قطر


دوحه پايتخت کشور از مجهزترين بنادر و پر جمعيت ترين شهرهاي آن شمرده مي شود. به علاوه، دخان مهم ترين مرکز نفتي، ام سعيد قلب صنعتي و زباره، مشهورترين شهر تاريخي قطر به شمار مي روند. جمعيت قطر در 1374 / 1995 پانصد هزار نفر تخمين زده شده که دو سوم آن مهاجرند، و از اين تعداد، حدود سي هزار ايراني و پانزده هزار نفر غربي و مابقي، عرب و آسيايي اند. جمعيت بومي قطر از اقوام بني تميم هستند که از مناطق نجد و الاحسأ و عمان به اين سرزمين مهاجرت کردند. قطر از فقدان منابع آبي کافي رنج مي برد. در عوض، از منابع عظيم نفت و گاز و از موقعيت استراتژيک ويژه (قلب خليج فارس) برخوردار است.
به استثناي پنج درصد اقليت مسيحي، بقيه مردم قطر مسلمانند که بيش از پنجاه درصد آنان پيرو مذهب وهابيت هستند. از اين رو، قطر بعد از عربستان سعودي، بزرگ ترين کشور وهابي جهان است. شيعيان حدود بيست درصد مسلمانان آن کشور را تشکيل مي دهند. مسلمانان غير وهابي در قطر از آزادي رضايت بخشي در انجام شعائر مذهبي خود برخوردارند. وزارت اوقاف و امور اسلامي، مسئوليت تبليغ و دعوت اسلامي، حمايت از آثار و ارزش هاي مذهبي، انتشار فرهنگ ديني و تحکيم روابط با سازمان ها و مؤسسات اسلامي جهان را بر عهده دارد. در قطر بين وهابيت و حکومت و نيز بين علماء و رهبران سياسي اين کشور با رهبران عربستان سعودي پيوندهاي مستحکمي وجود دارد.
الف - وضعيت فرهنگي: به کارگيري خدمه ي فيليپيني، هندي، بنگلادشي و پاکستاني در امور منزل و تربيت فرزندان، حضور ديرينه ي ايرانيان، اعزام جوانان قطري براي تحصيل به غرب، وجود شمار قابل توجهي از استادان آمريکايي و انگليسي در دانشگاه هاي آن کشور، روابط عميق فرهنگي و مذهبي با سعودي هاي وهابي، جامعه ي قطر را از انسجام و وحدت فرهنگي بي بهره ساخته و به پيدايش نوعي رقابت بين فرهنگ هاي مختلف دامن زده است. با اين حال، به دليل پيروي مردم آن کشور از اسلام، يک آرامش اجتماعي نسبي در قطر به چشم مي خورد.
در ساليان اخير توجه روز افزوني به تحصيل زنان قطري صورت نگرفته است، به شکلي که در سال تحصيلي 2-1371 / 3-1992 تعداد دانشجويان پسر و دختر به ترتيب 1965 و 5008 نفر، و در سال تحصيلي 1-1370 / 2-1991 تعداد فارغ التحصيلان پسر و دختر دبيرستان ها و دانشگاه ها به ترتيب 902 و 1537 نفر بوده اند. با وجود اين پيشرفت ها، زنان قطري از دست يابي کامل به حقوق سياسي خويش باز مانده اند. اکثر اساتيد دانشگاه هاي قطر، مصري اند. اين سخن با نگاه به آمار 70 - 1369 / 1-1990 که از بين 521 استاد، 231 مصري، 195 قطري و 23 تن انگليسي بوده اند، قابل تأييد است. در قطر علاوه بر مراکز آموزشي، برخي از مراکز فرهنگي خارجي نيز فعالند. يکي از مؤسسه هاي فرهنگي خارجي قطر، از آن انگليسي هاست. آمريکايي ها هم دفاتر نمايندگي سه دانشگاه آمريکايي را در قطر تأسيس کرده اند. با اين وصف، فعال ترين مرکز فرهنگي قطر به فرانسوي ها تعلق دارد.
بر پايه ي قانون مطبوعات، رسالت رسانه هاي گروهي و تبليغي قطر، دفاع از مسائل منطقه اي، عربي و اسلامي، تحکيم ارزش ها و ترويج روش هاي پسنديده و ارتقاي سطح آگاهي مردم است. در همين راستا، وزارت فرهنگ و ارشاد، مسئوليت طرح سياست هاي تبليغي، اجراي برنامه هاي ارتقاي فرهنگي، نظارت بر رسانه هاي گروهي و... را بر عهده دارد. قطر از معدود کشورهاي منطقه است که سانسور شديدي را بر مطبوعات و راديو و تلويزيون حاکم کرده است. در اين کشور، نشرياتي چون قوس قزح (ورزشي)، العرب (سياسي)، الجواهر (زنان)، اسواق الخليج (اقتصادي)، مشاغل (کودکان) و... چاپ مي شود. سازمان خبرگزاري قطر در 1354 / 1975 تأسيس شد. اين سازمان اولين خبرگزاري جهان عرب بود که اخبار خود را از طريق ماهواره مخابره مي کرد. اين خبرگزاري به چهار زبان عربي، انگليسي، اسپانيولي و پرتغالي خبر مخابره مي کند. راديوي قطر به زبان هاي عربي، انگليسي و فرانسه برنامه پخش مي کند و برنامه ي راديو قرآن نيز در آن توليد مي شود.
ب - اقتصاد قطر: سرزمين قطر، فاقد خاک مناسب براي کشاورزي است و قبل از کشف نفت، اقتصاد آن بر پايه ي دام پروري، چادر نشيني، ماهي گيري و صيد مرواريد بنا شده بود. اما اقتصاد غير نفتي امروز قطر نيز به علت عدم شبکه هاي آب رساني مناسب، خاک غير حاصل خيز، شرايط نامناسب جوي، مهاجر بودن نيروي کار، دولتي بودن زمين ها، کمي آب و مصرف بالاي آن و عدم علاقه مندي به سرمايه گذاري در بخش کشاورزي، کارآمد نيست. با اين وصف، قطري ها در توليد سبزيجات به خودکفايي رسيده اند و بخشي از آن را هم به کشورهاي همجوار صادر مي کنند. امروز اقتصاد قطر بر پايه ي نفت بنا شده و نفت، قطر را به يکي از کشورهاي ثروتمند جهان تبديل کرده است. پيش بيني مي شود که با حفظ سقف توليد 371.000 بشکه در روز، قطر براي 28 سال ديگر داراي نفت خواهد بود. شايد به همين علت، آن ها برنامه هايي را در جهت کاهش وابستگي به نفت و درآمدهاي نفتي به مرحله ي اجراء گذاشته اند. به نظر مي رسد قطري ها چندان هم نگران تمام شدت نفت نباشند. زيرا، آن ها يکي از بزرگ ترين منابع گاه جهان را نيزدر اختيار دارند. البته مديريت ضعيف و حوادث منطقه اي چون دو جنگ خليج فارس، علي رغم درآمدهاي نفتي فراوان، قطر را با کسر بودجه و با يک بدهي دو ميليارد تا 1374 / 1995 روبه رو کرده بود.
ج - شيوه ي حکومت: خانواده آل ثاني، قدرت را در قطر در دست دارد. اين خانواده، شاخه اي از قبيله بني تميم نجد است که در اوايل قرن دوازده شمسي / هجده ميلادي به شمال قطر کوچ کردند. قطر تا 1206 / 1827 تحت حاکميت بحرين و پس از آن تحت نفوذ عثماني و انگليس قرار داشت، و در 1350 / 1971 به استقلال کامل دست يافت. قطر از يک حکومت شبه سلطنتي برخوردار است. در حالي که در قانون اساسي آن، دموکراسي به عنوان شيوه حکومت، انتخاب شده است. «امير» عالي ترين مقام تصميم گيرنده در اين کشور و نيز، در رأس نيروهاي مسلح آن است. تصويب کليه ي قوانين، تصدي و انتخاب اعضاي شوراي وزرا، عزل و نصب پرسنل نظامي، پذيرش استوار نامه سفرا، انتصاب اعضاي شوراي مشورتي با اوست. شوراي مشورتي، با سي عضو انتصابي در زمينه ي تصويب خظ مشي عمومي کشور، لوايح پيشنهادي شوراي وزرا و امور ديگر، به امير کمک مي کند. قوه قضائيه در اين کشور زير نظر وزير دادگستري قرار دارد، و تنها درچهار چوب مصوبات امير داوري مي کند. در قطر تشکيل احزاب و اتحاديه هاي کارگري و برگزاري راهپيمايي ممنوع است، و نيز، در آن کشور انتخابات عمومي آزاد وجود ندارد.
قطر مدرن سازي ارتش خود را از اواخر دهه ي پنجاه شمسي / هفتاد ميلادي آغاز کرده و هزينه ي دفاعي آن کشور در اوايل دهه ي هفتاد شمسي / نود ميلادي بالغ بر سه ميليارد و چهارصد ميليون ريال قطري بوده است. مجموع پرسنل نظامي قطر 7.500 نفر است که 6.000 نفر آن عضو نيروي زميني هستند. از اين رو، ارتش قطر صرفا قادر به دفع حمله از سوي کشورهاي کوچک چون بحرين خواهد بود. اما عضويت قطر در تشکل هاي نظامي شوراي دفاعي عرب (1329 / 1950) فرماندهي اتحاديه عرب (1343 / 1964) بخش نظامي شوراي همکاري خليج فارس (1360 / 1981) بيانيه دمشق (1371 / 1992) و مهم تر از آن، امضاي موافقت نامه همکاري نظامي و دفاعي با آمريکا (1371 /1992) ضريب امنيتي آن کشور را افزايش داده است. گفتني است هم اکنون، تجهيزات و تشکيلات نيروهاي مسلح قطر، بيشتر در اختيار کشورهاي غربي است.
د - سياست ها و خط مشي ها: قبل از استقلال قطر، تنظيم روابط خارجي و دفاعي اين کشور بر عهده انگليس بود. پس از آن، قطر امور دفاعي و خارجي اش را خود بر عهده گرفت، ولي روابط بازرگاني، آموزشي، فرهنگي و علمي خود با انگليس را حفظ کرد، و حتي در دهه ي پنجاه شمسي / هفتاد ميلادي به عنوان يک کشور دنباله رو سياست هاي انگليس باقي ماند. يکي از دلايل اين دنباله روي، حضور و نفوذ مأموران و مستشاران انگليسي در دستگاه هاي سياسي و امنيتي قطر است.
براساس قانون اساسي قطر، هدف سياست خارجي اين کشور تحکيم پيوندهاي دوستي با کشورهاي مسلمان و کليه کشورهاي صلح دوست و مردم جهان است. پاي بندي به اعتقادات اسلامي از معيارهاي سياست خارجي اين کشور در سطح منطقه، جهان اسلام و روابط بين الملل به شمار مي رود. حفظ و تعميق همبستگي عربي، تعهد و هماهنگي با سياست ها و هدف هاي شوراي همکاري خليج فارس و تعهد به اصول منشور سازمان ملل متحد از اصول سياست خارجي قطر است.
عوامل متعددي سياست داخلي و خارجي قطر را شکل مي دهد. از يک سو، دفاع از کشور به علت کمي وسعت، جمعيت ناکافي و سربازان اندک، مشکل است. در حالي که به دليل در اختيار داشتن يکي از بزرگ ترين منابع گازي جهان، اختلافات مرزي با برخي از همسايگان و... همواره خطر عليه قطر وجود دارد. از سوي ديگر، ارتباط گسترده با کشورهاي آمريکا و انگليس سياست خارجي اين کشور را تأثير قرار مي دهد. عربستان سعودي که در دهه هاي پنجاه و شصت شمسي نفوذ فراواني در سياست خارجي قطر داشت، به دليل درگيري هاي مرزي با آن کشور، نفوذ خود را تا حدود زيادي از دست داد.
قطر به جهت پاي بندي به قوم گرايي يا ناسيوناليسم عربي، اغلب با سياست کشورهاي عرب هماهنگ است؛ ولي گاه بر پايه ي منافع ملي با برخي از سياست هاي عربي و کشورهاي عرب نشين مخالفت کرده است. به عنوان مثال:
1. قطر به همراه عمان، تنها اعضاي شوراي همکاري خليج فارس هستند که بيشترين رابطه را با رژيم صهيونيستي برقرار کرده، و حتي قرارداد غزه - اريحا را مورد تأييد قرار داده است.
2. قطر در آبان 1371 به بغداد سفير فرستاد، و از آن پس به گسترش روابط خود با عراق دست زد. در حالي که اين اقدام به روابط قطر و کويت - عضو ديگر شوراي همکاري خليج فارس - لطمه وارد کرد.
قطر از اواخر دهه شصت شمسي / هشتاد ميلادي با حفظ ارتباط خود با دولت هاي غربي، به بسط روابط خود با بلوک شرق پرداخت. در اين راستا، در 1367 / 1988 اقدام به برقراري روابط ديپلماتيک با چين کرد و در همين سال، همکاري با روس ها را شروع نمود و دو سال بعد، يک موافقت نامه اقتصادي، بازرگاني و فني با شوروي سابق به امضا رساند. متعاقب آن، قطر با کشورهاي يوگسلاوي، چکسلواکي، روماني و بلغارستان روابط سياسي برقرار کرد.
قطر همکاري صميمانه اي با سازمان ملل متحد دارد. هم چنين، اين کشور، فعالانه در کنفرانس ها و جلسات جنبش عدم تعهد مشارکت مي کند. از اقدامات اوپک در تعيين قيمت نفت و ثبات اقتصادي جهان حمايتبه عمل مي آورد. در تحکيم روابط خود با کشورهاي اسلامي، جهان سوم و عرب مي کوشد و در اين راستا، در صدر کشورهاي کمک کننده به دولت هاي مذکور قرار دارد. قطر بر خلاف گذشته، از نهضت ها و سازمان هاي آزادي بخش حمايت چنداني به عمل نمي آورد.
سابقه روابط قطر با ايران به ساليان دور برمي گردد. با استقلال قطر، روابط دو کشور گسترش بيشتري پيدا کرد، به طوري که تعيين حدود فلات قاره، سفر حاکم قطر به ايران و مبادله سفير طي سال هاي 1348 تا 1351 تحقق يافت. مطبوعات قطر در آستانه ي پيروزي انقلاب اسلامي به محکوميت رژيم شاه پرداختند و حاکم قطر سرنگوني شاه را به مردم ايران تبريک گفت. در پي تبليغات مسموم استکبار جهاني و نيز شروع جنگ تحميلي، قطر در جبهه مخالف ايران قرار گرفت، و به دنبال آن، روابط دو کشور به سطح کاردار تنزل يافت. ولي متعاقب تلاش هاي ايران، روابط دو کشور طي سال هاي 1366 تا 1368 به سطح سفير ارتقا يافت. پذيرش قطعنامه 598 از سوي ايران، همکاري هاي دو کشور را وارد مرحله ي جديدي کرد. حمله ي عراق به کويت رشته اعتماد قطر به عراق را گسست و زمينه ارتقاي روابط دو کشور ايران و قطر را فراهم آورد. البته روابط خوب قطر با اسرائيل (رژيم اشغال گر قدس) و همراهي قطر با شوراي همکاري خليج فارس درباره مسأله جزاير، مي تواند بر روابط دو کشور ايران و قطر آسيب جدي وارد سازد.

پي نوشت :

1. در تهيه مطالب اين بحث از کتاب «قطر» اثر حسين علوي استفاده شده است.

منبع:کتاب مسايل منطقه اي ايران