تشیع در دورهى غیبت صغرا
تشیع در دورهى غیبت صغرا
1. زندگی نامهى مختصر امام مهدی (ع)
2. امام مهدی (ع) در منابع
1-2. امام مهدی (ع) در منابع شیعه
الف) الکامل: اثر محمد بن یعقوب کلینی رازی، بزرگ ترین عالمان شیعه در قرن سوم و چهارم، در گذشته به سال 329 ق، است. دانشمندان بزرگ شیعه و اهل سنت چون نجاشی، (9) شیخ طوسی، (10) ابن شهر آشوب، (11) علامه حلی، (12) ابن داوود، (13) ابن اثیر و (14) ابن حجر (15) او را با الفاظ مختلفی ستوده اند. بخشهایی از کتاب الحجة از جلد نخست اصول الکافی، به روایات مربوط به امام زمان (ع) اختصاص دارد.
ب) کمال الدین و تمام النعمة: اثر محمد بن علی بن حسین بابویه قمی، از مهم ترین دانشمندان شیعه در قرن چهارم و درگذشت به سال 381 ق، است وی نیز از سوی دانشمندان یاد شدهى شیعه مورد ستایش قرار گرفته است(16) بیشترین حجم کتاب وی، به روایات مربوط به امام زمان (ع) و غیبت آن حضرت مسائل مرتبط با آن اختصاص دارد و از مهم ترین منابع شیعی در این زمینه به شمار می آید.
ج) کتابت الغیبة: اثر محمد بن ابراهیم بن جعفر نعمانی، (17) از دانشمندان بزرگ شیعه در قرن چهارم هجری است. تاریخ درگذشت وی دقیقا روشن نیست، گرچه علامه حلی محل وفات او را شام دانسته است. (18) وی نیز از طرف برخی دانشمندان مورد تمجید قرار گرفته است. (19) موضوع کتاب او بیشتر دربارهى امام، امامان شیعه(ع) و مسائل مربوط به ایشان است، اما بیش از نیمی از کتاب به غیبت امام زمان (ع) و موضوعات مرتبط با آن اختصاص دارد.
د) الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد: اثر محمد بن محمد بن نعمان عکبری، معروف به شیخ مفید، از مهم ترین دانشمندان بزرگ قرن چهارم و در گذشته به سال 413ق، است. (20) وی نیز از سوی دانشمندان شیعه و اهل سنت به گونه های مختلف مورد ستایش قرار گرفته است. (21) بخش پایانی کتاب ایشان، مربوط به امام زمان (ع) است. ایشان به جز این نوشته، رساله ها و نوشته های دیگری دربارهى امام زمان (ع) و موضوع غیبت دارد که با عنوان المسائل العشر فی الغیبة (22) محتوای این رساله ها، بیشتر پرسش و پاسخهایی دربارهى غیبت امام زمان (ع) و مسائل مربوط به آن است.
ه) کتاب الغیبة: اثر محمد بن حسن طوسی، از مهم ترین دانشمندان شیعه در قرن پنجم و در گذشته به سال 460 ق، است. وی را رئیس و شیخ طایفهى امامیه دانسته (23) و با الفاظ مختلفی ستوده اند. (24) کتاب وی نیز به غیبت امام زمان (ع) و مسائل مربوط به آن اختصاص دارد و از مهم ترین منابع شیعه در این زمینه است.
و) منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر (ع): نویسندهى آن، آیت الله صافی لطف الله صافی گلپایگانی، از فقهای معاصر است. بیشتر روایات مربوط به امام زمان (ع) که از ناحیهى امامان (ع) رسیده، در این کتاب دسته بندی شده و در فصلهای مختلف، با ترتیب و عناوین مخصوص به خود و با اشاره به منابع روایات جمع آوری شده است.
2-2. امام مهدی (ع) در منابع اهل سنت
ذکر نام همه این افراد و نظرات آنان ، سخن را به درازا می کشاند؛ از این رو، تنها به برخی منابع آنان که سخن یا روایاتی دربارهى امام زمان (ع) آورده و نیز به پاره ای از کتابها که اهل سنت دربارهى آن حضرت نوشته اند، اشاره می کنیم:
الف ) الکامل فی التاریخ: این کتاب، نوشتهى علی بن ابی الکرم محمد بن محمد شیبانی، معروف به ابن اثیر جزری، در گذشته به سال 630ق، است. در این کتاب، به نام و ولادت امام زمان (ع) و اینکه ایشان فرزند امام حسن عسکری (ع) است، اشاره شده است. (27)
ب) مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول: این کتاب، نوشتهى ابوسالم کمال الدین محمد بن طلحة بن محمد قرشی، در گذشته به سال 652 ق، است او بخش پایانی کتاب خود را به شرح حال امام رضا (ع) اختصاص داده، ضمن بیان نام، لقب، نسب و برخی ویژگی های آن حضرت، به ذکر برخی روایات دربارهى ایشان و غیبت و ظهور آن حضرت پرداخته است.
ج) تذکرة الخواص: این کتاب، نوشتهى شمس الدین ابوالمظفر یوسف بن قزاغلی بن عبدالله بغدادی، مشهور به سبط ابن الجوزی، در گذشته به سال 654 ق، است وی نیز فصلی از کتابش را به امام زمان (ع) اختصاص داده است. او ضمن بیان نام، لقب و نسب آن حضرت، به برخی روایات دربارهى ظهور ایشان اشاره کرده واستدلال شیعیان دربارهى طول عمر آن حضرت را آورده است. (28)
د) وفیات الأعیان و أنباء أبناء الزمان: این کتاب، نوشتهى ابوالعباس شمس الدین احمد بن محمد بن ابی بکر بن خلکان، در گذشته به سال 681ق، است. وی نیز در کتاب خود، فصل کوتاهی با عنوان«ابوالقاسم المنتظر» دربارهى امام زمان (ع) آورده و ضمن اشاره به نام، لقب و نسب آن حضرت و انتساب اعتقاد به امامت ایشان به شیعه، به برخی اختلاف نظرها دربارهى غیبت آن حضرت، محل غیبت و زمان غیبت ایشان پرداخته است. (29)
3. تاریخ و علت غیبت امام زمان (ع)
شیعیان برای غیبت امام زمان (ع) علتهای مختلفی برشمرده اند که به برخی از آنها اشاره می کنیم.
1-3. حفظ جان امام زمان (ع)
ستمهای بی شماری که عباسیان بر خاندان پیامبر (ص)، به ویژه امامان معصوم روا داشتند، بر هیچ کس پوشیده نیست. از آزارهای روحی و روانی گرفته، تا دستگیری و حبس برخی از امامان (ع) که بدترین شکل آن در مورد امام موسی بن جعفر (ع) انجام شد. این ستم کاری ها باعث شد برای ادامهى هدایت انسانها و حفظ جان امام معصوم ، زمینهى شهادت امام زمان (ع) از بین برود و از این راه، هدایت انسانها نیز امتداد یابد. ضمن آنکه روایات متعددی در دست است مبنی بر اینکه پیش از تولد آن حضرت، سخت گیری ها و مراقبتهای ویژه ای از سوی دستگاه حاکم صورت گرفت تا از تولد ایشان جلوگیری نمایند، اما چون چنین مقدر نبود، به فضل پروردگار آنها موفق به این کار نشدند. (30)
بنابراین، پنهان شدن امام زمان (ع) از دیدگاه مردم، بهترین تدبیر برای حفظ جان آن حضرت بود که از سوی خداوند متعال صورت گرفت، چنانکه در روایات بسیاری از این مطلب بیان شده است. (31)
2-3. آزمایش مردم
این امر ( فرج امام عصر «ع») پیش نخواهد آمد، مگر پس از ناامیدی، و به خدا سوگند این کار رخ نخواهد داد، مگر آنکه شما از این یکدیگر شناخته شوید و مورد آزمایش قرار گیرید تا آنکه سعادتمند به سعادت برسد و شقاوتمند به شقاوت. (34)
به خدا سوگند من و این دو فرزندم [ابوالحسن (ع) و امام حسین (ع)] کشته خواهیم شد و خداوند در آخر الزمان، مردی از فرزندانم را به خون خواهی ما برمی انگیزد و او از دید مردم غایت خواهد شد، برای آنکه گمراهان جدا شوند تا آنجا که افراد نادان می گویند: خداوند یا آل محمد کاری ندارند. (35)
این غیبت، آزمایشی است از سوی خداوند که خدا با آن مردم را می آزماید.(36)
3-3. بیعت نکردن امام عصر (ع) با طاغوتهای زمان
1.امام رضا (ع) می فرمایند:
برای آن حضرت غیبت واقع شد، تا هنگامی که با شمشیر قیام می کند، بیت هیچ کس بر گردنش نباشد. (37)
2. حضرت ولی عصر(ع) در توقیعی برای اسحاق بن یعقوب، دربارهى علت غیبت چنین نوشته اند:
اما دربارهى علت غیبت، خداوند متعال می فرماید: ای کسانی که ایمان آورده اید! از چیزهایی پرسش نکنید که اگر [پاسخ آن] بر شما آشکار شود، برایتان ناخوشایند است، همه پدران من (ع)، بیعت طاغوت زمان بر گردنشان بود، ولی من در حال ظهور خواهم کرد که بیعت هیچ طاغوتی بر گردنم نباشد. (38)
4. برخی از روایات نیز بدون اشاره به علت غیبت امام عصر (ع)، غیبت را رازی از رازهای خداوند بر شمرده اند مانند:
1. راوی می گوید امام صادق (ع) فرمودند:
او [امام عصر (ع)] غیبتی خواهد داشت که باید واقع شود و هر اهل باطلی در آن تردید خواهد کرد. پرسیدم: برای چه ؟ فرمود : به دلیلی که ما نمی توانیم آن را بیان کنیم. پرسیدم: غیبت ایشان چه حکمتی دارد؟ فرمود: حکمت غیبت ایشان، همان حکمت غیبت حجتهای پیش از ایشان است. حکمت این غیبت آشکار نخواهد شد، مگر پس از ظهور ایشان، همچنان که حکمت کارهای خضر (ع) مانند سوراخ کردن کشتی، کشتن پسر بچه و برپا داشتن دیوار پس از جدا شدن آن دو برای موسی (ع) آشکار شد. (39)
2. رسول خدا (ص) به جابر بن عبدالله انصاری فرمود:
ای جابر! این [غیبت امام دوازدهم ] از کارهای خداوند بوده و رازی از رازهای خدواند است که بر بندگانش مخفی می باشد. (40)
4. نایبان خاص امام زمان (ع)
به هر صورت، چهار تن نایبان خاص یاد شده به ترتیب زمان نیابتشان عبارت اند از:
1-4. ابو عمرو، عثمان بن سعید عمری (43)
2-4. ابو جعفر، محمد بن عثمان بن سعید عمری
شیخ طوسی روایات مختلفی در تأیید عدالت، اعتماد و امانت داری محمد بن عثمان از طرف امام و شیعیان آورده است. همچنین تألیفاتی در زمینهى فقه برای او برشمرده که آنها را با استفاده از محضر امام حسن عسکری (ع) و امام زمان (ع) نگاشته است. (50)
او بنابر روایتی، در آخرجمادی الاولی سال 305 ق رحلت کرد و در کنار مادرش در خیابان باب الکوفة بغداد به خاک سپرده شد. (51)
3-4. ابو القاسم، حسین بن روح
حسین بن روح در روایات مختلف به عدالت، امانت داری و اعتماد معرفی شده(54) و او را عاقل ترین مردم از نظر مخالفت و موافق دانسته اند. (55) حسین بن روح چنان بوده است که اهل سنت نیز او را بزرگ می داشتند. (56) نیز او را بزرگ می داشتند. (57) از وی روایات بسیاری نقل شده که شیخ طوسی به برخی از آنها اشاره نموده است. (58) حسین بن روح در شعبان سال 326 ق، وفات یافت.
4-4. ابوالحسن، علی بن محمد سمری
5. وظایف نایبان خاص امام زمان (ع)
1-5. زدودن شک و تردید در مورد امام زمان (ع) و اثبات وجود آن حضرت
نخستین و مهم ترین وظیفهى سفیران امام زمان (ع)، از میان بردن شک و تردید وجود آن حضرت (ع) واثبات وجود ایشان از راه های مختلف، به ویژه راه دریافت توقیعات آن حضرت و عرضهى آنها به شیعیان و دریافت پاسخ پرسشهای آنان از امام زمان (ع) بود.
شیخ طوسی و شیخ صدوق بسیاری از توقیعات و نیز پاسخهای امام زمان (ع) به پرسشهای شیعیان را آورده اند. (60)
یکی از مهم ترین توقیعات آن حضرت که در آن، ضمن پاسخ به برخی پرسشهای فقهی و اعتقادی شیعیان، بر خط سیر امامت و هدایت انسان و راه های بهره مند شدن مردم از پیشوایی امام زمان (ع) تأکید شده، توقیعی است که توسط محمد بن عثمان عمری رسیده است. (61)
2-5. پنهان داشتن نام و مکان امام زمان (ع)
3-5. سازماندهی و رسیدگی به امور وکلا
دربارهى وکیلان امامان (ع) این نکته مهم است که آنان در شرایط یکسانی نبوده وظایف یکسانی نیز به عهده نداشته اند، بلکه محدودهى اختیارات و شیوهى عملکردشان متمفاوت بوده است.
امامان (ع) در مورد سازمان وکالت به چند نکته توجه داشتند، از جمله:
الف) پاسخ به پرسشهای وکلا و راهنمایی آنان؛ در برخی موارد ، پرسشهایی برای وکیلان پیش می آمد که امام به آنان پاسخ می داد. پاسخ امام هادی (ع) به پرسش ابوعلی بن راشد دربارهى مصرف پولی که ادعا می شد متعلق به امام جواد (ع) بوده است، پاسخ امام جواد (ع) به علی بن مهزیار دربارهى موارد وجوب خمس و بخشهایی که مخصوص سال 220 بوده است، نامهى امام مهدی (ع) به وکیلان در زمان غیبت صغرا و دستور به عدم پذیرش پول از افراد برای آنکه دسترسی حکومت عباسی به آن حضرت آسان نباشد و مواردی دیگر را می توان از این شمار دانست.
ب) حمایت از وکلا: امامان (ع) ضمن آنکه اطمینان خود را به وکیلان به آنان ابلاغ کرده بر وکالتشان تأکید می کردند، در صورت لزوم از آنان حمایت نیز به عمل می آورند. در این باره می توان به حمایت امام مهدی از محمد بن عثمان عمری، تأیید ابراهیم بن محمد از سوی امام هادی (ع) و مواردی دیگر اشاره کرد.
ج) رسیدگی به امور وکلا؛ چنانکه پیش از این گفتیم، امامان (ع) بر کارهای وکیلان خود نظارت داشتند و چنانکه از آنان خلافی می دیدند، آنان را مورد بازخواست قرار داده، در صورت لزوم برکناری می کردند.
در این زمینه، این نکته نیز باید توجه داشت که هر یک از وکیلان، لزوما وکیل یک امام نبوده اند، بلکه برخی از آنان ، در زمان چند تن از امامان (ع) می زیسته اند و وکیل دو یا سه امام بوده اند. در این باره می توان از علی بن مهزیار وکیل امام جواد (ع) و امام هادی (ع) یا محمد بن عثمان بن سعید وکیل امام عسکری (ع) و امام مهدی (ع) و نیز از عثمان بن سعید عمری و داوود بن قاسم، وکیلان امام دهم تا امام دوازدهم نام برد.
6. غیبت کبرا و نایبان عام امام دوازدهم (ع)
برای اثبات ولایت فقیه و بیان شرایط آن، مباحث گسترده ای در کتابهای فقهی شیعه مطرح و کتابهای بسیاری در این باره نوشته شده است که در اینجا مجال بیان آنها نیست. از اینرو، ما فقط به طرح دو دلیل در اثبات مرجعیت فقیهان در دوران غیبت کبرا بسنده می کنیم:
1. روایت مقبولهى عمر بن حنظله، بیانگر آن است که وی از امام صادق (ع) دربارهى نزاع دو نفر از شیعیان که برای حل نزاعشان سلطان یا قاضیان منصوب سلطان را قاضی خود قرار داده اند، پرسش می کند که آیا جایز است و ایشان می فرماید:
هرکس در ادعای حق یا باطل به آنان مراجعه کند به طاغوت مراجعه کرده است و اگر حکم به نفع او صادر شود و حقش را بگیرد- حتی اگر حق با او باشد، چون یا قضاوت طاغوت گرفته است و آن [قضاوت طاغوت] چیزی است که خداوند دستور داده به آن کفر ورزیده شود، و فرموده: آنها را می خواهند داوری را به طاغوت واگذارند، در حالی که به آنها دستور داده شده که به طاغوت کفر ورزند.
عمر بن حنظله می گوید: پرسیدم پس آن دو چه کنند؟ آن حضرت فرمود:
نزد فردی از شما [شیعیان] بروند که سخنان ما را نقل کند و در حلال و حرام ما به دقت بنگرد و احکام ما را بشناسد و باید به هر حکمی که او کرد، راضی باشند؛ چرا که من او را حاکم بر شما قرار دادم و اگر او طبق حکم ما داوری کرد و کسی آن را نپذیرفت، حکم خدا را سبک شمرده و ما را کنار زده است و کسی که ما را کنار زند، خدا را کنار زده است و این کار مانند شرک به خداوند است. (67)
در این روایت به خوبی بیان شده که فقط کسانی می توانند بین مردم داوری کرده، سخنشان مورد پذیرش دیگران قرار گیرد، که احکام حلال و حرام را به خوبی بشناسند و اگر کسی این شرط را داشت، حکم و سخنش به منزلهى سخن و حکم امام صادق (ع) و در نهایت، حکم خداوند است.
2. روایت دیگری نیز وجود دارد که ظاهرا توقیع و نوشته ای است از ناحیهى حضرت ولی عصر (ع) که به نایب خاص خود، محمد بن عثمان عمری رسیده و آن حضرت در مورد حوادث و اتفاقاتی که ممکن است در زمان غیبت امام زمان (ع) رخ دهد، ضمن ارجاع مردم به راویان حدیث امامان (ع) آنان را بر مردم حجت قرار داده، همچنان که خود نیز حجت خداوند بر آنان است. (68)
از روایات یاد شده و روایات دیگر، چنین برمی آید که در زمان غیبت کبرا، فقیهان و عالمانی که شرطهای تعیین شده را داشته باشند، باید مورد مراجعهى مردم و پاسخگویی به پرسشهای شرعی، اعتقادی و اجتماعی آنان باشند.
خلاصه
در ادامه، به تاریخ غیبت و اختلاف نظر دربارهى آن، دلایل غیبت و معرفی نایبان خاص امام مهدی (ع) و وظایف آنان برای تقویت و پیشبرد تشیع، از راه ارتباط با آن حضرت در دوران غیبت صغرا به اختصار پرداخته شد. غیبت کبرا و معرفی نایبان عام آن حضرت در این دوره و شرطها و ویژگی های آنان و اینکه آنها پاسخگویی شیعیان در این زمان خواهند بود نیز از دیگر مباحث این فصل به شمار می آید.
پي نوشت :
1- الکافی، ج 1، ص 580؛ الارشاد...؛ ج 2، ص 339.
2- اعلام الوری بأعلام الهدی، ص 418، کشف الغمة، ج 3، ص 234.
3- الارشاد...، ج 2، ص 339، کشف الغمة، ج 3، ص 235؛ کمال الدین و تمام النعمة، ص 286.
4- الکافی، ج 1، ص 580؛ کمال الدین و تمام النعمة، ص 252.
5- همان، ص 393؛ همان ص 381، و 648، اعلام الوری بأعلام الهدی، ص 417.
6- الارشاد...، ج 2، ص 339.
7- ر.ک: تاریخ أهل البیت (ع)، ص 124.
8- اعلام الوری بأعلام الهدی، ص 418.
9- رجال نجاشی، ص 377.
10- الفهرست، ص 135.
11- معالم العلماء، ص 99.
12- رجال علامه، ص 145.
13- رجال ابن داود، ص 187.
14- الکامل فی التاریخ، ج 8، حوادث سال 328.
15- ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، لسان المیزان، ج 5، ص 433 و490.
16- رجال نجاشی، ص 389؛ الفهرست، ص 157؛ ابن شهر آشوب، معالم العلماء ...، ص 111؛ رجال علامه، ص 147؛ رجال ابن داوود، ص 179.
17- همان، ص 383.
18- رجال علامه، ص 162.
19- ر.ک، رجال نجاشیف ص 383؛ رجال علامه، ص 162.
20- همان، ص 402.
21- برای نمونه ر.ک: همان، ص 399؛ الفهرست، ص 158؛ مرآة الجنان و عبرة القیظان، ج 3، ص 22؛ لسان المیزان، ج 5، ص 416.
22- رجال نجاشی، ص 399. این نوشته در جلد سوم مصنفات شیخ مفید به چاپ رسیده است.
23- ر.ک: مصنفات شیخ مفید، ج 7.
24- رجال علامه، ص 148.
25- رجال نجاشی، ص 403؛ رجال علامه ، ص 148.
26- ابن خلدون، عبدالرحمان بن محمدف مقدمة ابن خلدون، ص 388.
27- الکامل فی التاریخ ، ج 7، حوادث سال 260؛ تذکرة الخواص ص 325؛ وفیات الأعیان...، ج 4، ص 176.
28- همان.
29- تذکرة الخواص، ص 325.
30- وفیات الأعیان...، ج 4، ص 176.
31- الغیبة، ص 134.
32- کمال الدین و تمام النعمة، ص 481.
33- الکافی، ج 1، ص 431.
34- همان.
35- نعمانی، الغیبة، ص 141.
36- الغیبة، ص 204.
37- کمال الدین و تمام النعمه، ص 480.
38- الاحتجاج علی أهل اللجاح، ج 2، ص 471.
39- کمال الدین و تمام النعمه ، ص 482.
40- بحارالانوار، ج 51. ص 73.
41- اعیان الشیعه ، ج 2، ص 48.
42- الغیبة، ص 209-214.
43- همان، ص 214.
44- الغیبه، ص 215.
45- همان.
46- همان، ص 217.
47- همان.
48- همان، ص 218.
49- همان، ص 220.
50- همان، ص 219-221.
51- همان، ص 223.
52- الغیبه.
53- همان، ص 224-226.
54- همان، ص 224-227.
55- همان، ص 236.
56- همان ، ص 237.
57- همان ص 238.
58- همان، ص 241 و242.
59- همان، ص 243.
60- ر.ک: کمال الدین و تمام النعمه. ص 482-522؛ الغیبه، ص 172-199.
61- همان، ص 176-178.
62- الکافی، ج 1، ص 393؛ کمال الدین و تمام النعمه ، ص 381 و 648.
63- همان، ص 580؛ همان ص 252.
64- الغیبه، ص 222.
65- الکافی، ج 1، ص 393.
66- همان، ص 394؛ الغیبه ، ص 222.
67- این شرایط در کتابهایی که در زمینهى نگاشته شده، گردآوری شده است وما در اینجا فقط به یک مورد از این روایات اشاره می کنیم : امام صادق (ع) در روایت مفصلی شرایط فقیهی را که بتوان از او تقلید کرد، چهارچیز می داند: 1- خویشتن داری 2. نگهداری از دین؛ 3. مخالفت یا هوای نفس؛ 4. اطاعت از امر خداوند برای اطلاع بیشتر ر.ک: وسائل الشیعه ، ج 27، ص 131.
68- همان، ج 18، ص 98.
69- کمال الدین و تمام النعمه، ص 484.
/س
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}