نقش زنان ساکن در استانهای ساحلی خلیجفارس در اقتصاد منطقه
از گذشته به دلیل قرارگیری خلیجفارس در مسیر خطوط دریایی اقیانوس هند، دریای عمان، دریای سرخ و نیز اتصال آبهای آن به سواحل ایران و بینالنهرین و عربستان و نقشی که این آبراه از زمانهای بسیار قدیم در تمام کشمکشها و جنبشهای اقتصادی و تجاری منطقه داشت، به تدریج محیط تجارتی مهمی در خلیجفارس به وجود آمد که مرکز تجارت گاهی در شمال، گاهی در مغرب و صباحی نیز در شرق آن بوده است. از اینرو از دیرزمان اهمیت خلیجفارس از نظر اقتصادی محرز و مسلم بوده است. علاوه بر این خلیجفارس از مناطق ویژهی دریایی است و یکی از مهمترین مناطق جهان به لحاظ دارا بودن منابع غنی انرژی و دریایی به شمار میرود. ژان ژاک شرامبیر، نویسندهی کتاب تکاپوی جهان معتقد است که تسلط بر خلیجفارس، مقدمهی تسلط بر جهان است (یونسیان، 1384: 92).
این موضوع نشان دهندهی اهمیت خلیجفارس از نظر توسعهی اقتصادی در بین کشورهای منطقه و کل دنیاست. صدف، مرجان، خاک سرخ و نمک خلیجفارس از روزگاران پیشین معروف بوده و از زمان صفویه به اروپا صادر میشده است. در جامعهای که مشارکت زنان در زمینهی اشتغال و فعالیتهای اقتصادی بیتشر باشد، رفاه اجتماعی نیز بیشتر خواهد بود؛ زیرا مشارکت زنان در بازار کار موجب کاهش نرخ باروری، افزایش سطح تولید، افزایش درآمد سرانه و درنتیجه سبب افزایش رفاه اجتماعی کل جامعه میشود. همچنین معادن گوناگون نفت، گاز، آهن، گوگرد، سرب و منگنز در دل دریا، سواحل و در خاک جزیرهها نشان از اهمیت و پرمنفعت بودن خلیجفارس دارد. مرواریدهای خلیجفارس، شهرت و جذابیت خاصی داشته و بنادر بزرگ خلیجفارس و جزایر آن بازار مروارید به دنیای قدیم مشرق زمین به شمار میآمده است (اشرفی، 1390: 45).
مشارکت زنان در اقتصاد
زنان یکی از مهمترین گروههای اجتماعی متأثر از کیفیت زندگی و در عین حال مؤثر بر آن هستند. این گروه عظیم اجتماعی از آنجا که ارتباط مؤثری با گروههای اجتماعی جامعه دارند، علاوه بر وظایف شخصی و خانوادگی نقش فعال در پیشرفتهای اجتماعی و توسعهی پایدار آن ایفا میکنند. به همین دلیل کشورهایی که در مسیر توسعه سازندهی قرار دارند به این مهم پی بردهاند که ضرورت ایجاد جامعهی سالم در گرو وجود زنان فعال و مؤثر در جامعه است (هاشمی، 1388).در جامعهای که مشارکت زنان در زمینهی اشتغال و فعالیتهای اقتصادی بیتشر باشد، رفاه اجتماعی نیز بیشتر خواهد بود؛ زیرا مشارکت زنان در بازار کار موجب کاهش نرخ باروری، افزایش سطح تولید، افزایش درآمد سرانه و درنتیجه سبب افزایش رفاه اجتماعی کل جامعه میشود. برعکس دسترسی محدود و نابرابر به فرصتهای کسب درآمد و اشتغال که به صورت بیکاری و کم کاری پدیدار میشود، خود از عمدهترین علل فقر است و برای از بین بردن فقر، بیکاری و نابرابری باید هر دو جنس را مد نظر قرار داده تا جایگاه و نقش زنان در توسعه و ابعاد گوناگون آن، در کانون توجه برنامهریزان توسعه قرار گیرد. در چند سال گذشته مطالعات متعددی در مورد تجزیه و تحلیل موقعیت زنان در سطوح منطقهای، ملی، میزان اشتغال آنان و عوامل بازدارندهی فعالیت آنها، نگرشها و تمایلات زنان و نیز نقش زنان در توسعه انجام شده است. در این مطالعات، محققان سعی در آمادهسازی افکار عمومی ملتها، سیاستگذاران و برنامهریزان برای حل مشکلات مربوط به دستیابی بیشتر زنان به اشتغال داشتهاند. از آنجا که در بررسی عوامل مؤثر در توسعهی اقتصادی و اجتماعی کشورها، توجه به نیروهای انسانی و تخصص مطرح است، بنابراین سخن از اشتغال زنان و رابطهی آن با توسعه نیز امری ضروری به شمار میآید (غفاری، 1384 :10-15).
تاریخچهی اشتغال زنان در ایران
در گذشته در ایران کوشش مربیان بیشتر روی این نکته متمرکز بود که دختران را فقط برای زندگی سالم خانوادگی آماده کنند و به فعالیتهای علمی و فکری آنان توجه لازم نمیشد؛ زیرا تصور میکردند که زن تنها برای خانهداری و تولید مثل و پرورش فرزند خلق شده است و حضور اجتماعی او مفید نبوده یا مضر است. در دورهی قاجار جدایی زنان مرفه شهری از اجتماع بحدی بود که فقط هنگام حمام رفتن، شرکت در جلسات مذهبی یا میهمانیهای زنانه میتوانستند در کوچه و بازار ظاهر شوند. در این میان فعالیت زنان طبقات محروم و متوسط جامعه که برای تأمین هزینهی زندگی و رفع ضروریات (کار در مزارع جالیز و شالی و یا کارگاههای بافندگی و صنایع کوچک دستی)، در بیرون از خانه کار میکردند، اجتنابناپذیر است (اسحاق حسینی، 1382: 185-190).مشارکت زنان ایرانی در بازار کار، صد سال بعد از حضور زنان در جوامع صنعتی بوده است. طبق آمارهای ارائه شده نرخ مشارکت زنان در بازار کار کشورهای پیشرفتهی آمریکای شمالی و کانادا حدود پنجاه درصد است؛ درحالی که این عدد در کشورهای خاورمیانه بین یازده تا سیزده درصد برآورد شده است. (2) شاخص توسعهی انسانی برای زنان در کشورهای توسعه یافته، هشتاد درصد است. این شاخص در کشورهای توسعه نیافته، شصت درصد متعلق به مردان ارائه شده است. در مورد ایران نیز شاخص توسعهی انسانی شصت درصد برای مردان است. بررسی علل این تفاوت در کشورهای توسعه نیافته نشان میدهد که در کشورهای توسعه یافته بیشتر این تفاوت ناشی از اشتغال و سطح دستمزدهاست؛ در حالی که در کشورهای توسعه نیافته، علاوه بر تفاوتهای مربوط به بازار کار، تفاوت در تعلیم و تربیت، بهداشت و تغذیه نیز به چشم میخورد (صادقی و عمارزاده، 1383: 22-5).
جدول شمارهی 1: جمعیت استانهای ساحلی خلیجفارس در سال 1390 (مرکز آمار ایران)
استان |
جمعیت کل |
مرد |
زن |
|||
تعداد |
درصد به کل کشور |
تعداد |
درصد به کل استان |
تعداد |
درصد به کل استان |
|
بوشهر |
1032949 |
1/37% |
560955 |
54/3% |
471994 |
45/7% |
خوزستان |
4531720 |
6/03% |
2286209 |
50/4% |
2245511 |
49/6% |
هرمزگان |
1578183 |
2/1% |
802758 |
50/9% |
775425 |
49/1% |
سیستان و بلوچستان |
2534327 |
3/37% |
1268748 |
50/06% |
1265579 |
49/94% |
بر اساس آمارهای منتشره از مرکز آمار ایران (جدول شمارهی 1)، استانهای ساحلی خلیجفارس حدود 13% از جمعیت کل کشور را در خود جای دادهاند که استان خوزستان با 6/03% جمعیت کل کشور، بالاترین جمعیت و استان بوشهر با 1/37% جمعیت کل کشور، پایینترین جمعیت را در میان استانهای ساحلی خلیجفارس دارا هستند. از مقایسهی تعداد زنان و مردان مشخص است که در این استانها به طور تقریبی درصد جمعیت زنان و مردان به یکدیگر نزدیک است و اختلاف زیادی بین آنها وجود ندارد. بنابراین در بین استانهای ساحلی خلیجفارس بیشترین تعداد زنان با رقم 2245511 نفر در استان خوزستان و کمترین تعداد زنان با رقم 471994 نفر در استان بوشهر ساکن هستند.
از قرن هفدهم میلادی، مقولهی جنسیت اهمیت چشمگیری در مبحث توسعه پیدا کرد. برنامهریزان توسعه متوجه به حاشیه رانده شدن و محرومیت گروهی از شهروندان در فعالیتهای توسعه شدند. برای پاسخگویی به این نقیصه دستورالعمل «زن در توسعه» را مطرح ساختند که هدف آن افزایش شرکت زنان محلی در اقتصاد بازار و فعالیت طرحهای محلی بود. این دستورالعمل، یک رویکرد تک جنسیتی بود و به زن به صورت مستقل نگاه میکرد و بدون توجه به بستری که زن در آن به فعالیت میپردازد و زندگی میکند، سیاستها و راهکارهایی جهت افزایش مشارکت ارائه کرده بود؛ اما خیلی زود نواقص این دستورالعمل مشخص شد؛ افزایش مشارکت برای زنانی که در محلات محروم، وظایف سنگین (چه در سطح بازار و چه در سطح خانواده) بر عهده دارند، کار بیشتری فراهم میکرد. همچنین این دستورالعمل که به دستورالعمل «W.I.D» نیز معروف است، هماهنگی کمی با شرایط فرهنگی و اجتماعی زنان در مکانهای جغرافیایی متفاوت داشت. در راستای رفع نواقص این رویکرد در سال 1990 م. رویکرد «جنسیت و توسعه»، (3) با هدف نگاهی به ارتباطات و تقابلات اجتماعی بین زن و مرد، بستر و ساختار مؤنث و مذکر بودن مطرح شد. تعداد زیادی از تحلیلهای جنسیتی در چارچوبهای مختلف؛ اما با محوریت رویکرد «جنسیت و توسعه» انجام شد که همگی با هدف تقویت برنامهریزان توسعه، برای فهم مسائل خاص این گروه جنسی (زنان) در بستر محلی و پیدا کردن راههایی است که حل آنها در تمام مراحل طرح، قابل اجرا باشد؛ اما در واقعیت، عملیاتی کردن این تحلیل و چارچوب آن در بستر محلی در عملی سختتر از بیان بود (ماجدی و همکاران، 1394: 12-3).
آموزش و مشارکت زنان
برای تبیین وضع آموزشی زنان، دیدگاههای مختلفی ارائه شده است که در سه قسمت قابل تقسیمبندی است:الف) دیدگاه کلاسیک
از منظر کلاسیک، وضعیت زنان در چارچوب خانه و خانهداری ترسیم میشود. به همین لحاظ آموزش در آن جایگاه خاصی نمییابد. این بینش با برتر پنداشتن جنس مذکر، آموزش پسران را بر دختران اولویت میدهد و اصولاً به دلیل باور داشتن کلیشههای نقش جنسیتی هیچ فایدهای در فرستادن دختران به مدرسه نمیبیند و معتقد است، مهارتهای مورد نیاز دختران توسط مادران و خواهران به آنها آموزش داده میشود. از سوی دیگر چون دختر در بیشتر کشورهای جهان سوم پس از ازدواج به خانوادهی شوهر ملحق میشود، بنابر صرف وقت و هزینه برای تحصیل او کاری بیهوده تلقی میشود.ب) دیدگاه برابر، اما متفاوت
این دیدگاه که امروزه کماکان در اغلب کشورها اعم از توسعه یافته و در حال توسعه رایج است، آموزش دختران را به دلیل تأثیر به سزای آن بر بهداشت خانواده و تعلیم و تربیت کودکان و... امری لازم تلقی می کند؛ اما تحت تأثیر کلیشههای جنسیتی، آموزش متفاوت از پسران را برای دختران مورد تأکید قرار می دهد. به همین دلیل دیده می شود که تقریباً در تمام کشورها، دختران به سمت رشتههایی خاص که با وظایف مادری و همسری آنان همخوانی دارد، سوق داده می شوند و در این میان معلمان و به ویژه والدین نقش مهمی ایفا می کنند؛ زیرا برای والدین مشکل است که دخترانشان را به انتخاب رشتههای همسان با پسران ترغیب کنند، به ویژه اگر این امر مغایر با علایق و منافع جنسیتی رایج در جامعه باشد (بوزرجمهری و همکاران، 1393: 5).ج) دیدگاه فمینیستی
نظریهی سیاسی معاصر هم در پیشفرضها و هم در نتیجهگیریهای خود بسیار متنوع است و این تنوع در درون فمینیسم جنبهی تکثیری یافته است و می کوشد که تقابل مرد و زن و تقابلهای مرتبط با آن را در تاریخ و فرهنگ غرب، ساختارشکنی کند (همانجا).پژوهشهای اخیر نشان می دهد که اتخاذ سیاستهای دیگری علاوه بر آموزش نیز می تواند در توانمندسازی زنان مؤثر باشد. مسائلی از قبیل رفع تبعیض از بازار کار، دسترسی به منابع مالی، برخورداری از حق مالکیت قانونی، مشارکت احتمالی نهادهای دیگر در نگهداری از کودکان و تقسیم کار در خانه میتواند امنیت مالی و پویایی اجتماعی آنان را افزایش دهد. علاوه بر توانمندی و پویایی اجتماعی، سلامت زنان برای ایفای نقش خویش در مقام مادر و مدیر خانه یکی دیگر از عواملی است که در توانمندسازی زنان مؤثر است (ماجدی و همکاران، 1394: 3-12).
جدول شماره 2: جمعیت زنان بر حسب سواد در استانهای ساحلی خلیجفارس در سال 1390 (مرکز آمار ایران)
استان |
جمعیت زنان |
بیسواد |
اظهارنشده |
باسواد |
||
بالای 6 سال |
|
|
کل |
تعداد |
درصد |
|
بوشهر |
415911 |
66892 |
4880 |
471994 |
344139 |
%82/7 |
خوزستان |
1989626 |
399663 |
12225 |
2245511 |
1577738 |
%79/3 |
هرمزگان |
677346 |
127376 |
4937 |
775425 |
545033 |
%80/5 |
سیستان و بلوچستان |
1054575 |
354660 |
9845 |
1265579 |
690070 |
%65/4 |
جدول شمارهی 2، جمعیت زنان بالای شش سال بر حسب سواد در استانهای ساحلی خلیجفارس را در سال 1390 نشان می دهد. آمار این جدول مشخص می کند که استان بوشهر با 82/7% و استان سیستان و بلوچستان با 65/4% به ترتیب بیشترین و کمترین جمعیت زنان بالای شش سال با سواد را در میان استانهای ساحلی خلیجفارس به خود اختصاص دادهاند.
انسان و استعدادهای او اصلی ترین عامل رشد اقتصادی بلندمدت و پایدار است. در جهان معاصر مهم ترین عامل رقابت کشورها با یکدیگر، توانایی افراد و مهارتها، آموزش و بهرهوری نیروی کار آنان است و زنان نیمی از توانایی بالقوهی هر کشور محسوب می شوند. درنتیجه با گذشت زمان رقابتجویی یک ملت در میان عوامل دیگر، با شیوهی توان افزایی زنان و استفاده از ظرفیتهای آنها پیوند میخورد.
جدول شمارهی 3: گروههای عمدهی شغلی زنان در استانهای ساحلی خلیجفارس در سال 1390 (همانجا)
جنس و گروههای عمدهی شغلی |
سیستان و بلوچستان |
بوشهر |
خوزستان |
هرمزگان |
جمعیت زنان |
54652 |
31655 |
105065 |
53119 |
قانونگذاران، مقامات عالی رتبه و مدیران |
2054 |
1621 |
5673 |
2571 |
متخصصان |
16910 |
9836 |
39983 |
14757 |
تکنیستنها و دستیاران |
2884 |
2828 |
9626 |
4563 |
کارمندان امور اداری و دفتری |
2611 |
3606 |
9891 |
5063 |
کارکنان خدماتی و فروشندگان فروشگاهها و بازارها |
1634 |
3357 |
8218 |
3367 |
کارکنان ماهر کشاورزی، جنگلداری و ماهیگیری |
18725 |
4657 |
17689 |
10146 |
صنعتگران و کارکنان مشاغل مربوط |
5541 |
2002 |
4389 |
4468 |
متصدیان و مونتاژکاران ماشین آلات و دستگاهها و رانندگان وسایل نقلیه |
310 |
445 |
1042 |
449 |
کارگان ساده |
1446 |
1160 |
2932 |
4944 |
بر اساس آمار و ارقام جدول شمارهی 3، در استان سیستان و بلوچستان بیشر زنان (18725 نفر) در گروه شغلی کارکنان ماهر کشاورزی، جنگلداری و ماهیگیری، در استان بوشهر (9836 نفر) در گروه شغلی متخصصان، در استان خوزستان (39983 نفر) در گروه شغلی متخصصان و در استان هرمزگان (14757 نفر) در گروه شغلی متخصصان و در هر چهار استان، زنان کمترین مشارکت را در گروه شغلی متصدیان و مونتاژکاران ماشینآلات و دستگاهها و رانندگان وسایل نقلیه دارند.
جدول شمارهی 4: نرخ مشارکت اقتصادی و نرخ بیکاری استانهای ساحلی خلیجفارس بر حسب درصد در سال 1390 (همانجا)
نرخ مشارکت اقتصادی و نرخ بیکاری |
سیستان و بلوچستان |
بوشهر |
خوزستان |
هرمزگان |
نرخ مشارکت اقتصادی کل |
24/6 |
36/8 |
34/7 |
35/10 |
نرخ مشارکت اقتصادی مردان |
42/1 |
61/6 |
59/3 |
58/10 |
نرخ مشارکت اقتصادی زنان |
7/5 |
12/3 |
10/8 |
10/70 |
نرخ بیکاری مردان |
11 |
9 |
10/6 |
10/90 |
نرخ بیکاری زنان |
4/5 |
13/5 |
31 |
22/10 |
طبق آمار منتشر شدهی مرکز آمار ایران (جدول شمارهی 4)، بیشترین نرخ مشارکت اقتصادی مردان و زنان در استانهای خوزستان و بوشهر و کمترین نرخ مشارکت اقتصادی مردان و زنان در استان سیستان و بلوچستان است. از مقایسهی نرخ مشارکت اقتصادی مردان و زنان در هر چهار استان، نرخ مشارکت اقتصادی زنان پایینتر از نرخ مشارکت اقتصادی مردان است. این وضعیت؛ یعنی برتری نرخ مشارکت اقتصادی مردان بر نرخ مشارکت اقتصادی زنان، در کل کشور نیز وجود دارد. بالاترین نرخ مشارکت اقتصادی زنان بین استانهای حاشیهی خلیجفارس متعلق به استان بوشهر و پایینترین و کمترین نرخ مشارکت اقتصادی زنان متعلق به استان سیستان و بلوچستان است. بالاترین نرخ بیکاری زنان در استان خوزستان و برابر 31 درصد و پایینترین نرخ بیکاری زنان در استان سیستان و بلوچستان و برابر با 4/5 درصد است.
جدول شمارهی 5: تولید ناخالص داخلی در استانهای ساحلی خلیجفارس در سال 1390 (همانجا)
تولید ناخالص داخلی (میلیون ریال) |
|||||
سال |
کل کشور |
بوشهر |
خوزستان |
سیستان و بلوچستان |
هرمزگان |
1390 |
6,339,621,585 |
211,475,739 |
837,620,574 |
77,980,227 |
135,118,091 |
1391 |
7,420,801,144 |
264,011,967 |
770,588,456 |
102,060,466 |
182,856,647 |
1392 |
10,049,087,563 |
410,569,807 |
1,068,431,388 |
132,848,117 |
254,134,120 |
جدول شمارهی 6: تولید ناخالص داخلی (بدون نفت) در استانهای ساحلی خلیجفارس در سال 1390 (همانجا)
تولید ناخالص داخلی بدون نفت (میلیون ریال) |
|||||
سال |
کل کشور |
بوشهر |
خوزستان |
سیستان و بلوچستان |
هرمزگان |
1390 |
5,123,157,608 |
168,660,963 |
293,653,328 |
77,980,227 |
99,742,472 |
1391 |
6,513,652,337 |
233,545,320 |
394,494,419 |
102,060,466 |
142,735,448 |
1392 |
8,761,571,565 |
363,579,891 |
511,530,158 |
132,848,117 |
208,834,716 |
همچنانکه از اعداد و ارقام جدولهای 5 و 6 (با استفاده از اعداد و ارقام مرکز آمار ایران) پیداست، استان خوزستان دارای بالاترین تولید ناخالص داخلی، هم در بخش نفتی و هم در بخش غیرنفتی است که می توان با اتخاذ تدابیر مدیریتی هرچه بهتر با توجه به توزیع جمعیتی 49/6 درصدی زنان در استان و همچنین میزان باسوادی 79/3 درصدی زنان، چه بسا نرخ مشارکت 10/8 درصدی زنان را بهبود بخشید و گامی در جهت کاهش نرخ بیکاری 31 درصدی زنان استان و مشارکت هرچه بیشتر زنان در عرصه اقتصادی برداشت. اشتغال زنان به کارهای غیرخانگی از بار تکفل میکاهد و هرچه بار تکفل کمتر باشد، درآمد سرانه بیشتر میشود و یکی از شاخصهای توسعه، میزان بار تکفل است. سهم استانهای بوشهر، هرمزگان و سیستان و بلوچستان از تولید ناخالص داخلی به ترتیب در ردههای بعدی قرار دارد که با توجه به درصدی بالای تحصیلات بین زنان در این استانها، متأسفانه نرخ مشارکت اقتصادی زنان به تبعیت از نرخ پایین مشارکت اقتصادی زنان در کل کشور، پایین است و با توجه به پتانسیلهای بالای درآمدی در این استانها، امیدواریم زمینهی هرچه بیشتر مشارکت اقتصادی زنان فراهم آید.
نتایج مشارکت زنان در اشتغال
اشتغال زنان به کارهای غیرخانگی از بار تکفل میکاهد و هرچه بار تکفل کمتر باشد، درآمد سرانه بیشتر میشود و یکی از شاخصهای توسعه، میزان بار تکفل است.با افزایش مشارکت زنان در اشتغال، دسترسی مادران به فرصتهای آموزشی بیشتر شده و موجب تقویت حس استقلال و تأثیر آن در افزایش تصمیمگیریهای زن در خانواده میشود.
در سطح شهرها هرچه زنان، تحصیلات عالی و تخصص داشته باشند و تخصصهای لازم را جهت کسب مشاغل بالاتر کسب نمایند، شرایط بهتری در اقتصاد کشور ما ایجاد خواهد شد (امینیزاده، 1384).
پینوشتها:
1. کارشناس ارشد مدیریت دولتی
2. نرخ اشتغال زنان در ایران بر اساس آمارهای سازمان مدیریت و برنامهریزی حدود یازده درصد و بر اساس برخی آمارهای غیر رسمی بالغ بر سیزده درصد است.
3. W.I.D; Women ln Development.
4. G.A.D; Gender And Development
کتاب
- اسحاق حسینی، سید احمد؛ مجموعه مقالات زنان، مشارکت و برنامهریزی برای توسعهی پایدار، تهران: برگ زیتون، 1382.
- اشرافی، مرتضی و مجتبی اشرافی؛ تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خلیجفارس، تهران: نشر علامه بهبهانی، 1390.
- امینیزاده، محمدرضا؛ جایگاه اخص و ممتاز زن، تهران: شرکت چاپ و نشر بینالمللی وابسته به مؤسسه انتشارات امیرکبیر، 1384.
- بوزرجمهری، خدیجه؛ شایان، حمید؛ خسروی مشیزی، حلیمه؛ تحلیل نقش سواد بر مشارکت اقتصادی زنان روستایی در همایش ملی زن و توسعهی پایدار روستایی، مشهد: دانشگاه فردوسی، 1393.
- گزیدهی نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390؛ ریاست جمهوری، تهران: معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی مرکز آمار ایران، 1391.
- یونسیان، مجید؛ روابط تجاری شورای همکاری خلیجفارس و اتحادیه اروپا دو سوی یک معامله، کتاب خاورمیانه، تهران: انتشارات ابرار معاصر، 1384.
مقاله
- صادقی، مسعود؛ عمارزاده، مصطفی؛ «تحلیلی بر عوامل اقتصادی مؤثر در اشتغال زنان»، نشریهی پژوهش زنان، مرکز مطالعات و تحقیقات زنان دانشگاه تهران، 1383.
- غفاری، غلامرضا؛ «زنان و توسعهی داخلی»، مجلهی حقوق زنان، شمارهی دهم، تهران: انتشارات جهاد دانشگاهی واحد تربیت معلم، 1384.
- ماجدی، حمید؛ عندلیب، علیرضا؛ مشارزاده مهرابی، زهرا؛ «شناسایی شاخصهای مؤثر بر مشارکت زنان در طرحهای توسعهی شهری»، فصلنامهی باغ نظر، شمارهی 32، سال دوازدهم، 1394.
-هاشمی، سید احمد؛ «زن محور توسعه پایدار جامعه (با تأکید بر ویژگیهای زنان در لامرد)»، آموزش نوین در هزارهی سوم، 1388.
منبع مقاله :
فصلنامه تخصصی مطالعات خلیجفارس، شماره استاندار بینالمللی 0220-2383، سال دوم، شماره دوم (پیاپی 6)، تابستان 1395
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}