دین و زندگی در امپراتوری روم
رومیان مانند یونانیان باستان، خدایان بسیاری را پرستش کردند. مهمترین آنها مشتری بود. مانند زئوس، او پادشاه خدایان و خدای رعد و برق بود. تقریبا در هر شهر رومی، معابدی برای پرستش خدایان داشت. بعضی
مترجم: محمد علی آصفی پور
منبع:راسخون
منبع:راسخون
رومیان مانند یونانیان باستان، خدایان بسیاری را پرستش کردند. مهمترین آنها مشتری بود. مانند زئوس، او پادشاه خدایان و خدای رعد و برق بود. تقریبا در هر شهر رومی، معابدی برای پرستش خدایان داشت. بعضی اوقات امپراتوران تبدیل خدایان میشدند. این کمک میکرد که مردم به آنها وفادارتر بمانند.
رومیان می خواستند رابطه خوبی با خدایان خود داشته باشند، آنها معتقد بودند که آنها قدرت جادویی دارند. خدایان مسئول رشد محصولات خوب و برداشت خوب بودند؛ آنها مراقب خانواده بودند و آب و هوای مطلوب را به ارمغان میآوردند. مردم به خدایان قربانی میدادند و در عوض برای برکت خود از آنها انتظار داشتند. هنگامی که رومی ها سرزمین های دیگر را فتح میکردند، خدایان محلی منطق آنها را پرستش میکردند.
خدایان و الهه های مهم رومی
مشتری - خدای آسمان
جونو - همسر مشتری؛ او مراقب زنان بود
زحل - پدر مشتری
نپتون - برادر مشتری، خدای دریا
مینروا - الهه حکمت و دانش
مریخ - خدای جنگ
ونوس - الهه عشق
در روم باستان ارتباطی قوی میان دین و دولت وجود داشت. روحانیون مقامات انتخاب شده توسط دولت بودند. پیشوایان دینی مقامات رسمی بلند پایه مذهبی بودند که بر جشنواره ها نظارت داشتند و قوانین مربوط به عبادت را تنظیم می کردند. بالاترین کشیش pontifex maximus بود. در زمان امپراتوری امپراتور به طور خودکار این موقعیت را داشت.
طالع بینی و توانایی پیش بینی وقایع آینده در دین رومی اهمیت دارد. لازم بود که آنچه خدایان می خواستند و این که چگونه مردم می توانستند از خدایان درخواست کنند فهمیده شود.
در طول قرن های گذشته امپراتوری روم، بسیاری از مردم به مسیحیت رو آوردند. دولت رومی این موضوع را تهدیدی برای مذهب خود میدانست و مدتها مسیحیان را مورد آزار و اذیت قرار داد. تا سال 300 بعد از میلاد مسیحیت دین اصلی امپراتوری شد. امپراتور کنستانتین اولین حاکم بود که مسیحی شد.
امید به زندگی در روم باستان بسیار زیاد نبود. مردم از سن پایین به بعد نگران مرگ میشدند. رومیان اعتقاد داشتند که پس از آن که افراد میمیرند، روح آنها به جهان زیرین پایین میرود.
مجسمه سنگ مرمر مشتری
زندگی در روم باستان
زندگی شهر و کشور
شهرهای رومی، مکانهای بسیار مدرنی بودند که در آن مردم زندگی می کردند، معامله می کردند و کار می کردند. مرکز این شهر های باستانی، میدان تجمع، یک فضای باز بزرگ بود که توسط بازارها، حمام ها، عرصه ها و دیگر ساختمان های عمومی احاطه شده بود.
رومیان ثروتمند می توانستند از پس زندگی در خانه های لوکس بزرگ برآیند که اغلب در حومه شهر، دور از سر و صدا و بوی مرکز شهر، قرار داشتند. آنها خدمتکاران و بردگانی برای انجام کارهای روزمرهشان داشتند. جمعیت فقیر باید در ساختمان های پرجمعیت و کثیف زندگی میکردند. این ساختمانها همیشه در معرض خطر فرو ریزش و یا آتش سوزی بود.
زندگی در حومه شهر آرام تر بود. جمعیت از کشاورزانی تشکیل شده بود که حیوانات را پرورش میدادند و محصولات زراعی را کشت میکردند. در تابستان آنها اغلب در ارتش میجنگیدند. یک latifundium مزرعه بزرگ یک مالک ثروتمند بود. او با کار با بردگان میتوانست سود بیشتری کسب کند.
مردم عادی در خانه های کوچک یا کلبه هایی زندگی می کردند که به اندازه خانه شهرهای بزرگ و لوکس نبودند. بسیاری از ساکنان رم خانه هایی در حومه داشتند که برای فرار از زندگی شهری به آن جا میرفتند.
منزلی در روم باستان
خانواده رومی
رئیس خانواده رومی paterfamilias، مسنترین مرد خانواده بود. او کل خانه را کنترل می کرد و روی تمام اعضای خانواده اش نفوذ داشت. در طبقه های بالاتر، بردگان و خادمین نیز با یک خانواده زندگی می کردند. رومی ها اغلب به دلایل سیاسی ازدواج میکردند. بسیاری از رومیان ثروتمند ازدواجهایی برای فرزندان خود به گونهای ترتیب میدادند که بتوانند در کلاس های بالاتر باقی بمانند و نفوذ و قدرت خود را حفظ کنند.
وقتی رم هنوز جمهوری بود، زنان حقوق بسیار کمی داشتند. آنها مجبور بودند در خانه بمانند و مراقب خانوار باشند، غذا تهیه کنند و بچه ها را مراقبت کنند. آنها مجاز به مالکیت زمین نبودند. این تغییر زمانی رخ داد که روم باستان امپراتوری شد. زنان مجاز به داشتن مغازه ها و کسب و کارهای خود شدند و آنها توانستند زمین خریداری کنند. آنها همچنین می توانستند شغل بهتری به دست آورند.
غذا
در حالی که بسیاری از رومی ها غذایی ساده صرف میکردند، ساکنان ثروتمند بهترین مواد غذایی را که امپراتوری می توانست ارائه دهد داشتند. آنها نان سفید، زیتون، میوه و پنیر، و همچنین ماهی میخوردند. صبحانه معمولا یک تکه نان یا کلوچه با خرما و عسل بود. رومی ها معمولا صبح در حدود ساعت 11 ناهار مختصری میخوردند. شام غذای اصلی روزانه آنها بود. شام به طور معمول در اواخر بعد از ظهر یا اوایل شب صرف میشد. ماهی، گوشت پخته شده و انواع سبزیجات سرو میشد. گاهی اوقات آنها یک کیک کوچک با عسل برای دسر داشتند.
لباس ها
لباس رومی ساخته شده از پشم بود، که زنان میریسیدند و به پارچه تبدیل میکردند. شهروندان ثروتمند می توانستند لباس های ساخته شده از ابریشم، کتان یا پنبه را که رومیان از سایر قسمت های امپراتوری به دست میاوردند، بخرند.
شهروندان رم لباس تونیک میپوشیدند، که یک تکه لباس شل بود که تا روی زانو رها میشد. در موارد خاص، آنها مجاز به پوشیدن یک ردا بودند، که قطعه ای ظریف از لباس سفید بود که در اطراف بدن آنها پیچیده میشد.
زنان لباس های تونیک و بعدا لباسهایی میپوشیدند که تا پاهای آنها میرسید. آنها طلا و جواهر را دوست داشتند و موهایشان را رنگ آمیزی میکردند.
در خارج از منزل رومی ها اغلب کفش هایی را که در اطراف شست پا در آنها بسته بود میپوشیدند در حالی که در خانه دوست داشتند صندل بپوشند.
لباس رومی
اوقات فراغت
حمامها مرکز زندگی فراق البال رومی بود. مردان و زنان اغلب در حمامهای عمومی مجزا حمام میگرفتند. در آنجا آنها می توانستند آرام شوند، ماساژ بگیرند، ورزش کنند، حمام کنند و به شایعات بپردازند. افرادی از همه کلاس های اجتماعی در چنین خانه های حمام عمومی گرد هم میآمدند. رفتن به حمام نمادی بود از پاکیزگی، و خالص و بهتر از دیگران بودن.
رومیان باستان اغلب تعطیلات مذهبی را جشن می گرفتند. تقریبا هر خدایی و الههای تعطیلات خاصی داشت. جشنواره ها و سرگرمی ها به افتخار آنها برگزار میشد.
آمفی تئاترها اجداد استادیومهای امروزی بودند. کُلیسیوم در رم، تا آن موقع، بزرگترین آمفی تئاتر بود، که میتوانست بیش از 50 هزار تماشاگر را در خود جا دهد. گلادیاتورها با مبارزه با حیوانات وحشی و اغلب با یکدیگر، اسباب سرگرمی تماشاچیان بودند.
سیرک ماکسیموس مرکز مسابقات ارابه بود. تا 250 هزار نفر برای این مسابقه حضور مییافتند. مسابقه ارابه در یونان باستان محبوب بوده و یکی از برجسته ترین بازی های المپیک باستانی بوده است. هر ارابه توسط چهار اسب کشیده میشد.
شهروندان رومی به تئاترهای بسیاری در شهر میرفتند که نمایشهای نمایشنامه نویسان معروف رومی را نمایش میدادند. اکثر نمایش ها کمدی بود که در آن بازیگران ماسک هایی را میپوشیدند که نشان میداد آنها خوشحال یا غمگین هستند.
تحصیلات
در قرن های اولیه روم باستان، کودکان اغلب توسط والدین خود در خانه تحصیل می کردند. پدران به پسران خود چگونگی خواندن و نوشتن، و همچنین اصول قانون و دین را آموزش میدادند. مادران به دختران خود چگونگی طبخ غذا، بافتن و چرخ ریسی را آموزش میدادند.
بعدها، رومیان ثروتمند شروع به فرستادن فرزندان خود به مدرسه کردند، که برای آن باید شهریه پرداخت میکردند. در آنجا آنها خواندن، نوشتن و حل مسائل ریاضی را میآموختند. یکی از وظایف اصلی در آن جا این بود که کودک را به سخنرانی خوب تبدیل کنند. دانش آموزان قدیمی تر زبان یونانی و ادبیات و نجوم را مطالعه می کردند.
رومیان می خواستند رابطه خوبی با خدایان خود داشته باشند، آنها معتقد بودند که آنها قدرت جادویی دارند. خدایان مسئول رشد محصولات خوب و برداشت خوب بودند؛ آنها مراقب خانواده بودند و آب و هوای مطلوب را به ارمغان میآوردند. مردم به خدایان قربانی میدادند و در عوض برای برکت خود از آنها انتظار داشتند. هنگامی که رومی ها سرزمین های دیگر را فتح میکردند، خدایان محلی منطق آنها را پرستش میکردند.
خدایان و الهه های مهم رومی
مشتری - خدای آسمان
جونو - همسر مشتری؛ او مراقب زنان بود
زحل - پدر مشتری
نپتون - برادر مشتری، خدای دریا
مینروا - الهه حکمت و دانش
مریخ - خدای جنگ
ونوس - الهه عشق
در روم باستان ارتباطی قوی میان دین و دولت وجود داشت. روحانیون مقامات انتخاب شده توسط دولت بودند. پیشوایان دینی مقامات رسمی بلند پایه مذهبی بودند که بر جشنواره ها نظارت داشتند و قوانین مربوط به عبادت را تنظیم می کردند. بالاترین کشیش pontifex maximus بود. در زمان امپراتوری امپراتور به طور خودکار این موقعیت را داشت.
طالع بینی و توانایی پیش بینی وقایع آینده در دین رومی اهمیت دارد. لازم بود که آنچه خدایان می خواستند و این که چگونه مردم می توانستند از خدایان درخواست کنند فهمیده شود.
در طول قرن های گذشته امپراتوری روم، بسیاری از مردم به مسیحیت رو آوردند. دولت رومی این موضوع را تهدیدی برای مذهب خود میدانست و مدتها مسیحیان را مورد آزار و اذیت قرار داد. تا سال 300 بعد از میلاد مسیحیت دین اصلی امپراتوری شد. امپراتور کنستانتین اولین حاکم بود که مسیحی شد.
امید به زندگی در روم باستان بسیار زیاد نبود. مردم از سن پایین به بعد نگران مرگ میشدند. رومیان اعتقاد داشتند که پس از آن که افراد میمیرند، روح آنها به جهان زیرین پایین میرود.
مجسمه سنگ مرمر مشتری
زندگی شهر و کشور
شهرهای رومی، مکانهای بسیار مدرنی بودند که در آن مردم زندگی می کردند، معامله می کردند و کار می کردند. مرکز این شهر های باستانی، میدان تجمع، یک فضای باز بزرگ بود که توسط بازارها، حمام ها، عرصه ها و دیگر ساختمان های عمومی احاطه شده بود.
رومیان ثروتمند می توانستند از پس زندگی در خانه های لوکس بزرگ برآیند که اغلب در حومه شهر، دور از سر و صدا و بوی مرکز شهر، قرار داشتند. آنها خدمتکاران و بردگانی برای انجام کارهای روزمرهشان داشتند. جمعیت فقیر باید در ساختمان های پرجمعیت و کثیف زندگی میکردند. این ساختمانها همیشه در معرض خطر فرو ریزش و یا آتش سوزی بود.
زندگی در حومه شهر آرام تر بود. جمعیت از کشاورزانی تشکیل شده بود که حیوانات را پرورش میدادند و محصولات زراعی را کشت میکردند. در تابستان آنها اغلب در ارتش میجنگیدند. یک latifundium مزرعه بزرگ یک مالک ثروتمند بود. او با کار با بردگان میتوانست سود بیشتری کسب کند.
مردم عادی در خانه های کوچک یا کلبه هایی زندگی می کردند که به اندازه خانه شهرهای بزرگ و لوکس نبودند. بسیاری از ساکنان رم خانه هایی در حومه داشتند که برای فرار از زندگی شهری به آن جا میرفتند.
منزلی در روم باستان
رئیس خانواده رومی paterfamilias، مسنترین مرد خانواده بود. او کل خانه را کنترل می کرد و روی تمام اعضای خانواده اش نفوذ داشت. در طبقه های بالاتر، بردگان و خادمین نیز با یک خانواده زندگی می کردند. رومی ها اغلب به دلایل سیاسی ازدواج میکردند. بسیاری از رومیان ثروتمند ازدواجهایی برای فرزندان خود به گونهای ترتیب میدادند که بتوانند در کلاس های بالاتر باقی بمانند و نفوذ و قدرت خود را حفظ کنند.
وقتی رم هنوز جمهوری بود، زنان حقوق بسیار کمی داشتند. آنها مجبور بودند در خانه بمانند و مراقب خانوار باشند، غذا تهیه کنند و بچه ها را مراقبت کنند. آنها مجاز به مالکیت زمین نبودند. این تغییر زمانی رخ داد که روم باستان امپراتوری شد. زنان مجاز به داشتن مغازه ها و کسب و کارهای خود شدند و آنها توانستند زمین خریداری کنند. آنها همچنین می توانستند شغل بهتری به دست آورند.
غذا
در حالی که بسیاری از رومی ها غذایی ساده صرف میکردند، ساکنان ثروتمند بهترین مواد غذایی را که امپراتوری می توانست ارائه دهد داشتند. آنها نان سفید، زیتون، میوه و پنیر، و همچنین ماهی میخوردند. صبحانه معمولا یک تکه نان یا کلوچه با خرما و عسل بود. رومی ها معمولا صبح در حدود ساعت 11 ناهار مختصری میخوردند. شام غذای اصلی روزانه آنها بود. شام به طور معمول در اواخر بعد از ظهر یا اوایل شب صرف میشد. ماهی، گوشت پخته شده و انواع سبزیجات سرو میشد. گاهی اوقات آنها یک کیک کوچک با عسل برای دسر داشتند.
لباس ها
لباس رومی ساخته شده از پشم بود، که زنان میریسیدند و به پارچه تبدیل میکردند. شهروندان ثروتمند می توانستند لباس های ساخته شده از ابریشم، کتان یا پنبه را که رومیان از سایر قسمت های امپراتوری به دست میاوردند، بخرند.
شهروندان رم لباس تونیک میپوشیدند، که یک تکه لباس شل بود که تا روی زانو رها میشد. در موارد خاص، آنها مجاز به پوشیدن یک ردا بودند، که قطعه ای ظریف از لباس سفید بود که در اطراف بدن آنها پیچیده میشد.
زنان لباس های تونیک و بعدا لباسهایی میپوشیدند که تا پاهای آنها میرسید. آنها طلا و جواهر را دوست داشتند و موهایشان را رنگ آمیزی میکردند.
در خارج از منزل رومی ها اغلب کفش هایی را که در اطراف شست پا در آنها بسته بود میپوشیدند در حالی که در خانه دوست داشتند صندل بپوشند.
لباس رومی
حمامها مرکز زندگی فراق البال رومی بود. مردان و زنان اغلب در حمامهای عمومی مجزا حمام میگرفتند. در آنجا آنها می توانستند آرام شوند، ماساژ بگیرند، ورزش کنند، حمام کنند و به شایعات بپردازند. افرادی از همه کلاس های اجتماعی در چنین خانه های حمام عمومی گرد هم میآمدند. رفتن به حمام نمادی بود از پاکیزگی، و خالص و بهتر از دیگران بودن.
رومیان باستان اغلب تعطیلات مذهبی را جشن می گرفتند. تقریبا هر خدایی و الههای تعطیلات خاصی داشت. جشنواره ها و سرگرمی ها به افتخار آنها برگزار میشد.
آمفی تئاترها اجداد استادیومهای امروزی بودند. کُلیسیوم در رم، تا آن موقع، بزرگترین آمفی تئاتر بود، که میتوانست بیش از 50 هزار تماشاگر را در خود جا دهد. گلادیاتورها با مبارزه با حیوانات وحشی و اغلب با یکدیگر، اسباب سرگرمی تماشاچیان بودند.
سیرک ماکسیموس مرکز مسابقات ارابه بود. تا 250 هزار نفر برای این مسابقه حضور مییافتند. مسابقه ارابه در یونان باستان محبوب بوده و یکی از برجسته ترین بازی های المپیک باستانی بوده است. هر ارابه توسط چهار اسب کشیده میشد.
شهروندان رومی به تئاترهای بسیاری در شهر میرفتند که نمایشهای نمایشنامه نویسان معروف رومی را نمایش میدادند. اکثر نمایش ها کمدی بود که در آن بازیگران ماسک هایی را میپوشیدند که نشان میداد آنها خوشحال یا غمگین هستند.
تحصیلات
در قرن های اولیه روم باستان، کودکان اغلب توسط والدین خود در خانه تحصیل می کردند. پدران به پسران خود چگونگی خواندن و نوشتن، و همچنین اصول قانون و دین را آموزش میدادند. مادران به دختران خود چگونگی طبخ غذا، بافتن و چرخ ریسی را آموزش میدادند.
بعدها، رومیان ثروتمند شروع به فرستادن فرزندان خود به مدرسه کردند، که برای آن باید شهریه پرداخت میکردند. در آنجا آنها خواندن، نوشتن و حل مسائل ریاضی را میآموختند. یکی از وظایف اصلی در آن جا این بود که کودک را به سخنرانی خوب تبدیل کنند. دانش آموزان قدیمی تر زبان یونانی و ادبیات و نجوم را مطالعه می کردند.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}