اخلاق خانواده
اخلاق خانواده
«خيرکم خيرکم لاهله و انا خيرکم لاهلي»(1)
بهترين شما، بهترين تان نسبت به خانواده ي خويش است و من نسبت به خانواده ام بهترينم.
بيان همه ي خصوصيات و وظايف اخلاقي زن و شوهر، نسبت به يکديگر، نسبت به فرزندان و نسبت به افراد خارج از خانواده، کتاب مستقلي مي طلبد، آنچه در اين جا به آن مي پردازيم، بخشي از امور اخلاقي مربوط به همسران نسبت به يکديگر است.
1- احترام متقابل
امام صادق عليه السلام در مورد احترام به زن مي فرمايد:
«من اتخذ امرأه فليکرمها فانما امرأه احدکم لعبه فمن اتخذها فلا يضيعها»(2)
هر کس زن بگيرد بايد به او احترام گذارد؛ چرا که همسر هر يک از شما دلبر شماست و هر کس او را برمي گزيند نبايد تباهش سازد.
و درباره ي احترام به شوهر نيز مي فرمايد:
«.... سعيده سعيده امراه تکرم زوجها و لا تؤذيه و تطيعه في جميع احواله»(3)
چه سعادتمند است زني که شوهرش را گرامي بدارد و او را نيازارد و او را در هر حال اطاعت کند.
از سوي ديگر، حرام بودن اهانت به مؤمن حکمي عام است و شامل همسر، فرزند و خويشان نيز مي شود و مسلمان حق ندارد در خلوت يا نزد ديگران به همسر خود اهانت کند.
2- عفو و گذشت
«اسحاق بن عمار» گويد؛
از امام صادق عليه السلام پرسيدم: زن چه حقي بر عهده ي همسر خويش دارد که اگر آن ها را برآورده سازد، نيکوکار خواهد بود؟ امام در پاسخ فرمود: «خوراک و پوشاک او را تأمين کند و ناداني او را ببخشد» . سپس فرمود: « پدرم- امام باقر عليه السلام- همسري داشت وکه او را اذيت مي کرد، ولي پدرم او را مي بخشيد.»(4)
هر کس با سلاح عفو و اغماض به جنگ لغزش ها برود، بدون ترديد پيروز باز خواهد گشت و اثر تربيتي عفو و بخشش به مراتب از پرخاش و انتقام خرده گيري بيشتر است. امام علي عليه السلام پيرامون کم گذشتي مي فرمايد:
«شر الناس من لا يعفو عن الزله و لا يستر العوره»(5)
بدترين مردم کسي است که از لغزش ديگران نمي گذرد و عيبشان را نمي پوشاند.
و رسول اکرم صلي الله عليه و اله از تاثير عفو و اغماض چنين خبر مي دهد:
«تعافوا تسقط الضغائن بينکم»(6)
از يکديگر درگذريد، تا کينه ها از ميانتان رخت بربندد.
3- خوش خلقي
«ان المرء يحتاج في منزله و عياله الي ثلاث خصال يتکلفها و ان لم يکن في طبعه ذلک؛ معاشره جميله و سعه بتقدير و غيره بتحصن»(7)
هر شخصي در ميان خانه و خانواده ي خويش به سه خصلت نيازمند است و اگر در سرشتش هم نباشد بايد خود را بدان مکلف سازد؛ معاشرت نيکو، گشاده دستي حساب شده و غيرت ورزي در حفظ ناموس.
خوش اخلاقي افراد خانواده نسبت به يکديگر و جملگي نسبت به ديگران، زندگي را برايشان شيرين مي کند، سبب محبوبيت مي گردد، دوستان را بيشتر مي کند، از دشمنان مي کاهد و به تعبير امام علي عليه السلام:
«بحسن الخلق يطيب العيش»(8)
باخوش خلقي، زندگي، خوش و نيکو مي گردد.
از سوي ديگر، زن و شوهر موظفند در برابر بدخلقي ديگري، خويشتن دار باشند، صبر پيشه کنند و پاسخ بدخلقي همسر را با بدخلقي ندهند، چنين واکنشي سبب فروکش کردن خشم طرف مقابل و تنبه و سازندگي او مي گردد و پاداش معنوي را نيز در پي دارد. پيامبر والا مقام صلي الله عليه و آله در اين باره مي فرمايد:
«من صبر علي خلق امرأه سيئه الخلق و احتسب في ذلک الاجر اعطاه الله ثواب الشاکرين»(9)
هر کس بر رفتار زن بداخلاق، صبوري کند و در اين کار، اميد پاداش داشته باشد، خداوند ثواب شاکرين را به او عطا مي فرمايد.
4- خوش زباني
«قول الرجل للمرأه اني احبک لا يذهب من قلبها ابدا»(10)
اين سخن که مرد به همسرش بگويد : «دوستت دارم» هيچ گاه از ياد زن نمي رود.
امام علي عليه السلام نيز مي فرمايد:
« ... داروهن علي کل حال و احسنوا لهن المقال لعلهن يحسن المقال»(11)
همواره با زنان مدارا کنيد و با آنان به نيکي سخن گوييد؛ تا آنان نيز سخن نيکو بگويند.
بنابراين شايسته است که زن و شوهر؛
1- يکديگر را با احترام صدا بزنند و از به کار بردن کلمه ي « آقا يا خانم» به خصوص در ميان جمع، نسبت به همديگر دريغ نورزند.
2- هرگز، حتي در خلوت، سخن زشت و ناسزا به يکديگر نگويند؛ کمترين پيامد شوم ناسزاگويي، بي حرمت شدن در برابر ديگران است. امير مؤمنان عليه السلام مي فرمايد:
«احذر فحش القول و الکذب فانهما يزريان بالقائل»(12)
از فحاشي و دروغ بپرهيز که اين دو، گوينده ي خود را کوچک مي کنند.
3- هيچ گاه به يکديگر دروغ نگويند.
4- نام زشت بر يکديگر ننهند قرآن مجيد مي فرمايد:
«و لا تتابزوا بالالقاب»(13)
با القاب زشت، يکديگر را نخوانيد.
5- عيب ها ، اشتباه هاي يکديگر را به رخ نکشند و سخن نفرت انگيز نگويند.
6- از دوستان و آشنايان به ويژه از خانواده ي همسر به احترام ياد کنند و بد آنان را نگويند.
5- خوش بيني
همسران علاوه بر خوش بيني نسبت به يکديگر بايد زمينه هاي بدبيني طرف مقابل را ايجاد نکنند؛ رفتارهاي مشکوک و نسنجيده، پنهان کاري سخت گيري بي جا، بي دقتي در رفتارهاي اجتماعي ، از مواردي است که زمينه ي بدبيني همسر را فراهم مي سازد.
بدبيني، بيماري خطرناکي است که اگر سايه ي شوم آن بر خانواده گسترده گردد، اساس آن را سست مي کند و پيامدهاي ناگواري را بر جاي مي نهد. امير مؤمنان عليه السلام در اين باره مي فرمايد:
«سوء الظن يفسد الامور و يبحث علي الشرور»(14)
بدگماني، کارها را تباه مي سازد و بدي ها را برمي انگيزد.
هدايت و حمايت
سپردن چنين مسئوليتي به مرد، در واقع، وظايف او را نسبت به خانواده افزايش داده است و بايد گفت؛ اين حکم اسلامي ضمن اين که واقع گرايانه و حکيمانه است به اصطلاح، کار را به کاردان سپرده است، عادلانه و بر حق نيز هست و نه تنها حقي را از زن پايمال نکرده، بلکه بر کرامت و امنيت و آرامش او نيز افزوده است. دراين جا بخشي از اين مسؤوليت را با عنوان هدايت و حمايت، به اختصار بيان مي کنيم.
الف- هدايت
«من سعاده الرجل ان يکون القيم علي عياله»(15)
اين از خوشبختي مرد است که سرپرست خانواده اش باشد.
براي تحقق اين موضوع بايد دو اقدام اساسي انجام گيرد؛
1- توجيه و ارشاد؛ سرپرست خانواده بايد باتدبير و انديشه، برنامه هاي کوتاه مدت و بلند مدت زندگي را در راستاي خوشبختي اعضاي آن طراحي کند و ضمن راهنمايي هاي دقيق و حساب شده با کردار خود نيز نقش الگوي دلسوز و صادق را ايفا نمايد. تعبير عميق و همه جانبه ي قرآن مجيد در اين راستا چنين است؛
«و أمر اهلک بالصلوه و اصطبر عليها لا نسألک رزقا نحن نرزقک و العاقبه للتقوي»(16)
خانواده ي خود را به نماز فرمان بده و بر انجام آن شکيبا باش، از توروزي نمي خواهيم (بلکه) ما به تو روزي مي دهيم و عاقبت نيک براي تقواست!
نظر به اين که نماز، نماد تدين و عبوديت در برابر خدا و پيام آور وارستگي و اخلاص و توحيد است، مفهوم آيه اين است که مرد به عنوان سرپرست خانواده بايد تمام تلاش خويش را به کار گيرد تا اعضاي خانواده اهل نماز شوند؛ يعني در صراط مستقيم الهي قرار گيرند، تنها خدا را بپرستند و از او کمک بخواهند تا در مسير نعمت يافتگان الهي قرار گيرند و از هرگونه ضلالت و شقاوت مبرا شوند. چنان که به گفته ي امير مؤمنان عليه السلام، رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله نخستين کسي بود که به اين آيه، جامه ي عمل پوشاند؛ خود بهترين نمازگزار بود و خاندانش را نيز به آن فرا مي خواند.(17)
2- امر به معروف و نهي از منکر؛ فريضه ي مهم امر به معروف و نهي از منکر با شرايط خاص خود بر هر فرد مسلمان و در هر شرايطي واجب و ضروري است ولي مي توان گفت بر سرپرست خانواده - به دليل مسؤوليت، شناخت، دلسوزي و صداقت که نسبت به افراد تحت تکلف خود دارد- ضروري تر مي نمايد و او با داشتن امتيازات ياد شده، بهتر مي تواند امر به معروف و نهي از منکر کند. قرآن مجيد نيز وظيفه ي خاصي را برعهده ي سرپرست خانواده گذاشته، مي فرمايد:
« يا ايها الذين امنوا قوا انفسکم و اهليکم نارا و قودها الناس و الحجاره...»(18)
اي کساني که ايمان آورده ايد! خود و خانواده ي خويش را از آتشي که هيزم آن انسان ها و سنگ هاست، نگه داريد.
از روايات معصومين عليهم السلام برمي آيد که منظور از اين آيه، فراخواني خانواده به سوي نيکي که و بازداشتن آن از زشتي هاست. امام صادق عليه السلام مي فرمايد:
وقتي اين آيه نازل شد يکي از مسلمانان در گوشه اي نشست و گريست و گفت؛ من ازحفظ خويشتن نيز ناتوانم، اينک مسؤوليت حفظ خاندانم نيز بر دوش من قرار گرفت! رسول اکرم (ص) به او فرمود:
«حسبک ان تأمرهم بماتأمر به نفسک و تنهاهم عما تنهي عنه نفسک»(19)
همين قدر که آن ها را به آنچه خود را امر مي کني، فرمان دهي و از آنچه خود را باز مي داري، بازداري کافي است.
ابوبصير نيز مي گويد:
از امام صادق عليه السلام پرسيدم: چگونه خانواده ام را از ورود به دوزخ مصون بدارم؟ امام در پاسخ فرمود:
«تأمرهم بما امر الله و تنهاهم عما نهاهم فان اطاعوک کنت قد وقيتهم و ان عصوک قد قضيت ما عليک»(20)
به آنچه خدا فرمانشان داده فرمانشان دهي و از آنچه خدا منعشان کرده، بازشان داري؛ اگر آنان تو را اطاعت کردند، از دوزخ مصونشان داشته اي و اگر نافرماني ات کردند،تو وظيفه ي خويش را انجام داده اي.
دو استفتا از امام خميني (ره) را در اين باره مي خوانيم:
1- اگر زني در زندگي اولا اطاعت از شوهر نکرد، ثانيا براي شوهرش ارزش قائل نبود، ثالثا اسرار زندگي را در همه جا فاش نمود، رابعا مرتب دروغ گفت؛ تکليف مرد از نظر شرعي با چنين زني چيست؟
ج- بايد او را امر به معروف و نهي از منکر نماييد.(21)
2- زني که به مسائل شرعي مثل نماز و ديگر مسائل بي اهميت باشد، به خصوص نماز صبح را هيچ گاه به پا نمي دارد، وظيفه ي شرعي شوهر او چيست؟
ج- بايد او را امر به معروف نماييد و به خواندن نماز، وادارش کنيد.(22)
ب- حمايت
1- تهاجم فرهنگي؛ آنچه در بخش پيش آورديم تا حدودي اين موضوع را روشن ساخت و رسول گرامي اسلام، کساني را که زير بار مسؤوليت تربيتي و فرهنگي خانواده ي خويش شانه خالي مي کنند، نفرين کرده، فرموده است:
«... ملعون ملعون من ضيع من يعول»(23)
کسي که افراد تحت تکفل خود را تربيت نکند و فاسد سازد، از رحمت خدا بسيار دور است.
2- تهاجم فيزيکي؛ اگر کسي به منسوبين انسان از قبيل، پسر، دختر، پدر، برادر يا ساير بستگان او حتي به نوکر و خدمتکارش حمله کند که او را به ناحق بکشد، جايز بلکه واجب است که دفاع کند حتي اگر به کشته شدن مهاجم بينجامد.(24)
اگر کسي به قصد کشتن به انسان يا به حريم او حمله کند، واجب است به دفاع برخيزد؛ گر چه بداند در اين راه کشته مي شود.(25)
اگر کسي به قصد کشتن به انسان، يا حريم او حمله کند، واجب است که با مهاجم بجنگد؛ اگرچه بداند جنگيدنش سودي ندارد و جايز نيست زير بار ستم برود.(26)
3- تهاجم ناموسي؛ اگر کسي با قصد تجاوز به حريم انسان، همسر يا غير او، هجوم آورد، دفع او به هر وسيله ي ممکن واجب است؛ گر چه به کشته شدن مهاجم بينجامد. همين طور اگر مهاجم قصد هتک حرمت کمتر از تجاوز را داشته باشد.(27)
اگر انسان کسي را در حال فحشا با همسر يا يکي از نزديکانش از قبيل پسر، دختر يا ديگر بستگانش ببيند، گر چه کمتر از آميزش باشد، حق دارد در صورت امکان از آسان ترين راه مهاجم را دفع کند و اگر به کشتن مهاجم نيز بينجامد، خونش هدر است، بلکه مسلمان حق دارد همان گونه که از ناموس خود دفاع مي کند از ناموس مسلمان ديگر نيز دفاع کند، در اين صورت نيز اگر زياني به مهاجم برسد مانعي ندارد.(28)
اگر (خداي نخواسته) ببيند مردي با همسرش زنا مي کند و بداند که زن با رضايت به چنين ننگي تن داده، حق دارد هر دو را بکشد. در اين صورت گناهي مرتکب نشده و قصاص هم نمي شود، خواه آن زن همسر دائمي اش باشد يا موقت.(29)
اگر کسي به ناموس و حريم عده اي سرک مي کشد به قصد نگاه حرام، حق دارند بلکه واجب است که او را بيازارند و برانند و اگر دست برنداشت مي توانند او را کتک بزنند. در مرحله ي بعد مي توانند به او سنگ پرتاب کنند، حتي مي توانند آلت قتاله به سويش پرتاب کنند وهرگونه خسارتي به او وارد شود ايرادي ندارد اگرچه به کشتنش بينجامد.(30)
اگر از فاصله ي دور ، با دوربين، چشم چراني کند، حکمش مانند آن است که که از نزديک چنين کند و دفعش جايز بلکه واجب است و اگر صدمه اي بر او وارد آيد، هدر است و مانعي ندارد.(31)
4- غارت اموال؛ اگر کسي ثروت انسان يا ثروت خانواده ي او را مورد تعرض قرار دهد، جايز است با هر وسيله ي ممن او را از چنين کاري بازدارد، اگر چه به کشتن مهاجم بينجامد. (32)
احکام دفاع
- اگر دفاع از جان و ناموس، جز با ياري جستن از ديگران امکان ندارد، واجب است از ديگران کمک بخواهد، گرچه ستمگر و کافر باشند و کمک گرفتن براي حفظ مال هم جايز است.(34)
پی نوشت:
1- وسائل الشيعه، ج 20، ص 171.
2- بحارالانوار، ج 76، ص 85، ايران.
3- مستدرک الوسائل، ج 14، ص 247.
4- وسائل الشيعه، ج 20، ص 169.
5- شرح غرر الحکم، ج 4، ص 175.
6- کنز العمال، ج 3، ص 373.
7- بحارالانوار، ج 78، ص 236.
8- شرح غرر الحکم ، ج 3، ص 218.
9- وسائل الشيعه، ج 20، ص 174.
10- وسائل الشيعه، ج 20، ص 23.
11- بحارالانوار، ج 103، ص 223.
12- شرح غرر الحکم، ج 2، ص 379.
13- حجرات ( 49) ، آيه ي 11.
14- شرح غرر الحکم، ج 4، ص 132.
15- وسائل الشيعه، ج 21، ص 543.
16- طه (20)، آيه ي 132.
17- ر.ک: وسائل الشيعه، ج 4، ص 30.
18- تحريم (66)، آيه ي 6.
19- وسائل الشيعه، ج 16، ص 148.
20-وسائل الشيعه، ج 16، ص 148.
21- استفتائات از محضر امام خميني، ج 1، ص 486.
22- همان، ص 487.
23- وسائل الشيعه، ج 21، ص 543.
24- تحرير الوسيله، ج 1،ص 487، مسأله ي 3.
25- همان، ص 488، مسأله ي 10.
26- همان، ص 489، مسأله ي 12.
27- همان، ص 487، مسأله ي 4.
28- همان، ص 491، مسأله ي 27.
29-تحرير الوسيله ، ج 1، ص 491، مسأله ي 28. (عکس العمل هاي ياد شده يک وظيفه ي شرعي بين خود و خداست که دفاع کننده پاداش الهي را دريافت مي کند ولي در ظاهر و در دادگاه اگر نتواند ادعاي خويش را ثابت کند، ممکن است قاضي او را به قصاص محکوم کند. مسأله ي 29.)
30- همان، مسأله ي 30.
31- همان، ص 492، مسأله ي 38.
32- همان، ص 488، مسأله ي 5.
33- تحرير الوسيله، ج 1، ص 488، مسأله ي 6.
34- همان، ص 490، مسأله ي 23.
/خ
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}