اربعين سرنوشت ساز


نگاهي به قيام 29 بهمن تبريز ، روز دستگيري و زنداني کردن صدها دانشجو توسط رژيم منحوس پهلوي

اشاره

دو قيام مهم مردم تبريز در کمتر از يک قرن ، روي دادند؛ يکي در دوره استبداد صغير بود که به شکست محمدعلي شاه قاجار منجر شد و ديگري قيام 29 بهمن سال 56، بر ضد محمدرضا شاه پهلوي بود که تأثير فراواني در روند پيروزي انقلاب اسلامي بر جا گذاشت.
در اين ميان ، قيام 29 بهمن 56، به دليل آن که نخستين حلقه زنجيره اي بود که قيام خونين 19 دي مردم قم را به قيام هاي پي در پي ايرانيان انقلابي، بر ضد دودمان پهلوي پيوند مي داد ، اهميت دو چنداني دارد.
در اين نوشتار ، سعي شده تا ضمن مروري بر آن چه در اين تاريخ ماندگار گذشت ، به مهم ترين اهداف و دستاوردهاي قيام غيورمردان آذربايجان ، اشاره اي مختصر شود.

تجلي قيام در سينه تجلا

جرقه سلسله قيام هاي مردمي سال 56 ، از قيام مردم قم در 19 دي اين سال زده شد و از اين زمان به بعد بود که اربعين هاي شهداي انقلاب ، در هر شهري تاريخ ساز مي شد.
در روز 29 بهمن 1356 که با چهلم فاجعه قم همزمان بود ، در بسياري از شهرها ، مجلس سوگواري براي يادبود شهيدان قم برگزار شد. در شهر تبريز نيز قرار بود ساعت 10 صبح مردم در مسجد ميرزا آقا يوسف مجتهد گرد آيند. دعوت براي اين تجمع ، از سوي آيه الله قاضي و ده تن ديگر از عالمان تبريز صورت گرفته بود ؛ اما در آن روز سرگرد حق شناس ، رئيس کلانتري بازار، با حضور در محل به مردم اعلام کرد که متفرق شوند. در اين حال، او با جلوگيري از باز کردن در مسجد براي حضور مردم ، الفاظ بسيار زشتي درباره آن مکان مقدس بر زبان آورد. در اين شرايط ، جواني به نام « محمد تجلا» که از پاره کردن اعلاميه و سخنان توهين آميز اين مأمور برافروخته شده بود ، تکه آجري را از زمين برداشت و به سوي او پرتاب کرد و همين مسئله باعث شهادت وي شد ؛ (1) شهادتي که آغازگر قيامي شد که در انقلاب اسلامي ، از آن به عنوان « حماسه 29 بهمن مردم تبريز» ياد مي شود.

نابودي مراکز دولتي و مظاهر فساد

با آغاز قيام ، جوانان پرشور و انقلابي تبريز ، با حمله به سينماها و شراب فروشي ها ، همه مراکز فساد و فحشا را به آتش کشيدند.(2) بزرگ ترين تخريب در پاساژ پهلوي اين شهر رخ داد که از مراکز فساد و فحشا بود. در اين حمله ، شراب فروشي ها ، قمار خانه ها و رستوران ها در آتش خشم مردم انقلابي سوختند. (3)
مردم که از اقامتگاه عده اي از مزدوران آمريکايي در خيابان دانش سرا اطلاع داشتند و مي دانستند که محل سکونت آنها ، مرکز فساد و خوش گذراني است، به اين مرکز هجوم برده ، با اقدام انقلابي ، نفرت ديرينه خويش را از نمايندگان امپرياليسم آمريکايي در ايران نشان دادند. (4)
با اين حال، اولين جاي که در مورد حمله مردم واقع شد، ساختمان مرکزي حزب رستاخيز بود. هنگامي که مردم مقابل اين ساختمان رسيدند، با رگبار گلوله مأموران دولتي مواجه شدند ؛ اما آنها در مدت زمان کوتاهي ، ساختمان و تمام وسايل نقليه آن را نابود کردند.

تبريز ، شهر جنگ زده

وضع حکومت پهلوي به جاهاي باريکي کشيده مي شد ؛ وقتي حتي اعزام کاميون هاي پر از نيروهاي پليس و مأموران ضد شورش نيز نتوانست قيام را مهار کند. يحيي ليقواني ، رئيس ساواک تبريز که متوجه عادي نبودن وضع شهر شده بود ، بي درنگ براي کسب تکليف، يا تهران تماس گرفت. اين خبر ، خيلي زود به گوش شاه رسيد و او دستور داد تا از پمپ بنزين ها ، مخازن نفت ، کارخانه ها و ادارات دولتي به شدت حفاظت شود و هر گونه مقاومتي ، سرکوب شود. (5)
تظاهرات مردم که از ساعت 10 صبح شروع شده بود ، تا ساعت 7 شب ، با اعلام حکومت نظامي ، تبريز عملا به شهري جنگ زده تبديل شده بود.
اولين واکنش رژيم پس از قيام و برقراري حکومت نظامي ، دستگيري افراد مظنون بود. 48 ساعت پس از پايان ماجرا 621 دانشجو دستگير و روانه زندان شدند. (6)
نکته جالب ماجرا اين بود که دولت مي کوشيد با کنترل مطبوعات و راديو تلويزيون ، واقعه را در حد يک مسئله بي اهميت جلوه دهد و حتي اين شائبه را مطرح کرد که آشوب تبريز ، کار غير تبريزي ها بوده است!

نويد پيروزي در پيام امام (ره)

امام خميني که در آن ايام در نجف اشرف ، دوران تبعيد را مي گذراند ، در تاريخ هشتم اسفند سال 1356، در پيامي به اهالي تبريز ، به آنان چنين نويد داد : « ... زنده باشند مردم مجاهد عزيز تبريز که با نهضت عظيم خود ، مشت محکم بر دهان ياوه گوياني زدند که با بوق هاي تبليغاتي ، انقلاب خونين استعمار را که ملت شريف ايران با آن صددرصد مخالف است ؛ انقلاب سفيد شاه و ملت مي نامند و اين نوکر اجانب و خودباخته مستعمرين [شاه] را نجات دهنده ملت مي شمارند. مردکي حافظ آزادي ملت است که در سرتاسر کشور، احدي را حق يک کلمه حق گويي و انتقاد نمي دهد و پليس ننگينش ، بر سر اين ملت مظلوم ، سايه افکند ، شاهي عدالت گستر است که هر چند گاهي با قتل عام ؛ ملتي را به عزا مي نشاند . من نمي دانم به چه زباني با اهالي محترم تبريز و به مادران داغديده و پدران مصيبت کشيده ، تسليت بگويم. با چه بياني ، اين قتل عام هاي پي در پي را محکوم کنم ... من به شما اهالي معظم آذربايجان ، نويد مي دهم ؛ نويد پيروزي نهايي» .
وي همچنين به مناسبت چهلم شهداي تبريز ، طي پيامي فرمود: « کشتار بي رحمانه قم ، ايران را به هيجان درآورد و تبريز عزيز را به قيامي همگاني [و] مردانه ، در قبال ظلم و بيدادگري کشاند و کشتار دسته جمعي تبريز ، ملت غيور ايران را چنان تکان داد که در آستانه انفجار است ؛ انفجاري که دست اجانب را به خواست خداي متعال، براي هميشه قطع کند؛ انفجاري که انتقام مظلومان را از شاه بگيرد و دودمان سياه پهلوي را براي هميشه از تاريخ ايران محو کند و اين ننگ را از صفحه آن بزدايد. » (7)

نتايج يک قيام

در بررسي نتايج قيام 29 بهمن تبريز بايد گفت که اين قيام مرتبط با نهضت حضرت امام بوده است و به نوعي ، فصل مشترک حرکت سراسري ايرانيان انقلابي به شمار مي رود. از اين رو ، نتايج و دستاوردهاي آن عبارتند از:
1. رويارويي تمام عيار مردم با اساس سلطنت پهلوي ؛ به گونه اي که پس از قيام قم و تبريز ، شعار «مرگ بر شاه» در تمام ايران همه گير شد.
2. افزايش مقبوليت و محبوبيت رهبري سياسي و مذهبي حضرت امام خميني (ره) نه تنها در ميان انقلابيون ، بلکه در ميان کساني که شايد تا قبل از اين، نسبت به تحولات انقلاب ، بي تفاوت بودند.
3. افشاي پوچ بودن سياست اعطاي آزادي ، توسط شاه و طرح حقوق بشر کارتر.
4. تداوم انقلاب در سايه برگزاري مراسم چهلم تبريز در حداقل 55 شهر بزرگ و کوچک که در ميان آنها ، يزد مشهورتر است.
5. قيام تاريخي مردم قهرمان تبريز ثابت کرد آن چيزي که تبريزي آذري زبان را با عرب اهوازي و کرد و فارس و ... هم صدا و متحد ساخته ، اسلام است و نه شاه که مدعي بود مظهر وحدت ملي ايرانيان است! (8)
6. تقارن چهلم شهداي تبريز با هجوم نيروهاي اسراييلي به جنوب لبنان و شهادت تعداد زيادي از مسلمانان لبناني و بازتاب گسترده آن در ايراني که هم پيمان اصلي صهيونيست ها به شمار مي رفت ، ارتباط آرماني مردم ايران را با مردم لبنان و فلسطين ، آشکار کرد.

پي نوشت :

1- اعظم مراد حاصلي خامنه ، تبريز در خون ، مرکز اسناد انقلاب اسلامي ، فروردين 1380 ، ج 1 ، ص 11.
2- علي شيرخاني ، حماسه 29 بهمن تبريز 1356، مرکز اسناد انقلاب اسلامي ، تهران 1378 ، ج 1، ص 19.
3- تبريز در خون ، ص 37.
4- همان.
5- همان ، ص 39.
6- همان.
7- حماسه 29 بهمن تبريز 1356 ، ص 178.
8- همان ، ص 11.

منبع: مجله ي پرسمان شماره 62