ترجمه و شرح: (اذ کان هو المنذر و لکل قوم هاد)
ترجمه و شرح: (اذ کان هو المنذر و لکل قوم هاد)
ترجمه و شرح دعاي ندبه (11)
شرح: شأن پيغمبر صلي الله عليه و آله مانند ديگر پيغمبران تبشير و انذار است چنانکه در سوره احزاب آيه 45 فرمايد: «يا ايها النبي انا أرسلناک شاهدا و مبشرا و نذيرا و داعيا الي الله باذنه و سراجا منيرا». يعني اي پيغمبر ما تو را شاهد (بر تصديق و تکذيب و طاعت و معصيت امت)، و مژده دهنده (به رحمت و نعمت هاي خداوند در دنيا و آخرت)، و بيم دهنده (از عذاب و عقوبت)، و دعوت کننده (بندگان) به سوي خدا با اجازه و اذن او، و چراغي نور بخش قرار داديم (تا مردم را به نور ارشاد خود از ظلمت و تاريکي زندگي نجات دهي).
بدان که براي هر قومي راهنمائي است، هم چنانکه قرآن مي فرمايد: «انما أنت منذر و لکل قوم هاد»- رعد آيه ي 7- (تو بيم دهنده اي و براي هر گروهي راهنمائي است). در مجلد 7 بحار صفحه 2 (1) از امام پنجم عليه السلام روايت شده که فرمود: «منذر رسول خدا است، علي هادي است، و در هر زماني امام و پيشوائي از ما، مردم را به آنچه که پيغمبر خدا صلي الله عليه و آله آورده است هدايت مي کند».
مجلد 9 بحار از ابن عباس نقل شده که گويد: موقعي که اين آيه «انما أنت منذر» نازل شد پيغمبر اکرم دست مبارکش را به سينه خود نهاد و گفت «أنا المنذر» من منذرم، و با دستش به طرف علي بن ابي طالب اشاره کرد و گفت: «أنت الهادي، بک يهتدي المهتدون» و تو هم هادي هستي که به وسيله تو طالبين هدايت، هدايت شوند» (2) و از ابن عباس نقل شده که گويد قال رسول الله صلي الله عليه و آله: «أنا المنذر و الهادي رجل من بني هاشم» ، (3) و في الحساب «انما أنت منذر» وزنه: «خانم الانبياء الحجج: محمد المصطفي»، عدد حروف کل واحد منهما ألف و خمسائة و ثلاث و ثلاثون و باقي الآية «و لکل قوم هاد» وزنه «علي و ولده بعده» و عدد کل واحد منهما مائتان و اثنان و أربعون. (4)
در کتاب کفاية الخصام ص 333 هفت حديث از علماي عامه در تفسير اين آيه مبارکه که رسول خدا منذر است و علي هادي است نقل مي کند، و ما در اينجا به ذکر يک حديث آن اکتفا مي کنيم. ابراهيم بن محمد جويني از علماي عامه در کتاب «فرائد السمطين في فضائل المرتضي و السبطين عليهم السلام». به سند خود از امام ابوالحسن أحمد واحدي آورده است که گويد از جمله آياتي که علي عليه السلام تالي رسول خدا صلي الله عليه و آله است آيه «انما انت منذر» است يعني البته اي محمد تو بيم دهنده ي مردمي از عذاب الهي، و علي هدايت کننده است به ثواب لايتناهي.
در تفسير برهان ذيل اين آيه مبارکه «انما انت منذر و لکل قوم هاد» از امام پنجم عليه السلام روايت شده که فرمود: رسول خدا صلي الله عليه و آله منذر است، و علي عليه السلام هادي است به خدا قسم که اين صفت هدايت از ميان ما نمي رود و پيوسته با ما است تا روز قيامت.
فائده- البته وظيفه عمده ي پيغمبران تبليغ دستورات الهي به مردم زمان است چنانکه در چند موضع از قرآن آمده از جمله سوره ي نحل آيه ي 35 «فهل علي الرسل الا البلاغ المبين» آيا به عهده پيغمبران چيزي جز ابلاغ آشکار است. و در سوره رعد آيه 40 «فانما عليک البلاغ و علينا الحساب» وظيفه ي تو فقط تبليغ است، و رسيدگي به حساب به عهده ما مي باشد.
و پيغمبران اولوالعزم به وسيله وحي و الهام راه رستگاري و رسيدن به مقام قرب الهي و سعادت دنيا و آخرت را بيان مي کنند. و چون پيغمبر هم مانند ساير افراد بشر به مفاد آيه «کل نفس ذائقة الموت» (5) شربت مرگ را خواهد چشيد، پس بايد بعد از او هدايت کننده اي باشد که مردم را به احکام و دستورات پيغمبر راهنما، و حافظ و نگهبان آن دين و آئين باشد، که اگر پس از او حافظ و راهنمائي نباشد، در اثر مرور زمان و تدليس دشمنان و تسلط طاغوتيان دستورات آن دين از ميان مي رود، و ما سابقا در شرح جمله ي «مستحفظا بعد مستحفظ» ثابت کرديم که تمام انبياء اوصيائي داشتند که راهنماي مردم بودند، و چون دين پيغمبر اسلام که خاتم پيغمبران است تا روز قيامت باقي است لذا او را نيز هاديان و راهنماياني است در هر دوره و زمان تا روز قيامت.
در کتاب کفاية الخصام ص 334 از ابن بابويه حديثي از امام حسن عليه السلام نقل کرده که مشتمل است بر نام تمام اوصياء و هاديان تا روز قيامت- و اخباري که دليل بر تعيين هاديان و اوصياء مي باشد زياد است و ما در اين جا به ذکر يک روايت اختصار مي کنيم- و آن روايت از علماي عامه است که در کتاب کفاية الخصام ص 86 «حمويني از ابن عباس روايت کرده که يهوديي بنام «نعثل» از پيغمبر صلي الله عليه و آله سؤالاتي کرد و جواب کافي شنيد، تا آنکه گفت خبر ده مرا از وصي خود که کيست؟ زيرا هر پيغمبري را وصيي هست و هيچ پيغمبري بدون وصي نيست، و پيغمبر ما موسي، يوشع بن نون را وصي خود گردانيد. حضرت فرمود: بلي، وصي من و خليفه ي من بعد از من علي بن ابي طالب است، و پس از او دو فرزندم حسن و حسين و بعد از ايشان نه نفر ديگر از صلب حسين مي باشند و همه نيکو کردارند. نعثل گفت نامهاي ايشان را به من برخوان؟
حضرت فرمود: بلي، چون حسين از دنيا برود پسرش علي امام است، و چون علي در گذرد پسرش محمد امام است، و چون محمد از دنيا رود پسرش جعفر امام خواهد بود، و چون جعفر رحلت كند پسرش موسي و چون موسي دنيا را وداع كند پسرش علي است، و چون علي پيک حق را لبيک گويد پسرش محمد است، و چون محمد به سوي عالم باقي شتابد پسرش علي است، و چون علي از دنيا رحلت نمايد پسرش حسن است، و چون حسن را اجل محتوم دريابد فرزندش حجة بن الحسن امام عصر است، و اين دوازده نفر امامان بعدد نقباء بني اسرائيل مي باشند (6)- الي آخره-».
و مناسب است که روايتي هم از خاصه نقل شود، در مجلد 7 بحار از جابر جعفي (7) نقل شده که از امام محمد باقر عليه السلام سئوال کردم جهت چيست که مردم به پيغمبر و امام نيازمندند؟ فرمود: براي اينکه صلاح و بقاي عالم بدان پايدار است و خداوند به برکت وجود پيغمبر و امام عذاب را از مردم بر مي دارد.- هم چنانکه مي فرمايد: «و ما کان الله ليعذبهم و أنت فيهم»- انفال: 33 - و خدا آنها را عذاب نمي کند در حالي که تو در ميان آنها هستي- و همان طوري که ستارگان امانند براي اهل آسمان، اهل بيت من هم امانند براي اهل زمين، که اگر ستارگان نباشند آنچه را که اهل آسمان نمي پسندند واقع مي شود و آنچه نبايد بشود صورت مي گيرد. و اگر اهل بيت من هم در زمين نباشند آنچه را که اهل زمين نمي پسندند بسرشان خواهد آمد، و مراد به اهل بيت پيغمبر اماماني هستند که خداوند اطاعت آنان را با اطاعت خود مقرون ساخته و فرموده: «يا ايها الذين امنوا اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولي الامر منکم»- نساء: 59- اي کساني که ايمان آورديد اطاعت کنيد خدا را اطاعت کنيد رسول خدا و صاحبان امرتان را. که آنان معصوم و پاکيزه اند و كساني هستند که گناه و نافرماني خدا را نمي کنند، و ايشان مؤيد و موفق و محکم و استوارند، و به واسطه ي وجود آنان خداوند بندگانش را روزي مي دهد و به واسطه وجود آنان قطرات باران از آسمان نازل مي شود، و برکات زمين بيرون مي آيد، و به وجود آنان به معصيت کاران مهلت داده مي شود و در عذاب و عقوبت آنها تعجيل نمي گردد. نه روح القدس از آنان جدا مي شود و نه آنان از روح القدس. و آنان پيوسته با قرآنند و قرآن هم از آنان جدا نمي گردد».
پي نوشت :
1. 23 چاپ جديد ص 5 نقل از کمال الدين صدوق.
2. 35 چاپ جديد ص 406 نقل از تفسير فخر رازي.
3. 35 چاپ جديد ص 399 نقل از مناقب.
4. مرحوم مؤلف آن را در حاشيه يادداشت خود آورده (که در مجلد 35 بحار چاپ جديد ص 399) از مناقب نقل شده و حافظ ابونعيم- احمد بن عبدالله به سند خود از ابن عباس روايت کرده که رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «من منذرم، و هادي مردي از بني هاشم است». و منظور از حساب آن است که جمله «انما أنت منذر» به حساب حروف ابجد مساوي است با جمله «خاتم الأنبياء الحجج محمد المصطفي» که عبارت از عدد 1533 مي باشد، و هم چنين جمله «و لکل قوم هاد» به حساب ابجد مساوي است با جمله «علي و ولده بعده» که عبارت از عدد 242 است.
5. اين آيه ي مبارکه در چند سوره آمده است از جمله: آل عمران آيه 185، انبياء آيه 35، عنکبوت آيه 57.
6. در سوره ي مائده آيه ي 12 که مي فرمايد: «و بعثنا منهم اثني عشر نقيبا-» صريحا بيان مي کند که عدد نقباي بني اسرائيل 12 نفر بودند.
7. 23 چاپ جديد ص 19 نقل از علل الشرايع.
/س
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}