بايسته‌هاي برنامه‌سازي در حوزه مهدويت

 




 
نويسنده: ابراهيم شفيعي سروستاني
اشاره:
با توجه به اقبال گسترده‌اي كه در سال‌هاي اخير در جامعه ما نسبت به مباحث مهدوي صورت گرفته است، اين انتظار وجود دارد كه رسانة ملي هم همگام با مردم موضوع مهدويت و انتظار را بيش از پيش مورد توجه قرار دهد تا بتواند نيازهاي فرهنگي روزافزوني را كه در اين زمينه احساس مي‌شود، پاسخ گويد. ورود گسترده و تأثيرگذار صدا و سيماي جمهوري اسلامي به حوزة مباحث مهدوي مستلزم توجه به نكاتي است كه در اين مقاله به برخي از آنها اشاره مي‌شود:
در توليد و پخش برنامه‌هاي ديني از جمله برنامه‌هاي مهدوي حساسيت‌ها و ظرافت‌هاي خاصي وجود دارد كه اگر به آنها بي‌توجهي يا كم‌توجهي صورت گيرد آن برنامه‌ها نه تنها اهداف مورد نظر را محقق نخواهند ساخت، چه بسا ممكن است موجب ايجاد شبهه‌ها و پرسش‌هاي مختلف نسبت به آموزه‌هاي ديني شوند.
مهم‌ترين بايسته‌هايي كه در ساخت برنامه‌هاي مهدوي بايد مورد توجه قرار گيرند، به شرح زير است:

1. تعميق و ارتقاي معرفت و ايمان روشن‌بينانه

رهبر معظم انقلاب اسلامي در بيان نقش و مسئوليت صدا و سيما در حوزه دين، ارتقاي «معرفت ديني» و «ايمان ديني» مردم را مورد توجه قرار داده، مي‌فرمايد:
معرفت ديني بايد ارتقا و گسترش پيدا كند، اما يك معرفت روشن‌بينانه و آگاهانه... طبيعتاً از وظايف صدا و سيما ارتقاي معرفت ديني و ايمان ديني است؛ هر دو. معرفت و ايمان با هم تفاوت دارند. هم ايمان مردم بايد تقويت شود. هم معرفت و شناخت مردم. شناخت ديني مردم بايد ارتقا پيدا كند. در زمينة معرفت ديني بايد توجه داشت كه اين ايماني كه مردم پيدا مي‌كنند، سست، عوامانه، سطحي و قشري نباشد؛ به شدت از اين پرهيز بشود. اكتفا نشود به تغليظ احساسات مردم و تشريفات افراطي. تأكيد بر اين چيزها به طور افراطي، هيچ مفيد نيست؛ هيچ تبليغ دين محسوب نمي‌شود.1
براساس اين سخن مقام معظم رهبري، در برنامه‌هاي مهدوي صدا و سيما ـ همچون ديگر برنامه‌هاي ديني ـ بايد به موضوع تعميق و ارتقاي معرفت و ايمان مخاطبان رسانة ملي توجه و تلاش شود كه اين‌گونه برنامه‌ها هم معرفت و شناخت مردم نسبت به موضوع مهدويت را افزايش دهند و هم ايمان و باور آنها را نسبت به اين موضوع ارتقا بخشند. بنابراين، بر همة مديران و برنامه‌سازان صدا و سيما لازم است كه از يك سو از طرح مطالب سست، عوامانه، سطحي و قشري در برنامه‌هاي مهدوي جلوگيري كنند و از سوي ديگر از بسنده كردن به شاعرانه‌ها و مطالب صرفاً احساسي و عاطفي كه جنبة معرفت‌افزايي ندارند، خودداري نمايند.
براي تحقق آنچه گفته شد، اقدام‌هاي متعددي بايد صورت گيرد كه در اينجا به چند مورد از مهم‌ترين آنها اشاره مي‌كنيم:
الف) بهره‌گيري از پژوهش و تحقيق در ساخت برنامه‌ها: هرگز نمي‌توان از برنامه‌اي كه براي ساخت آن هيچ پژوهش و تحقيقي صورت نگرفته است و برنامه‌ساز صرفاً براساس اطلاعات محدود خود يا حداكثر استفاده از چند كتاب دست سوم، برنامة خود را سامان داده است، انتظار تعميق و ارتقاي معرفت و ايمان مردم در زمينة باور مهدوي را داشت. از اين رو بر سازندگان برنامه‌هاي مهدوي رسانة ملي لازم است كه در تهيه و توليد اين‌گونه برنامه‌ها به پژوهش و تحقيق بيش از پيش بها دهند و از طرح مطالبي كه بر پژوهش و تحقيق مبتني نيست خودداري كنند.
ب) استفاده از كارشناسان و مجريان زبده و فهيم: يكي ديگر از عواملي كه مي‌تواند در افزايش سطح برنامه‌هاي مهدوي و در نتيجه ارتقاي معرفت و ايمان مخاطبان اين برنامه‌ها مؤثر باشد، استفاده از آن دسته از كارشناسان حوزوي و دانشگاهي است كه در موضوع مهدويت به طور تخصصي كار كرده‌اند و صرفاً به ارائة اطلاعات عمومي نمي‌پردازند. بهره‌گيري از افراد آشنا به موضوع مهدويت براي اجراي برنامه‌هاي مهدوي نيز مي‌تواند نقش مهمي در اين زمينه داشته باشد.
ج) تأمل و تدبر در توليد برنامه‌ها: شتاب و عجله در ساخت برنامه‌هاي مختلف، از جمله برنامه‌هاي مهدوي براي پاسخ‌گويي به تب آنتن، آفت بزرگي است كه مانع تحقق اهدافي چون معرفت‌افزايي و تعميق ايمان و باور مردم مي‌شود و برنامه‌ها را همواره در سطحي نازل از محتوا قرار مي‌دهد. براي رهايي از اين آفت داشتن برنامه‌ريزي مناسب براي توليد اين‌گونه برنامه‌ها ضروري است.

2. توجه به وجوه سه‌گانه فرهنگ مهدويت

فرهنگ و انديشة مهدويت شيعي وجوه مختلفي دارد و همة ابعاد سه‌گانه «ذهني ـ عقلي»، «قلبي ـ احساسي» و «عيني ـ رفتاري» وجود انسان‌ها را در بر مي‌گيرد. از اين رو در ترويج و گسترش اين فرهنگ و انديشه متعالي از طريق صدا و سيما بايد به همة ابعاد وجودي انسان‌ها توجه و همة آنها را متأثر نمود. يعني از يك سو بايد تلاش كرد كه مخاطبان به «شناخت عقلي» مناسبي نسبت به معارف مهدوي دست يابند و از اين نظر كاملاً اقناع شوند و از سوي ديگر بايد در پي اين بود كه مردم از نظر عاطفي و احساسي نيز از اين معارف متأثر شوند تا به «پيوند قلبي» مستحكمي با مهدي موعود نائل شوند و از ديگر سو بايد سعي نمود كه شنوندگان و بينندگان از بعد عيني ـ رفتاري هم از معارف مهدوي تأثير پذيرند، تا در نهايت به «همراهي عملي» شايسته‌اي با امام و مقتداي خود برسند و رفتار آنها نيز رنگ و بوي مهدوي پيدا كند.
به بيان ديگر در تبليغ و ترويج فرهنگ مهدويت و انتظار بايد «دانش افزايي»، «شورآفريني» و «حركت‌زايي» در كنار هم مورد توجه قرار گيرند تا همة وجوه اين فرهنگ در جامعه محقق شود. البته اين سخن به اين معنا نيست كه يك برنامه همة اين وجوه را داشته باشد، بلكه مراد اين است كه برايند كلي برنامه‌هاي صدا و سيما و حاصل توليدات متعدد و متنوع رسانه در عرصه مهدويت بايد به گونه‌اي باشد كه تصوير جامعي از فرهنگ مهدويت و انتظار ارائه دهد و همة ابعاد وجودي انسان‌ها را از اين فرهنگ متأثر سازد.

3. شبهه‌زايي از افكار و انديشه‌ها

تنوع و تكثر مخاطبان رسانه و اختلاف سطح علمي، فرهنگي و اعتقادي آنها اقتضا مي‌كند كه طرح مباحث مهدوي به گونه‌اي صورت گيرد كه خداي ناكرده براي كسي ايجاد شبهه و ابهام نكند. قطعاً نمي‌توان همه مطالب و مباحثي را كه در يك جمع محدود از ارادتمندان حضرت مهدي(علیه السّلام) بيان مي‌شود ـ هرچند بسيار جذاب و شنيدني باشد ـ در رسانة ملي مطرح كرد.
رهبر معظم انقلاب اسلامي نيز در ديدار با رئيس و مديران سازمان صدا و سيما بر اين موضوع تأكيد نموده، فرمود:
برنامة ديني بايد نسبت به دين شبهه‌زُدا باشد از ذهن شنونده؛ نه شبهه‌زا، من گاهي بعضي از بيانات ديني را از تلويزيون يا از راديو گوش مي‌كنم و مي‌بينم شبهه ايجاد مي‌كند! يك حديث سستي، يك حرف نامعقولي، يك مطلبي كه حالا در جمع مثلاً بيست نفره يا پنجاه نفره يك عده مؤمن مخلص، زدنش خوب است و ايمان آنها را زياد مي‌كند، در سطح ميليوني مردم به زبان آوردن، جز اينكه ايمان يك عده‌اي را سست كند و در ذهنشان ترديد ايجاد كند، هيچ فايدة ديگري ندارد. از اين چيزها بايد پرهيز كرد. بيان ديني و تبيين ديني بايد شبهه‌زدا باشد؛ شبهه‌زا نباشد.2
بنابراين، در توليد برنامه‌هاي مهدوي دو نكته را همواره بايد در نظر داشت؛ اول اينكه مطالب و مباحث مطرح شده در اين‌گونه برنامه‌ها، شبهه‌اي را به ذهن بيننده يا شنونده القا نكند و دوم اينكه اگر برنامه به پاسخ شبهه‌اي مي‌پردازد، پاسخ‌گويي به گونه‌اي باشد كه كاملاً براي مخاطبان با همة اختلاف سطحي كه دارند، قانع كننده باشد. در غير اين صورت شبهة مطرح شده در ذهن مخاطب باقي مي‌ماند بي‌آنكه پاسخ مناسبي براي آن دريافت كرده باشد و اين همان شبهه‌زايي است كه مقام معظم رهبري به آن اشاره فرمود.
گفتني است با توجه به نكتة يادشده برخي معتقدند اساساً رسانه حتي با هدف پاسخ‌گويي هم نبايد به طرح شبهه‌ها بپردازد؛ زيرا اين احتمال وجود دارد كه مخاطب اصل شبهه را به خوبي درك كند و ذهنش شبهه‌دار شود ولي پاسخ شبهه را به خوبي درك نكند يا از آن قانع نشود.

4. طرح مطالب درست و متقن

مخاطباني كه برنامه‌هاي مهدوي رسانه را براي خود انتخاب مي‌كنند، ممكن است از نظر سن و سال يا سطح تحصيلات متفاوت باشند. مثلاً برنامه‌اي ويژه نوجوانان و برنامة ديگري براي فرهيختگان توليد شود، ولي در همة اين برنامه‌ها اين نكته بايد مورد توجه قرار گيرد كه مطالب ارائه شده كاملاً درست و متكي به منابع متقن باشد؛ اگرچه سطح اين مطالب با هم متفاوت است و با توجه به مخاطب ممكن است ساده يا پيچيده باشد.
رهبر معظم انقلاب اسلامي در همين زمينه مي‌فرمايد:
درست است كه ما تبيين ديني را در سطح نخبگان، در سطح متوسط و در سطح پايين و در سطح كودكان داريم، اما همان كه در سطح كودكان است، مطلقاً بايد صحيح باشد... آنچه ما به كودك، يا به انسان عامي، در زمينة دين تفهيم مي‌كنيم، مطلقاً نبايست غلط باشد كه بعد در ارتقاي معرفت ديني ببيند آن حرف، حرفِ نادرستي بوده است. نه، درست؛ منتها ساده. بنابراين حرف ديني در همة سطوح بايستي صحيح باشد.3
با توجه به سخن صريح مقام معظم رهبري، بر مديران و برنامه‌سازان رسانة ملي لازم است كه از طرح هرگونه مطلب نادرست و مطالب سستي كه چندان پايه و اساسي ندارند ـ حتي اگر در برخي كتاب‌ها مطرح شده يا به گونه‌اي در جامعه رواج يافته باشد ـ جلوگيري كنند.4

5. استفاده نكردن از متن‌هاي بي‌محتوا يا كم‌محتوا

اگرچه قالب ادبي اعم از شعر يا نثر وسيلة مناسبي براي انتقال مفاهيم ديني و از جمله معارف مهدوي است و در ايجاد انس و ارتباط ميان مردم و موعود منتظَر بسيار مؤثر مي‌باشد، ولي بايد توجه داشت كه در استفاده از اين قالب هم نمي‌توان نسبت به محتوا و مضمون بي‌تفاوت بود و از هر متني صرفاً به دليل زيبايي و داشتن آرايه‌هاي ادبي استفاده كرد.
متأسفانه بسيار ديده مي‌شود كه مجريان برنامه‌هاي صدا و سيما به ويژه در برنامه‌هاي زنده، شعر يا قطعة ادبي را با آب و تاب در مدح و ثناي امام عصر(علیه السّلام) مي‌خوانند، بي‌آنكه توجه كنند كه آيا اين شعر يا قطعه ادبي چيزي به معرفت مردم اضافه مي‌كند يا اينكه انس آنان با امامشان را بيشتر مي‌كند يا خير؟ سخنان رهبري در اين زمينه خواندني است:
گاهي انسان برنامه‌اي را مي‌بيند كه شخصي با شدّ و مدّ و مثل يك قطعة ادبي، فرضاً راجع به امام هفتم، موسي بن جعفر(علیه السّلام)، حرف مي‌زند: «در سرادق ملكوت!» كه هيچ معنا ندارد و مثل پفك بزرگ است. اين كارها نه ايمان كسي را زياد مي‌كند، نه لذتي دارد، نه هنر نويسندگي، به معناي حقيقي كلمه، در اين كار به كار رفته، چرا ما اين برنامه‌ها را پخش مي‌كنيم؟!... به جاي صداي آن طوري، چند فضيلتِ درست، منطقي ـ با سند درست ـ از امام موسي بن جعفر(علیه السّلام) نقل كند و زندگي او را شرح دهد؛ انسان گوش مي‌كند، لذت مي‌برد، معرفت و محبتش زياد مي‌شود، دلش از شنيدن مناقب اين بزرگواران روشن مي‌شود.5
بنابراين، نبايد تصور كرد رسالت صدا و سيماي جمهوري اسلامي در زمينة ترويج و گسترش معارف مهدوي تنها به اينكه در شب‌هاي جمعه يا آخرين ساعات روز جمعه، دقايقي را به امام زمان(علیه السّلام) اختصاص دهد و با پخش چند شعر و قطعه ادبي همراه با تصاويري از مسجد مقدس جمكران مردم را سرگرم كند، خلاصه مي‌شود، رسالت رسانة ملي آنگاه به طور كامل محقق مي‌شود كه برنامه‌هاي مهدوي موجب افزايش معرفت و محبت مردم نسبت به امام عصر(علیه السّلام) گردد.

6. نوآوري در قالب و محتوا

با نگاهي اجمالي به برنامه‌هايي كه صدا و سيماي جمهوري اسلامي در سال‌هاي اخير در زمينة موضوع مهدويت توليد و پخش كرده است، به روشني مي‌توان دريافت كه اين برنامه‌ها بيشتر در قالب گفت‌وگو، ميزگرد، برنامه‌هاي تركيبي و گاه مستند بوده است و نوآوري و ابتكار چه از نظر قالب و چه از نظر محتوا در اين برنامه‌ها كمتر به چشم مي‌خورد. اين در حالي است كه رسانه‌هاي رقيب براي تبيين، تبليغ و ترويج معارف آخرالزماني كتاب مقدس از همة توانمندي‌هاي خود بهره مي‌گيرند و از همة قالب‌هاي برنامه‌سازي با هوشمندي استفاده مي‌كنند.
بي‌ترديد ما براي احيا و گسترش فرهنگ مهدويت و انتظار در جامعة شيعي ايران و در سطح جهاني نيازمند بهره‌گيري از همة ابزارهاي رسانه‌اي به ويژه صدا و سيما هستيم و تا زماني كه صدا و سيما نتواند معارف مهدوي را با استفاده از قالب‌هاي جذاب برنامه‌سازي به جامعه عرضه كند، نمي‌توان انتظار داشت كه اين معارف چنان‌كه بايد و شايد در ميان همة اقشار به ويژه نسل جوان نهادينه شود.
با توجه به آنچه گفته شد، بر مديران و برنامه‌سازان رسانة ملي لازم است با بهره‌گيري از ديدگاه‌هاي كارشناسان دست به تحولي اساسي در چگونگي عرضة معارف مهدوي از صدا و سيما بزنند و به جاي طرح مباحث تكراري در قالب‌هاي كليشه‌اي، مباحث جذاب و شنيدني مهدوي را با بهره‌گيري از قالب‌هاي متنوع برنامه‌سازي، از جمله قالب نمايش به مخاطبان خود عرضه كنند.

7. سرلوحه قرار دادن انديشه امام خميني(ره) در باب انتظار

در جامعة ما ديدگاه‌ها و انديشه‌هاي متفاوت و گاه متعارضي در زمينة موضوع مهدويت و انتظار وجود دارد. گروهي با برخورد «غيرفعال» با انديشة انتظار، هرگونه حركت اصلاحي را در دوران غيبت نفي مي‌كنند و هيچ تكليف و مسئوليتي براي زمينه‌سازي ظهور را متوجه منتظران نمي‌دانند. در نگاه اين گروه، حداكثر وظيفة منتظران دعا براي فرج امام زمان(علیه السّلام) و تلاش براي تشرف خدمت آن حضرت است. گروهي هم با تأثيرپذيري از انديشه‌هاي امام خميني(ره) و با نگاهي «فعال» به مفهوم انتظار، انتظار فرج را «انتظار قدرت اسلام» مي‌دانند و بر اين باورند كه در عصر غيبت، شيعيان بايد تلاش كنند كه با تشكيل حكومت و گسترش عدالت و صلاح در جامعه، مقدمات ظهور امام مهدي(علیه السّلام) را فراهم نمايند. حال اين پرسش مطرح است كه برنامه‌هاي مهدوي صدا و سيما بايد مروج و مبلغ چه ديدگاهي باشد و برآيند عمومي برنامه‌هاي توليد شده، مخاطبان را به كدام ديدگاه متمايل سازد؟
پاسخ اين پرسش در نگاه اول آسان به نظر مي‌رسد و همه اذعان مي‌كنند كه بايد برنامه‌هاي صدا و سيما مروج و مبلغ ديدگاه دوم باشد، ولي مهم اين است كه در عمل چه اتفاقي مي‌افتد و ساختار برنامه‌هاي توليدي، بخش‌هاي آنها و فضاي كلي حاكم بر برنامه‌ها كدام ديدگاه را تقويت و كدام ديدگاه را تضعيف مي‌كند؟
به نظر مي‌رسد زماني كه در برنامه‌هاي مهدوي به وجه معرفتي موضوع مهدويت و انتظار كمتر توجه مي‌شود و رويكرد برنامه‌ها بيشتر احساسي، عاطفي است؛ در اين برنامه‌ها هيچ سخني از تكاليف و وظايف سياسي، فرهنگي و اجتماعي منتظران در عصر غيبت به ميان نمي‌آيد و مباحث مطرح شده در اين برنامه‌ها هيچ ارتباطي، با شرايط امروز جهان اسلام و تهديدهاي بالقوه و بالفعلي كه كيان اسلام و شيعه را تهديد مي‌كند، ندارد نمي‌توان انتظار داشت كه اين‌گونه برنامه‌ها در نهايت مخاطبان را به سوي ديدگاهي كه براي انتظار نقشي سازنده، تحول‌آفرين و زندگي‌بخش قائل است، رهنمون شود. بنابراين مديران و برنامه‌سازان رسانه ملي بايد مراقبت كنند كه ضمن افزايش كمي و ارتقاي كيفي برنامه‌هاي ويژه مهدوي، اين‌گونه برنامه‌ها در عمل مروج و مبلغ ديدگاه حضرت امام خميني( رحمت الله علیه ) يا همان انتظار فعال باشند.6

8. توجه ويژه به كودكان و نوجوانان

بهترين زمان براي آموزش و دروني‌سازي آموزه‌هاي ديني سنين كودكي و نوجواني است و اگر نهادها و دستگاه‌هاي آموزشي و تبليغي بتوانند در اين سنين معارف ديني را در قالب‌هايي زيبا و جذاب به مخاطبان ارائه دهند، مي‌توان اميدوار بود كه اين معارف براي هميشه در ذهن و دل آنها خواهد ماند. صدا و سيماي جمهوري اسلامي نيز اگر در پي احيا و گسترش فرهنگ مهدويت و انتظار در جامعة شيعي ايران است، در درجة اول بايد به مخاطبان ميليوني كودك و نوجوان اين سرزمين بينديشد و سهم عمده‌اي از برنامه‌هاي مهدوي خود را به اين گروه سني اختصاص دهد. يعني چيزي كه امروزه در برنامه‌هاي صدا و سيما كمتر ديده مي‌شود.

9. آسيب‌شناسي و آسيب‌زدايي مستمر

فرهنگ مهدويت و انتظار در جامعه ما دچار آسيب‌ها و آفت‌هاي متعددي شده و بسياري خرافه‌ها و انديشه‌هاي واهي و بي‌اساس با آن مخلوط و گسترش يافته است. از اين رو بر همة سازمان‌ها، نهادها و مؤسساتي كه در پي تبليغ و ترويج اين فرهنگ هستند لازم است كه با آسيب‌شناسي و آسيب‌زدايي مستمر، معارف ناب مهدوي را به مردم ارائه دهند. صدا و سيماي جمهوري اسلامي نيز از اين قاعده مستثنا نيست ومديران و برنامه‌سازان رسانة ملي نيز بايد تلاش كنند كه با اتخاذ تدابير پيش‌گيرانه و نظارت دقيق و مستمر بر ساخت برنامه‌هاي مهدوي رسانه نه تنها اين برنامه‌ها را از آسيب‌هايي چون عوام‌زدگي، سطحي‌نگري، خرافه‌گرايي، برداشت‌هاي نادرست و... كه اين روزها، برخي مجالس، مراسم و آثار مهدوي به آنها دچار شده‌اند، حفظ كنند، بلكه اين برنامه‌ها را به ابزاري قدرتمند براي مقابله با آسيب‌ها و آفت‌هاي موجود تبديل نمايند.7

10. ارائه تصويري زيبا و دوست‌داشتني از قيام جهاني امام عصر(علیه السّلام)

يكي از رسالت‌هاي مهم صدا و سيما در زمينة تبليغ و ترويج موضوع مهدويت و انتظار زدودن غبار و اوهام از چهرة زيباي قيام جهاني و حكومت عدل امام مهدي(علیه السّلام) است. متأسفانه به دليل تبليغات نادرست و اطلاعات غلطي كه در اختيار جوانان و نوجوانان اين سرزمين قرار گرفته است، بيشتر آنها تصوير مناسبي از ظهور امام مهدي و پي‌آمدهاي آن در ذهن ندارند و حداكثر چيزي كه آنان از اين قيام عدالت‌گستر مي‌دانند، اين است كه آن حضرت با شمشير قيام مي‌كند يا شمار زيادي از مردم را به قتل مي‌رساند يا چند سالي حكومت مي‌كند و بعد هم به دست پيرزني به شهادت مي‌رسد. در حالي كه مي‌دانيم آن قدر زيبايي‌ها و لطافت‌ها در اين حركت اصلاح‌گرانه جهاني وجود دارد كه همه انبيا و اوليا در آرزوي ديدنش بوده‌اند.
با توجه به آنچه گفته شد، دست‌اندركاران رسانة ملي بايد بخش مهمي از برنامه‌هاي مهدوي را به تصوير جهان پس از ظهور، بيان زيبايي‌هايي آن و تبيين تحولات مثبتي اختصاص دهند كه در عصر ظهور در همة عرصه‌هاي زندگي انسان‌ها رخ مي‌دهد.

پي نوشت ها:

1. از سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار با رئيس و مديران سازمان صدا و سيما، 11/9/1383.
2. همان.
3. همان.
4. براي مطالعه بيشتر در اين زمينه ر.ك: شفيعي سروستاني، ابراهيم، معرفت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و تكليف منتظران، ص 372ـ375.
5. همان.
6. براي آشنايي با مؤلفه‌هاي ديدگاه حضرت امام ( رحمت الله علیه ) در باب انتظار ر.ك: شفيعي سروستاني، ابراهيم، همان، ص 173ـ184 و 185ـ194.
7. براي مطالعه بيشتر در اين زمينه ر.ك: همان، ص 369ـ372.

منبع: سایت موعود