29 خرداد 1388 / 25 جمادی الثانی 1430 / 19 ژوئن 2009

دكتر علي شريعتي جامعه شناس ، مورخ و دانشمند مسلمان معاصر كشورمان به طرز مرموزي در لندن به شهادت رسيد . وي از اهالي مزينان خراسان بود و بعد از تحصيلات متوسطه به دانشگاه تهران راه يافت . او كه از مبارزان سالهاي سياه ديكتاتوري پهلوي بود در سال 1326 شمسي دستگير و زنداني شد، ولي بعد از آزادي به قصد ادامه تحصيل به فرانسه رفت و در آنجا مبارزه عليه ظلم را با پيوستن به سازمان آزادي بخش الجزاير ادامه داد . سرانجام پس از اخذ درجه دكتري در رشته هاي جامعه شناسي و تاريخ اسلام به ايران مراجعت نمود و مبارزه با ظلم ستمشاهي پهلوي را با برگزاري جلسات سخنراني و بحث در حسينيه ارشاد دنبال كرد. امااين شيوه مبارزاتي چندان به طول نيانجاميد و مأموران رژيم شاه مانع از برگزاري اين جلسات شدند. از دكتر شريعتي بيش از200 اثر شامل كتاب ، مقاله و سخنراني باقي است . تشيع سرخ ؛ تاريخ تمدن ؛ اسلام شناسي ؛ علي تنهاست ؛ و حسين وارث آدم ؛ از جمله اين آثار گرانقدر و ارزشمند به شمار مي روند .
پس از تصويب قانون ملي شدن صنعت نفت ايران در 29 اسفند 1329، هيئتي متشكل از كارشناسان ايراني، اداره امور اجرايي شركت ملي نفت ايران را به عهده گرفت. با تشكيل اين هيئت، بنا به پيشنهاد آيت‏اللَّه كاشاني و دكتر مصدق و تصويب مجالس شوراي ملي و سناي ايران، از شركت نفت انگليس خلع يد شد. بدين ترتيب در 29 خرداد ماه 1330، اين روز، روز خلع يد از شركت نفت انگليس نام گرفت. در اين روز، مردم مسلمان ايران پس از مبارزه و فداكاري بسيار به يك پيروزي درخشان دست يافتند و استعمار خارجي و استبداد داخلي را وادار به عقب نشيني كردند. در پي خلع يد از شركت نفت انگليس، كاركنان خارجي اين شركت كه بيش از چهار هزار و پانصد نفر بودند، به طور دست جمعي از ايران خارج شدند. در پي آن، دولت انگليس، دست به اقدامات سياسي وسيعي زد و ايران را تهديد نظامي كرد.
منطقه استراتژيك مهران، يكي از جبهه‏هاي مهم ايران در استان ايلام بود كه طي دوران جنگ، چندين بار از جانب دو طرف، دست به دست شد. عراق كه در اواخر جنگ با پشتيباني بسيار غرب و به ويژه آمريكا، به پيشرفته‏ترين تسليحات نظامي مجهز شده بود، تصميم گرفت تا بار ديگر اين منطقه را اشغال نمايد. از اين رو، ارتش عراق در اقدامي مشترك با منافقين، در 29 خرداد 67 به مهران حمله كرد و اين شهر را به اشغال خود درآوردند. پس از آن نيروهاي منافقين با برخورداري از حمايت يگان‏هاي دشمن، وارد شهر مهران شدند.
« نورُ الدّين عليّ بن عَبدُ‌العالي» معروف به محقق ميسي عاملي ازبزرگان علماي اماميه بدرود حيات گفت. به نوشته حُرّعاملي محقق ميسي درشماربزرگترين و معروفترين علماي جَبَل عامل بود. وي ازاستادان شهيد ثاني محسوب مي شد و اثري با عنوان «شرح جعفريه و رسايلي درباره عقود، ايقاع، عبادات و فروع دين» نوشت.
پس از درگذشت شيخ مرتضي انصاري، شاگردان و بزرگان روحانيت شيعه، ميرزاي شيرازي را به عنوان مرجع تقليد شيعيان معرفي نمودند. يكي از بزرگ‏ترين قسمت‏هاي زندگاني وي، مبارزه با استعمار انگليس و واگذاري تنباكو است. ميرزاي شيرازي با ارسال پيام براي ناصرالدين شاه قاجار، وي را از مفاسد امتياز انحصار تنباكو، برحذر نمود. ولي تذكرات ناصحانه‏ي وي تأثيري در شاه نداشت. سرانجام ميرزاي بزرگ براي نجات اسلام و مسلمانان و حفظ مملكت ايران از شرّ دشمنان، فتواي تاريخي خود را در تحريم تنباكو به شرح ذيل صادر نمود: "اليوم، استعمال تنباكو و توتون بأيّ نحو كان در حكم محاربه با امام زمان(عج) است." مردم مسلمان پس از اطلاع از اين فتوا، مغازه‏هاي توتون فروشي را بستند و تمام قليان‏ها را جمع كردند. حكومت وقت با اين حكم شرعي به مبارزه برخاست و سرانجام، همگام با نهضت عمومي مردم، ناصرالدين شاه به ناچار تسليم شد و قرارداد امتياز تنباكو را لغو كرد.
آيت‏اللَّه محمد علي اراكي در سال 1312 قمري در "اراك" ديده به جهان گشود. پدرش از علما و اوتاد عصرخويش و مادرش از سلاله‏ي پاك رسول خدا(ص) بود. وي از سن 20 سالگي و همزمان با تأسيس حوزه‏ي علميه‏ي اراك به مدت 8 سال از محضر آيت‏اللَّه العظمي حائري كسب فيض نمودو سپس با تأسيس حوزه‏ي علميه‏ي قم از سوي آيت‏اللَّه العظمي حائري، به قم هجرت كرده و از اصحاب خاص او به شمار آمد. آيت‏اللَّه اراكي به مدت 35 سال در حوزه‏ي علميه‏ي قم به امر تدريس اشتغال داشت و بسياري از بزرگان حوزه، از محضر درس ايشان مستفيض شدند. وي پس از وفات آيت‏اللَّه خوانساري در حدود 30 سال، نماز جماعت را در مدرسه‏ي فيضيه اقامه نمود و پس از رحلت آيت‏اللَّه گلپايگاني(ره) به مرجعيت عاليه‏ي شيعيان نائل آمد. سرانجام اين عالم سترگ و فقيه فرزانه پس از عمري پر بار و پُربركت در سن 103 سالگي در تاريخ 8 آذر 1373 ش بدرود حيات گفت و پس از تشييعي با شكوه، در مسجد بالاسر حرم حضرت معصومه(س)، دفن شد.
انقلاب نيكاراگوآ پس از يك دوره مبارزه قهر آميز با دولت دست نشانده آن كشور به پيروزي رسيده با روي كار آمدن مجدّد سوموزا مستبد سر سپرده آمريكا در نيكاراگوآ در سال 1947ميلادي اعتراضات سراسري در آغاز شد و چريك هاي مبارز ساندينيست ها بر مبارزات مسلحانه خود شدت بخشيدند .از آن پس شهرها توسط ساندينيست ها، و با حمايت بي دريغ مردم از نيروهاي دولتي ، باز پس گرفته شد؛ و در نهايت انقلاب نيكاراگوآ پيروزي را بدست آورد. قابل توجه است كه طي انقلاب نيكاراگوآ حدود چهل هزار تن كشته و بيش از دويست هزار نفر بي خانمان شدند.
نيروهاي چيني در جنگ ترياك از قوامي انگليس شكست خورند. با اين شكست راه براي و نفوظ و سلطه انگليس بر سرزمينهاي شرقي هموار گشت دوران استعمار بر اراضي پهناور چين آغاز شد. اما اين دوران شروع مبارزات مردم چين عليه دولت انگليس را در پي گرفت ، بطوريكه مردم اين كشور پهناور با تحريم ترياك سالها در مقابل استعمارگران انگليسي ايستادي كرند. بعدها به موجب معاهده اي كه استعمارگران بر چيني ها تحميل كردند آنان مجبور شدند پنج بندر مهم خود را براي تجارت ترياك به انگليسي ها واگذار نمايند. انعقاد اين پيمان در حقيقت نفوذ دوباره استعمار را بر اين سرزمين وسيع مسجل ساخت .
در 19 ژوئن 1501م، سرزمين پاناما در مركز قاره امريكا، توسط باستيداس، دريانورد و كاشف اسپانيايى كشف شد و به دنبال آن، ديگر كاشفان نيز براي شناسايى اين منطقه، به آن سرزمين اعزام گرديدند. سرزمين پاناما به سرعت ارزش استراتژيكي مهمي پيدا كرد و به مركز تجاري عمده‏اي تبديل شد. پاناما كه از ديرباز، تمدن كهن چيبچا را در خود داشت، تا سال 1717م بخشي از نايب السلطنه پرو بود و در آن سال، تحت نظارت اداري نايب السلطنه گرانادا كه آن هم از مستعمرات اسپانيا بود، قرار گرفت. پس از آنكه كلمبيا در سال 1821م از اسپانيا استقلال يافت، پاناما نيز به آن ملحق شد و ده سال بعد، در سال 1831م به خودمختاري رسيد. (ر.ك: 3 نوامبر)
بلْزْ پاسكال دانشمند و رياضي‏دان فرانسوي در 19 ژوئن 1623م در ناحيه كِلِرمون فرانسه به دنيا آمد. وي از كودكي علاقه زيادي به رياضيات داشت به طوري كه در 12 سالگي، پس از شنيدن صدايى كه از برخورد كارد و بشقاب چيني به وجود آمد، مشغول تهيه كتابي درباره مبحث صوت گرديد. وي در همين سال، مسائل و قضاياي هندسه اقليدس را بدون كمك از كتاب، حل كرد. پاسكال در سال‏هاي بعد تحقيقات مهمي در رياضي و فيزيك به انجام رساند كه تنظيم قوانين فشار و تعادل مايعات با نام خود او، از شهرت جهاني برخوردار است. وي در 31 سالگي به همراه يكي از رياضي‏دانان زمان، حساب احتمالات را كه امروزه در فيزيك از اهميت خاصي برخوردار است به وجود آورد. او هم‏چنين 180 درجه بودن مجموع زاواياي مثلث را اثبات كرد ودر 18 سالگي نوعي ماشين حساب ساخت. پاسكال در جواني مسير تحقيقاتي خود را از مسائل فيزيك به جانب فلسفه سوق داد و بقيه عمر خود را در اين علم صرف نمود، زيرا چنان‏كه مي‏گفت دل نيز براي خودش دلايلي دارد كه مغز قادر به فهم آنها نيست. او به عنوان يك فيلسوف معتقد به تسامح و التقاط افكار بود و تلاش، كوشش و مناظره براي اثبات صحّت نظرات خود و بطلان نظريات را قبول نداشت. پاسكال معتقد بودكه مقام و ثروت، نه حق الهي است نه حق طبيعي، بلكه صرفاً زاده تصادف مي‏باشد. پاسكال با آنكه خود از هواخوهان مسيحيت بود، با اين حال با هرگونه اقدام جابرانه‏اي براي مسيحي كردن ديگران مخالفت مي‏كرد. او در اواخر عمر به مذهب گراييد وكتابهاي نامه‏هاي ولايتي و افكار خود را در اين باره نگاشت كه شهرت فراواني يافتند و مهارت او را در نويسندگي نيز به نمايش گذاشتند. بِلْزْ پاسكال سرانجام در 19 اوت 1662م، در 39 سالگي درگذشت.
پس از آن كه پابلو ژوارز در سال 1855م به رياست جمهوري مكزيك رسيد، از سفيدپوستان خلع يَد كرد و از قدرت كليسا در اين كشور كاست. اين اقدامات، خشم اروپاييان استعمارگر را برانگيخت و كشورهاي اروپايى به رهبري فرانسه، در مكزيك نيرو پياده كردند. اين نيروها به حمايت از كليسا و سرمايه‏دارانِ متمايل به غرب پرداخته و در فوريه 1866، شاهزاده ماكسيميليان را در مكزيك به تخت سلطنت نشاندند. اما ژوارز، انقلابي مكزيكي مبارزه عليه نيروهاي فرانسوي و سلطنت طلبان را ادامه داد و اروپاييان را به شكست كشاند. با شكست استعمارگران، ماكسيميليان، پادشاه تحميلي اروپا در 19 ژوئن 1867م نيز اعدام شد و در مكزيك حكومت جمهوري اعلام گرديد.
اولين وسيله پرنده كه قادر بود بدون نياز به باند پرواز، به طور عمودي از زمين پرواز كند و فرود آيد و يا در هوا ثابت بماند، بالگرد نام گرفت. اين وسيله براي اولين بار توسط انريكو فورلانيني مهندس ايتاليايي در نوزدهم ژوئن 1877م در بندر اسكندريه مصر آزمايش شد. اين بالگرد ابتدايي مدتي بعد توسط سيكورسكي، كارشناس امريكايي لهستاني الاصل تكميل و اين اختراع به نام وي ثبت گرديد. (ر.ك: 29 مه)
پس از استقلال الجزاير از فرانسه، احمد بن بلا مبارز انقلابي اين كشور در سپتامبر 1962م به نخست‏وزيري و سپس به رياست جمهوري الجزاير رسيد. بن بلا، حكومتش را با كودتا عليه بن يوسف بن خلده كه چند ماه پس از استقلال كشور حكومت كرده بود، آغاز نمود. در اين كودتا وي از حمايت چريك‏هاي سازمان يافته در ارتش سي هزار نفري، تحت فرمان هواري بومدين برخوردار بود. اما بن بلا سه سال بعد، خود قرباني كودتا شد. در 19 ژوئن 1965 سرهنگ بومديَن، وزير دفاع بن بلا، با يك كودتاي نظامي، رئيس جمهور الجزاير را ساقط كرد و خود زمام امور را در دست گرفت. احمد بن بلا رئيس جمهور نيز تا زمان مرگ بومدين در سال 1978م در زندان به سر برد و سرانجام در سال 1982م در زمان حكومت شاذلي بن جديد پس از هفده سال، از زندان آزاد شد.