پیامدهای مالی ورزش دبیرستانی در آمریکا
بیشتر برنامههای دبیرستانی از بودجهی اختصاصی مدارس استان اداره میشود و به ندرت به طور مستقیم پولی که برای تیمهای ورزشی هزینه میشود، از 3 درصد بودجه برای هر مدرسه تجاوز میکند.
نویسنده: مجتبی یزدانی
بیشتر برنامههای دبیرستانی از بودجهی اختصاصی مدارس استان اداره میشود و به ندرت به طور مستقیم پولی که برای تیمهای ورزشی هزینه میشود، از 3 درصد بودجه برای هر مدرسه تجاوز میکند.
در واقع، اغلب هزینههای صرف شده برای فعالیتهای ورزشی میاندانشگاهی برای کمتر از 1 درصد بودجهی مدارس به حساب آورده میشود. وقتی فعالیتهای ورزشی خاص از بودجهی زیادی برخوردار میشوند، آن بودجه بیشتر از فروش بلیت و مبالغ اهدایی باشگاهها جمعآوری میشود. این موضوع گاهی در شهرهایی اتفاق میافتد که در آن افراد به یک تیم پرطرفدار دبیرستانی توجه خاصی را نشان میدهند یا ورزشگاهها یا باشگاه ورزشی بزرگی که در آن منطقه وجود دارد.
معمولاً بودجهی فعالیتهای ورزشی میانتحصیلی از فهرست منابع استفاده شده برای برنامههای پایهای تحصیلی قطع نمیشود، اما منابعی نیز به آن اضافه نمیشود. وقتی معلمان کلاس سعی دارند کار خود را بدون بودجهی اضافی برای عرضهی برنامههای آموزشی انجام دهند، به برنامههای ورزشی به عنوان مکانی برای تأمین کسری بودجهی خود نگاه میکنند. در رویارویی با مشکلات بودجهای اخیر، این امر هنوز هم در بسیاری از مدارس و استانها اتفاق میافتد و باعث شکلگیری جستوجو برای تأمین بودجه از طریق ترکیبی از شهریههای مشارکت ورزشی و حمایت مالی شرکتهای تجاری میشود. این روشها و گزینهها همچنین باعث ایجاد مشکلات میشوند. از 2002 تنها پانزده دانشگاه A Division I- پیش از فوتبال، خرج تمام تیمهای ورزشی بانوان خود کردند. در بیشتر مدارس NCAA، برنامههای ورزشی بانوان کسری مالی کمتری از فعالیتهای ورزشی مردان داشتهاند. یعنی فعالیتهای ورزشی مردان با هزینهی خالص بیشتری از فعالیتهای ورزشی بانوان در بیشتر مدارس همراه است. حمایتهای مالی شرکتهای تجاری، آیندهی برنامههای ورزشی را با بودجه آگاهی و جریانات درآمدزایی شرکتهای خصوصی مرتبط میسازد. این موضوع پس از قطع بودجهی آگاهی یا پس از این که حامیان مالی سود کافی برای راضی کردن سهامداران یا مدیران اجرایی شرکت به دست نیاورند، میتواند باعث ایجاد مشکلات جدی شود. شرکتها ممکن است حمایت خود را قطع کنند و برنامهها بدون بودجه و پول به حال خود رها شوند.
مشکلات دیگر وقتی به وجود میآیند که انتظارها شرکتهای حامی مالی، با اهداف آموزش و فعالیتهای ورزشی مدرسه متناسب نباشد. تبلیغ مصرف تنقلات، نوشابههای گازدار و ساندویچ از طریق آگاهیها و درج نشان شرکتها بر دیوارهای کنار سالن و اتوبوس تیم، اغلب مخالف اصول تغذیهای و سلامتی است که در دبیرستانها تدریس میشوند. این موضوع به وضوح باعث خراب شدن آموزش و تحصیل میشود و دانشآموزان و دانشجویان را نسبت به آنچه یاد میگیرند، بدبین میسازد. این احتمال باعث ایجاد پرسشهای زیادی دربارهی حکمت بودجهگذاری فعالیتهای ورزشی با فروش بدن دانشآموزان به شرکتها برای تبلیغ میشود؛ همچنین موجب تشدید بحث دربارهی نحوهی بودجهگذاری فعالیتهای ورزشی توسط دبیرستانها و این که آنها ارزش این خرج را دارند یا خیر، شده است.
از 2002 تنها پانزده دانشگاه A Division I- پیش از فوتبال، خرج تمام تیمهای ورزشی بانوان خود کردند. در بیشتر مدارس NCAA، برنامههای ورزشی بانوان کسری مالی کمتری از فعالیتهای ورزشی مردان داشتهاند. یعنی فعالیتهای ورزشی مردان با هزینهی خالص بیشتری از فعالیتهای ورزشی بانوان در بیشتر مدارس همراه است.
آنها سعی میکنند اگر غیر انتفاعی نباشند، مستقل و متکی به خود باشند. امروزه وقتی از ثروت در بین حوزهها و بخشهای ورزشی میان دانشگاهی و تحصیلی صحبت میشود، مشتی از داشتهها و از نداشتهها به چشم میآیند. مقایسهی برنامههای ورزشی در مدارس مختلف، سخت است چون هر یک از روش حسابرسی و سرپرستی متفاوتی استفاده میکنند. بسیاری هزینههای خود را پنهان میسازند و شناسایی همهی منابع درآمدی آنها مشکل میشود. برای تعیین خرج دهها ورزشگاه و باشگاه جدیدی که دانشگاهها میسازند، به یک روش جادویی مالی نیاز است و بهترین کار این است که فرض کنیم بخشی از آن هزینهها، گاهی به بخشها و حوزههای ورزشی پرداخت نمیشوند. هزینهی ورزشگاه و سالنهای بدنسازی و تمرینات با وزنه ممکن است با بودجهی سلامت و آمادگی جسمانی دانشگاه تأمین شود. همچنین ساخت اتاق پذیرش ممکن است با بودجهی سرگرمی رئیس دانشگاه و ... تأمین شود. همچنین بخش و معاونت ورزشی ادعا میکند که فوتبال و بسکتبال به جای فعالیت تجاری، یک برنامهی آموزشی است تا امکانات و تأسیسات مربوط به آنها را از محل تأمین بدون مالیات بپردازند. این کار به پرداختکنندگان مالیات ایالتی فشار میآورد تا یارانهی برنامههای بسکتبال و فوتبال را پرداخت کنند. تیمهای حرفهای گاهی ادعا میکنند که وقتی در حال جمعآوری هزینههای نگهداری امکانات و تأسیسات، پشتیبانی دانشگاهی، بیمه، مراقبت پزشکی، فیلمها و ویدیوها و آگهی به حساب دانشگاه خارج از معاونت ورزشی هستند، باید پول داشته باشند. بر اساس نقدینگی، فعالیتهای ورزشی مردان تنها در lll و ll , A Division - بهتر از فعالیتهای ورزشی بانوان است. فعالیتهای ورزشی مردان کسری ll و AA- Division l کمتر از فعالیتهای ورزشی مردان کسری بودجه دارد. باید گفت که در مدارس NCAA، تیمهای بانوان از نظر مالی بهتر از تیمهای مردان هستند؛ یعنی «ضرر کمتری را متحمل میشوند».
وقتی تیمی به سوددهی میرسد، معمولاً سود آن در معاونت ورزشی نگهداری میشود و از آن برای حمایت ورزشهای دیگر و افزایش بودجهی تیم استفاده خواهد شد. گاهی سود به دست آمدهی یک تیم برای افزایش بودجهی آن تیم استفاده میشود. نمونههای کمی وجود داشته که در آن پول کسبشدهی تیمهای ورزشی برای حمایت برنامههای غیرورزشی دانشگاه استفاده شده است. اغلب پول به دست آمده از بودجهی عمومی دانشگاه صرف حمایت از تیمها میشود و خلاف آن صادق نیست.
تلاشهای صورت گرفته برای گنجاندن هزینههای مارپیچی در برنامههای ورزشی میانتحصیلی معمولاً به شکست انجامیده است. برنامههای حرفهای که پول بسیار زیادی در فعالیت ورزشی آنها به دست میآید و برنامههای افزایش بودجهی موفقی دارند، نمیخواهند تاوان این فایدهی رقابتی را پرداخت کنند. آنها نمیتوانند بیش از رقبای خود پول خرج کنند و در عمل بازیها را ببرند. حتی ممکن است عوامل زیربنای آموزشی فعالیتهای ورزشی میانتحصیلی را پنهان سازند.
وقتی برنامههای ورزشی حرفهای پول زیادی را مصرف میکند، چرا باز هم دانشگاهها از آنها حمایت میکنند؟ این موضوع به سه دلیل رخ میدهد نخست، بسیاری از افراد بر این باورند که برنامههای ورزشی منافع مادی غیرمستقیمی دارد. دوم، بسیاری از افراد فکر میکنند ضررهای مالی در سایهی ارزشی فعالیتهای ورزشی، به ویژه فوتبال مردان توجیه میشود. سوم، بسیاری از افراد در این رؤیا هستند که روزی اگر همه چیز درست باشد، برنامهای مثل دانشگاه میشیگان، نوتردام یا فلوریدا خواهند داشت.
درآمد یا سود مبالغ اهدایی کلی، بسیار کم است؛ چون وقفکنندگان و اهداکنندگان بزرگ که مبالغ اهدایی آنها به فعالیتهای ورزشی روح میبخشد، معمولاً بیشتر از جوایز نوبل به بازیهای جامی علاقه دارند و مبالغ اهدایی خود را به جای بخش عمومی، به معاونت ورزشی اهدا میکنند. وقتی بودجه متوسط اهدایی به دانشگاهها به معاونت ورزشی داده میشود، آنها گاهی مقدار مبالغ اهدایی را کم اعلام میکنند و وقتی معاونت ورزشی دانشگاهها با این کار تصویر دانشگاه را لکهدار میکند، بسیاری از افراد از دادن مبالغ اهدایی و موقوفات امتناع خواهند ورزید.
دربارهی پشتکار دانشآموزان باید گفت که تعداد کمی از آنها دانشگاه را برای امتیازات تیمی خود انتخاب میکنند. دانشآموزانی که چنین انتخابی را انجام میدهند، معمولاً بهترین دانشآموزانی نیستند که در جست و جوی کارند. درمجموع، انتخاب دانشکده بیشتر به کیفیت و دسترسی به برنامههای دانشگاهی، هزینههای تحصیل، مسکن، آرزوها و آرمانهای والدین، تصمیمات دوستان نزدیک و محل مدرسه به جای امتیازات برد و باخت تیمهای ورزشی حرفهای بستگی دارد.
برنامههای ورزشی برای افزایش بودجهی مورد استفاده تلاش میکنند. همچنین رؤسای دانشگاه و متصدیان کارها از رخدادها و مسابقات ورزشی به عنوان فرصتهای اجتماعی برای به دست آوردن ثروت و جذب افراد با نفوذ به دانشگاههای خود استفاده میکنند. آنها میدانند که این افراد به سادگی از ساختمانهای خود استفاده میکنند. آنها میدانند که این افراد به سادگی ساختمانهای خود را وقف نخواهند کرد، چون تیم فوتبال دانشگاه در سوپر جام بازی میکند و نیز میدانند که تزریق پول به تیمهای ورزشی گرانقیمت همیشه راهی برای حل مشکلات پولی در مدراس آنها نیست، البته این کار آنها را از کاربرد و استفاده از پذیرش اجتماعی ایجاد شده توسط تیمهای پرطرفدار با توجه به آبروی تحصیلی و پتانسیل و استعداد دانشگاههایشان متوقف نمیسازد.
وقتی مسابقات ورزشی در ارتباط با بالا بردن میزان بودجه استفاده میشوند، رهبران دانشگاه باید مراقب باشند تا از دبیرستان یا دانشگاه تصویری به شکل کارخانهی فعالیتهای ورزشی ایجاد نکنند. این موضوع باعث میشود اهداکنندگان و وقفکنندگان دربارهی کیفیت برنامههای تحصیلی پرسشهایی مطرح کنند و اگر برنامههای ورزشی به عنوان کاهندهی یکپارچگی و درستی و صحت عمل شناخته شوند، از ارائهی کمک خودداری میکنند. آیا افراد کیفیت درسی و تحصیلی را با موفقیت ورزشی برابر میدانند؟ آیا دانشآموزان یا دانشجویان، دبیرستان یا دانشگاه را به خاطر تیمهای ورزشیشان قبول میکنند؟ اطلاعات مربوط به این پرسشها گاهی اوقات گیجکننده و گمراهکننده هستند. بیشتر تحقیقات نشان می دهند که برنده شدن تیمهای ورزشی اثر کمی روی افزایش بودجه دارد و هیچ تأثیری بر کیفیت تحصیلی و آموزشی ندارد. باید تأیید و تصدیق شود که وقتی فعالیتهای ورزشی برای ایجاد تصویری از روابط عمومی دانشگاه استفاده میشوند، برنامهی تیمهای گوناگون نمیتواند به طور ناگهانی و بدون ایجاد مشکل یا مزاحمتی قطع شود. البتته اگر دلایل خوبی برای قطع برنامههای ورزشی وجود داشته باشد، بیشتر فارغالتحصیلان مرد و اهداکنندگان دیگر، به تصمیمگیری دربارهی چنین کاری توجه میکنند. همچنین بسیاری از دانشگاهها و دانشکدهها از فعالیتهای ورزشی برای ایجاد تصاویری از روابط عمومی استفاده نکردهاند و بعضی از این مؤسسات در افزایش بودجه خود بسیار موفق بودهاند. آنها برنامههای تحقیقاتی و تحصیلی را بیشتر از مربیان و مدافعان آنها مدنظر قرار میدهند. وقتی برنامههایشان خوب باشد، کار اهداکنندگان آنها به اندازهی کسانی که به مدارس دربارهی ورزشی همگانی مبالغی را اهدا میکنند، ارزشمد است.
آیا افراد کیفیت درسی و تحصیلی را با موفقیت ورزشی برابر میدانند؟ آیا دانشآموزان یا دانشجویان، دبیرستان یا دانشگاه را به خاطر تیمهای ورزشیشان قبول میکنند؟ اطلاعات مربوط به این پرسشها گاهی اوقات گیجکننده و گمراهکننده هستند. بیشتر تحقیقات نشان می دهند که برنده شدن تیمهای ورزشی اثر کمی روی افزایش بودجه دارد و هیچ تأثیری بر کیفیت تحصیلی و آموزشی ندارد.
* دانشجویان و دانشآموزان به عنوان ورزشکارانی که مزیت مادی را در جریان پذیرش به بیشتر دانشگاه و دانشکدهها به ارمغان میآورند، به کار گرفته میشوند. در اوایل دههی 1990 ورزشکاران شانس 50 درصد بیشتری نسبت به دانشآموزان دیگر در پذیرفته شدن داشتند، بستگان دانشآموزان و دانشجویان مشغول به تحصیل 25 درصد شانس بیشتر و اقلیت 19 درصد شانس داشتند. این برتری و مزیت برای ورزشکاران حتی در سالهای اخیر چشمگیرتر شده است.
* اختلافات ACT/SAT بین ورزشکاران و دانشجویان دیگر از اواخر دههی 1980 به طور ثابت رشد کردهاند. ورزشکاران پذیرفته شده در مدارس اکنون نمرههای دانشآموزان پذیرفته شدهی دیگری است که به همان مدارس و فضاهای آموزشی میروند و این موضوع از شایستگیهای کلی تحصیلی و دانشگاهی دانشجویان کم میکند.
* از اواخر دههی 1980 راندمان تحصیلی ورزشکاران به طور ثابت کمتر از مورد انتظار بر اساس نمرههای آزمون آنها و عوامل دیگری شده است که در روند پذیرش مد نظر قرار میگیرند. این نیز وقتی درست بود که ورزشکاران با یک «تأکید و توجه خاص بر ورزش» در تیمها درگیر بودند و وقتی آنها مربیان خود را به عنوان پیشکسوت و مرید خود میپذیرفتند، دانشآموزان و دانشجویان دیگر در فعالیتهای فوق برنامه بیش از انتظارهای تحصیلی سبقت میگیرند و راندمان کمتر در بین ورزشکاران بسیار اتفاق میافتد، چون ورزشکاران بیشتر وقت خود را به «فرهنگ ورزش» اختصاص میدهند که در آن به راندمان و عملکرد تحصیلی اولویت کمتری از برتری ورزشی داده میشود.
* زندگی ورزشکاران در صحن دانشگاه به شدت فرق کرده و از زندگی دانشجویان دیگر جدا شده است. علت این پدیده آن است که ورزشکاران اکنون فشار بیشتری را تحمل میکنند تا بیشتر از پیش بر فعالیتهای ورزشی تمرکز کنند، درحالی که دانشآموزان و دانشجویان دیگر فشار بیشتری را تحمل میکنند تا بیشتر از پیش بر تکالیف یا کار تحصیلی و دانشگاهی خود تمرکز و توجه خاص داشته باشند. چون اختلاف در ارزشها و تجربههای بین ورزشکاران و دیگر دانشآموزان زیاد شده است، ورزشکاران تمایل داشتهاند تا در جامعهی خود و زندگی تحصیلی و دانشگاهی در یک دارو دسته گرد هم بیایند و دانشآموزان و دانشجویان و دیگر ورزشکاران را در مقام بهتری ببینند و به طور کلی از دانشآموزان و دانشجویان دیگر مجزا بنگرند. گاهی هم در این موضوع باعث کاهش کلی در حضور دانشآموزان و دانشجویان در مسابقات ورزشی و تقویت شالودههای اجتماعی «فرهنگ ورزشی» در صحن دانشگاه شده است.
* تأکید بر ورزشکاران و بودجهگذاری بر فعالیتهای ورزشی از تأکید بر فعالیتهای فوق برنامهی دیگر مانند انتشار اطلاعیهها، مرحلهبندی بازیها، بگومگو و فعالیتهای دیگر کم کرده است و هیچ یک مربیان و زیربناهای خوبی ندارد که بتواند برای به استخدام گرفتن و آموزش دانشآموزان یا دانشجویان به کار گرفته شود. بودجهی تعیین شده برحسب دانشآموز برای فعالیتهای ورزشی اغلب دو یا سه برابر بیشتر از خرج همهی فعالیتهای فوق برنامهی دیگر در دانشگاهها در طول اواخر سالهای 1990 بوده است.
همچنین شالمن و باون مانع جداکنندهی در حال رشدی را بین برنامههای ورزشی و تحصیلی و نیز تنش در حال افزایشی را بین ارزشهای اصلی تحصیلی و جریانهای تصمیمگیری و اختصاص منابع به دانشگاه پیدا کردند.
این تنش از 1980 ایجاد شده و رنجش و دلخوری از برنامههای ورزشی در بین بعضی از استادان و حتی حامیان مالی به وجود آورده است، مبنی بر این که وقتی دانشگاه روی فعالیتهای ورزشی دانشگاهی تأکید بسیار زیادی میکند، زندگی تحصیلی و دانشگاهی آسیب میبیند. بنابراین بسیار مهم و حیاتی است به این فاصله و شکاف ورزشی تحصیلی توجه شود.
یزدانی، مجتبی؛ (1395)، ورزش و مدیریت جهادی، تهران: تیسا، چاپ اول
در واقع، اغلب هزینههای صرف شده برای فعالیتهای ورزشی میاندانشگاهی برای کمتر از 1 درصد بودجهی مدارس به حساب آورده میشود. وقتی فعالیتهای ورزشی خاص از بودجهی زیادی برخوردار میشوند، آن بودجه بیشتر از فروش بلیت و مبالغ اهدایی باشگاهها جمعآوری میشود. این موضوع گاهی در شهرهایی اتفاق میافتد که در آن افراد به یک تیم پرطرفدار دبیرستانی توجه خاصی را نشان میدهند یا ورزشگاهها یا باشگاه ورزشی بزرگی که در آن منطقه وجود دارد.
معمولاً بودجهی فعالیتهای ورزشی میانتحصیلی از فهرست منابع استفاده شده برای برنامههای پایهای تحصیلی قطع نمیشود، اما منابعی نیز به آن اضافه نمیشود. وقتی معلمان کلاس سعی دارند کار خود را بدون بودجهی اضافی برای عرضهی برنامههای آموزشی انجام دهند، به برنامههای ورزشی به عنوان مکانی برای تأمین کسری بودجهی خود نگاه میکنند. در رویارویی با مشکلات بودجهای اخیر، این امر هنوز هم در بسیاری از مدارس و استانها اتفاق میافتد و باعث شکلگیری جستوجو برای تأمین بودجه از طریق ترکیبی از شهریههای مشارکت ورزشی و حمایت مالی شرکتهای تجاری میشود. این روشها و گزینهها همچنین باعث ایجاد مشکلات میشوند. از 2002 تنها پانزده دانشگاه A Division I- پیش از فوتبال، خرج تمام تیمهای ورزشی بانوان خود کردند. در بیشتر مدارس NCAA، برنامههای ورزشی بانوان کسری مالی کمتری از فعالیتهای ورزشی مردان داشتهاند. یعنی فعالیتهای ورزشی مردان با هزینهی خالص بیشتری از فعالیتهای ورزشی بانوان در بیشتر مدارس همراه است. حمایتهای مالی شرکتهای تجاری، آیندهی برنامههای ورزشی را با بودجه آگاهی و جریانات درآمدزایی شرکتهای خصوصی مرتبط میسازد. این موضوع پس از قطع بودجهی آگاهی یا پس از این که حامیان مالی سود کافی برای راضی کردن سهامداران یا مدیران اجرایی شرکت به دست نیاورند، میتواند باعث ایجاد مشکلات جدی شود. شرکتها ممکن است حمایت خود را قطع کنند و برنامهها بدون بودجه و پول به حال خود رها شوند.
مشکلات دیگر وقتی به وجود میآیند که انتظارها شرکتهای حامی مالی، با اهداف آموزش و فعالیتهای ورزشی مدرسه متناسب نباشد. تبلیغ مصرف تنقلات، نوشابههای گازدار و ساندویچ از طریق آگاهیها و درج نشان شرکتها بر دیوارهای کنار سالن و اتوبوس تیم، اغلب مخالف اصول تغذیهای و سلامتی است که در دبیرستانها تدریس میشوند. این موضوع به وضوح باعث خراب شدن آموزش و تحصیل میشود و دانشآموزان و دانشجویان را نسبت به آنچه یاد میگیرند، بدبین میسازد. این احتمال باعث ایجاد پرسشهای زیادی دربارهی حکمت بودجهگذاری فعالیتهای ورزشی با فروش بدن دانشآموزان به شرکتها برای تبلیغ میشود؛ همچنین موجب تشدید بحث دربارهی نحوهی بودجهگذاری فعالیتهای ورزشی توسط دبیرستانها و این که آنها ارزش این خرج را دارند یا خیر، شده است.
دانشکده و دانشگاهها:
رابطهی بین فعالیتهای ورزشی گوناگون و بودجهی مدرسه در سطح دانشگاهی بسیار پیچیدهتر است. فعالیتهای ورزشی میانتحصیلی در دانشکدههای کوچک معمولاً فعالیتهای کمبودجهای هستند که از راه شهریهی دانشجویان و پول به دست آمده از بودجهی عمومی کنترل شده توسط رئیس دانشگاه تأمین میشود. تقریباً 1200 دانشگاه و دانشکده، از حدود پنجاه درصد از برنامهی ورزشی خود درآمد کسب میکنند. در اواخر دههی 1990، تیمهای فوتبال، با کسر بودجه حدود 400 هزار دلار در سال رو به رو بودند. در 325 دانشگاه NCAA Division ، در مجموع بیشترین پول اغلب صرف برنامههای ورزشی دبیرستانی و دانشگاهی میشد. این پول از فروش بلیت گیشهها و پخش رسانهای، شهریهی دانشآموزان و دانشجویان و بودجهی عمومی به دست میآمد و توسط رئیس دانشگاه، تشویق کنندگان، دادن امتیاز، حق پخش نشان شرکتها، حامیان مالی و شرکتهای سهامی یارانههای دولتی کنترل میشد. بخشهای ورزشی حرفهای به صورت شرکتها و مؤسسههای تجاری اداره میشوند و هیچ مالیاتی پرداخت نمیکنند.از 2002 تنها پانزده دانشگاه A Division I- پیش از فوتبال، خرج تمام تیمهای ورزشی بانوان خود کردند. در بیشتر مدارس NCAA، برنامههای ورزشی بانوان کسری مالی کمتری از فعالیتهای ورزشی مردان داشتهاند. یعنی فعالیتهای ورزشی مردان با هزینهی خالص بیشتری از فعالیتهای ورزشی بانوان در بیشتر مدارس همراه است.
آنها سعی میکنند اگر غیر انتفاعی نباشند، مستقل و متکی به خود باشند. امروزه وقتی از ثروت در بین حوزهها و بخشهای ورزشی میان دانشگاهی و تحصیلی صحبت میشود، مشتی از داشتهها و از نداشتهها به چشم میآیند. مقایسهی برنامههای ورزشی در مدارس مختلف، سخت است چون هر یک از روش حسابرسی و سرپرستی متفاوتی استفاده میکنند. بسیاری هزینههای خود را پنهان میسازند و شناسایی همهی منابع درآمدی آنها مشکل میشود. برای تعیین خرج دهها ورزشگاه و باشگاه جدیدی که دانشگاهها میسازند، به یک روش جادویی مالی نیاز است و بهترین کار این است که فرض کنیم بخشی از آن هزینهها، گاهی به بخشها و حوزههای ورزشی پرداخت نمیشوند. هزینهی ورزشگاه و سالنهای بدنسازی و تمرینات با وزنه ممکن است با بودجهی سلامت و آمادگی جسمانی دانشگاه تأمین شود. همچنین ساخت اتاق پذیرش ممکن است با بودجهی سرگرمی رئیس دانشگاه و ... تأمین شود. همچنین بخش و معاونت ورزشی ادعا میکند که فوتبال و بسکتبال به جای فعالیت تجاری، یک برنامهی آموزشی است تا امکانات و تأسیسات مربوط به آنها را از محل تأمین بدون مالیات بپردازند. این کار به پرداختکنندگان مالیات ایالتی فشار میآورد تا یارانهی برنامههای بسکتبال و فوتبال را پرداخت کنند. تیمهای حرفهای گاهی ادعا میکنند که وقتی در حال جمعآوری هزینههای نگهداری امکانات و تأسیسات، پشتیبانی دانشگاهی، بیمه، مراقبت پزشکی، فیلمها و ویدیوها و آگهی به حساب دانشگاه خارج از معاونت ورزشی هستند، باید پول داشته باشند. بر اساس نقدینگی، فعالیتهای ورزشی مردان تنها در lll و ll , A Division - بهتر از فعالیتهای ورزشی بانوان است. فعالیتهای ورزشی مردان کسری ll و AA- Division l کمتر از فعالیتهای ورزشی مردان کسری بودجه دارد. باید گفت که در مدارس NCAA، تیمهای بانوان از نظر مالی بهتر از تیمهای مردان هستند؛ یعنی «ضرر کمتری را متحمل میشوند».
وقتی تیمی به سوددهی میرسد، معمولاً سود آن در معاونت ورزشی نگهداری میشود و از آن برای حمایت ورزشهای دیگر و افزایش بودجهی تیم استفاده خواهد شد. گاهی سود به دست آمدهی یک تیم برای افزایش بودجهی آن تیم استفاده میشود. نمونههای کمی وجود داشته که در آن پول کسبشدهی تیمهای ورزشی برای حمایت برنامههای غیرورزشی دانشگاه استفاده شده است. اغلب پول به دست آمده از بودجهی عمومی دانشگاه صرف حمایت از تیمها میشود و خلاف آن صادق نیست.
تلاشهای صورت گرفته برای گنجاندن هزینههای مارپیچی در برنامههای ورزشی میانتحصیلی معمولاً به شکست انجامیده است. برنامههای حرفهای که پول بسیار زیادی در فعالیت ورزشی آنها به دست میآید و برنامههای افزایش بودجهی موفقی دارند، نمیخواهند تاوان این فایدهی رقابتی را پرداخت کنند. آنها نمیتوانند بیش از رقبای خود پول خرج کنند و در عمل بازیها را ببرند. حتی ممکن است عوامل زیربنای آموزشی فعالیتهای ورزشی میانتحصیلی را پنهان سازند.
وقتی برنامههای ورزشی حرفهای پول زیادی را مصرف میکند، چرا باز هم دانشگاهها از آنها حمایت میکنند؟ این موضوع به سه دلیل رخ میدهد نخست، بسیاری از افراد بر این باورند که برنامههای ورزشی منافع مادی غیرمستقیمی دارد. دوم، بسیاری از افراد فکر میکنند ضررهای مالی در سایهی ارزشی فعالیتهای ورزشی، به ویژه فوتبال مردان توجیه میشود. سوم، بسیاری از افراد در این رؤیا هستند که روزی اگر همه چیز درست باشد، برنامهای مثل دانشگاه میشیگان، نوتردام یا فلوریدا خواهند داشت.
سود غیرمستقیم برنامههای میانتحصیلی
وقتی حامیان فعالیتهای ورزشی حرفهای دربارهی سود غیرمستقیم صحبت میکنند، منظور آنها دو چیز است: نخست، افزایش مبالغ اهدایی به دانشگاه و دوم، افزایش پذیرش اجتماعی که باعث افزایش تقاضا و درخواست دانشآموزان و افزایش شایستگی دانشگاهی و درسی دانشجویان و دانشآموزان میشود و مدرسه را به مؤسسهی دانشگاهی بهتری تبدیل میکند. البته تحقیقات حکایت از آن دارد که هیچ کدام از این منافع و درآمدها تحقق نمییابد.درآمد یا سود مبالغ اهدایی کلی، بسیار کم است؛ چون وقفکنندگان و اهداکنندگان بزرگ که مبالغ اهدایی آنها به فعالیتهای ورزشی روح میبخشد، معمولاً بیشتر از جوایز نوبل به بازیهای جامی علاقه دارند و مبالغ اهدایی خود را به جای بخش عمومی، به معاونت ورزشی اهدا میکنند. وقتی بودجه متوسط اهدایی به دانشگاهها به معاونت ورزشی داده میشود، آنها گاهی مقدار مبالغ اهدایی را کم اعلام میکنند و وقتی معاونت ورزشی دانشگاهها با این کار تصویر دانشگاه را لکهدار میکند، بسیاری از افراد از دادن مبالغ اهدایی و موقوفات امتناع خواهند ورزید.
دربارهی پشتکار دانشآموزان باید گفت که تعداد کمی از آنها دانشگاه را برای امتیازات تیمی خود انتخاب میکنند. دانشآموزانی که چنین انتخابی را انجام میدهند، معمولاً بهترین دانشآموزانی نیستند که در جست و جوی کارند. درمجموع، انتخاب دانشکده بیشتر به کیفیت و دسترسی به برنامههای دانشگاهی، هزینههای تحصیل، مسکن، آرزوها و آرمانهای والدین، تصمیمات دوستان نزدیک و محل مدرسه به جای امتیازات برد و باخت تیمهای ورزشی حرفهای بستگی دارد.
برنامههای ورزشی برای افزایش بودجهی مورد استفاده تلاش میکنند. همچنین رؤسای دانشگاه و متصدیان کارها از رخدادها و مسابقات ورزشی به عنوان فرصتهای اجتماعی برای به دست آوردن ثروت و جذب افراد با نفوذ به دانشگاههای خود استفاده میکنند. آنها میدانند که این افراد به سادگی از ساختمانهای خود استفاده میکنند. آنها میدانند که این افراد به سادگی ساختمانهای خود را وقف نخواهند کرد، چون تیم فوتبال دانشگاه در سوپر جام بازی میکند و نیز میدانند که تزریق پول به تیمهای ورزشی گرانقیمت همیشه راهی برای حل مشکلات پولی در مدراس آنها نیست، البته این کار آنها را از کاربرد و استفاده از پذیرش اجتماعی ایجاد شده توسط تیمهای پرطرفدار با توجه به آبروی تحصیلی و پتانسیل و استعداد دانشگاههایشان متوقف نمیسازد.
وقتی مسابقات ورزشی در ارتباط با بالا بردن میزان بودجه استفاده میشوند، رهبران دانشگاه باید مراقب باشند تا از دبیرستان یا دانشگاه تصویری به شکل کارخانهی فعالیتهای ورزشی ایجاد نکنند. این موضوع باعث میشود اهداکنندگان و وقفکنندگان دربارهی کیفیت برنامههای تحصیلی پرسشهایی مطرح کنند و اگر برنامههای ورزشی به عنوان کاهندهی یکپارچگی و درستی و صحت عمل شناخته شوند، از ارائهی کمک خودداری میکنند. آیا افراد کیفیت درسی و تحصیلی را با موفقیت ورزشی برابر میدانند؟ آیا دانشآموزان یا دانشجویان، دبیرستان یا دانشگاه را به خاطر تیمهای ورزشیشان قبول میکنند؟ اطلاعات مربوط به این پرسشها گاهی اوقات گیجکننده و گمراهکننده هستند. بیشتر تحقیقات نشان می دهند که برنده شدن تیمهای ورزشی اثر کمی روی افزایش بودجه دارد و هیچ تأثیری بر کیفیت تحصیلی و آموزشی ندارد. باید تأیید و تصدیق شود که وقتی فعالیتهای ورزشی برای ایجاد تصویری از روابط عمومی دانشگاه استفاده میشوند، برنامهی تیمهای گوناگون نمیتواند به طور ناگهانی و بدون ایجاد مشکل یا مزاحمتی قطع شود. البتته اگر دلایل خوبی برای قطع برنامههای ورزشی وجود داشته باشد، بیشتر فارغالتحصیلان مرد و اهداکنندگان دیگر، به تصمیمگیری دربارهی چنین کاری توجه میکنند. همچنین بسیاری از دانشگاهها و دانشکدهها از فعالیتهای ورزشی برای ایجاد تصاویری از روابط عمومی استفاده نکردهاند و بعضی از این مؤسسات در افزایش بودجه خود بسیار موفق بودهاند. آنها برنامههای تحقیقاتی و تحصیلی را بیشتر از مربیان و مدافعان آنها مدنظر قرار میدهند. وقتی برنامههایشان خوب باشد، کار اهداکنندگان آنها به اندازهی کسانی که به مدارس دربارهی ورزشی همگانی مبالغی را اهدا میکنند، ارزشمد است.
آیا افراد کیفیت درسی و تحصیلی را با موفقیت ورزشی برابر میدانند؟ آیا دانشآموزان یا دانشجویان، دبیرستان یا دانشگاه را به خاطر تیمهای ورزشیشان قبول میکنند؟ اطلاعات مربوط به این پرسشها گاهی اوقات گیجکننده و گمراهکننده هستند. بیشتر تحقیقات نشان می دهند که برنده شدن تیمهای ورزشی اثر کمی روی افزایش بودجه دارد و هیچ تأثیری بر کیفیت تحصیلی و آموزشی ندارد.
هزینههای غیرمستقیم برنامههای دانشگاهی و دبیرستانی
در 2001 جمیز شالمن (1) و ویلیام باون (2) با نوشتن کتاب بازی زندگی (3) توجه متخصصان را به آموزش عالی معطوف ساختند. این دو نفر در این کتاب، اطلاعات به دست آمده از 1951 تا 1990 را برای بررسی دانشکده و دانشگاه تجزیه و تحلیل کردند. آنها خط مشیهای پذیرشی بسیار انتخاب شدهای داشتند. مدارس انتخابی آنها شامل دانشگاههای دولتی و خصوصی، Division l ، Division lAA و دانشگاهها و دانشکدههای Division lll بودند. یافتههای آنها نمیتوانست برای تمام دانشکدهها و دانشگاهها عمومیت داشته باشد، اما هزینههای پنهانی را شناسایی و معرفی میکرد که با برنامههای ورزشی دبیرستانی و دانشگاهی جدید هماهنگ بود. آنها به نکتههای زیر اشاره داشتند:* دانشجویان و دانشآموزان به عنوان ورزشکارانی که مزیت مادی را در جریان پذیرش به بیشتر دانشگاه و دانشکدهها به ارمغان میآورند، به کار گرفته میشوند. در اوایل دههی 1990 ورزشکاران شانس 50 درصد بیشتری نسبت به دانشآموزان دیگر در پذیرفته شدن داشتند، بستگان دانشآموزان و دانشجویان مشغول به تحصیل 25 درصد شانس بیشتر و اقلیت 19 درصد شانس داشتند. این برتری و مزیت برای ورزشکاران حتی در سالهای اخیر چشمگیرتر شده است.
* اختلافات ACT/SAT بین ورزشکاران و دانشجویان دیگر از اواخر دههی 1980 به طور ثابت رشد کردهاند. ورزشکاران پذیرفته شده در مدارس اکنون نمرههای دانشآموزان پذیرفته شدهی دیگری است که به همان مدارس و فضاهای آموزشی میروند و این موضوع از شایستگیهای کلی تحصیلی و دانشگاهی دانشجویان کم میکند.
* از اواخر دههی 1980 راندمان تحصیلی ورزشکاران به طور ثابت کمتر از مورد انتظار بر اساس نمرههای آزمون آنها و عوامل دیگری شده است که در روند پذیرش مد نظر قرار میگیرند. این نیز وقتی درست بود که ورزشکاران با یک «تأکید و توجه خاص بر ورزش» در تیمها درگیر بودند و وقتی آنها مربیان خود را به عنوان پیشکسوت و مرید خود میپذیرفتند، دانشآموزان و دانشجویان دیگر در فعالیتهای فوق برنامه بیش از انتظارهای تحصیلی سبقت میگیرند و راندمان کمتر در بین ورزشکاران بسیار اتفاق میافتد، چون ورزشکاران بیشتر وقت خود را به «فرهنگ ورزش» اختصاص میدهند که در آن به راندمان و عملکرد تحصیلی اولویت کمتری از برتری ورزشی داده میشود.
* زندگی ورزشکاران در صحن دانشگاه به شدت فرق کرده و از زندگی دانشجویان دیگر جدا شده است. علت این پدیده آن است که ورزشکاران اکنون فشار بیشتری را تحمل میکنند تا بیشتر از پیش بر فعالیتهای ورزشی تمرکز کنند، درحالی که دانشآموزان و دانشجویان دیگر فشار بیشتری را تحمل میکنند تا بیشتر از پیش بر تکالیف یا کار تحصیلی و دانشگاهی خود تمرکز و توجه خاص داشته باشند. چون اختلاف در ارزشها و تجربههای بین ورزشکاران و دیگر دانشآموزان زیاد شده است، ورزشکاران تمایل داشتهاند تا در جامعهی خود و زندگی تحصیلی و دانشگاهی در یک دارو دسته گرد هم بیایند و دانشآموزان و دانشجویان و دیگر ورزشکاران را در مقام بهتری ببینند و به طور کلی از دانشآموزان و دانشجویان دیگر مجزا بنگرند. گاهی هم در این موضوع باعث کاهش کلی در حضور دانشآموزان و دانشجویان در مسابقات ورزشی و تقویت شالودههای اجتماعی «فرهنگ ورزشی» در صحن دانشگاه شده است.
* تأکید بر ورزشکاران و بودجهگذاری بر فعالیتهای ورزشی از تأکید بر فعالیتهای فوق برنامهی دیگر مانند انتشار اطلاعیهها، مرحلهبندی بازیها، بگومگو و فعالیتهای دیگر کم کرده است و هیچ یک مربیان و زیربناهای خوبی ندارد که بتواند برای به استخدام گرفتن و آموزش دانشآموزان یا دانشجویان به کار گرفته شود. بودجهی تعیین شده برحسب دانشآموز برای فعالیتهای ورزشی اغلب دو یا سه برابر بیشتر از خرج همهی فعالیتهای فوق برنامهی دیگر در دانشگاهها در طول اواخر سالهای 1990 بوده است.
همچنین شالمن و باون مانع جداکنندهی در حال رشدی را بین برنامههای ورزشی و تحصیلی و نیز تنش در حال افزایشی را بین ارزشهای اصلی تحصیلی و جریانهای تصمیمگیری و اختصاص منابع به دانشگاه پیدا کردند.
این تنش از 1980 ایجاد شده و رنجش و دلخوری از برنامههای ورزشی در بین بعضی از استادان و حتی حامیان مالی به وجود آورده است، مبنی بر این که وقتی دانشگاه روی فعالیتهای ورزشی دانشگاهی تأکید بسیار زیادی میکند، زندگی تحصیلی و دانشگاهی آسیب میبیند. بنابراین بسیار مهم و حیاتی است به این فاصله و شکاف ورزشی تحصیلی توجه شود.
پینوشتها:
1. James Shulman.
2. William Bowen.
3. The Game life
یزدانی، مجتبی؛ (1395)، ورزش و مدیریت جهادی، تهران: تیسا، چاپ اول
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}