جزیره ی خضرا (3) - دلالت روايت





گاهی به افرادی برخورد می کنیم که درباره داستان «جزیره ی خضرا » علاقه وافری به بر انگیختن سؤال های گوناگون و یا القای شک و تردید در مورد آن نشان می دهند . این القای تردیدها در مورد مطالبی صورت می گیرد که ما نیازی به طرح اشکال راجع به آن ها نمی بینیم.
ما با این روش بر خورد موافق نیستیم بلکه علاقه مندیم تحقیق خود را درباره خود روایت قرار دهیم، چرا که مایلیم روش ما در برخورد با این داستان، از جایگاه یک محقق و نقدکننده ی منصف باشد؛ بدون این که به اشکال ها در جوانب و فروع آن بپردازیم؛ اشکالاتی که در بررسی حق مطلب، در خصوص داستان با نشان دادن موارد ساختگی آن، چندان دخلی ندارد؛ گر چه این اشکال ها قوی و مقدمات صحت آن ها کاملاً فراهم باشد. بر همین اساس به پرسش ها یی که درباره ی «مثلث برمودا» مطرح است و این که آیا آن چه راجع به آن گفته می شود حقیقت دارد یا نه؟ نمی پردازیم؛ با این که عقیده دارم طرح چنین پرسش هایی هیچ گونه محذور و یا عواقب سویی نخواهد داشت.
راجع به اخبار منتشر شده ای هم که بین مردم در مورد جزیره، مشهور است بحثی نخواهیم داشت که آیا این ها اخبار روزنامه ها و مجله های مستقل یا اخبار رادیو های استعماری است؟ یا این که بالاخره در خدمت اهداف استعماری منتشر می شوند؟ و یا اساساً این گزارش ها از کتابی نقل می شود که مؤلف آن، به احتمال قوی، از جمله کسانی است که در خدمت شبکه های جاسوسی بین المللی می باشند؟ اگرچه این بحث ها در جای خود صحیح و قابل تحقیق اند ولی ما به آن ها نمی پردازیم.
همچنین مایل نیستم خواننده را در جریان این خبر قرار دهم که وسایل ارتباط جمعی استرالیا و جاهای دیگر اخیراً مطالبی را در خصوص بالا آمدن قطعات شکسته بعضی از کشتی هایی که در«مثلث برمودا» غرق شده اند منتشر کردند. خبری که تأیید می کند «مثلث برمودا» تنها در بعضی از روزهای سال به علل ناشناخته ای خطرناک می شود ولی در بقیه ی روزها، هم چون سایر مکان ها در حالت عادی است.
من بر آن نیستم تا درباره ی این قبیل اخبار تحقیق کنم که آیا نابود و یا مفقود شدن کشتی ها وهواپیماها در آن جا صحت دارد یا نه؟ و آیا در آن ها ده ها نفر بوده اند یا صدها نفر ؟ و آیا این خبر توسط منبع خبری دست دوم منتشر شده یا دست سوم ؟ آن هم توسط کشوری که مقصد دور یا نزدیک آن هواپیما وکشتی نبوده است. مخصوصاً با ملاحظه این نکته که دولت های مقصد، اهمیت فراوانی به این قبیل پیش آمد ها و بلکه به حوادثی که به مراتب از درجه اهمیت کم تری برخوردارند می دهند، ولی با این همه، خبر غرق شدن کشتی یا مفقود شدن هواپیما توسط وسایل ارتباط جمعی کشور مقصد، داده نمی شود. هم چنین در صدد طرح این سؤال نیستم که چگونه و به چه علت دانشگاه ها و مؤسسه های علمی به تدریس « مثلث برمودا» نمی پردازند و هدف تدریس و تحقیق خود را حل این معمای حیرت گونه و عجیب و غریب قرار نمی دهند.
خلاصه نمی خواهم در این فصل شما را به وحشت و هراس افکنم و ادعا کنم که در پشت شایعاتی که این روزنامه و یا آن وسیله ارتباط جمعی، در این جا و آن جا پراکنده می شود یک شبکه پیچیده ی جاسوسی و استعماری بین المللی وجود دارد و بدین وسیله اهداف شیطانی و گمراه کننده و فریب کارانه ی خود را دنبال می کند و در این جا و آن جا غبار شبهه می پراکنند تا ضربه را در جای دیگر وارد ساخته و یا توطئه ای را به اجرا گذارند. آری، به هیچ کدام از مسائل فوق نمی پردازم گرچه همه ی آن ها در جای خود، صددرصد صحیح و قابل بررسی هستند ولی باید توجه داشت که ممکن است دروغ گو گاهی راست بگوید و یا یک روزنامه و رادیوی استعماری احیاناً حقیقت یا جزیی از آن را منتشر سازد و در عین حال، جزئیات بیش تری که ما را به حل وکشف معمایی که خود ساخته اند راهنمایی می کند، مخفی دارند.
و شاید وسایل ارتباط جمعی کشورهای مقصد، که چنین اتفاقاتی برای کشتی ها و هواپیماهای آن ها پیش آمده، به نحو مطلوبی جریان را ضبط کرده باشند ولی حقیقت ماجرا، به خاطر اهداف ویژه ای، به ما نرسیده است و شاید ! و شاید!

عدم رعایت ادب و انصاف

در اینجا مباحثی از نوع دیگر، وجود دارد که نمی خواهم به آن ها مشغول شوم. بنابراین مایل نیستم در ادعاهای بی دلیل این مؤلف یا در نظر گرفتن دیگری، به مناقشه پردازم و یا احیاناً به توبیخ و ملامت کسانی بپردازم که به ساحت مقدس علمای بزرگ اسلام و حامیان دین و شریعت جسارت و گستاخی کرده اند و حتّی برای ناچیز شمردن نظریات آن بزرگان، با روش ناشایسته و تند و با عدم رعایت نکات اخلاقی و در مواردی با تحقیر آن ها، برخورد نموده اند؛ روشی که به هیچ وجه علمی، متین، وزین و شایسته نیست.
در این فصل تصمیم ندارم به خطاهای این مؤلف یا لغزش های دیگری مشغول شوم وآن ها را احصا کنم با این که گاهی این اشتباه ها، بسیار بزرگ وخطاها فاحش و خطر ناک اند؛ همان گونه که در مورد این قلم هم، وضع چنین است.
باز مایل نیستم درباره ی فریب و سوءاستفاده و نادیده گرفتن حقیقت، که توسط برخی از افراد صورت گرفته، سخن بگویم؛ کسانی که در این زمینه کتاب نوشته اند و من خود شاهد سوءاستفاده های آن ها بوده ام. باز لازم نمی دانم از مسائلی سخن به میان آورم که این افراد از طرح آن ها وحشت می کنند مسائلی که امکان پاسخ گویی بدان را ندارند و یا از موضوعاتی سخن گویم که طرح آن ها لازم و فی نفسه احتمال حق و باطل در آن ها روا و شایسته به نظر می رسید ولی آن ها به جای اثبات ادعای خود، آن را مسلم و قطعی تلقی کرده و تردید و یا نادانی در مورد آن را گناهی بزرگ به شمار می آورند و در نتیجه فحش و ناسزاگویی به این و آن را، جایگزین استدلال می کردند.
هم چنین در نظر ندارم خواننده را بر ویژگی های فردی نویسنده ی کتاب مذکور راهنمایی کنم؛ کسی که برای اثبات نظریات خود، به جای استفاده از روش علمی و تمسک به حقایق، روش ایجاد ترس و وحشت را بر گزیده است. او مانند کسی است که بالون های رها شده در آسمان را به حال خود می گذارد و آن ها را با باد کردن رگ های گردن و طوفان امواج و گردوخاک کردن و هرج و مرج و نعره و داد و فریاد و غوغا همراهی می کند، پس از آن به مانند یک کوه، درد زایمان می کشد ولی یک موش یا کم تر از آن می زاید.
این ها همه غیر از این نکته مهم و قابل توجه است که او خواننده ی بینوای خود را به طرف مسائل جانبی و ظاهری سوق می دهد، افراد فرو مایه را بزرگ و بر عکس شخصیت های بزرگ را کوچک جلوه می دهد.
خواننده ی کتاب خود را در خلأ و بین زمین و آسمان رها می کند و خواننده ی بینوا در این حالت نمی داند که از کجا آمده و به کجا خواهد رفت، بعد از این صحنه سازی دوباره بر می گردد و خواننده را که در حال سقوط قرار گرفته، به اصطلاح نجات می بخشد تا بهتر بتواند نقشه های خود را در مورد او به اجرا بگذارد و یا آن گونه که می خواهد با افکار او به بازی بپردازد.
نه! نمی خواهم وارد این مباحث شوم و یا سخنی راجع به آن بگویم، چرا که به ناچار باید به شواهد فراوان و دلایل زیاد، متوسل شوم. من گرچه دلایل وشواهد فراوانی گرد آورده ام و فراهم ساختن موارد دیگر هم مشکلی ندارد ولی نمی خواهم خود را گرفتار چنین مسائلی کنم. بلکه بسیار مشتاقم لحظات گران بهای عمر خود را در مسائلی صرف کنم که اهمیت آن بیشتر و یا نفع آن عمومی تر است، بنابراین تنها مطلبی را که در این مختصر مایلم به آن بپردازم این است که نظر خود را در مورد داستان جزیره ی خضرا تنها از نظر علمی به نگارش آورم بدون اینکه از بحث درباره ی خود داستان فراتر روم؛ البته به غیر از موارد محدودی که بحث آن را اقتضا می کند.
منبع: کتاب جزیره ی خضرا افسانه یا واقعیت؟