نمونه هايي از مجسمه هاي شهري
نمونه هايي از مجسمه هاي شهري
نمونه هايي از مجسمه هاي شهري
نويسنده: نسيم حسني
در كودكي هميشه پدر و مادرمان را سوال پيچ مي كرديم تا برايمان درباره مجسمه هاي وسط ميدان ها بگويند. از آنها مي خواستيم تا درباره شخصيتي كه مجسمه اش را ساخته اند حرف بزنند يا نماد و نشانه اي كه كنجكاومان مي كرد را توضيح دهند. اما كاربرد مجسمه ها بيشتر از اين است كه فقط به عنوان يك يادبود دور از دسترس من و شما وسط يك ميدان نصب شوند. مجسمه ها مي توانند در يك موقعيت زماني به شرايط موجود اعتراض كنند. مثل مجسمه كلاغ كه چند سال پيش در يكي از مدرسه هاي آلاسكا و در اعتراض به آلودگي هوا كه باعث مرگ تعداد زيادي از كلاغ ها شده بود، ساخته شد و توجه بسياري از گروه هاي طرفدار محيط زيست را به خود جلب كرد. بعضي وقت ها مي توان با مجسمه ها رفيق شد. مثل مجسمه مردي كه دارد در حياط فرهنگسراي نياوران كتاب مي خواند. اين اثر علاوه بر اين كه فرهنگي بودن آن فضا را به يادمان مي اندازد، ما را وسوسه مي كند كنارش بنشينيم و كتاب بخوانيم. مجسمه سازي شهري يكي از شاخه هاي هنرهاي عمومي است. اين آثار با درنظرگرفتن محل نصب، فرم ساخت و شكل ارائه شان مي توانند فراتر از كاركرد تزئيني و يادبودي شان، تأثيرات مثبتي بر روحيات و حال و هواي مردم يك شهر بگذارند يا حتي اگر مي خواهند واقعه اي را يادآوري كنند به شكل متفاوتي اين كار را انجام دهند. در بسياري از كشورها ،در پارك ها مجسمه هاي كودكاني در حال بازي كردن نصب شده كه حركت و جنب و جوش آن ها ناخودآگاه انرژي مثبتي به بيننده منتقل مي كند. با آن كه در تهران هم نمونه اي از اين مجسمه ها در پارك دانشجو، فرهنگسراي نياوران و... نصب شده اما در مقايسه با ساير كشورهاي جهان هنوز كم است. مجسمه ها در مقايسه با آثار بصري ديگر، توانايي بيشتري دارند تا در دل خستگي ها و كلافگي زندگي شهري روح شهروندان را شاد كنند. اكثر مجسمه هايي كه در گالري اين هفته مي بينيد در ميدان هاي مركزي يا خيابان هاي فرعي شهرهاي مختلف جهان نصب شده اند و علاوه بر اين كه نقش يك يادبود را بازي مي كنند، شكل متفاوت ارائه شان باعث شده تبديل به جذابيت هاي توريستي آن شهر شوند.
آنها مي گفتند كه من يك سر دارم براي تجارت
آنها مي گفتند براي پيش رفتن بايد سرم را از دست بدهم
آنها مي گفتند سخت باش و من سخت شدم مثل سنگ
آنها مي گفتند برو پسرم! ضرب كن! تقسيم كن!فتح كن! و من بهترين را انجام دادم.
متن پلاك، نوشتة فيليپ لوين و مجسمه ساز آن تري آلن است.
اين اثر در شهر براتيسلاوا نصب شده
منبع: www.hamshahrionline.ir
/خ
مجسمه ساكتان پرحرف
آنها مي گفتند كه من يك سر دارم براي تجارت
آنها مي گفتند براي پيش رفتن بايد سرم را از دست بدهم
آنها مي گفتند سخت باش و من سخت شدم مثل سنگ
آنها مي گفتند برو پسرم! ضرب كن! تقسيم كن!فتح كن! و من بهترين را انجام دادم.
متن پلاك، نوشتة فيليپ لوين و مجسمه ساز آن تري آلن است.
اين اثر در شهر براتيسلاوا نصب شده
منبع: www.hamshahrionline.ir
/خ
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}