نویسندگان:
عابد عبدالهی (1)
حسین بقایی (2)

 

مقدمه

خداوند متعال می‌فرمایند: " یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا یغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضًا أَیحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یأْکُلَ..." (سوره حجرات آیه 12) ای کسانی که ایمان آورده‌اید از بسیاری گمان‌ها درباره‌ی دیگران بپرهیزید، به راستی که برخی از گمان‌ها گناه است درباره‌ی یکدیگر تجسس و جستجو نکنید و بعضی از شما غیبت بعضی نکنند، آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ که البته از آن بدتان می‌آید. طبق نظر مفسرین منظور از کلمه (وَلَا تَجَسَّسُوا) تحریم کنجکاوی و دنبال کردن لغزش‌های اخلاقی مسلمانان است چنانچه مرحوم طبرسی در مجمع البیان فرموده است که در پی جستجوی عیب‌های مردم نباشید.
میر سید علی حائری می‌گوید: «وَلَا تَجَسَّسُوا» به معنای این است که دنبال لغزش‌های مؤمنان نروید و از عیوب مسلمین که آن‌ها را پوشانیده‌اند بحث نکنید (حائری تهرانی، 1377 شمسی، ج 1: 200).
به دلیل اهمیت تجسس، روایات متفاوتی از معصومین (علیهم السلام) در این رابطه ذکر شده است:
امام صادق (علیه السلام) در این باره می‌فرماید اگر کسی لغزش‌ها و گناهانی را که از مؤمنین با دو چشم خود دیده و یا با دو گوش خود شنیده برای دیگران بازگو کند او از مصادیق این آیه شریفه است که می‌فرماید: آنان که نقل و پخش کردن کار بد در میان مؤمنان را دوست دارند، در آخرت برایشان عذابی دردناک وجود دارد (اصول کافی، ج 2: 357) و پیامبر اسلام نیز می‌فرمایند: درباره‌ی لغزشهای مؤمنین تجسس نکنید، چون که هر کس لغزش‌های برادران مؤمن خود را پی جویی کند، خداوند نیز لغزش‌های خود او را پی‌جویی خواهد کرد و او را بی‌آبرو و رسوا خواهد کرد هرچند که در درون خانه‌اش باشد (اصول کافی، ج 2: 335).
امام علی (علیه السلام) در نامه معروف خود به مالک به عنوان حاکم مصر چنین می‌نویسد: کم ارج‌ترین افراد نزد تو باید کسانی باشند که نسبت به کشف و پخش عیوب و اسرار مردم حریص‌تر و بی‌باک‌ترند برای اینکه نوعاً مردم دارای عیوب هستند که حاکم برای پنهان داشتن آن‌ها از همه سزاوارتر است. پس هرگز درصدد کشف کردن آن لغزش‌هایی که پنهان از تو (پنهان از حکومت) صورت گرفته بر نیا. چون تو به عنوان حاکم مسلمین فقط مسئول پاکسازی جامعه از آلودگی‌های آشکار و ظاهری هستی، درباره‌ی لغزش‌های پنهان مردم خداوند خود داوری خواهد کرد. بنابراین تا آنجا که می‌توانی اسرار مردم را پنهان نگه دار تا خداوند نیز اسرار تو را از مردم پنهان نگه دارد (نامه 53 نهج‌البلاغه). منظور از مطالعات کتابخانه‌ای، مطالعاتی است که موضوعات مورد مطالعه در اختیار و دسترس محقق قرار نداشته و غالباً مربوط به گذشته‌ای دور یا نزدیک می‌گردد و محقق از اسناد و مدارک زمان‌های پیشین که در کتابخانه‌ها موجود می‌باشند، استفاده می‌کند. تجسس حتی برای اجرای فریضه امر به معروف و نهی از منکر هم ممنوع است. جلوگیری از وقوع آشکار منکرات یکی از وظایف نظام اسلامی است و در صدر اسلام چه بسا خود حاکمان این مهم را انجام می‌دادند (الاحکام السلطانیه و الولایات الدینیه، ماوردی، 1406 ق: 314). بعدها منصبی خاص با عنوان حسبه پدید آمد و متصدی آن یعنی محتسب موظف شد که با تظاهر «به ترک معروف» یا «انجام منکر» مقابله کند. به نوشته غزالی، محتسب باید از منکر آشکار که نیاز به تجسس ندارد، جلوگیری کند (احیاء علوم الدین، غزالی، 1351 شمسی، ج 3: 82). بر این اساس، محتسب یا ناهی از منکر مجاز نیست که در امور پنهانی مردم تجسس و اسرار مخفی آنان را افشا کند (همان).

مبانی نظری

تحقیق در علوم انسانی در حالت کلی به دو بخش کمی و کیفی تقسیم‌بندی می‌شود. از آنجا که روش تحقیق اسنادی در زمره روش‌های کیفی قرار دارد بنابراین می‌توان عنوان نمود که روش تحقیق در پژوهش حاضر کیفی می‌باشد. مهم‌ترین ویژگی روش تحقیق کیفی مبتنی نبودن بر نظریه و مشاهده مستقیم واقعیت بدون مراجعه به نظریه‌ها و فرضیه‌ها می‌باشد. در این روش، محقق به صورت مستقیم یا غیر مستقیم (به واسطه اسناد و مدارک) پدیده مورد نظر را مطالعه نموده و نتیجه پژوهشی را بدست می‌آورد. بنابراین تحقیق حاضر، فارغ از نظریه و فرضیه که مبنای روش‌های تحقیق کیفی است می‌باشد. بررسی‌های صورت گرفته در مورد موضوع تحقیق حاکی از آن است که تا به حال کار تحقیقی چندانی در مورد موضوع تحقیق صورت نگرفته است و تنها کتاب تخصصی در مورد موضوع تحقیق (با عنوان "امام علی (علیه السلام) و مباحث اطلاعاتی" اثر آقای دشتی) نیز چندان کامل نیست و صرفاً کاری مقدماتی در مورد موضوع تحقیق است بنابراین از این حیث می‌توان عنوان نمود که تحقیق حاضر در زمره اولین پژوهش‌های انجام گرفته با رویکردی نوین در مورد موضوع تحقیق است و پیشینه علمی خاصی در زمینه موضوع مورد مطالعه وجود ندارد.

روش تحقیق

از آنجا که در این تحقیق هدف ما بررسی اقدامات اطلاعاتی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) می‌باشد بنابراین لازم است از روش تاریخی استفاده کنیم. در روش تاریخی بر امور نسبی تأکید داریم و امکان تأکید بر روی امور مطلق وجود ندارد که علت آن سپری شدن زمان از پدیده مورد مطالعه و عدم انعکاس همه ابعاد پدیده مورد مطالعه بر روی اسناد و مدارک می‌باشد بنابراین نتایج این نوع تحقیقات همواره غیر مطلق و تا حدودی نسبی می‌باشد.
روش جمع‌آوری اطلاعات در این تحقیق روش اسنادی می‌باشد. هیچ تحقیقی فارغ از کاربرد این روش نیست، اما در روش‌های تاریخی کاربرد این ابزار اهمیت بیشتری دارد. روش‌های اسنادی در زمره روش‌ها یا سنجه‌های غیر مزاحم و غیر واکنشی به شمار می‌آید به این دلیل که هنگام استفاده از دیگر روش‌ها نظیر مشاهده، مصاحبه و... مشکل اساسی جمع‌آوری اطلاعات است و حال آنکه به هنگام کاربرد روش‌های اسنادی اطلاعات موجودند. علاوه بر آن این روش‌ها از مشکلات بزرگی که در تحقیقات آزمایشی یا مصاحبه پیش می‌آید مبری هستند (ساروخانی، 1385: 254 و 255).
پژوهش اسنادی، پژوهش مبتنی بر شواهد برگرفته از مطالعه اسناد؛ مانند آرشیوها یا آمار رسمی است (مجدفر، 1382: 276). بسیاری از اوقات، اصطلاح تحقیق کتابخانه‌ای را به جای پژوهش اسنادی به کار می‌برند، که به نظر، اصطلاح دقیق و درستی نیست؛ زیرا منظور از مطالعات کتابخانه‌ای، مطالعاتی است که موضوعات مورد مطالعه در اختیار و دسترس محقق قرار نداشته و غالباً مربوط به گذشته‌ای دور یا نزدیک می‌گردد و محقق از اسناد و مدارک زمان‌های پیشین که در کتابخانه‌ها موجود می‌باشند، استفاده می‌کند. به عنوان مثال، تحقیق در زمینه طبقات اجتماعی عصر صفویه یا تحقیق درباره‌ی سهم اقشار مختلف اجتماعی در انقلاب مشروطیت ایران.
در این روش منابع اصلی مورد استفاده، کتب و مدارک منثور و منظومی است که از دوره‌های گذشته به جای مانده و جدیداً از اسلاید، فیلم و سایر تکنولوژی‌های ضبط وقایع تاریخی نیز در پژوهش اسنادی استفاده می‌شود. اسنادی که در پژوهش اسنادی مورد استفاده قرار می‌گیرند عمدتاً شامل اطلاعات و نتایجی است که توسط نویسندگان و پژوهش‌گران قبلی در حوزه مورد بحث فراهم گردیده‌اند (گیدنز، 378: 726).

یافته‌های تحقیق

سازمان‌های اداری رسمی که زیرمجموعه دولت می‌باشد در پیشینه تاریخی دولت اسلامی دارای سابقه است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) که امکان تشکیل حکومت را داشتند هر دو برای حکومت خویش دارای تشکیلات رسمی اداری بوده‌اند. مهم‌ترین بخش از هر حکومتی را خرده نظام سیاسی تشکیل می‌دهد. از مهم‌ترین ارکان قدرت سیاسی در هر جامعه‌ای نیروهای نظامی و دستگاه‌های اطلاعاتی می‌باشد. از آنجا که حکومت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و علی (علیه السلام) به نظر شیعه الگوی حکومت می‌باشد در این تحقیق به بررسی دستگاه اطلاعاتی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) و کشف ساختار آن می‌پردازیم و این کار را از طریق بررسی دستورات و اقدامات حضرت در مورد مسائل اطلاعاتی انجام می‌دهیم.
دستورات و اقدامات اطلاعاتی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را می‌توان به دو قسمت عمده دستورات و اقدامات در بعد داخل حکومتی و دستورات و اقدامات در بعد خارج از محدوده حکومت امام (علیه السلام) (بلاد دشمنان) دسته‌بندی نمود.

اقدامات اطلاعاتی داخلی

این اقدامات مربوط به فعالیت‌های اطلاعاتی است که در داخل محدوده حکومتی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) انجام شده است.

الف) بازرسی امور کارگزاران

محمد بن حسن رضی در نهج‌البلاغه راجع به نامه حضرت علی (علیه السلام) به مالک اشتر که پیرامون حکمرانان و فرماندهان سفارش می‌کند روایت کرده است:
"... سپس در کارهای اینان جستجو و تحقیق کن و بازرس‌های درستکار و وفادار و وظیفه‌شناس را جهت نظارت بر آنان تعیین کن، چون که بازرسی و تحقیق مخفیانه و پنهانی آن‌ها را انگیزه‌دار کرده و باعث می‌شود که در امانت (مسئولیت) خود که بر دوش او نهاده شده است خیانت نکرده و با زیردستان خود به نرمی و ملاطفت رفتار کند" (العالمی، 1392: 101)
امام علی (علیه السلام) حکم مسئولیت ابوالاسود را که رساندن اطلاعات و اخبار خیانت‌کارانه کارگزاران در بصره نسبت به حقوق مسلمین بود به او گوشزد کرده و این مسئولیت را به عنوان کاری خیرخواهانه و در جهت منافع عمومی به خصوص منافع امام و امت معرفی می‌کند و حضرت (علیه السلام) این اطلاعات را فراتر از خیانت دانسته و ضروری و لازم می‌داند که انحرافات، زورگویی‌ها و سلطه‌گری‌ها و مانند آن به اطلاع حاکم وقت رسانده شود. چنانکه حضرت (علیه السلام) در این باره فرمود: "هر اتفاق و یا حادثه‌ای که در مقابل دیدگانت رخ می‌دهد و فکر می‌کنی که در جهت منافع عمومی است به اطلاع من برسان و از هیچ چیزی فرونگذار" (همان: 71). اینکه امام (علیه السلام) تأکید بر رساندن همه اخبار دارد حاکی از اهمیت جزئیات اخبار در تصمیم‌گیری مسئولین حکومتی می‌باشد.
حضرت (علیه السلام) در نامه‌ای به کار گزارش می‌فرماید:
"... پس با این وجود از جستجو و تحقیق و بازرسی در امور نیروهای تحت امر خود غافل مشو و بر آن‌ها نظارت داشته باش و کارهایشان را زیر نظر بگیر و جویای احوالشان باش که شرح حال آن از تو پوشیده و پنهان نماند تا اینکه از طرز رفتارشان با مردم و چگونگی برخوردشان با آن مردم که تو مسئولین امور آنان قرار دادی آگاه گردی" (همان: 101).
در دستورات حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) به مالک اشتر می‌بینیم: "... بازرسان مخفی راستگو و مطمئن را به نزد مردم بفرست تا در پنهانی و به طور مخفیانه در مورد آنان به نظارت و بازرسی مشغول شوند، این کار به جهت انگیزه دادن به آنان است تا در مسئولیت خود به خوبی رعایت امانت را کرده و با زیردستان خود به نرمی رفتار کنند" (همان: 85).
حضرت علی (علیه السلام) در ادامه سخن گهربار خویش به مالک می‌فرماید: "... از یاران و دست‌اندرکاران خود محافظت و مراقبت کن، زیرا که در این صورت چنانچه او دستش به خیانت (اداری) باز شد و مرتکب خطا و یا خیانت گشت، تو می‌توانی با ارائه اخبار و گزارشاتی که توسط بازرسان مخصوص تو علیه او جمع‌آوری شده او را به پای میز محاکمه کشانده و در دادگاه محاکمه کنی. همین مدارک و گزارشات از جانب بازرسان جهت محکوم کردن او کافی است و می‌توانی حتی او را محکوم به مجازات‌های جسمانی کنی و در قبال خطاها و خیانتی که از او سر زده است او را مؤاخذه و بازخواست کنی و سپس او را از مقامی که دارد برکنار و عزل کرده و به جای آن او را به مقامی پست‌تر و پایین‌تر تنزل دهی و مهر خیانت را بر پیشانی‌‌اش زده و زنجیر خیانت را بر گردنش بیاویزی و در امور پنهانی آن‌ها کاوش و جستجو کن و آنان را تحت نظر بگیر تا از این طریق آن‌ها این طور احساس کنند که کسی در بالای سر آنان قرار دارد که از رفتار و عملکردشان مراقبت می‌کند و این باعث می‌گردد که آن‌ها نسبت به آنچه که در اختیارشان گذارده شده است مرتکب خیانتی نشوند و با زیردستان خود و مراجعه کنندگان با نرمی و ملاطفت برخورد کنند" (همان: 88 و 89).
ابن ابی سلمه، یکی از فرمانداران حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) بود که اخلاق مدیریت اسلامی را رعایت نمی‌کرد و با قساوت و خشونت با مردم برخورد می‌نمود که بلافاصله توسط مردم و نیروهای اطلاعاتی در خدمت امام علی (علیه السلام) افشاء شد (همان: 85).
از حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام): رأی و نظر من این است که به گروهی از اهل صلاح و عفت -از افرادی که به دین و امانتشان وثوق داری - مأموریت دهی تا از سیره (روش) عمال و کارمندان و از کارهایی که انجام می‌دهند تحقیق کنند (احمدی میانجی، 1384: 147).
حضرت امیر (علیه السلام) که در عهدنامه مالک اشتر دستور دور کردن خبرچینان را صادر می‌کند، در همان عهدنامه برای مالک اشتر چنین می‌نویسد:
از افرادی که اهل امانت و صدق هستند بر کارمندان خود ناظر و جاسوس قرار بده... و اگر یکی از کارمندانت خیانت و یا فجوری مرتکب شده و گزارش‌های گزارش گران تو نیز در این مورد موافق با عملکرد او بود و بدگویی رعیت هم (در مورد این فرد) سخنان گزارش گران را تأیید کرد، همین مقدار در محکوم بودن او کافی است و گواه دیگر لازم نیست، این کارمند را عقوبت بدنی کن و اموالی را که به خیانت برده، بگیر و در میان مردم او را خائن معرفی کرده و طوق بدنامی را لجام گردنش کن (همان: 147 و 148).
امیرالمؤمنین (علیه السلام) به عامل خود ابی بن کعب نوشت:
جانشینی برای انجام کارهایت بگمار و همراه عده‌‌ای از یارانت از شهر خارج شود و در نواحی روستانشین از محل کارمندان و مأموران من سؤال و بررسی کن و از روش کاری آنان بازرسی نما (احمدی میانجی، 1384: 148).
همانطور که ملاحظه می‌کنیم امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) یکی از مهم‌ترین اقدامات اطلاعاتی را جمع‌آوری از عمال و کارگزاران خود عنوان می‌کند چرا که اگر مشکلی در داخل حکومت وجود داشته به مراتب ضربه‌ای بزرگ‌تر از دشمن خارجی به حکومت وارد می‌کند.

ب) جمع‌آوری از تحرکات سیاسی

امام علی (علیه السلام) به وسیله نیروهای اطلاعاتی و چشم‌های بازی که در کوفه داشت، از تمام تحولات سیاسی و امور جاری کوفه با خبر بود و از مخالفت‌ها و حرکت‌های منافقانه «ابوموسی اشعری» آگاهی داشت که در آستانه جنگ جمل برای خاتمه دادن به حرکات موذیانه فرماندار کوفه خطاب به او چنین نوشت:
از بنده خدا علی امیرالمؤمنین به عبدالله بن قیس (ابوموسی اشعری) پس از ستایش پروردگار و درود! سخنی از تو بمن رسید که هم به سود، و هم به زیان تو است، چون فرستاده من پیش تو آید، دامن همّت کمر زن، کمرت را برای جنگ محکم ببند، و از سوراخ خود بیرون آی و مردم را برای جنگ بسیج کن، اگر حق را در من دیدی بپذیر، و اگر دودل ماندی کناره گیر. به خدا سوگند هرجا که باشی تو را بیاورند و به حال خویش رها نکنند، تا گوشت و استخوان و ‌تر و خشکت درهم ریزد، و در کنار زدنت از حکومت شتاب کنند، چنانکه از پیش روی خود همان گونه بترسی که از پشت سرت هراسناکی حوادث جاری کشور آنچنان آسان نیست که تو فکر می‌کنی، بلکه حادثه بسیار بزرگی است که باید بر مرکبش سوار شد، و سختی‌های آن را هموار کرد، و پیمودن راه‌های سخت و کوهستانی آن را آسان نمود. از گزارش‌های تاریخی و نیز اخبار و روایات، به دست می‌آید که متولی بازار فقط مسئول برقراری امنیت و آرامش نبود، بلکه اموال بازرگانان و پیشه‌وران بازار هم، تحت نظر او بوده است، از همین رو علی (علیه السلام) رفتار نیروهای اطلاعاتی بازار را هم به شدت کنترل می‌کرده است و اگر خطایی از آنان سر می‌زد، به هیچ وجه، چشم‌پوشی نمی‌کرد. پس فکرت را بکار گیر، و مالک کار خویش باش، و سهم و بهره‌ات را بردار، اگر همراهی با ما را خوش نداری کناره گیر، بی‌آنکه مورد ستایش قرار گیری یا رستگار شوی، که سزاوار است تو در خواب باشی و دیگران مسئولیت‌های تو را برآورند، و از تو نپرسند که کجا هستی؟ و به کجا رفته‌ای؟ به خدا سوگند! این راه حق است و به دست مرد حق انجام می‌گیرد، و باکی ندارم که خدانشناسان چه می‌کنند؟ با درود (دشتی، 1385: 92-95).

ج) بازرسی در مورد قیمت و بازار

ابوالصهباء روایت می‌کند: حضرت علی (علیه السلام) را در کنار مزرعه‌‌ای دیده که درباره‌ی قیمت صیفی‌جات و سبزی‌جات بازپرسی و سؤال می‌کند (العالملی، 1392: 116).
امام علی (علیه السلام) برای کنترل بازار، مأمورانی می‌گماشت، تا امور اقتصادی کشور دچار اختلال نگردد، از این رو تا «ابن هرمه» در بازار اهواز رشوه گرفت، محاکمه و عقوبت شد. امام (علیه السلام) از نظر اقتصادی بازار شهرها را با حضور نیروهای اطلاعاتی زیر نظر داشت تا به مردم ستم روا ندارند و با گران‌فروشی و احتکار أساس نظام را تضعیف نکنند.
از گزارش‌های تاریخی و نیز اخبار و روایات، به دست می‌آید که متولی بازار فقط مسئول برقراری امنیت و آرامش نبود، بلکه اموال بازرگانان و پیشه‌وران بازار هم، تحت نظر او بوده است، از همین رو علی (علیه السلام) رفتار نیروهای اطلاعاتی بازار را هم به شدت کنترل می‌کرده است و اگر خطایی از آنان سر می‌زد، به هیچ وجه، چشم‌پوشی نمی‌کرد چنان که «علی بن اصمع» را بر منطقه‌ای به نام «بارجاه» گماشت و چون خیانت کرد، دستش را برید. نمونه دیگری از این برخورد با ابن هرمه بود.

د) جمع‌آوری از اوضاع عمومی مردم

د) جمع‌آوری از فراریان
یک نمونه از نامه‌ای که حضرت (علیه السلام) به کارگزار خود نوشت:
"این نامه‌ای است از بنده خدا علی امیرالمؤمنین (علیه السلام) به کسی که نامه مرا می‌خواند و او کسی نیست جز کارگزار من. اما پس از ثنای الهی و ستایش او درود بر محمد و آلش، افراد زیر دست ما گریخته‌اند و گمان ما بر این است که آن‌ها به طرف شهر بصره رفته باشند. راجع به آن‌ها از مردم دیار خود بپرس و در هر نقطه از دیار و سرزمین خود جاسوسی را تعیین کن و سپس اطلاعات و اخبار مربوط به آن‌ها را در نامه‌ای برای من بنویس، خدا نگهدار" (العاملی، 1392: 13).

و) جمع‌آوری از افراد مستمند و فقیر

امیرمؤمنان (علیه السلام) در نامه‌اش به مالک اشتر می‌فرماید: "از افرادی که به تو دسترسی ندارند و از نظر و دید مردم پست و حقیرند و از نظر آنان از طبقه پایین و ناتوانند دستگیری کرده و از احوالات ایشان جویا باش. مردم آنان را کوچک می‌شمارند، چون که به افراد ناتوان به ذلت و خواری می‌نگرند و اصلاً با آنان کاری ندارند. پس تو برای آنان کاری کن که درخواست‌های خود را بی‌ترس و رنج به تو اظهار کنند تا کسی ستم دیده و افسرده نماند و شکایت تو را به خدای تعالی نبرد. امین خود را از کسانی قرار بده که از خدا می‌ترسد و فروتن است و او را مأمور رسیدگی به اوضاع و احوال این مردم کن تا کارهای آن‌ها را به اطلاع تو برساند. سپس فرمود: به یتیمان خردسال و پیران سال‌خورده که چاره‌ای ندارند و به خاطر ناتوانی که دارند و خود را آماده درخواست نکرده‌اند رسیدگی کن..." (العاملی، 1392: 68 و 69).
لازمه اطلاع از اوضاع و احوال افراد فقیر و ناتوان جمع‌آوری اطلاعاتی در مورد این افراد و مشکلات آنان است که حضرت دستور آن را به مالک می‌دهد.

اقدامات اطلاعاتی خارجی

الف) جمع‌آوری از تحرکات نظامی

زراره ابن قیس شاذی نزد حضرت امیر (علیه السلام) آمد و از تعداد افرادی که به همراه بسر بودند خبر داد. آنگاه حضرت (علیه السلام) بالای منبر رفت و پس از حمد و ثنای خداوند فرمود: "... بسر ابن ابی ارطاه راهی حجاز شده است، بسر چه کسی است؟ خدا او را لعنت کند باید گروهی از شما به سوی او بروید و او را از حمله‌اش بازدارید او به همراه خود ششصد نفر یا بیشتر دارد" (العالمی، 1392: 211).

ب) استفاده از افراد دشمن و داشتن جاسوس بین آن‌ها

احمد بن اعثم کوفی در کتاب الفتوح آورده است: به همراه معاویه مردی از حمیر بود که به او حصین ابن مالک گفته می‌شد. او با حضرت امیر (علیه السلام) مکاتبه داشت و حضرت را از امور مخفی معاویه آگاه می‌ساخت (العاملی، 1392: 202 و 203).
آگاه شدیم که معاویه به هیثم بن الاسود ابی العریان که از طرفداران عثمان بود و همسرش علویه بود و حضرت امیر (علیه السلام) را دوست می‌داشت و اخبار مربوط به معاویه را می‌نوشت و در زمام اسب قرار می‌داد و آن را به سوی سپاه حضرت (علیه السلام) در صفین روانه می‌کرد و سپاهیان آن را به نزد حضرت می‌بردند (همان). در اینجا توافقی مخفی بین حضرت امیر (علیه السلام) و عامل او که در بین دشمن است وجود دارد.

تکنیک‌های اطلاعاتی مورد استفاده علی (علیه السلام)

الف) تغییر شکل دادن

شیخ مفید در کتاب الجمل راجع به داستان حرکت عایشه به سمت مدینه و به هنگام بازگشت از بصره چنین روایت می‌کند: "وقتی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) می‌خواست به طرف کوفه حرکت کند عایشه را خواست و به او امر کرد که به مدینه برگردد. عایشه نیز آماده رفتن به مدینه شد و سپس همراه با چهل نفر از زنانی که صورت خود را با پارچه‌هایی پوشانده بودند به طرف آنجا رهسپار گشت. آن‌ها شمشیرهایی را به گردن آویخته بودند و از طرف حضرت (علیه السلام) مأموریت داشتند تا از هر سو، از چپ و راست و نیز عقب از عایشه مراقبت و نگهبانی به عمل آورند. عایشه در مسیر حرکت خود چنین دعا می‌کرد: خداوندا با علی ابن ابیطالب همان رفتاری را کن که با من می‌کرد. چون که او همراه من مردانی را فرستاده است که از من محافظت و مراقبت به عمل آورند و لکن چنین رفتاری که با من کرد حرکت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را نگه نداشته است. وقتی که آن‌ها به شهر مدینه رسیدند آنان زنان پوشش‌هایی را که به چهره داشتند و شمشیرهایی را که بر گردن آویخته بودند بیرون آوردند و همراه با عایشه وارد مدینه شدند. وقتی عایشه آن‌ها را دید از مذمت و ناسزاگویی که به ناحق درباره‌ی امیرمؤمنان گفته بود اظهار ندامت و پشیمانی کرد و این سخن را بر زبان خود جاری کرد: خداوندا به فرزند ابوطالب (علیه السلام) پاداش نیکی عنایت فرما، چون که او درباره‌ی من حرمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را نگه داشته است" (العاملی، 1392: 281 و 282).

ب) اقدام به تهدید برای کشف خبر

حاطب بن ابی بلتعه (یکی از مسلمانان مدینه) جریان تصمیم پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را در نامه‌ای برای اهل مکه نوشت آن را به وسیله زنی به نام ساره برای قریش فرستاد، پیغمبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) از قضیه با خبر شده و حضرت علی (علیه السلام) همراه زبیر و مقداد، از طرف حضرت مأموریت پیدا کردند تا نامه را از این زن بگیرند و در نقل بیهقی چنین آمده است که رسول خدا فرمودند: آن زن را تفتیش کنید؛ زیرا حامل نامه‌ای برای اهل مکه است و از علی (علیه السلام) هم نقل شده است که فرمود: باید نامه را بیرون بیاوری و الا لباست را (برای تحقیق و تفتیش) کنار خواهم زد و مرحوم مفید نقل کرده که امیرالمؤمنین (علیه السلام) شمشیر کشید و زن را تهدید کرد. چون زن برخورد جدی امام را دید گفت: کنار بروید و خودش نامه را از میان گیسوان خود بیرون آورد و داد (احمدی میانجی، 1384: 143).

ج) کسب اطلاعات با توجه به ضعف روحی

بعضی از افراد اگر در شرایط خاصی قرار گیرند منفعل شده و اطلاعات خود را پس می‌دهند که این شرایط با غرایز و عواطف انسان کم و بیش مربوط هستند. مثلاً اگر کسی در موقعیت ترس واقع شود منفعل شده و اطلاعات خود را پس می‌دهد در این رابطه جریانی از امام علی (علیه السلام) می‌آوریم که از بعد اطلاعاتی قابل اهمیت است. در یکی از محاکمات هر کدام ادعا می‌کند که مولای دیگری هستند و بر ادعای خود پافشاری می‌ورزند. هر دو قسم می‌خورند و حقیقت روشن نمی‌شود. روز بعد امیرالمؤمنین (علیه السلام) به قنبر دستور می‌دهد که دو تا سوراخ در دیوار ایجاد کند. سپس به هر دو می‌گوید که هر کدام سرش را در یکی از سوراخ‌ها فرو کند بعد با صدای بلند می‌فرماید: ‌ای قنبر شمشیر پیامبر را بیاور، زود باش تا گردن آن را که عبد است بزنم. در اینجا بود که یکی از دو نفر سرش را از سوراخ بیرون می‌کند و به دروغ خودش اعتراف می‌نماید (حسینی، 1368: 168).
در یکی از بازجویی‌ها امام علی (علیه السلام) یکی از شهود را می‌خواهد و سؤالاتی می‌کند. سپس طبق قرار قبلی امام (علیه السلام) تکبیر می‌گوید و اطرافیان هم تکرار می‌کنند. شهود دیگر که دور از صحنه بازجویی بودند صدای تکبیر امام را شنیده و با شنیدن صدای تکبیر گمان می‌کنند که نفر اول اقرار کرده لذا وقتی نفر دوم را می‌آورند امام (علیه السلام) می‌پرسد؟ آیا گمان کرده‌ای من کاری را که کرده‌ای نمی‌دانم؟ نفر دوم یقین می‌کند که نفر اول اقرار کرده و لذا اقرار می‌کند و واقعیت کشف می‌شود (همان: 172).

د) سوءظن به عنوان یکی از اقدامات

داشتن سوءظن از مهم‌ترین اصول کارهای اطلاعاتی است. امام علی (علیه السلام) در این باره می‌فرماید: "ولکن الحذر کل الحذر من عدوک بعد صلحه فان العدو ربما قارب لیتغفل فخذ بالحزم واتهم فی ذلک حسن الظن" به شدت برحذر باشید از دشمنان بعد از این که با آن‌ها صلح کردید زیرا دشمن چه بسا نزدیک می‌شود که در برخورد با دشمن حتی بعد از صلح باید مسائل امنیتی و اطلاعاتی را رعایت کرد و از جمله با سوءظن برخورد کرد (همان: 56)

ه) تعقیب و مراقبت

امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) برای جلوگیری از خطرات مخالفین داخلی مانند طلحه و زبیر و خوارج و هواخواهان بنی امیه و جاسوسان معاویه که در دوران خلافت چند ساله خود گرفتار کارشکنی و توطئه‌های آنان بود، مراقبت کامل می‌کرد و به قیس بن سعد بن عباده در مصر و دیگر عمال و کارگزاران حکومتی دستور می‌داد که در مورد افراد مشکوک (مریب) شدیداً مراقبت کنند (احمدی میانجی، 1384: 96).
طلحه و زبیر پس از بیعت با یکدیگر صحبت‌های خصوصی داشتند و این خبر به حضرت امیر (علیه السلام) رسید و سپس آن حضرت آن‌ها را به حضور خواست. آن دو در خلال بازجویی حضرت (علیه السلام) چنین موضوعی را انکار کردند. حضرت علی (علیه السلام) دست نگه داشت و عجله‌‌ای نکرد تا این که آن‌ها از حضرت اجازه خواستند تا به مکه بروند و حضرت نیز مانع آن‌ها نشد لکن کسی را به دنبال آن‌ها فرستاد تا به شکل مخفیانه آن‌ها را تحت تعقیب قرار داده و از آنان مراقبت کند. حضرت (علیه السلام) این اتهام را علنی نکرد جز در وقتی که از کار فتنه و آشوبشان پرده برداشت (العاملی، 1392: 6). امام از این دو نفر مراقبت می‌کنند که فقط اتهام دارند و هنوز جرم آن‌ها ثابت نشده است و در واقع مراقبت و تعقیب روشی اطلاعاتی برای آمادگی در مقابل خطرات تهدید کننده حکومت امام علی (علیه السلام) بود.

و) شایعه‌سازی برای ارزیابی روحیه

در نامه امیرالمؤمنین (علیه السلام) به عبداله بن بدیل نوشته شده است: "... بایستی که در انتخاب جاسوسان خود در میان سپاهیانت از افراد شجاع و دلیر استفاده کنی. چون که افراد ترسو و بزدل نمی‌توانند اطلاعات درستی را به دست تو رسانیده و گزارش کنند."

نتیجه‌گیری

در سیره حکومتی حضرت علی (علیه السلام) اشراف اطلاعاتی، لازمه استقرار عدالت علوی و لازمه حیات حکومت دینی محسوب می‌شود. و هر حکومتی که به نام اسلام شکل می‌گیرد و دوران حکومت حضرت علی (علیه السلام) را الگوی حکومتی خود می‌داند باید ضمن سامان‌دهی و سازمان بخشی به تشکیلات اطلاعاتی نسبت به ایجاد اشرافیت کامل در قبال دشمنان داخلی و خارجی اهتمام ویژه بورزد.
آنچه از اقدامات و دستورات علی (علیه السلام) در خصوص کارهای اطلاعاتی در اسناد و مدارک به جا مانده است هر چند بخش ناچیزی از تاریخ را نشان می‌دهد لیکن در همین حد اندک هم آنچه از این اسناد و مدارک به دست می‌آید نشانگر اینست که سیره امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در اشراف اطلاعاتی دارای ساختار و نظام خاصی بوده و یکی از کارهای اصلی حکومتی بوده است به نحوی که عمال خاصی برای آن در نظر گرفته شده و حضرت دستورات اکیدی در مورد وجود جاسوسان صادر نموده است.
نتیجه تحقیق نشان می‌دهد که سیستم اطلاعاتی علی (علیه السلام) در قسمت اقدامات اطلاعاتی به دو دسته اقدامات داخل حکومتی و خارج قلمرو حکومتی تقسیم می‌شده است. در داخل حکومت هدف اطلاعاتی هر چیزی را از مسائل اقتصادی و سیاسی و امورات کارگزاران و... شامل می‌شده است و در خارج از قلمرو حکومت اهدافی چون توانمندی‌های نظامی و روحیه دشمن و... به عنوان هدف اطلاعاتی بوده است. تکنیک‌های بکار رفته توسط ایشان در امورات اطلاعاتی عبارتند از: تهدید، تغییر شکل، استفاده از ضعف روحی افراد و... مهم‌ترین نکته‌ای که در مورد اقدامات اطلاعاتی امام علی (علیه السلام) جلب توجه می‌کند توجه بسیار زیاد ایشان به جمع‌آوری اطلاعاتی از عمال و کارگزاران است که دستورات و اقدامات حضرت در این حوزه بسیار بیشتر از سایر حوزه‌ها (آنچه در اسناد تاریخی منعکس شده است) می‌باشد که نشان‌گر اهمیت حیاتی این حوزه نسبت به دیگر مسائل می‌باشد.
ساختار کلی سیستم اطلاعاتی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را به صورت نموداری به شکل زیر می‌توان نشان داد:
قطعاً تکنیک‌ها و روش‌های اطلاعاتی مورد استفاده امیرالمؤمنین (علیه السلام) در زمان حکومت و زمامداری مسلمانان به مطالب ذکر شده در این پژوهش خلاصه نمی‌شود لیکن این پژوهش می‌تواند سرآغازی برای طی کردن مسیری باشد که تحقیقات عمیق‌تری از موضوع تحقیق را به سرانجام برساند.

پی‌نوشت‌ها:

1. دکترای جامعه شناسی
2. سطح دو حوزه و کارشناسی ارشد فقه و حقوق اسلامی
فهرست منابع
* ابن منظور، محمد بن مکرم (1408 ه.ق)، لسان العرب، بیروت: دارالاحیا التراث العربی، چاپ دوم.
* آیت الله احمدی میانجی، میرزاعلی (1384)، اطلاعات و تحقیقات در اسلام، تهران: نشر دادگستر، چاپ دوم.
* حائری تهرانی، میر سید علی (1377)، مقتنیات الدرر و مقتنیات الثمر، تهران: دارالکتب الاسلامیه.
* حسینی، سعید (1368)، تربیت سیاسی اسلام (نیروهای اطلاعاتی)، تهران: مؤسسه اسلامی ولی امر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، چاپ سوم.
* دشتی، محمد (1385)، امام علی (علیه السلام) و مباحث اطلاعاتی، قم: نشر مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمؤمنین (علیه السلام)، چاپ سوم.
* دهخدا، علی اکبر (1349)، لغت نامه، تهران: دانشگاه تهران.
* ساروخانی، باقر (1385)، روشهای تحقیق در علوم اجتماعی - جلد اول اصول و مبانی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ یازدهم.
* مهدوی کنی، محمدباقر (1376)، نقطه‌های آغاز در اخلاق عملی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ هفتم.
* طباطبایی، محمدحسین (بی‌تا)، المیزان فی تفسیر القرآن، بی‌جا: بی‌نا.
* العاملی، علی دعموش (1392)، دائرةالمعارف اطلاعات و امنیت در آثار و متون اسلامی، ترجمه غلامحسین باقری مهیاری و رضا گرمابدری، تهران: انتشارات دانشگاه جامع امام حسین (علیه السلام)، چاپ چهارم.
* عسقلانی، ابوالفضل شهاب‌الدین احمد (بی‌تا)، فتح الباری فی شرح صحیح البخاری، بیروت: دارالحیاه التراث العربی.
* گیدنز، آنتونی (1378)، جامعه‌شناسی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران: نشر نی، چاپ پنجم.
* مجدفر، فاطمه (1382)، جامعه‌شناسی عمومی، تهران: نشر شعاع، چاپ اول.
* محقق، محمدباقر (1364)، دائره القوائد در فرهنگ قرآن، تهران: انتشارات بعثت.
* موسوی بجنوردی، سید محمد (1385)، مجموعه مقالات فقهی و حقوقی، فلسفی، اجتماعی، جرم سیاسی در حقوق کیفری اسلام (بی جا)، پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی، جلد 6، چاپ اول.
* محمودی، محمدباقر (1396)، نهج السعاده فی مستدرک نهج البلاغه، بیروت.
* غزالی، محمد (1357)، احیاءالعلوم الدین، ترجمه موید الدین محمد خوارزمی، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران.
* ماوردی، ابوالحسن علی بن محمد (1407)، الاحکام السلطانیه و الولایات الدینیه، بیروت: دارالکتب العلمیه.
* یوسف موسی، حسین و الصعیدی، عبدالفتاح (1410)، الافصاح فی فقه اللغه، قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.

منبع مقاله :
گروهی از نویسندگان؛ (1395)، اطلاعات و سیره معصومین (ع)، تهران: مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه اطلاعات و امنیت ملی، چاپ اول.