تحمل آزارها


علامه سيد محمدحسين حسيني تهراني در کتاب « روح مجرد » - که به قلم ايشان و ياد نامه ي عارف بزرگ، حاج سيد هاشم موسوي حداد است - مي نويسد: ايشان به علت سختي معيشت در خانه ي پدر زن و مادر زنشان زندگي مي کردند . اين زندگي مشترک، دوازده سال طول کشيد. پدر زن ايشان بسيار به او علاقه مند بود؛ ولي برعکس، مادر زن ايشان نه تنها او را دوست نداشت بلکه مرتب، مرحوم حداد را آزار مي داد. علت اصلي هم فقر و نداري ايشان بود. خود مرحوم حداد مي گويد: «در مقابل آزار مادرزنم، عيال من هم تحمل مي کرد؛ ولي به هر حال، تحملش محدود بود. چند بار خدمت استاد اخلاقم، آقا سيدعلي قاضي (ره) عرض کردم: اذيت هاي قولي و فعلي ام الزوجه، در حق من به حد نهايت رسيده است و من حقا ديگر تاب و شکيبايي او را ندارم و از شما مي خواهم که به من اجازه دهيد تا زنم را طلاق بدهم. مرحوم قاضي فرمودند: از اين جريان گذشته، تو زنت را دوست داري؟ عرض کردم: آري! فرمودند: آيا زنت هم تو را دوست دارد؟ عرض کردم: بله! فرمود : ابدا راه طلاق نداري. برو صبر پيشه کن. تربيت تو به دست زنت است. خداوند، چنين مقرر کرده که ادب تو، به دست زنت باشد. بايد تحمل کني و بسازي و شکيبايي پيشه کني ».
مرحوم سيد هاشم حداد، از شاگردان بزرگ مرحوم قاضي به شمار مي آيد به مقامات عاليه ي عرفاني رسيده است .

منبع:

روح مجرد، علامه تهراني، مشهد: نشر علامه طباطبايي ،
1423 ق، ص 173 .

منبع: مجله ي حديث زندگي، شماره ي33