خير دنيا و آخرت
خير دنيا و آخرت
خير دنيا و آخرت
درس اخلاق حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی(دامت برکاته)
امام(ع) مى فرمايد: به سوى خوشنودى خدا برو و غضب خدا را به قيمت رضايت مردم، براى خود خريدارى مكن، چون اگر رضاى خدا را طلب كنى خداوند قلبهاى مردم را به سوى تو جلب كرده و مشكل مردم را با تو حل خواهد كرد ولى اگر رضايت مخلوق را طلب كنى خداوند تو را به مردم واگذار مى كند تا هر چه مى خواهى از آنها بخواهى، از انسان هاى ضعيفى كه «لا يملكون لانفسهم نفعاً ولا ضراً...»(2) كه نتيجه آن ناكامى در دنيا و آخرت است.
اين مسئله گاه در محور اشخاص است و گاه در محور كشورهاى دنيا، مثلا گاهى دو نفر با هم دوست هستند و يكى از ديگرى مى خواهد كه شهادت باطلى دهد يا حقى را ناحق كند، در اينجا امر دائر است بين رضاى خلق و رضاى خالق، كه مى فرمايد رضاى خالق را مقدّم كن، «ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات سيجعل لهم الرحمن ودا».(3)
به قول آن مرد بزرگ وقتى كه يكى از دوستان قديميش از او تقاضاى خلافى كرد در جواب گفت كه ما تا لب جهنّم با هم رفيق هستيم ولى آن طرف تر نمى آيم. عقيل برادر على(ع) هم وقتى چيزى بيش از سهم خودش از بيت المال طلب كرد على(ع) رضايت خدا را طلبيد، اين داستان قرنها است به عنوان درس خوانده مى شود.
گاهى اين كار در مقياس جوامع مطرح است. مردم سالارى گاهى دينى است كه معنى آن انجام خواسته هاى مردم در چهارچوب رضاى خدا است، ولى دنياى امروز اين را نمى گويد بلكه فقط خواست مردم مهم است تا جايى كه مثلا هم جنس بازى را قانونى مى كنند. مردم سالارى به اين معنى سبب جنگ هاى زيادى در دنيا است چرا كه به عنوان مثال مردم سالارى در آمريكا بر محور خواست ملت آمريكا و در انگلستان خواسته مردم آنجاست كه در بعضى موارد با هم در تعارض است چون منافع مادّى نوعاً در تضاد است و اينها هيچ گاه خواسته تمام مردم دنيا را در نظر نمى گيرند.
گاه در يك كشور هم مردم سالارى داراى تضاد است، چون گاهى منافع 25% از مردم كه در انتخابات پيروز شده اند بر 75% مقدّم مى شود. و حتّى در جايى كه 51% در يك طرف و 49% در طرف ديگر باشد باز منافع 49% برآورده نمى شود ولى اگر مردم سالارى دينى باشد مى گويد نه تنها منافع مردم كشور خود، بلكه منافع كشورهاى همسايه و تمام دنيا بايد تأمين شود. ما قائل به مردم سالارى هستيم و در نهج البلاغه در موارد متعدّدى سفارش توده هاى مردم شده است از آن جمله عهدنامه مالك اشتر است كه حضرت به مالك مى فرمايد عامّه مردم پشتيبان اسلام و مدافع تو هستند. پس اگر دنيا بخواهد جنگ نداشته باشد بايد مردم سالارى دينى در آن حاكم و خوشنودى خدا مورد توجّه باشد.
امام(ع) فصيح و بليغ است و مقتضاى حال را رعايت مى كند، در اينجا امام مشاهده مى كند كه سؤال كننده اهل كوفه است و آنها كسانى هستند كه رضاى مخلوق را به رضاى خالق ترجيح داده اند و امام مى فرمايد اگر شما اطراف على(ع) و امام حسن(ع) را خالى نكرده بوديد، عزّت دنيا و آخرت داشتيد و چون اين را رعايت نكرديد در چنگال بنى اميّه اسير شده ايد. پس هر پيشنهادى به ما شد هميشه بايد در نظر بگيريم كه خدا چه مى گويد.
/خ
متن حديث:
ترجمه حديث:
شرح حديث:
امام(ع) مى فرمايد: به سوى خوشنودى خدا برو و غضب خدا را به قيمت رضايت مردم، براى خود خريدارى مكن، چون اگر رضاى خدا را طلب كنى خداوند قلبهاى مردم را به سوى تو جلب كرده و مشكل مردم را با تو حل خواهد كرد ولى اگر رضايت مخلوق را طلب كنى خداوند تو را به مردم واگذار مى كند تا هر چه مى خواهى از آنها بخواهى، از انسان هاى ضعيفى كه «لا يملكون لانفسهم نفعاً ولا ضراً...»(2) كه نتيجه آن ناكامى در دنيا و آخرت است.
اين مسئله گاه در محور اشخاص است و گاه در محور كشورهاى دنيا، مثلا گاهى دو نفر با هم دوست هستند و يكى از ديگرى مى خواهد كه شهادت باطلى دهد يا حقى را ناحق كند، در اينجا امر دائر است بين رضاى خلق و رضاى خالق، كه مى فرمايد رضاى خالق را مقدّم كن، «ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات سيجعل لهم الرحمن ودا».(3)
به قول آن مرد بزرگ وقتى كه يكى از دوستان قديميش از او تقاضاى خلافى كرد در جواب گفت كه ما تا لب جهنّم با هم رفيق هستيم ولى آن طرف تر نمى آيم. عقيل برادر على(ع) هم وقتى چيزى بيش از سهم خودش از بيت المال طلب كرد على(ع) رضايت خدا را طلبيد، اين داستان قرنها است به عنوان درس خوانده مى شود.
گاهى اين كار در مقياس جوامع مطرح است. مردم سالارى گاهى دينى است كه معنى آن انجام خواسته هاى مردم در چهارچوب رضاى خدا است، ولى دنياى امروز اين را نمى گويد بلكه فقط خواست مردم مهم است تا جايى كه مثلا هم جنس بازى را قانونى مى كنند. مردم سالارى به اين معنى سبب جنگ هاى زيادى در دنيا است چرا كه به عنوان مثال مردم سالارى در آمريكا بر محور خواست ملت آمريكا و در انگلستان خواسته مردم آنجاست كه در بعضى موارد با هم در تعارض است چون منافع مادّى نوعاً در تضاد است و اينها هيچ گاه خواسته تمام مردم دنيا را در نظر نمى گيرند.
گاه در يك كشور هم مردم سالارى داراى تضاد است، چون گاهى منافع 25% از مردم كه در انتخابات پيروز شده اند بر 75% مقدّم مى شود. و حتّى در جايى كه 51% در يك طرف و 49% در طرف ديگر باشد باز منافع 49% برآورده نمى شود ولى اگر مردم سالارى دينى باشد مى گويد نه تنها منافع مردم كشور خود، بلكه منافع كشورهاى همسايه و تمام دنيا بايد تأمين شود. ما قائل به مردم سالارى هستيم و در نهج البلاغه در موارد متعدّدى سفارش توده هاى مردم شده است از آن جمله عهدنامه مالك اشتر است كه حضرت به مالك مى فرمايد عامّه مردم پشتيبان اسلام و مدافع تو هستند. پس اگر دنيا بخواهد جنگ نداشته باشد بايد مردم سالارى دينى در آن حاكم و خوشنودى خدا مورد توجّه باشد.
امام(ع) فصيح و بليغ است و مقتضاى حال را رعايت مى كند، در اينجا امام مشاهده مى كند كه سؤال كننده اهل كوفه است و آنها كسانى هستند كه رضاى مخلوق را به رضاى خالق ترجيح داده اند و امام مى فرمايد اگر شما اطراف على(ع) و امام حسن(ع) را خالى نكرده بوديد، عزّت دنيا و آخرت داشتيد و چون اين را رعايت نكرديد در چنگال بنى اميّه اسير شده ايد. پس هر پيشنهادى به ما شد هميشه بايد در نظر بگيريم كه خدا چه مى گويد.
پی نوشتها:
1. بحار، ج 75، ص 126.
2. آيه 16، سوره رعد.
3. آيه 96، سوره مريم.
/خ
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}