اروپای بازرگانان
برگردان: بهاءالدین بازرگانی گیلانی
سدهی سیزدهم یا سدهی شهرها، دارای ارتباط تنگاتنگی با رونق و رواج شهری میباشد و دورانی است که شکوفایی داد و ستد و خیزش کار تجارت را با خود به همراه دارد.
تاجران شمال آلمان (1) و ایتالیا
از سرگیری و گسترش تجارت خارجی در سدههای دوازدهم و سیزدهم عناصر اساسی آنچه را تشکیل میدهد که نه البته بدون اغراق «انقلاب بازرگانی» نام گرفته است. صلح و آرامش نسبی در دنیای مسیحیت رو به گسترش نهاده است. پشت ظاهر جنگهای صلیبی که صرفاً وقایعی قهرمانانه در خارج از قلمرو اروپا است، در داخل دنیای مسیحی اما، داد و ستد و تجارت فعال و سرزنده در محیطی آرام جریان دارد. حیات بازرگانی اروپایی در سه مرکز بزرگ و از لحاظ تدارکاتی متفاوت تمرکزیافته است. از آنجا که شمال و دریای مدیترانه دو مرکز ثقل تجارت بینالملل محسوب میشوند، لذا دو مرکز مقتدر تجاری حاشیهای به عنوان پایگاه تجاری دنیای مسیحی خود را در مقابل این دو قطب و همینطور در مقابل شهرهای اسلامی در جنوب و شهرهای اسلاوی - اسکاندیناوی در شمال به رخ میکشند: یکی از این مراکز در ایتالیا و - با اهمیت کمتر - در پرووانس و اسپانیا قرار دارد و دیگری در شمال آلمان واقع است. دو مرکز مذکور گویای موقعیت ممتاز تجار و بازرگانان ایتالیایی و هانزائی است. اما بینابین این دو ناحیه، یک حوزهی ارتباطی هم به وجود میآید که خلاقیت و اصالت آن از این حیث است که توانسته است به سرعت تولیدات صنعتی را به مبادلات تجاری خود اضافه کند. این حوزه شامل شمال غربی اروپا - و مناطقی چون جنوب شرقی انگلستان، نرماندی، فلاندر، شامپانی، (2) موزل (3) و راین سفلی میباشد. این آخری به مرکز کارگاههای تولید پوشاک و منسوجات تبدیل میشود و همراه با شمال و مرکز ایتالیا تنها منطقهای در اروپای قرون وسطی محسوب میگردد که به سبب تولیدات کارگاهیاش میتوان نام صنعت بر آن گذاشت.تاجر سیار اروپائی
تاجر قرون وسطایی اروپایی در وهله اول فروشندهی سیاری است که خود را با موانع زیادی مواجه میبیند: وخیم بودن وضع جادهها، کُندی وسائط نقلیهی کالا، ناامنی و شاید مهمتر از همه مالیاتها، گمرکات و انواع و اقسام عوارضی که اربابان، شهرها و انجمنهای گوناگون و بیشمار برای عبور و مرور آنان از پلها، پایابها و یا عبور خیلی ساده از قلمرو تحت حاکمیت خود وضع کرده بودند. در قرون دوازدهم و سیزدهم تنها ترقی قابل توجه در مسیر اینگونه مبادلات داخلی احداث پلهای متعدد بر روی رودخانهها است. یک سازه مخصوصاً مهم و متهورانه پل معلقی بود که در سال 1237 بر سنت - گوتهارد (4) احداث شد و ایتالیا و آلمان را در کوتاهترین مسیر ممکن به یکدیگر مرتبط ساخت. لیکن مسیرهای رودخانهای و دریایی راههای بازرگانی مطلوب و مُرجح محسوب میشدند. مهمترین این راهها یکی راه آبی پو (5) و شاخ آبههای آن و دیگری راه آبی بود که از طریق رودخانههای موز (6) و موزل (7) از ایالت رُن (8) میگذشت. شاخابههای رودخانههای فلاندر که از قرن دوازدهم با احداث سیستمی از کانالها، آببندها و آبراههها به شبکهی کاملی تبدیل شده بود، همان نقشی را برای انقلاب بازرگانی قرن سیزدهم داشت که شبکههای کانالی انگلستان برای انقلاب صنعتی قرن هیجدهم ایفا میکرد. بخش اعظم حمل و نقل قرون وسطایی از طریق راههای دریایی میگذشت و این علیرغم هراسی بود که دریا در دل انسانهای آن دوران ایجاد میکرد. دریا برای انسان قرون وسطایی آنگونه که نمونه مشهور قدیس پاولوس ارائه میکند، مبین سیطرهی هیولای انجیلی و سمبل کشتی شکستگی است، نمادی از رنج و مصیبت و خطر: آنچه در تصور و تصویر عهد وسطایی نقش بسته است همانا کشتی کلیسایی گرفتار آمده در محاصرهی امواج طوفانی دریا است. از بطن چنین هراسی است که یک اروپای دریانوردی زاده میشود. پیشرفت در این زمینه هر چند بطئی اما قاطعانه صورت میگیرد و بر ظرفیت کشتیها هرچه بیشتر افزوده میشود. ظرفیت ناوگانهای ایتالیایی و ونیزی به مرز هزار تن هم رسید. در قرن سیزدهم ابزارهایی نظیر بادشکن، بادبانهای لاتینی، قطبنما و نقشهنگاری هم به کار گرفته شدند. در عین حال باید گفت که دریانوردی و کشتیرانی کماکان صنعتی کند و راکد باقی ماند و بزرگترین مزیت حمل کالا با کشتی این بود که در مقایسه با حمل و نقل جادهای فوق العاده ارزان تمام میشد.نمایشگاههای تجاری شامپانی
بزرگترین تحولی که در انتهای قرن دوازدهم و حین قرن سیزدهم نشان دهنده ویژگی اروپایی انقلاب بازرگانی و پیشرفت تجارت بود رونق و رواج نمایشگاههای تجاری منطقه شامپانی بود. در تمام طول سال نمایشگاههایی در این منطقه به تناوب در لانی (9)، بار - سور - اُب، (10) پرونس (11) و تروی (12) برگزار میشد. بازارهای لانی از ژانویه تا فوریه ادامه داشت، دربار - سور - اُب از ماه مارس تا آوریل بازارها برقرار بود، از ماه می تا ژوئن بازارهای بهاره در پرونس دائر بود و در تروی نمایشگاه یوهانس از ماه ژوئیه تا اوت ادامه داشت و سپس از سپتامبر تا نوامبر مجدداً بازار موسوم به سن آیو (13) در پرونس برگزار میشد و بالاخره در ماههای نوامبر و دسامبر دوباره در تروی نمایشگاه سن رمی (14) دائر بود. به این ترتیب دنیای غرب در منطقهی شامپانی عملاً شاهد برپائی بازارهای دائمی در طول سال بود. تجار و سکنهی شهرهای نمایشگاهی از امتیازات زیادی بهرهمند میشدند و توفیق اینگونه تشکیلات بازاری با قدرت و نفوذ رو به تزاید دوکهای ولایات شامپانی و سیاستهای لیبرالمنشانهی آنان ارتباط تنگاتنگی داشت. گواهیهای گمرکی، معافیتهای مالیاتی، حقوق گمرکی، مقررات کنترلی، ایجاد نهاد نظارتی بر بازار به منظور کنترل معاملات و نقل و انتقالات براساس مبانی حقوقی و قانونی همگی ابزارهایی بودند تا بتوانند سیر مطلوب و موفق تجارت و داد و ستد را تضمین کنند. مأموران بازار یا ارزیابها که اینگونه قوانین عمومی بازار را به مرحلهی اجراء در میآوردند غالباً از بین تجار انتخاب میشدند و بعدها یعنی از سال 1284 کارمندان سلطنتی وظائف مذکور را برعهده گرفتند. بازپرداخت دیون از طریق پرداختهای غیرنقدی و تهاتری که تدریجاً به عادتی متداول تبدیل میشد باعث گردید که درباره نمایشگاههای شامپانی اینگونه قضاوت شود که گویا به نوعی «نقش سیستم جنینی و ابتدائی اتاق تهاتر» (15) را ایفا نمودهاند. در چنین مدلی میتوان به سادگی مشاهده کرد که سیستم اقتصادی مبتنی بر داد و ستد و تجارت صرفاً با مساعی و نظارت قدرت مسلط سیاسی قابل توسعه و تکوین بوده است. در سدههای دوازدهم و سیزدهم عملیات بازرگانی براساس قراردادها و پیمانهای مشارکت کارپردازی میشدند، اما وعدهها و قول و قرارها عموماً فقط با انعقاد قراردادهای خاص و برای یک دورهی زمانی محدود جاری میشدند. فقط در انتهای قرن سیزدهم است که شاهد سربرآوردن اتاقهای بازرگانی واقعی در اروپا هستیم.مشکلات پولی
بازرگانی بینالملل به وسیلهی پرداخت مطمئن و توسعهیافته، جدای از انواع و اقسام سکههایی که امرا و سلاطین هر منطقه برای خود ضرب میکردند احساس نیاز میکرد. تا قرن دوازدهم پول طلای بیزانسی چنین نقشی را برعهده داشت، اما همین که تجارت اروپایی با برخورداری از پویایی بیشتر گسترش هرچه فزونتری پیدا کرد پول مذکور دیگر نتوانست از عهدهی امور برآید. در این دوران بود که مغرب زمین مجدداً به ضرب سکه طلا که شارلمانی آن را منسوخ کرده بود روی آورد. در حالی که فرانسه تازه در سال 1266 مبادرت به ضرب سکه طلای Ecu d`or نمود، شهرهای بزرگ تجاری ایتالیا در نوک پیکان این حرکت قرار داشتند. از 1252 جنوا سکه طلا و فلورانس نیز سکه فلورین (16) را ضرب میکرد. از سال 1284 ونیز هم سکه طلای دوکات (17) را ضرب نمود. با وجود اعتبار زیاد فلورین و دوکات و استفاده گسترده از این دو نوع مسکوک، لیکن باید گفت که تنوع و تکثر سکهها هنوز مشکلات زیادی ایجاد میکرد و اقتصاد قرون وسطایی را به رکود و تنگنا میکشاند. انشقاق و تکه پارگی از وجوه مشخصهی سیستم فئودالی محسوب میشد و گردش پول هم از این مشکلات بینصیب نماند و لذا فقدان یک سیستم پولی واحد و حتی یک پول در گردش بینالمللی شناخته شده، جلوی رواج و ترقی مبادلات بازرگانی در قرون وسطی را میگرفت و آن را محدود میکرد.اروپای بازرگانان
در مقیاسی که فروشندگان سیّار به تدریج در محلی استقرار مییابند به همان اندازه معاملات آنان به کمک حسابداران، کمیسیونرها، نمایندگان و کارمندانی که عنوان factori، عامل یا «خدماتی» به خود پذیرفتهاند انجام میشود، عواملی که در خارج از کشور شعباتی دائر کرده و در محل، امور معاملاتی تجار بزرگ داخلی را به سرانجام میرسانند. به این ترتیب است که طبقات تجار و بازرگانان هرچه متنوعتر و لایهدارتر میشوند. در زمینه عملیات و مراودات مالی آنگونه که ریموند دو روه (18) برای اوضاع مالی شهر بروژ نشان داده است میتوان سه طبقه را از یکدیگر متمایز ساخت: اعتباردهندگان، غالباً موسوم به «لمباردها» (منظور ایتالیاییها است) یا «کاوریها» - نشان از شهرت ایتالیا یا شهر کاوُر (19) بعنوان اولین معاملهگران اعتباری بینالمللی هستند - کسانی که عمدتاً معاملات رهنی انجام میدادند و ممتازتر از یهودیان بودند که فعالیتشان صرفاً به دادن وامهای جزئی و مصرفی محدود میشد؛ دیگری صرّافان انواع مسکوکات، قشری که به دلیل وجود انواع زیاد سکه در قرون وسطی محل رجوع بسیاری بودند و کارشان رونق داشت؛ و بالاخره صرّافان که در مفهوم واقعیش هم تاجر بودند و هم بانکدار، آنان که در کنار شغل قدیمی خود یعنی تجارت و داد و ستد در بخش سپردهها - و معاملات اعتباری نیز فعالیت داشتند. چنین است که اروپای بانکداری اعلام وجود میکند.دنیای تاجران و داد و ستدگران عمدتاً در شهرها خانه کرده است. گرچه بازرگانان جزء طبقهای هستند که مخصوصاً در ایتالیا نام «مردم» بر خود میگذارند، لیکن به اقشار کاملاً متمایزی از صاحبان ثروت و مِکنت و قدرت تعلق دارند. چنین تمایز و انفکاکی آشکارا کلیه واقعیات اجتماعی را دربر میگیرد و از تمام تمایزات قضایی و حقوقی هم فراتر قرار میگیرد. حتی وقتی حقوق شهروندی از امتیازات و ترجیهاتی برخوردار میشود و تعداد معدودی از چنین حقوق ممتازهای بهرهمند میشوند، لیکن باید گفت که اهمیت این امتیازات از جنبههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی به اندازه تمایز در میزان ثروت و موقعیتهای اقتصادی و یا سیاسی یک شهر نیست. ایو رنوار به درستی چنین مینویسد: «حاصل حاکمیت سیاسی بازرگانان چیزی جز ایجاد یک سیستم طبقاتی نبوده است». سیطره و نفوذ طبقه تجار به شکل بسیار متنوعی آثار خود را بروز میدهد. طبقهی مذکور از کار کارگران مزدبگیر در بخش تجارت و صناعت بهرهمند میشود و بر بازار کار از راه تعیین میزان دستمزد احاطه پیدا میکند. این طبقه بر بازار مسکن نیز تسلط دارد یعنی در عین حالی که کارفرما است، جزء مالکان اموال غیر منقول و مستغلات نیز محسوب میشود. و بالاخره این تجار هستند که مبانی قدرت خویش و نابرابریهای اجتماعی را با توزیع نابرابر مالیات و پیش از همه taille، مالیاتی که شورای شهرِ تحت سلطه تجار از مردم مطالبه میکند، تحکیم میبخشند. رسالهای مشهور مربوط به نیمهی دوم قرن سیزدهم نوشتهی حقوقدانی به نام فیلیپ دو بومانوار (20) که در آن حقوق عرفی و رسوماتی شهر بووه (21) تشریح شده است، نابرابریهای شهری و شهروندی در اروپا را به صراحت ریشهیابی میکند و آشکار میسازد: «در محلات شهر نارضایتی و فریاد اعتراض مردم نسبت به مالیات شهری (taille) هرچه بیشتر و رساتر میشود، زیرا اغلب پیش آمده است که افراد ثروتمند که کار ادارهی شهر را برعهده دارند، وضعیت مالیاتیشان کمتر از مردمان عادی اظهار میشود. آنان چنین امتیازاتی را برای دیگر اغنیا و ثروتمندان نیز در نظر میگیرند، به گونهای که تمام بار مالیاتی بر گردهی تودهی فقیر مردم قرار میگیرد». فرار از مالیات چنان گسترده شد که بعضاً منجر به رسوایی گردید نظیر آنچه که در شهر آراس اتفاق افتاد شهری که یکی از اعضاء خانوادهی بانکدار مشهور بنام کرسپن (22) البته فقط «فراموش کرد» بیست هزار پوند سود معاملاتیش را اظهار کند. اینگونه است که یک اروپای فرار از پرداخت مالیات پا به عرصهی وجود میگذارد.
توجیه پول
از همان آغاز - یعنی از قرن دوازدهم - هر تاجری کم و بیش یک رباخوار هم بود، شغلی که کلیسا آن را محکوم شناخته بود. البته بعد از این که رباخواری چنین شهره شد و عملاً فقط یهودیان به آن اشتغال یافتند، کلیسا هم که خود را با افزایش دامنه نفوذ و قدرت تاجران و رونق داد و ستد مواجه میدید درصدد برآمد سود و منفعت پول را به نحوی توجیه نماید، و به این ترتیب بود که مرزهای میان سود مجاز و غیرمجاز را - البته با ایهام و به صورت غیرشفاف - تعیین کرد. پارهای از این توجیهات ناشی از تجاربی بود که در کار تجارت و معاملات حاصل آمده بود. کلیسا برای تجاری که در کار تجارت به دلیل عقبافتادگی و یا خسارتدیدگی دچار ضرر و زیانهایی شده بودند، حق ادعای خسارت در نظر گرفته بود. تجارت و داد و ستد مفاهیمی چون حوادث، ریسک و ناامنی را در روحیات و اخلاق انسان اروپایی وارد کرد. چنان که بعداً نیز ملاحظه خواهیم کرد دلیل اصلی مشروع بودن سودآوری در کار تجارت و معامله این است که سود مزد انجام یک کار است. به بیان بهتر: وقتی که در فرهنگ مدرسی و موعظهها معانیای چون رفاه عمومی و منفعت عامه بحث میشود و توسعه مییابد، این مراتب باید شامل حال تجار و کسبه هم بشود. بر این مبنا است که بورخارد اهل استراسبورگ عالِم حقوق کلیسایی در قرن سیزدهم چنین بیان میدارد: «تاجران برای رفاه حال همه و منفعت همگانی در کار و تلاش هستند به این نحو که کالایی را وارد بازار میکنند و دوباره آن را خریداری مینمایند».تامس آو کوهام (23) انگلیسی در ابتدای قرن سیزدهم در اثرش بنام «توبه نامه» از جمله مینویسد: «اگر چنانچه تاجران و کسبه کالایی را که در یک منطقه به وفور و مازاد وجود داشت به مناطقی که نیاز به آن داشتند انتقال نمیدادند در این صورت تنگناها و مشکلات فراوانی در ممالک مختلف ایجاد میشد، از این روی این قشر به حق و داد باید مزد زحمتشان را دریافت نمایند». به این ترتیب باید گفت که تجارت کلان میان ملل مختلف یک ضرورت خداخواسته است و مشیت الهی چنین اقتضائی دارد.
شأن، وجهه و نفوذ فزایندهی کسبه و تجار باعث ایجاد تغییرات عمیق در روحیات اروپائیان گردید. آنگونه که میشل مولا (24) میگوید پول به یُمن کار و تلاش تاجر به «پایه و بنیان جامعه» مبدل شده است. در عین حال تاجر خود را در مواجههی سیستماتیک با ارزشهای فئودالی و زمینداری نیز قرار نداده است. آنجا که تاجر شیوهی زندگانی اشرافی را برمیگزیند درصدد است در قامت یک اشرافی جلوهگر شود و مساعی او اغلب قرین توفیق هم میشود. و آنجا که تاجر به خرید و تملک زمین و اراضی مبادرت میورزد و از محل بهرهبرداری از اراضی و بهرهکشی از دهقان کسب عواید میکند، در حقیقت تلاش در به دست آوردن همان چیزی دارد که در قرون وسطی مطمئنترین مؤلفهی قدرت و نفوذ محسوب میشده است: زمین و اراضی مزروعی.
توسعه و تکامل آداب و فرائض مذهبی که دربارهی آن هم سخن به میان خواهیم آورد فرصت و امکانات باز هم بیشتری در اختیار تاجر قرار میدهد تا خود را توجیه و معرفی نماید. تاجر در مقیاس گستردهای خود را وقف امور مهرورزانه میکند و به خصوص به دادن صدقات روی میآورد. احداث اولین نمونه بیمارستانهای شهری نظیر سانتا ماریا دلا اسکالا (25) در شهر سینا عمدتاً مرهون مساعی تاجران میباشد. از سوی دیگر معرفی نوع جدیدی از دینداری و تقوی که وعدهی نجات روح و روان در عالم برزخ میدهد و اعتقاد به این اتاق انتظار بهشت، آنجا که گناهان پاک نشده از سرِ اعتراف آمرزیده میشوند، امید به رستگاری را در انسان زنده میکند: و این یعنی نجات از گناهانی که کلیسا تا قرن سیزدهم رباخواران را از تن دادن به آن نهی کرده بود. نوشتهای از سزاریوس اهل هایسترباخ (26) آلمانی از فرقهی سیسترسیانی داستان رباخواری از اهالی لیژ (27) را بیان میکند که با شفاعت بیوهی پرهیزگارش ابتدا به برزخ وارد میشود و سپس به بهشت موعود عُلوّ مقام پیدا میکند.
موضوع جالب توجه دیگر تشویق و حمایت از قشر هنرمندان توسط تاجران است و از قرن سیزدهم به بعد شاهد این پدیده هستیم. تشویق به ساخت و احداث کلیساها و مخصوصاً تأمین مالی هنرمندان برای تزئین اینگونه ابنیه - حدود سال 1300 به جیوتو (28) اولین هنرمند «مدرن» توسط اغنیای شهر فلورانس مزد و اجرت سرشاری پرداخته شد - نوعی عمل پرهیزکارانه و دینمدار در شهر محل کار و سکونتشان بوده است. چنین به نظر میرسد که بازرگانان جزء اولین اشخاصی بودند که در قرون وسطی مفاهیم زیباییشناختی و میل به زیبایی را ایجاد کردند و آن را توسعه و تکامل بخشیدند. در اینجا است که پول و زیبایی پیوند غیرمنتظرهای با یکدیگر پیدا کردهاند.
بالاخره توسعه و پیشرفت مراودات تجاری و به خصوص رویکرد فزایندهی مردم به سوی حرفههای فروشندگی و بانکداری، نوعی فرهنگ روشنفکرانهی تجاری مسلک و تفکرات داد و ستدی را اعتلا بخشید. اینگونه توقعات فرهنگی تجار و بازرگانان باعث تأسیس مدارس شهری مخصوص به خود گردید نظیر آنچه که در سال 1179 در گنت (29) شاهد آن بودیم. این فرآیند مجموعاً موجبات غیردینیشدن فرهنگ و تمدن را از طریق ترغیب و گسترش رویکردهای نوشتاری و مکاتبت، فن حساب، علم جغرافیا و رواج زبانهای زنده و جاری فراهم آورد. یکی از اهالی شهر جنوا در اواخر قرن سیزدهم به تاجری چنین اندرز میدهد: «همیشه باید در فکر این باشی ک هر آنچه انجام میدهی، به شکل مکتوب درآوری و آن را ثبت و ضبط نمایی». و یک فلورانسی یک قرن بعد چنین میگوید: «با نوشتن، انسان گرفتار کاهلی نمیشود». یک اثر بینظیر در زمینهی فنون محاسباتی کتاب حساب (30) و آن رسالهای پیرامون شیوههای محاسبه مربوط به 1202 است که نویسندهی آن یک پیزائی بنام لئوناردو فیبوناتچی (31) میباشد. پدر لئوناردو یکی از دبیران دولتی در جمهوری پیزا بود که سرپرستی شعبه یک شرکت بازرگانی را در شهر بوجیا (32) در شمال آفریقا برعهده داشت. فیبوناتچی در دنیای بازرگانی مسیحی - اسلامی آن دوران از بوجیا به مصر، سوریه و سیسیل سفر کرد و با علوم حساب و ریاضی که اعراب از هندیان فراگرفته بودند آشنایی پیدا کرد. او ارقام عربی را در فن حساب وارد کرد و به این ترتیب عدد صفر را در حساب به کار گرفت که نوآوری شمارشی بزرگی در سیستم عددی محسوب میشد و نیز عملیات حساب اعشاری و درصدی را مورد استفاده قرار داد.
در انتهای قرن سیزدهم تجار توانستند به دو دست آورد بنیادی دیگر که در آن زمان با هم غیرقابل جمع: یکی مادی و دیگری معنوی بود دست یابند. تجار پیش از این وقتی به جمعآوری پول و ثروت مبادرت میورزیدند، در معرض لعن و نفرین قرار میگرفتند و آنگونه که از تندیسهای رومیان بر میآید تاجر کیف پول بر گردن آویزان دارد آنچه که او را به زیر میکشد و به سوی جهنم به سقوط میکشاند. اما حالا او میتواند پول جمعآوری کند و با مدت زمانی توقف و انتظار در برزخ دیر یا زود رهسپار بهشت گردد. او «پول و زندگی» را با هم سازگار و همداستان کرده است.
فروشندگان ایتالیایی و هانزائی
در قرن سیزدهم دو قوم بودند که بر دنیای بازرگانی آن روزگاران احاطه داشتند: ایتالیاییها در جنوب و حوزه مدیترانه و آلمانیها در شمال از جزایر بریتانیا به سمت فلاندر و تا دریای بالتیک. در حالی که ایتالیاییها در حوزه بیزانس و حواشی جهان اسلام حضور فعالانهای از خود نشان میدادند، مضافاً در منطقه فلاندر نیز فعالیت روزافزونی داشتند، ولی این هانزائیها بودند که در امر توسعه تجارت و داد و ستد عالیترین جایگاه را از آنِ خود کرده بودند. آنان جانشینان تجار فریزلندی و فلاندری در آغاز عصر شکوفایی قرون وسطی شدند که تازه از آنان نیز پویاتر و صاحبان مقادیر بسیار حجیمتری از انوع متاع و سرمایه بودند. در قرن دوازدهم تیل (33) واقع در دهانهی رودخانه راین که مرکز بازرگانی قرون وسطای اولیه محسوب میشد، تحتالشعاع اوترشت (34) قرار گرفت، شهری که علاوه بر فلاندریها و فریزیها؛ راینلاندیها، ساکسنها، دانمارکیها و نروژیها هم با آنجا مراوده و داد و ستد داشتند. بروژ به صورت بزرگترین مرکز بازرگانی هلند درآمده بود. تاجرانی که در بروژ فعالیت داشتند در کار خرید و فروش شراب صادراتی از راینلاند - رقیب بزرگ شراب فرانسه در اروپا -، اقلام فلزی، سنگهای قیمتی و برخی اقلام لوکس حتی از نواحیای نظیر قسطنطنیه و همچنین خرید و فروش تسلیحات از ماینتس (35) بودند. بازرگانان شهر کلن کار و کسبشان از رشد و ترقی فوقالعادهای بهرهمند شده بود و توانسته بودند به برقراری مراودات تجاری هم با جزایر بریتانیا در نواحی غرب و هم با دانمارک در صفحات شمال اروپا بپردازند. کار آنان به ویژه در انگلستان قرین توفیق فراوانی شده بود و توانسته بودند در سال 1130 از مجوز اقامت در این کشور برخوردار شوند و در قسمت علیای پل لندن بر رود تایمز یک دفتر تجاری برای خود تأسیس نمایند و آن را به مرکز مراودات و داد و ستد خویش تبدیل کنند. هنری دوم پادشاه انگلستان در سال 1157 تاجران کلنی را تحت حمایتهای ویژه خود قرار داد. تجارت مناطق بالتیک در شمال شرقی در اختیار دهقانان دریانورد گوتلاندی (36) قرار داشت که نوو گورود (37) در روسیه را به مکنت و ثروت رسانده بودند. برعکس تاجران روسی نیز در صفحات بالتیک و دانمارک حضور یافتند، و با پروسیها (38) و استونیاییها بیشتر از آلمانیها در آن مناطق مراوده پیدا کردند. فعالیتهای تجاری با رواج و رونق شهرها دچار دگرگونی گردید. پیدایش و توسعه اتحادیههای تجاری آلمانی با رونق و ترقی شهرها ارتباط تنگاتنگی داشت.فیلیپ دالینگر به خوبی فرآیندی را که در قرن سیزدهم موجب تثبیت و تحکیم شهرهای هانزائی گردیده روشن ساخته است. تصویر کلی چنین فرآیندی از این قرار است: «افزایش جمعیت در مناطق خاصی که اسکان مهاجر پیشهوران روستائی و نیز تأسیس مستمر شعبات مؤسسات بازرگانی توسط تجار در آنجاها مناسب بود؛ پیوند و اتحاد میان محلههای تجاری محصور - آنچه که در شمال آلمان به آن Wiek (39) میگفتند - با حاکمیتهای قدیمیتر کلیسایی و غیرکلیسایی در قلمرو همان منطقه محصور؛ آموزش مبانی حقوق و قوانین واحده مختص شهر و سکنهی آن با تأکید ویژه بر موضوعات و مسائل مربوط به زمین، اراضی و امور بازرگانی؛ ایجاد انجمنهای شهروندی که اغلب به قید سوگند تأسیس شده بودند؛ نفوذ و اقتدار مسلط تجار بر شئون این انجمنها (حداقل در مناطق مهم) که بعضاً به یک صنف تجاری میپیوستند؛ به دست گرفتن حاکمیت شهر توسط ثروتمندترین خاندانها که همان اعیانزادگان بودند؛ استقلال عمل فزایندهی شهرها در مقابل بزرگان و زعمای شهر؛ و بالاخره ایجاد تشکیلات اداری و ادارات شهری توسط شهروندان». (40) دقیقاً در انتهای قرن دوازدهم شورا نقش رهبری کنندهی شهری را که دیگر تشکل و سازمان پیدا کرده بود در اختیار داشت. با امعان نظر به چنین فرآیندی است که مخصوصاً باید اهمیت حقوق و قوانین شهری که عمدتاً در قرن سیزدهم قوام و تکوین یافته بود مورد تأکید قرار گیرد. در میان نافذترین نمونههای حقوقی و قضایی شهری باید به حقوق دورتموندی اشاره کرد که بسیاری از شهرهای وستفالیایی آن را مبنای کار خود قرار دادند و دورتموند برای این شهرها دادگاه استیناف و نوعی دیوان عالی قضایی محسوب میشد. پیشتر حقوق گوسلاری (41) که در ساکسن بسیار متداول بود و مخصوصاً حقوق ماگدبورگی که در مناطق شرقی اروپا، لهستان و ممالک اسلاوی به عنوان «حقوق آلمانی» شناخته میشد، مورد استناد و استفاده قرار میگرفت.
یک رویداد بزرگ دیگر، تأسیس شهر لوبک (42) در سال 1159 توسط آلدوف دوم اهل شاونبورگ (43) دوک هُلشتاین بود که تحت فرمانروایی هاینریش شیر (44) دوک ساکسن امارت داشت. آدولف احداث شهر و نیز اداره آن را در اختیار نوعی «کنسرسیوم کارفرمایی»، عنوانی که فریتس روریش (45) بر آن نهاد، قرار داده بود. لوبک در رأس شهرهای هانزایی قرار گرفت و به صورت مرکز اصلی فعالیت شهری تجار و بازرگانان درآمد. تا نیمه قرن سیزدهم تجار آلمانی از مراکز بازرگانی خود در لوبک موجبات ترقی و تمکّن تجار گوتلاندی را با ایجاد شعبات بازرگانی متعددی در این سرزمین فراهم آوردند. ویسبی پایتخت گوتلاند نیز در همین اثناء از رواج و رونق سریع و کوتاه مدتی برخوردار گردید. تا اواسط قرن سیزدهم دیواری سنگی به طول 11200 پا شهر ویسبی را احاطه کرده بود، شهری که حداقل از مساحتی معادل شهر لوبک برخوردار شده بود. ویرانههای هیجده کلیسای قرون وسطایی به جای مانده در این شهر امروزه از رونق و سرزندگی فعالیتهای بازرگانی در شمال اروپا حکایت دارد، منطقهای که شهر ویسبی مرکز و لنگرگاه آن را برای مدت زمان کوتاهی تشکیل میداد. کلیسای مریم احداث شده در سالهای 1190 و 1225 در ویسبی که کلیسای اختصاصی تجار و تعاونیداران آلمانی بود بزرگترین کلیسای شهر محسوب میشود. لوبک در زمینههای تجاری جای ویسبی را گرفت و از آن هم پیشی جست. لوبک با ایجاد ناوگان تجاری متشکل از کشتیهای موسوم به کوگه (46) که تقریباً به اندازهی کشتیهای گالر (47) ایتالیایی ولی از ظرفیت بیشتری برخوردار بودند در رأس شبکهی تجاری و دریایی عظیم آن دوران قرار گرفت. لوبک در این مسیر با شهرهای جدیدی چون روستوک، (48) استرالسند، (49) استتین بر رود اودر (50) (شهری اسلاوی که دفاتر بازرگانی آلمانی زیادی در آن دائر شده بودند)، دانتزیگ بر رود ویستول (51) و یا شهر پروسی (امروزه لهستانی) البینگ (52) که بر پرچم و نشان شهریاش از همان ابتدای قرن سیزدهم تا به امروزه یکی از قدیمیترین انواع قایقهای پارویی نقش بسته، مراوده و داد و ستد پیدا کرد. لوبک مضافاً به انجام مبادلات بازرگانی با فرقههای نوبنیاد آلمانی که دستاندرکار ترویج و فتوحات دینی بودند و در مناطق و نواحی مختلف پروس رو به پیشروی بودند مبادرت ورزید.
تجار لوبکی و بطور کلی تاجران آلمانی از تأسیس شهر کالمار (53) و به خصوص شهر استکهلم در سوئد حوالی سال 1250 و همین طور شهر برگن (54) در نروژ به نفع مراودات بازرگانی خود سود بردند و در همان حال امپراتوری تجاری خود را به سوی صفحات غربی نیز گسترش دادند. در این رهگذر آنان به همراه تاجران نواحی بالتیک به سوی بنادر انگلیسی: یارمث، (55) لین، (56) هال، (57) بوستون و بالاخره لندن روی نهادند. هنری سوم پادشاه انگلستان در سال 1266 به هامبورگیها امتیاز تأسیس تعاونی بازرگانی مختص به خود طبق نمونه هانزای کلن اعطاء کرد و چنین امتیازی را در سال 1267 برای تجار لوبکی در نظر گرفت. در این اثناء بود که کلمه «هانزا» برای اولین مرتبه جهت نامیدن اتحادیه تاجران نواحی شمالی آلمان به کار گرفته شد.
کنتهای فلاندر نیز برای بازرگانان آلمانی در سالهای 1252 و 1253 سلسله امتیازات و ترجیحاتی قائل شدند. تجارت هانزائی رونق و خیزش مداوم و مستمری را تجربه کرد تا این که در سال 1356 اولین اجلاس عمومی هانزائی تشکیل گردید و تشکیل شهرهای هانزائی مورد تصویب و قطعیت قرار گرفت.
به موازات اینگونه تحولات، شهر بروژ نیز رو به شکوفایی نهاد و موقعیت خود را به عنوان یک مرکز بازرگانی تحکیم بخشید و آنگونه که دالینگر میگوید، «این شهر درصدد بود خود را به عنوان بازار جهانی دنیای باختر» معرفی و عرضه نماید. در بازارهای بروژ تاجرانی از تمامی ملیتها دستاندرکار خرید و فروش انواع و اقسام متاع و کالا بودند: انگلیسیها، اسکاتلندیها و ایرلندیها که پشم لازم برای صنایع تولید البسه تدارک میدیدند؛ هلندیها و فریزلندیها که احشام خود را در این بازارها به فروش میرساندند؛ بازرگانان سواحل انگلیسی - فرانسوی اقیانوس اطلس مابین لاروشل (58) و بایون (59) که شراب تولیدی خود را عرضه میکردند و یا اسپانیاییها و پرتغالیها که آنها نیز پشم و میوههای گرمسیری را در معرض فروش قرار میدادند.
ایتالیاییها کم و بیش از بازارهای مکارهی شامپانی کنار کشیدند و شعبات خود را در بروژ دائر نمودند و این شهر را به مهمترین مرکز مالی شمال اروپا تبدیل کردند. از انتهای قرن سیزدهم ابتدا ستون کشتیهای گالر جنوایی و بعدها گالرهای ونیزی به طور منظم با بار ادویه در سوین (60) پهلو میگرفتند. با رونق گرفتن تجارت دریایی یک عرصه اقتصادی بینالمللی از نوع اروپایی آن شکل و سامان گرفت که از سواحل ایتالیا تا فلاندر و تا به سواحل بالتیک امتداد داشت.
پینوشتها:
1. Hanse هانزا (هانسا) یا اتحادیه هانزائی منظور اتحادیه هانزائی منظور اتحادیه شهرهای شمالی و بندری آلمان در قرون وسطی است که برای حفظ و گسترش منافع اقتصادی و تجاری خود با کشورهای خارجی ایجاد کرده بودند. نابسامانیهای سیاسی در امپراتوری مقدس روم و دشواریهایی که در کار حمل و نقل کالاهای تجاری از طریق دریا فراهم آمد، مضافاً راهزنی دریایی و وضع مقرراتی برضد بازرگانان بیگانه همگی سبب شدند که شهرهای آلمان بیشتر به هم نزدیک و متحد شوند. در 1241 لوبک و هامبورگ پیمان حمایت متقابل با یکدیگر منعقد کردند و به تدریج شهرهای دیگر آلمان به آن پیوستند و اتحادیه نیرومندی به وجود آوردند - مترجم.
2. Champagne ناحیهای در شمال شرقی فرانسه که تقریباً مطابق ایالت تاریخی شامپانی میباشد. شامپانی به سبب موقعیتش از زمان حملهی آتیلا تا جنگ جهانی اول میدان نبردهای اروپائی بوده است - مترجم.
3. Mosellaender دپارتمانی در شمال شرقی فرانسه که سابقاً جزء دوکنشین لورن بود. دپارتمان مذکور بعداً به چهار دپارتمان که موزل یکی از آنها است تجزیه شد - مترجم.
4. St. Gotthard گذرگاه مشهوری در اروپا است که تا مدتهای طولانی مهمترین نقطهی ارتباطی شمال و جنوب منطقهی آلپ محسوب میشد. تاریخ گوتهارد نشان میدهد که رومیان از این گذرگاه استفاده نمیکردند و استفاده از آن در قرون وسطی با احداث پل معلق بر این گذرگاه که با استفاده از زنجیر استحکام یافته بود آغاز گردید - مترجم.
5. Po نام باستانی آن پادوس و در اساطیر اریدانوس گفته شده است. رودی به طول 650 کیلومتر در ایتالیای شمالی است که از کوههای آلپ سرچشمه میگیرد و به دریای آدریاتیک میریزد - مترجم.
6. Meuse و به هلندی و فلاندری Maas رودی بطول 890 کیلومتر که از شمال شرقی فرانسه، هلند و بلژیک میگذرد - مترجم.
7. Mosel و به فرانسوی Moselle رودی در شمال شرقی فرانسه و غرب آلمان به طول 545 کیلومتر که در کوبلنز به رودخانه راین میپیوندد - مترجم.
8. Rhone مرکز دپارتمان ایل - اِ - ویلن در غرب فرانسه - مترجم.
9. Lagniy
10. Bar-sur-Aube
11. Provins
12. Troyes
13. St.Ayoul
14. St.Remi
15. Clearing House
16. Florin
17. Dukat سکه طلای مذکور در ونیز ضرب شد و از قرن چهاردهم در سراسر اروپا انتشار یافت و مورد استفادهی فراوان تجار و بازرگانان قرار گرفت. سکه مذکور از قرن هیجدهم تا حد زیادی از رواج اولیه افتاد - مترجم.
18. Raymond de Roover
19. Cahors امروزه مرکز دپارتمان لورن در کشور فرانسه میباشد - مترجم.
20. Philippe de Beaumanior
21. Beauvais امروزه مرکز دپارتمان Oise واقع در شمال پاریس با 60 هزار سکنه است - مترجم.
22. Crespin
23. Thomas of Cobham
24. Michel Mollat du Jourdin
25. Santa Maria de la Scala
26. Caesarius von Heisterbach
27. Liege، به فلاندری Luik و به آلمانی Luettich، ایالتی در شمال بلژیک که مرکز آن نیز شهر لیژ میباشد - مترجم.
28. Bondone di Giotto 1266-1337 نقاش و استاد معمار ایتالیایی که طراحیهای معماری کلیسایی او در فلورانس معروف است - مترجم.
29. Gent به فلاندری «خنت» و به فرانسوی «گان» مرکز ایالت فلاندر شرقی و پایتخت تاریخی فلاندر است که در شمال بلژیک امروزی واقع است و دومین بندر بزرگ این کشور محسوب میشود - مترجم.
30. Liber Abacci (Book of Calculation) و کلمه لاتین Abacus همان چرتکه و یا صفحه حساب و محاسبه در دوران روم باستان میباشد - مترجم.
31. Leonardo Fibonacci یا Leonardo Pisano لئوناردوی پیزائی متولد سالهای 1170 یا سالهای 1180-1250 م. یکی از ریاضیدانان به نام ایتالیا در قرون وسطی است - مترجم.
32. Bugia نام غربی (ایتالیایی) شهری بود که اکنون بندری به نام Bejaia در کشور الجزایر میباشد - مترجم.
33. Tiel
34. Utrecht و به هلندی «اوترخت» ایالتی در هلند مرکزی و از شمال به آیسملر محدود است. تاریخش همان تاریخ مرکزش اوترشت است که بر شاخهای از رود راین سفلی واقع است. اوترشت مقر اسقف اعظم کلیسای رومی است و در قرون وسطی یکی از شهرهای تجاری مقتدر بود. پیمان صلح اوترشت سال 1713 که به جنگهای جانشینی اسپانیا خاتمه داد معروف است - مترجم.
35. Mainz مرکز ایالت راینلاند پفالتس آلمان بر رود راین و مقابل مصب رود ماین، که امروزه یک رود بندر و مرکز تولید شراب و اقلام شیمیایی و ماشین آلات در آلمان است - مترجم.
36. Gotland از جزایر دریای بالتیک در جنوب شرقی سوئد و نزدیک ساحل ولایت کالمار این کشور که مرکز آن ویسبی میباشد. گوتلاند دارای تاریخ باشکوهی است و در قرون 11 و 12 یکی از مراکز بزرگ تجارت بینالمللی بود و قوانین دریایی بینالمللی از آنجا نشئات گرفت - مترجم.
37. Nowgorod یکی از قدیمیترین شهرهای روسیه بر رود والخوف نزدیک دریاچهی ایلمن و از مراکز عمدهی فرهنگی و بازرگانی اروپای قرون وسطی بوده است - مترجم.
38. منظور در اینجا اهالی پروس شرقی است که شامل لهستان، لیتوانی، ممل و دریای بالتیک میشد و پایتختش کونیگسبرگ بود - مترجم.
39. به معنی خلیجهای کوچک در مناطق دریای بالتیک - مترجم.
40. Philippe Dollinger` Die Hanse` Uebers. Von Marga und Hans Krabusch `Stuttgart 1998` S.28.
41. Goslar شهری در ایالت ساکسن سفلی واقع در مرکز آلمان و در دامنهی شمالی کوههای هارتس که در قرن دهم میلادی بنا نهاده شد - مترجم.
42. Luebeck
43. Adolf II. Von Schauenburg
44. Heinrich der Loewen 1195-1129 دوک مقتدر ساکسن و بایرن که امپراتوری با عظمتی که قلمرو آن عمده مناطق اسلاونشین تا شرق رود الب را شامل میشد، ایجاد کرده بود - مترجم.
45. Fritz Roerig
46. Kogge نوعی کشتیهای بادبانی عرشه بلند و شکمدار که از قرن 13 تا 16 م در ناوگان تجاری و جنگی اروپایی به ویژه در بنادر هانزائی مورد استفاده قرار میگرفت - مترجم.
47. Galeere کشتیهای پارویی (با دو دیرک بادبانی) حوزه مدیترانهی قرون وسطی که بردگان، مجرمان و زندانیان در آن به پاروزنی گمارده میشدند. در قرون وسطی وقتی میگفتند فلانی به گالری گرفته شده یا فرستاده شده یعنی تنبیه و مجازات شده است - مترجم.
48. Rostock
49. Stralsund
50. Stettin an der Order
51. به لهستانی ویسلا بزرگترین رود و راه آبی لهستان به طول 1063 کیلومتر که از کوههای کارپات سرچشمه میگیرد - مترجم.
52. Elbing ایالت سابق پروس شرقی در شمال دانتزیگ و بندری بر دهانهی رود البینگ. در قرن 15 م. به دست لهستان و در 1772 به دست پروس افتاد و بعد از خاتمه جنگ دوم جهانی به دست لهستان اداره میشود - مترجم.
53. Kalmar
54. Bergen
55. Yarmouth
56. Lynn
57. Hall
58. La Rochelle مرکز دپارتمان شارانت - ماریتیم در غرب فرانسه - مترجم.
59. Bayonne مرکز دپارتمان باس - پیرنه در جنوب غربی فرانسه در ناحیهی باسک که سرنیزه مشهور به بایونت در این شهر تاریخی ابداع و ساخته شده است - مترجم.
60. Swin
لوگوف، ژاک؛ (1391)، اروپا، مولود قرون وسطی (بررسی تاریخی فرآیند تکوین و تکامل اروپا در قرون وسطی (سدههای 4 تا 16 میلادی)، ترجمهی بهاءالدین بازرگانی گیلانی، تهران: انتشارات کویر، دوم.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}