فرآیند تحلیل و بررسی اطلاعات و اخبار در منابع فقهی
بشر همواره با انبوهی از گزینههای رفتاری روبروست که از انتخاب همهی آنها ناتوان بوده و تنها میتواند شمار محدودی از آنها را برگزیند: او میتواند چشم خود را به برخی دیدنیها ببندد، گوش خود را از برخی
نویسنده: اردشیر جلیلیان (1)
مقدمه
بشر همواره با انبوهی از گزینههای رفتاری روبروست که از انتخاب همهی آنها ناتوان بوده و تنها میتواند شمار محدودی از آنها را برگزیند: او میتواند چشم خود را به برخی دیدنیها ببندد، گوش خود را از برخی شنیدنیها بازدارد و یا دیگر اندامهای خود را برای کارهای خاص به کار گیرد. با رشد قوای فکری، جسمی و عاطفی بشر از یک سو، و پیچیده شدن روابط اجتماعی و افزایش مهارتها و ممارستهای اجتماعی از سوی دیگر، امکان انتخاب بین گزینهها، عامل عقلمحور آگاهانهای است که عهدهدار آن علم اخلاق است. نظام اخلاقی اسلامی که در پرتو آموزههای انسانساز قرآن و پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) تبلور یافته، تنها عامل سعادتبخش و هویتساز انسان است که با مراجعه به قرآن و سنت میتوان از آن بهرهمند شد.فضایل و رذایل اخلاقی در ابعاد فردی و اجتماعی و رعایت حسن و قبح اخلاقی، سرنوشت زندگی فرد را تعیین میکند. از اینرو، در موارد بسیاری قرآن و نیز ائمه معصومان و علمای اخلاق به تبیین و تشریح این امور پرداخته و ضرورت حد اعتدال و پرهیز از سختگیریهای طاقتفرسا را یادآور شدهاند و در حدیثی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) نقل شده است: احب الدین الی الله الحنیفة السمعه. اخلاق در حوزه اطلاعات و ضد اطلاعات (حفاظت اطلاعات) نیز از اهمیت والایی برخوردار است. براین امر به ویژه در دین اسلام تاکید شده و افزون بر اینکه حقوق افراد در زندگی اجتماعی و فردی به رسمیت شناخته شده، در موارد متعددی مردمان از تجاوز به حقوق دیگران منع شدهاند. در همین حال زمانی که امنیت جامعه به مخاطره افتد حاکم اسلامی مجاز و بلکه موظف است نظارت و کنترل متهم را بر عهده گرفته و از ورود خطرات بیشتر به جامعه اسلامی جلوگیری کند. تبیین مبانی فقهی اطلاعات در امور اجتماعی و فردی اگرچه به صورت گسترده در آیات و احادیث طرح و به بحث گذاشته است. اما تغییر و تحلیل و بررسی آن در مطالعات نوین کمتر صورت گرفته است.
نیروهای اطلاعاتی هر کشوری به دلیل دسترسی به ابزارهای قهرآمیز، اطاعتمحوری، تکریم شجاعت، تجربه خشونتورزی، سلسله مراتب و قابلیت بسیجپذیری بالا، یکی از مهمترین موضوعات در هدفگذاری امنیتی به شمار میآیند. کارکنان شاغل در سازمانهای اطلاعاتی، تنها یک کارگزار بیاختیار و خنثی نیستند، بلکه به واسطه میزان و نوع فعالیت خود به منابع اطلاعاتی خاص دسترسی دارند که برای رقیب اهمیت کلیدی دارد. پس در متون امنیتی از کارکنان اطلاعاتی به عوامل مؤثر اقدام عملیاتی یاد میشود تا کارگزار. اگر این نیروها، واجد کار ویژه اطلاعاتی باشند، اعتبار آن در محاسبات و هدفگذاریهای حریف، دو چندان میشود. زیرا نیروی هدف، افزون بر دسترسی به اطلاعات طبقهبندی شده، دارای ویژگیهای دیگری مانند پیوستگی با سامانه حاکم، برخورداری از اطلاعات ویژه و امکانات نامتعارف، ارتباط ارگانیک با دیگر مراتب سازمانی، انجام اقدامات با ارزش بالا و حیاتی، صلاحیت حمل سلاح و... است که وی را دارای کد راهبردی کرده و بنابراین به دام انداختن وی از راههای گوناگون تهییجی (با استفاده از علقههای ایدئولوژیک، القای فکری، تسهیلات ویژه، مواد مخدر، سکس، پول و ...) یا تنبیهی (ضرب و جرح، تهدید، افشا، وثیقهگیری و استنطاق ...)، نوعی امتیاز خاص محسوب میشود. سازمانهای اطلاعاتی در زمان گذشته نه چندان دور، از این مقوله بودند؛ یعنی چون این نوع تشکیلات از دیرباز در اختیار حکومتها بوده است و زمام حکومت، حتی در جهان اسلام نیز بهویژه در سدههای اخیر، در دست حاکمان غیر مکتبی و استعماری بود و آنها مقید به دستورالعملهای فقهی نبوده و در این باره احساس نیاز نمیکردند و هیچ بهایی به آن نمیدادند، بلکه با دینیشدن ماهیت آن، مخالف بودن از این مراکز فرهنگی و دینی و نظریهپردازان فقهی، زمینه نظری برای تدوین چارچوب فقهی تشکلهای اطلاعاتی نمیدیدند و امیدی هم به عمل و اجرای آن نمییافتند و پژوهش گسترده در این باره بیاثر و بیهوده میپنداشتند و به جای آن به مسائل ضروریترو کارآمدتر میپرداختند.
از اینرو است که قلمداران پرآوازه زمان ما تنها به بیان مسائل معمول در میان مردم میگشودند و از پرداختن به برخی از مقولهای مهم سیاسی و چه بسا ضروری ولی محدود به سازمانها و تشکلهای حکومتی چشم فروهشته و دم فرو میبستند. اینک این پرسش مطرح است که با توجه به تنوع و تکثر تعاریف، فرایندها، الگوها، واژهها و... آیا میتوان الگوی جامع برای فرآیند تحلیل و بررسی اطلاعات و اخبار در منابع فقهی ارائه کرد؟ و این الگو پیشنهادی دارای چه عناصر و مؤلفههایی است؟
این پژوهش به دنبال این است با نگاهی نو و بهرهگیری از نظریهها به پرسشهای مطروحه پاسخ دهد و از این رهگذر ضمن تحلیل و بررسی اطلاعات و اخبار در منابع فقهی، الگوی مناسب ارائه نماید. پرسشهای تحقیق عبارتند از:
پرسش اصلی: تحلیل و بررسی اطلاعات و اخبار در منابع فقهی از چه جایگاه و اهمیتی برخوردار هستند؟
پرسشهای فرعی: مؤلفهها و فرایند مؤثر بر تحلیل و بررسی اطلاعات و اخبار در منابع فقهی چیست؟
الگوی تحلیل و بررسی اطلاعات و اخبار در منابع فقهی دارای چه مؤلفهها و فرایندی است؟
چگونه میتوان از منابع فقهی برای تحلیل و بررسی اطلاعات و اخبار استفاده کرد؟
از آنجا که هدف از تحقیق مدلسازی به منظور تحقق تحلیل و بررسی اطلاعات و اخبار در منابع فقهی است. پس تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات، روش اسنادی- کتابخانهای است.
اهمیت و ضرورت تحلیل و بررسی اطلاعات و اخبار از نظر فرماندهی معظم کل قوا
اوامر فرماندهی معظم کل قوا (مدظلهالعالی) در دیدار مسئولان و کارکنان ساحفاها دارای محورهای مهم، درخور توجه و حائز اهمیت از جهات مختلف است. این بیانات در حقیقت انتظارات معظم له از جامعه اطلاعاتی است که میبایست در تعامل، یکپارچگی، چشم انداز، راهبرد، برنامهها، روشها، فرهنگ سازمانی تدوین و تبیین شود. با وجود این برخی از فرمودههای معظم له خلاصه میآید:- دو نفر را با یک اندازه مجاهدات، زحمت یکسان در نظر بگیرید، یکی معروف و شناخته شده است، همه او را تحسین میکنند، برایش کف میزنند، صلوات میفرستند یک هم نه، هیچ کس نمیداند، نمیشناسد، قدردانی نمیکند، این دو نفر کدامشان پیش خدا مقربترند؟ اجرشان بیشتر است؟ آن نفر دوم. نفر اول مقداری از اجر خودش را، با همین کف زدنها و صلوات فرستادنها گرفت، نفر دوم آن مقدار اجری را که نگرفته است، پیش خدای متعال ذخیره دارد. این را باید توجه بکنید، این مجاهدتهای خاموش را، این مجاهدت بیریا را قدر بدانید، اگر چه سخت است، قدر بدانید، مغتنم بشمارید.
- لزوم رعایت موازین (شرعی و قانونی) در کلیه اقدامات اطلاعاتی (1390/4/4).
- خبرها متقن و بررسی شده و به موقع باشد (1384/11/2).
- اگر تخلفی شد چه کسی غیر از شما حفا. اط گزارش میدهد؟ خود (متخلف) که نمیآید بگوید من تخلف کردهام (1384/11/2).
- ما به یک دستگاه اطلاعاتی قوی، وسیع، منسجم، مستقل و مبتکر احتیاج داریم. اگر ابتکار نداشته باشید نمیتوانید مستقل باشید... اگر ابتکار و خود جوشی نداشته باشیم عقب میمانیم. دقت کنید در کار شما نباید هیچ ظلمی انجام بگیرد (1388/9/8).
- موازین (شرعی و قانونی) را در کلیه اقدامات اطلاعاتی رعایت کنید (1384/9/8).
- تخلف را مورد به مورد گزارش کنید. ولو بعد از تخلف حتی اگر حادثهای بر اثر آن به وجود نیاید تا بدانیم و دستور لازم را بدهیم. من نسبت به آن بیتفاوت نمیمانم و دفتر نظامی هم موظف است اینها را بهطور خاص و موردی پیگیری کند. زیرا دنبال کردن تخلف، یک سؤال، یک هشدار، یک برخورد، باعث میشود که احتمال تکرار آن کم شود (1384/11/2).
- آن چیزی که شما در اختیار گرفتید و قبول زحمت کردید یکی از اساسیترین کارها است. لزوم گزارش کامل و دقیق از حوادث (1384/11/2).
- امروز علم اطلاعات، یک علم پیشرفته است... شما این علم اطلاعات را فرا بگیرید (و به لحاظ دارا بودن اخلاق و ایمان) از سرویسهای پیشرفته دنیا جلوتر خواهید بود (84/4/23).
- باید به معنای حقیقی کلمه آموزش اطلاعاتی، فعالیت اطلاعاتی، حفاظت حقیقی اطلاعاتی، در درون خود اطلاعات و حفاظت اطلاعات، امانت کامل در زمینه اطلاعات هوشیاری و تیزبینی و حساس بودن نسبت به رویدادها و پدیدههای اطلاعاتی، اینها همه بایستی در مجموعهی این ردههای پراکنده و گسترده دستگاههای اطلاعاتی سپاه مورد ملاحظه قرار گیرد (دیدار کارکنان اط و ح.اط سپاه 85/2/24).
- مدیران اطلاعاتی باید صاحب فکرهای سازنده، مغزهای فعال، مغزهای پخته و کارآمد، صاحب ذهنیتهای پیچیده، ذهنیتهای تئوری ساز، ذهنهای نفوذناپذیر، ذهنهای فریب ناپذیر بوده و مجرب و کارآزموده باشند. کارآمدی، فعّال بودن، همت و پشتکار داشتن و حرکت دایمی خستگی ناپذیر، کار پرحجم، با کیفیت قوی، منطبق بر اصول علمی. هیچ نقطهای از عرصهی فعالیت اطلاعاتی نباید از نظر دور بماند. هیچ نقطهای یعنی سرگرم شدن به یک بخش، ما را مبادا از بخشهای دیگر غافل کند (87/05/23).
آیا همه کاری را که باید بکنیم کردهایم؟ آیا ما توانستهایم در این کشور که تقریباً آماج حملات همه دستگاهها و سرویسهای اطلاعاتی فعال دنیا است... آن حصار حفاظتی و اطلاعاتی لازم را ایجاد کنیم که دشمن نتواند آنچه را که لازم دارد جمع کند؟ یا اگر جمع کرد نتواند از آن استفاده کند؟
فراگرفتن دانش اطلاعاتی (مجهز شدن به مدرنترین ابزار لازم اطلاعاتی و چه بهتر که ابزارهای لازم) و سیستمهای اطلاعاتی (برای پیشگیری از جاسوسی و نفوذ دشمن از طریق فناوری) در داخل و توسط خودتان ساخته شود. کارآمدی، فعال بودن، همت و پشتکار داشتن و حرکت دائمی خستگی ناپذیر، کار پر حجم، با کیفیت قوی، منطبق بر اصول علمی. به خاطر سر و کار پیدا کردن با زندگی و جان و مال و عرض مردم بایستی خیلی متدین، دارای رابطه بسیار قوی با خدا، کمک گرفتن از او، خواندن نماز با حال، تلاوت قرآن، تقوا، رعایت اخلاق و ادب اسلامی باشید.
مفهومشناسی فرایند تحلیل و بررسی اطلاعات و اخبار در منابع فقهی
خبر و خبررسانی در اسلام جایگاه ویژهای دارد و مأموریت اصلی پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) به سوی مردم، بر مبنای خبررسانی بوده است. خبر از دستورات خداوند به بندگان، راه رسیدن به سعادت، راه و روش بندگی خدا، سرنوشت آنان که از فرمان خدا سرپیچی نمودند، خبر از عالم پس از مرگ و قیامت و نتیجهی اعمال خوب و بد و... افزون بر این، خبر با دیدگاه اطلاعاتی نیز در اسلام جایگاه خاصی دارد. چنانکه در قرآن درباره سرنوشت مردم گذشته و رویدادهای آینده خداوند به پیامبر خبر میدهد و درباره توطئههایی که دشمنان علیه پیامبر میکنند بارها از سوی خداوند به وسیله پیک امین به پیامبر خبر داده میشود و توطئه دشمن ناکام میماند که نمونه بارز آن مربوط به داستان لیلهالمبیت است. اما آنچه در این مبحث مورد توجه است، ویژگی محتوایی خبر در قرآن است، اگر به این ویژگی توجه شود و در عمل مورد استفاده هادیان محترم برای تهیه اخبار قرار گیرد، میتواند اثرات بسیار خوبی در کیفیت اخبار ارسالی به سازمان داشته باشد.دیدگاه قرآن درباره محتوای خبر
مفید بودن خبر: یکی از اصول مورد توجه قرآن درباره خبررسانی، مفید بودن خبر برای مخاطبان است. از نظر قرآن اخبار باید هدایتگر، پندآموز، غفلتزدا و مفید باشد. از آنجا که یکی از موانع رشد و کمال انسان و گرفتار شدن او به حوادث، غفلت و ناآگاهی است. قرآن یکی از فواید نقل اخبار و حوادث پیشین امتها و اقوام گذشته را غفلتزدایی میداند. خداوند در آیه 5 سوره تغابن میفرماید: «آیا خبر کسانی که پیش از این کافر شدند به شما نرسیده؟ آنها طعم کیفر گناهان بزرگ را چشیدند و عذاب دردناک برای آنهاست.» این آیه اخبار کافرانی را که در گذشته به سبب کفرشان دچار عذاب شدند، موجب هوشیاری و عبرتگیری آنانی که اخبار را میشنوند دانسته است. این مشی قرآن در خبر رسانی که میخواهد مخاطبان خود را از زشتیها بازدارد بر آگاهی بخشی و رشد معنوی تأکید دارد. در جای دیگر در آیه 5 سوره احزاب میفرماید: «ای پیامبر، ما تو را به رسالت فرستادیم که شاهد و بشارت دهنده و بیم دهنده باشی. چنانکه میبینیم، خداوند مژده دهی و بیم دهی را برای رشد و بالندگی معنوی بندگان بکار برده است.بخش بزرگی از آیات قرآن کریم به اخبار پیامبران و امتهای آنان و سرگذشت کافران، ستمگران و ظالمان اختصاص دارد و هدف خداوند از بیان این اخبار، پندآموزی و عبرتگیری بندگان است تا در اثر تکرار اشتباهات گذشتگان به سرنوشت آنان گرفتار نشوند. از اینرو، میبینیم اخباری که از سوی خداوند در قرآن کریم نقل شده مهمترین خصیصه آن مفید بودن است و خدا کار بیهوده انجام نمیدهد. اخباری که توسط منابع انسانی گزارش میشود، باید مهمترین ویژگی آن مفید بودن خبر باشد، یعنی خبر برای دریافت کنندگان آن قابل بهرهبرداری بوده و از ارزش آن برای انجام اقدام عملیاتی برخوردار باشد، پس، در مرحله جمعآوری، تهیه و ارسال خبر باید توجه به فایده آن نمود که تلاشها و فعالیتهایی که برای به دست آمدن خبر انجام میشود، نتیجهای مناسب داشته باشد.
ارزش خبر: از نظر قرآن کریم، اطلاعرسانی کاری جدی و هدفدار است که باید با دقت و توجه کافی صورت گیرد. آنچه در خبررسانی به آن توجه شود، این است که خبر باید ارزشمند باشد. قرآن کریم ارسال پیام غیرجدی و بیارزش را که نفعی برای مخاطب ندارد، کاری مردود دانسته و علاوه بر ارزش پیام به اهمیت مخاطب نیز توجه دارد. قرآن تأیید میکند که مخاطب بین دو وجه جدی و حقبودن خبر یا لغوبودن خبر و به بازی گرفته شدن خودش، تردید دارد بنابراین، ضمن اینکه از این بابت به مخاطب حق میدهد. بر ضرورت جدی بودن و حق- گرایی خبر که اعتماد مخاطب را جلب میکند، تأکید دارد.
قرآن کریم در آیه 55 سوره انبیا، از قول قوم حضرت ابراهیم (علیهالسلام) خطاب به حضرت میفرماید: «آیا مطلب حقی برای ما آوردهای یا شوخی و بازی میکنی» و در آیه بعد پاسخ آن حضرت را میآورد که به آنها اطمینان میدهد و میفرماید: «پروردگار شما همان پروردگار آسمانها و زمین است که آنها را آفریده و من بر این امر از گواهانم». یعنی سخن یکسره جدی است و به آنها اطمینان میدهد که شما را به بازی نگرفته و سخن بیهوده نمیگویم. البته اینکه حضرت ابراهیم (علیهالسلام) میفرماید: بر این امر من از گواهانم، نشان از اطمینان او از میزان جدی بودن و ارزش خبری است که میدهد. این مطلب به ما می فهماند که خبر باید توسط کسی که آن را تهیه و ارسال میکند کاملاً فهمیده شده و او بر اهمیت و ارزش خبر خود واقف باشد و از فرستادن خبری که ارزشی در آن برای مخاطب وجود ندارد، خودداری کند. زیرا این کار بیهوده و باعث اتلاف وقت است.
رعایت عفت و حیا و پرهیز از پخش اخبار فسادآور: رعایت اخلاق و آداب در گفتار و رفتار، جزو دستورهای اکید دین اسلام است و به این مقوله در قرآن توجه زیادی شده است. از جمله این نکات اخلاقی، رعایت حیا و عفت در کلام و پرهیز از گفتار فسادآور است. در قرآن کریم اخبار و وقایع زیادی درباره گذشتگان نقل شده و در نقل اخباری که مربوط به مسائل اخلاقی بوده، عفت و حیا در کلام به خوبی رعایت شده است. نمونه جالب آن در سوره یوسف (علیهالسلام) است که به شرح ماجرای یوسف و زلیخا میپردازد. در بخشهایی از سوره حضرت یوسف (علیهالسلام) که به مسائل ریز روی داده، اشاره شده است، عفت و حیا در بیان مطالب کاملاً رعایت شده بهنحوی که ذهن مخاطب را درگیر تصورات پنداری و ماجرای وسوسهانگیز نمیکند. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان درباره قصه حضرت یوسف (علیهالسلام) نوشته است: «با اینکه قصه حضرت یوسف (علیهالسلام) قصهای عاشقانه است، طوری بیان شده که ممکن نیست کسی چنین داستانی را عفیفترو پوشیدهتراز آن بسراید.»
قرآن در خبررسانی نه فقط بر رعایت حیا و فسادآور نبودن اخبار تأکید دارد، بلکه از این بالاتر، میگوید یکی از ویژگیهای خبر، از بین بردن زمینههای فساد و تلاش برای سالمسازی اخلاقی جامعه است. افزون بر این، با کسانی که با اخبار خود باعث اشاعه فساد در جامعه شوند برخورد میکند و برای آنان عقوبت سختی را در نظر میگیرد. در این رابطه خداوند در آیه 19 سوره نور میفرماید: «کسانی که دوست دارند در بین مردم مؤمن زشتیها و امور فسادآور را اشاعه دهند، برای آنان در دنیا و أخرت عذاب دردناکی است.»
تحریف اخبار: قرآن کریم تأکید میکند که گاهی از اخبار بهنحو گزینشی سوءاستفاده میشود و عدهای با تحریف محتوای خبر، آن را به دستاویزی برای اغراض خاص تبدیل میکنند. آیه 41 سورهی مائده خطاب به پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) میفرماید: «گروهی از یهودیان، خوب به سخنان تو گوش میدهند تا دستاویزی برای تکذیب تو بیابند.» این آیه میگوید برخی افراد به اخبار گوش میدهند اما نه برای مطلع شدن و کسب خبر بلکه بهمنظور سوءاستفاده و تحریف آن. از آیه بالا نتیجه میگیریم که ممکن است منابع گزارش دهنده اخبار بهعلت داشتن اغراض شخصی، دست به تحریف اخبار بزنند و با این کار در مسیر اقدامهای عملیاتی انحراف ایجاد کنند. برای جلوگیری از تحریف اخبار توسط منابع، ضمن توجیه آنان و تذکر عواقب این عمل باید نسبت به اخباری که احتمال تحریف آن وجود دارد حساسیت بیشتری به خرج داده و با استفاده از ابزار و روشهای موجود برای اسلامیان از صحت خبر اقدام کرد.
اخبار کذب: قرآن کریم، سه روش برخورد با اخبار کذب به ما میآموزد، در داستان حضرت یوسف (علیهالسلام) وقتی زلیخا، همسر عزیز مصر در مقابل شوهرش به یوسف اتهام خیانت میزند، با تحقیق درباره ادعای زلیخا، کذب بودن حرفش روشن میشود. در آیه 27 سوره یوسف آمده است که: «اگر پیراهن یوسف از پشت پاره شده، آن زن دروغ میگوید و یوسف از راستگویان است.» در جای دیگر در برابر کسانی که به زن بیگناهی تهمت میزنند، مؤمنان را که خبر دروغ و تهمت ناروا را افشا نکردهاند، مورد سرزنش قرار میدهد. در آیه 12 سوره نور میفرماید: «چرا هنگامی که این تهمت را شنیدید، مردان و زنان با ایمان نسبت به خود گمان خیر نبردند و نگفتند این دروغی بزرگ است.» در اینجا منظور این است که برای جلوگیری از آسیب خبر دروغ، برای کسی که مورد اتهام قرار گرفته است، باید آن را افشا کرد. در جایی دیگر از قرآن، خداوند پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) را در برابر گفتههای دروغ کافران دعوت به صبر میکند. در آیه 10 سوره مزمل میفرماید: «پس در برابر گفتههای آنان صبر کن.» صبر کردن در برابر خبر دروغ که یکی از روشهای برخورد قرآن است و وقتی کاربرد دارد که بر اثر گذشت زمان حقیقت روشن گردد. بنابراین، در برخورد با اخباری که مشکوک به کذب بودن است علاوه بر انتخاب یکی از روشهایی که در قرآن آمده است. (تحقیق درباره خبر، اعلام کذب بودن خبر و صبر برای روشن شدن حقیقت) به دو نکته باید توجه کرد. اگر منبع خبر کذب میگوید و در این زمینه سابقه دارد، باید از بازتاب خبر خودداری کرد. اما اگر منبع خبر موثق است ولی محتوای خبر مشکوک به کذب بودن است، خبر را باید بازتابید و با اتخاذ یکی از روشهای ، یاد شده بر این به دست آوردن حقیقت آن اقدام نمود (جباری، 1389: 64).
ارزش و اهمیت حفاظت از اخبار و اطلاعات
آیاتی كه نشانگر اهمیت و ضرورت حفاظت است، در دو بخش بیان شده است: نخست؛ سلسله آیاتی که دلالت آنها بر موضوع، به شکل کلی، آزاد، غیرمستقیم و مبتنی بر برداشت روشمند و عقلانی و قرآنی است. دوم؛ سلسله آیاتی که دلالت آنها، بهطور مستقیم، روشن و همراه با قرینههای لفظی، مقامی و لبی است و گاهی همراه با امر مؤکد بر رعایت حفاظت و دستور به کارگیری فنون اطلاعات علیه خصم ناشناخته است.دسته یکم: آیات برداشتی قرآن؛ آنها سلسله آیاتی است که بر ضرورت و ارزش حفاظت و اطلاعات دلالت میکند، ولی دلالت آنها، همراه با برداشت ادبی، عقلانی و قرآن است؛ بدین معنا که از ضمیمه و بافت برخی آیات به برخی دیگر یا ضمیمه برخی از آیات به برخی از روایات میتوان به نتیجه نهایی رسید و بدینسان اهمیت موضوع را دریافت. که آیه عرش و آیه شهاب از جمله آنهاست.
1) آیه عرش
«هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ یَعْلَمُ مَا یَلِجُ فِی الْأَرْضِ وَمَا یَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا یَنزِلُ مِنَ السَّمَاء وَمَا یَعْرُجُ فِیهَا وَهُوَ مَعَكُمْ أَیْنَ مَا كُنتُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ» (قرآن کریم، الحدید: 4). «او کسی است که آسمانها و زمین را در شش روز، شش مرحله و دوران آفرید، سپس بر تخت قدرت قرار گرفت و به تدبیر جهان پرداخت. آنچه را در زمین فرو میرود میداند و آنچه را از آن خارج میشود و آنچه از آسمان نازل میگردد و آنچه به آسمان بالا میرود و او با شماست هر جا که باشید و خداوند نسبت به آنچه انجام میدهید. بیناست.»نکتههای موجود در آیه عرش
حاکمیت و سلطه پیوسته: تکیه بر کسی قدرت و احراز حاکمیت بر ملتی در استمرار حکومت کافی نیست، بلکه داشتن سلطه بر سراسر قلمرو قدرت و در دست داشتن زمام امور و تدبیر لازم در آنها، ضامن تداوم حکومت است، چنانکه خداوند جهان را آفرید و به حال خود رها نساخت، بلکه همیشه زمام حکومت و تدبیر عالم را در قبضه قدرت دارد.تدبیر تدریجی عملیات: با اینکه خداوند میتوانست جهان را در یک لحظه بیافریند و نیازی به گذشت زمان، روز، ماه و سال نداشت، ولی جهان هستی را در شش روز آفرید که نشان از شش مرحله و تدریجی بودن آفرینش است و این تدریجی بودن، سرمشقی است برای تدریجی بودن سیر نظامی انسان و عدم عجله و شتاب در رسیدن به اهداف مختلف، پس یک تیم حفاظتی یا اطلاعاتی هم باید عملیات خود را مرحلهبندی کند و بهتدریج و در زمانهای مناسب انجام دهد، وگرنه به نتیجه مطلوب نمیرسد.
تمرکز هدایت: جهان آفرینش، دارای مرکزیت فیض الهی است به نام عرش و آن کنایه از تدبیر در ملک وجود است، چنان که ما در عرف خود، تخت سلطنتی را مقامی میدانیم که همه او امر مربوط به اداره کشور از آنجا صادر میگردد و همه امور به آنجا ارجاع داده میشود. زبان وحی هم در اینجا به زبان عرف با مردم سخن گفته و مقام تدبیر و مصدر امور مادی و معنوی الهی را عرش خوانده است (ترجمه المیزان، ج 19: 299). با توجه به اینکه نظام آفرینش، نظام اسباب و مسببات است و پدیدههای این عالم، نمیتوانند فیض الهی را بهطور مستقیم و بدون وسایط فیض دریافت کنند؛ عرش میتواند اشاره به مرکزیتی داشته باشد که سرچشمه فیض الهی است و وسایط فیض، آنها را از آن مرکز دریافت کرده و به ترتیب به اشیا و امور عالم میرسانند (تفسیر راهنما، ج 18: 453-454). و این خود درس بزرگی است که جوامع بشری بهویژه جوامع الهی، که تدبیر لازم را به واسطه مرکز تصمیم گیرنده هدایت کند تا کارها به خوبی و سلسله مراتب منظم و سنجیده و بدون اتلاف وقت به انجام برسد. بهویژه تدبیر اطلاعاتی و حفاظتی با تمرکز قدرت و با در نظر گرفتن وسایط و اسباب ظاهری و مادی و معنوی الهی صورت پذیرد وگرنه اصولاً زمام اداره کشور از دست میرود و تدابیر اقتصادی، معیشتی، اجتماعی و علمی و... به هم میرسد.
آگاهی کامل: در پایان مرکز هدایت، سخن از علم و آگاهی در میان است، چون علم از لوازم حتمی و جدایی ناپذیر تدبیر عالم است و با دقت در آن میتوان آموخت که آن که هدایت مرکز مدیریت جامعه را بر عهده دارد، باید از موارد و مصادر امور با خبر باشد، یعنی ورودیها و خروجیها و فراز و فرود کشور را زیر نظر بگیرد. آنچه که بر افکار و حیات و فرهنگ مردم، فرود میآید و آنچه از دل و اندیشه جامعه برمیخیزد و از واردات و صادرات اخبار سیاسی و هر نوع اطلاعاتی که به شکلی به تدبیر امور کشوری مربوط میشود، آگاه شود و امور کشوری و لشکری فکری و فیزیکی، جامعه را زیر نظر بگیرد، چنانکه خداوند هرآنچه آسمان به زمین نازل میشود و هر آنچه از زمین به آسمان بالا میرود، آگاه است.
همراهی سوژه: مرکز اطلاعات یک جامعه دینی باید آگاهی خود را به امور کشور و حوزه مأموریت خود، از کسب اخبار و اشراف اطلاعات به همراهی پیوسته ارتقا دهد. چنانکه خداوند افزون بر علم و احاطه همه جانبه بر امور در معیت یکایک مردم است و همراه آنهاست و در هیچ مکانی و در هیچ شرایطی آنها را به حال خود رها نمیکند. مرکز حفاظتی و مدبر امور اطلاعاتی، هم نباید بیگانه از مردم و جدا از رفتار و فکر و فرهنگ آنان باشد.
همراهی با خدای بینا: و هو معکم اینما کنتم، این جمله خطابی به این مطلب مهم اشاره دارد که هر کس در زندگی خود باید همراه خدا باشد و بداند که او هیچ گاه جدا از او نیست بهخصوص با توجه به اینکه بیدرنگ میفرماید: «وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ». افزون بر اینکه خداوند علم کلی و حضوری بر اعمال مردم دارد به تمامی اعمال مردمان نیز بیناست و هیچ چیز از او فاصله ندارد همه حقایق هستی را در هر حال میبیند. پس، یک مأمور با قدرت و امکانات مادی و سیاسی و نظری و عملی، در همه مراحل و اقدامهای خود، باید خدا را ناظر بر عملکرد خود بداند و با دید خدایی به عملیات اطلاعاتی نگاه کند و مخالف رضایت خداوند تصمیم نگیرد و اقدامی نامناسب انجام ندهد.
2) آیه شهاب
اهمیت حیاتی حفاظت را از قاموس حاکم بر عالم تکوین و تشریع میتوان دریافت و شکل و شیوه آن را از خالق هستی آموخت، زیرا خداوند آسمان ایمان و معنویت را با ستارگان درخشان چون انبیا و امامان معصوم و عالمان دینی تکلیفشناسی، و تقواپیشه، زینت بخشیده و با آنها، شیاطین جن و انس را که درصدد راه یافتن به اسرار و آثار الهی مؤمنان هستند و استراق سمع کنند و به اغوای مردم میپردازند، طرد میکند و از نزدیک شدن آنها به قاعد و فرشتگان و فرشته خوبان ممانعت میکند (تفسیرالمیزان، ج 17: 130). «وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِی السَّمَاء بُرُوجًا وَزَیَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِینَ وَحَفِظْنَاهَا مِن كُلِّ شَیْطَانٍ رَّجِیمٍ إِلاَّ مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُّبِینٌ» (قرآن کریم، سوره حجر، آیه 16-18). «و به یقین ما در آسمان، برجهایی قرار داریم و آن را برای تماشاگران آراستیم و آن را از شیطان رانده شدهای حفظ کردیم مگر آن کس که استراق سمع کند که شهابی روشن را دنبال میکند و میراند.»موضوع این آیه با تغییراتی در سوره ملک آیه 5 و سوره صافات، آیه 6-10 عنوان شده است. این سنت تکوینی و تشریعی خداوند درسآموز بزرگی به محاکمان و زمامداران است. یعنی باید آنان نیز چون خداوند قلمرو حکومت را از نفوذ شیاطین برون مرزی و درون مرزی حراست کنند. شما میتوانید این حقیقت، یعنی شکل و شیوه حفاظت معنوی و ایمانی عالم روحانی را در نقش مادی و محسوس آسمان دنیا و ستارگان زینت بخش آن و شهابهایش را ببینید، آمد و شد و فروغ شهابها بر جو زمین که هر بیننده با دیدن آن صحنه و بر هم خوردن تعادل آسمان و تخریب کره خاکی را انتظار میکشد ولی خداوند، آنها و همه هستی آسمان و زمین را به شیوه خاصی حفاظت میکند و هیچ گونه اصطکاکی صورت نمیگیرد. پس زمامداران و مدیران اجرای حکومت است که از راه صحیح و مشروع و به شکل و معقول و متین، تشکلهای منسجم اطلاعاتی و حفاظتی را متمرکز کنند تا به وسیله آنها، همچنان فضای سیاسی جامعه را واپایش و حرکتهای دشمن را به دقت، رصد کنند و آنهایی را که استراق سمع میکنند، با شهابهای روشن از صحنه برانند.
دسته دوم آیات صریح حفاظتی: در صفحات پیشین گفتیم که آیاتی که نشانگر اهمیت حفاظت و اطلاعات است بر دو دسته هستند. دسته اول آیات برداشتی که با بیان دو نمونه آن را توضیح دادیم. دسته دوم آیات است که مستقیم یا با اشاره و همراه با قراین کلامی و مقامی که اما از آنها به آیات صریح تعبیر میکنیم و از این دست آیات، نیز به بیان دو نمونه اشاره میکنیم: یکی آیه اعداد و دیگری آیه تحذیر.
آیه اعداد
قرآن کریم، در تبیین تعالیم دینی، سبک و سیاق خاصی دارد مسائل زیادی را در قالب کلمهها و آیههای کوتاهی بیان میکند، به همین جهت فهم مفاهیم قرآن و برداشت متعدد از آنها، نیازمند تدبیر پیوسته و دقت و ظرافت است. که آیه اعداد از جمله آنهاست: «وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِینَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ یَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَیْءٍ فِی سَبِیلِ اللّهِ یُوَفَّ إِلَیْكُمْ وَأَنتُمْ لاَ تُظْلَمُونَ» (قرآن كریم، انفال: 60). «در برابر آنها دشمنان آنچه توانایی دارید از نیرو آماده سازید و همچنین اسبهای ورزیده برای میدان نبرد تا به وسیله آن دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید و همچنین گروه دیگری غیر از اینها را که شما نمیشناسید و خدا میشناسد.»این آیه به مسلمانان دستور میدهد که در مقابل دشمن، آمادگی دفاعی تدارک کنند ولی آن را با کلمه «قوه» و در قالب نکره و مطلق بیان میکند که دلالت بر عموم دارد نه در قالب واژههای خاص نظامی با مفاهیم محدود، پس هر نوع دفاع مادی و معنوی و فکری و فیزیکی مشمول آیه است و به دیگر سخن دقت در مفهوم فراگیر «قوه» شامل ابعاد گسترده و انواع تواناییهاست همانند:
الف) آمادگی نظامی و تسلیحاتی؛
ب) آمادگی تبلیغاتی و اطلاعرسانی (رسانهای)؛
ج) آمادگیهای سیاسی و اجتماعی؛
د) آمادگی در راستای جنگهای روانی؛
ه) آمادگی هنری و تغییر چهره و... ؛
و) اقتصادی و تدارکاتی و مالی؛
ز) اطلاعاتی و حفاظتی و امنیتی؛
همچنین همه مسائل مربوط به حفاظت اطلاعات و انواع تجسس، تعقیب، تبادل اطلاعات، مراقبتهای ویژه، طبقهبندی اطلاعات، ضبط و ثبت اسناد و اطلاعات شکل و شیوه جمعآوری اخبار و حفظ اسرار نظامی و... زیرعنوان «وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ» آمده است، زیرا تحمیل شکست بر دشمن و کسب پیروزی در جنگ تنها با ایجاد تهدید تمدید و ترس و تحریف و در سایهی سلاحهای مادی و برق شمشیر و نیزهها و غرش هواپیماها و توپ و تانکها نیست، بلکه ایجاد فضای رعبانگیز نظامی و سیاسی و تبلیغات گسترده و اطلاعاتی و پوشش حفاظتی و راهاندازی جنگهای روانی، نیز از عوامل پیروزی محسوب میشود، بلکه این روش گاهی، سلاحهای پیشرفته را نیز خنثی و بیاثر میسازد.
پس با دقت در آیه بالا میتوان دریافت که کسب اطلاعات و حفاظت آنها از نظر قرآن چنان مهم و با ارزش است که خداوند مستقیم به آن امر میکند و به عموم مسلمانان و در حقیقت به یکایک اعضای جامعه دینی فرمان میدهد و در قالب کلمه «اعدوا» که فعل امر است تأکید میکند که در برابر خصم خود که پوشش اطلاعاتی زیادی دارند شما هم به همان نسبت وارد عرصه اطلاعات شوید و در حدی که بتوانید آنها را در حوزه تجسس و جمعآوری اطلاعات، مرعوب سازید به گونهای که نتوانند در حوزه اطلاعات شما، نفوذ کرده و با آن مقابله کنند.
آنچه مؤید این نظر است، تقسیمبندی دشمن به دو قسمت است.
الف) دشمنان معین و شناخته شده؛
ب) دشمنان ناشناخته و مجهولالهویه.
آمادگی اطلاعاتی سپاه اسلام و جامعه مسلمانان در حال صلح و جنگ، باید چنان قوی باشد که دشمنان ناشناخته مسلمانان نیز در باطن مرعوب شوند، به یقین دشمنان ناشناخته شامل آن دسته از افرادی است که بهعنوان عوامل نفوذی و افراد منافق و دو چهره، در میان مسلمانان بهنفع دشمنان حضور فعال دارند، ولی بهعنوان جاسوس و نیروی اطلاعاتی و ستون پنجم و بهعنوان دشمن شناخته نمیشوند (تفسیر راهنما، ج6: 541- التفسیر الکاشف، ج 3: 500 و تفسیر نور، ج 4: 366).
آیه تحذیر
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ خُذُواْ حِذْرَكُمْ فَانفِرُواْ ثُبَاتٍ أَوِ انفِرُواْ جَمِیعًا» (قرآن کریم، نساء: 71). «ای کسانی که ایمان آوردهاید، آمادگی خود را در برابر دشمن حفظ کنید و در دستههای متعدد، یا به صورت دسته واحد، طبق شرایط هر زمان و مکان به سوی دشمن حرکت نمایید.»ارزش و اهمیت اطلاعات و حفظ و حراست اطلاعات موجود را از این آیه، به روشنی میتوان دریافت و با دقت بیشتر موقعیت ادبی و جایگاه بلاغی آن را فهمید که اصولاً آیه درصدد امر به تشکیل و ساماندهی تشکلهای اطلاعاتی و حفاظتی است. این آیه دستور جامع و همهجانبهای است به تمام مسلمانان، در همه قرنها و عصرها که برای حفظ امنیت خود و دفاع از مرزهای خویش، دائماً مراقب باشند و باید یک نوع آمادهباش مادی و معنوی بهطور دایم بر اجتماع آنها حکومت کند (ترجمه المیزان، ج 4: 597 و ج 4: 3) و این ادعا به دلایل زیر قابل اشباع است:
الف) مفهوم فراگیر حِذر: حذر، به چیزی گفته میشود که انسان آن را برای حفظ امنیت در مقابل خطرات به کار میگیرد (تفسیر راهنما، ج 3: 463) و معنای آن قدری وسیع است که هرگونه وسیله مادی و معنوی را در بر میگیرد؛ از جمله اینکه مسلمانان باید در هر زمان موقعیت دشمن و نوع سلاح و روشهای جنگی و میزان آمادگی آنها باخبر باشند، زیرا تمام این موضوعات در پیشگیری از خطر، دشمن و حاصل شدن مفهوم حذر مؤثر است (تفسیر نمونه، ج4: 3-4). از پایه حذر به معنای اسلحه نیست، بلکه به معنای بیداری، آمادهباش و وسیله دفاع است و سلاح یکی از وسایل دفاع محسوب میشود (تفسیر نور، ج2: 372).
ب) جایگاه ابلاغی آیه: این آیه به منزله نتیجهی آیات گذشته است و آیات گذشته درخصوص حیلهها و خرابکاری منافقان مدینه و همچنین در مورد تلاشها و فریبکاریهای یهود نسبت به مسلمانان بود و این آیه پس از تمهید مقدمات و بیان مکر و خدعههای مذبوحانه یهود و منافقان درصدد چارهجویی برآمده و اعلام میکند برای خنثی ساختن حیلههای دشمنان فعلی و دشمنان مسلمانان در هر زمان، بهترین راه اتخاذ حذر و برگرفتن آمادگیهای همه جانبه و دفاع فراگیر است و بهترین وسیله دفاع برای خنثیسازی مکرهای خطرناک کسب اطلاعات از موقعیت دشمن و حفظ اطلاعات سیاسی و نظامی موجود در میان مسلمانان است.
ج) معنای ثبات: به معنای فرقه و دستهای است یعنی بهصورت گروه، گروه و دستههای متخصص به دفاع برخیزید، بدیهی است که تیمهای اطلاعاتی مشمول ثبات و گروههای تخصصی است و هر کس توان و تخصص لازم برای کسب اطلاعات لازم و مرزبانی از اطلاعات سیاسی و اسرار نظامی و... ندارد و این معنا قرینه دیگری است که آیه شامل حفاظت نیز هست (التفسیر الکاشف، ج 2: 374).
د) دشمنشناسی: مقابله با دشمن و موضعگیری علیه وی، پس از شناخت ماهیت و شم و شیوه تهاجم او است، دیروز دشمنی و جنگ در میدانها و به وسیله مردان جنگی صورت میبست و دفاع هم باید به همان شکل انجام میگرفت، ولی امروزه صورت جنگها تغییر یافته و بیشتر به جنگ اطلاعاتی تبدیل شده است و هم اکنون هواپیماهای جاسوسی و شناسایی و دستگاههای شنود و استراق سمع در فضا و دریا و زمین در تمام سال و ساعات فعالند و بیش از دهها ماهواره در حال گردش است و مأموریت اصلی آنها، تجسسهای نظامی و سیاسی و فرهنگی است (التفسیرالکاشف، ج 2: 375). مسلمانان امروزه باید طبق نقشه و طرح و توطئه دشمن به دفاع برخیزند و آمادگی دفاعی آنان نیز باید موازی حرکتهای دشمنانشان باشد و این گفتار علوی مؤید پیام آیه است که فرمود: رُدّوا الحجر من حیث جاءَ «سنگ شرارت را از آنجا که آمده است به همانجا برگردانید.» یعنی پیش از پرتاب سنگ ببینید سنگ با چه حیثیتی و با چه سوگیریها و به چه منظوری پرتاب شده است؟ پس از تشخیص آن و تعیین نوع هدفگیری و شیوه شلیک، شما هم با همان شیوه آن را به سوی دشمن پرتاب کنید، اگر حرکت دشمن فکری و فرهنگی است شما هم از راه فکر و فرهنگ به پاسخ آن بپردازید و اگر سیاسی و اطلاعاتی است شما هم از همان راه به دفاع برخیزید. در جهان امروز سمت و سوی حرکتهای دشمن نخست اطلاعاتی و سپس نظامی و تسلیحاتی است، مسلمانان نیز باید به همان سبک و سیاق به دفاع برخیزند و پایگاههای اطلاعاتی و حفاظتی خود را بیش از پیش تقویت کنند و این دستور مستقیم قرآن است که این مؤمنان آمادگی خود را در برابر دشمن با قدرت تمام برگیرید و آن را حفظ کنید.
جمعآوری خبر در نهجالبلاغه
الف) جمعآوری اطلاعات در مورد کارگزاران حکومتی: همانگونه که بیان شد مهمترین بخشهای نهجالبلاغه درباره جمعآوری اطلاعات اشاره به جمعآوری در مورد کارگزاران حکومتی دارد و بیشترین این اشارات در نامههای آن حضرت بهعمال و والیان است. امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در بیشتر این نامهها بر این مسئله تصریح دارند که «مأمور من گزارش داده که» یا «به من خبر رسیده که» این جملات امیر (علیهالسلام) در دستورات خود به مالک اشتر است و آن حضرت در اصول کشورداری چنین میفرمایند: «ثم تفقّد اعمالهم، و ابعث العیون من اهل الصدق و الوفاء علیهم»؛ «پس در کار کارگزارانت کاوش و رسیدگی کن و جاسوسان و دیدهبانان راستگو و وفادار را بر آنان بگمار». سپس آن حضرت در ادامه میفرمایند: «زیرا مراقبت پنهانی و تحتنظر داشتن آنان بهطور مخفیانه، باعث میشود آنان امانتدار باشند و با مردم خوشرفتاری کنند.» (نهجالبلاغه، نامه 53: 1011).این دستور حکومتی حضرت به مالک اشتر بهترین دلیل بر لزوم جمعآوری اطلاعاتی درخصوص عمّال حکومتی است آن حضرت در ادامه فرمایش خود چنین توصیه میفرمایند: «حکومت را یا خودت را از بدیها و اشتباهات اطرافیانت محافظت کن»، یعنی بهنحوی مراقب اطرافیانت باش که از ناحیه آنها ضرری به تو و حکومت تو نرسد. مسلّم است که مراقبت بدون کسب اطلاعات و آگاهی میسّر نخواهد بود. محورهایی که از نامههای حضرت در نهجالبلاغه درخصوص جمعآوری اطلاعات بهدست میآید متعدد و متنوع است به چند مورد از آنها اشاره میکنیم. یکی از محورهای مهم مراقبت کارگزاران از سوی امیرالمؤمنین (علیهالسلام) مسئله استفاده و صرف بیتالمال است. ایشان خطاب به زیادابنابیه که جانشین عبدالله بنعباس در بصره بود میفرمایند: «به خدا قسم اگر به من گزارش برسد که تو در بیتالمال به مقدار اندک یا بسیار، خیانت کرده و برخلاف دستور، صرف کردهای بر تو سخت خواهم گرفت...» (همان نامه 53: 1012). آن حضرت در نامه دیگری خطاب به یکی از والیانش چنین میفرماید: «به من از تو خبری رسیده است که اگر تو چنین کرده باشی پروردگارت را خشمگین و امام خود نافرمانی و در امانت (حکومت) خیانت کردهای، به من گزارش رسیده که تو زمین برهنه کردهای.» (همان، نامه 40). ایشان در سرزنش دیگری تقریباً با مضمون بالا مصقله بنهبیره شیبانی بازخواست میکنند و در ادامه میفرمایند: «به من خبر رسیده تو اموال مسلمین را... در بین اعراب اقوام نزدیک خود تقسیم کردهای...» (همان، نامه 43).
همچنین کسب اطلاعات درخصوص زندگی کارگزاران و روحیات دنیاطلبی آنها وجود داشته است. آن حضرت در نامهای به عثمان بنحنیف والی بصره مینویسند: «ای پسر حنیف به من گزارش رسیده که جوانی از اهل بصره تو را به مجلس جشنی فرا خوانده است پس تو بهسوی آن شتاب کردهای و خورشتهای الوان و گوارا و کاسههای بزرگ برایت آوردهاند...» (همان، نامه 45). امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در نامهای به شریحقاضی از خرید خانهای اظهار اطلاع میکنند. آن حضرت میفرمایند: «به من خبر رسیده که خانهای به هشتاد دینار خریدهای و برای آن سندی تنظیم کرده و شاهد گرفتهای و ...» (همان، نامه 3). همچنین خبر سخنان اصحاب و عمّالش نیز به آن حضرت میرسیده است، ایشان در نامهای به ابوموسی اشعری والی کوفه چنین میفرماید: «فقد بلغنی عنک قول هولک و علیک» (به من خبر رسیده که تو سخنی گفتهای که هم ممکن است بهنفع تو باشد. و هم به ضرر تو،)، (همان، نامه 63). هم چنین درخصوص سرپیچی از اوامر و افراط و تفریطها و ترک محل مأموریت و مسائل مشابه نیز مرتب و دقیق به آن حضرت اخباری میرسیده است، حضرت علی (علیهالسلام) در نامهای به اهالی شهرهایی که لشکریان آن حضرت از آنجا عبور میکنند از مردم و مسئولان آن شهرها میخواهد که گزارش عملکرد لشکریان را به خدمت ایشان ارسال دارند (همان، نامه 60). همچنین ایشان در نامهای کمیل بنزیاد نخعی را که یکی از والیانشان بوده بهدلیل ترک محل خدمت او را سرزنش میکنند (همان، نامه 61) و در نامهای اشعث بنقیس، والی آذربایجان را نسبت به خودسری و عمل کردن به میل شخصی سرزنش میفرمایند (نامه 5 همچنین نامه 19 نیز چنین مضمونی دارد). «خبر بدخویی و درشتی تو با قبیله بنیتمیم به من رسیده است.» (همان، نامه 18).
نمونههای ارائه شده بخشی از محورهای جمعآوری اطلاعاتی حکومت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بوده که توسط خبررسانان آن حضرت در مورد کارگزاران و عمّال حکومتی بهطور پیوسته فرستاده میشده است.
ب) مأموران و منابع جمعآوری خبر: از متن بعضی از نامههای حضرت و مطالب ارائه شده، اطلاعات مختصری درخصوص منابع اطلاعاتی حضرت به دست میآید که چندان درخور توجه نیست، اما همین نکته چنین مسئله اساسی را برای ما روشن میسازد. نخست اینکه، حضرت روشهای متفاوتی برای جمعآوری اطلاعات داشتهاند و این مسلم است که اشخاص با تجربه و مخصوصی بودند که وظیفه جمعآوری اخبار را برعهده داشتند و فقط به همین منظور مأموریت یافته بودند. زیرا آن حضرت تعبیراتی همانند «عینی» (جاسوسی من) «عیون» (جاسوسان) در کلمات پر ارجشان بهکار بردهاند. باوجود افرادی خاص امر جمعآوری اطلاعات، حضرت از راههای دیگری نیز اقدام به کسب اطلاعات میکردند؛ مثلاً: از گزارشهای مردمی و (دهقان و کسبه) و شکایات آنان، حتی خود ایشان عمال و کارمندان خود را ترغیب به خبردهی در مورد عمال دیگر میکردند (همان، نامه 60 و نامه 19).
دوم اینکه به ظاهر تاکنون هیچیک از جاسوسهای خاص حضرت در هیچ سند تاریخی به نام و مشخصات معرفی و شناخته نشدهاند و این مسئله از مخفیات تاریخ باقی مانده است. با توجه به اهمیت امور اطلاعاتی در حکومت و اقرار به اینکه آن حضرت تعداد متنابهی از چنین اشخاصی تحت امر خود داشته ولی ما هیچ مشخصاتی در تاریخ از آنها سراغ نداریم و این حاکی از رازداری و حفظ هویت توسط افراد بوده است.
سوم اینکه، آن حضرت اعتماد زیادی به گزارشهای منابع جمعآوری خود داشته است تا حدی که بر اساس گزارشهای آنان با والیان خود در لفظ یا در عمل برخورد میکردند و خود به مالک اشتر توصیه میفرمایند که: «چنانچه یکی از کارگزارانت خیانت کرد و گزارش منابع اطلاعاتی تو بر این مسئله گردآمد، بههمین اخبار اکتفا کن پس باید خیانتکار را مجازات کنی و...
چهارم اینکه، حضرت امیر معتقد است منابع جمعآوری بایستی دو خصلت مهم را خاص و ویژه داشته باشند (همان، نامه 53: 1011). آنان بایستی راستگو و وفادار باشند، خصوصیت اول سبب وثاقت گزارش و استحکام امور حکومتی میشود و خصوصیت دوم در منبع جمعآوری، سیستم اطلاعاتی کشور را از ضربه، نفوذ یا نشست اطلاعات و ... حفظ میکند.
پنجم اینکه، با توجه به ارتباطات زمان حکومت حضرت امیر که هیچ ابزار ارتباطی سریعی به جز اسبسوار نبوده و بردن نامه از شهری به مرکز حکومت گاه هفتهها و ماهها طول میکشیده است با این حال اهتمام حضرت به جمعآوری و دریافت گزارش حاکی از اهمیت زیاد جمعآوری اطلاعات در صیانت از حکومت است. در پایان چند توصیه از حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را بهعنوان حسن ختام نوشتار آورده میشود: توصیه اول به تمام کسانی است که بهنحوی اطلاعات مفیدی در اختیار دارند و شرعاً و در قانون لازم است آن را به اهلش برسانند و آن توصیه در واقع خطاب به عیون و منابع است که میفرمایند: «لا خیر فی الصمت عن الحکم کما انه لا خیر فی القول بالجهل» «خاموشی و سکوت در جایی که حکمت و دانش و اطلاعی وجود دارد (یعنی هنگامی که باید گفت) کار صحیح و نیکویی نیست، همانطور که سخن گفتن از روی جهل و بیاطلاعی هم کار صحیحی نیست.» (همان، حکمت، 173).
و نیز توصیه میفرمایند: «در جایی که سخن و عمل شخصی را میتوان به وجه صحیحی حمل کرد، برداشت بد و حمل بر سوء در آن شرایط صحیح نیست.» (حکمت 352). توصیهی دوم حضرت به همه است آنجا که میفرمایند: «خود را از مواضع تهمت دور سازید زیرا هر کس خود را در معرض تهمت قرار دهد و از مواضع سوء اجتناب نکند، طبیعی است که دیگران نسبت به آن سوءظن پیدا خواهند کرد (و ممکن است اگر وظیفه داشته باشند. گزارش بدهند.) در این صورت این شخص کسی را به جز خود ملامت نکند» (همان، حکمت 151).
ویژگیهای سازمان اطلاعاتی اسلامی
- تکیه بر واقعیات، نه اطلاعات دروغین؛- عدم تجسس در زندگی فردی مردم و رعایت اصول شرعی و اخلاقی در این باره؛
- دقت در اخبار و عدم شتاب در ترتیب قضاوت بر اساس گزارشهای رسیده؛
- رعایت نظم و استمرار در انجام مأموریت اطلاعاتی؛
- رعایت مصالح مسلمین و پرهیز از هرگونه موضعگیری و دخالت اغراض شخصی در انجام مأموریت؛
دنبال کردن عدل و امنیت و استواری نظامها و ارزشهای اخلاقی شایسته در جامعه (جباری، 1389: 67).
اهداف کسب خبر و پرورش خبر در مکتب اسلام
با توجه به اینکه انگیزههای ناسالم در مسیر کسب و مبادله خبر ممکن است استواری نظام جامعه را به یک عامل مخرّب و فتنهآفرین تبدیل کند و به جای تأمین آسایش، آرامش، نظم و رفاه، رهاوردی جز خفگان، زور، ظلم و ستیزهجویی نداشته باشد. در این فصل بهدنبال تبیین ضرورت ایجاد سیستم اطلاعاتی، برآنیم که اهداف صحیح جمعآوری و کسب اخبار را بیان کنیم:1) آگاهی مقام مسئول: عبدالله بن عباس فرماندار بصره بود. این مسئول حکومتی، مبالغی از بودجه بیتالمال را بهنفع خود مصرف کرده و با پنهانکاری، سندی از آن باقی نگذاشته بود. قائم مقام وی، ابوالأسود دُئلی که از یاران امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و از نخبگان اصحاب بود، با شک و تردید از اینکه آیا مجاز است که خبر این فساد مالی را به حضرت امیر (علیهالسلام) گزارش کند یا خیر، نامهای خطاب به آن حضرت نگاشت و در آغاز آن، مقدمهای برای توجیه این عمل خود آورد و حضرت را به عدالت و دقّت در بیتالمال و حسّاسیت در مورد آن ستود و نوشت: «من نتوانستم این مسئله را از شما کتمان کنم، ولی نمیدانم نظر شما در مورد این گزارش چیست؟» امام (علیهالسلام) در سخن زیبایی پس از سلام و حمد و ستایش خداوند به نامه او چنین پاسخ داد: «از کسی مانند تو جز خیرخواهی برای امام و امّت انتظاری نمیرود. ادای امانت و راهنمایی به حقّ، شأن چون تویی است. من به عبداللهبن عباس سرزنشنامهای در مورد آنچه گزارش کردی، نوشتم، اما نگذاشتهام او آگاه گردد که تو این خبر را به من رساندهای. پس، هیچگاه از چنین گزارشهای سازندهای خودداری نکن، زیرا تو سزاوار چنین خدماتی هستی و این کار بر تو واجب است. امام علی (علیهالسلام) در این نامه آموزنده، در پنج بخش، جهت و هدف گزارش أبوالأسود را یادآور شده که میتواند دستور کار همیشگی سربازان گمنام امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) واقع شود: «خیرخواهی امام و امّت»، «ادای امانت»، «راهنمایی به حق»، «صلاح امّت» و «حقّ واجب».
2) حفظ مصالح عمومی: از بیان پوشیدهها و حرکتهای پنهانی، تنها مواردی قابل ردگیری است که حفظ مصالح عمومی، نظام و امنیّت کشور به آن بستگی دارد. البته به این مصلحت باید از یک زاویه مثبت و یک دیدگاه عالی نگریسته شود، جز این، هر کاوش و تفحّصی بهبهانهای موجّه مینماید. مهمتر آنکه تفحّص بر اساس مصلحت، بدون شک به معنی جواز افشا و علنی ساختن یک امر پنهان نیست، زیرا به هیچ وجه نمیتوان آن را داخل محدوده مصلحت دانست. چه بسیارند افرادی که نه به جهت رعایت مصالح شخصی، بلکه به دلیل حساسیتهای فردی، زیر دوربین حاشیهداری قرار میگیرند و خیلی زود، بازیافتهای ظنّی و حدسی این جستوجو بهعنوان خبر محرمانه بر سر زبان عموم قرار میگیرد و این تحقیق جز منزوی کردن نیروها و بدبین کردن مردم نسبت به همه چیز و تشفّی خاطر و انتقامجویی عاملان، حاصلی نخواهد داشت و از آن سو نیز بسیارند کسانی که مصالح شخصی مانع از تحقیق و تفحّص در مورد آنان میشود، در حالی که مصلحت عمومی آن را اقتضا و بلکه ایجاب میکند (جلیلیان، 1392: 82).
سنجه بایسته در انجام تحقیق و کسب خبر، رعایت و حفظ مصالح عمومی است و شعاع پیشروی در این عرصه و بازتاب آن باید با مراقبت و دقّت به همین عنوان مشروع، محدود شود. گریز از خطر دیده خوشبینی و بدبینی در انجام این مأموریت جز با استفاده و فعالیت مداوم نفس لوّامه و موعظه مکرّر کارگزاران اطلاعاتی ممکن نخواهد بود. در سخنی که در صفحات پیشین از امیرالمؤمنین (علیهالسلام) آمده بود، آن حضرت به عامل رعایت مصالح عمومی در گزارشها و کاوشهای اطلاعاتی بهعنوان یک میزان و معیار اشاره کرد و فرمود: «از گزارش آنچه را که میبینی و کاوش در آن به صلاح امّت است، خودداری نکن.»
3) شناسایی دشمن مسلمانان: یکی از نقاط تمرکز تفحصهای مثبت و شرایط الزامی کسب خبر، جمعآوری اخبار در مقابله با دشمنان خارجی و منافقان داخلی است که تجلّی روشها و ابتکارات اطلاعاتی پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) نیز در همین عرصه است و میتوان اینگونه تعبیر کرد که این برآمد، عمدهترین هدف در سازمان اطّلاعاتی پیامبر اسلام بوده است که در انجام آن شناسایی محل تجمّع، شناسایی فرماندهان، شناسایی نفرات، برآورد تجهیزات، بررسی نقاط ضعف و آسیبپذیری، کشف طرح عملیاتی، آگاهی از میزان حضور مردمی در جبهه دشمن و به مواردی مانند این توجّه شده است. در بدر، پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) با پرسش از مأموری که دستگیر شده بود، شمار آنان را از میزان تدارکات روزانه سپاه دشمن حدس میزند، و در پرسشی دیگر به شناسایی فرماندهان دشمن میپردازد و در جنگ احد، نیروهای گشت و شناسایی پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) محل تجمع دشمن را شناسایی میکنند، و در جستوجوی دیگر به شناسایی تجهیزات مورد نظر میپردازند. در فتح مکه پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) به حذیفه دستور داد که پشت سنگی پنهان شود و افرادی را که از سپاه خودی بهسوی دشمنان مخفیانه تردّد میکنند، شناسایی نماید. در جنگ احزاب، پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم)، خوّات بن جُبَیر را برای شناسایی نقاط ضعف بنیقریظه مأمور میکند و در جنگ حُنین با فرستادن ابنابی حدرداسلمی به درون اردوگاه نظامی دشمن، طرح عملیاتی آنان را شناسایی میکند.
4) شناسایی افراد مستمند و گرفتار: گاه جستوجو از امکانات، توان و زندگی افراد بهمنظور ارزیابی نحوه اداره زندگی آنان است تا آن که اگر دچار مشکلی هستند، کمک و مساعدت ممکن به آنان تقدیم شود. این جستوجو نه تنها مورد انتقاد نیست، بلکه جامعه اسلامی به آن توصیه شده و بهعنوان یکی از روشهای پسندیده پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) در سیره آن بزرگوار ثبت گردیده است. حضرت علی (علیهالسلام) میفرماید: پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) از حال اصحاب و یاران خود همواره جستوجو میکرد و از مردم اوضاع و احوالشان پرسش سؤال میکرد. امیرمؤمنان (علیهالسلام) نیز در یکی از توصیههای حکومتی خود به مالک اشتر او را به جویا شدن از احوال افراد و طبقات ضعیف جامعه فرا میخواند میفرماید: «یکی از کسانی را که اهل خشیّت و تواضعند، برای گزارش امور زندگی آنان برگزین».
5) شناسایی اخلالگران اقتصادی: با آن که در گذشته، مناسبات اقتصادی از اهمیّت امروزی برخوردار نبوده و بهگونه امروز، عامل اثرگذار در جامعه تلقی نمیشده، ولی در روایات آمده است که حضرت امیر (علیهالسلام)، خود، روزها در بازار کوفه به بازرسی میپرداخت و در حالی که تازیانه خود را در دست داشت، به تمامی بازارها سرکشی میکرد و مردم را به تقوا و رعایت قوانین حقوقی فرمان میداد. این شیوه به خوبی تبیین میکند که یکی از زمینههای مناسب جستوجو و تحقیقی، بررسی بازار و بازاریان بهمنظور جلوگیری از اخلال اقتصادی و مبارزه با سودجویان است.
6) شناسایی مفسدین و کشف جرایم اخلاقی: تأمین بهداشت روانی و معنوی در فضای زندگی یکی از الزاماتی است که جامعه و حکومت را وامیدارد تا با مشارکت هم در مسیر شناسایی تبهکاران و مهار تبهکاریها تلاش کنند. آزادی افراد فاسد، فقط تا زمانی امکانپذیر است که دامنه فساد آنان به دیگر افراد جامعه سرایت نکند وگرنه سوءاستفاده از آزادی، ممنوع خواهد بود. همانگونه که هیچکس نمیتواند با تمسک به این حقّ، محیط کوچه و خیابان را به زباله و غیر آن آلوده گرداند، یا با دود سیگار فضای عمومی یک اتوبوس یا یک محیط عمومی را مسموم کند و حتّی کارخانه و مرکزی داشته باشد که سلامت را از محیطهای اطراف سلب كند.
با توجه به این محدودیتی که بهطبع در نحوهی استفاده از حق شخصی وجود دارد، کاوشهایی که در مسیر شناسایی متجاوزان از این حق قرار گیرد، موجّه میشود. در یک سند تاریخی چنین آمده است: در یکی از روزهای ماه رمضان و در زمان حکومت حضرت امیر (علیهالسلام) فردی به نام نجاشی در روز اول ماه رمضان از خانه خارج شد و به سوی بازار روان گردید. در بین راه با مردی از قبیله بنیاسد به نام ابوسمال اسدی روبهرو شد که او را به منزل و خوردن غذا و نوشیدن شراب فراخواند. او نیز به درون خانه رفت. پس از نوشیدن شراب، کمکم فریاد مستی آنان به گوش همسایگان و بهدنبال آن خبرش به محضر حضرت علی (علیهالسلام) رسید. امام یک گروه گشتی را مأمور کرد و خانه او را به محاصره درآورد. نجاشی دستگیر و ابوسمال متواری گردید. در اینجا، هدف، شناسایی منکر و مبارزه با آن است که توجیهکننده گزارش، گزارشگر مردمی و گشت و تعقیب مأموران حکومتی و کسب اطّلاع از ماجراست.
7) سنجش آرا و افکار عمومی: تحقیق و بررسی گاه بهدلیل دستیابی به آرای عمومی به خصوص برای یک نظام حکومتی ضروری میگردد. این ضرورت گاه الزام میکند که شخص رئیس حکومت در صحنه جستوجوی اطّلاعاتی قرار گیرد و مستقیم و ناشناس و با لباس مبدّل یا آشکارا به نظرخواهی از افراد بپردازد.
8) ارزیابی کارگزاران حکومتی: بستانی را در نظر بگیرید که اگر باغبان آن بر چگونگی رشد درختان، هرس (چیدنِ) شاخههای زاید، آبیاری و کودپاشی بههنگام، قطع درختان خشکیده و کاشت نهالهای جدید، نظارت و اقدام نکند، آن بستان نابود خواهد شد. همینطور سلامت پیکره سیستم اداری هر جامعهای، مرهون نظارت شایسته از سوی زمامداران است؛ زیرا اگر سیستم ارزیابی و نظارت متولیان امور، جدّی و سالم عمل کند، جلوی بسیاری از تبهکاریها، انحرافها و فسادها گرفته شده و جامعه به رشد و بالندگی خود ادامه میدهد. چه بسیارند خلافکارانی که امکانات حکومتی را در مسیر مطامع شخصی خود به کار میگیرند یا از آن بهعنوان ابزاری برای نابودی حکومت بهره میجویند و دیگران که با دیدن زمینه باز خلافکاری به خیل آنان میپیوندند. حضرت امیر (علیهالسلام) در سخنی به مالک اشتر میفرماید: مراقبت پنهانی از کارگزاران آنان را بر امانتداری و خوشرفتاری با مردم ترغیب میکند. در بخشی دیگر از همین پیام میفرماید: «هرگونه بهکارگیری و ارتقای رتبه را بر ارزیابی مبتنی گردان.» سپس میافزاید: «این کاوشها از آن جهت باید دنبال شود که نحوه برخورد کارگزاران با مردم روشن گردد، چرا که بسیاری از کارمندان اداری، غرور و تکبری دارند که در برخورد با مردم، زود عصبانی و بداخلاق میشوند و خشک و سخت برخورد میکنند و مردم نیز ناگزیر از مراجعه به اینها هستند و اگر اینان چنین عمل کنند، مردم آن را به حساب حکومت میگذارند.»
9) شناسایی متخلّفان: تخلّف گاه آشکار است، ولی در میان انبوه جمعیّت، شناسایی مجرم و متخلّف نیازمند تحقیق و تفحص است. در چنین شرایطی، گروهی برای یافتن اخبار و شناسایی متخلّف بسیج میشوند یا یک عمل اطّلاعاتی در این خصوص سامان داده میشود. پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) بهدنبال هر یک از غزوات، از متخلّفین و کسانی که حضور در جمع را ترک کرده بودند، جستوجو میکرد و نام آنان را در دفتر مخصوصی ثبت مینمود (جباری، 1389: 67).
نشر و تحلیل اخبار از دیدگاه اسلام
با توجه به ابعاد گوناگون اخبار نمیتوان نظر اسلام را در همهجا و حتی در یک بخش از اخبار هم یکسان بیان و تطبیق کرد. تا جنبههای مختلف یک خبر ملاحظه نشود، تبیین دیدگاههای اسلام و پیاده کردن آنها بر موارد خاص نادرست است. به هر حال اگر نمیتوان درباره هر خبری بهصورت جزیی و موردی نظر ثابتی را از اسلام بیان و تطبیق کرد، ولی میتوان یک چارچوب کلی و جامع از دیدگاه اسلام را برای نقل و تحلیل اخبار ترسیم نمود تا اشخاص و گزارش دهندگان در پخش و بررسی رویدادها جنبه گوناگون یک خبر را از نظر اسلام و عینیت خارج مدنظر قرار دهند.نقل و پخش اخبار پس از تحقیق: در درجه نخست برای پخش و تحلیل اخبار باید ملاحظه کرد که آیا اخبار رسیده دقیق و مورد اطمینان بوده یا تحریف شده و بیاساس است. اما خداوند میفرماید: «ان جائکم فاسق بنبا فتبینوا ان تصیبوا قوما بجهاله فتصبحوا علی ما فعلتم نادمین» (ای مؤمنان اگر فرد فاسقی برای شما خبری گزارشی داد و نقل کرد درباره آن تحقیق کنید. مبادا! به گروهی و جمعیتی از روی نادانی آسیب برسانید و آنگاه بر کرده خود پشیمان شوید.) مفسرین در شأن نزول این آیه گفتهاند: ولید بن عقبه از طرف پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) برای جمعآوری زکات از قبیله بنی المصطلق اعزام شد. هنگامی که اهل قبیله از آمدن نماینده رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) باخبر شدند به استقبال او شتافتند. اما ولید به خاطر سابقه خصومت خود با قبیله فکر کرد آنان قصد کشتن او را دارند. بنابراین، در وقت بازگشت بدون تحقیق خدمت پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) عرض کرد: «آنان از پرداخت زکات سرپیچی کردند. چون امتناع از پرداخت زکات در حکم کفر و قیام بنیالمصطلق ضدحکومت اسلامی بود پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) خشمگین شد و تصمیم پیکار با آن قبیله را گرفت. اینجا بود که آیه فوق نازل شد. آنچه از این آیه شریفه باید بیاموزیم این است که: هنگام نقل اخبار، صحت خبر و مورد وثوق بودن منابع و گزارش دهندگان تحقیق شود. روشن است که اگر منابع اخبار بیتقوا و غیرموثق باشند نمیتوان به آن گزارشها اعتماد کرد و اگر بناست منتشر گردد باید صحت آنها از راههای دیگری تأیید شود. نتیجهای که تاکنون گرفتهایم این است که تحقیق در صدق و درست بودن اخبار، نخستین اصل در پخش و تحلیل رویدادهاست. بنابراین، نقل گزارشها بدون بررسی صحت و سقم آنها خود نوعی دروغ گفتن هم هست و آیات و احادیث در زمینه حرمت و نکوهش کذب و دروغ فراوان است (جلیلیان، 1392: 82).
حفظ حرمتها هنگام نقل اخبار: یکی از دستورات اکید اسلام که باید در همه حال بهویژه در هنگام پخش و تحلیل اخبار مراعات نمود، حفظ حرمتها و آبروی اشخاص مؤمن است. در جامعه اسلامی باید آبروی تکتک مسلمانان حفظ شود و حرمتها شکسته نشود. پخش هر خبری که شخصیت مؤمنان را خرد میکند گناه و حرام است و فرقی هم نمیکند که محتوای اخبار تهمت و اشاعه فحشا باشد یا غیبت و سوءظن و جز آن. آیات و احادیث در این خصوص بسیار است که به برخی از آنها به شرح زیر پرداخته میشود:
پخش اخبار بهتان آمیز: «اذ تلقونه بالسنتکم و تقولون بافواهکم ما لیس لکم به علم و تحسبونه هینا و هو عندالله عظیم» (به یادآورید هنگامی که آن تهمت را از زبان یکدیگر میگرفتید و با دهان خود سخنی میگفتید که به آن یقین نداشتید و آن را مسئله کوچکی میپنداشتید با اینکه در نزد خدا بزرگ است). این آیه در ضمن آیاتی است که منافقین تهمت به همسر پیامبر، عایشه زدند و مؤمنان هم بدون فکر و تحقیق آن را شایعه کردند؛ بنابراین، خداوند خوشباوری و آلت دست قرار گرفتن مؤمنان را مورد نکوهش قرار میدهد و میگوید چرا شما بدون یقین و بررسی یک خبر بهتان آمیز را در بین خود پخش میکنید. «و لولا اذا سمعتموه غلتم ما یکون لنا ان نتکلم بهذا سبحانک هذا بهتان عظیم» (چرا هنگامیکه آن را شنیدید نگفتید برای ما مجاز نیست بدان تکلم کنیم؟ خداوندا تو منزهی و این تهمت بزرگی است.) باز در این آیه بر این امر تأکید شده است که چرا مؤمنان هنگام شنیدن نسبت دروغ زبان خود را کنترل نکردند در آیه 14 همین سوره خداوند مؤمنان را سرزنش میکند که چرا نسبت به خودتان حسن ظن ندارید؟
اشاعه فحشا و تجسس از عیوب دیگران: برخی مواقع اخباری که پخش میگردد و آبروی مؤمنان را میریزد دروغ و تهمت نیست بلکه گناهان و عیوب مسلمانان و برادران دینی است که از روی نادانی یا هوای نفس انجام گرفته و گاهی پنهانی هم بوده است و هنوز لغزشهایشان به سرحد تجاهر به فسق و گستاخی و پرده دری آشکار نرسیده است. اسلام پخش چنین مسائل و اخباری را در محافل خصوصی و عمومی مجاز نمیداند بلکه اشاعه فحشا و معصیت بزرگ میشمارد و تحقیق در چنین جرایم و پروندههایی را تجسس از زندگانی شخصی مؤمنان و گناهی دیگر محسوب میکند. «ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشه فی الذین آمنوا لهم عذاب الیم فی الدنیا و الاخره» (برای کسانی که علاقه به پخش گناه و فحشا در میان مؤمنین را دارند عذاب دردناکی در دنیا و آخرت فراهم است).
نقل اخبار بر پایه گمان و بدگویی: از جمله اخباری که باعث آبروریزی اشخاص میشود گزارشهایی است که بر اساس بدگمانیها، پیشداوریها، بدبینیها و بدگوییها تنظیم گشته است. «یا ایها الذین آمنوا اجتنبوا کثیرا من الظن ان بعض الظن اثم و لاتجسسوا و لایغتب بعضکم بعضا و لا یسخر قوم من قوم.
در این آیه خداوند به مؤمنان خطاب میکند، بسیار از گمان به پرهیزید به قطع برخی گمانها گناه است. از یکدیگر غیبت و بدگویی نکنید و یکدیگر را مسخره نکنید. در آیه دیگر میفرماید: «و لا تسبو الذین ید عون من دون الله». (ای مؤمنان! مبادا کسانی که غیر از خدا را عبادت میکنند ناسزا بگویید).
باز در آیه دیگر میفرماید: «ویل لکل همزه لمزه» (وای بر عیب جویان طعنه زن.) آنچه از این آیات میخواهیم استفاده کنیم این است که: نقل اخبار تحلیلها و انتقادات نباید بر اساس بدبینی و بدگویی استوار باشد و بسیاری از هتک حرمتها، آبروریزیها و ترور شخصیتها از سوءظن و بدبینی سرچشمه میگیرد و در شکل غیبت و بدگویی و استهزاء و ناسزا بهعنوان اخبار جدید منتشر میشود.
رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) به کعبه نگاه کرد و فرمود: «چه عظمتی هستی و حرمت تو چقدر زیاد است. ولی حرمت مسلمانان از حرمت تو بیشتر است. خدا جان و آبرو و مال مسلمانان و سوءظن درباره او را حرام فرموده است.» حفظ اسرار نظامی در پخش اخبار: حفظ نظام از مهمترین واجبات است و پخش اسرار جنگی و نظامی جامعه اسلامی جایز نیست و هر خبری که به اساس نظام اسلامی ضربه بزند و دشمنان از آن استفاده نمایند فاش شود و از اسرار حکومت اسلامی است. حضرت علی (علیهالسلام) میفرمایند: «آگاه باشید شما بر من حق دارید که جز در جنگ رازی را از شما نپوشانم.» بنابراین، حاکم اسلامی حفظ اسرار جنگی و نظامی را از اختیارات خود میداند و آگاهی از آنها را حق دیگران ندانسته و پخش آنها را هم جایز نمیشمارد. از جمله روایتی از امام صادق (علیهالسلام) که میفرمایند: «هرکس از امر ما (تشکیلات امامت و تشیع) رازی را فاش کند مانند کسی است که ما را عمداً بکشد.» روشن است که کلمه امر در اینگونه موارد به معنای حکومت به کار میرود و هر رازی که از حکومت حق فاش شود که دشمن خارجی یا داخلی از آن بهره جوید و نظام اسلامی را مورد تهدید قرار دهد حرام و غیرمجاز است.
تحلیل و ارزیابی اخبار: در عصر پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) کفار اخبار وحشتناکی یا آرامشبخش توسط فرستادگان خود یا منافقین شایع میکردند و مؤمنان هم از روی سادهاندیشی و عدم توجه به اغراض دشمنان آن را پخش میکردند و جامعه اسلامی را دچار بحران و ناامیدی یا احساس پیروزی کاذب مینمودند. در همین رابطه بود که این آیه نازل شد: «هنگامی که به مؤمنان خبری از امنیت یا ترس برسد آن را پخش مینمایند ولی اگر آن را به پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) و صاحبان حکومت ارجاع میدادند اهل استنباط و تحلیل ریشههای آن خبر را تشخیص داده و تصمیم لازم را از هر جهت میگرفتند و چنانچه لطف و رحمت خدا شامل حال شما نبود جز عده اندکی از شیطان پیروی میکردید.» از این آیه میتوان بهره جست که باید هر خبری را به مراکز و مسئولان ارجاع داد تا پس از ارزیابی و تحلیل تصمیمات لازم اتخاذ شود.
رعایت خطوط کلی در تحلیل ابعاد مثبت اخبار: حال که لزوم تحلیل اخبار مهم روشن گشت به دیگر خطوط کلی اسلام در ابعاد مثبت تحلیل و پخش رویدادها که در حقیقت بیانگر جهتگیری اخبار مثبت به سوی اهداف الهی و جبههگیری گزارشهای خبری در برابر اغراض شیطانی است، میپردازیم. اگر چنانچه در تحلیل و نقل اخبار پس از اینکه اخبار و تحلیلهای دروغ، تهمتآمیز و فاشکننده اسرار نظام و مؤمنان را سانسور و از دور خارج کردیم باید اخبار صحیح را با جهتگیری اندیشه اسلامی ارائه دهیم. از همینجا جدایی دیدگاه اسلام در نقل و پخش اخبار از دیگر مکتبهای فکری و سیاسی آشکار میگردد. که اساساً کاربرد واژه اخبار و آزادی بیان و قلم در نقل شایعات، دروغها، تهمتها، هتک حرمتها و... غلط انداز، فریبنده و بیمعنی است چه اینکه خبر باید از واقعیت و حقیقت گزارش دهد و انسان را آنگونه که باید تکامل یابد جهت بخشد.
خطوط کلی قرآنی در تحلیل و بررسی اطلاعات
نقش اخبار در هدف شناسی: بخش زیادی از آیات قرآن اخبار و سرگذشتهای اقوام و امتهای پیشین است. خداوند در سوره هود پس از ذکر فشردهای از سرگذشتهای جوامع پیشین و قیامهای الهی پیامبران میفرماید: «ای محمد! این از اخبار مهم شهرها و سرزمینهای آباد بود که برای تو حکایت کردیم.» در آیه دیگر میفرماید: «محققاً داستان و اخبار گذشتگان مایه عبرت صاحبان اندیشه و خردمندان است.» این دو آیه از باب نمونه بود و شما میتوانید واژه نبأ را در قرآن بررسی کنید خواهید دید اخبار و رویدادهای دنیوی و مادی زودگذر و زوالپذیر است. مگر اینکه انسان در پس این گزارشها و حوادث، اخبار مهمتر را در جهان غیب و جاودانه بهخصوص آخرت نبأ عظیم که توسط پیامآوران و خبردهندگان راستین الهی (الانباء از کلمه نباء) گزارش میشود ما زجان و دل بشنود و هدف بلند و انسانی خود را بشناسید.نقش اخبار در دشمن شناسی: مؤمنان همانگونه که باید خدا و هدف خود را بشناسید و به سوی او حرکت کنند میبایست دشمنان خدا و موانع راه تکامل را هم شناسایی بکنند و در دام نیرنگها و توطئههای آنان گرفتار نشوند و خود را آماده رویارویی با تهاجمهای گوناگون شیاطین نمایند. خداوند میفرماید: ما برای هر پیامبری دشمنی از شیاطین انسانی و جنی قرار دادیم. ما در هر امتی رسول و فرستادهای مبعوث کردیم (تا این دو خط فکری را به انسانها ابلاغ و گزارش نمایند). پرستش خدا کنید و از طاغوت و شیطان دوری نمایید پس گروهی از آنان را خداوند هدایت نمود و گروهی هم مستحق گمراهی بودند. بنابراین، شما در جهان و زمین سیر و مطالعه نمایید و بنگرید سرانجام تکذیب کنندگان چه بود. حضرت علی (علیهالسلام) میفرمایند: «کسی که بهموقع از حیله دشمن خود را حفظ نکند تأسف در هنگام تاخت و تاز دشمن به دردش نمیخورد». باز میفرمایند: «خودتان را به سوءظن از مردم حفظ کنید».
نقش اخبار در آگاهی به نیازها و مقتضیات زمان: یکی دیگر از آثار سازنده اخبار بالا بردن سطح آگاهی مردم مسلمان به نیازها، سیاستها و جریانات زمان است. امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: «کسی که به زمان خود آگاه است کارها و امور بر او مشکل و مشتبه نمیشود.» شما ملاحظه میکنید که یکی از مشکلات نظام اداری ما عدم مدیریت و تخصص است و این بدان جهت است که اشخاص در حوزه مسئولیت و کار خود از دانشهای جدید و تجربیات علمی و کاری زمان خود ناآگاهند. شناخت تحولات اجتماعی در جوامع کنونی خود شاخه دیگری از شناخت مقتضیات زمان است و هر صاحب فقه و عقلی اگر میخواهد همگام با دگرگونیهای اجتماعی در جامعه خود حرکت کند باید جامعهشناس و آگاه به مسائل اقتصادی و سیاسی جهان باشد. البته حرکت و همگام بودن با تحولات زمان و علوم روز به معنای زیر پا گذاشتن اصول و ارزشهای جاودانه اسلام نیست بلکه باید همان حقایق و احکام ثابت دین را متناسب با زبان شیوه و مقتضیات روز تبیین کرد و شرایط اجتماعی را هم در جهت اجراییشدن اسلام دگرگون ساخت.
نقش اخبار در تبادل افکار و مشورت همگانی: پخش اخبار در زمینههای عمومی یکی از راههای مشورت همگانی است زیرا درج اخبار و گزارشها و طرحهای پیشنهادی در وسائل ارتباط جمعی و جراید و نظرخواهی از صاحبنظران و اشخاص گوناگون موجب میشود ابعاد مسائل پیشنهادی روشن گردد و موضوعات مطرح شده از جنبههای مختلف بررسی شود. چنین کاری علاوه بر اینکه سرنوشت خود بنماید و جو افکار عمومی هم برای طرحهای مزبور آماده شود (جلیلیان، 1392: 82).
نتیجهگیری
خبر و خبررسانی در اسلام جایگاه ویژهای دارد و مأموریت اصلی پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) به سوی مردم، بر مبنای خبررسانی بوده است. خبر از دستورات خداوند به بندگان، راه رسیدن به سعادت، راه و روش بندگی خدا، سرنوشت آنان که از فرمان خدا سرپیچی نمودند، خبر از عالم بعد از مرگ و قیامت و نتیجه اعمال خوب و بد و... افزون بر این، خبر با دیدگاه اطلاعاتی نیز در اسلام جایگاه خاصی دارد. چنانکه در قرآن درباره سرنوشت مردم گذشته رویدادهای آینده خداوند به پیامبر خبر میدهد و درباره توطئههایی که دشمنان علیه پیامبر مینمایند بارها از سوی خداوند به وسیله پیک امین او به پیامبر خبر داده میشود و توطئه دشمن ناکام میماند که نمونه بارز آن مربوط به داستان لیله المبیت است. اما به آنچه در این مبحث توجه میشود ویژگی محتوایی خبر در قرآن است، اگر به این ویژگی توجه شود و در عمل مورد استفاده به هادیان محترم برای تهیه اخبار قرار گیرد، میتواند اثرات بسیار خوبی در کیفیت اخبار ارسالی به سازمان داشته باشد. اطلاعات (اخبار) و امنیت از امور ضروری در دین مبین اسلام است که مورد توجه اندیشمندان اسلامی قرار گرفته است. سیرهی نبوی و نیز مطالعهی تاریخ دیگر ائمه (علیهالسلام) اشارات مستقیم و غیرمستقیم به این موضوع مهم مشاهده میشود. پس به موضوع دفاع از کیان سرزمین اسلامی همواره تأکید شده است. دفاع از منابع ملی موجب میشود تا کشورها در بعد بینالمللی بر دفع تهدیدات و توسعه محیط امنیتی خود همت گمارند.مقصود اصلی ما از طرح این مسأله آن است که در این نوشتار، ثابت کنیم که فقه شیعه، دارای مبانی و محتوای غنی است و خصلت پویا و خود جوشی دارد و میتواند پاسخگوی تمامی مشکلات، سؤالات و شبهات هر عصر و نسل باشد و اگر اوضاع زمان و مکان هم، تغییر کند و روابط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و... به کلی دگرگون شود، باز هم میتوان پاسخگوی مسائل جدید و پیچیده جهان باشد؛ زیرا قواعد و اصول ثابتی که پیشوایان معصوم (علیهالسلام) پی ریختند، میتواند همهی مسائل فرعی را به این اصول کلی برگرداند و بر اساس آنها، پاسخ مناسب دریافت کند، تنها مکتب اجتهادی شیعه است که مقتضیات زمان و مکان را از درون مایه استدلال و اصول استنباط قرار داده و زمام بخشی از احکام فقهی را به دست این دو عنصر جاری سپرده است که به نوبه خود، از امتیازات خاص این مکتب محسوب میشود و تحولات عظیم و فراگیر سیاسی و اجتماعی آن مرهون و مدیون این ویژگی است.
در پاسخ این پرسش که چرا تاکنون فعالیتهای اطلاعاتی و حفاظت اطلاعاتی در فقه شیعی جایگاهی نداشته و پژوهش زیربنایی و فراگیر در این باره صورت نگرفته است باید گفت: «رویکرد فقهی در یک موضوع جدید، ریشه در نیازمندی، کارآمدی و اجرایی بودن آن دارد، چون تا پیش از جمهوری اسلامی، حکومت احساس نیاز نمیکرد و بلکه مخالف آن بود و اگر هم نظریهای در این مقوله ارائه میشد، جریان نمییافت. ولی از این پس چون جامعه اطلاعاتی در استخدام اسلام و مصالح کشور است باید به صورت مستقل و گسترده تحقیق شود و مسائل آن تحت پوشش فقه اسلامی در آید».
با توجه به ابعاد گوناگون اخبار نمیتوان نظر اسلام را در همه جا و حتی در یک بخش از اخبار هم یکسان بیان و تطبیق کرد. تا جنبههای مختلف یک خبر ملاحظه نشود تبیین دیدگاههای اسلام و پیاده کردن آنها بر موارد خاص نادرست است. به هر حال اگر نمیتوان درباره هر خبری بهصورت جزئی و موردی نظر ثابتی را از اسلام بیان و تطبیق کرد، ولی میتوان یک چارچوب کلی و جامع از دیدگاه اسلام را برای نقل و تحلیل اخبار ترسیم نمود تا اشخاص و گزارشدهندگان در پخش و بررسی رویدادها جنبه گوناگون یک خبر را از نظر اسلام و عینیت خارج مدنظر قرار دهند.
پینوشتها:
1- کارشناس ارشد مدیریت اطلاعات (ساحفاناجا).
منابع تحقیق :- قرآن کریم.
- نهجالبلاغه.
- عیونالاخبارالرضا.
- تحف العقول.
- المعیار والموازنه.
- بحارالانوار.
- موسوعه الاستخبارات والامن.
- الحلی، جعفر بن الحسن (محقق الحلی)، (1409)، شرائع الاسلام، تهران: استقلال.
- الحلّی، حسن بن یوسف علامه حلی (1420)، تحریر الاحکام، قم: مؤسسه الامام الصادق (علیهالسلام).
- خامنهای، علی (1415)، اجوبه الاستفتائات، الکویت: دار النبأ للنشر و التوزیع.
- الخمینی، روحالله (1418)، تحریر الوسیله، مؤسسه تنظیم و نشر آثار الامام الخمینی.
- الخمینی، روحالله، تنقیح الاصول، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، (لوح فشرده صحیفه امام).
- الخمینی، روح الله، صحیفه امام، تهران: مؤسسه تحقیقات علوم کامپیوتر و دفتر نشر آثار امام، بیتا. (نرم افزار- CD).
- الیاسری، علی حسن (1378)، قرآن، مدیریت و علوم سیاسی، مشهد: بنیاد پژوهشهای قرآنی حوزه و دانشگاه.
- پیرعلی، مصطفی (1391)، پوشش اطلاعاتی، تهران، دانشکده اطلاعات ناجا.
- آلستون، ویلیام (1376)، دین و چشماندازهای نو، ترجمه غلام حسین توکلی، قم: انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی.
- جهان بزرگی، احمد (1391)، اخلاق سیاسی، قضایی، اطلاعاتی در اسلام، انتشارات پژوهشکده امام باقرالعلوم، تهران.
- جلیلیان، اردشیر (1390)، کتاب جمع آوری آشکار، تهران، معاونت نیروی انسانی ساحفاناجا.
- جلیلیان، اردشیر (1390)، کتاب جمع آوری آشکار، تهران، معاونت نیروی انسانی ساحفاناجا.
- جلیلیان، اردشیر (1389)، کتاب الکترونیکی جمع آوری، تهران، معاونت نیروی انسانی ساحفاناجا.
- جلیلیان، اردشیر (1393)، کتاب رهیافتی نو بر جمع آوری، تهران، معاونت نیروی انسانی ساحفاناجا.
- جلیلیان، اردشیر (1388)، اشراف اطلاعاتی، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علوم انتظامی.
- جلیلیان، اردشیر (1392)، کتاب رهیافتی بر خبر نویسی، تهران، معاونت نیروی انسانی ساحفاناجا.
- جمشیدیان، هادی (1389)؛ جزوه آموزشی طراحی و هدایت عملیات جمع آوری، تهران، دانشکده اطلاعات و امنیت عمومی ناجا.
- جمشیدیان، هادی (1388)، جلسه هم اندیشی مورخه 88/8/27 ساحفا ناجا.
- حسینی، سید نورالدین (1377)، گزارشنویسی اطلاعاتی، دانشکده امام هادی (علیهالسلام).
- حری، دکتر عباس (1373)، آیین گزارش نویسی، تهران، دبیرخانه هیأت امنای کتابخانههای عمومی کشور.
- صبوری، حسین (1369)، اهمیت حفاظت اطلاعات از دیدگاه اسلام، تهران، انتشارات صحیفه (سهامی خاص).
- صفری، اسکندر (1382)، واژهنامه اصطلاحات اطلاعاتی و امنیتی، تهران، انتشارات سازمان حفاظت اطلاعات ناجا.
- قربانی، محمد (1392)، گزارش نویسی اطلاعاتی، پاوا، دفتر تحقیقات کاربردی.
- ناصحی، داوود (1386)، کلیات طرح ریزی اطلاعات، معاونت آموزش ناجا، انتشارات به آموز.
- ماحوزی، محمد (1377)، گزارش نویسی و آیین نگارش، تهران، اساطیر، چاپ ششم.
- مهدوی، محمد تقی (1366)، اصول نامه نویسی، انتشارات مرکز اسناد ایران.
- مهرداد میرعرب، نیم نگاهی به مفهوم امنیت، ترجمه: سید عبدالقیوم سجادی، فصلنامهی علوم سیاسی، شمارهی 9.
- عیسی نیا، رضا (1379)، فقها و مسئلهی امنیت ملّی، فصلنامهی علوم سیاسی، شمارهی 9، تابستان 1379 ه.ش، ص 199، به نقل از گزیده مقالات سیاسی، امنیتی، ج 2، ص103.
- ابنابیالحدید (1385)، شرح نهجالبلاغه، تحقیق محمدابوالفضل ابراهیم، (داراحیاء التراث العربی 1385ه، 1965م، چاپ دوم)، ج 1.
- حسین زاده، ابوالحسن (1388)، منشور اخلاقی امام خمینی در مدیریت، روزنامه کیهان، شماره 19380 مورخ 1388/03/18.
- جهان بزرگی، احمد (1391)، اخلاق سیاسی، قضایی، اطلاعاتی در اسلام، انتشارات پژوهشکده امام باقر العلوم، تهران.
- دهخدا، علی اکبر (1372)، لغت نامه دهخدا، تهران، مؤسسه انتشارات دانشگاه.
- رضوان طلب، محمدرضا (1386)، اطلاعات در اسلام، انتشارات زمزم هدایت.
- محمدی ری شهری، محمد (1363)، میزان الحکمه، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، جلد اول.
- جباری (1389)، دوماهنامه حفاظت اطلاعات، انتشارات سازمان حفاظت اطلاعات ناجا.
- صبوری، حسین (1369)، اهمیت حفاظت اطلاعات از دیدگاه اسلام، تهران، انتشارات صحیفه (سهامی خاص).
- صفری، اسکندر (1382)، واژهنامه اصطلاحات اطلاعاتی و امنیتی، تهران، انتشارات سازمان حفاظت اطلاعات ناج.
- طباطبایی، محمد حسین (1374)، تفسیر المیزان، ترجمه محمد باقر موسوی همدانی، قم: انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
- طالبی (1389)، جمعآوری اطلاعات در سازمانهای حفاظت اطلاعات نیروهای مسلح، انتشارات دفتر عمومی حفاظت اطلاعات فرماندهی کل قوا.
- کلینی، محمد بن یعقوب (1363)، الکافی، طهران: دارالکتب الاسلامیه.
- مظاهری، حسین (بیتا)، احکام فقهی- اخلاقی، بیجا، بینا.
- مجلسی، محمدباقر (1403)، بحاراوار، بیروت: دارا احیا التراث العربی.
- مظاهری، حسین (بیتا)، احکام فقهی- اخلاقی، بیجا، بینا.
- محمدی ری شهری، محمد (1374)، اخلاق و مدیریت در اسلام، قم، دفتر تبلیغات اسلامی.
- معاونت آموزشی دانشکده علوم و فنون فارابی (1374)، مبانی حفاظت اطلاعات، انتشارات دانشکده علوم و فنون فارابی.
- معین، محمد (1360)، فرهنگ زبان فارسی (تک جلد)، تهران، انتشارات امیر کبیر.
- ناصحی، داوود (1386)، کلیات طرح ریزی اطلاعات، معاونت آموزش ناجا، انتشارات به آموز.
منبع مقاله :
نورمحمدی، مهدی؛ (1395)، اطلاعات و قواعد فقهی؛ مباحث کاربردی، تهران: مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه اطلاعات و امنیت ملی، چاپ اول.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}