نویسنده: حسین شیدائیان
 

چکیده

تجلی فیض الهی در خلفت و هدایت بشریت و نیز منشأ عروج و تکامل انسان‌ها «ولایت» است. ساختمان رفیع نظام هستی و دین حیات‌بخش اسلام بر این بنیان مرصوص بنا نهاده شده است و ولایتمداری تنها راه سعادت و نجات انسان‌ها از ضلالت و گمراهی است. در این مقاله به اختصار مفهوم و جلوه‌های ولایت در عالم غیب و شهود، عرفان و سیاست و شاخصه‌های ولایتمداران و آسیب‌های آن از دیدگاه امام و رهبری بازخوانی می‌شود.

مقدمه

ولایت بیت‌الغزل عرفان نظری در محفل انس اهل معرفت و اوج قله تکامل انسان در قرب الهی و فصل ممیز حقیقت انسانی است شعاع درخشان ولایت رواق موضوعات مختلفی را نورافشان می‌نماید؛ از نظر هستی‌شناسی و نظام آفرینش در بحث انسان کامل، فضای عرفان نظری را عطرافشان می‌کند و جلوه آن در مسأله امامت و خلافت در حوزه باورهای دینی زینت‌بخش بارگاه کلام است و نازلترین مرتبه ولایت در استقرار و تثبیت حکومت دینی، سیاست و حاکمیت را از ظلمت تیرگی جدایی از آموزه‌های دینی رهانیده است.
بنابراین ولایت زلال کوثر جوشانی است که از عالم غیب و نشئه ملکوت (1) سرچشمه گرفته و تا سرزمین‌های استقرار نهاد حکومت دینی جاری است.
در اندیشه و آثار عمیق و لطیف عرفانی سیاسی امام خمینی و مباحث و بیانات مقام معظم رهبری گستره‌ی وسیع مفهومی ولایت از قلّه عرفان تا دامنه‌ی سیاست مشاهده می‌شود. اکنون در این مقاله به اختصار به مفهوم تعبیرات و مراتب، حقیقت و اسرار ولایت و نیز ولایت پیامبر، ائمه و ولی فقیه و جامعه ولایتمدار از نگاه امام و مقام معظم رهبری می‌پردازیم.


مفهوم‌شناسی

در اندیشه و آثار امام و رهبری مفهوم ولایت آمیزه‌ای از معنی لغوی و آموزه‌های دینی است. امام در متون عرفانی ولایت را به معنی قرب، محبوبیت، تصرف، ربوبیّت، و نیابت آورده (2) و در بیانات خود با استفاده از حدیث »ما نُودِیَ بِشَیءِ بِمثلِ ما نُودِیَ بِالوِلایَهِ» (3) و حدیث غدیر خم، ولایت را به حکومت کردن معنا می‌کند. (4) مقام معظم رهبری، اتصال، پیوند، محبت و حاکمیت را معنی ولایت می‌نامد و با اشاره به رویداد مهم و تاریخ‌ساز غدیر استحکام پیوند روحی و معنوی مسلمانان با حاکمان شایسته و صالح را تحقق معنی و مفهوم ولایت از جنبه سیاسی و حکومتی می‌داند. (4)
تعبیرات و مراتب
در آثار امام و رهبری به تناسب مناسبت‌ها و موضوعات عرفانی، سیاسی و اخلاقی تعبیراتی از برخی انواع، اقسام و مراتب ولایت بیان شده که در این قسمت به آنها اشاره می‌شود.

1. ولایت کلیّه الهیه:*
ولایت و خلافت الهی که والاترین مقام و شأن الهی و باب ابواب ظهور و کلید کلیدهای غیب و شهود است و ریشه و سرآغاز و اصل خلقت بر آن بنا نهاده شده است. این ولایت در نظام هستی در ولایت پیامبر، انبیاء و ائمه معصومین ظهور می‌کند. (5)

2. ولایت تامه:**
عبارت است از فانی کردن رسوم عبودیت، پس این ولایت همان ربوبیتی است که کنه عبودیت می‌باشد. (6) یعنی به مقام فنا رسیدن و از خود چیزی ندیدن است.

3. ولایت ظاهری و باطنی:
ولایت باطنی از نهایت قرب به حق حاصل می‌شود و ولایت ظاهری اداره حکومت و اجتماع است که هر دو مخصوص پیامبر و ائمه معصومین است. (7) ولایت ظاهری پس از ائمه معصومین به ولی‌فقیه اختصاص دارد. (8) البته دستیابی به مراتب نازله ولایت باطنی، با سیر و سلوک، تهذیب نفس و قرب فرائض و نوافل برای فقیهان مهذب و پارسا دور از دسترس نیست.

4. ولایت تکوینی و اعتباری:
ولایت تکوینی از مقامات معنوی ائمه اطهار است که به موجب آن جمیع ذرات عالم در برابر ولی امر خاضع و مطیعند اما ولایت اعتباری آن است که عقل یا شرع آن را وضع کرده باشد. مانند ولایت فقیه که از امور اعتبار عقلایی به شمار می‌آید. (9) و اعتبار شرعی آن به استمرار ولایت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) و جعل الهی است. (10)

5. ولایت الهی و ولایت شیطانی (طاغوتی):
این تعبیر امام و رهبری الهام گرفته از فرهنگ قرآن است که مؤمنان را تحت ولایت خداوند و غیرمؤمنان را تحت سرپرستی شیطان معرفی می‌کند. «اللهُ وَلی الَّذینَ آمَنُوا یُخرِجُهُم مِنَ الظُلُّماتِ إلَی النُّورِ وَالَّذینَ کَفَرُّوا أولیاؤهُم الطّاغُوتُ...» (بقره: 257) البته ولایت الهی همان ولایت خاصه*** است و ولایت شیطانی یک امر عدمی است. برجسته‌ترین شاخصه جامعه مؤمنان که تحت ولایت الهی هستند از دیدگاه امام و رهبری عبارتند از:
1. تقویت اراده ایمانی بر محور توحید و غلبه بر امیال و هواهای نفسانی در حوزه اخلاق
2. عدالت‌گرایی، الفت، صمیمیت در حوزه اجتماعی
3. برائت از مشرکان و استکبار و حفظ روحیه تعهد دینی و معنوی در عرصه سیاسی نظام اسلامی
و شاخصه‌های شیطانی عبارتند از: بت‌پرستی مدرن، تعصب‌های جاهلی و قبیله‌ای، نفسانیت، دنیاطلبی و خودمحوری. از نگاه این بزرگواران کشورهای اسلامی یا دیگر رژیم‌هایی که تحت سلطه استکبار و بیگانگان قرار دارند تحت ولایت شیطان هستند. (11) یادآوری این مطلب ضروری است که در فرهنگ اهل معرفت، ولایت به معنی قیام عبد است به حق چون فانی شود و آن با دوستی حق نسبت به او حاصل می‌شود تا این که او را به مقام قرب و تمکین می‌رساند. (12) یعنی از راه دوستی حق، بنده فانی در خدا و به او باقی بماند. نکته دیگر اینکه ولایت کلیه الهیه و ولایت تامه و ولایت باطنی که امام در آثار خود به تناسب مباحث و موضوعات مطروحه از آنها سخن به میان آورده در اصل یک حقیقت هستند که با الفاظ گوناگون از آنها نام برده است. ولایت تکوینی معصومین نیز از آثار ولایت تامه یا مطلقه آنان است. البته پائین‌ترین مرتبه ولایت، سیر الی الله سالک و فنا شدن او در حق و عالی‌ترین مرتبه ولایت که فیض الهی است مقام و مرتبه‌ی وجودی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه معصومین (علیهم السلام) است که در اسرار ولایت به آن اشاره می‌شود.
 

اسرار و حقیقت ولایت

امام با استناد به آیه «فِطرَة اللهِ الَّتی فَطَر النّاسَ عَلَیها» (13) و برخی احادیث تفسیری ذیل آیه فطرت، (14) و تحلیل نظر استاد عرفان خود «آیت الله شاه آبادی» (15) حقیقت ولایت را یک امر فطری می‌داند و می‌فرماید: ولایت شعبه توحید است زیرا که حقیقت ولایت، فیض مطلق* است و فیض مطلق ظلّ وحدت مطلقه** است و فطرت بالذات متوجه کمال اصلی است، و چون فطرت فنای در کمال مطلق را می‌خواهد و حصول به کمال که حقیقت ولایت است، فنای در کمال مطلق است، پس حقیقت ولایت نیز از فطریّات است. (16) همچنین در شرح احادیث صراط مستقیم و محاسبات قیامت، حقیقت صراط را صورت باطن ولایت معرفی می‌کند. (17) و در ذیل آیه اِنّا عَرَضنا الأمانَهً عَلَی السَّمواتِ وَالارضِ... (18) می‌نویسد مراد از امانت الهی در مشرب اهل عرفان «ولایت مطلقه»* است که غیر از انسان هیچ موجودی لایق آن نیست و در توضیح و مصادیق ولایت مطلقه چنین می‌گوید: ولایت اهل بیت عصمت و طهارت، دوستی خاندان رسالت و عرفان مقام مقدس آن‌ها امانت حق است. (19)
امام در یک بحث کوتاه عمیق و لطیف عرفانی درباره‌ی حقیقت ولایت و پیوستگی و درهم تنیدگی توحید، نبوت و ولایت می‌فرماید: «حقیقت خلافت و ولایت ظهور الوهیت است و آن اصل وجود و کمال آن است. و هر موجودی که حظّی از وجود دارد از حقیقت الوهیت و ظهور آن که حقیقت خلافت و ولایت است حظّی دارد و لطیفه‌ی الهیه در سرتاسر کائنات از عوالم غیب تا منتهای عالم شهادت بر ناصیه‌ی همه ثبت است و آن لطیفه‌ی الهیه حقیقت «وجود منبسط» و «نفس الرحمن» و «حق مخلوقُ به»** است که بعینه باطن خلافت ختمیّه و ولایت مطلقه علویه است. و از این جهت است که شیخ عارف شاه آبادی دام‌ظله می‌فرمود که شهادت به ولایت در شهادت به رسالت منطوی*** است، زیرا که ولایت باطن رسالت است. و نویسنده گوید که در شهادت به الوهیت، شهادتین منطوی است جمعاً و در شهادت به رسالت آن دو شهادت نیز منطوی است، چنانچه در شهادت به ولایت آن دو شهادت دیگر منطوی است». (20)
 

حقیقت محمدی (ص) و ولایت علوی

با توجه به آنچه گذشت اسرار و حقیقت ولایت در نظام هستی را باید در حقیقت وجود پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و حضرت علی (علیه السلام) جستجو نمود. و انگیزه نگارش کتاب گرانسنگ و عظیم‌القدر مصباح الهدایه با قلم ژرف‌اندیشانه امام خمینی، پرده‌برداری از این راز سر به مُهر هستی و کشف حقیقت محمدی و ولایت علوی است و بخشی از مضامین و تعابیر بلند آن در رساله‌های بعد در دیگر تألیفات یا بیانات امام مشاهده می‌شود که در این‌ جا به اختصار بیان می‌گردد. امام با تحلیل عمیق احادیث خلقت پیامبر به عنوان اولین جلوه الهی در نظام هستی (21) و برتری او نسبت به حضرت آدم و انبیاء و تمام موجودات (22) و این که روح رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه‌ی معصومین نخستین آفریده خدایی هستند (23) می‌نویسد: «پیامبر و ائمه واسطه‌ی بین حق و خلق و واسطه رحمت رحمانیه‌اند و رحمت رحمانیه اصل وجود را افاضه می‌کند، بلکه رحمت رحمانیه خود مقام ولایت آن‌هاست». (24) و درباره‌ی رسالت و نبوت پیامبر می‌گوید: «تمام دائره وجود از عوالم غیب و شهود تکویناً و تشریعاً وجوداً و هدایتاً ریزه‌خوار خوان نعمت آن سرور هستند. و آن بزرگوار واسطه‌ی فیض حق و رابطه‌ی بین حق و خلق است و اگر مقام روحانیت و ولایت مطلقه‌ی او نبود، احدی از موجودات لایق استفاده از مقام غیب احدی* نبود و فیض حق عبور به موجودی از موجودات نمی‌کرد. (25) از این‌رو امام وجود را سایه حقیقت ولایت می‌داند، و آنچه در عالم تجلی کرده حقیقت محمدیه و ولایت علویّه معرفی می‌کند که در عالم امر و غیب با یکدیگر متحد بوده و در عالم خلق یکی در کسوت نبوت و دیگری امامت ظاهر شده است و پیامبر در مقام ولایت کلیه‌ی عظمی و ولی الله مطلق بالاصاله و حضرت عطی باطن خلافت مطلقه کلیه و ولی الله مطلق و بالتّبع نامیده می‌شود که اراده آن‌ها فانی در اراده حق و از سوی دیگر اراده‌شان ظل اراده حق است و عالم با تمام اجزایش در اختیار آن‌ها قرار دارد. (26) ایشان با اشاره به جمله حضرت علی که با اشاره به سینه‌ی مبارکشان فرمود: «ها اِنَّ هاهُنا لَعِلماً جَمَاً». (27) به ناشناخته ماندن ابعاد و زوایای پنهان و رموز کشف نشده ولایت تأسف می‌خورد و می‌گوید: «آن علومی که در سینه‌ی ایشان بود پیدا نکرد اشخاصی که حَمَله‌ی آن علم باشند و بلااشکال آن علمی که ایشان حمله‌اش را پیدا نکرد، آن علم اسرار ولایت، اسرار توحید است و باید همه‌ی عرفا تأسف بخورند بر این که مجال برای ایشان پیدا نشد که آن اسرار را که باید افشا کند، افشا بفرماید». (28)
 

معیار سنجش و قبولی اعمال

ولایت معصومین (علیه السلام) از اصول کلی و اساسی اعتقادی و از ضروریات باورهای دینی و شرط اصلی تحقق ایمان و صحت اعمال مؤمنین است. در میزان محاسبات الهی هم اعمال را با ترازوی ولایت ائمه (علیهم السلام) می‌سنجند و با معیار ولایت محک می‌زنند. امام باقر علیه السلام می‌فرماید:
لَو اَنَّ رَجُلاً لَیلَهُ وَ صامَ نَهارَهٌ وَ تَصدَّقَ بِجَمیعِ مالِهِ وَ حَجَّ جَمیعَ دَهرِه وَ لَم یَعرِف وِلایهً وَلّی الله فَیوالیِهُ وَ یَکُونَ جمیع اعمال بدلالته، ما کانَ لَهُ عَلی الله حَقُّ فی ثَوابِه وَ لاکانَ مِن اَهلِ الایمانِ.
اگر مردی شبها به عبادت ایستد و روزها روزه گیرد و تمام مالش را صدقه دهد و تمام روزگار را حج کند و ولایت و لی خدا را نشناسد تا موالات او کند و تمام اعمالش به راهنمایی او باشد خداوند تعالی برای او ثوابی در نظر نمی‌گیرد و از اهل ایمان نمی‌باشد. (29)
امام خمینی در چند بخش از شرح چهل حدیث به این مطلب اشاره دارند که قلب‌های خالی از اعتقاد و ایمان به ولایت و اعمالی که بدون تطبیق با شریعت و ولایت انجام شده در قیامت هیچ بهره نخواهد داشت زیرا بر طبق احادیث، اعتقاد به ولایت کلی پیامبر و امام معصوم (علیهم السلام) همان صراط مستقیم است و در قیامت حضرت علی (علیه السلام) صراط است و شیعیانی که عملاً به ولایتش تمسک جسته‌اند به سلامت می‌گذرند. (30)
 

ولایت فقیه

در فرهنگ قرآنی و آموزه‌های دینی و اندیشه و آثار امام و رهبری ولایت و حاکمیت با تمام گستره‌ی مفهومی آن ذاتاً متعلق به خداوند متعال است که در حقیقت وجود پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه معصومین (علیهم السلام) تجلی یافته است. ولایت در عالم مُلک و نشئه ظاهری خلقت در حکومت و فرمانروایی انبیاء، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان (علیهم السلام) نمود می‌یابد. در عصر غیبت معصوم، ولی فقیه سکان هدایت و رهبری جامعه اسلامی را به دست می‌گیرد. از این‌رو امام معتقد است ولایت به معنی حکومت، شعبه‌ای از ولایت مطلقه رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است که با تمام اختیارات آن بر عهده ولی فقیه قرار می‌گیرد، پس ولایت فقیه استمرار ولایت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) و ولایتش شرعی و الهی است و مشروعیت نظام اسلامی رهین فرمانروایی ولایت فقیه است و فرامین و عزل و نصب‌هایش برای پیروان او و مسلمانان جامعه اسلامی لازم الاتباع است. (31)
در این بحث دو شبهه مطرح است اول: برخی ا فراد اختیارات حکومتی رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) را فراتر از اختیارات حکومتی حضرت علی (علیه السلام) و یا اختیارات حکومتی حضرت علی (علیه السلام) و سایر ائمه را بیشتر از اختیارات ولی فقیه می‌دانند. پاسخ امام این است که فضائل معنوی اختیارات حکومتی را افزایش نمی‌هد. همان اختیارات و ولایتی که حضرت رسول و دیگر ائمه صلوات الله علیهم در تدارکم و بسیج سپاه، تعیین وُلات و استانداران، گرفتن مالیات، اجرای حدود الهی داشتند همان را حکومت فقیهان نیز دارد و معقول نیست که اختیارات یاد شده در رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و امام معصوم (علیه السلام) یا فقیه فرق داشته باشد. (32)
دوم این که: بعضی مقام ولایی ولی فقیه را همطراز مقام معنوی و تکوینی پیامبر و ائمه معصومین (علیه السلام) قرار می‌دهند. پاسخ امام بر این شبهه نیز این است که ولایت کلیه الهیه و مقام معنوی معصومین هیچ‌گاه در عرض ولایت به معنی حکومت نیست، برای معصومین مقام معنوی و خلافت کلی الهی و تکوینی است که به موجب آن جمیع ذرات عالم در برابر آن‌ها خاضع هستند و این مطلب جدای از وظیفه حکومت آن‌هاست، چنان که حضرت زهرا (سلام الله علیها) دارای چنین مقامی بود با آن که آن حضرت نه خلیفه و قاضی و نه حاکم اسلامی بود، ایشان معتقد است که آیات و روایاتی وارد شده است که مخصوص به معصومین است و فقها و علمای بزرگ اسلام در آن شرکت ندارند و تولی امور در غیبت کبری غیر از ولایت کبری است که مخصوص به معصومین است. (33) امام با نقد قرآنی و عقلانی افکار علمای اهل سنت در پیروی از هر حاکمی تحت عنوان اولوالامر، می‌فرماید: «اولوالامری که در قرآن وارد شده است واضح است که کسی که تِلو [دنبال و پیرو] رسول خداست. (34) و با اشاره به انحرافات در جوامع اسلامی می‌فرماید: «با اقامه ولایت یعنی رسیدن حکومت به دست صاحب حق همه‌ی این مسائل حل می‌شود، همه‌ی انحرافات از بین می‌رود». (35) ایشان کسانی را که با توجه به لوازم اعتقادی و مفهومی دینی ولایت فقیه با علم و عمد، ولایت فقیه را انکار می‌کنند و عملاً به مخالفت با آن بر می‌خیزند در حکم مرتد می‌داند. (36) مقام معظم رهبری ولایت فقیه را ضامن اجرای احکام اسلام می‌داند و مخالفان ولایت را همان مخالفان ولایت فقیه قلمداد می‌کند. (37)
 

نشانه‌های جامعه ولایت محور

ولایت‌محوری در اندیشه امام و رهبری بدین معناست که کلیه برنامه‌ها، سیستم و جریان و مردم جامعه اسلامی تحت اشراف و دستورات یا سیره معصومان باشند و سیاست‌گذاری‌ها با هدف‌گذاری آنان هماهنگ نشود و تمام فعالیت‌های خود را با اساس دین یعنی پیامبر و معصومان (علیهم السلام) پیوند زنند.
امام با تحلیل و تفسیر دقیق و لطیف قبولی اعمال با تمسک به ولایت به ادعای دروغین و بی‌محتوای برخی از کسانی که خود را پیرو ولایت می‌دانند شدیداً انتقاد می‌کند و معیارهای صحیح ارزشی و دینی ولایت محوری را تبیین می‌نماید. (38) مقام معظم رهبری با اسوه قرار دادن سیره‌ی حکومتی و اخلاقی حضرت علی (علیه السلام) می‌فرماید: «باید تلاش کنیم خودمان را به آن نمونه کامل نزدیک و شبیه‌تر کنیم، اگر حرکت به گونه‌ای باشد که در حال دور شدن از آن نمونه کامل باشیم این انحراف و خطاست». (39) اکنون به چند نمونه از برجسته‌ترین شاخصه‌های ولایت‌مداری اشاره می‌شود:

1. اخلاقی
گسترش فرهنگ دینی با سرمشق گرفتن از سیره اخلاقی معصومین برجسته‌ترین نشانه‌ی ولایت محوری جامعه‌ای است که با پرهیز از ناهنجاری‌های اجتماعی و اخلاقی به سالم‌سازی جامعه و نهادینه کردن هنجارها و ارزش‌های دینی می‌اندیشد.
پیروی از ولایت معصومان در حوزه اخلاق فردی و اجتماعی یعنی این که شخص با ریاضات شرعی منطبق با دستورات الهی و اولیای دین با امیال و خواسته‌های نفسانی مقابله کند و با وارستگی و عدم تعلق به مادیات خود را از زندان تاریک طبیعت رهایی بخشد و با پرهیز از عیب‌جویی دیگران به خودسازی و رفع رذایل و جذب فضایل بکوشد و با اجتناب از محارم الهی، دوری از امور شبهه‌ناک به مراتب عالی تقوی و ورع دست یابد. نتیجه این که بنا بر گفته معصومان (علیه السلام)، پارساترین و متقی‌ترین افراد جامعه اسلامی نزدیک‌ترین انسان‌ها به ولایت هستند. زیرا اراده الهی را بر خواسته‌های نفسانی برگزیده‌اند و کارکردهای اخلاقی خود را بر مبنای آموزه‌های ولایت تنظیم کرده‌اند. (40)

2. سیاسی- اجتماعی
در اندیشه سیاسی الهی امام خمینی (ره) جامعه ولایتمدار و پیرو حقیقی ولایت علی بن ابی طالب (علیه السلام) و ائمه معصومین براساس تکلیف شرعی و ملی خود برای دستیابی به اهداف متعالی نظام اسلامی و احیای ارزش‌های اسلامی تمام سختی‌ها و فشارهای روانی، سیاسی و اقتصادی دشمن را تحمل می‌کند و با فداکاری و ایثار جان و مال بر میثاق و عهد حفظ اسلام پایدار می‌ماند. و با حضور در عرصه‌های سیاسی اجتماعی و آشنایی با شرایط سیاسی جهانی و منطقه‌ای با حفظ وحدت و همدلی و حمایت از مسئولان خدمتگزار و ایستادگی در برابر توطئه‌های استکبار جهانی در جهت اعتلای اقتدار و صلابت نظام مردم‌سالاری دینی می‌کوشد. (41) مقام معظم رهبری شاخصه ولایتمداری یک جامعه دینی را از نظر سیاسی چنین معرفی می‌کند که «همه‌ی اجزای آن به یکدیگر و به آن محور و مرکز جامعه اسلامی یعنی ولّی متصل باشند و از درون دارای یک اتحاد و ائتلاف باشند». (42)

3. مدیریتی
پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی تاکنون امام و مقام معظم رهبری همواره بر تحقق سیره‌ی مدیریتی علوی تأکید دارند. امام ولایت محوری و تمسک به ولایت در حوزه ا جرایی و مدیریتی را از امور حکمت عملی می‌داند که هیچ‌گاه با لفظ حاصل نمی‌شود و مدیرانی را ولایت‌محوری می‌داند که فرایند سیاستگذاری و برنامه‌ریزی، قانون‌گذاری و امور اجرائیشان براساس ترویج و تحقق عدالت در جامعه باشد؛ ایشان ارزش غدیر را به جهت اقامه عدل می‌داند و معتقد است تمسک به ولایت این است که اگر حکومت تشکیل شد باید به اندازه توانایی و امکاناتش برنامه‌های خود را در جهت عدالتی که حضرت علی (علیه السلام) ترسیم نموده است به کار بندد و خدمت به محرومان جامعه را سرلوحه سیاست‌های اجرایی خود قرار دهد: «دولت واقعاً باید با تمام قدرت آن طوری که علی (علیه السلام) برای محرومین دل می‌سوزاند، این هم با تمام قدرت دل بسوزاند برای محرومین، مثل یک پدری که بچه‌هایش اگر گرسنه بمانند، چطور با دل افسرده دنبال این می‌رود که آنها را سیر بکند، یک دولت تابع امیرالمؤمنین باید اینطور باشد. (43) نکته مهم دیگری که امام برجسته‌ترین علامت ولایتمداری مدیران نظام اسلامی می‌داند پرهیز از تشریفات و تجمل‌گرایی و مصرف صحیح بیت‌المال مسلمین است. ایشان فرامین حضرت علی (علیه السلام) به مالک اشتر و دیگر والیان حکومت علوی را منشور حکومتی و مدیریتی برای مدیران تاریخ و آیندگان می‌داند و به مسئولان سفارش می‌کند در تعیین و مصرف بودجه بیت‌المال، جذب نیروی انسانی و شکل‌دهی سیستم‌های اداری و بهره‌گیری امکانات و استعدادهای دولتی و اموال عمومی اهداف کلی نظام اسلامی در نظر گرفته شود و کلیه امکانات و بیت‌‎المال در جهت پیشبرد مشکلات اجتماعی به کار گرفته شود نه منفعت شخصی. (44) 
مقام معظم رهبری سیستم مدیریتی را ولایتمدار می‌داند که اهداف و برنامه‌هایش را با هدف‌های غدیر تطبیق دهد. ایشان یکی از دلایل عظمت غدیر را، اهمیت اسلام به مدیریت جامعه می‌داند و معتقد است کسی که ولایت جامعه اسلامی را عهده‌دار می‌شود باید پرتویی از ولایت الهی را تحقق ببخشد و عدالت اسلامی و رعایت ارزش‌های اسلامی را اساس برنامه‌ها قرار دهد. ایشان سالم‌سازی دستگاه‌های دولتی، تبلور اخلاق، عدالت و ارزش‌های دینی در محیط مسئولیت، اجرای دقیق مأموریت‌ها، و انتخاب صحیح همکاران و مشاوران و رعایت بیت‌المال مسلمین را معنای صحیح تمسک به ولایت می‌نامد. و حضرت علی (علیه السلام) را کامل‌ترین الگو مدیریتی و فرماندهی می‌داند. (45) و در این‌باره می‌فرماید: «باید کاری کنیم که نظام و کشور و جامعه ما علوی باشد، اسم اسلام، اسم ولایت کافی نیست، بخصوص کسانی که مسئولیتی بر دوش دارند و مأموریتی در نظام الهی، عهده آن‌هاست چه در دستگاه قضایی، چه در دستگاه اجرایی، چه در دستگاه قانون‌گذاری، چه در دستگاه انتظامی و چه در نهادها و دستگاه‌های مختلفی، زبان و بازو و راه کار باید زبان و بازو و سبک کار، [سیره] امیر المؤمنین باشد. (46)
در اندیشه امام تبلور حقیقت ولایت در نظام اسلامی با تلاش همزمان در تمام حوزه‌های سیاسی، مدیریتی، اخلاقی و اجتماعی به دست می‌آید. ایشان درباره‌ی اخلاق، معنویت، وحدت، حماسه‌آفرینی و پیوند مردم با مسئولان و رهبری نظام و خدمت‌رسانی صادقانه کارگزاران و مدیران در دوران حساس دفاع مقدس می‌فرماید: «اگر اینها به همین حال باشند، آن وقت یک پرده‌ای از مقام ولایت در این کشور جلوه پیدا کرده است. کوشش کنید بر این که، کوشش بکنند همه جمعیت‌ها و ارگان‌ها و همه نهادهای اسلامی در این که این تبعیت از مرام علی (علیه السلام) را حفظ کنند». (47)


آسیب‌شناسی گسست ولایت

بنیان مستحکم ولایت همواره از سوی آفت‌هایی تهدید می‌شود و شایسته است مؤمنان ولایتمدار با مراقبت از اعمال و رفتار خود از این گنجینه و نعمت بزرگ الهی حراست کنند. در این بخش با بهره‌گیری از شرح حدیث‌های اخلاقی امام به مهمترین و برجسته‌ترین آفت‌های تهدید کننده ولایت اشاره می‌نماییم.

1. اخلاقی:
علمای اخلاق براساس بیانات معصومین (علیهم السلام) رذایل فراوانی را که هویت و حقیقت انسانی را تهدید می‌کند نام برده‌اند اما در میان این رذیله‌ها برخی امراض و آسیب‌هایی وجود دارد که قلمرو ولایت را تهدید می‌کند که یکی از آنها حسد است. این رذیله همچون شعله‌های آتشی است که شاخسار درخت ایمان را می‌سوزاند و بنیان فضایل معنوی را ریشه‌کن می‌کند. در یک تحلیل عقلی حسود به مشیت و اراده الهی در تفاوت توانایی‌ها و استعدادها اعتراض می‌نماید و از دیدگاه روانشناسی چنین فردی بر اراده الهی همواره غضبناک است در نتیجه پیوندش با خداوند و معصومین (علیه السلام) گسسته و از حوزه ولایت آنان خارج می‌گردد. آفت دیگری که متأسفانه رواج فراوان دارد بدگویی و غیبت مؤمنان است که در فرهنگ و آموزه‌های دینی شدیداً از آن نهی شده است و یکی از گناهان کبیره به شمار می‌آید؛ زیرا غیبت کننده هتک حرمت مؤمنین را نموده است که در پیشگاه خداوند تبارک و تعالی قدر و منزلتی دارند و چنین کسی ایمانش زایل و از ولایت الهی خارج و تحت ولایت و سرپرستی و ضلالت شیطان قرار می‌گیرد.

2. عبادی:
نماز برگزیده‌ترین اعمال و عبادات بندگان، معراج مؤمن، نور چشم رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و وسیله رحمت حق است. کسانی که نسبت به رعایت حدود نماز، اقامه آن در اول وقت فضیلت، حضور قلب و سایر آداب آن سهل‌انگاری می‌کنند از دین رسول خدا خارج شده و شفاعت معصومان شامل حالشان نمی‌شود.

3. سیاسی- اجتماعی:
از نگاه امام سرمشق قرار ندادن سیره‌ی جامع حضرت علی (علیه السلام) و توجه به الگوهای غیرمعصوم مصداق روشن خیانت به امانت الهی است و سرانجام به خروج از ولایت الهی منجر می‌شود. (48) دیگر آفت سیاسی که متأسفانه در دهه هفتاد در میان روشنفکرنماها رواج یافته توهین به مقدسات دینی است و امام تعصب و حساسیت خاصی نسبت به حفظ حرمت مقدسات داشتند. ایشان در روزهای آغازین نهضت درباره‌ی توهین به مراجع تقلید به انقلابیون جوان هشدار دادند که «اگر چنانچه شَطر [کوچکترین] کلمه‌ای به یک نفر از مراجع اسلام، شطر کلمه‌ای اهانت بکند کسی به یک نفر از مراجع اسلام، بین او و خدای تبارک و تعالی ولایت منقطع می‌شود». (49) زیرا فقیهان فرزندان معنوی رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) و جانشینان معصوم در عصر غیبت هستند و توهین کنندگان به مراجع در واقع غیرمستقیم به پیامبر و امامان توهین کرده‌اند.
 

انقلاب اسلامی دستاورد ولایتمداری

الگوپذیری امام از سیره‌ی مبارزاتی و حکومت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و حضرت علی (علیه السلام) و نیز اهداف قیام امام حسین (علیه السلام) در رهبری نهضت علیه ظلم ستمشاهی و هدایت توده‌های میلیونی در مبارزه و نیز پیروی مردم از فرامین و رهنمودهای امام و اسوه قرار دادن ائمه معصومان در صبر، استقامت و فداکاری و دشمن ستیزی، نهال انقلاب اسلامی ایران را تنومند و بارور ساخت. مقام معظم رهبری با تحلیل رویداد جاودانه غدیر در تجلی حاکمیت اسلام و استقرار ولایت به معنی حکومت، ولایت امام خمینی را پرتویی از چشمه‌ی فروزنده‌ی غدیر می‌داند که توانست از لحاظ مادی و معنوی ایران را بازسازی کند. از نگاه ایشان ولایت‌محوری مردم و اطاعت‌پذیری از فرامین امام، اصلی‌ترین مؤلفه پیدایش، شتاب و پیروزی انقلاب اسلامی است، وحدت، پیوستگی با رهبری، شکست توطئه‌های گوناگون دشمنان داخلی و خارجی و تکامل انقلاب اسلامی میوه شیرین درخت ولایتمداری ملت ایران است؛ زیرا نظام تثبیت شده اسلامی بر مبنای ولایت پدید آمده و عنایات الهی و سرافرازی نظام در عرصه بین‌الملل و ظفرمندی در نبرد هشت سال دفاع مقدس، و رایحه عطر معنویت و اخلاق در جامعه دستاوردهای گرانبهای ولایت‌محوری مردم و مسئولان نظام اسلامی در پیروی از خط انبیایی امام خمینی است و حفظ نظام نیز با استمرار پیمودن این راه امکان‌پذیر است. (50)
 

سپاه و ولایت‌مداری

سپاهیان حافظان و نگهبانان دستاورد عظیم‌القدر ولایت‌محوری هستند. از این‌رو شایسته است که خود به فضیلت‌های ولایتمداری آراسته باشند. و اولین قدم آن، معرفت‌شناسی ولایت است. یعنی از نظر اعتقادی همه چیز را تحت قدرت الهی بدانند و همه‌ی اشیاء و حقایق را شأنی از شئون خداوند ببینند، و قلباً این نکته را در سراسر وجودشان درک کنند که دوری از معاصی، انجام ریاضات شرعی و اطاعت از خداوند تنها راه رسیدن به قلمرو ولایت الهی و متجلی ساختن نور ولایت علوی و رهایی از ظلمات حجاب‌های نفسانی و شیطانی است. از نگاه امام و رهبری مملکت ایران و نظام جمهوری اسلامی متعلق به ائمه معصومین است (51) و نیروهای مسلح خصوصاً سپاه که رهپویان راه سرخ حسینی هستند لشکریان امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) محسوب می‌شوند که حضرتش واسطه فیض الهی و خاتم ولایت کلی است. بنابراین با اعتقاد قلبی و ایمان به ولایت از راه مراقبه، اصلاح نفس و قرب نوافل و فرائض، ارتباط معنوی خود را با آن ولی کامل برقرار کنند و بدانند که تمام اعمال و مأموریت‌ها در محضر او انجام می‌شود و حضرت ناظر اعمال همه خصوصاً پاسداران است. و این اعتقاد و روحیه جز با حفظ انگیزه‌های الهی و معنوی و تقویت بنیه معرفتی، اخلاقی و روحانی پاسداران مقدور نمی‌باشد.
در حوزه نظام اسلامی سپاه به عنوان بازوی توانمند ولی فقیه مطرح است که بایسته است با آشنایی کامل از جایگاه رفیع ولی فقیه و رهیافت‌ها و رهنمودهای امام و رهبری اطاعت‌پذیری از فرماندهان و منصوبان رهبری و رعایت سلسله مراتب و اجرای مأموریت‌ها و سیاست‌گذاری‌ها در جهت تحقق تدابیر ترسیمی و ابلاغی مقام معظم رهبری باشد و این نکته روشن است که بصیرت سیاسی؛ شناخت دقیق دوست و دشمن و جریانات سیاسی و رویدادهای جهان و قدرت تحلیل و تقویت بنیه معنوی و اعتقادی در پرتو ولایت محوری حاصل می‌آید. از این‌رو ضرورت است که با تکیه بر اصل پایدار دینی «تولی و تبری» و پیروی از آیه «أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ» (فتح: 29) مسیر زندگی و مأموریت‌های خود را با شاخصه‌های ولایتمداری هدف‌گذاری کنند و فاصله خود را از جریانات فکری و سیاسی مخالفان ولایت بیشتر نمایند و در جامعه اسلامی الگوی ولایتمداری برای سایر اقشار گردند.
 

سخن پایانی

هستی براساس ولایت پدیدار است و عالم غیب و شهود مظهر حقیقت محمدی و ولایت علوی است که جامع جمیع کمالات الهی‌اند. در عرفان نظری ناب شیعی و اندیشه و متون عرفانی امام، توحید با ربوبیت، نبوت و ولایت آمیخته و درهم تنیده است. و اصولاً سیر الی الله و وصول به مقام توحید و معرفت الله بدون نور ولایت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه معصومین (علیهم السلام) که جلوه‌ی تام و تمام اسماء و صفات الهی‌اند مقدور هیچ احدی نیست.
ائمه معصومین ظهور ولایت الهی را به کمال و تمام رسانده‌اند و حیات برین انسان که کرامت انسانی به آن اختصاص دارد و قلمرو خلافت الهی مختص به آن می‌باشد با کوثر وحی و امامت تأمین می‌شود و اهتمام به غدیر که تجلی امامت است به آن جهت است که این رویداد مهم سلسله جنبان ولایت است. (52) در اندیشه امام و رهبری قوس صعود ولایت ذات خداوند تبارک و تعالی و اراده و مشیت اوست و پس از تجلی ولایت محمدی (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه معصومین؛ قوس نزول آن در حکومت و سیاست و اجرای احکام و قوانین الهی امتداد دارد. یعنی عالم غیب و ملکوت والاترین درجه و مرتبه و سیاست و حکومت صالحان و عالمان وارسته و عادل نازل‌ترین درجه ولایت است. از این‌رو آمیختگی عرفان و سیاست در اقیانوس بی‌کران اندیشه‌های امام موج می‌زند و پس از آن معنا و مفهوم جامع تبلور ولایت در سیاست و حکومت در اندیشه رهبری مشاهده می‌گردد و نکته مهم این که پاسداران انقلاب اسلامی برای شناخت صحیح و دقیق تفاوت قلمرو عرفان ناب شیعی در موضوع ولایت در تمام ابعاد و گستره‌ی آن با نظرات ناصواب عراف نمایان و صوفیان و ولایتی‌های منحرف باید بیش از این با متون اخلاقی، عرفانی و سیاسی امام و رهبری آشنا باشند و ابر این مبنا دیدگاه‌های فرقه‌ها و نحله‌های سیاسی مذهبی دور اندیشه این بزرگواران که بعضاً با هدایت دست‌های مرموز خارج از مرزها ولایت را منهای امامت و خلافت یا ولایت را منفک از سیاست و حکومت تعبیر می‌کنند، نقد و تحلیل نمایند و از دام‌های نامرئی و تبلیغات غلط درویش مسلکان رهایی یابند و تلاش‌های گسترده ولایتی‌هایی را که با مبارزه و انقلاب و رهبری امام مخالف بوده و در دوران حماسه‌ساز دفاع مقدس خود را از معرکه آتش و خون دور نگه داشته و اکنون خود را پرچمدار حامیان ولایت می‌دانند، تحت نظر داشته و توطئه‌های فرهنگی آنان را خنثی کنند و چهره مزوّرانه آنان را برای نسل جدید افشا نمایند.
نتیجه سخن این که سیاست‌های فرهنگی و آموزشی سپاه و فرزندان معنوی امام و رهبری به گونه‌ای طراحی و اجرا شود که از نظر اعتقادی، اخلاقی، نظامی و سیاسی پاسداران بر مبنای اندیشه‌های امام و رهبری که آشنا به مقام ولایت هستند تربیت شوند تا هم ولایت محوری در سپاه تقویت گردد و هم از انقلاب و نظام ولایت‌محور به شایستگی پاسداری شود.

پی نوشت ها:
1. پژوهشگر
2. عالم غیب و مخصوص ارواح و نفوس است و باطن عالم مُلک گویند.
3. مصباح الهدایت الی الخلاقه والولایة، ص36، امام خمینی، مؤسسه نشر آثار امام، 1372.
4. کافی، ج2، ص18، «هیچ چیز به اندازه ولایت به آن دعوت نشده است».
5. ولایت فقیه، ص83، امام خمینی، مؤسسه آثار امام و صحیفه امام، ج20، ص116و117.
6. ر.ک. مجموعه سخنرانی مقام معظم رهبری در موضوع «ولایت در قرآن» سال 53، (نشریه‌ی ولایت، حزب جمهوری اسلامی، مهر60) و نیز بیانات معظم‌له، 69/4/20، 70/4/10، 76/2/6 و حدیث ولایت، ج3، ص74.
7. بر اساس آیه إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا (مائده: 55)
ولایت کلیه الهیه و به عبارتی ولایت مطلقه که اختیار تام جهان هستی است ذاتاً به ذات اقدس خداوند تبارک و تعالی اختصاص دارد و از طریق خداوند به حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و علی (علیه السلام) و سایر معصومان اعطا شده، ائمه معصومان واسطه‌ی بین ذات مطلق و واجب الوجود و جهان خلقت و صاحبان ولایت کلیه الهیه و مظاهر تامّه صفات الهی هستند. (کتاب ولایت، میر جهانی).
8. صحیفه امام، ج20، ص456و 348؛ مصباح الهدایه، ص34-37.
9. ولایتی است که می‌تواند هر گونه تصرفی را در عالم هستی داشته باشد.
10. تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، امام خمینی، ص178و 179، مؤسسه پاسدار اسلام، 1406قمری.
11. برای آشنایی بیشتر به این مطلب از دیدگاه امام ر.ک. همان، ص174-179، فص عُزیری.
12. ولایت فقیه، ص40-41.
13. ر.ک. همان، ص40-44.
14. صحیفه امام، ج10، ص307-308.
15. این ولایت خداوند، مخصوص مؤمنانی است که به راه مستقیم ولایی هدایت شده‌اند مقابل ولایت عامه است که شامل ولایت خداوند بر تمام موجودات عالم است. ولایت اخص شامل مقربین بارگاه حق و ائمه معصومین (علیه السلام) است.
16. ر.ک. صحیفه امام ، ج9، ص291؛ ج12، ص352و 355و 357؛ چهل حدیث، ص306و 307 و جزوه ولایت در قرآن، ص101، بیانات مقام معظم رهبری، 72/3/19 و نیز پیام حج، 68/4/14.
17. شرح گلشن راز، شبستری، ص235.
18. روم/آیه30.
19. ر.ک. تفسیر البرهان، ج3، ص263، سیدهاشم بحرانی، قم، مؤسسه البعث، 1415 قمری.
20. ر.ک. رشحات البحار، محمدعلی شاه‌آبادی، ص14، 39و 41.
21. در اینجا منظور، عنایات خاص الهی برای هستی و عالم خلقت است.
22. در اینجا مراد، ذات واجب الوجود و خداوند تبارک و تعالی است.
23. شرح حدیث جنود عقل و جهل، امام خمینی، ص100، مؤسسه چاپ و نشر عروج، 1377.
24. شرح چهل حدیث، امام خمینی، ص360، مؤسسه آثار امام، 1375.
25. احزاب/آیه72.
26. بر اساس آیه هُوَ الْوَلِیُّ الْحَمِیدُ ، (شوری/ 28) ولایت مطلقه‌ی یعنی ولایت تام و کامل و بدون قید ذاتاً صفت خداوند متعال است. از این لحاظ به پیامبر و ائمه معصومین نسبت داده‌اند که دیگر انبیاء و اولیاء تحت ولایت آنها قرار دارند. (ولایت، میرجهانی).
27. شرح چهل حدیث، ص480و 635.
28. اولین صدور الهی و نور ساری و جاری در تمام موجودات را «وجود منبسط» گویند. و فیض وجودی حق را «نفس الرحمن» نامیده‌اند. «حق مخلوقُ به» اصطلاحی است که فلاسفه مانند صدرالمتألهین به کار برده‌اند و به معنی نفس رحمانی و وجود منبسط است. (فرهنگ معارف اسلامی، ج 2 و 4) این سه واژه گوناگون در اصل دارای یک مفهوم و آن به معنی اولین صادر از خدای متعال است.
29. پیچیده و مشتمل
30. آداب الصلوة، امام خمینی، ص139، مؤسسه آثار امام، 1378.
31. بحارالانوار، مجلسی، ج15، ص24، الوفاء، بیروت.
32. همان، ج16، ص402.
33. اصول کافی، ج1، ص441.
34. مصباح الهدایه، ص180.
35. مقام ذات خداوند تعالی است و مقام هویت ذات حق که از صفات و مفهومات عاری است.
36. آداب الصلوة، ص137.
37. ر.ک. مصباح الهدایة (ترجمه سیداحمد فهری)، صفحات 18، 124، 212، 150، 163، 179، 189، 196 و نیز سرالصلوة، ص16 و چهل حدیث، ص550 و صحیفه امام، ج20، ص232. البته امام مطالب بسیار لطیف و عمیق عرفانی و ولایی در متون اخلاقی، عبادی و عرفانی خود به رشته تحریر آورده‌اند که تاکنون شرح دقیق، جامع و مبسوطی درباره‌ی آنها ارائه نشده است. اکنون نیز توان امثال نگارنده مقاله و حوصله فصلنامه حصون و مخاطبان آن از شرح و تحلیل آن بیرون است.
38. نهج‌البلاغه، حکمت147، دشتی، ص470.
39. صحیفه امام، ج18، ص153.
40. اصول کافی، ج2، ص19، کلینی، دارالصعب، بیروت.
41. ر.ک. شرح چهل حدیث، ص360، 441، 532 و صحیفه امام، ج20، ص115.
42. ر.ک. صحیفه امام، ج6، ص68، ج10، ص221، 308، 348 و ج20، ص452.
43. ولایت فقیه، امام خمینی، ص40و41.
44. همان، ص42و43 و نیز صحیفه امام، ج19، ص403.
45. صحیفه امام، ج20، ص120.
46. همان، ص114.
47. صحیفه امام، ج10، ص223.
48. بیانات مقام معظم رهبری، 78/1/26 و 80/3/14.
49. ر.ک. شرح چهل حدیث امام خمینی، شرح حدیث 33.
50. بیانات مقام معظم رهبری در جمع کارگزاران نظام اسلامی به مناسبت عید غدیر، 71/3/30.
51. ر.ک. چهل حدیث، ص475، 575، 576، 577 و صحیفه امام، ج20، ص227 و بیانات مقام معظم رهبری، 72/3/19.
52. ر.ک. صحیفه امام، ج18، ص159، 191، 192 و ج19، ص66 و 67.
53. حدیث ولایت، ج3، ص74.
54. ر.ک. صحیفه امام، ج18، ص152-159.
55. ر.ک. همان، ج19، ص374-375.
56. ر.ک. بیانات مقام معظم رهبری، 69/4/20 و 79/2/24 و 83/11/10 و 71/3/30 و 85/10/18.
57. بیانات رهبری، 69/11/10.
58. صحیفه امام، ج18، ص159.
59. ر.ک. شرح چهل حدیث امام خمینی، ص108-109، 306، 408.
60. صحیفه امام، ج1، ص306و 307.
61. ر.ک. سخنرانی‎های مقام معظم رهبری، 68/4/12، 77/1/27 و 83/11/10.
62. ر.ک. صحیفه امام، ج20، ص161و 198.
63. پیام حضرت آیت الله جوادی آملی به کنگره غدیر و انسجام اسلامی مازندران، دی‌ماه 86.

منبع مقاله:  فصلنامه حصون 15، بهار 1387