آیا ایران می تواند تنگه هرمز را ببندد؟
تنگه هرمز باریکه دریایی خمیده شکلی است که در منتهیالیه شرقی خلیج فارس واقع شده است و فلات ایران را از شبه جزیره عربستان جدا میکند و آبهای خلیجفارس را به دریای عمان و اقیانوس هند پیوند میدهد.
تنگه هرمز
تنگه هرمز باریکه دریایی خمیده شکلی است که در منتهیالیه شرقی خلیج فارس واقع شده است و فلات ایران را از شبه جزیره عربستان جدا میکند و آبهای خلیجفارس را به دریای عمان و اقیانوس هند پیوند میدهد.تنگهٔ هرمز، آبراهی است بین استان هرمزگان در ایران و استان مسندم در کشور عمان که دریای عمان را به خلیج فارس پیوند میدهد. این گذرگاه یکی از راهبردیترین مسیرهای بینالمللی کشتیرانی در جهان بشمار میآید. این تنگه یک فرورفتگی از دوره سوم زمینشناسی است که ادامه رشته کوههای جنوبی ایران به شبه جزیره مُسَنْدَم را قطع میکند. کف دریا در تنگه هرمز شیب نسبتاً تندی در جهت شمالی ـ جنوبی دارد. با به کارگیری نفتکشهای سنگین در دهههای اخیر، عبور و مرور این نفتکشها به ژرفترین بخش تنگههرمز در نزدیکی کرانههای مسندم منحصر شد. تا سال 1358 راه کشتیهای نفتکش در تنگههرمز، از میان جزیره قوئین کوچک و کرانههای صخرهای جزیره مسندم میگذشت.
در این سال، دولت عمان به سازمان مشاوره دریایی بینالمللی (ایمکو) اعلام کرد که نمیتواند سلامت کشتیهایی را که از میان صخرههای جزیره قوئین کوچک و صخرههای جزیره مسندم عبور میکنند، تضمین کند و خواست تا مسیر کشتیرانیِ شمال جزیره السلامه تا مرزهای دریایی با ایران را به رسمیت بشناسد.
از آن تاریخ 2 مسیر دریایی برای عبور نفتکشها در شمال و جنوب و به موازات هم در میان جزایر قوئین (قوئین بزرگ و قوئین کوچک) و مرزهای ایران و عمان در نظر گرفته شد.
«تنگ ترین معبر خلیج فارس در این تنگه دارای ۴۶/۶۹کیلومتر پهنا است و کوتاه ترین فاصله بین ساحل شمالی و جنوبی ، بین : «جزیره ایرانی لارک در شمال و جزیره عمانی (قوین بزرگ ) در جنوب تنگه هرمز ۳۹کیلومتر برابر با ۲۱ مایل است که آب های کرانه ای ۱۲مایلی دو کشور در آن تداخل می یابد». و بدین ترتیب حدود آب های ساحلی ایران و گستره قلمرو دریایی ایران از جزیره لارک در این منطقه تا حدود ۲۰کیلومتری ساحل جنوبی تنگه هرمز در جزیره قوین عمان وسعت می یابد.
کشور ایران با توجه به وجود جزایر ایرانی در میانه تنگه هرمز و محاسبه خط کرانه های همه جزایر ایرانی و عمانی طبق قرارداد مرزی ایران وعمان درمورخ ۲۰ ژوئیه ۱۹۷۴ «که از تاریخ ۲۸ مه ۱۹۷۵ به اجرا درآمده است» دارای مالکیت سیاسی و جغرافیایی در قسمت اعظم این تنگه است.
لازم به یادآوری است، با توجه به اعمال حاکمیت مجدد ایران بر جزایر تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی و به دنبال ، اعلام توافق آذرماه ۱۳۵۰ بین ایران و شارجه مقررات ۱۲مایل آبهای ساحلی ایران در مورد ابوموسی، به اجرا درآمد که با اجرای این مقررات حدود آبهای ساحلی ابوموسی را تا سرحد تداخل با آبهای کرانه ای امارات ام القوین گسترش داد.
وجود انبوه جزایر استراتژیک ایرانی، علاوه بر آن که موجب افزایش وسعت آب های ساحلی ایران می باشند، همواره به عنوان پایگاه هایی جهت کنترل ایران بر این آبراه و این تنگه مهم دارای ارزش فوق العاده هستند، جزایر لارک، قشم، هرمز، هنگام و در ادامه جزایر تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی، این توانمندی را تقویت نموده و تنگه هرمز را همچنان در تسلط ایران قرار می دهد.
فاصله هرمز تا لارک ۱۸ کیلومتر، فاصله لارک تا ساحل عمان ۵۰ کیلومتر، فاصله جاسک تا نجیره در شرق مسندم ۱۵۰ کیلومتر، فاصله جزیره هنگام تا رأس الخیمه ۹۰ کیلومتر (الحیات)، فاصله رأس الخیمه تا تنب بزرگ ۷۴ کیلومتر، فاصله جزیره هنگام تا تنب بزرگ ۶۴ کیلومتر، فاصله جنوب غربی قشم تا تنب بزرگ ۲۹ کیلومتر، فاصله تنب بزرگ تا ابوموسی ۴۴ کیلومتر، فاصله ابوموسی تا سیری ۵۵ کیلومتر، فاصله فارور تا ساحل ایران به خط مستقیم ۲۹ کیلومتر، فاصله بنی فارور تا کیش ۴۸ کیلومتر، فاصله کیش تا ساحل (گرز) ۱۷ کیلومتر، فاصله کیش تا جزیره هندورابی ۲۸ کیلومتر و فاصله هندورابی تا لاوان ۲۴ کیلومتر.
اقدامات کشورهایی مانند عربستان جهت کاهش ارزش استراتژیکی تنگه هرمز «مانند طرح خط لوله نفتی به طول ۱۲۸۷ کیلومتر از منطقه احسأ و قطیف که با حداکثر ظرفیتی برابر ۱/۸ تا ۳ میلیون بشکه در روز، نفت این کشور را به ساحل دریای سرخ می رساند و یا اقدامات و طرح های عراق جهت انتقال نفت خود از طریق خط لوله از راه ترکیه به ظرفیت روزانه ۱/۲ میلیون بشکه (توافقنامه ۱۹۸۳) و قرارداد با عربستان سعودی در سال ۱۹۸۵ به ظرفیت روزانه ۱/۲ میلیون بشکه و قرارداد دیگری با ترکیه با ظرفیت روزانه یک میلیون بشکه جمعاً در حدود ۴ میلیون بشکه هیچ گاه نتوانسته اهمیت استراتژیک خلیج فارس و تنگه هرمز را کاهش داده و در برابر این موقعیت طبیعی کشور ایران به صورت جدی مطرح گردد و تنگه هرمز کماکان محل اصلی عبور 40درصد نفت مورد نیاز جهان به شمار می رود.
در سالهای نخستین قرن دهم - شانزدهم نیروهای کشور پرتغال به فرماندهی آلفونسو آلبوکرک سراسر تنگه را در اختیار گرفتند، جزیره هرمز را تسخیر و حاکم خودمختار هرمز را دست نشانده خود کردند. این دگرگونی بر اهمیت سیاسی و رونق اقتصادی تنگه و جزیره هرمز افزود و حاکمان آن در پناه پرتغالیها توانستند در بخش پهناوری از کرانهها و جزیرههای خلیج فارس نفوذ یابند.
در آغاز قرن دهم، شاه اسماعیل اول صفوی در ایران حکومت مرکزی تشکیل داد که سرآغاز پایان بخشیدن به استعمار پرتغالیها در خلیج فارس بود. شاه عباس بزرگ در 1030 با همکاری نیروی دریایی بریتانیا، پرتغالیها را در خلیج فارس شکست داد و آنان را در 1031 از جزیره هرمز بیرون راند. به این ترتیب، جزیره و تنگه هرمز و سراسر خلیج فارس دوباره در اختیار ایران قرار گرفت.
نام هرمز بنا بر منابع تاریخی در قدیم «هورموغ» بوده که در گویش بومی لارستانی به معنای نخل است. از سویی این واژه میتواند از ترکیب هور+موغ (موغستان) به معنی آبراهه موغستان (ایالت قدیم جنوب ایران یا میناب کنونی)ساخته شده باشد. برخی نیز کلمه هرمز (هورمز) را برگرفته از لغت اهورامزدا میدانند.
این درحالی است که این کشورها 55 درصد(728 میلیارد بشکه) از ذخایر نفت خام جهان را در مالکیت خود دارند. میزان صادرات کشورهای حاشیه خلیج فارس در سال 2006 روی هم رفته 2/18 میلیون بشکه در روز بود که از این میزان 17 میلیون بشکه آن ازطریق تنگه هرمز (معادل یک پنجم تقاضای جهانی) و الباقی ازطریق خطوط لوله نفتی ترکیه به مدیترانه و از عربستان به دریای سرخ منتقل گردید. در طول سال 2006 عمده واردات نفت آمریکا از خلیج فارس 2/2 میلیون بشکه در روز، معادل 17 درصد کل واردات نفت آمریکا بود.
66 درصد این میزان واردات نفت از عربستان؛ 25 درصد از عراق؛ 8 درصد از کویت؛ و کمتر از 1 درصد از قطر و امارات متحده عربی صورت گرفت. درکل کشورهای حاشیه خلیج فارس حدود 18 درصد واردات نفت خالص (Net Oil Imports) و بطور تقریبی 11 درصد تقاضای نفت آمریکا در سال 2006 را تامین کردند.
اروپای غربی (مشتمل بر کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی OECD) بطور میانگین 8/2 میلیون بشکه در روز واردات نفتی از کشورهای حاشیه خلیج فارس در سال 2006 داشتند که کاهشی کمتر از 1/0 میلیون بشکه در روز نسبت به سال 2005 را شاهد بود. بالاترین سهم صادرات نفت خلیج فارس به اروپای غربی توسط عربستان(44 درصد) انجام شد. همچنین مقدار قابل توجهی از نیاز اروپا توسط ایران (33 درصد)، عراق(13 درصد) و کویت (7 درصد) تامین گردید.
در سال 2006 ژاپن نیز بطور میانگین 4/4 میلیون بشکه در روز واردات نفت از خلیج فارس داشت. تهیه نفت توسط این کشور از خلیج فارس از پائین ترین سطح در سال 1988 یعنی 57 درصد به بالای 83 درصد در سال 2006 رسید.
درحدود 35 درصد واردات نفت این کشور از خلیج فارس در سال 2006 از عربستان سعودی، 29 درصد از امارات متحده عربی، 12 درصد از ایران، 12 درصد از قطر ،10 درصد از کویت و بیش از 1 درصد از بحرین و عراق بود.
آمار و ارقام بازار جهانی نفت نشان می دهند که علی رغم پیشرفت های تکنولوژیک در 20 سال آینده تقاضای ایالات متحده برای نفت بطور مداوم افزایش خواهد یافت. بر این اساس انتظار می رود تقاضای ایالات متحده برای نفت در فاصله سال های 2002 تا 2025 چهل درصد افزایش یابد. این افزایش تقاضا تنها مختص ایالات متحده نیست.
بر طبق پیش بینی آژانس بین المللی انرژی در سال 2002 میزان تقاضای جهانی برای نفت تا سال 2030 به مقدار دو سوم افزایش می یابد و به 17 میلیون بشکه در روز یا سالانه 3/15 میلیارد تن می رسد.
بخش اعظم این تقاضا متعلق به کشورهای درحال توسعه خواهد بود. تقاضای نفت این گروه در دوره مذکور 62 درصد افزایش خواهد یافت. بیشتر نفتی که عموما از تنگه هرمز عبور می کند( حدود 17 میلیون بشکه در روز) به آسیا مخصوصا ژاپن، چین و هند و غرب (از طریق خطوط لوله و کانال سوئز) ارسال می شود.
همچنین جدای از نفت، منطقه خلیج فارس ذخایر عظیم گاز طبیعی (642/2 تریلیون فوت مکعب یعنی 45 درصد کل ذخایر کشف شده) جهان را دارد که سهم ایران از آن 3/15 درصد (8/970 تریلیون فوت مکعب) است.
خط ساحلی ایران در صدور این انرژی ها نقش حیاتی بازی می کند. زیرا تانکرها ونفت کش ها از مسیرهایی عبور می کند که بسیار نزدیک به خاک ایران، جزایر تحت کنترل و پایگاههای نیروی دریایی ما در خلیج فارس است.
این حساسیت بالا و تهدیدهای ایران به انسداد تنگه هرمز در صورت هرگونه حمله نظامی علیه ایران، اکنون یکی از دغدغه های کشورهای پیشرفته صنعتی برای تضمین امنیت صدور انرژی شده است. اگر چه در صورت بسته شدن تنگه هرمز استفاده از مسیرهای جایگزین امکانپذیر است؛ اما این مسیرها طولانی تر و پرهزینه تر هستند.و نمی توان از مردم دنیا خواست که فعلا در مصرف انرژی 40 درصد صرفه جویی کنید. تا شاید ایران دلش به رحم آید. اصلا غیر ممکن است. ایران در صورت حمله به خاکش تنگه هرمز را خواهد بست و ایران نشان داده در تجاوز به خاکش با کسی شوخی ندارد.
در حال حاضر بطور تقریبی روزانه 5 میلیون بشکه با خطوط لوله شرق به غرب از طریق عربستان به بندر ینبع(Yanbu) و گاز مایع طبیعی بقیق- ینبع( Bqaiq-Yanbu) به دریای سرخ منتقل می شود.
توافقاتی برای ساخت خطوط لوله استراتژیک جدید از طریق عمان به بندری در خلیج فارس صورت گرفته است اما همچنان بهترین مسیر حمل نفت از طریق نفت کش است. جدای از تهدیدات ایران آنچه که نگرانی کشورهای منطقه و وارد کنندگان نفت را بیشتر می سازد تحرکات نظامی ایران در دهانه تنگه هرمز می باشد.
ایران حدود 140 گارد ساحلی و قایق گشت زنی(Light Patrol Boats) شامل 11 قایق گشت زنی موشکی کمان کلاس ساخت فرانسه با 2 تا 4 موشک ضد ناو CSS-N4/yj1 دارد. اینها موشک هایی با سوخت جامد، کم ارتفاع، بردی 42 تا 52 کیلومتری و کلاهک های 165 کیلوگرمی هستند که قابلیت گریز از رادار همانند موشک های اگزوسه(Exocet) را دارند و می توانند به هنگام جنگ به کشتی های غیر نظامی، نفت کش ها و تأسیسات نزدیک به ساحل آسیب برسانند.
ایران حتی ممکن است بسیار بیشتر از آنچه ادعا می کند موشک های چینی و روسی پیشرفته داشته باشد. همچنین در حال ساخت موشک های پیشرفته برضد اهداف ثابت و ضد ناو است. ایران در رزمایش پیامبر اعظم 2 موشک فاتح 110، تندر69، کوثر و نور را که موشک هایی از نوع برد کوتاه و ضد کشتی(برد 150 تا 200 کیلومتر) هستند آزمایش کرد.
با توجه به باریکی آبراه خلیج فارس بخصوص در تنگه هرمز که 34 کیلومتر (22 مایل) بیشتر نیست موشک های نور و کوثر قادر به رسیدن به هر هدفی در هر نقطه از آب های خلیج فارس خواهند بود. موشک کوثر گفته می شود قابلیت فرار از رادار و موشک های ضد موشک را دارد و هیچ کشتی جنگی نمی تواند آن را بیابد.
ایران همچنین 20 هزار نیروی دریایی در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دارد که 5000 نفر از این نیروها تفنگدار دریایی هستند. این شاخه سپاه 10 قایق کشتی مجهز به موشک هودونگ (Hodung) مدل CSS-N-8/C-802N- J2 با قابلیت حمل کلاهک 165 کیلوگرمی و سیستم هدایت اینرسی و نهایت برد 120 کیلومتر دارد.
تهران موشک های ضد موشک CSS-C-3/HY-2/Sea Eeagle/searsukerزمین پایه متحرک را دارد که می تواند به سرعت در سواحل ایران یا جزایر نزدیک به دهانه تنگه هرمز مستقر شود. این سیستم ها بردی حدود 95 تا 100 کیلومتر دارند و قادر هستند کلاهکی بسیار بزرگ را با خود حمل کنند. مشخصه مهم این موشک¬ها سیستم هدایت خودکار آنها می باشد.
سپاه تعداد زیادی قایق های گشت زنی بوقامر Boghammar مجهز به پرتابگرهای موشک، موشک های زمین به هوا و موشک های هدایت شونده ضد زره دارد. سپاه معمولا کشتی های غیر نظامی کوچک و ناوچه ها را در عملیات های غیر متعارف در تمرین های مختلف شامل مین ریزی و تهاجم به تاسیسات دور از ساحل استفاده می کند.
این نیروها که در اکثر بنادر جنوبی و شمالی ایران مستقرند می توانند به سرعت متفرق و در پناهگاهها و سایت های مستحکم پنهان شوند. کشتی های کوچک به سختی می توانند توسط رادار حتی در وضعیت عادی دریا شناسایی شوند و کشتی های غیر نظامی می توانند به آسانی پرچم خود را تغییر دهند و در میان کشتـی های تجاری پنهان شوند.
با وجود همه این تفاسیر کارشناسان نظامی معتقدند که گزینه مسدود کردن تنگه هرمز اگر چه جزء استراتژی های ایران برای مقابله با حمله احتمالی آمریکا می باشد اما گزینه نخست نیست. پیتر بروکز (Brokes Peter)، کارشناس امنیت ملی موسسه تحقیقاتی هریتیج، بر این نظر است که «ایران انبوهی از گزینه ها را در اختیار دارد. از گزینه های سنتی گرفته تا گزینه های غیر متعارف و از موشک گرفته تا حمله به منافع آمریکا در سراسر جهان( همان قضیه پنج شش هزار نفر نیروی شهادت طلب در سراسر دنیا است. این قضیه واقعیت دارد اگر چه مثل تکذیب حمایت های نظامی ما از حزب الله و حماس این یکی را هم وزارت امور خارجه تکذیب می کند.) و امکان استفاده از همه این گزینه ها برای تلافی حمله آمریکا وجود دارد. با اینحال اقتصاد ایران در وضع دشواری قرار دارد و تصور نمی کنم تهران بتواند تنگه هرمز را مسدود کند اما قطعا قادر به غرق کردن حداقل یک نفتکش خواهد بود.» ( البته این ها فقط گمانه زنی های آمریکایی هاست، چرا که یکی از دلایل عدم حمله آمریکا به ایران پیدا نشدن راه حلی برای جایگزینی تنگه هرمز است.)
آنتونی اچ کوردسمن، کارشناس مرکز مطالعات استراتژیک و بین الملل آمریکا، نیز معقتد است ایران نمی تواند برای بیش از چند روز یا دو هفته تنگه هرمز را ببندد تا رفت و آمد کشتی ها و نفتکش ها را متوقف کند اما در مقابل می تواند عبور نفت کش ها را مختل و باعث ایجاد شوک در بازارهای نفت شود.
وی می نویسد:«ایران نمی تواند تنگه هرمز را برای بیش از چند روز یا دو هفته ببندد حتی اگر متمایل باشد تا در این راه همه توان و دارایی خود را فدا کند انتقام های گسترده را تحمل نماید و بالقوه بسیاری از تاسیسات نفتی و درآمد حاصل از صادرات را از دست دهد.
چرا که سوء مدیریت اقتصادی ایران این کشور را شدیدا به مشتقات نفتی، واردات کالا و غذا وابسته ساخته است.» اما با اینحال مقامات نظامی کشورمان انسداد تنگه هرمز برای مدتی طولانی را امری ممکن می دانند که می تواند اقتصاد کشورهای غربی را بواسطه بالا رفتن قیمت نفت فلج نماید. همچنین با بهبود وضعیت ثبات ما در اقتصاد در دو سه سال اخیر دیگر آنقدر ها به واردات وابسته نیستیم.
ایران همواره اعلام داشته است که خواهان صلح، دوستی، مفاهمه و مذاکره با کشورهایی است که به حق ایران درخصوص انرژی هسته ای احترام گذاشته و آن را برسمیت می شناسند.
اما در صورتی که غرب بخواهد از طریق گزینه های نظامی این حق ایران را نادیده بگیرد بالطبع پاسخ ایران قاطع، سریع و به فرموده مقام معظم رهبری دندان شکن خواهد داد. غرب باید توجه داشته باشد که ایران در استراتژی نظامی خود تنها متکی بر گزینه انسداد تنگه هرمز نیست و در دفاع از حقوق خویش از تمامی گزینه ها استفاده خواهد کرد.
ایران بزرگترین و نیرومندترین کشور خلیج فارس است و بیشترین گستره جغرافیایی و مواضع حفاظتی را در این منطقه دارد، به همین دلیل تنگههرمز از اهمیت بسیاری برخوردار است و در حقیقت دروازه ارتباطی ایران با جهان و منطقه شمرده میشود.
"سیمون هندرسون " از کارشناسان "موسسه واشنگتن برای مطالعه سیاستهای خاور نزدیک " در گزارش مفصلی به بررسی عواقب هر گونه اقدام نظامی در خلیج فارس بعنوان مهمترین منبع تولید انرژی در جهان پرداخته است.
هند رسون در مقاله ای با عنوان «ایران، نفت و غرب» نوشته است: آیا میتوان بدون وارد آمدن ضرباتی جدی به اقتصاد و امنیت بینالمللی به دومین تولید کننده بزرگ نفت اوپک و دومین دارنده ذخایر گاز طبیعی جهان حمله کرد؟ چه کسی میتواند تضمین کند که در صورت حمله به تاسیسات هستهای ایران غرب بتواند نیاز خود به انرژی را به آسودگی از تنگه هرمز تامین کند؟ آیا اسرائیل که همواره از اقدام نظامی علیه فعالیتهای اتمی تهران صحبت میکند میتوانند تضمینی برای صدور آزادانه نفت از تنگه هرمز به سایر کشورهای جهان و یا اعراب صادر کننده نفت در خلیج فارس بدهد؛ کشورهایی که رشد اقتصادشان شدیدا به صادرات نفتشان وابسته است؟
چگونه میتوان کشوری که استراتژیکترین آبراه بینالمللی جهان را کنترل میکند، تهدید به اقدام نظامی کرد در حالیکه ناوگان تهدید کننده حاضر در منطقه در صورت آغاز هر جنگی باید در ابتدا به فکر چارهای برای تامین امنیت خود باشد. در واقع عملی شدن هر گونه تهدیدی علیه ایران فارغ از نحوه واکنش تهران تنها یک نتیجه در پی دارد: "به خطر انداختن امنیت انرژی در جهان ".
"سیمون هندرسون " از کارشناسان "موسسه واشنگتن برای مطالعه سیاستهای خاور نزدیک " در گزارش مفصلی به بررسی عواقب هر گونه اقدام نظامی در خلیج فارس بعنوان مهمترین منبع تولید انرژی در جهان پرداخته است.
او در گزارش خود با استناد به اظهارات فرماندهان ارشد نظامی آمریکا مبنی بر توان ایران برای مسدود کردن تنگه هرمز هشدار داده است که هر گونه ماجراجویی نظامی در خلیجفارس، مادامی که 40 درصد نفت مورد نیاز جهان از تنگه هرمز میگذرد و مسیر جایگزینی برای انتقال نفت منطقه به بازارهای بینالمللی وجود ندارد تنها منجر به خطر افتادن امنیت انرژی در جهان و سر به فلک کشیدن قیمتها میشود.
هندرسون در ابتدای گزارش خود با استناد به اظهارات حضرت آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب مبنی بر اینکه "اگر آمریکاییها اقدام اشتباهی علیه ایران مرتکب شوند عرضه نفت مطمئنا به خطر میافتد و آمریکائیها قادر به تامین امنیت انرژی در منطقه نخواهند بود " مینویسد: ایران سومین ذخایر نفتی و دومین ذخایر گازی جهان را در اختیار دارد.
از سوی دیگر ایران، دومین کشور بزرگ صادر کننده در سازمان کشورهای صادر کننده نفت خام (اوپک) و چهارمین تولید کننده نفت خام در عرصه بینالمللی محسوب میشود. ایران، در همین حال از نظر جغرافیایی و نظامی بر آبراه هرمز کاملا تسلط دارد، آبراهی که روزانه 40 درصد از نفت خام مورد نیاز جهان از آن عبور میکند. به دلایلی که گفته شد ایران یکی از بازیگران کلیدی در اقتصاد انرژی جهانی محسوب میشود.
در همین حال ایران میتواند چه مستقیما، از طریق درگیری با ناوگان جنگی آمریکا و متحدان این کشور که قصد محافظت از تانکرهای نفتی را دارند و چه از طریق مجموعه عملیاتهایی در خشکی، تلاش کشورها برای صادرات انرژی از تنگه هرمز را خنثی کند. چنین اتفاقی (متوقف شدن عرضه نفت از تنگه هرمز) در شرایطی ممکن است تاثیرات مخربی بر بازار جهانی انرژی بر جای بگذارد که هیچ مسیر جایگزینی برای انتقال نفت تولید شده در این منطقه به بازار جهانی وجود ندارد. در چنین شرایطی بازار جهانی انرژی نیاز مبرمی به تامین نفت و گاز از سوی تولید کنندگان انرژی در بیرون از خلیجفارس پیدا میکند ولی آنها نیز از ظرفیت مازاد برای تامین چنین حجمی از انرژی (40 درصد نیاز روزانه جهان) برخوردار نیستند.
عامل دیگری که هر گونه اقدام و یا تحریم علیه ایران را تضعیف کرده این است که تهران روابط بسیار خوبی با مشتریان نفت و گاز خود و همچنین همسایگانش در زمینه توافقنامههای همکاری در حوزه انرژی برقرار ساخته است. تهران این توافقنامهها را به منظور تضعیف هرگونه اجماع دیپلماتیک در تلاش برای تغییر رفتار خود و کم اثر کردن تحریمها و دشوارتر کردن هرگونه اعمال تحریم علیه خود طراحی و اجرا کرده است. در چنین شرایطی کشورهایی که چه بعنوان خریدار نفت و گاز و چه بعنوان تامین کننده نیازهای ایران با تهران معامله میکنند میدانند که مشارکت در هر اقدامی که بر خلاف منافع تهران باشد، میتواند ضررهای زیادی به اقتصاد آنها وارد آورد.
قابلیتهای کم منطقهای برای مقابله با توان نظامی ایران نیز از دیگر نقاط ضعف در هنگام رویارویی با ایران محسوب میشود. ایران از تاکتیک جنگهای نامتقارن استفاده میکند. برای مثال از قایقهای جنگی کوچک ولی تندرو استفاده میکند که هدف قرار دادن آنها بسیار دشوار است. هر چند ناوگان دریایی آمریکا و تعدادی از متحدانش در منطقه مستقر هستند ولی ایران توان ضربه زدن به تاسیسات نفت و گاز، پایانههای تولید انرژی، ایستگاههای نمکزدایی و تاسیسات نظامی واقع در خشکی را نیز داراست. تهدیدات ناشی از فعالیتهای القاعده هر چند سبب شده که ضریب ایمنی تاسیساتی که بدانها اشاره گردید تا حدودی افزایش یابد ولی این تاسیسات هنوز بشدت آسیبپذیرند.
هر چند مقامات کاخ سفید در یکی دو سال گذشته بارها صبحت از تلاش برای کاهش از وابستگی آمریکا به نفت وارداتی از خاورمیانه کردهاند و سرمایهگذاری در زمینه انرژیهای تجدید پذیر را آغاز کردهاند. ولی هندرسون در ادامه گزارش خود با اشاره به اینکه منطقه خلیجفارس حتی در چند دهه آینده بعنوان یکی از مراکز استراتژیک برای تولید و عرضه انرژی مورد نیاز جهان باقی خواهد ماند، مینویسد: جهان به افزایش ظرفیت تولید و توسعه مسیرهای جایگزین برای انتقال انرژی نیاز دارد ولی پیشبینیهای آژانس بینالمللی انرژی (IEA) حاکی از آن است که جهان در چند دهه آینده وابستگی بیشتری به نفت خاورمیانه پیدا خواهد کرد.
بر اساس آمارهای این سازمان در سال 2006 میلادی روزانه 16 درصد از نفت مورد نیاز جهان از تنگه هرمز عبور کرده و طبق پیشبینیهای صورت گرفته این رقم در سال 2030 میلادی به 5/30 درصد افزایش خواهد یافت. در چنین شرایطی استفاده از سوختهای جایگزین و سایر اقدامات مشابه ظرف 5 سال آینده تنها بخش کوچکی از نیاز این کشور به انرژی را تامین خواهد کرد مگر به اینکه به ناگهان تکنولوژیهای غیر منتظرهای برای تولید انرژی ابداع شوند! تلاش برای استفاده از سوختهای نامتعارف برای تولید انرژی در شرایطی صورت میگیرند که طبق پیشبینی مجدد آژانس بینالمللی انرژی حتی در صورت موفقیت چنین برنامههایی استفاده از انرژیهای نوین تنها 9 درصد از نیاز جهان به انرژی تا فرا رسیدن سال 2030 میلادی را تامین خواهد کرد. به همین دلیل یکی از وظایف اساسی نقش رهبری آمریکا در جهان این است که با تمام توان خود برای حفظ امنیت عرضه انرژی در تنگه هرمز تلاش نماید تا جهان بتواند آینده قابل تصوری را برای خود پیشبینی کند.
منطقه خلیجفارس از سال 1970 میلادی که تولید مجموع نفت آن از مجموع نفت تولید شده در منطقه آمریکای لاتین پیشی گرفت مهمترین منبع تولید انرژی در جهان بوده است. در سال 2006 میلادی کشورهای منطقه (بحرین، ایران عراق، کویت، عمان، قطر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی) 28 درصد از نفت مورد نیاز جهان را تامین کردند. این در حالی است که 55 درصد از کل ذخایر نفتی جهان در این منطقه قرار دارد. پیشبینیهای صورت گرفته حاکی از این است که تا فرا رسیدن سال 2030 میلادی روزانه 30 درصد از نفت مورد نیاز از تنگه هرمز عبور خواهد کرد. از طرف دیگر کشورهای منطقه علاوه بر در اختیار داشتن ذخایر نفتی مقدار قابل توجهی از ذخایر گازی جهان را نیز در اختیار دارند. برای مثال ایران بعد از روسیه که 3/26 درصد از ذخایر گازی جهان را در اختیار دارد با در اختیار داشتن 5/15 درصد از ذخایر گازی جهان دومین کشور بزرگ دارنده گاز جهان محسوب میشود.
در همین حال کشورهای قطر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی نیز هر کدام با در اختیار داشتن 14 - 9/3 و 3/3 درصد ذخایر قابل توجهی از گاز جهان را در اختیار دارند. از همه مهمتر اینکه قطر و امارات سرمایهگذاریهای بسیار کلانی را برای تبدیل کردن خودشان به صادر کنندگان بزرگ گاز مایع NLG در جهان تبدیل کردهاند.
بر اساس آمارهای موجود روزانه 5/3 میلیارد فوت مکعب گاز از طریق تانکرهای مخصوص حمل LNG از تنگه هرمز به آسیا، اروپا و آمریکای شمالی صادر میشود. تمامی مسائلی که به آنها اشاره گردید در نهایت باعث شده که خلیجفارس و حفظ ثبات تنگه هرمز جایگاه ویژهای برای بازار جهانی انرژی پیدا کند.
بیشتر نفت تولید شده کشورهای حوزه خلیج فارس از تنگه هرمز عبور میکند که تحت سلطه ایران قرار دارد، تنگهای که خلیجفارس را به دریای عمان و دریای عربی متصل میکند. در حالیکه 40 درصد نیاز روزانه جهان به انرژی از این آبراه استراتژیک عبور میکند هر گونه قطع احتمالی صادرات نفت باعث خواهد شد که بحرانهای نفتی بزرگی (نظیر جنگ شش روزه، جنگ اکتبر و تحریم نفتی اعراب، وقوع انقلاب اسلامی در ایران، آغاز جنگ ایران و عراق، تهاجم عراق به کویت، اعتصابهای ونزوئلا، وقوع طوفان کاترینا) که بازار جهانی انرژی بواسطه قطع صادرات نفت در گذشته شاهد آن بوده است در مقایسه با وضعیت امروز ناچیز به نظر برسد. این موضوع از آن جهت حائز اهمیت است که بخشی از نفت مورد نیاز آمریکا، اروپا و بسیاری از کشورهای آسیایی از این آبراه عبور میکند.
برای مثال تنها سه چهارم نفت مورد نیاز ژاپن روزانه از طریق تانکرهای نفتی از تنگه هرمز عبور میکند؛ تانکرهای بسیار بزرگی که هر کدام از آنها میتوانند 2 میلیون بشکه نفت خام را در خود ذخیره کنند. ایران علاوه بر اینکه تنگه هرمز را کنترل میکند از طریق پایگاههایی که در جزایری مثل تنب بزرگ و تنب کوچک و همچنین جزیره ابوموسی در اختیار دارد، تمامی ورود و خروجها به دهانه آبراه هرمز را کنترل میکند.
علاوه بر این ایران موشکهایی در اختیار دارد که کنترل منطقه خلیجفارس و دریای عمان را پوشش میدهد که تمامی این موارد آسیب پذیریهای تنگه هرمز را در صورت هر اقدامی بر علیه ایران بشدت افزایش میدهد. در همین حال رهبران و فرماندهان عالیرتبه نظامی ایران بارها در خصوص پرهیز از ماجراجویی در تنگه هرمز هشدار دادهاند. سردار "یحیی رحیم صفوی " فرمانده سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران (IRGC) در تاریخ 15 آگوست سال 2007 میلادی گفت: "سیستمهای موشکی سطح به دریای ما میتوانند به هر نقطهای از خلیج فارس و دریای عمان برسند. هیچ کشتی و یا قایقی نمیتواند از تنگه هرمز عبور کند بدون اینکه در برد سیستمهای موشکی ما نباشد ".
هندرسون در انتهای گزارش خود هر چند به تاثیراتی که مسدود شدن تنگه هرمز بر اقتصاد ایران میگذارد اشاراتی نیز کرده است ولی در نهایت به ایالات متحده آمریکا در خصوص زیانهایی که هر گونه ماجراجویی نظامی در خلیجفارس برای اقتصاد و امنیت بینالمللی در پی دارد شدیدا هشدار داده است.
او در جمع بندی گزارش خود با اشاره به اینکه آمریکا نباید تنها به فکر منافع شخصی خود در جهان باشد مینویسد: "آمریکا نسبت به سایر کشورهای جهان وابستگی کمتری به نفت خلیجفارس دارد زیرا تنها 35 درصد از نفت مورد نیاز خود را از این منطقه وارد میکند ولی اتحادیه اروپا که 56 درصد و ژاپن که 80 درصد از نفت مورد نیاز خود را از خلیجفارس تامین میکنند نسبت به ایالات متحده آسیبپذیرترند. به همین علت آمریکا باید مانع از هر گونه ماجراجویی در این منطقه حساس جهان شود تا روند صادرات انرژی از این منطقه بدون هیچ خطری در سلامت کامل ادامه یابد ".
هشدار هندرسون در خصوص عواقب درگیری نظامی در تنگه هرمز در شرایطی صورت میگیرد که "مایکل کلارک " رئیس موسسه رویال یونایتد سرویس RUSI نیز در این خصوص میگوید: "در صورت ایجاد تنش در تنگه هرمز، ایران این تنگه را مسدود نخواهد کرد ولی ناامن کردن این تنگه بسیار بدتر از بستن آن است چون تانکرهای بزرگ نفتی دیگر امنیت لازم برای عبور از این آبراه را نخواهند داشت ".
اظهارات کارشناسان بازار جهانی انرژی در خصوص تلاش برای حفظ امنیت تنگه هرمز و تاثیری که ثبات در این منطقه بر بازار جهانی انرژی دارد در شرایطی صورت میگیرد که بسیار از خبرگزاریها و روزنامههای بینالمللی نیز در خصوص هر گونه بی ثباتی در تنگه هرمز هشدار دادهاند.
در همین ارتباط چندی پیش خبرگزاری آسوشیتدپرس در گزارشی به سران آمریکا هشدار داد: "توانایی ایران در متوقف کردن 40 درصد از تجارت نفت جهان سلاحی است که احتمالا از موشکها و هر گونه سیستم تسلیحاتی که ایران در اختیار دارد قدرتمندتر است ".
به گزارش بی بی سی ، "پاتریک کلاوسون "پژوهشگر مسائل خاورمیانه در موسسه راستگرای خاورنزدیک واشنگتن در این نشست که روز پنجشنبه برگزار شد، گفت، با توجه به عبور 40 درصد نفت مورد نیاز جهان از این شاهراه حیاتی ، اگر این تنگه برای مدتی طولانی بسته شود، اقتصاد جهانی سقوط خواهد کرد .
تنگه هرمز خلیج فارس را به دریای عمان متصل می کند و عرض تنگه بین 55 تا 95 کیلومتر است.
جزایر قشم و هرمز در این تنگه قرار دارند و بخاطر عبور نفتکشها از خاورمیانه در این مسیر، از اهمیت راهبردی و اقتصادی بسیاری در جهان برخوردار است.
وی گفت، نظامیان ایران سالهاست برای این کار آموزش دیده و مانورهای نظامی متعددی در تنگه هرمز انجام داده اند و آمریکا باید این تهدید را جدی بگیرد که اگر تهران تنگه هرمز را ببندند، واقعه بزرگی رخ خواهد داد.
وی افزود، ایران تدارکات زیادی مانند خرید زیردریایی ها و هواپیماهای پیشرفته برای بستن تنگه هرمز انجام داده و تاکتیک پیچیده ای برای استفاده از 400 قایق کوچک جهت حمله به کشتی های بزرگ در خلیج فارس اتخاذ کرده که آمریکا باید آن را بسیار جدی تلقی کند.
پاتریک کلاوسون گفت، نباید خود را به جای ایرانیان قرار داد و دید که از نگاه آنها چه کاری عاقلانه تر است، بلکه بهتر است به عملکرد، گفته ها، برنامه ریزیها و مانورهایی که انجام می دهند، توجه کرد .
نمایندگان کمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان آمریکا همچنین از خلاء اطلاعاتی درباره تحولات داخلی ایران ابراز نگرانی کردند و خواستار اقدامات بیشتر دولت آمریکا برای درک اوضاع ایران شدند .
حضرت آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب خطاب به آمریکا گفتند، شما هرگز قادر نیستید امنیت انرژی را در منطقه تامین کنید. ما به آرمانها و منافع ملی خود پایبندیم و کسی که منافع ملی ما را تهدید کند، تندی خشم ملت ایران را خواهد دید.
به گزارش بی بی سی ، برداشت غالب از این تهدید، آن است که در صورت حمله آمریکا به تاسیسات اتمی ایران، این کشور جریان نفت در خلیج فارس را با مشکل مواجه خواهد کرد.
آن اظهارات حتی به طور موقت باعث افزایش بهای نفت در بازارهای جهانی شد.
بی بی سی بحران بر سر برنامه اتمی ایران به عنوان چهارمین صادرکننده نفت جهان، را از مهمترین عوامل افزایش بهای نفت در چند ساله اخیر معرفی کرد.
یکی دو سال پیش هم فرمانده کل سپاه اعلام کرد سپاه یک سلاح دریایی را آزمایش کرده که در شعاع بیش از 300 کیلومتری اطراف مرزهای ایران هیچ شناور و ناو دشمن از آن در امان نبوده و قطعا به قعر آب ها فرستاده خواهد شد.
محمدعلی جعفری در یک نشست خبری تاکید کرده بود بستن تنگه هرمز برای جمهوری اسلامی راحت خواهد بود.
این مقام نظامی کشور افزود: با توجه به طول ساحل ایران در محدوده تنگه هرمز و وضعیت جغرافیای خاص آن و همچنین ارتفاعات موجود در طول این ساحل، یک امکان طبیعی را برای ایران به وجود آورده است و با توجه به تجهیزاتی که نیروهای مسلحمان در اختیار دارند، بستن تنگه هرمز به مدت نامحدود بسیار راحت خواهد بود.
با اعلام این خبر از سوی فرمانده کل سپاه، برخی خبرگزاری های خارجی مانور خبری خود را روی بسته شدن احتمالی تنگه هرمز متمرکز کردند.
رویترز این خبر را به بازار نفت نسبت داد و به نقل از تحلیلگران نظامی اعلام کرد درصورت بسته شدن تنگه هرمز صادرات نفت جهان با اختلال روبه رو خواهد شد.
«اندرو بروکس» از «موسسه بین المللی مطالعات استراتژیک» اعلام کرد ایران توانایی ایجاد اختلال در خلیج فارس را دارد.
«مهدی ورزی» کارشناس انرژی به رویترز گفت: اگر تنگه هرمز مسدود شود، نرخ بیمه نفتکش ها بسیار بالا و حمل نفت کاهش خواهد یافت.
از سوی دیگر برخی تحلیلگران گفتند ایران می تواند به عنوان آسان ترین گزینه با کمک دوستان خود نیروهای آمریکایی مستقر در عراق را هدف قرار دهد و بدین ترتیب به هرگونه حمله خارجی پاسخ گوید.
با توجه به آنکه نیروهای آمریکایی در بسیاری از کشورهای منطقه خلیج فارس ازجمله بحرین مستقر هستند فرمانده کل سپاه اعلام کرد که نیروهای خارجی در تیررس سلاح های سپاه هستند.
سپاه در رزمایش پیامبر اعظم با پرتاب موشک زیرسطحی «حوت» اعلام کرد ایران و تنها یک کشور دیگر به فناوری ساخت آن دست یافته اند.
خلاصه از بهد استراتژیکی که نگاه کنیم، می بینیم هر وقت بخواهیم می توانیم نه تنها این تنگه را ببندیم، بلکه در راستای استقلال کشور تبدیل به زمین کشاورزی اش بکنیم و در آن گندم هم بکاریم. آمریکا هم برود یه فکری برای خودش بکند.
نویسنده افزود : البته هیچ آب بین المللی در تنگه هرمز، تنگه ای که بین ایران و عمان تقسیم شده وجود ندارد. فیلم پنتاگون لحظه ای را نشان میدهد که کشتی آمریکایی میگوید ما در آبهای بین المللی هستیم و هیچ ضرری هم نداریم. به گفته دریادار کاسگریف، کشتی های آمریکایی 5 کیلومتر خارج از آبهای سرزمینی ایران بودهاند، اما این با اظهارات مطرح شده در بی سیم که کشتی آمریکایی در حال ترانزیت مطابق حقوق بین المللی است، تناقض دارد.
به نوشته این روزنامه، با توجه به اینکه تقریباً تمام سه کیلومتر مسیر تردد دریایی در تنگه هرمز در آبهای سرزمینی ایران قرار دارد، اعلام کشتی نیروی دریایی آمریکا که در حال عبور ترانزیت است، و به کنوانسیون سال 1982 سازمان ملل متحد درباره حقوق دریاها اشاره دارد، به شدت تعجب آور است.
در ادامه این مطلب آمده است : بوش در سال 2006 کنگره را تشویق کرد با نظر مثبت، الحاق آمریکا به این کنوانسیون را بررسی کند، اما آمریکا هنوز این کنوانسیون را تایید نکرده، که به نظر می رسد با توجه به مناقشه ایران و آمریکا، احتمالاً مخالفان این کنوانسیون تشویق شده باشند؛ مخالفانی که می گویند کنوانسیون مذکور مانع دو اقدام حیاتی برای امنیت آمریکا؛جمع آوری اطلاعات و ارسال پیام از آبهای سرزمینی است.
این نویسنده آسیا تایمز در ادامه می نویسد: اما واقعیت این است که آمریکا نمیتواند هر کاری که خواست انجام دهد، یعنی به این کنوانسیون برای حق تردد خود توسل بجوید و همزمان محدودیتهای تحمیل شده در آن – به نفع ایران- را نادیده بگیرد.
نویسنده در ادامه محدودیتهایی را به شرح زیر بر شمرده که در این کنوانسیون وجود دارد و چند نکته از رویداد تنگه هرمز را به ای شیوه مورد توجه قرار داده است:
- براساس بند 39 کنوانسیون مذکور (UNCLOS ) درباره وظایف کشتی ها در خلال ترانزیت، عبور کشتیهای آمریکایی باید بدون تاخیر صورت پذیرد و کشتیهای مذکور : "باید از هرگونه تهدید به استفاده از زور علیه حاکمیت، همگرایی سرزمین و یا استقلال سیاسی کشور مرزی تنگه، خودداری نمایند".
- براساس بند 40: در خلال عبور ترانزیت، کشتی های خارجی نباید هیچ تحقیقات و فعالیت تجسسی بدون مجوز قبلی کشور مرزی تنگه انجام دهند. گرچه نیروی دریایی آمریکا رسماً تایید کرده است که فعالیتهای صوتی در منطقه برای شناسایی سایر کشتیها انجام میدهد که مغایر با حقوق بین الملل است.
- فیلم پنتاگون نشان میدهد که یک فروند هلیکوپتر آمریکایی بر بالای کشتیهای آمریکایی در حال پرواز است، چیزی که کاملاً با بند 19 کنوانسیون مذکور تناقض دارد که پرواز، فرود و یا به همراه داشتن هرگونه هواپیمایی در عرشه را در خلال ترانزیت به صراحت منع می کند.
- بند 19 درباره عبور بی ضرر میگوید: عبور تا زمانی بی ضرر است که مضر به صلح، نظم جاری و یا امنیت کشور ساحلی نباشد و این یعنی منع هرگونه اقدام مسلحانه از هرنوع و یا ایجاد هرگونه آلودگی جدی و مضر.
به عبارت دیگر،کشتیهای آمریکایی درحال ترانزیت در تنگه هرمز،باید به عنوان کشتی غیرجنگی عمل کنند براساس کنوانسیون آنها باید"به طور موقت خود را از وضعیت مسلحانه خارج کنند." و "هرگونه شلیک هشدار" که توسط کشتیهای آمریکایی به سمت قایقهای ایرانی انجام شود؛ براساس حقوق بین الملل، نقض حقوق ایران است. چنین چیزی میتواند سبب شود که ایران حق ترانزیت کشتیهای جنگی آمریکا در تنگه هرمز را به طور موقت به حال تعلیق در آورد. موضوع میتواند به لحاظ فنی توسط ایران در مراجع بین المللی تحت تعقیب قرار گیرد.
- براساس بند 25 کنوانسیون مذکور، کشور ساحلی میتواند گامهای ضروری در آبهای سرزمینیاش برای ممانعت از عبوری که بی ضرر نیست، بردارد... براین اساس، کشور ساحلی میتواند به طور موقت در مناطق خاص از دریای سرزمینی خود، حق عبور بی ضرر کشتیهای خارجی را به حال تعلیق در آورد؛ اگر این تعلیق برای حفاظت از امنیت آن ضروری باشد و از جمله اقدام مسلحانه انجام دهد.
- براساس بند 30 اگر هر کشتی جنگی از قانون و مقررات کشور ساحلی درباره عبور از آبهای ساحلی آن تبعیت نکند و یا هرگونه تقاضای همکاری را رد کند، کشور ساحلی میتواند آن را وادار به ترک فوری آبهای سرزمینیاش نماید.
- براساس بند 42 کنوانسیون، کشورهای ساحلی تنگهها، میتوانند قواعد و مقررات مربوط به عبور ترانزیت را طراحی کنند و کشتیهای خارجی باید از این قوانین و مقررات متابعت کنند. قانون دریانوردی سال 1993 ایران میگوید که در آبهای سرزمینی ایران، زیردریاییها و سایر ابزارهای زیر آبی ملزم به حرکت در سطح و برافراشتن پرچم خود هستند، اما نیروهای دریایی آمریکا با نقض حقوق بین الملل و قانون ایران، تاکنون از روی آب آمدن زیردریاییهای خود به هنگام عبور از این تنگه اجتناب کرده و به همین دلیل تنگه هرمز اکنون تبدیل به پرمخاطرهترین منبع تنش و درگیری بین ایران و آمریکا شده است.
به گزارش مهر، مقامهای وزارت دفاع آمریکا(پنتاگون) ادعا کرده بودند قایقهای تندروی ایران صبح روز یکشنبه 16 دی ماه به صورت گروهی به سه ناو آمریکا در تنگه هرمز نزدیک شدند و پیامی رادیویی مبنی بر منهدم کردن آنها مخابره کردند.
یک مقام آمریکایی ناشناس نیز ادعا کرد بود که نیروهای ایالات متحده به سبب این اقدام تحریک آمیز قایقهای ایرانی، در آستانه گشودن آتش به سوی آنها بودند که آنها مسیر خود را کج کرده و دور شده اند.
هیاهوی جدید آمریکایی درباره گشت زنی عادی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در آبهای خلیج فارس و تنگه هرمز، درحالی صورت می گیرد که سید محمد علی حسینی سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، اقدام صورت گرفته درباره یک کشتی آمریکایی را یک مسئله عادی توصیف کرد که به گفته وی گاهی برای هر یک از طرفین اتفاق می افتد به طوری که دو طرف پس از اینکه همدیگر را شناخته اند، قضیه حل و رفع شده است.
این کانال که یکصد و دوازده مایل طول خواهد داشت، تانکرهای نفتی را قادر خواهد ساخت تنگه هرمز را دور بزنند و از مسیری فرعی وارد اقیانوس هند شوند. آبراه جدید قرار است بندر فوجیره را با عبور از کوههای حجر به اقیانوس هند متصل کند.
در حال حاضر، انتقال 17 میلیون بشکه نفت معادل چهل درصد از حمل و نقل محموله های نفتی جهان از تنگه هرمز صورت میگیرد.
اجرای این پروژه آن گونه که در ابتدا به نظر میرسد، آسان نیست چرا که باید به گونه ای اجرا شود که تانکرهای نفتی با وزنی بیش از 300 هزار تن بتوانند از این کانال که در مناطق کوهستانی دبی احداث می شوند عبور کنند و وارد اقیانوس هند شوند. یک مقام رسمی در این باره به روزنامه داو جونز گفته است که مطالعات متعددی ارایه شده است، اما هنوز این چیز قطعی نیست.
بعضی اوقات کارهای موفق که با استقبال عمومی زیاد مواجه میشوند افراد رو وسوسه می کنند تا کار مورداستقبال رو به نحو دیگری تکرار کنند یا به صورت دیگری ادامه دهند. قسمتهای دوم و سوم فیلم ماتریکس و مرد عنکبوتی از این جمله اند و بعضی ها هم به فکر راه اندازی اینترنت 2 هستند.
اما این مساله به عرصه جغرافیای استراتژیک هم وارد شده تا آنجا که مسئولان امارات در حال بررسی طرح ساخت کانالی با نام تنگه هرمز2 هستند. کانال مذکور در صورت تحقق این امکان را به نفتکشها خواهد داد تا بدون عبور از تنگه هرمز نفت خود را از طریق آبهای بین المللی صادر کنند.این آبراه 112 مایلی قرار است بندر فوجیره را با عبور از کوههای حجر به اقیانوس هند متصل کند.
کارشناسان معتقدند طرح تنگه هرمز 2 حتی اگر به مرحله اجرا دربیاید نمی تواند چندان در این زمینه موثر باشد و این در حالی است که هزینه سرسام آور و پیچیدگی پروژه، تصمیم گیری نهایی در خصوص آن را با اشکال مواجه کرده است .
مسئولان امارتی در حال حاضر قصد دارند یک خط لوله در عرض کشور امارات قرار دهند تا مجبور نباشند همه نفت خود را از طریق پایانه های نفتی خلیج فارس و در نتیجه تنگه هرمز صادر کنند. این خط لوله که در سال 2011 اولین محموله را به نفتکش ها تحویل خواهد داد، قادر خواهد بود که روزانه حدود یک و نیم میلیون بشکه نفت را جابجا کند. این رقم نه تنها در برابر 17 میلیون بشکه نفت عبوری از تنگه هرمز نا چیز است بلکه حتی شامل همه نفت صادراتی امارات هم نمی شود. این یک و نیم میلیون بشکه 70 درصد نفت امارات را تشکیل می دهد. این خط لوله تنها وابستگی امارات را به تنگه هرمز کم می کند.
مقداری از نفت عراق هم می تواند از بندر سیهان ترکیه از طریق دریا صادر شود اما 85 درصد انتقال نفت این کشور از طریق تنگه هرمز است که این کشور را به شدت به این آبراه رایگان وابسته می کند.
کویت، قطر و بحرین هیچ گزینه ای ندارند. صادرات نفت عربستان از این طریق بسیار هزینه بر و طولانی مدت خواهد بود. امارات هم از زمان نخستین تهدید ایران در سال 2011 در اتمام و ارسال نفت از طریق خط لوله ذکر شده موفق نبوده است.
www.magiran.com
Tabnak.ir
www.hamshahrionline.ir
ایران اکونومیست
www.sarmayeh.net
خبرگزاری فارس
شبکه اطلاع رسانی نفت و انرژی – شانا
نفت تایمز
www.tebyan.net
www.KHabarCHin.com
مهر
www.ghasedaknews.ir
ویکی پدیا
www.ebtekarnews.com
وبلاگ موشکی نظامی
www.zamaneh.ir
www.mardomak.org
www.afarineshdaily.ir
سایت تحلیلی خبری عصر ایران
Magiran.com
Alef.ir
در این سال، دولت عمان به سازمان مشاوره دریایی بینالمللی (ایمکو) اعلام کرد که نمیتواند سلامت کشتیهایی را که از میان صخرههای جزیره قوئین کوچک و صخرههای جزیره مسندم عبور میکنند، تضمین کند و خواست تا مسیر کشتیرانیِ شمال جزیره السلامه تا مرزهای دریایی با ایران را به رسمیت بشناسد.
از آن تاریخ 2 مسیر دریایی برای عبور نفتکشها در شمال و جنوب و به موازات هم در میان جزایر قوئین (قوئین بزرگ و قوئین کوچک) و مرزهای ایران و عمان در نظر گرفته شد.
«تنگ ترین معبر خلیج فارس در این تنگه دارای ۴۶/۶۹کیلومتر پهنا است و کوتاه ترین فاصله بین ساحل شمالی و جنوبی ، بین : «جزیره ایرانی لارک در شمال و جزیره عمانی (قوین بزرگ ) در جنوب تنگه هرمز ۳۹کیلومتر برابر با ۲۱ مایل است که آب های کرانه ای ۱۲مایلی دو کشور در آن تداخل می یابد». و بدین ترتیب حدود آب های ساحلی ایران و گستره قلمرو دریایی ایران از جزیره لارک در این منطقه تا حدود ۲۰کیلومتری ساحل جنوبی تنگه هرمز در جزیره قوین عمان وسعت می یابد.
کشور ایران با توجه به وجود جزایر ایرانی در میانه تنگه هرمز و محاسبه خط کرانه های همه جزایر ایرانی و عمانی طبق قرارداد مرزی ایران وعمان درمورخ ۲۰ ژوئیه ۱۹۷۴ «که از تاریخ ۲۸ مه ۱۹۷۵ به اجرا درآمده است» دارای مالکیت سیاسی و جغرافیایی در قسمت اعظم این تنگه است.
لازم به یادآوری است، با توجه به اعمال حاکمیت مجدد ایران بر جزایر تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی و به دنبال ، اعلام توافق آذرماه ۱۳۵۰ بین ایران و شارجه مقررات ۱۲مایل آبهای ساحلی ایران در مورد ابوموسی، به اجرا درآمد که با اجرای این مقررات حدود آبهای ساحلی ابوموسی را تا سرحد تداخل با آبهای کرانه ای امارات ام القوین گسترش داد.
وجود انبوه جزایر استراتژیک ایرانی، علاوه بر آن که موجب افزایش وسعت آب های ساحلی ایران می باشند، همواره به عنوان پایگاه هایی جهت کنترل ایران بر این آبراه و این تنگه مهم دارای ارزش فوق العاده هستند، جزایر لارک، قشم، هرمز، هنگام و در ادامه جزایر تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی، این توانمندی را تقویت نموده و تنگه هرمز را همچنان در تسلط ایران قرار می دهد.
فاصله هرمز تا لارک ۱۸ کیلومتر، فاصله لارک تا ساحل عمان ۵۰ کیلومتر، فاصله جاسک تا نجیره در شرق مسندم ۱۵۰ کیلومتر، فاصله جزیره هنگام تا رأس الخیمه ۹۰ کیلومتر (الحیات)، فاصله رأس الخیمه تا تنب بزرگ ۷۴ کیلومتر، فاصله جزیره هنگام تا تنب بزرگ ۶۴ کیلومتر، فاصله جنوب غربی قشم تا تنب بزرگ ۲۹ کیلومتر، فاصله تنب بزرگ تا ابوموسی ۴۴ کیلومتر، فاصله ابوموسی تا سیری ۵۵ کیلومتر، فاصله فارور تا ساحل ایران به خط مستقیم ۲۹ کیلومتر، فاصله بنی فارور تا کیش ۴۸ کیلومتر، فاصله کیش تا ساحل (گرز) ۱۷ کیلومتر، فاصله کیش تا جزیره هندورابی ۲۸ کیلومتر و فاصله هندورابی تا لاوان ۲۴ کیلومتر.
اقدامات کشورهایی مانند عربستان جهت کاهش ارزش استراتژیکی تنگه هرمز «مانند طرح خط لوله نفتی به طول ۱۲۸۷ کیلومتر از منطقه احسأ و قطیف که با حداکثر ظرفیتی برابر ۱/۸ تا ۳ میلیون بشکه در روز، نفت این کشور را به ساحل دریای سرخ می رساند و یا اقدامات و طرح های عراق جهت انتقال نفت خود از طریق خط لوله از راه ترکیه به ظرفیت روزانه ۱/۲ میلیون بشکه (توافقنامه ۱۹۸۳) و قرارداد با عربستان سعودی در سال ۱۹۸۵ به ظرفیت روزانه ۱/۲ میلیون بشکه و قرارداد دیگری با ترکیه با ظرفیت روزانه یک میلیون بشکه جمعاً در حدود ۴ میلیون بشکه هیچ گاه نتوانسته اهمیت استراتژیک خلیج فارس و تنگه هرمز را کاهش داده و در برابر این موقعیت طبیعی کشور ایران به صورت جدی مطرح گردد و تنگه هرمز کماکان محل اصلی عبور 40درصد نفت مورد نیاز جهان به شمار می رود.
تاریخچه تنگه هرمز
نام تنگه هرمز در نوشتههای کهن دیده نمیشود. هنگام اقتدار بریتانیا در خلیج فارس (1820ـ 1971) نام تنگه هرمز از جزیره هرمز گرفته شد که مهمترین جزیره خلیج فارس به هنگام روی آوردن استعمار اروپایی به منطقه بود.در سالهای نخستین قرن دهم - شانزدهم نیروهای کشور پرتغال به فرماندهی آلفونسو آلبوکرک سراسر تنگه را در اختیار گرفتند، جزیره هرمز را تسخیر و حاکم خودمختار هرمز را دست نشانده خود کردند. این دگرگونی بر اهمیت سیاسی و رونق اقتصادی تنگه و جزیره هرمز افزود و حاکمان آن در پناه پرتغالیها توانستند در بخش پهناوری از کرانهها و جزیرههای خلیج فارس نفوذ یابند.
در آغاز قرن دهم، شاه اسماعیل اول صفوی در ایران حکومت مرکزی تشکیل داد که سرآغاز پایان بخشیدن به استعمار پرتغالیها در خلیج فارس بود. شاه عباس بزرگ در 1030 با همکاری نیروی دریایی بریتانیا، پرتغالیها را در خلیج فارس شکست داد و آنان را در 1031 از جزیره هرمز بیرون راند. به این ترتیب، جزیره و تنگه هرمز و سراسر خلیج فارس دوباره در اختیار ایران قرار گرفت.
نام هرمز بنا بر منابع تاریخی در قدیم «هورموغ» بوده که در گویش بومی لارستانی به معنای نخل است. از سویی این واژه میتواند از ترکیب هور+موغ (موغستان) به معنی آبراهه موغستان (ایالت قدیم جنوب ایران یا میناب کنونی)ساخته شده باشد. برخی نیز کلمه هرمز (هورمز) را برگرفته از لغت اهورامزدا میدانند.
موقعیت استراتژیک تنگه هرمز
عمده ترین دلیل اهمیت خلیج فارس برای کشورهای غربی به وجود ذخایر عظیم گازی و نفتی در این منطقه باز می گردد. خلیج فارس دارنده بیش از 60 درصد ذخایر اثبات شده نفت جهان است و 30 درصد تجارت جهانی نفت را در اختیار دارد. در سال 2006 کشورهای خلیج فارس(بحرین، ایران، کویت، قطر، عربستان، امارات متحده عربی) در حدود 28 درصد نفت جهان را تولید کردند.این درحالی است که این کشورها 55 درصد(728 میلیارد بشکه) از ذخایر نفت خام جهان را در مالکیت خود دارند. میزان صادرات کشورهای حاشیه خلیج فارس در سال 2006 روی هم رفته 2/18 میلیون بشکه در روز بود که از این میزان 17 میلیون بشکه آن ازطریق تنگه هرمز (معادل یک پنجم تقاضای جهانی) و الباقی ازطریق خطوط لوله نفتی ترکیه به مدیترانه و از عربستان به دریای سرخ منتقل گردید. در طول سال 2006 عمده واردات نفت آمریکا از خلیج فارس 2/2 میلیون بشکه در روز، معادل 17 درصد کل واردات نفت آمریکا بود.
66 درصد این میزان واردات نفت از عربستان؛ 25 درصد از عراق؛ 8 درصد از کویت؛ و کمتر از 1 درصد از قطر و امارات متحده عربی صورت گرفت. درکل کشورهای حاشیه خلیج فارس حدود 18 درصد واردات نفت خالص (Net Oil Imports) و بطور تقریبی 11 درصد تقاضای نفت آمریکا در سال 2006 را تامین کردند.
اروپای غربی (مشتمل بر کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی OECD) بطور میانگین 8/2 میلیون بشکه در روز واردات نفتی از کشورهای حاشیه خلیج فارس در سال 2006 داشتند که کاهشی کمتر از 1/0 میلیون بشکه در روز نسبت به سال 2005 را شاهد بود. بالاترین سهم صادرات نفت خلیج فارس به اروپای غربی توسط عربستان(44 درصد) انجام شد. همچنین مقدار قابل توجهی از نیاز اروپا توسط ایران (33 درصد)، عراق(13 درصد) و کویت (7 درصد) تامین گردید.
در سال 2006 ژاپن نیز بطور میانگین 4/4 میلیون بشکه در روز واردات نفت از خلیج فارس داشت. تهیه نفت توسط این کشور از خلیج فارس از پائین ترین سطح در سال 1988 یعنی 57 درصد به بالای 83 درصد در سال 2006 رسید.
درحدود 35 درصد واردات نفت این کشور از خلیج فارس در سال 2006 از عربستان سعودی، 29 درصد از امارات متحده عربی، 12 درصد از ایران، 12 درصد از قطر ،10 درصد از کویت و بیش از 1 درصد از بحرین و عراق بود.
آمار و ارقام بازار جهانی نفت نشان می دهند که علی رغم پیشرفت های تکنولوژیک در 20 سال آینده تقاضای ایالات متحده برای نفت بطور مداوم افزایش خواهد یافت. بر این اساس انتظار می رود تقاضای ایالات متحده برای نفت در فاصله سال های 2002 تا 2025 چهل درصد افزایش یابد. این افزایش تقاضا تنها مختص ایالات متحده نیست.
بر طبق پیش بینی آژانس بین المللی انرژی در سال 2002 میزان تقاضای جهانی برای نفت تا سال 2030 به مقدار دو سوم افزایش می یابد و به 17 میلیون بشکه در روز یا سالانه 3/15 میلیارد تن می رسد.
بخش اعظم این تقاضا متعلق به کشورهای درحال توسعه خواهد بود. تقاضای نفت این گروه در دوره مذکور 62 درصد افزایش خواهد یافت. بیشتر نفتی که عموما از تنگه هرمز عبور می کند( حدود 17 میلیون بشکه در روز) به آسیا مخصوصا ژاپن، چین و هند و غرب (از طریق خطوط لوله و کانال سوئز) ارسال می شود.
همچنین جدای از نفت، منطقه خلیج فارس ذخایر عظیم گاز طبیعی (642/2 تریلیون فوت مکعب یعنی 45 درصد کل ذخایر کشف شده) جهان را دارد که سهم ایران از آن 3/15 درصد (8/970 تریلیون فوت مکعب) است.
خط ساحلی ایران در صدور این انرژی ها نقش حیاتی بازی می کند. زیرا تانکرها ونفت کش ها از مسیرهایی عبور می کند که بسیار نزدیک به خاک ایران، جزایر تحت کنترل و پایگاههای نیروی دریایی ما در خلیج فارس است.
این حساسیت بالا و تهدیدهای ایران به انسداد تنگه هرمز در صورت هرگونه حمله نظامی علیه ایران، اکنون یکی از دغدغه های کشورهای پیشرفته صنعتی برای تضمین امنیت صدور انرژی شده است. اگر چه در صورت بسته شدن تنگه هرمز استفاده از مسیرهای جایگزین امکانپذیر است؛ اما این مسیرها طولانی تر و پرهزینه تر هستند.و نمی توان از مردم دنیا خواست که فعلا در مصرف انرژی 40 درصد صرفه جویی کنید. تا شاید ایران دلش به رحم آید. اصلا غیر ممکن است. ایران در صورت حمله به خاکش تنگه هرمز را خواهد بست و ایران نشان داده در تجاوز به خاکش با کسی شوخی ندارد.
در حال حاضر بطور تقریبی روزانه 5 میلیون بشکه با خطوط لوله شرق به غرب از طریق عربستان به بندر ینبع(Yanbu) و گاز مایع طبیعی بقیق- ینبع( Bqaiq-Yanbu) به دریای سرخ منتقل می شود.
توافقاتی برای ساخت خطوط لوله استراتژیک جدید از طریق عمان به بندری در خلیج فارس صورت گرفته است اما همچنان بهترین مسیر حمل نفت از طریق نفت کش است. جدای از تهدیدات ایران آنچه که نگرانی کشورهای منطقه و وارد کنندگان نفت را بیشتر می سازد تحرکات نظامی ایران در دهانه تنگه هرمز می باشد.
ایران حدود 140 گارد ساحلی و قایق گشت زنی(Light Patrol Boats) شامل 11 قایق گشت زنی موشکی کمان کلاس ساخت فرانسه با 2 تا 4 موشک ضد ناو CSS-N4/yj1 دارد. اینها موشک هایی با سوخت جامد، کم ارتفاع، بردی 42 تا 52 کیلومتری و کلاهک های 165 کیلوگرمی هستند که قابلیت گریز از رادار همانند موشک های اگزوسه(Exocet) را دارند و می توانند به هنگام جنگ به کشتی های غیر نظامی، نفت کش ها و تأسیسات نزدیک به ساحل آسیب برسانند.
ایران حتی ممکن است بسیار بیشتر از آنچه ادعا می کند موشک های چینی و روسی پیشرفته داشته باشد. همچنین در حال ساخت موشک های پیشرفته برضد اهداف ثابت و ضد ناو است. ایران در رزمایش پیامبر اعظم 2 موشک فاتح 110، تندر69، کوثر و نور را که موشک هایی از نوع برد کوتاه و ضد کشتی(برد 150 تا 200 کیلومتر) هستند آزمایش کرد.
با توجه به باریکی آبراه خلیج فارس بخصوص در تنگه هرمز که 34 کیلومتر (22 مایل) بیشتر نیست موشک های نور و کوثر قادر به رسیدن به هر هدفی در هر نقطه از آب های خلیج فارس خواهند بود. موشک کوثر گفته می شود قابلیت فرار از رادار و موشک های ضد موشک را دارد و هیچ کشتی جنگی نمی تواند آن را بیابد.
ایران همچنین 20 هزار نیروی دریایی در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دارد که 5000 نفر از این نیروها تفنگدار دریایی هستند. این شاخه سپاه 10 قایق کشتی مجهز به موشک هودونگ (Hodung) مدل CSS-N-8/C-802N- J2 با قابلیت حمل کلاهک 165 کیلوگرمی و سیستم هدایت اینرسی و نهایت برد 120 کیلومتر دارد.
تهران موشک های ضد موشک CSS-C-3/HY-2/Sea Eeagle/searsukerزمین پایه متحرک را دارد که می تواند به سرعت در سواحل ایران یا جزایر نزدیک به دهانه تنگه هرمز مستقر شود. این سیستم ها بردی حدود 95 تا 100 کیلومتر دارند و قادر هستند کلاهکی بسیار بزرگ را با خود حمل کنند. مشخصه مهم این موشک¬ها سیستم هدایت خودکار آنها می باشد.
سپاه تعداد زیادی قایق های گشت زنی بوقامر Boghammar مجهز به پرتابگرهای موشک، موشک های زمین به هوا و موشک های هدایت شونده ضد زره دارد. سپاه معمولا کشتی های غیر نظامی کوچک و ناوچه ها را در عملیات های غیر متعارف در تمرین های مختلف شامل مین ریزی و تهاجم به تاسیسات دور از ساحل استفاده می کند.
این نیروها که در اکثر بنادر جنوبی و شمالی ایران مستقرند می توانند به سرعت متفرق و در پناهگاهها و سایت های مستحکم پنهان شوند. کشتی های کوچک به سختی می توانند توسط رادار حتی در وضعیت عادی دریا شناسایی شوند و کشتی های غیر نظامی می توانند به آسانی پرچم خود را تغییر دهند و در میان کشتـی های تجاری پنهان شوند.
با وجود همه این تفاسیر کارشناسان نظامی معتقدند که گزینه مسدود کردن تنگه هرمز اگر چه جزء استراتژی های ایران برای مقابله با حمله احتمالی آمریکا می باشد اما گزینه نخست نیست. پیتر بروکز (Brokes Peter)، کارشناس امنیت ملی موسسه تحقیقاتی هریتیج، بر این نظر است که «ایران انبوهی از گزینه ها را در اختیار دارد. از گزینه های سنتی گرفته تا گزینه های غیر متعارف و از موشک گرفته تا حمله به منافع آمریکا در سراسر جهان( همان قضیه پنج شش هزار نفر نیروی شهادت طلب در سراسر دنیا است. این قضیه واقعیت دارد اگر چه مثل تکذیب حمایت های نظامی ما از حزب الله و حماس این یکی را هم وزارت امور خارجه تکذیب می کند.) و امکان استفاده از همه این گزینه ها برای تلافی حمله آمریکا وجود دارد. با اینحال اقتصاد ایران در وضع دشواری قرار دارد و تصور نمی کنم تهران بتواند تنگه هرمز را مسدود کند اما قطعا قادر به غرق کردن حداقل یک نفتکش خواهد بود.» ( البته این ها فقط گمانه زنی های آمریکایی هاست، چرا که یکی از دلایل عدم حمله آمریکا به ایران پیدا نشدن راه حلی برای جایگزینی تنگه هرمز است.)
آنتونی اچ کوردسمن، کارشناس مرکز مطالعات استراتژیک و بین الملل آمریکا، نیز معقتد است ایران نمی تواند برای بیش از چند روز یا دو هفته تنگه هرمز را ببندد تا رفت و آمد کشتی ها و نفتکش ها را متوقف کند اما در مقابل می تواند عبور نفت کش ها را مختل و باعث ایجاد شوک در بازارهای نفت شود.
وی می نویسد:«ایران نمی تواند تنگه هرمز را برای بیش از چند روز یا دو هفته ببندد حتی اگر متمایل باشد تا در این راه همه توان و دارایی خود را فدا کند انتقام های گسترده را تحمل نماید و بالقوه بسیاری از تاسیسات نفتی و درآمد حاصل از صادرات را از دست دهد.
چرا که سوء مدیریت اقتصادی ایران این کشور را شدیدا به مشتقات نفتی، واردات کالا و غذا وابسته ساخته است.» اما با اینحال مقامات نظامی کشورمان انسداد تنگه هرمز برای مدتی طولانی را امری ممکن می دانند که می تواند اقتصاد کشورهای غربی را بواسطه بالا رفتن قیمت نفت فلج نماید. همچنین با بهبود وضعیت ثبات ما در اقتصاد در دو سه سال اخیر دیگر آنقدر ها به واردات وابسته نیستیم.
ایران همواره اعلام داشته است که خواهان صلح، دوستی، مفاهمه و مذاکره با کشورهایی است که به حق ایران درخصوص انرژی هسته ای احترام گذاشته و آن را برسمیت می شناسند.
اما در صورتی که غرب بخواهد از طریق گزینه های نظامی این حق ایران را نادیده بگیرد بالطبع پاسخ ایران قاطع، سریع و به فرموده مقام معظم رهبری دندان شکن خواهد داد. غرب باید توجه داشته باشد که ایران در استراتژی نظامی خود تنها متکی بر گزینه انسداد تنگه هرمز نیست و در دفاع از حقوق خویش از تمامی گزینه ها استفاده خواهد کرد.
ایران بزرگترین و نیرومندترین کشور خلیج فارس است و بیشترین گستره جغرافیایی و مواضع حفاظتی را در این منطقه دارد، به همین دلیل تنگههرمز از اهمیت بسیاری برخوردار است و در حقیقت دروازه ارتباطی ایران با جهان و منطقه شمرده میشود.
"سیمون هندرسون " از کارشناسان "موسسه واشنگتن برای مطالعه سیاستهای خاور نزدیک " در گزارش مفصلی به بررسی عواقب هر گونه اقدام نظامی در خلیج فارس بعنوان مهمترین منبع تولید انرژی در جهان پرداخته است.
هند رسون در مقاله ای با عنوان «ایران، نفت و غرب» نوشته است: آیا میتوان بدون وارد آمدن ضرباتی جدی به اقتصاد و امنیت بینالمللی به دومین تولید کننده بزرگ نفت اوپک و دومین دارنده ذخایر گاز طبیعی جهان حمله کرد؟ چه کسی میتواند تضمین کند که در صورت حمله به تاسیسات هستهای ایران غرب بتواند نیاز خود به انرژی را به آسودگی از تنگه هرمز تامین کند؟ آیا اسرائیل که همواره از اقدام نظامی علیه فعالیتهای اتمی تهران صحبت میکند میتوانند تضمینی برای صدور آزادانه نفت از تنگه هرمز به سایر کشورهای جهان و یا اعراب صادر کننده نفت در خلیج فارس بدهد؛ کشورهایی که رشد اقتصادشان شدیدا به صادرات نفتشان وابسته است؟
چگونه میتوان کشوری که استراتژیکترین آبراه بینالمللی جهان را کنترل میکند، تهدید به اقدام نظامی کرد در حالیکه ناوگان تهدید کننده حاضر در منطقه در صورت آغاز هر جنگی باید در ابتدا به فکر چارهای برای تامین امنیت خود باشد. در واقع عملی شدن هر گونه تهدیدی علیه ایران فارغ از نحوه واکنش تهران تنها یک نتیجه در پی دارد: "به خطر انداختن امنیت انرژی در جهان ".
"سیمون هندرسون " از کارشناسان "موسسه واشنگتن برای مطالعه سیاستهای خاور نزدیک " در گزارش مفصلی به بررسی عواقب هر گونه اقدام نظامی در خلیج فارس بعنوان مهمترین منبع تولید انرژی در جهان پرداخته است.
او در گزارش خود با استناد به اظهارات فرماندهان ارشد نظامی آمریکا مبنی بر توان ایران برای مسدود کردن تنگه هرمز هشدار داده است که هر گونه ماجراجویی نظامی در خلیجفارس، مادامی که 40 درصد نفت مورد نیاز جهان از تنگه هرمز میگذرد و مسیر جایگزینی برای انتقال نفت منطقه به بازارهای بینالمللی وجود ندارد تنها منجر به خطر افتادن امنیت انرژی در جهان و سر به فلک کشیدن قیمتها میشود.
هندرسون در ابتدای گزارش خود با استناد به اظهارات حضرت آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب مبنی بر اینکه "اگر آمریکاییها اقدام اشتباهی علیه ایران مرتکب شوند عرضه نفت مطمئنا به خطر میافتد و آمریکائیها قادر به تامین امنیت انرژی در منطقه نخواهند بود " مینویسد: ایران سومین ذخایر نفتی و دومین ذخایر گازی جهان را در اختیار دارد.
از سوی دیگر ایران، دومین کشور بزرگ صادر کننده در سازمان کشورهای صادر کننده نفت خام (اوپک) و چهارمین تولید کننده نفت خام در عرصه بینالمللی محسوب میشود. ایران، در همین حال از نظر جغرافیایی و نظامی بر آبراه هرمز کاملا تسلط دارد، آبراهی که روزانه 40 درصد از نفت خام مورد نیاز جهان از آن عبور میکند. به دلایلی که گفته شد ایران یکی از بازیگران کلیدی در اقتصاد انرژی جهانی محسوب میشود.
اهرم انرژی ایران
همانطور که حضرت آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب اشاره کرده اند ایران میتواند مانع از ادامه یافتن جریان روان صادرات انرژی از خلیجفارس شود. ایران حتی اگر مرتکب چنین اقدامی نشود در مهربانانهترین حالت میتواند صادرات نفت خود را برای مدتی قطع کند که چنین اقدامی در نهایت منجر به افزایش شدید قیمت نفت در بازار جهانی انرژی میشود؛ زیرا در وضعیت فعلی تقاضای جهانی برای انرژی بیشتر از تولید نفت است و این در حالی است که ظرفیت مازاد کافی برای جبران خلاء نفت ایران در میان تولید کنندگان وجود ندارد.در همین حال ایران میتواند چه مستقیما، از طریق درگیری با ناوگان جنگی آمریکا و متحدان این کشور که قصد محافظت از تانکرهای نفتی را دارند و چه از طریق مجموعه عملیاتهایی در خشکی، تلاش کشورها برای صادرات انرژی از تنگه هرمز را خنثی کند. چنین اتفاقی (متوقف شدن عرضه نفت از تنگه هرمز) در شرایطی ممکن است تاثیرات مخربی بر بازار جهانی انرژی بر جای بگذارد که هیچ مسیر جایگزینی برای انتقال نفت تولید شده در این منطقه به بازار جهانی وجود ندارد. در چنین شرایطی بازار جهانی انرژی نیاز مبرمی به تامین نفت و گاز از سوی تولید کنندگان انرژی در بیرون از خلیجفارس پیدا میکند ولی آنها نیز از ظرفیت مازاد برای تامین چنین حجمی از انرژی (40 درصد نیاز روزانه جهان) برخوردار نیستند.
عامل دیگری که هر گونه اقدام و یا تحریم علیه ایران را تضعیف کرده این است که تهران روابط بسیار خوبی با مشتریان نفت و گاز خود و همچنین همسایگانش در زمینه توافقنامههای همکاری در حوزه انرژی برقرار ساخته است. تهران این توافقنامهها را به منظور تضعیف هرگونه اجماع دیپلماتیک در تلاش برای تغییر رفتار خود و کم اثر کردن تحریمها و دشوارتر کردن هرگونه اعمال تحریم علیه خود طراحی و اجرا کرده است. در چنین شرایطی کشورهایی که چه بعنوان خریدار نفت و گاز و چه بعنوان تامین کننده نیازهای ایران با تهران معامله میکنند میدانند که مشارکت در هر اقدامی که بر خلاف منافع تهران باشد، میتواند ضررهای زیادی به اقتصاد آنها وارد آورد.
قابلیتهای کم منطقهای برای مقابله با توان نظامی ایران نیز از دیگر نقاط ضعف در هنگام رویارویی با ایران محسوب میشود. ایران از تاکتیک جنگهای نامتقارن استفاده میکند. برای مثال از قایقهای جنگی کوچک ولی تندرو استفاده میکند که هدف قرار دادن آنها بسیار دشوار است. هر چند ناوگان دریایی آمریکا و تعدادی از متحدانش در منطقه مستقر هستند ولی ایران توان ضربه زدن به تاسیسات نفت و گاز، پایانههای تولید انرژی، ایستگاههای نمکزدایی و تاسیسات نظامی واقع در خشکی را نیز داراست. تهدیدات ناشی از فعالیتهای القاعده هر چند سبب شده که ضریب ایمنی تاسیساتی که بدانها اشاره گردید تا حدودی افزایش یابد ولی این تاسیسات هنوز بشدت آسیبپذیرند.
هر چند مقامات کاخ سفید در یکی دو سال گذشته بارها صبحت از تلاش برای کاهش از وابستگی آمریکا به نفت وارداتی از خاورمیانه کردهاند و سرمایهگذاری در زمینه انرژیهای تجدید پذیر را آغاز کردهاند. ولی هندرسون در ادامه گزارش خود با اشاره به اینکه منطقه خلیجفارس حتی در چند دهه آینده بعنوان یکی از مراکز استراتژیک برای تولید و عرضه انرژی مورد نیاز جهان باقی خواهد ماند، مینویسد: جهان به افزایش ظرفیت تولید و توسعه مسیرهای جایگزین برای انتقال انرژی نیاز دارد ولی پیشبینیهای آژانس بینالمللی انرژی (IEA) حاکی از آن است که جهان در چند دهه آینده وابستگی بیشتری به نفت خاورمیانه پیدا خواهد کرد.
بر اساس آمارهای این سازمان در سال 2006 میلادی روزانه 16 درصد از نفت مورد نیاز جهان از تنگه هرمز عبور کرده و طبق پیشبینیهای صورت گرفته این رقم در سال 2030 میلادی به 5/30 درصد افزایش خواهد یافت. در چنین شرایطی استفاده از سوختهای جایگزین و سایر اقدامات مشابه ظرف 5 سال آینده تنها بخش کوچکی از نیاز این کشور به انرژی را تامین خواهد کرد مگر به اینکه به ناگهان تکنولوژیهای غیر منتظرهای برای تولید انرژی ابداع شوند! تلاش برای استفاده از سوختهای نامتعارف برای تولید انرژی در شرایطی صورت میگیرند که طبق پیشبینی مجدد آژانس بینالمللی انرژی حتی در صورت موفقیت چنین برنامههایی استفاده از انرژیهای نوین تنها 9 درصد از نیاز جهان به انرژی تا فرا رسیدن سال 2030 میلادی را تامین خواهد کرد. به همین دلیل یکی از وظایف اساسی نقش رهبری آمریکا در جهان این است که با تمام توان خود برای حفظ امنیت عرضه انرژی در تنگه هرمز تلاش نماید تا جهان بتواند آینده قابل تصوری را برای خود پیشبینی کند.
در همین حال کشورهای قطر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی نیز هر کدام با در اختیار داشتن 14 - 9/3 و 3/3 درصد ذخایر قابل توجهی از گاز جهان را در اختیار دارند. از همه مهمتر اینکه قطر و امارات سرمایهگذاریهای بسیار کلانی را برای تبدیل کردن خودشان به صادر کنندگان بزرگ گاز مایع NLG در جهان تبدیل کردهاند.
بر اساس آمارهای موجود روزانه 5/3 میلیارد فوت مکعب گاز از طریق تانکرهای مخصوص حمل LNG از تنگه هرمز به آسیا، اروپا و آمریکای شمالی صادر میشود. تمامی مسائلی که به آنها اشاره گردید در نهایت باعث شده که خلیجفارس و حفظ ثبات تنگه هرمز جایگاه ویژهای برای بازار جهانی انرژی پیدا کند.
بیشتر نفت تولید شده کشورهای حوزه خلیج فارس از تنگه هرمز عبور میکند که تحت سلطه ایران قرار دارد، تنگهای که خلیجفارس را به دریای عمان و دریای عربی متصل میکند. در حالیکه 40 درصد نیاز روزانه جهان به انرژی از این آبراه استراتژیک عبور میکند هر گونه قطع احتمالی صادرات نفت باعث خواهد شد که بحرانهای نفتی بزرگی (نظیر جنگ شش روزه، جنگ اکتبر و تحریم نفتی اعراب، وقوع انقلاب اسلامی در ایران، آغاز جنگ ایران و عراق، تهاجم عراق به کویت، اعتصابهای ونزوئلا، وقوع طوفان کاترینا) که بازار جهانی انرژی بواسطه قطع صادرات نفت در گذشته شاهد آن بوده است در مقایسه با وضعیت امروز ناچیز به نظر برسد. این موضوع از آن جهت حائز اهمیت است که بخشی از نفت مورد نیاز آمریکا، اروپا و بسیاری از کشورهای آسیایی از این آبراه عبور میکند.
برای مثال تنها سه چهارم نفت مورد نیاز ژاپن روزانه از طریق تانکرهای نفتی از تنگه هرمز عبور میکند؛ تانکرهای بسیار بزرگی که هر کدام از آنها میتوانند 2 میلیون بشکه نفت خام را در خود ذخیره کنند. ایران علاوه بر اینکه تنگه هرمز را کنترل میکند از طریق پایگاههایی که در جزایری مثل تنب بزرگ و تنب کوچک و همچنین جزیره ابوموسی در اختیار دارد، تمامی ورود و خروجها به دهانه آبراه هرمز را کنترل میکند.
علاوه بر این ایران موشکهایی در اختیار دارد که کنترل منطقه خلیجفارس و دریای عمان را پوشش میدهد که تمامی این موارد آسیب پذیریهای تنگه هرمز را در صورت هر اقدامی بر علیه ایران بشدت افزایش میدهد. در همین حال رهبران و فرماندهان عالیرتبه نظامی ایران بارها در خصوص پرهیز از ماجراجویی در تنگه هرمز هشدار دادهاند. سردار "یحیی رحیم صفوی " فرمانده سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران (IRGC) در تاریخ 15 آگوست سال 2007 میلادی گفت: "سیستمهای موشکی سطح به دریای ما میتوانند به هر نقطهای از خلیج فارس و دریای عمان برسند. هیچ کشتی و یا قایقی نمیتواند از تنگه هرمز عبور کند بدون اینکه در برد سیستمهای موشکی ما نباشد ".
او در جمع بندی گزارش خود با اشاره به اینکه آمریکا نباید تنها به فکر منافع شخصی خود در جهان باشد مینویسد: "آمریکا نسبت به سایر کشورهای جهان وابستگی کمتری به نفت خلیجفارس دارد زیرا تنها 35 درصد از نفت مورد نیاز خود را از این منطقه وارد میکند ولی اتحادیه اروپا که 56 درصد و ژاپن که 80 درصد از نفت مورد نیاز خود را از خلیجفارس تامین میکنند نسبت به ایالات متحده آسیبپذیرترند. به همین علت آمریکا باید مانع از هر گونه ماجراجویی در این منطقه حساس جهان شود تا روند صادرات انرژی از این منطقه بدون هیچ خطری در سلامت کامل ادامه یابد ".
هشدار هندرسون در خصوص عواقب درگیری نظامی در تنگه هرمز در شرایطی صورت میگیرد که "مایکل کلارک " رئیس موسسه رویال یونایتد سرویس RUSI نیز در این خصوص میگوید: "در صورت ایجاد تنش در تنگه هرمز، ایران این تنگه را مسدود نخواهد کرد ولی ناامن کردن این تنگه بسیار بدتر از بستن آن است چون تانکرهای بزرگ نفتی دیگر امنیت لازم برای عبور از این آبراه را نخواهند داشت ".
اظهارات کارشناسان بازار جهانی انرژی در خصوص تلاش برای حفظ امنیت تنگه هرمز و تاثیری که ثبات در این منطقه بر بازار جهانی انرژی دارد در شرایطی صورت میگیرد که بسیار از خبرگزاریها و روزنامههای بینالمللی نیز در خصوص هر گونه بی ثباتی در تنگه هرمز هشدار دادهاند.
در همین ارتباط چندی پیش خبرگزاری آسوشیتدپرس در گزارشی به سران آمریکا هشدار داد: "توانایی ایران در متوقف کردن 40 درصد از تجارت نفت جهان سلاحی است که احتمالا از موشکها و هر گونه سیستم تسلیحاتی که ایران در اختیار دارد قدرتمندتر است ".
به گزارش بی بی سی ، "پاتریک کلاوسون "پژوهشگر مسائل خاورمیانه در موسسه راستگرای خاورنزدیک واشنگتن در این نشست که روز پنجشنبه برگزار شد، گفت، با توجه به عبور 40 درصد نفت مورد نیاز جهان از این شاهراه حیاتی ، اگر این تنگه برای مدتی طولانی بسته شود، اقتصاد جهانی سقوط خواهد کرد .
تنگه هرمز خلیج فارس را به دریای عمان متصل می کند و عرض تنگه بین 55 تا 95 کیلومتر است.
جزایر قشم و هرمز در این تنگه قرار دارند و بخاطر عبور نفتکشها از خاورمیانه در این مسیر، از اهمیت راهبردی و اقتصادی بسیاری در جهان برخوردار است.
وی گفت، نظامیان ایران سالهاست برای این کار آموزش دیده و مانورهای نظامی متعددی در تنگه هرمز انجام داده اند و آمریکا باید این تهدید را جدی بگیرد که اگر تهران تنگه هرمز را ببندند، واقعه بزرگی رخ خواهد داد.
وی افزود، ایران تدارکات زیادی مانند خرید زیردریایی ها و هواپیماهای پیشرفته برای بستن تنگه هرمز انجام داده و تاکتیک پیچیده ای برای استفاده از 400 قایق کوچک جهت حمله به کشتی های بزرگ در خلیج فارس اتخاذ کرده که آمریکا باید آن را بسیار جدی تلقی کند.
پاتریک کلاوسون گفت، نباید خود را به جای ایرانیان قرار داد و دید که از نگاه آنها چه کاری عاقلانه تر است، بلکه بهتر است به عملکرد، گفته ها، برنامه ریزیها و مانورهایی که انجام می دهند، توجه کرد .
نمایندگان کمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان آمریکا همچنین از خلاء اطلاعاتی درباره تحولات داخلی ایران ابراز نگرانی کردند و خواستار اقدامات بیشتر دولت آمریکا برای درک اوضاع ایران شدند .
حضرت آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب خطاب به آمریکا گفتند، شما هرگز قادر نیستید امنیت انرژی را در منطقه تامین کنید. ما به آرمانها و منافع ملی خود پایبندیم و کسی که منافع ملی ما را تهدید کند، تندی خشم ملت ایران را خواهد دید.
به گزارش بی بی سی ، برداشت غالب از این تهدید، آن است که در صورت حمله آمریکا به تاسیسات اتمی ایران، این کشور جریان نفت در خلیج فارس را با مشکل مواجه خواهد کرد.
آن اظهارات حتی به طور موقت باعث افزایش بهای نفت در بازارهای جهانی شد.
بی بی سی بحران بر سر برنامه اتمی ایران به عنوان چهارمین صادرکننده نفت جهان، را از مهمترین عوامل افزایش بهای نفت در چند ساله اخیر معرفی کرد.
یکی دو سال پیش هم فرمانده کل سپاه اعلام کرد سپاه یک سلاح دریایی را آزمایش کرده که در شعاع بیش از 300 کیلومتری اطراف مرزهای ایران هیچ شناور و ناو دشمن از آن در امان نبوده و قطعا به قعر آب ها فرستاده خواهد شد.
محمدعلی جعفری در یک نشست خبری تاکید کرده بود بستن تنگه هرمز برای جمهوری اسلامی راحت خواهد بود.
این مقام نظامی کشور افزود: با توجه به طول ساحل ایران در محدوده تنگه هرمز و وضعیت جغرافیای خاص آن و همچنین ارتفاعات موجود در طول این ساحل، یک امکان طبیعی را برای ایران به وجود آورده است و با توجه به تجهیزاتی که نیروهای مسلحمان در اختیار دارند، بستن تنگه هرمز به مدت نامحدود بسیار راحت خواهد بود.
با اعلام این خبر از سوی فرمانده کل سپاه، برخی خبرگزاری های خارجی مانور خبری خود را روی بسته شدن احتمالی تنگه هرمز متمرکز کردند.
رویترز این خبر را به بازار نفت نسبت داد و به نقل از تحلیلگران نظامی اعلام کرد درصورت بسته شدن تنگه هرمز صادرات نفت جهان با اختلال روبه رو خواهد شد.
«اندرو بروکس» از «موسسه بین المللی مطالعات استراتژیک» اعلام کرد ایران توانایی ایجاد اختلال در خلیج فارس را دارد.
«مهدی ورزی» کارشناس انرژی به رویترز گفت: اگر تنگه هرمز مسدود شود، نرخ بیمه نفتکش ها بسیار بالا و حمل نفت کاهش خواهد یافت.
از سوی دیگر برخی تحلیلگران گفتند ایران می تواند به عنوان آسان ترین گزینه با کمک دوستان خود نیروهای آمریکایی مستقر در عراق را هدف قرار دهد و بدین ترتیب به هرگونه حمله خارجی پاسخ گوید.
با توجه به آنکه نیروهای آمریکایی در بسیاری از کشورهای منطقه خلیج فارس ازجمله بحرین مستقر هستند فرمانده کل سپاه اعلام کرد که نیروهای خارجی در تیررس سلاح های سپاه هستند.
سپاه در رزمایش پیامبر اعظم با پرتاب موشک زیرسطحی «حوت» اعلام کرد ایران و تنها یک کشور دیگر به فناوری ساخت آن دست یافته اند.
خلاصه از بهد استراتژیکی که نگاه کنیم، می بینیم هر وقت بخواهیم می توانیم نه تنها این تنگه را ببندیم، بلکه در راستای استقلال کشور تبدیل به زمین کشاورزی اش بکنیم و در آن گندم هم بکاریم. آمریکا هم برود یه فکری برای خودش بکند.
تنش سپاه با نیروی دریایی آمریکا
فکر می کنم در حدود 2 سال پیش بود که همزمان با سفر بوش به خاور میانه رسانه های آمریکایی به پخش فیلمی که در آن قایق های تندروی گشتی سپاه در تنگه هرمز ناوهای آمریکایی را به حمله تهدید کرده بو.دند، پرداختند. این اقدام همزمان با سفر بوش به منطقه برای جلب نظر اعراب و در واقع ترساندن آنها جهت خرید سلاح از آمریکا صورت گرفت. بعد از این اتهام سپاه فیلم واقعی را پخش کرد و دروغ پردازی آمریکایی ها مشخص شد.تنگه هرمز آبهای بین المللی ندارد
روزنامه آسیا تایمز در مقالهای به قلم یکی از تحلیلگران خود با قانونی دانستن گشت زنی دریایی عادی ایران در تنگه هرمز و رد ادعای نظامیان آمریکایی مبنی بر وقوع این حادثه ( شایعه تنش بین نیرو های آمریکایی و نیروی دریایی سپاه در تنگه هرمز) در آبهای بین المللی نوشت در این تنگه که بین ایران و عمان تقسیم شده آبهای بین المللی وجود ندارد. این روزنامه در مقاله ای به قلم کاوه افراسیابی درباره حادثه تنگه هرمز نوشت : تنش بین دو کشور هنگامی که قایق های تندرو سپاه پاسداران ایران در رویدادی با 3 کشتی آمریکایی روبرو شدند، شروع شد که (آمریکایی ها)ادعا میکردند، در آبهای بین المللی هستند.نویسنده افزود : البته هیچ آب بین المللی در تنگه هرمز، تنگه ای که بین ایران و عمان تقسیم شده وجود ندارد. فیلم پنتاگون لحظه ای را نشان میدهد که کشتی آمریکایی میگوید ما در آبهای بین المللی هستیم و هیچ ضرری هم نداریم. به گفته دریادار کاسگریف، کشتی های آمریکایی 5 کیلومتر خارج از آبهای سرزمینی ایران بودهاند، اما این با اظهارات مطرح شده در بی سیم که کشتی آمریکایی در حال ترانزیت مطابق حقوق بین المللی است، تناقض دارد.
به نوشته این روزنامه، با توجه به اینکه تقریباً تمام سه کیلومتر مسیر تردد دریایی در تنگه هرمز در آبهای سرزمینی ایران قرار دارد، اعلام کشتی نیروی دریایی آمریکا که در حال عبور ترانزیت است، و به کنوانسیون سال 1982 سازمان ملل متحد درباره حقوق دریاها اشاره دارد، به شدت تعجب آور است.
در ادامه این مطلب آمده است : بوش در سال 2006 کنگره را تشویق کرد با نظر مثبت، الحاق آمریکا به این کنوانسیون را بررسی کند، اما آمریکا هنوز این کنوانسیون را تایید نکرده، که به نظر می رسد با توجه به مناقشه ایران و آمریکا، احتمالاً مخالفان این کنوانسیون تشویق شده باشند؛ مخالفانی که می گویند کنوانسیون مذکور مانع دو اقدام حیاتی برای امنیت آمریکا؛جمع آوری اطلاعات و ارسال پیام از آبهای سرزمینی است.
این نویسنده آسیا تایمز در ادامه می نویسد: اما واقعیت این است که آمریکا نمیتواند هر کاری که خواست انجام دهد، یعنی به این کنوانسیون برای حق تردد خود توسل بجوید و همزمان محدودیتهای تحمیل شده در آن – به نفع ایران- را نادیده بگیرد.
نویسنده در ادامه محدودیتهایی را به شرح زیر بر شمرده که در این کنوانسیون وجود دارد و چند نکته از رویداد تنگه هرمز را به ای شیوه مورد توجه قرار داده است:
- براساس بند 39 کنوانسیون مذکور (UNCLOS ) درباره وظایف کشتی ها در خلال ترانزیت، عبور کشتیهای آمریکایی باید بدون تاخیر صورت پذیرد و کشتیهای مذکور : "باید از هرگونه تهدید به استفاده از زور علیه حاکمیت، همگرایی سرزمین و یا استقلال سیاسی کشور مرزی تنگه، خودداری نمایند".
- براساس بند 40: در خلال عبور ترانزیت، کشتی های خارجی نباید هیچ تحقیقات و فعالیت تجسسی بدون مجوز قبلی کشور مرزی تنگه انجام دهند. گرچه نیروی دریایی آمریکا رسماً تایید کرده است که فعالیتهای صوتی در منطقه برای شناسایی سایر کشتیها انجام میدهد که مغایر با حقوق بین الملل است.
- فیلم پنتاگون نشان میدهد که یک فروند هلیکوپتر آمریکایی بر بالای کشتیهای آمریکایی در حال پرواز است، چیزی که کاملاً با بند 19 کنوانسیون مذکور تناقض دارد که پرواز، فرود و یا به همراه داشتن هرگونه هواپیمایی در عرشه را در خلال ترانزیت به صراحت منع می کند.
- بند 19 درباره عبور بی ضرر میگوید: عبور تا زمانی بی ضرر است که مضر به صلح، نظم جاری و یا امنیت کشور ساحلی نباشد و این یعنی منع هرگونه اقدام مسلحانه از هرنوع و یا ایجاد هرگونه آلودگی جدی و مضر.
به عبارت دیگر،کشتیهای آمریکایی درحال ترانزیت در تنگه هرمز،باید به عنوان کشتی غیرجنگی عمل کنند براساس کنوانسیون آنها باید"به طور موقت خود را از وضعیت مسلحانه خارج کنند." و "هرگونه شلیک هشدار" که توسط کشتیهای آمریکایی به سمت قایقهای ایرانی انجام شود؛ براساس حقوق بین الملل، نقض حقوق ایران است. چنین چیزی میتواند سبب شود که ایران حق ترانزیت کشتیهای جنگی آمریکا در تنگه هرمز را به طور موقت به حال تعلیق در آورد. موضوع میتواند به لحاظ فنی توسط ایران در مراجع بین المللی تحت تعقیب قرار گیرد.
- براساس بند 25 کنوانسیون مذکور، کشور ساحلی میتواند گامهای ضروری در آبهای سرزمینیاش برای ممانعت از عبوری که بی ضرر نیست، بردارد... براین اساس، کشور ساحلی میتواند به طور موقت در مناطق خاص از دریای سرزمینی خود، حق عبور بی ضرر کشتیهای خارجی را به حال تعلیق در آورد؛ اگر این تعلیق برای حفاظت از امنیت آن ضروری باشد و از جمله اقدام مسلحانه انجام دهد.
- براساس بند 30 اگر هر کشتی جنگی از قانون و مقررات کشور ساحلی درباره عبور از آبهای ساحلی آن تبعیت نکند و یا هرگونه تقاضای همکاری را رد کند، کشور ساحلی میتواند آن را وادار به ترک فوری آبهای سرزمینیاش نماید.
- براساس بند 42 کنوانسیون، کشورهای ساحلی تنگهها، میتوانند قواعد و مقررات مربوط به عبور ترانزیت را طراحی کنند و کشتیهای خارجی باید از این قوانین و مقررات متابعت کنند. قانون دریانوردی سال 1993 ایران میگوید که در آبهای سرزمینی ایران، زیردریاییها و سایر ابزارهای زیر آبی ملزم به حرکت در سطح و برافراشتن پرچم خود هستند، اما نیروهای دریایی آمریکا با نقض حقوق بین الملل و قانون ایران، تاکنون از روی آب آمدن زیردریاییهای خود به هنگام عبور از این تنگه اجتناب کرده و به همین دلیل تنگه هرمز اکنون تبدیل به پرمخاطرهترین منبع تنش و درگیری بین ایران و آمریکا شده است.
به گزارش مهر، مقامهای وزارت دفاع آمریکا(پنتاگون) ادعا کرده بودند قایقهای تندروی ایران صبح روز یکشنبه 16 دی ماه به صورت گروهی به سه ناو آمریکا در تنگه هرمز نزدیک شدند و پیامی رادیویی مبنی بر منهدم کردن آنها مخابره کردند.
یک مقام آمریکایی ناشناس نیز ادعا کرد بود که نیروهای ایالات متحده به سبب این اقدام تحریک آمیز قایقهای ایرانی، در آستانه گشودن آتش به سوی آنها بودند که آنها مسیر خود را کج کرده و دور شده اند.
هیاهوی جدید آمریکایی درباره گشت زنی عادی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در آبهای خلیج فارس و تنگه هرمز، درحالی صورت می گیرد که سید محمد علی حسینی سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، اقدام صورت گرفته درباره یک کشتی آمریکایی را یک مسئله عادی توصیف کرد که به گفته وی گاهی برای هر یک از طرفین اتفاق می افتد به طوری که دو طرف پس از اینکه همدیگر را شناخته اند، قضیه حل و رفع شده است.
تنگه هرمز 2
مسئولان امارات در حال بررسی طرح ساخت کانالی با هزینه دویست میلیارد دلار برای انتقال نفت در مسیری انحرافی از تنگه هرمز هستند.این کانال که یکصد و دوازده مایل طول خواهد داشت، تانکرهای نفتی را قادر خواهد ساخت تنگه هرمز را دور بزنند و از مسیری فرعی وارد اقیانوس هند شوند. آبراه جدید قرار است بندر فوجیره را با عبور از کوههای حجر به اقیانوس هند متصل کند.
در حال حاضر، انتقال 17 میلیون بشکه نفت معادل چهل درصد از حمل و نقل محموله های نفتی جهان از تنگه هرمز صورت میگیرد.
اجرای این پروژه آن گونه که در ابتدا به نظر میرسد، آسان نیست چرا که باید به گونه ای اجرا شود که تانکرهای نفتی با وزنی بیش از 300 هزار تن بتوانند از این کانال که در مناطق کوهستانی دبی احداث می شوند عبور کنند و وارد اقیانوس هند شوند. یک مقام رسمی در این باره به روزنامه داو جونز گفته است که مطالعات متعددی ارایه شده است، اما هنوز این چیز قطعی نیست.
بعضی اوقات کارهای موفق که با استقبال عمومی زیاد مواجه میشوند افراد رو وسوسه می کنند تا کار مورداستقبال رو به نحو دیگری تکرار کنند یا به صورت دیگری ادامه دهند. قسمتهای دوم و سوم فیلم ماتریکس و مرد عنکبوتی از این جمله اند و بعضی ها هم به فکر راه اندازی اینترنت 2 هستند.
اما این مساله به عرصه جغرافیای استراتژیک هم وارد شده تا آنجا که مسئولان امارات در حال بررسی طرح ساخت کانالی با نام تنگه هرمز2 هستند. کانال مذکور در صورت تحقق این امکان را به نفتکشها خواهد داد تا بدون عبور از تنگه هرمز نفت خود را از طریق آبهای بین المللی صادر کنند.این آبراه 112 مایلی قرار است بندر فوجیره را با عبور از کوههای حجر به اقیانوس هند متصل کند.
کارشناسان معتقدند طرح تنگه هرمز 2 حتی اگر به مرحله اجرا دربیاید نمی تواند چندان در این زمینه موثر باشد و این در حالی است که هزینه سرسام آور و پیچیدگی پروژه، تصمیم گیری نهایی در خصوص آن را با اشکال مواجه کرده است .
مسئولان امارتی در حال حاضر قصد دارند یک خط لوله در عرض کشور امارات قرار دهند تا مجبور نباشند همه نفت خود را از طریق پایانه های نفتی خلیج فارس و در نتیجه تنگه هرمز صادر کنند. این خط لوله که در سال 2011 اولین محموله را به نفتکش ها تحویل خواهد داد، قادر خواهد بود که روزانه حدود یک و نیم میلیون بشکه نفت را جابجا کند. این رقم نه تنها در برابر 17 میلیون بشکه نفت عبوری از تنگه هرمز نا چیز است بلکه حتی شامل همه نفت صادراتی امارات هم نمی شود. این یک و نیم میلیون بشکه 70 درصد نفت امارات را تشکیل می دهد. این خط لوله تنها وابستگی امارات را به تنگه هرمز کم می کند.
آیا این تنگه قابل حفاظت هست؟
در جریان جنگ نفتکش ها، نیروی دریایی آمریکا به اسکورت کشتی ها در خلیج فارس متوسل شد. در سال 2019 یک ناو هواپیمابر و بمب افکن B-52 به منطقه اعزام کرد. در همان سال، آمریکا یک عملیات نگهبانی با مشارکت، انگلیس، استرالیا، بحرین و امارات موسوم به ایجاد امنیت دریایی بیت المللی آغاز کرد.چه کسی بیشترین وابستگی را به تنگه هرمز دارد؟
عربستان بیشترین صادرات نفت از طریق تنگه هرمز را انجام می دهد هرچند که می تواند این صادرات را با استفاده از خط لوله 746 مایلی در سراسر این کشور به پایانه ای در دریای سرخ انجام دهد. امارات هم تاحدی می تواند این تنگه را با ارسال 1.5 میلیون بشکه در روز از طریق خط لوله از میادین نفتی خود به بندر فجیره در خلیج عمان دور بزند.مقداری از نفت عراق هم می تواند از بندر سیهان ترکیه از طریق دریا صادر شود اما 85 درصد انتقال نفت این کشور از طریق تنگه هرمز است که این کشور را به شدت به این آبراه رایگان وابسته می کند.
کویت، قطر و بحرین هیچ گزینه ای ندارند. صادرات نفت عربستان از این طریق بسیار هزینه بر و طولانی مدت خواهد بود. امارات هم از زمان نخستین تهدید ایران در سال 2011 در اتمام و ارسال نفت از طریق خط لوله ذکر شده موفق نبوده است.
Tabnak.ir
www.hamshahrionline.ir
ایران اکونومیست
www.sarmayeh.net
خبرگزاری فارس
شبکه اطلاع رسانی نفت و انرژی – شانا
نفت تایمز
www.tebyan.net
www.KHabarCHin.com
مهر
www.ghasedaknews.ir
ویکی پدیا
www.ebtekarnews.com
وبلاگ موشکی نظامی
www.zamaneh.ir
www.mardomak.org
www.afarineshdaily.ir
سایت تحلیلی خبری عصر ایران
Magiran.com
Alef.ir
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}