس، سایهی ایمنی بخش دل را از بیم در امان داشته است. حقیقت زندگی بشر نیز چنین است. اگر انسانها با چشم باز و بصیرت دل و آگاهانه به نعمات بنگرند، اسیر مطامع نمیشوند و اگر خود را اسیر اوهام نسازند، به بیم و هراس گرفتار نمیشوند. آیا ترس کودک از تاریکی جز خیال و پندار کودکانه، چیز دیگری است؟ تا خرد بشر به بلوغ نرسد، خود را اسیر اوهام خود ساخته است و راه رهایی، نگاه به نور ایمان و عقل است: «اللَّهُ وَلِی الَّذِینَ آمَنُوا یخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ» (قرآن، بقره: 257) و پیامبران نیز چنین هستند؛ همان سان که به موسی (علیه السّلام) امر شد تا قوم خویش را به سوی نور برد (قرآن، ابراهیم: 5) و پیامبر ما (صلی الله علیه وآله وسلم) نیز چنین است (قرآن، طلاق: 11). این نور، امنیتآور و خوف زداست (مؤذن جامی، 1378).
اما باید دانست که بشر در دوران حیات زمینی خود، تا قیام قائم آل محمد (عج)، اسیر تفرقه و عداوت و جنگ خواهد بود. این دوران که ما آن را دوران پراکندگی و تفرقه نامیدهایم، با ناامنی همراه خواهد بود و امنیت، آنگاه به تمام و کمال برقرار میشود که پارسایان، خلیفهی خدا شوند و دین، حاکم گردد. در این صورت، بنا به وعدهی الهی، امنیت جای خوف را میگیرد و بندگان خدا به رضایت حقیقی دست خواهند یافت (قرآن، نور: 55). اثر این امنیت فراگیر چنان است که طبیعت نیز بر سر مهر بازخواهد آمد و گرگ و میش با هم زندگی خواهند کرد. پرندگان و ماهیها، تا درختان و کانها و همه و همه در پرتو امنیت فراگیر آن زمان، هم از آسیب درامانند و به آسودگی روزگار میگذرانند، و هم گنجهای زمینی بر انسان عرضه خواهد شد. انسان دارای امنیت است (قرآن، انعام: 28)؛ اما اگر بر ایمان لباس ظلم پوشانده شود، این به تلبیس ابلیس برداشت میشود (قرآن، انعام: 137) و چون چنین شود، لباس باطل بر تن حق پوشانده میشود (قرآن، بقره: 24) و عاقبت، نعمت زوال مییابد. نعمت که رفت، دو لباس جهنمی برای انسان آماده میشود: اول، لباس گرسنگی و هراس دائمی و دوم، لباس تفرقه و گروهگرایی و زدوخورد دائمی (قرآن، انعام: 56) و این مثلث شوم گرسنگی، هراس و تفرقه سرمنشاً تمام ناامنیهاست و چه بسیار جنگها که بر اثر این عوامل به وجود آمده است (همان).
2- 3. فلسفهی وجودی سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی از دیدگاه قرآن
فلسفهی وجودی سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی را میتوان در سه دلیل عقلی، قرآنی، و روایی دانست که دلایل عقلی آن حفظ امنیت و جلوگیری از هرج و مرج، عدم غافلگیری توسط دشمن، و مقابله با نظامهای پیچیدهی اطلاعاتی دشمن؛ دلایل قرآنی، حفظ هوشیاری، جلوگیری از فتنه، امر به معروف و نهی از منکر؛ و دلایل روایی، وجوب حفظ نظام اسلامی، وجود عریف در حکومت پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) و امام علی (علیه السّلام)، وجوب نقیب در حکومت پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) و امام علی (علیه السّلام) هستند (پژوهشکدهی علوم اسلامی امام صادق (علیه السّلام)، 1393).2- 4. ضرورت الگوبرداری از آیات قرآن در جهت احصاء شیوههای اطلاعاتی
پرواضح است که دین، سازوکارهایی را برای تأمین امنیت ارائه کرده است. امنیت بدون تمهیدات و تضمینهای لازم محقق نمیشود، و احکام قرآن و سنت پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) و تعالیم ائمه (علیهم السّلام) همه در جهت ارائه و تحقق این تمهیدات بوده است و اطلاعات و نظامهای اطلاعاتی از پایههای اصلی قدرت و ثبات حکومت اسلامی هستند که با مراقبتهای دائم و زیر نظر داشتن حرکات دشمنان اسلام و کارشکنی بدخواهان، حکومت را در اجرای عدالت یاری میدهند و نعمت امنیت و آرامش را در جامعه برقرار میکنند. آیات قرآن مملو از الگوها و مدلهای دینی و تأثیرگذار در موضوعات امنیتی و اطلاعاتی هستند. از آنجایی که آرمان در قرآن کمال و قرب الهی است، بر اساس مبانی امنیت، امنیت وسیله و ابزاری است که در انسان آرامشی را ایجاد نماید که بتواند در مسیر هدف که همانا قرب الهی است قدم بگذارد. لذا آیات قرآنی بهترین مدل و الگو جهت استحصاء روشهای اطلاعاتی و امنیتی هستند تا بدین وسیله، نظامهای اطلاعاتی به اهداف عالیهی خود که حفظ نظام و کشور و حفظ امنیت و آرامش و ثبات است دست پیدا کنند (جمعی از نویسندگان و پژوهشگران، 1386).2- 5. آشنایی با شیوههای اطلاعاتی
به طور کلی، از شیوههای اطلاعاتی میتوان به: 1. جمعآوری اخبار؛ 2. براندازی و ضدبراندازی؛ 3. خرابکاری و ضدخرابکاری؛ 4. جاسوسی و ضدجاسوسی؛ 5. ابزارهای اطلاعاتی (مشاهده، تعقیب و مراقبت، بازجویی و مصاحبه، شناسایی و بررسی، ورود پنهان، ارتباط پنهان، پوشش، سانسور)؛ 6. انواع حفاظتها (حفاظت کارکنان و شخصیتها، حفاظت اسناد و مدارک، حفاظت اماکن و تأسیسات، حفاظت ارتباطات، حفاظت گفتار، حفاظت رایانه، حفاظت عملیات، حفاظت سلاح و مهمات، حفاظت تجهیزات، و حفاظت تبلیغات) اشاره نمود (چراغی، قدسیفر، 1390).از جمله شیوههای اطلاعاتی دیگر میتوان به اضطرار، اکراه، گمان (سوء ظن و حسن ظن) و حزم، رازداری، توریه، تقیه، زمانشناسی، طبقهبندی (طبقهبندی افراد، طبقهبندی اخبار، و طبقهبندی مکاتبات) ابزار عملیاتی (احضار، اقرار، جاسازی، جعلی، و شنود)، فعالیتهای عملیاتی (بررسی، پاپوش، پنهانکاری، تخلیهی اطلاعاتی، فرار، تفتیش، و دستگیری) اشاره کرد (پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق (علیه السّلام)، 1393).
2- 6. تبیین و بررسی شیوههای اطلاعاتی در قرآن کریم
در این تحقیق، به دلیل محدودیت فضای نگارش، برای نمونه به تعدادی از این شیوههای اطلاعاتی که در قرآن کریم به آنها پرداخته شده است اشاره میگردد و با عنایت به آیات قرآن و تفاسیر مربوط و منابع دینی و فقهی مناسب، شیوههای اطلاعاتی پیش گفته بررسی خواهند شد.2- 6- 1. سوءظن و مسئلهی حزم
مسئول اطلاعات و تحقیقات اصولاً در محدودهی وظیفهی شغلی خود دربارهی اشخاص، گرفتار سوء ظن میشود که اگر شخصی موردنظر مسلمان باشد، قهراً این سوءظن و بدگمانی به برادر دینی حرام است. صاحب جواهر از محقق اردبیلی چنین نقل میکند: سوء ظن به مؤمن، به عدالت شخصی ضرر میزند و آیات و روایات این نظر را تأیید میکنند. دلایل زیادی از کتاب و سنت، حرمت سوءظن و برخی دیگر، وجوب حسن ظن را اثبات میکنند. (12) برای روشن شدن حق مطلب و در مقام بررسی ادلهی مذکور باید دقت کنیم که آیا تنها سوءظن حرام است یا اینکه حسن ظن واجب است و یا اینکه هر دو یکسانند.بدین منظور، نظری به آیات قرآن مجید در مورد تحریم سوء ظن میافکنیم. خداوند تبارک و تعالی در قرآن میفرماید:
ای کسانی که ایمان آوردهاید، از بسیاری از گمانها دوری کنید که پارهای از آنها گناه و برخلاف واقع است و در امور پنهانی همدیگر جستجو و از یکدیگر غیبت نکنید، آیا یکی از شما دوست دارد که گوشت جسد مردهی برادر خودش را بخورد؟ آشکار است که از این کار نفرت دارید؛ پس، از خدا بترسید که او توبهپذیر و مهربان است. (13)
این آیه بسیاری از گمانها را تحریم میکند و میفرماید «اجتنبوا کثیرا من الظن» و علت آن را گناه بودن برخی از آنها معرفی میکند و حکم بقیه را تصریح نمیکند؛ ولی اجمالاً به نظر میرسد که حرام نیست و ممکن است مستحب، واجب و یا مباح باشد.
چنانچه مراد از آیهی شریفه تبیین حکم سوءظن باشد و نیز بنابر اینکه سوءظن دربارهی مؤمنان دو قسم باشد: قسمی از حلال و قسم دیگر حرام، مفسران در معیار تعیین و تشخیص این دو قسم چنین گفتهاند:
آنچه سوءظن حلال و حرام را از هم جدا میکند، وجود اماره و دلیل صحیح و روشن بر جواز آن است و هر سوءظنی که فاقد آن باشد، حرام و واجب الاجتناب است؛ اما اگر شخصی مورد سوءظن به کارهای مشکوک دست میزند و به افعال خبیث و خلاف شرع تظاهر میکند، سوءظن دربارهی او حرام نیست.
باری، در فقه اسلامی، سوءظن دربارهی اشخاص نه تنها گناه شمرده نمیشود، بلکه اثر هم بر آن مترتب است که به چند مورد اشاره میشود:
1. در قرآن کریم از ترتیب اثر دادن به خبر فاسق نهی، و دستور تحقیق و تفتیش دربارهی آن داده شده است، چنانکه میفرماید: اگر فاسقی خبر آورد دربارهی آن تحقیق کنید.
2. هرکس در مراکز بد رفت وآمد کند، در معرض تهمت قرار میگیرد (نهج البلاغه، حکمت 349: وسائل الشیعه، ج 8: 423؛ الکافی، ج. 2: 642).
هرکس خود را در معرض تهمت قرار دهد، شخصی را که به او سوء ظن میآورد ملامت نکند (بحارالانوار، ج 75: 91).
و موارد دیگری که کثرت فساد و غلبهی ظلم و فساد در میان مردم را معیار جواز سوءظن دربارهی اشخاص میدانند (بحارالانوار، ج. 75: 197).
و حزم بهترین راهکار در اینگونه موارد است، کمااینکه در نهج البلاغه، حکمت 181 آمده است: «ثَمَرَةُ التَفریطِ النَّدَامَةُ، وَثَمَرَةُ الحَزمِ السَّلامَةُ. میوه درخت تفریط پشیمانی و میوه درخت دوراندیشی سلامت است». درضمن، در سؤال مولای متقیان حضرت علی (علیه السّلام) از امام حسن (علیه السّلام) چنین نقل شده است: حزم (احتیاط و دقت در کار) چیست؟ پاسخ داد: بردباری زیاد، مدارا با حکام و رؤسا، و حفظ کردن خود از شر مردم به وسیلهی سوء ظن به مردم (و بیاعتمادی به آنان) (تراتیب الاداریه، ج. 2: 450). امیرالمؤمنین (علیه السّلام) نیز میفرمایند: بالاترین مراتب حکمت اجتناب از حیلهها و خدعههاست (غررالحکم، ج 1: 412 و ج. 2: 512).
یکی از ملزومات فعالیتهای امنیتی، انجام اقدامات پیشدستانه، تهاجمی و غیرمنفعلانه است؛ بدین معنا که نیروهای امنیتی باید پیش از اقدام خرابکارانهی دشمن اقدامات لازم را برای شناخت ترفندهای او و خنثیسازی آنها انجام دهند (نهج البلاغه با شرح ابن ابی الحدید، ج 2: 76).
6- 2- 2. تحقیقات
در بسیاری از آیات قرآن به ضرورت و اهمیت تحقیقات اشاره شده است؛ از جمله:«پسرانم، بروید و از یوسف (علیه السّلام) و برادرش جستجو کنید و از رحمت خدا مأیوس نشوید که تنها گروه کافران از رحمت خدا مأیوس میشوند (قرآن، یوسف: 87).
«ای کسانی که ایمان آوردهاید، هنگامی که در راه خدا قدم میزنید (و به سفری برای جهاد میروید)، تحقیق کنید!... تحقیق کنید! خداوند به آنچه انجام میدهید آگاه است (قرآن، نساء: 94).
1. مؤمنان موظفند از کشتن افراد مشکوک در مسیر سفر برای جهاد قبل از احراز کفر آنان بپرهیزند؛
2. مؤمنان هنگام روانه شدن برای جهاد باید دربارهی اسلام و کفر افراد و نیروهای مقابل تحقیق نمایند؛
3. ایجاد تشکیلات اطلاعاتی برای تأمین اطلاعات سیاسی و نظامی مسلمانان در جنگ ضروری است؛
4. اگر دشمن خواهان صلح است، نبرد با او جایز نیست؛
5. در جبههی جهاد، از قدرت خود سوء استفاده نکنید: «لا تقولوا»، و «لست مؤمنا»؛
6. جهاد باید بر اساس اطلاعات و آگاهی از وضعیت و اهداف دشمن باشد: «فتبینوا»؛
7. کسانی را که اظهار اسلام میکنند، با آغوش باز بپذیرید: «لا تقولوا»، و «لست مؤمنا»؛
8. نه سادهاندیش باشید، نه زودباور، نه بداندیش و نه کینهتوز: «فتبینوا»؛
9. خطر عوض شدن انگیزهها در جهاد بسیار مهم است: «تبتغون» (پژوهشگاه امام صادق (علیه السّلام)، 1393).
6- 2- 3. پرهیز از اعتماد نابهجا و مسئلهی رکون
«رکون»، از مادهی «رکن»، به معنای ستون و دیوارههایی است که ساختمان یا اشیاء دیگر را سر پا نگه میدارد و سپس به معنای اعتماد و تکیه کردن به چیزی به کار رفته است.«گفت: فرزندم، خواب خود را برای برادرانت بازگو مکن، که برای تو نقشهی (خطرناکی) میکشند؛ زیرا شیطان دشمن آشکار انسان است» (قرآن، یوسف: 5).
«گفت: آیا دربارهی او به شما اطمینان کنم، همانگونه که در مورد برادرش (یوسف) اطمینان کردم (و دیدید چه شد)؟! (در هرحال) خداوند بهترین حافظ و مهربانترین مهربانان است (قرآن، یوسف: 64).
1. اعتما به کسی که سابقهی تخلف دارد جایز نیست: «هل امنکم»
2. یاد خاطرات تلخ گذشته است که انسان را در برابر حوادث آینده بیمه میکند: «هل امنکم... علی اخیه من قبل»
3. سرچشمهی حفاظت رحمت است: «فالله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین»
در آیهی دیگر داریم:
«و بر ظالمان تکیه ننمایید که موجب میشود آتش شما را فراگیرد، و در آن حال هیچ ولی و سرپرستی جز خدا نخواهید داشت و یاری نمیشوید»
1. هرگونه تمایل و اعتماد به ستمگران داخلی و خارجی ممنوع است (ستمگران لایق پیروی و رهبری نیستند)؛
2. تکیه بر ستمگران گناه کبیره است؛
3. به جای تمسک به ظالم، به خدا توکل کنیم؛
4. نتیجهی تکیه بر ستمگران غربت و تنهایی است.
و از قاضی نقل شده است که گفته است: رکون به سوی ظالمین که در این آیه از آن نهی شده آن است که کسی در ستم و ظلم آنها شرکت کند و از کار آنها اظهار رضایت نماید یا دوستی و محبت با آنها را اظهار کند، و اما اگر کسی از روی تقیه و دفع شرشان به نزد آنها برود و آمیزش و مخالطات با ایشان کند جایز است و نزدیک به همین معنا از ائمهی اطهار (علیهم السّلام) روایت شده که فرمودند: «رکون با ظالمان» به معنای دوستی و خیرخواهی و فرمانبرداری آنهاست (ترجمهی مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج. 12: 139).
و نیز در آیهی 118 سورهی آل عمران پیام این است که:
1. بیگانگان را محرم اسرار خویش قرار ندهیم: «لا تتخذوا بطانه من دونکم»؛
2. رازداری یک وظیفهی قطعی است: «لا تتخذوا بطانه من دونکم»؛
3. ملاک دوستی و روابط صمیمانهی مسلمانان با سایر جوامع باید ایمان باشد: «لاتتخذوا بطانه من دونکم»؛
4. جامعهی اسلامی برتر از جامعهی غیراسلامی است؛
5. اولین حرکت و خطر دشمن تهاجم فرهنگی است. دشمن از ضربه زدن به فکر و اندیشه کوتاهی نمیکند: «لا یالونکم خبلا»؛
6. دشمنان با روشهای گوناگون با ما برخورد میکنند: 1. فساد «لا یالونکم خبلا»، 2. فشار «ودوا ما عنتم»، و 3. نفاق «ما تخفی صدورهم اکبر»؛
7. دشمنان خود را بشناسید و هوشیار باشید. آنان ذرهای در توطئه و فتنه علیه شما کوتاهی نمیکنند: «لایالونکم خبلا ودوا ما عتم»؛
8. اوامر و نواهی الهی دلیل و فلسفه دارد. اگر شما را از روابط صمیمانه با دشمنان نهی میکند، برای این است که آنان در توطئه علیه شما کوتاهی نمیکنند: «لاتتخذوا»، و «لایالونکم»؛
9. از کوزه همان برون تراود که در اوست. از دشمن انتظاری جز بغض و کینه نیست: «قد بدت البغضاء من افواههم»؛
10. دشمنان خود را از تبلیغات آنان بشناسید: «قد بدت البغضاء من افواههم»؛
11. خداوند به درون همه آگاه است و نقشههای دشمنان اسلام را افشا میکند: «و ما تخفی صدورهم اکبر»؛
12. دشمنان شما منافقند، ظاهر و باطنشان یکی نیست: «ما تخفی صدورهم»؛
13. خداوند با معرفی روحیات دشمن با شما اتمام حجت کرده است: «قد بینا الایات» (پژوهشگاه امام صادق، 1393).
6- 2- 4. رازداری
و هنگامی که خبری از پیروزی یا شکست به آنها برسد، (بدون تحقیق) آن را شایع میسازند (قرآن، نساء: 83).بر اساس تفسیر راهنما، ج 3، ص. 493:
1. نکوهش خداوند از افشاکنندگان اخباری که موجب احساس امنیت از هجوم دشمن یا موجب ترس و وحشت از دشمن میشود (اخبار امنیتی)؛
2. افشای اخبار امنیتی از سوی برخی از مسلمانان صدر اسلام؛
3. لزوم رازداری و حفظ اخبار امنیتی؛
4. حرمت پخش و اشاعهی اخبار امنیتی؛
5. مذمت خداوند از انتشار اخبار امنیتی و نیز منجر شدن این امر به متابعت شیطان «لاتبعتم الشیطان» حاکی از حرمت چنین کاری؛
6. لزوم ارائهی اخبار امنیتی به رهبران جامعه؛
7. تحلیل و انتشار اخبار جنگ، پیروزی و شکست و... تنها در صلاحدید رهبران جامعه؛
8. شیطانی بودن کسانی که رازهای جامعهی اسلامی را منتشر میکنند.
بر اساس تفسیر نور، ج. 2، ص. 340-341:
1. پخش شایعات از حربههای دشمنان است؛
2. عوام و عموم باید به اهل استنباط رجوع کنند؛
3. اولی الامر باید از میان خود مؤمنان باشند؛
4. اخبار جبهه و اسرار نظامی باید به یک نقطه برسد و پس از ارزیابی و تشخیص به اندازهی مصلحت منتشر گردد؛
5. کنترل و هدایت اخبار امنیتی و اسرار اجتماعی، ایجاد تشکیلات خبری برای جمعآوری و ارزیابی خبرهای سرنوشتساز، و عرضهی آن به مردم از شئون رهبری است؛
6. استنباط فقط مخصوص احکام فقهی نیست؛
7. بین فقاهت و ولایت رابطهی تنگاتنگی وجود دارد. اولوالامر باید اهل استنباط باشند: «اولی الامر»، و «یستنبطونه»؛
8. اکثر مردم فریب شایعه را میخورند؛
9. خنثیسازی توطئه از راه قرار دادن مراجع صلاحیتدار در جریان اخبار و بررسی آنها مصداق فضل و رحمت الهی است.
6- 2- 5. توریه
بر اساس فرهنگ و معارف قرآن، ج 9، ص. 259:توریه در لغت به معنای پنهان کردن خبر است (ترتیب العین، ذیل ماده «وری») و در اصطلاح، آن است که گوینده از لفظ معنای مطابق واقع را اراده کند، با این هدف که مخاطب ظاهر آن را که خلاف مقصود گوینده است بفهمد (المکاسب، شیخ انصاری، ج.4 :174).
از سورهها و آیاتی که در آن به توریه اشاره شده است، میتوان به موارد ذیل اشاره نمود:
1- توریهی حضرت ابراهیم
« (سپس) نگاهی به ستارگان افکند و گفت: «من بیمارم (و با شما به مراسم جشن نمیآیم)!» آنها از او روی برتافتند و به او پشت کردند (و به سرعت دور شدند)».1. مقصود از سخن «انی سقیم» این است که من در شرف بیماریام (مجمعالبیان، ج. 8: 702).
2. در مورد آیه، بهترین وجه برای توجیه کلام ابراهیم (علیه السّلام) توریه بودن آن است؛ یعنی نظر وی به نجوم، موحدانه بوده؛ ولى دیگران تصور نمودند که مانند منجم به آنها نگاه میکند و مرادش از «انی سقیم » این بوده که در آینده بیمار خواهم شد؛ ولی بتپرستان تصور کردند که در روز عید مریض است.
2- توریهی حضرت یوسف (علیه السّلام)
توریهی حضرت یوسف (علیه السّلام) با برادرانش، نشئت گرفته از تدبیر الهی برای نگه داشتن برادرش است (قرآن، یوسف: 69-71). مقصود از «ایتها العیر انکم لسارقون» این نیست که شما جام شاهی را سرقت کردید، بلکه مقصود آن است که یوسف (علیه السّلام) را از پدرش ربودید و او را در چاه افکندید (پژوهشگاه امام صادق (علیه السّلام)، 1393).6- 2- 6. تقیه
تقیه از مادهی «وقایه»، در لغت به معنای حفط و نگهداری چیزی از اذیت و آزار دیگران و در اصطلاح عبارت است از: نگهداری خود (یا همکیشان) از ضرر غیر به واسطهی موافقت کردن با او در قول با فعل مخالف حق. در این مدخل، از واژهی «تقوا» و جملاتی مانند «لایخشون احدا» و «فقال انی سقیم» استفاده شده است.اهمیت و ضرورت تقیه در تفاسیر نورالثقلین و الکشاف اشاره گردیده است (تفسیر نورالثقلین، ج. 1: 325-326 و تفسیر الکشاف، ج. 2: 41).
در آیهی 106 سورهی نحل همه اتفاق نظر دارند که این آیه در شأن عمار نازل شده است که اشاره به بحث تقیهی عمار دارد. آیات 28 سورهی آل عمران، 28 سورهی غافر و 119 سورهی آل عمران نیز آیات نازل شده دربارهی عمار یاسر را تقویت میکند.
با استناد به مفاد قرآن کریم و سنت متواتر نبوی، شیعه و سنی اجماع دارند که تقیه جایز است. گذشته از قرآن کریم و سنت نبوی و اجماع شیعه و سنی بر جواز تقیه، عقل نیز حکم به جواز آن میدهد و با قاعدهی «الضرورات تبیح المحظورات: ضرورتها و اضطرار امور ممنوع را برای انسان جایز میکند» سازگار است.
به این ترتیب، تبیین گردید که تقیه یک قاعدهی شرعی است که مجتهدان جهان تشیع و تسنن در استنباط احکام به آن استناد میکنند. دلیل و مستند جواز تقیه نیز قرآن، سنت، اجماع و عقل است. بنابراین، تقیه یک اصل کلی و عام اسلامی است که همهی مذاهب اسلامی -به جز خوارج- آن را پذیرفتهاند (پژوهشگاه امام صادق (علیه السّلام)، 1393).
احکام تقیه
- جواز پذیرش ولایت کافران، هنگام تقیه و اضطرار؛
در سورهی آل عمران، آیهی 28 به بحث تقیه اشاره شده است:1. پذیرش سرپرستی کافران جز در اضطرار و تقیه جایز نیست؛
2. برقراری ارتباط دوستانه با کافران در صورت تقیه و اضطرار و هراس جایز است؛
3. تقیه در تعیین محدوده عمل به تکالیف الهی نقش دارد: «الا ان تتقوا منهم تقیه»؛
- لزوم تقیه در برابر کافران به هنگام اضطرار (قرآن، آل عمران: 28)؛
- جواز تقیه در دین با اظهار لفظی کفر؛
- در شرایط اجبار و اکراه، با وجود ایمان قلبی تقیه در دین جایز است؛
- جواز تقیه به هنگام احساس ضرر از سوی کافران.
شیوههای تقیه
1. تمارض (قرآن، صافات: 88-89)؛2. موافقت زبانی (قرآن، نحل: 106)؛
3. همراهی عملی؛
4. عدم اظهار مخالفت؛
5. قسم خوردن مطابق خواست دشمن؛
6. تغافل.
موجبات تقیه
1. اضطرار (قرآن، آل عمران: 28؛ کهف: 19-20)؛2. اکراه (قرآن، نحل: 106).
نمونههای تقیه
1. تقیهی حضرت ابراهیم (علیه السّلام)؛2. تقیهی حضرت یوسف (علیه السّلام)؛
3. تقیهی اصحاب کهف؛
4. تقیهی مؤمن آل فرعون؛
5. تقیهی حضرت ابوطالب؛
6. تقیهی شیعیان و تقیهی عمار یاسر.
و در بسیاری از شیوههای اطلاعاتی، قرآن آیات خود را همچون راهنما و راهگشایی قرار داده است که بررسی شیوههای دیگر در این مقال نمیگنجد (پژوهشگاه امام صادق (علیه السّلام)، 1393).
نتیجهگیری
توجه به بحث شیوههای اطلاعاتی به ویژه بر اساس موازین دینی و آموزههای قرآنی باعث تقویت عملکرد و پیشبرد اهداف سازمانهای اطلاعاتی، موفقیت حکومت و دولت و نظام مربوط در عرصهی بینالمللی، ایجاد امنیت و آرامش، عدم غافلگیری توسط دشمن و مقابله با نظامهای پیچیدهی اطلاعاتی دشمن، تهدیدات جاسوسی، و براندازی دشمن میگردد (رضوان طلب، 1384).یک دستگاه اطلاعاتی زمانی به اوج قدرت و توان خود میرسد که بر اساس آموزههای دینی و قرآنی قدم بردارد و در شیوه و روشهای امنیتی و اطلاعاتی خود از آیات نورانی قرآن بهره بگیرد. این نظام اطلاعاتی میتواند کشور و نظام خود را حتی در متلاطمترین طوفانها حفظ نماید و به سوی قلههای افتخار، پیشرفت، و تعالی رهنمون سازد.
پیشنهادها
با عنایت به موضوع تحقیق و بررسیهای انجام شده و نتیجهی مربوط، پیشنهادها و راهکارهای ذیل ارائه میگردد:
1. در دانشکدههای اطلاعات و حفاظت کلیهی جامعهی اطلاعاتی، واحدهای درسی به نام همین موضوع تعیین و تدریس گردد؛
2. در سطح فرماندهان و مدیران ارشد ساحفا و جامعهی اطلاعاتی جلسات اتاق فکر با همین موضوع برگزار گردد؛
3. پروژههای تحقیقاتی در راستای موضوعات اینچنینی پیشنهاد و اجرایی گردد؛
4. در سطح جامعهی اطلاعاتی دورههای آموزشی در این خصوص برگزار گردد؛
5. عقیدتی- سیاسیِ یگانهای اطلاعاتی و امنیتی در خصوص موضوع فوق و موضوعات مشابه جلسات سخنرانی و... برگزار نماید؛
6. کتب مرتبط با این موضوع در سطح جامعهی اطلاعاتی پخش و مورد بهرهبرداری قرار گیرد و در صورت لزوم مسابقات کتابخوانی در جهت ترغیب مطالعهی کتب پیش گفته برگزار گردد.
پینوشتها:
1. کارشناسی ارشد مترجمی زبان انگلیسی
2. Infrmatoin
3. Intelligence
4. از جمله آیات مرتبط با معنای امنیت در قرآن میتوان به آیات زیر اشاره نمود: بقره: 196، 239؛ نساء: 91؛ اعراف: 97، 98، 99؛ یوسف: 107؛ نحل: 45 - اسراء: 68، 69؛ ملک: 16، 17؛ بقره: 196، 239؛ نساء: 91؛ اعراف: 97، 98، 99؛ بقره: 283؛ آل عمران: 75؛ یوسف: 11، 64؛ قریش: 4؛ حشر: 23؛ انعام: 81، 82؛ نساء: 83؛ آل عمران: 154؛ انفال: 11؛ و نور: 55.
5. Signifier
6. Discourse
7. Buzan
8. Walter Lippmann
9. Martin Lawrence
10. Jhn Moores
11. Arnold Wolfers
12- ر. ک. مجمع البیان، ج 9، صفحه 137- روح المعانی، ج 26، ص 156- ثعالبی، ج 4، ص 190- احکام القرآن جصاص، ج5، ص 288- البیان ، ج 9، ص 85.
13- برای تحقیق بیشتر در معنای آیه شریفه، رک. تفسیر ابیالسعود، ج 4 ص 122- تفسیر نمونه، ج 22، ص 182.
- مکارم شیرازی، ناصر (1390). قرآن.
- شهیدی، سید جعفر (1378). نهجالبلاغه، چاپ چهاردهم، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
- احمدی میانجی، علی (1381). اطلاعات و تحقیقات در اسلام، جلد اول، تهران: نشر دادگستر.
- اخوان کاظمی، بهرام (1389). ابعاد و سازوکارهای تأمین آن در روایات، نشریه حکومت اسلامی، سال پانزدهم، شمارهی دوم.
- احمدی میانجی، علی (1394). اطلاعات و تحقیقات از نظر اسلام، نشریهی نور علم، شمارهی دوازدهم.
- بهرامی، محمد (1382). قرآن و مسئلهی امنیت ملی، نشریهی پژوهشهای قرآنی، پاییز و زمستان، شمارهی سی و پنجم و سی و ششم.
- پیرعلی، مصطفی (1387). امنیت اجتماعی در اسلام، فصلنامهی دانش حفاظتی و امنیتی، سال سوم، شمارهی هشتم.
- پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق، (1393). امنیت در قرآن و سنت، چاپ اول، قم: زمزم هدایت.
- تیم پژوهشگران مرکز مطالعات راهبردی آجا، (1392). گزیده واژگان حوزهی دفاعی نظامی، چاپ اول، تهران: انتشارات دانشکدهی فارابی.
- جمعی از نویسندگان و پژوهشگران (1386). میزگرد علمی پویش مفهومی امنیت ملی در قرآن، نشریهی نگرش راهبردی، تیر و مرداد، شمارهی هشتادو یکم و هشتاد و دوم.
- حجتی کرمانی، علی (1390). تجسس و اطلاعات از دیدگاه فقه اسلامی، چاپ دوم، تهران: آوند دانش.
- خرمشاهی، ب (1378). دانشنامهی قرآن و قرآنپژوهی، قم: ناهید و دوستان.
- خوئی، س (1378). ترجمهی تفسیر البیان فی تفسیر القرآن، چاپ دوم، قم: دارالثقلین.
- رضوان طلب، محمدرضا، (1384). اطلاعات در اسلام، قم: زمزم هدایت.
- رحیمی، ابراهیم (1387). سازمانهای حفاظت اطلاعات در نبردهای آینده، نشریهی نگرش راهبردی، فروردین و اردیبهشت، شمارهی هشتاد و نهم و نود.
- طبرسی، (1360)، مجمعالبیان فی تفسیر القرآن، مترجمان، تحقیق رضا ستوده، چاپ اول، تهران: انتشارات فراهانی.
- کلینی، اصول کافی، ترجمه سید جواد مصطفوی، چاپ اول، تهران: علمیه الاسلامیه.
- کمیتهی ولایت و اطلاعات، (1393). اطلاعات و ولایت، چاپ دوم، تهران: پژوهشکدهی اطلاعات.
- دفتر صیانت شرعی ساحفا ناجا، (1393). ویژهنامهی صیانت شرعی، چاپ اول، تهران: نشر حدیث کوثر.
- والتز، ادوارد (1394). مدیریت دانش در نهادهای اطلاعاتی (معاونت پژوهش و تولید علم، مترجم)، چاپ اول، تهران: دانشکدهی اطلاعات.
- چراغی، احمد و قدسیفر، رحمتاله (1390). آنچه باید یک حفاظتی بداند، تهران: نشر حدیث کوثر.
- شریعتمدار جزایری، سید نورالدین، (1379). امنیت در فقه سیاسی شیعه، نشریهی علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم، تابستان شمارهی نهم.
- اسلامی، علیرضا، (1385). امنیت در قرآن، نشریهی علوم سیاسی، بهار شمارهی سی و سوم.
- شاهمحمدی، محمد، (1393). «امنیت سیاسی در اسلام»، فصلنامهی مطالعات حفاظت و امنیت انتظامی، سال نهم، شمارهی سی و یکم.
- قرشی، ع، (1381). قاموس قرآن، قم: دارالکتب الاسلام.
- عظیمی گرگانی، هادی، (1387). «بررسی فقهی تجسس در اسلام، نشریهی فقه و تاریخ تمدن، پاییز شمارهی هفدهم.
- عباسی جامد، مسعود، (1386). تقیه در قرآن و کلام معصومین (علیهم السّلام)، نشریهی کوثر، تابستان شمارهی بیست و چهارم.
- کریمی، محمدرضا، (1388)، امنیت فردی و تضمین آن، فصلنامهی دانش حفاظتی و امنیتی، سال چهارم، شمارهی دهم.
- کریمایی، علی اعظم، (1387). «جهانی شدن و تأثیر آن بر امنیت جهان اسلام و نقش همگرایی کشورهای اسلامی در مقابله با تهدیدها»، فصلنامهی دانش حفاظتی و امنیتی، سال سوم، شمارهی هفتم.
- کوچی، سعید، (1393). «جایگاه امنیت در فضای سایبری، فصلنامهی مطالعات حفاظت و امنیت انتظامی، سال نهم، شمارهی سی و یکم.
- کیخا، نجمه، (1385). «دائرةالمعارف اطلاعات و امنیت در آثار و متون اسلامی»، نشریهی علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم، بهار شمارهی سی و سوم.
- طلایی، رضا، (1393). «درآمدی نظری بر تجزیه و تحلیل در سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی»، فصلنامهی مطالعات حفاظت و امنیت انتظامی، سال نهم، شمارهی سی و یکم.
- صفری، اسکندر، (1391). «بررسی و تبیین اصول و مبانی تربیت حفاظتی در آموزههای دینی، فصلنامهی دانش حفاظتی و امنیتی، سال هفتم.
- صدری افشار، غلامحسین و همکاران، (1382). فرهنگ معاصر فارسی یک جلدی، چاپ سوم، تهران: فرهنگ معاصر.
- مهدیزاده، مرتضی (بیتا). رازداری و حیطهبندی اطلاعاتی، دانشکدهی اطلاعات، تهران: بیجا.
- معاونت آموزشی ناجا، (1377). مباحثی از امور اطلاعات، تهران: اداره کل پشتیبانی و آموزش ناجا.
- میرحبیبی، سید محمد و فشی، حامد، (1393). فرهنگ امنیتی چهارزبانه، چاپ اول، تهران: دانشگاه جامع امام حسین.
- مظفری، علی، (1388). رازداری با نگاهی به متون اسلامی و ادب پارسی، فصلنامهی دانش حفاظتی و امنیتی، سال چهارم، شمارهی سیزدهم.
- مکارم شیرازی، ناصر، (1374). تفسیر نمونه، چاپ اول، تهران: دارالکتب الاسلامیه.
- مطیع، حسین، (1386). تقیه در قرآن کریم و نقش آن در انسجام اسلامی، نشریهی کوثر، زمستان شمارهی بیست و ششم.
- معلم، علی اکبر و اسفندیار، رجبعلی، (1385). معرفی اجمالی چند کتاب در موضوع امنیت در اسلام، بهار شمارهی سی و سوم.
- مؤذنی جامی، محمدهادی، (1378). مقدمهای بر امنیت و مؤلفههای آن، دانش انتظامی، بهار شمارهی یکم.
- مؤسسهی فرهنگی حدیث لوح و قلم، (1391). روشنای علم، چاپ سوم، تهران: انتشارات انقلاب اسلامی.
- منصوری، بهمن، (1383). نظارت همگانی یا امر به معروف و نهی از منکر در قرآن کریم، تهران: دفتر مطالعات سازمان عقیدتی سیاسی ناجا.
- مناصره، عبدالله علی سلامه محمد، (1384). اطلاعات نظامی در اسلام (عبدالحسین بینش، مترجم)، چاپ اول، قم: زمزم هدایت.
- محمدبیگی، شاهرخ، (1376). «سیمای امنیت و نظم عمومی در گسترهی آیات الهی، نشریهی معرفتی در دانشگاه اسلامی، زمستان شمارهی سوم.
- وطنپور، علیرضا، (1388). شایعه و عواقب آن از دیدگاه قرآن و نهجالبلاغه، فصلنامهی دانش حفاظتی و امنیتی، سال چهارم، شمارهی یازدهم.
- یکتایی، مهدی، (1393). بررسی نقش نهادهای نظارتی در امنیت داخلی، فصلنامهی مطالعات حفاظت و امنیت انتظامی، سال نهم، شمارهی سی و یکم.
منابع لاتین
- Gill? Peter? and Mark Phythian (2007) Intelligence in an Insecure World. UK: polity press.
- Mitchell? Margaret? and John Casey (2007) Police leadership & management. Sydney: Federatin Press.
- Mowlana? Hamid (1997) Golbal Infrmation and World Communication. London: SAGE publicatoin.
- Ratcliffe. Jerry H (2008) Intelligence-led Policing. UK: Willan Publishing.
منبع مقاله :
چیتسازان، امیرحسین، (1388)، آموزش عالی درگسترهی تاریخ و تمدن اسلامی، تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، چاپ اول.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}